فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۱۰۰ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
146 - 123
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین خلق محتوای الکترونیکی توسط معلمان در شبکه های اجتماعی بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بود که در آن از روش پدیدارشناسی استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا با 30 نفر از معلمان فعال در شبکه های اجتماعی مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت که همگی به طور مشترک مدیریت کانال ها و ابر گروه های مختلف در شبکه های اجتماعی را بر عهده داشتند و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب شدند. سپس با تشکیل دو جلسه گروه کانونی، معلمانی که گروه های فعال در زمینه خلق محتوا داشتند، پس از بحث و بررسی به تعداد 10 نفر انتخاب شدند و مصاحبه با این افراد شروع شد. تحلیل داده ها با استفاده از شیوه تحلیل مضمون و در قالب مضامین فراگیر، سازمان دهنده و مضامین پایه نمایش داده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که معلمان در شبکه های اجتماعی مجازی چهار نوع محتوا خلق می کنند: محتواهای مکتوب، بصری، تعاملی و دیجیتالی. همچنین انگیزه معلمان برای خلق محتوا در شبکه های مجازی شامل مواردی همچون مهارت آموزی، برقراری ارتباط و رفع نیاز کاربران، و خودابرازی هدف دار است. از طرفی دیگر نتایج پژوهش نشان داد که برای خلق محتوای الکترونیکی در شبکه های اجتماعی مجازی، معلمان به مهارت های فکری، هنری، و رایانه ای نیاز دارند.
آسیب شناسی برنامه درسی تفکر و سبک زندگی در دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
211 - 231
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ،شناسایی آسیب های موجود در عناصر برنامه درسی تفکر و سبک زندگی مطابق با مدل علمی فرانسیس کلاین، از دیدگاه معلمان درس تفکر و سبک زندگی و دانش آموزان بوده است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به منظور دستیابی به آسیب های برنامه درسی تفکر و سبک زندگی از روش توصیفی- تحلیلی و شیوه ی جمع آوری اطلاعات، منابع کتابخانه ای، مقالات، سایت های معتبر علمی استفاده شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. جامعه آماری شامل معلمین درس تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول شهر تهران و دانش آموزان پایه هفتم در سال تحصیلی 97-1396 بوده است. برای انتخاب معلمین و دانش آموزان از روش نمونه گیری هدفمند و با قاعده ی اشباع نظری استفاده شد. به این صورت که بعد از مصاحبه با 15 نفر از معلمان و20 نفر از دانش آموزان به حد اشباع رسید. برای بررسی روایی از روایی سازه، درونی و بیرونی و برای پایایی از روش بررسی اعضا و بررسی همکار استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از شیوه مقوله بندی و کدگذاری استفاده گردید. براساس یافته های پژوهش، آسیب های موجود در عناصر برنامه درسی تفکر و سبک زندگی از دیدگاه معلمان، فعالیت های یادگیری،مواد آموزشی، ارزشیابی، گروه بندی و زمان آموزشی و از دیدگاه دانش آموزان، فعالیت های یادگیری، ارزشیابی، مواد آموزشی، زمان و فضای آموزشی بوده است.
ادراک دانشجویان از شایستگی های تدریس اعضای هیات علمی (مطالعه ی موردی: دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
131 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین مهم ترین شایستگی های تدریس اساتید از دیدگاه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد انجام شده است. روش: رویکرد پژوهش کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی در سال 1397-1398 در دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختار یافته و اکتشافی با رعایت اصول اجرای مصاحبه و با تأکید بر اصول اخلاقی استفاده شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بودند که 22 نفر از آن ها بر مبنای اشباع نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. با استفاده از تطابق همگونی یافته ها و روش بازخورد مشارکت کنندگان و خبرگان غیر مشارکت کننده از اعتبار تحلیل ها اطمینان حاصل شد. یافته ها: نتایج نشان داد از نظر دانشجویان شایستگی های تدریس اساتید شامل 31 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی شامل: مهارت آموزشی، مهارت پژوهشی، مهارت ارتباطی، اخلاق حرفه ای، ویژگی شخصیتی و مهارت مدیریت کلاس است. کابردهای متصور بر یافته های تحقیق حاضر از جهت آن است که؛ تعیین شایستگی های تدریس مورد نیاز اعضای هیأت علمی می تواند خطوط راهنمایی برای تعیین مسیر و استراتژی برنامه های بالندگی اعضای هیأت علمی باشد.
