فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۳۵۵ مورد.
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۲ , ۲۰۲۱
35 - 57
حوزههای تخصصی:
Purpose : The objective of the present study was to identify and explain the current status of evaluating physical education curriculum of the primary schools to present and validate an optimal model. Methodology : The present study is applied in terms of purpose and descriptive-exploratory in terms of nature and the data were collected using Delphi method (interview with experts). The statistical population of the study included 10 experts in the field of primary school physical education in Lorestan Province who were selected selectively by purposeful sampling. Using Delphi method, after conducting the interview to ensure the validity of the data and results, research data were collected. The data collection tool using Delphi method was interviews with experts in the field of physical education, those involved and executive planners in the field of curriculum planning of the General Directorate of Education of Lorestan Province. For data analysis, Smart PLS software was used to identify the variables. In addition to mean comparison of values and standard deviation, Kendall's Coefficient of Concordance by SPSS software was used to determine the degree of consensus among panel members. Findings : The study results showed that 9 important elements of evaluating the physical education curriculum from the perspective of experts included objective, content, learning references, learning activities, implementation method, evaluation method, grouping, time and space. The model obtained from Delphi analysis and the view of experts is also presented. Conclusion : Evaluation makes it possible to improve curricula. Therefore, in the definition of curriculum evaluation, there is an orderly search for judging and agreeing on the value of a curriculum, in order to improve it to reduce the gap between current and optimal results. The study results can help physical education planners and teachers improve the physical education curriculum.
Provide a Model for Identifying Indicators of Education Development (Tuition and Content Services, Health-Individual Education, etc.) in Working Children(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
73 - 86
حوزههای تخصصی:
Purpose : The purpose of this study was to provide a model for the development of children's education. Methodology : The research method was mixed (qualitative-quantitative). The statistical population in this study was all experts in the field of educational management and curriculum planning and training of working children. After the 11th interview, theoretical saturation took place. Validity was obtained through 4 experts and by two colleagues and reliability of the Copa formula (0.632). In order to conduct this research, in addition to documentary study, the content analysis technique with MAXQDA12 software was used to identify the dimensions, components and indicators of the development of working children education, and in the quantitative data analysis section, the structural equation technique was used. Findings : As a result of qualitative analysis, 3 dimensions, 8 components and 43 indicators were identified. The dimensions of health-individual education, socio-cultural education and education of knowledge and academic and professional skills were identified as the main dimensions of the development of education of working children. Finally, all indicators were approved using structural equation technique and education of knowledge and academic skills. And vocational education with a coefficient of 0.858, health-individual education with a coefficient of 0.701 and socio-cultural education with a coefficient of 0.605 showed the most impact and importance in the model, respectively. The validity of the model was measured by 5 dimensions (philosophy and purpose with an average of 4.8, theoretical foundations with an average of 4.9, executive principles with an average of 4.70, evaluation system with an average of 4.8 and executive mechanism with an average of 4.8) that all dimensions were approved. . Conclusion : Finally, a model with 5 dimensions (philosophy and purpose with an average of 4.8, theoretical foundations with an average of 4.9, executive principles with an average of 4.7, evaluation system with an average of 4.81 and executive mechanism with an average of 4.80) was designed and validated
To Present a Model of Psychological Well-Being based on the Components of Psychological Capital and Cognitive Flexibility by Mediating role of Mindfulness(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۴ , ۲۰۲۱
42 - 54
حوزههای تخصصی:
Purpose : The purpose of this study is to present a model of psychological well-being based on the components of psychological capital and psychological flexibility by mediating role of mindfulness. Methodology : This study is a descriptive research and subjects are composed of 350 masters' students of psychology from Islamic Azad University in Tehran that are selected using ‘stratified random sampling proportional to size’ method. In this method, from each unit of the university, a sample was selected independently and proportional to size of that unit. The participants responded to psychological well-being questionnaire (Ryff, 1989), psychological capital questionnaire (Luthans et al, 2007), Acceptance and action Inventory (Bond et al, 2011) and Mindfulness Questionnaire (Buchheld et al, 2006). Data are analyzed using path analysis through LISERL 8.8. Finding: The results show that cognitive flexibility, hope, optimism, self-efficacy, resiliency and mindfulness directly predict psychological well-being (P<0.01), and on the other hand, cognitive flexibility, hope, optimism, self-efficacy and resiliency indirectly predict psychological well-being by mediating role of mindfulness (P<0.01). Conclusion: So a program can be developed to enhance cognitive flexibility and components of psychological capital and mindfulness, through which students’ level of psychological well-being would be improved. This study was applied in terms of objective and combined.
