فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۴۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای آموزش شکل های هندسی دوره پیش دبستانی با توجه به «محور تشخیص و تمیز اشیاء و اَشکال و ویژگی های آن ها» از راهنمای برنامه پیش دبستانی، منتشر شده در سال 1396 بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از گونه اَسنادی بود. ابتدا 10 معیار تحلیل فعالیت های آموزش هندسه از سه سطح نظریه بازبینی شده فن هیلی توسط کلمنتس و باتیستا، شامل «پیش تشخیصی»، «وفق دهنده» و «تحلیل» استخراج شد. سپس پنج کتاب از سه منبعِ کتابنامه رشد آموزش و پرورش، بخش نامه سازمان بهزیستی و توصیه مراکز پیش دبستانی انتخاب و فعالیت های مربوط به شکل های هندسی آن ها بر اساس معیارهای مستخرج، مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد بالاترین درصد فراوانی فعالیت های آموزشی به معیارهای سطح یک (وفق دهنده) و کمترینِ آن به معیار سطح صفر (پیش تشخیصی) اختصاص یافت. درمجموع، محتوای شکل های هندسی کتاب های آموزشی پیش دبستانی نیاز به بازنگری دارد و توصیه می شود فعالیت های آموزشیِ سطح بالا به کتاب های پایه های بالاتر انتقال یابد.
واکاوی تجارب زیسته معلمان از شرایط حاکم بر سیاست راهبران آموزشی و تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعریف پست سازمانی و به کارگیری راهبران آموزشی و تربیتی از سیاست های وزارت آموزش وپرورش در طی چند سال گذشته بوده است. علی رغم اینکه ارزیابی سیاست های آموزشی جزء لاینفک فرایند بهبود و ارتقا کیفیت آموزش و تربیت به شمار می رود، هنوز پژوهشی در ارتباط با ارزیابی سیاست راهبران آموزشی و تربیتی از دریچه واکاوی نظرات و رضایت جامعه هدف و ذی نفعان آن یعنی معلمان صورت نگرفته است. بدین منظور هدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته معلمان در زمینه سیاست راهبران آموزشی و تربیتی است. رویکرد پژوهش کیفی است. داده های پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با 13 نفر از معلمان استان آذربایجان شرقی صورت گرفته و با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. جهت برخورداری یافته های پژوهش از روایی و اعتبار به مواردی نظیر مصاحبه های مداوم، اختصاص زمان مناسب و مطلوب، درگیری و بررسی مداوم، دقت در تمامی مراحل پژوهش، روشن بودن روش پژوهش و توافق پژوهشگران در ارتباط با دسته بندی مضامین توجه شده است. تحلیل داده های پژوهش منجر به دسته بندی 4 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی شد. مضامین اصلی شامل مسائل روان شناختی مرتبط با راهبران آموزشی (ترس از مواجهه شدن با راهبر و ...)، نقاط ضعف راهبران آموزشی (فقدان آشنایی مناسب راهبران با ویژگی های مناطق روستایی و عشایری و ...)، نقاط مثبت راهبران آموزشی (کمک به ارتقای شایستگی حرفه ای معلمان کم تجربه و ...) و بایسته های حرفه ای و اخلاقی راهبران آموزشی (عدم التقاط وظایف کارکردی راهبر با سایر عوامل مدرسه و ...) است. یافته های پژوهش نشان می دهد عواملی چون وجود ابهام در چرایی و چگونگی نقش راهبران آموزشی زمینه های بروز کاستی هایی را در سیاست آموزشی مذکور به همراه داشته است. متناظر با یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که مسئولین با برطرف سازی نقاط ضعف سیاست راهبران آموزشی و تربیتی، انتخاب افراد مناسب و اطلاع رسانی های مستمر بر کیفیت این سیاست آموزشی بیفزایند.