پیمایشی در منابع آموزشی نظام دانشگاهی: کتب درسی رشته مدیریت بازرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
45 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر پیمایشی در کتب درسی دانشگاهی رشته مدیریت بازرگانی است که طی آن چکلیستی حاوی 31 گویه بهصورت حضوری و غیرحضوری از طریق ایمیل و لینک آنالین و استفاده از شبکههای اجتماعی )تلگرام و لینکداین( در اختیار اساتید این رشته در دانشگاههای غرب کشور قرار گرفت و نقاط قوت و ضعف کتب این حوزه را از دیدگاه آنان شناسایی نمود. روش: جامعه آماری پژوهش اساتید حوزه مربوطه در دانشگاههای غرب کشور و روش تحقیق از نوع ترکیبی است. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختاریافته براساس سؤاالت فرآیندی استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان میدهد که اگرچه کتب دانشگاهی رشته مدیریت بازرگانی ازلحاظ ظاهری و محتوایی در جایگاه نسبتاً مناسبی قرار دارند، اما برخی معیارها ازجمله »تغییرات شکلی اثر در چاپهای بعدی«، »بومیسازی با فرهنگ ملی«، »روزآمدی دادهها و اطالعات« و »پیوند نظریهها با مشاغل« نقاط ضعف کتب این حوزه شناسایی شدند ونیاز به کار بیشتری در این زمینهها احساس می گردد
بررسی تأثیر تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی طنزمحور بر انگیزش و اضطراب ریاضی دانش آموزان پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
70 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف : با توجه به کارکردهای طنز، یادگیری الکترونیکی و اهمیت ریاضیات در ابتدایی، این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی تدریس با استفاده از محتوی الکترونیکی مبتنی بر طنز بر انگیزش و اضطراب ریاضی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی انجام شد. روش : مطالعه حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه مورد پژوهش تمامی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان بیرجند (2200 نفر) در سال تحصیلی 97-96 بود. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 58 نفر انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های انگیزش و اضطراب ریاضی کودکان (MCAQ) استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از آزمون آماری T دو نمونه ای مستقل برای بررسی متغیرهای انگیزش و اضطراب ریاضی استفاده شد. یافته ها : نتایج آزمون ها بین میانگین نمرات متغیر های انگیزش و اضطراب ریاضی در گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معناداری را گزارش نکرد. یافته های این پژوهش نشان داد که محتوای الکترونیکی طنز محور بر انگیزش و اضطراب ریاضی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی تاثیری ندارد.
ارائه مدلی جهت ارتقای کیفیت تدریس حرفه ای اساتید دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
227 - 249
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق ارائه مدلی جهت ارتقای کیفیت تدریس حرفه ای اساتید دانشگاه فرهنگیان می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه اجراء توصیفی-پیمایشی و نحوه جمع آوری داده ها بصورت میدانی می باشد. جامعه آماری تحقیق اساتید دانشگاه فرهنگیان منطقه یک کشور( استان های اذریابیجان غربی و شرقی، اردبیل، زنجان و کردستان) می باشند. برای تعیین حجم نمونه آماری با توجه به حجم محدود مدیران و مسئولان آموزشی دانشگاه فرهنگیان تعداد کل مدیران و مسئولان آموزشی بعنوان نمونه انتخاب (با روش کل شماری) یعنی نمونه با جامعه برابر ، انتخاب شد و همچنین در انتخاب اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان منطقه یک کشور با توجه به اینکه حجم جامعه برابر 305 نفر می باشد حجم نمونه با استفاده از روش مخصوص مدل سازی و روش جدول مورگان تعداد 172 نفر محاسبه نمونه های مورد نظر انتخاب شدند.به منظور یافته های پژوهش از روش های متعددی استفاده شد که بصورت خلاصه به آن اشاره می شود. تحلیل عاملی تاییدی (به منظور ارائه مدل) و از آزمون t تک نمونه ای(برای تعیین درجه تناسب مدل پیشنهادی) استفاده شد. براساس یافته ها تحقیق مدلی هشت عامله مورد تایید قرار گرفت که محیطی-فرهنگی" دارای بیشترین بار عاملی (797/0) و " عوامل اجتماعی" دارای کمترین بار عاملی (496/0) بر روی تدریس حرفه ای در دانشگاه فرهنگیان می باشد.می توان نتیجه گرفت که با در نظر گرفتن هشت عامل محیطی-فرهنگی، آموزشی، فردی، درون دانشگاهی، انگیزشی ، تکنولوژیکی، بین المللی و عامل اجتماعی کیفیت تدریس را در دانشگاه فرهنگیان ارتقا داد.