واکاوی تجارب معلمان علوم در عبور دانش آموزان از فرهنگ بومی به فرهنگ علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
201 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر واکاوی تجارب معلمان علوم دوره متوسطه اول (معلمان علوم پایه هفتم، هشتم و نهم) درباره عبور دانش آموزان از فرهنگ بومی به فرهنگ علمی است. رویکرد تحقیق کیفی و پارادیم آن تفسیری مشارکتی است و از روش پدیدارنگاری تفسیری استفاده شده است. تعداد ده نفر از معلمان علوم به صورت هدفمند و با روش ملاکی تا حد اشباع داده ها به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد که تجارب معلمان علوم در زمینه عبور دانش آموزان از فرهنگ بومی به فرهنگ علمی شامل این مولفه هاست؛ بحران فرهنگی معلمان بومی، باور به فرهنگی بودن علم، ارزش فرهنگ بومی، حل تعارضات دانش آموزان در انتقال فرهنگی، آماده سازی دانش آموزان برای تلفیق فرهنگ بومی و علمی که در پایان با ترسیم فضای نتیجه گیری الگویی برای تجارب معلمان در انتقال فرهنگ بومی به فرهنگ علمی ارایه شده است.
اثربخشی برنامه آموزشی مسئولیت پذیری تحصیلی بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
209 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مسئولیت پذیری تحصیلی بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پایه نهم بود. روش پژوهش حاضر از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ اجرا جزء تحقیقات نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر پایه نهم دوره متوسطه اول در نواحی شهری سنندج تشکیل دادند که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند که 60 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند، به دانش آموزان گروه آزمایش 11 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) برنامه آموزشی مسئولیت پذیری تحصیلی ارائه شد. اعضای هر دو گروه در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسش نامه سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری را تکمیل کردند. داده ها نیز با روش آماری تحلیل کواریانس تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان دادند که میانگین نمرات سرزندگی تحصیلی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش معناداری داشته است. با توجه به یافته های به دست آمده از اجرای برنامه آموزشی مسئولیت پذیری تحصیلی و افزایش معنادار نمرات سرزندگی تحصیلی دانش آموزان در مراحل پس آزمون و پیگیری، می توان گفت که برنامه مذکور اثربخش بوده است. بنابراین برای افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان باید مسئولیت پذیری تحصیلی آنها را مد نظر قرار داد.
طراحی و اعتبار سنجی برنامه درسی با تأکید بر دانشگاه کارآفرین (مطالعه موردی دانشگاه های شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تلاش شده به تحلیل رابطه بین متغیرهای موثر بر برنامه درسی با تاکید بر کارآفرینی دانشگاه های شهر تهران پرداخته شود. در ابتدا با مطالعه پیشینه پژوهش های مرتبط متغیرها شناسائی و با نظرات خبرگان و به روش دلفی فازی غربالگری شدند. جامعه آماری، در بخش کیفی 30 خبره شامل اعضای هیات علمی دانشگاهی و خبرگان و در بخش کمی با فرمول کوکران 385 نفر می باشند و از تحلیل شبکه فازی برای تعیین وزن و از معادلات ساختاری تفسیری برای سطح بندی و تحلیل روابط بین متغیرها استفاده شده است. بر اساس یافته های تحلیل شبکه فازی، زیر متغیر های تعامل با موسسات حامی اجرای فعالیتهای مشترک بین المللی، نگرش کار آفرینی، اعطای وام از طریق بانکها، میزان استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات در تدریس و هماهنگی دروس اختیاری با نیازهای فرد از نظر معلمین بیشترین وزن و اهمیت را دارد