Identifying the Effective Components on Managing the Challenges of Thesis Writing based on the Lived Experiences of PhD Students in Islamic Azad University(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۳, ۲۰۲۱
32 - 43
حوزههای تخصصی:
Purpose : The aim of present research was identifying the effective components on managing the challenges of thesis writing based on the lived experiences of PhD students in Islamic Azad University. Methodology : This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was phenomenological from type of qualitative. The research population was students and graduates of the PhD period of humanities fields at the Islamic Azad University in 2020-21 academic years. The research sample according to the principle of theoretical saturation was determined 12 people which were selected by purposive sampling method. Data were collected by semi-structured interviews whose validity by 15 professors was obtained by the relative content validity coefficient method 0.866 and its reliability by the Holsti coefficient method was obtained 0.865. Finally, the data were analyzed by open, axial and selective coding method in MAXQDA-18 software. Findings : The results showed that for managing the challenges of thesis writing based on the lived experiences of PhD students were identified 67 indicators in 13 sub-components and 3 main components. The main components were included administrative-organizational solutions (with three sub-components of maximum use of virtual systems, modification of the thesis doing process and financial assistance), solutions (with three sub-components of increase study, proper planning and strengthening skills) and educational strategies Conclusion : The results of this study have practical implications for graduate officials and planners, and they can use the identified components to properly manage the challenges of thesis writing and improve them in the higher education system.
لزوم افزایش مشارکت معلمان در تدوین محتوای کتاب های درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی یک پروژه با عنوان «ارتقای دانش و مهارت معلمان ریاضی در طراحی و تدوین محتوای کتاب درسی» است. روش تحقیق، طراحی مبتنی بر پژوهش است که در آن گروه هایی از معلمان ریاضی در کنار تیمی از متخصصان برنامه ریزی درسی قرار گرفته و با همیاری اقدام به تولید محتوا برای یک درس ریاضی کرده اند. جامعه آماری این مطالعه، 284 نفر معلم ریاضی رسمی دوره اول متوسطه شهر اصفهان بود که از بین آن ها 21 معلم به روش هدفمند از نوع معیارمحور برای شرکت در کارگاه های آموزشی تدوین محتوا انتخاب شدند. محتوای تولید شده برای دانش آموز و راهنمای معلم توسط دو پرسش نامه محقق-ساخته مورد ارزیابی قرار گرفت. روایی ابزارها توسط سه صاحب نظر تأیید شد و پایایی آن ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 89/0 و 79/0 به دست آمد. برآیند یافته ها نشان می دهد محتوای تولید شده از نظر معلمان در سطح رضایت بخشی قرار گرفته است.
ارزیابی تطبیقی سطح استدلال هندسی دختران و پسران پایه نهم بر اساس نظریه فن هیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
157 - 177
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سطح استدلال هندسی دانش آموزان پایه نهم بر اساس نظریه فن هیلی در یکی از مباحث هندسه، یعنی مبحث استدلال و اثبات در هندسه و ویژگی های آنها بوده است. این پژوهش، به روش زمینه یابی انجام گرفت. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان پایه نهم مدارس دولتی شهرستان بابل و اعضای نمونه شامل 470 نفر است که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده است. ابزار اندازه گیری، آزمونی محقق ساخته با 10 سؤال بود. روایی صوری و محتوایی آزمون، توسط چند نفر از استادان ریاضی و آموزش ریاضی و همچنین، چند تن از معلمان باتجربه مقطع متوسطه اول، تأیید گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها، روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش، بیانگر این است که سطح غالب تفکر هندسی دانش آموزان پایه نهم در مبحث استدلال و اثبات، در سطح اول فن هیلی است. همچنین، یافته ها نشان داد که دانش آموزان پسر عملکرد بهتری نسبت به دانش آموزان دختر در سطوح فن هیلی داشته اند که این تفاوت از نظر آماری تنها در سطح اول معنی دار بود. یافته های این پژوهش می تواند در بازبینی فرایند آموزش هندسه، مورد استفاده دبیران ریاضی، سیاست گذاران آموزشی و مؤلفان کتب درسی قرار گیرد.