بررسی تاثیر جو مدرسه بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری سبک مدیریت کلاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
242 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر جو مدرسه بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد با میانجی گری متغیر سبک مدیریت کلاسی انجام گرفت. روش: روش تحقیق در این مطالعه توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد تشکیل دادند با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و بر اساس جدول ( krejcie & morgan) تعداد 360 نفر به عنوان نمونه از میان دانش آموزان انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه جو مدرسه Hopin &Croft (1963)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی Morgan and Jinks (1999)و پرسشنامه سبک مدیریت کلاسWolfgang and Glickman (1986) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون معادلات ساختاری نشان داد که جومدرسه بر خودکارآمدی تأثیر مثبت داشت .همچنین سبک مدیریت بر خودکارآمدی تأثیر مثبت داشته و نقش میانجی برای تأثیر جومدرسه بر خودکارآمدی موردتاییدقرارگرفت.
ارائه مدل ساختاری تأثیر ادراک دانش آموزان از محیط کلاس بر خودکارمدی تحصیلی و نگرش به علوم با میانجیگری ادراک از ارزیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
226 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری تأثیر ادراک دانش آموزان از محیط کلاس و ارزیابی بر خودکارمدی تحصیلی و نگرش به علوم در مدارس متوسطه سطح اول شهر بابل می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه آماری، شامل 371 نفر از دانش آموزان می باشند که با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها، از پرسشنامه سنجش از محیط کلاس، پرسشنامه ادراک دانش آموزان از ارزیابی، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی و پرسشنامه نگرش به علوم استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات نیز از روش های آمار توصیفی( میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین همه متغیرهای محیط کلاس درس و ادراک دانش آموز از ارزیابی با خودکارآمدی تحصیلی و نگرش به علوم رابطه مثبت و معناداری داشت. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که سه مقیاس محیط کلاس (برابری، حمایت معلم و وابستگی دانش آموزان) تاثیر مستقیم و مثبتی بر نگرش به علوم دارند. و دو مقیاس (جهت گیری تکلیف و درگیری دانش آموزان) تاثیر مثبتی بر خودکارآمدی تحصیلی دارند.
مدل بومی ارتقای آگاهی و نگرش معلمان استان کردستان نسبت به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
264 - 243
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی _تحلیلی است. برای شناسایی عوامل موثر بر نگرش و آگاهی معلمان نسبت به سند تحول بنیادین، پس از تحلیل محتوای کیفی و سندکاوی، برای انتخاب نمونه های مصاحبه از تکنیک گلوله برفی با مشارکت 100 نفر از معلمان و صاحبنظران در زمینه پیاده سازی سند تحول بنیادین، استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمهساختارمند در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند و با در نظر گرفتن شرایط علی، شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر، مجموعه راهکارها و راهبردهای عملیاتی در راستای ارتقای آگاهی و نگرش معلمان استان کردستان نسبت به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در قالب زیر نظامهای ششگانه سند تحول و به صورت یک مدل پیشنهاد شد. برای تامین روایی و پایایی نیز از رویکرد لینکلن و گوبا شامل مقبول بودن، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تاییدپذیری استفاده شد. از جمله ویژگیهای این الگو می توان به بومی بودن، توجه به ویژگی های مخاطبان، علمی بودن، اختصاصی بودن، بدیع بودن و واقعنگری اشاره کرد.