تبیین پیامدهای ضمنی برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان: روایت دانشجویان و استادان دانشگاه فرهنگیان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی و تبیین پیامدهای ضمنی برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی در دانشگاه فرهنگیان انجام شده است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناختی و در قالب مصاحبه نیمه ساختاریافته با 32 نفر از استادان و دانشجویان آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان کرمان انجام شد. تحلیل مصاحبه به سه شکل کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان دارای پیام های ضمنی متعددی است. این پیام ها در شش حوزه: استادان، روابط اداری- اجتماعی، واحدهای درسی، فضای کالبدی، دانشجویان و فرایند یاددهی - یادگیری قرار داشت. پیام های ضمنی در مؤلفه های مهم برنامه درسی شامل یادگیری جانشینی استاد مدرسه ای، یادگیری و تسهیل روابط اداری - اجتماعی، فاصله گرفتن از رشته تحصیلی، تمرکز بر فضای کالبدی و دور شدن از تربیت معلمان، دوگانگی در مفهوم دانشجو و معلم و به حاشیه رفتن دانش نظری در فرایند یادگیری می باشند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی مطلوب برنامه درسی آموزش موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۰
175 - 215
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی مطلوب برنامه درسی آموزش موسیقی در دوره متوسطه دوم و هنرستان های موسیقی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی و کمی) اکتشافی متوالی بود. شرکت کنندگان در پژوهش شامل متخصصان تعلیم و تربیت و موسیقی در کشور و معلمان آموزش موسیقی در هنرستان های موسیقی بودند. انتخاب نمونه ها به صورت هدفمند انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه بود. روایی ابزار در بخش کیفی از نوع روایی درونی و در بخش کمی از نوع روایی محتوایی بود. برای افزایش پایایی بخش کیفی، مصاحبه ها با یک برنامه قبلی انجام می گرفت. و در بخش کمی نیز با استفاده از ضریب توافقی معادل86/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی و از روش دلفی استفاده شد. نتایج بخش کیفی ویژگی های الگوی مطلوب برنامه درسی آموزش موسیقی را در عناصر ده گانه اکر و نتایج بخش کمی نیز اعتبار بالای الگوی مذکور را نشان داد.
تحلیل برنامه ی درسی کاوشگری موسیقایی در برنامه ی درسی فلسفه برای کودکان (فبک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر،بررسی امکانات کاوشگری موسیقایی برای یادگیری به شیوه ی فبک بود. پرسشهای پژوهش عبارت اند از کاوشگری موسیقایی چیست؛چه امکاناتی برای آموزش موسیقی فراهم می کند.روش شناسی پژوهش،کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی است.مقاله با کاربرد مؤلفه های دانش موسیقایی به طراحی سه شیوه ماهیت هستی شناختیِ اثر موسیقایی؛موسیقی چونان اثر زیباشناختی؛موسیقی بمثابه کنش اجتماعی به استخراج مفاهیم از محرکها پرداخت.شیوه ی گردآوری اطلاعات،کتابخانه ای با بررسی سبک های موسیقی کلاسیک جهانی1900تا1950میلادی و پس از1950بود.محرک ها:دو اثر از جان کیج،اثری از کلود دبوسی، اثری از پندرسکی بود.کاوشگری موسیقایی،روش تجهیز دانش آموزان به توانایی های زبانی و شناختی،با ترکیبی از تحلیل های تکنیکی و تجربه های زیباشناختی است؛نتیجه ی یادگیری موسیقی با کاوشگری به دانش آموزان می آموزد چگونه موسیقی بمنزله ی یک پدیده ی اجتماعی عمل می کند؛با ارائه ابزاری از جمله مفاهیم و واژگان موسیقایی به آنها مهارت و قدرت گفتگو پیرامون آثار موسیقایی می بخشد. برای نهادینه کردن مفاهیم تاریخی در ذهن و افزایش توانایی دانش آموزان در آهنگسازی یا تنظیم،فعالیت هایی با تلفیق کاوشگری اجتماعی و موسیقایی پیشنهاد می شود.