رابطه ذهن آگاهی با رفتار غیرمولد تحصیلی: نقش واسطه ای خودپنداشت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
178 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای خودپنداشت تحصیلی در رابطه بین ذهن آگاهی و رفتار غیرمولد تحصیلی بود. شرکت کنندگان 209 دانش آموز (113 پسر و 96 دختر) دوره متوسطه اول بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس رفتار غیرمولد تحصیلی ریمکوس (2012)، مقیاس ذهن آگاهی دروتمن و همکاران (2018) و سیاهه خودپنداشت تحصیلی چن و تامپسون (2004) را تکمیل کردند. به منظور پاسخ گویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان دادند که اثر مستقیم ذهن آگاهی بر رفتار غیرمولد تحصیلی معنادار نبود؛ اما اثر مستقیم ذهن آگاهی بر خودپنداشت تحصیلی و اثر مستقیم خودپنداشت تحصیلی بر رفتار غیرمولد تحصیلی معنادار بود؛ همچنین، اثر ذهن آگاهی بر رفتار غیرمولد تحصیلی با واسطه گری خودپنداشت تحصیلی معنادار بود. به طور کلی یافته های این پژوهش، نقش ذهن آگاهی و خودپنداشت تحصیلی را در تبیین رفتار غیرمولد تحصیلی نشان می دهند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که به منظور کاهش رفتار غیرمولد تحصیلی دانش آموزان، باید به ذهن آگاهی و خودپنداشت تحصیلی آنها توجه شود.
بررسی تأثیر آموزش هنر با رویکرد تربیت هنری بر علاقه به درس هنر و عشق به یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۰
127 - 146
حوزههای تخصصی:
تربیت هنری به عنوان یکی از کارکردهای اساسیِ نظام آموزشی است. این در حالی است که امروزه هنر، در برنامه های درسی ایران از جایگاه مناسبی برخوردار نیست و تربیت هنری جدی گرفته نمی شود. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش هنر با رویکرد تربیت هنری بر علاقه به درس هنر و عشق به یادگیری در دانش آموزان انجام شد. جامعه پژوهش، دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر یزد و نمونه شامل 44 نفر در دو گروه 22 نفره از دانش آموزان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی جایگزینی انتخاب شدند. از پرسشنامه های علاقه به درس و عشق به یادگیری جهت گردآوری داده ها استفاده گردید. پایایی پرسشنامه ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب93/0 و 76/0 بدست آمد. نتایج نیز نشان داد که آموزش هنر با رویکرد تربیت هنری باعث افزایش علاقه به درس هنر در دانش آموزان شده و همچنین تأثیر معناداری در عشق به یادگیری آنان داشته است.
Identifying the Factors Affecting High School Technological Competency-Based Curriculum: A Qualitative Study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۲ , ۲۰۲۱
23 - 34
حوزههای تخصصی:
Purpose : The aim of the present study was to identify the factors affecting the high school technological competency-based curriculum. Methodology : This was an applied study in terms of purpose and qualitative in terms of methodology. The research population included the documents and experts of the technological competency-based curriculum in Tehran during 2018. Of these, twelve were selected as a sample according to the principle of theoretical saturation and purposive sampling. The research instrument included a semi-structured interview whose validity was confirmed by the triangulation method and its reliability was estimated at 0.85 by calculating the interrater agreement coefficient. Data analysis was carried out using open, axial, and selective coding methods in MAXQDA software. Findings : The results showed that the factors affecting the high school technological competency-based curriculum consisted of 66 concepts, 15 components, and 6 dimensions. The dimensions included network infrastructure status (with two components of access and quality), communication and interaction tools (two components of simultaneous and simultaneous tools), non-technical competencies and technical skills (with three components of knowledge, skills, and attitude), training facilitation strategies (three components of participation modeling, management, and supervision), training strategies to increase trust (with three components of trust, honesty, and appreciation) and management (with two components of time management and support). Conclusion : According to the research results, the components, and dimensions identified for the factors affecting the high school technological competency-based curriculum, it is essential to have plans to improve it by promoting concepts, components, and dimensions.