تحلیل و شناسایی مؤلفه های کلیدی تدریس نوآورانه(تدریس نوآورانه اساتید در حوزه آموزش عالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
23 - 1
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های کلیدی تدریس نوآورانه در میان اساتید حوزه آموزش عالی است. روش پژوهش حاضر کیفی از نوع گرندد تئوری بود. روش: روش نمونه گیری هدفمند بود که در آن اساتیدی که شرایط نمونه موردنظر را داشتند با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند و اکتشافی مورد مصاحبه قرار گرفتند و با رسیدن به اشباع نظری یافته ها تعداد نمونه های پژوهش به هفت نفر رسید. برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه از روش های سه مرحله ای کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) استراس و کوربین (1992) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد مؤلفه های تدریس نوآورانه عبارتند از: پیوند دانش و تجربه، یادگیرنده بودن، جهان بینی، توانایی آفرینندگی، طرح مسئله، تعامل هوشمندانه، منش حرفه ای و یادگیری معنی دار. همچنین یافته ها بیانگر این بود که تدریس نوآورانه لزوماً توأم با نوآوری، ابداع و انجام کاری غیرمتعارف نیست و توانایی آفرینندگی که ناشی از بعد خلاقیت تدریس نوآورانه است، تنها یکی از ویژگی های استاد نوآور و تدریس نوآورانه است نه همه آن؛ و مهم ترین مؤلفه در تدریس نوآورانه که سایر مؤلفه ها حول محور آن می چرخند پیوند میان دانش و تجربه در عمل است.
نقش یک دوره ی نگارش انگلیسی وبلاگ محور در ارتقای استقلال یادگیری فراگیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
141 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر بررسی نقش یک دوره ی نگارش انگلیسی وبلاگ محور در ارتقای استقلال یادگیری زبان آموزان ایرانی بود. در این راستا با استفاده از روش تحقیق آمیخته، این پژوهش تاثیر یک دوره ی نگارش انگلیسی مبتنی بر وبلاگ [1] بر سطح استقلال یادگیری [2] فراگیران، که در این پژوهش به عنوان خود آغاز گری [3] و خود تنظیمی [4] فراگیر تعریف شده است، را مورد بررسی قرار داد. در راستای اهداف این پژوهش، دانشجویان در گروه کنترل (تعداد=21) بر اساس آموزه های متداول نگارش در کلاس تحت آموزش قرار گرفتند و دانشجویان در گروه آزمایش (تعداد=25) علاوه بر آموزه های متداول نگارش از وبلاگ نگاری استفاده نمودند. به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه ی استقلال فراگیران به عنوان پیش آزمون و پس آزمون اجرا گردید. به علاوه یک سری مصاحبه ی نیمه ساختمند با تعدادی از شرکت کنندگان گروه آزمایش برگزار گردید. نتایج داده های کمی و کیفی بیانگر این بود که دوره ی نگارش مبتنی بر وبلاگ در ارتقای استقلال فراگیران به صورت کلی، و در ارتقای خود تنظیمی آنان به طور خاص، تاثیر گذار بوده است. به طور دقیق تر نتایج داده های کمی بیانگر این بود که آموزش وبلاگ محور بر استقلال فراگیران به صورت کلی تاثیر قابل توجهی داشت. از نظر مولفه های استقلال یادگیری نتایج نشان داد که تاثیر آموزش وبلاگ محور بر مولفه ی خودآغازگری از نظر آماری معنادار نبود در صورتی که تاثیر این آموزش بر مولفه ی خودتنظیمی از نظر آماری قابل توجه بود. همچنین نتایج یافته های کیفی بیانگر این بود که دانشجویان در گروه آزمایش، با داشتن تجربه ی فعالیت های مبتنی بر وبلاگ نگاری، بهبود قابل ملاحظه ای را در برنامه ریزی [5] ، نظارت [6] و ارزیابی [7] تکالیف نگارشی خود نشان دادند. به طورکلی، یافته های این پژوهش، اثربخشی دوره های نوشتاری مبتنی بر وبلاگ را در یادگیری یک زبان خارجی مورد تایید قرار می دهد.