بررسی اعتیاد به فضای مجازی و رابطه ی آن با ویژگی های شخصیتی دانشجومعلمان دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان
منبع:
پژوهش در برنامه درسی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
43 - 56
حوزههای تخصصی:
اعتیاد در معنای کلی آن، یعنی یک نوع عادت اجباری در انجام دادن فعالیتها و یا مصرف موادی خاص که علارغم پیامدهای ویرانگر فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی، روحی و روانی به صورت مستمر ادامه پیدا می کند. ویژگی های شخصیتی صفاتی پایدار در طول زمان هستند که از موقعیتی به موقعیت دیگر تغییر چندانی نمی کنند. تحقیقات بسیاری نشان داده است که ویژگی های شخصیتی تاثیر مهمی بر استفاده از اینترنت دارند، لذا این پژوهش برای ارزیابی این ارتباط در دانشجومعلمان شهر اردبیل طراحی گردید. روش کار: نمونه ی پژوهش که در بهار سال ۱۴۰۰ انجام گرفته است، در بر گیرنده ی ۲۱۱ نفر از دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان شهر اردبیل بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به وسیله ی پرسش نامه ی ۲۰ سوالی اعتیاد به اینترنت یانگ و پرسشنامه ی ۶۰ سوالی نئو مورد سنجش قرار گرفتند. آزمودنی ها در پاسخ گویی مختار بودند و اطلاعات آن ها محرمانه ثبت و نگهداری گردید. روش های آماری مورد استفاده شامل ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون هم زمان و گام به گام می باشد. یافته ها: ارتباط معنی داری میان روان رنجورخویی و اعتیاد به اینترنت در دانشجویان دختر و پسر در ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون هم زمان و گام به گام ( ۰۱/۰P<، ۴۵/۰r=) وجود دارد. همچنین ارتباط معنی داری میان وظیفه شناسی و اعتیاد به اینترنت در دانشجویان دختر و پسر در ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون هم زمان و گام به گام ( ۰۱/۰P<، ۵۰/۰-r=) به دست آمد. نتیجه گیری: اعتیاد به اینترنت با برخی از صفات شخصیتی دانشجویان از جمله روان رنجورخویی و وظیفه شناسی ارتباط دارد.
تأثیر آموزش مبتنی بر ایفای نقش بر اشتیاق به برقراری ارتباط و عملکرد تحصیلی در درس جامعه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
287 - 308
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر تدریس به شیوه ایفای نقش بر عملکرد تحصیلی و اشتیاق به ارتباط در درس جامعه شناسی در بین دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر یزد بود. پژوهش حاضر، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دوره متوسطه شهر یزد بودند که به طور تصادفی یک مدرسه و تعداد 49 دانش آموز پسر انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. در نهایت پس از ریزش آزمودنی ها 17 نفر به عنوان گروه کنترل و 19 نفر به عنوان گروه آزمایش مورد تحلیل قرار گرفتند. گروه کنترل به شیوه مرسوم و مبتنی بر سخنرانی و گروه آزمایش به شیوه ایفای نقش آموزش دیدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مقیاس اشتیاق به ارتباط مک کروسکی و آزمون محقق ساخته عملکرد تحصیلی بود. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد تحصیلی دانش آموزان در تدریس مبتنی بر ایفای نقش در مقایسه با تدریس سنتی به صورت معنی داری افزایش یافته است. اما روش تدریس ایفای نقش در مقایسه با روش تدریس سنتی بر متغیر اشتیاق به ارتباط تأثیر معنی داری نداشت. بنابراین بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که معلمان درس جامعه شناسی به منظور بهبود کیفیت یادگیری به جای استفاده از روش های تدریس سنتی، تدریس خود را به شیوه ایفای نقش اجرا کنند.
Comparison of Effectiveness of Reverse and Cooperative Learning Methods on Creativity and Academic Self-Efficacy of Female Senior High School Students(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
132 - 140
حوزههای تخصصی:
Purpose : The objective of this study was to compare effectiveness of reverse and cooperative learning methods on creativity and academic self-efficacy of female senior high school students. Methodology : This was a quasi-experimental study with pre-test and post-test design and the control group. The study population consisted of female senior high school students in Ahvaz during the academic year 2019-2020. The research sample was 90 people who were randomly selected from three classes of a school and two classes were selected as experimental groups (reverse and cooperative learning) and a class was selected as a control group. Each experimental group was trained in 10 sessions of 75 min by reverse and cooperative learning methods and the control group received no training. The research tools were Abedi (1993) Creativity Test Questionnaire and Morgan-Jinks (1999) Student Efficacy Scale. The data were analyzed by multivariate analysis of covariance and Bonferroni post hoc test using SPSS-22 software. Findings : The study results showed that experimental and control groups were significantly different in terms of creativity and academic self-efficacy (P <0.05). In other words, reverse and cooperative learning methods increased creativity and academic self-efficacy compared to the control group (P <0.05), but no significant difference was found between them in terms of creativity and academic self-efficacy (P> 0.05). Conclusion : Regarding the effectiveness of both learning methods and no significant difference between them, both reverse and cooperative learning methods can be used to increase creativity and academic self-efficacy.