Identification of the Constructive Factors of Professional Ethics in the Curriculum Planners from the Viewpoints of Professors in the Field of Educational Sciences(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
1 - 12
حوزههای تخصصی:
The present study aims to identify the components of professional ethics in the field of curriculum planning. Factors affecting professional ethics in the curriculum planners are investigated from the viewpoints of professors in the field of educational sciences so that the results can be used as the executive suggestions for the decision-makers in this regard. This study is an applied research in terms of aim, quantitative in terms of the data type, and a descriptive survey research in terms of the method. The statistical population of the study included all male and female faculty members in the field of educational sciences at Azad Universities of Tehran (including the Science and Research Branch of Tehran, Northern Tehran, Southern Tehran, and Islam Shahr Branches) (n=150). The sampling method included the randomized cluster sampling method in which 108 individuals were selected using the Morgan Table. The data collection method included a library and field design using a researcher-made questionnaire. Cronbach's alpha was applied to measure the reliability of the questionnaire; several experts were consulted to determine the validity of the questionnaire and face and content validity of the questionnaire was confirmed. The data were analyzed using the descriptive and inferential statistics. The results indicated that the share of the first five factors (i.e., commitment and accountability, affiliation and human relations, evolution and human traits, expertise and knowledge-based orientation, and interest in modification and development) is more significant in the variance of all variables compared to the share of other components. The contribution of these five identified factors was determined using the Friedman test as 3.16 (evolution and human traits), 3 (interest in modification and development), 2.97 (expertise and knowledge-based orientation), 2.94 (affiliation and human relations), and 2.78 (commitment and accountability), respectively.
Comparison of Implicit and Explicit Curriculum in the Development of High School Students’ Personality from Students’ Point of View(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
53 - 64
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to compare the implicit and Explicit curriculum in the personality development of junior high school students from the perspective of students. The research was applied in terms of purpose and survey in terms of method. The statistical population includes all female first year high school students in Bukan who are studying in the academic year 1399-1400. According to information received from the Buchan County Education Department, the total number of students is 1,620. In this part, multi-stage cluster random sampling method was used. In the first stage, from all the girls' schools of the first secondary school of Buchan city, 1 school was selected from each district in the north, south, east, west and center of the city, respectively, then two classes were randomly selected from each school (for one The questionnaire class role questionnaire on Explicit personality development questionnaire and for the other class the implicit curriculum role questionnaire on personality development questionnaire) and a total of 10 classes that were selected for approximately 28 to 30 people for each class, for a total of 300 (150 people in each group). Multivariate analysis of variance was used to analyze the data. The results showed that the implicit curriculum is more effective in the development of students' personality than the Explicit curriculum. The results also showed that the components of the obvious curriculum such as purpose, content, method and evaluation are effective on students 'personality development, among which the content component has the most effect and the goal has the least effect on students' personality development and finally That the components of the implicit curriculum such as the interaction of individuals, the organizational structure of the school, the social atmosphere of the school, and the physical structure of the school also affect the development of students' personality. Among these, the component of interaction between individuals has the most effect and the organizational structure of the school has the least effect on the development of students' personality.