تحلیل گفتمان انتقادی کتاب درسی پژوهش و تفکر ششم ابتدایی و تبیین مکانیزم مؤلفه های جامعه پذیری آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه پذیری از هدف های آشکار تعلیم وتربیت می باشد که به طور رسمی از راه مدارس صورت می گیرد و کتاب های درسی تأثیر بسزایی در جامعه پذیر کردن متعلمین دارد. در واقع مؤلفه های جامعه پذیری از طریق مکانیسم هایی ارائه می شود و روی متعلمین اثر می گذارد که روشن کردن شیوه های تأثیرگذاری آن ها مهم می باشد. در این راستا تحلیل گفتمان انتقادی شیوه ای است که مکانیسم های تأثیر گذاری را آشکار می سازد و در پی نمایاندن ارتباط میان زبان، قدرت و ایدئولوژی است. هدف کلی از انجام این پژوهش نیز، بررسی و تحلیل مؤلفه های گفتمان مدار کتاب تفکر و پژوهش بر اساس الگوی تحلیل انتقادی گفتمان بود. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی و از نوع کمّی و جامعه مورد مطالعه، کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی 99-98 بود. لازم به ذکر است بر اساس روش کل شمار، نمونه همان جامعه است. در این پژوهش، محتوای کتاب با استفاده از الگوی ون لیون و اضافه نمودن مؤلفه های جامعه پذیری شامل ارزش ها، هنجارها، نقش ها و مهارت های زندگی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که نقش های سنتی جنسیتی، نقش های سنی کودک و نوجوان، قانون و مقررات اجتماعی و میثاق اجتماعی، ارزش نظری و مهارت تصمیم گیری دارای بیشترین فراوانی می باشد. ارزش های دینی، سیاسی، ملی و خانوادگی درون گفتمان ها پنهان شده بودند. رسومات، تشریفات، شعائر و سنت های اجتماعی و شیوه های قومی و مهارت های ارتباط مؤثر و نه گفتن و تحمل برای موفقیت از گفتمان های کتاب حذف شده بودند. فراوانی پنهان سازی کمتر از آشکارسازی، تشخص زدایی کمتر از تشخص بخشی، نامشخص سازی کمتر از مشخص سازی، نام دهی کمتر از طبقه بندی و پیوند زدایی کمتر از پیوند زدن بودند.
شناسایی عوامل و راهبردهای مؤثر در فرایند شکل گیری، آشکارسازی و اشتراک گذاری دانش ضمنی معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
268 - 302
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل و راهبردهای مؤثر در فرایند شکل گیری، آشکارسازی و اشتراک گذاری دانش ضمنی معلمان دوره ابتدایی است. برای مطالعه هدف مورد نظر، از رویکرد کیفی و روش داده بنیاد استفاده شد. مشارکت کنندگان این پژوهش شامل 20 معلم باتجربه دوره ابتدایی بالای 15 سال، از شهر یاسوج بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند از نوع نظری انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. روش تحلیل داده ها بر اساس الگوی کدگذاری سه مرحله ای نظریه داده بنیاد انجام گرفت. به طور کلی یافته ها نشان داد که برای عوامل مؤثر در فرایند شکل گیری دانش ضمنی معلمان ابتدایی 8 مقوله؛ مطالعه و به روز کردن دانش و سواد رسانه ای، خلاقیت و انعطاف پذیری در تدریس، تعامل معلم با همکاران و محیط های گوناگون، تجربه های عملی و شخصی در گذشته، تجربه های عملی کلاس درس، بینش و شهود، چالش های کلاس درس، انگیزش درونی و بیرونی و برای ویژگی های دانش ضمنی معلمان خبره 9 مقوله، تجربیات معلمان از به کارگیری دانش ضمنی در کلاس 8 مقوله و برای راهبردهای آشکارسازی و اشتراک گذاری دانش ضمنی معلمان 14 مقوله اصلی استخراج شده است. در انتها مقوله های شناسایی شده در قالب مدل مفهومی ارائه شد و نتایج به دست آمده از اعتبارسنجی مدل بر اساس نظر متخصصان با استفاده از فن دلفی نشان می دهد که این الگو از اعتبار مناسبی برخوردار است.