تلفیق هنر با آموزش علوم تجربی در دوره ابتدایی؛ با رویکرد ارزشیابی
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
70 - 83
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با نگاه ارزشیابانه فردی از تلفیق هنر با آموزش علوم تجربی دوره ابتدایی انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ نوع پژوهش از نوع توسعه ای است. چون هدف، ارائه یک برنامه درسی با الگویی جدید است به روش توصیفی/ تحلیلی و مبتنی بر "پژوهش ارزشیابانه فردی" با رویکرد استنتاجی انجام گرفته است. مطابق روش شناسی، ابزارهای مورد مطالعه مقالات، متون برنامه درسی و سایت محور مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد برنامه درسی تلفیقی، برنامه ای است که در آن هماهنگی بین دروس حاکم است و از انسجام و وحدت خاصی برخوردار است که منجر به یادگیری همه جانبه در دانش آموزان می شود. از آنجاکه، هنر یکی از دروس مورد علاقه دانش آموزان دوره ابتدایی است، مطابق پیشینه پژوهش و به منظور تقویت شناخت بهتر دانش آموزان از محیط پیرامون خود و نقش مهمی که در فرایند آموزش علوم تجربی دارد، محور تلفیق درس هنر قرار گرفت. در نتیجه، به جهت اینکه علوم تجربی حاوی مطالب مهم و قابل توجهی است و اغلب مواقع دانش آموزان از درک آن ناتوان هستند ودر مقابل درس هنرکه یکی از دروس ارزشمند پایه ابتدایی است و اغلب دانش آموزان خواهان آن هستند؛ این درس می تواند نقش چشمگیری در فراگیری مطالب مهم و دشوار علوم تجربی داشته باشد. با این وصف، تلفیق هنر با آموزش علوم تجربی در مدارس دوره ابتدایی مطلوب به نظر می رسد.
تحلیل محتوای کتاب های دوره پنجم ابتدایی بر اساس مفروضه های نظام سلامت با تأکید بر آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
154 - 171
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی آموزش و ارتقای سلامت در بهبود و توسعه فرهنگ بهداشتی دانش آموزان اهمیت بسیاری دارد. برای پی بردن به اهمیت مسائل بهداشتی در روند سلامت دانش آموزان، لازم است به محتوای کتب درسی توجه شده و یک برنامه آموزشی که بتواند همه نیازهای ضروری آموزش سلامت را در خود جای دهد، تدوین شود. برای اجرای این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع و هدف های آن، از روش تحلیل محتوا انتروپی شانون استفاده شد. در این راستا، محتوای همه کتاب های درسی دوره پنجم ابتدایی بر اساس مفروضه های نظام سلامت بررسی شد. واحد ثبت، جمله و تصویر بود. در فرایند کدگذاری، مؤلفه های مرتبط با استانداردهای آموزش محیط زیست مشتمل بر: 1- سلامت جسم 2- سلامت تغذیه 3- سلامت محیط (بهداشت آب، بهداشت هوا، بهداشت خاک) 4- سلامت محیط زیست 5- سلامت خانواده 6- حوادث ایمنی 7- تحرک بدنی 8- سلامت روانی 9- پیشگیری از رفتارهای پرخطر 10- کنترل و پیشگیری از بیماری ها 11- معلولیت 12- بهداشت عمومی و بهداشت مدرسه مورد بررسی قرار گرفت. قلمرو این پژوهش شامل محتوای کتاب های دوره پنجم ابتدایی، مصوب وزارت آموزش وپرورش بود. نتایج تحلیل محتوای آنتروپی شانون نشان داد که از بررسی کل کتاب های دوره پنجم مؤلفه مربوط به سلامت روانی با 419 مورد بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده، و کمترین مقدار مربوط به معلولیت با 5 فراوانی است. یافته های حاصل از فراوانی مؤلفه ها نشان داده است که مؤلفه های نظام سلامت از توزیع نرمال برخوردار نیستند به طوری که متأسفانه در حد خیلی کم به آموزش بهداشت و ارتقای سلامت در این سند پرداخته شده است و به آموزش مؤلفه های سلامت در محتوای دوره پنجم ابتدایی توجه نشده است.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر آموزش کارآفرینی دانش آموزان دوره دوم متوسطه (رویکرد کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
244 - 267
حوزههای تخصصی:
باتوجه به نقش و اهمیت کارآفرینی در ابعاد زندگی انسان ها از نظام آموزشی هر کشوری انتظار می رود شهروندان شایسته و کارآفرین تربیت نماید. این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های آموزش کارآفرینی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام گردید. تحقیق حاضر با رویکرد کیفی (به روش گراندد تئوری و با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی) و با کمک نرم افزار Nvivo صورت گرفت. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه انجام گرفت و روش گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته است. مشارکت کنندگان پژوهش را خبرگان، استادان و صاحب نظران اجرایی و دست اندرکاران حوزه آموزش کارآفرینی تشکیل می دادند. در پژوهش از نمونه گیری با رویکرد هدفمند و روش نمونه گیری نظریه ای استفاده گردید. نمونه افراد پس از لحاظ اصل اشباع نظری 13 نفر تعیین شد. معیار انتخاب افراد نمونه کسانی بودند که بتوانند در ارتباط با اهداف پژوهش حاضر اظهار نظر دقیق و کارشناسانه داشته باشند. محقق پس از کدگذاری باز و فرایندی مصاحبه های انجام شده عوامل احصا شده را در قالب شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، استراتژی و پیامد معرفی نمود. تحلیل یافته ها حاکی از آن است که 7 مؤلفه اصلی با 28 زیر گروه شامل (ویژگی های فردی یادگیرنده، آموزش های غیررسمی، محیط آموزشی، حمایت های دولت، جامعه کسب وکار، روش های تدریس و منابع انسانی) اصلی ترین مؤلفه های مؤثر بر ایجاد و توسعه آموزش کارآفرینی دانش آموزان دوره دوم متوسطه به شمار می آیند. ضمناً مدل نهایی آموزش کارآفرینی بر اساس یافته های پژوهش ارائه شده است.
اثربخشی اجرای آموزش بالینی در برنامه درسی تربیت معلم بر تربیت حرفه ای دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
117 - 140
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی اثربخشی آموزش بالینی بر بهبود عملکرد دانشجومعلمان در فرایند کارورزی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل 160 نفر از دانشجومعلمان کارورز ترم 7 و 8 دانشگاه فرهنگیان کرمان بودند. بر اساس ملاک های ورود به مداخله تعداد 80 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و با توجه به وجود دو جنسیت دختر و پسر، اعضای نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای در دو گروه 40 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. جهت دست یابی به اهداف پژوهش، دانشجومعلمان گروه کنترل به مدت دو نیم سال تحت برنامه آموزشی معمول و دانشجویان گروه آزمون نیز تحت شرایط آموزش بالینی، دوره ی کارورزی را پشت سر گذاشتند. ابزار پژوهش آزمون محقق ساخته ای بود که برای تعیین روایی آن از روایی محتوایی و جهت تعیین پایایی از روش ضریب دشواری و تمیز استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که کاربرد آموزش بالینی توانسته در به بود تربیت حرفه ای دانشجومعلمان به طور معناداری مؤثر واقع شود.
آسیب های ارزشیابی توصیفی دوره ابتدایی از نگاه برنامه ریزان درسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به معرفی آسیب های ارزشیابی توصیفی دوره ابتدایی از نگاه برنامه ریزان درسی ایران می پردازد. بدین منظور، از روش «نقادی و خبرگی تربیتی» در ذیل رویکرد کیفی، استفاده شد. نمونه با شیوه نمونه گیری گروه بارز از جامعه متخصصان برنامه ریزی درسی انتخاب و اطلاعات به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری گردید. اطلاعات به شیوه «مضمونی» تحلیل شد و برای تامین اعتبار یافته ها، روش «بازبینی گروه اطلاع رسان» استفاده شد. نتایج نشان داد ارزشیابی توصیفی دوره ابتدایی بعنوان یک طرح نوآورانه و مصوب، دارای دوازده آسیب اساسی است که در سه گروه طبقه بندی شده اند: در حوزه نظام آموزش و برنامه درسی چهار آسیب «توقعات زیاد، نبود نظارت حرفه ای، راهنماهای ناموثر و فقر سرمایه گذاری»، در حوزه عمل معلم چهار آسیب «شایستگی کم، اعتبار کم، سختی عمل و فشار سازمانی» و در حوزه رفتار شاگرد چهار آسیب «کاهش انگیزه، کاهش سواد، افزایش توقع و رقابتهای غیرمفید» شناسایی شدند.
بررسی تطبیقی برنامه درسی زبان آموزی دوره ابتدایی کشور فنلاند و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی برنامه درسی زبان آموزی دوره ابتدایی کشور فنلاند و مقایسه آن با کشور ایران بود. نوع پژوهش، کیفی که از دو روش تحلیل تطبیقی اسنادی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. در بخش تطبیقی از روش پیشنهادی برودی استفاده شد و در بخش پدیدارشناسی نیز با 20 نفر از صاحب نظران و معلمان حوزه زبان آموزی در دوره ابتدایی برای پاسخگویی به چالش های این برنامه درسی مصاحبه به عمل آمد. داده ها به صورت استقرایی تحلیل شد. نتایج نشان داد مهم ترین اهداف کشور فنلاند در برنامه درسی زبان آموزی توسعه سواد خواندن، تقویت مهارت های یادگیری و تعامل بود. دستاوردهای برنامه درسی فنلاند برای ایران عبارت اند از: تأکید بر اصل رویکرد ارتباطی در گزینش محتوا، توجه به نگارش و اصول نوشتن در قالب دیجیتال و در نظر گرفتن عناصر فرازبانی مثل آهنگ و بهره گیری از موسیقی در اجرا برنامه درسی زبان آموزی است. چالش هایی در فعالیت های یادگیری، محتوا، فنون یاددهی و یادگیری، شرایط مدرسه و معلم در برنامه درسی زبان آموزی ایران وجود دارد.
Identifying Factors Affecting Educational Policy-Making Based on Third Millennium Characteristics(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
121 - 131
حوزههای تخصصی:
Purpose : The purpose of this study was to identify the factors affecting educational policy-making based on the third millennium characteristics. Methodology : This study was applied in terms of purpose and qualitative in terms of implementation of the data foundation type. The research population was the documents in 2009 to 20019 and educational policy-making experts in 2019, among which 15 were chosen according to the original saturation principle with purposive sampling method. The research tool was a semi-structured interview, whose validity was confirmed by experts and evaluated with proper triangulation method and its reliability was obtained by an internal agreement method of 0.83. For data analysis, content analysis method was used in MAXQDA12 software. Finding : The findings showed that the factors affecting educational policy-making had 9 dimensions, 39 components and 209 indicators, including educational stakeholders, psychological factors, economic factors, technological factors, legal factors, social factors, cultural factors, belief and ideal factors, and political factors. Also, the third millennium education has 6 dimensions, 33 components and 74 indicators, including the characteristics of philosophy and training goals, characteristics of curriculum, educational system characteristics, environmental characteristics and educational space, characteristics of teachers and characteristics of principals and policymakers. In general, for factors affecting educational policy-making based on the third millennium was identified with 15 dimensions, 72 components and 283 indicators. Conclusion : Considering the factors affecting educational policy-making based on the third millennium characteristics, the dimensions and components identified in the present era can be promoted.