تحلیل زیرساخت های درس تربیت بدنی در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۱
151 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله تحلیل زیرساخت های درس تربیت بدنی در نظام آموزش و پرورش ایران بود. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و به لحاظ روش ترکیبی می باشد. جامعه آماری شامل صاحب نظران حوزه تربیت بدنی بود. نمونه گیری به صورت هدفمند و از طریق تکنیک گلوله برفی و بر اساس معیار اشباع نظری انجام شد (18 نفر). ابزارگردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساخاریافته و پرسشنامه ماتریس خودتعاملی ساختاری بود. داده ها در بخش اول با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند و یافته ها در قالب مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی، و شبکه مضامین سازماندهی شدند. همچنین با استفاده از مدل ساختاری تفسیری اقدام به سطح بندی زیرساخت ها شد. نتایج نشان داد که زیرساخت های درس تربیت بدنی به عنوان مضمون فراگیر شامل 127 مضمون پایه و 11 مضمون سازمان دهنده می باشد که می تواند در 5 سطح طبقه بندی شوند و زیرساخت های مالی پایدار، زیرساخت اداری-مدیریتی و زیرساخت امکانات و تجهیزات اساسی ترین زیرساخت ها هستند.
The Effectiveness of Teaching Learning Strategies on the Professional Competence of Adult Education Educators of the Literacy Movement Organization(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
65 - 72
حوزههای تخصصی:
Purpose : The purpose of this study was to explain the effectiveness of teaching learning strategies on the professional competence of adult education educators of the Literacy Movement Organization. Methods : The method of this research was quasi-experimental pre-test post-test with control group and had a follow-up stage. The statistical population of this study was all educators of the literacy movement in the cities of Tehran province in the academic year of 1998-99. In this study, 60 people were selected by purposive sampling method and two equal groups were divided into one group (30 people) as the experimental group and the other group (30 people) as the control group. Teachers' Professional Qualifications Questionnaire Sharifi and Islamieh (2013) were used to collect data. The independent variable (teaching learning strategies) was performed on the experimental group in 10 sessions of 90 minutes. In the follow-up step, the dependent variable was performed only on the experimental group. The obtained information and results were analyzed using descriptive and inferential statistics.. Finding : The results showed that the professional competencies of adult education educators of the Literacy Movement Organization who received training in learning strategies are significantly higher than the professional competencies of educators who did not receive this training and training strategies for learning professional skills. Adult educators are effective and have good stability over time (p <0.05). Conclusion : The results showed that teaching learning strategies is effective on the professional competence of adult education educators of the Literacy Movement Organization
مؤلفه های الگوی برنامه درسی کارورزی مبتنی برخودشرح حال نویسی مورد مطالعه: مدرسان دانشگاه فرهنگیان و صاحب نظران برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
91 - 116
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، تبیین مؤلفه های الگوی برنامه درسی کارورزی مبتنی بر خود شرح حال نویسی بود. این تحقیق نوعی تحقیق کاربردی و از لحاظ راهبرد، رویکردی کیفی با راهبرد پدیدار شناختی است. مشارکت کنندگان متخصصان برنامه ریزی درسی و اساتید کارورزی در دانشگاه فرهنگیان بودند که با رویکرد هدفمند انتخاب گردیدند و با آنها به روش نیمه ساختار مصاحبه به عمل آمد. مصاحبه با آنها ادامه یافت تا به نقطه اشباع (9 نفر) رسیدیم. با توجه به کدگذاری ها و مضامین به دست آمده از متون علمی و مصاحبه متخصصان، مدل های مناسب ذهنی، تفکر تأملی، پویش روایی، شایستگی های حرفه ای، و تجربه زیسته به عنوان مؤلفه های الگوی برنامه درسی مبتنی بر شرح حال نویسی به دست آمد. با عنایت به یافته ها پیشنهاد می شود مؤلفه های پنج گانه فوق به عنوان سرفصل دروس یا به عنوان دروس پیشنهادی در برنامه درسی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان امکان سنجی و گنجانده شود.