تحلیل محتوای کتاب های درسی تاریخ رشته علوم انسانی براساس دیدگاه اسلامی عمل در آموزش تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۱
175 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل محتوای کتاب های درسی تاریخ رشته علوم انسانی دوره دوم متوسطه براساس دیدگاه اسلامی عمل در آموزش تاریخ با روش تحلیل محتوای قیاسی- مضمونی- کمی، می باشد. بدین منظور، ابتدا دو سازه مفهومی براساس این دیدگاه تدوین شده است و پس از اعتباریابی آنها، چهار کتاب تاریخ (1) ایران و جهانِ باستان، تاریخ (2) از بعثت پیامبر (ص) تا پایان صفویه، تاریخ ایران معاصر و تاریخ شناسی، براساس آنها تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اغلب مقوله ها و شاخصه های ناظر به آموزش تاریخ براساس دیدگاه اسلامی عمل، در این کتب، بطور هدفمند و جامع مورد توجه مؤلفان محترم قرار نگرفته اند. چنان که فراوانی برخی شاخص ها، «صفر» درصد می باشد. «شخصیت ستایی»، نگاه سیاه/ سفید به شخصیت ها، عدم نگاه جامع به تاریخ و فروکاهش آن به تاریخ سلسله حکومت ها، عدم ارتباط مسائل کنونی دانش آموزان با مباحث تاریخی، فقدان تبیین های مختلف درباره رخدادها و مسائل تاریخی مناقشه برانگیز، و ...، از مهمترین آسیب های این کتب براساس دیدگاه اسلامی عمل در آموزش تاریخ می باشند.
الگوی پیامدهای ارزشی و مهارتی آموزش زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۰
65 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، بررسی نظام مند و ارائه فراترکیبی از پژوهش های مرتبط با پیامدهای آموزش زیبایی شناسی براساس نگرش ها (باورها، ارزش ها) و مهارت ها بود. رویکرد پژوهش، کیفی با استفاده از راهبرد فراترکیب با روش سنتز پژوهی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با شیوه تحلیل محتوای استقرایی با رویکرد جهت دار انجام شد که پژوهش های اخیر با روشی نظام مند انتخاب، واکاوی محتوایی و دسته بندی شدند. جامعه مورد بررسی، تحقیقات مرتبط با موضوع از سال های 2000 تا 2019 منتشر در سایت های معتبر داخلی و خارجی است. از مجموع 60 مقاله و کتاب، 47 نمونه به روش هدفمند انتخاب گردید و پایه های نظری و مضامین اصلی استخراج، کدگذاری و طبقه بندی شدند. نتایج نشانگر مدل مفهومی، در سه طبقه اصلی نگرش ها (باورها، ارزش ها)، مهارت های شناختی و مهارت های عملی(تجربی) می باشد. مقوله ها در برخی از ابعاد همپوشانی دارند. نتایج، آموزش زیبایی شناسی را در توسعه پیامدهایی چون درک و لذت از زیبایی ، کنش اجتماعی، ارتقاء تفکر، تجربیات یادگیری محور و ارتباط معنایی با دنیای واقعی مورد تأکید قرار داد.
طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی آموزش مهارت های ارتباط بین فردی و اجتماعی در دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی آموزش مهارت های روابط بین فردی و اجتماعی در دوره دوم ابتدایی می باشد. در این پژوهش از روش آمیخته (کمی و کیفی) استفاده شد. در مرحله طراحی، با 20 نفر از معلمان و 18 نفر از اساتید دانشگاهی مصاحبه صورت گرفت. جهت تعیین اعتبار، الگوی طراحی شده در قالب پرسشنامه ای در اختیار 26 متخصص حوزه برنامه ریزی درسی قرار گرفت. پس از شناسایی مولفه های مهارت های ارتباطی، شناسایی مشکلات ارتباطی دانش آموزان و نتایج تحلیل محتوای سند برنامه درسی ملی؛ الگوی برنامه درسی طراحی و اعتباریابی شد. حاصل این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی معتبری جهت آموزش مهارت های ارتباط بین فردی و اجتماعی برای دانش آموزان دوره دوم ابتدایی بود که دارای 14 مهارت محوری اصلی، 38 مهارت محوری فرعی و 137 خرده مهارت ارتباطی به عنوان اهداف، 46 مشخصه برای محتوا، 9 روش تدریس و 18 مشخصه برای روش های ارزشیابی برنامه درسی می شد.