مطالعه فرایند تربیت جنسی نوجوانان ایرانی: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
126 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل نظریه برای مطالعه فرایند تربیت جنسی نوجوانان ایرانی است. پارادایم حاکم بر مطالعه حاضر کیفی و با استفاده از روش تحقیق گراندد تئوری انجام شده است. مشارکت کنندگان بخش کیفی، متخصصان حوزه تربیت جنسی، برنامه ریزی درسی، روان شناسی تربیتی، معلمان و والدین دارای تخصص علمی یا تجربه عملی بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری نظری 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختارمند بود که با این تعداد نمونه اشباع تئوریک در داده ها حاصل شد. تجزیه وتحلیل داده ها در قالب مدل پارادایم اشتراوس و کوربین انجام گرفت. پس از تحلیل داده ها محقق به 169 گزاره مفهومی اولیه در قالب 59 کد باز، 18 کد محوری در قالب 6 کد انتخابی بر اساس مدل داده بنیاد دست یافت. نتایج تحلیل داده ها در قالب مدل الگوواره ای بیانگر آن است که عوامل علی (شناخت دقیق نوجوانان، شناخت ضرورت های تربیت جنسی و هدایت و جهت دهی به رفتار مناسب جنسی)، پدیده اصلی (طرح ریزی تربیت جنسی کارآمد)، شرایط مداخله گر (تعصبات مذهبی و اعتقادی نادرست، دیدگاه های اجتماعی- فرهنگی، سیاست های آموزشی – سازمانی)، عوامل زمینه ای (نبود سیاست های روشن و جسورانه، ناکارآمدی والدین، منابع اطلاعاتی نامعتبر)، راهبردها (غلبه بر موانع فرهنگی، رعایت ملاحظات فرهنگی – اجتماعی، ظرفیت سازی در نظام آموزشی و والدین، همکاری بین بخشی، راهکارهای آموزش، اصول آموزش) و پیامدها (فردی و اجتماعی) الگوی فرایند تربیت جنسی نوجوانان را منعکس می نماید. بر مبنای مدل ارائه شده، ضرورت و نیاز آموزش و ساختارهای فرهنگی اجتماعی حاکم بر جامعه ایرانی بر مؤلفه محوری (تربیت جنسی کارآمد در نوجوانان) تأثیرگذار است.
Socioeconomic Status or Attending Private English Courses: Which One is a Better Indicator of High School Students' EFL Motivation(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۲ , ۲۰۲۱
69 - 79
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to shed light on the relationship among students' socioeconomic status, self-reported English proficiency level, the length of attending private institutes, and L2 motivational factors namely: ideal L2 self, ought-to L2 self, L2 learning experience, integrative motivation, and intended effort. Participants were 320 Iranian students studying English at high schools in Tehran, the capital city of Iran. Data collection included EFL motivational factors adopted from Taguchi, Magid, and Papi (2009), socioeconomic status, and demographic information. The results of the Spearman Rho test revealed a weak or no meaningful relationship between the student's socioeconomic status and their L2 motivation suggesting that socioeconomic status is not an indicator of the school students’ EFL motivational factors regarding tripartite variables of Dörnyei's L2 Motivational Self System as well as integrative motivation and intended effort. However, the length of attending private language courses and the English proficiency of the students indicated moderate correlations with their L2 motivation and socioeconomic status. Current findings bear a clear message to the Iranian education policymakers that despite adopting a communicative approach in the latest official EFL coursebooks of schools, non-official private language institutes still perform more effectively than the Iranian formal education system in maintaining and enhancing the EFL motivation of learners.
Designing and Validating the Optimal Model of Extracurricular Curriculum for Junior High School Students with a Social Harms Prevention Approach(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۴ , ۲۰۲۱
18 - 31
حوزههای تخصصی:
Purpose : The aim of this study was to design and validate an extracurricular curriculum model in junior high school with a social harm prevention approach. Methodology : In this study, the methods of qualitative content analysis, documentary method and descriptive-inferential method were used. The samples for data collection were 20 experts in the field of education and 10 sources related to extracurricular activities in education who were selected by non-probability sampling method of snowball or chain. Data collection techniques were semi-structured individual interviews with extracurricular curriculum specialists and qualitative analysis of texts. The data obtained from the interviews were analytically coded and analyzed using SPSS software. Findings : The findings of this study identified the characteristics of extracurricular curriculum elements with social harm prevention approach for purpose, content, teaching learning strategies and evaluation, respectively, and the initial model of extracurricular curriculum with harm prevention approach. The model was approved after validation by experts and experts and the implementation of adjustments. The results of this research can be used in the design of extracurricular curriculum in junior high school. Conclusion : According to the research findings, students who participate in extracurricular activities have more social adjustment.