مقایسه تاثیر آموزش های آواشناسی و زبان کامل بر سواد نوشتاری دانش آموزان پسر پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
191 - 170
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه سواد نوشتن دو گروه از دانش آموزان پسر پایه اول ابتدایی به انجام رسید. دو گروه دانش آموزان تحت دو روش آموزشی آواشناسی و زبان کامل در دو مدرسه متفاوت تحت آموزش قرار گرفتند. شروع آموزش نوشتن در گروه آواشناسی هم سو با زمان بندی کتاب درسی رسمی ایران، هم زمان با شروع آموزش خواندن بود، اما در روش زبان کامل آموزش نوشتن تقریبا با فاصله ای 2 ماهه از شروع آموزش خواندن شروع شد. روش پژوهش از نوع شبه تجربی و جامعه آماری تمام دانش آموزان پایه اول هر دو مدرسه در شهر تهران بودند. مدرسه زبان کامل دارای 65 دانش آموز و مدرسه آواشناسی دارای 45 دانش آموز بود. در این مطالعه از روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس استفاده شد. بدین گونه که از هر مدرسه 30 نفر و مجموعا 60 نفر انتخاب شدند. ابزار سنجش آزمون پیشرفت تحصیلی نوشتن اول ابتدایی (راغب، 1384) بود که به صورت گروهی در هر دو مدرسه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به انجام رسید. جهت تحلیل آماری در این پژوهش از تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که عملکرد گروه آموزشی زبان کامل در خرده آزمون املا بهتر از عملکرد گروه آواشناسی بود (05/0>P). در خرده آزمون بیان نوشتاری تفاوت معناداری میان دو گروه مشاهده نشد. این پژوهش ابتدا تلنگری است برای بررسی اثربخشی روش آموزش نوشتن فعلی و نتایج آن قابل استفاده برای طیف وسیعی از مربیان و مسئولین آموزشی پایه اول ابتدایی است تا بتوانند در روش تدریس آموزش نوشتن خود تجدید نظر های لازم را انجام دهند.
بررسی تاثیر فرایند درس پژوهشی بر توسعه حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 19
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر درس پژوهی بر توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 97-1396 انجام گرفت. روش تحقیق نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان ابتدایی شهرستان سقز که در سال تحصیلی 97-1396 در مدارس محل خدمت خود مشغول به اجرای فرایند درس پژوهی بودند و همچنین معلمانی که در این دوره ها شرکت نکرده بودند. حجم نمونه برای گروه آزمایش 45 نفر و گروه کنترل 45 نفر بود. به منظور نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارهای توسعه حرفه ای کنتاکی گردآوری شد. روایی ابزار توسط متخصصان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ بررسی شد که مقدار این آزمون برای کل پرسشنامه برابر با 97/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین نمرات توسعه ی حرفه ای معلمان شرکت کرده در فرایند درس پژوهی و معلمان شرکت نکرده در این فرایند تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد که بین نمرات معلمان شرکت کرده و شرکت نکرده در فرایند درس پژوهی در استانداردهای طراحی و برنامه ریزی آموزشی، ایجاد و حفظ جو یادگیری، اجرا و انجام تدریس، سنجش و برقراری ارتباط با نتایج یادگیری، ارزیابی و انعکاس یادگیری و آموزش، همکاری بیشتر معلمان، فعالیت در جهت توسعه ی حرفه ای دانش محتوایی، تکنولوژی آموزشی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). از این رو می توان گفت که درس پژوهی می تواند توسعه حرفه ای معلمان را افزایش دهد.
اثر تکنیک های نگارش در پیشرفت مهارت انشاءنویسی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
89 - 69
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تکنیک های نگارش در پیشرفت مهارت انشانویسی دانش آموزان دوره ابتدایی انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل تعیین شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی ناحیه 2 شهر یزد بود که تعداد 30 نفر به عنوان نمونه، به روش تصادفی خوشه ای در دو گروه پانزده نفری کنترل و آزمایش قرار گرفتند. همچنین تلاش شد تا از طریق همتاسازی آزمودنی ها و انتخاب تصادفی آنها، متغیرهای مزاحم کنترل شوند. گروه آزمایش به مدت شش جلسه آموزشی، تکنیک های انشاء نویسی (شامل خلاصه نویسی، ساده نویسی، قواعد، مقدمه نویسی، جمع بندی نویسی، نتیجه گیری) را آموختند و گروه کنترل به شیوه معمول و بدون یادگیری تکنیک ها، درس انشاء را طی کردند. آزمون پیشرفت تحصیلی درس انشا، که روایی و پایایی آن تعیین شد، قبل و بعد از مداخله، برای گروه ها اجرا گردید. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی در قالب آزمون کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش انشانویسی بر پیشرفت درس انشاء در دانش آموزان، به ویژه در بخش های اساسی قواعد و سازماندهی، به طور چشمگیری موثر بوده است. در پایان، پیشنهادهای کاربردی برای تقویت مهارت انشانویسی دانش آموزان دوره ابتدایی ارائه شد.
طراحی الگوی دانش معلمان علوم تجربی متوسطه اول استان کردستان بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
161 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش ارائه الگویی برای دانش معلمان علوم متوسطه اول استان کردستان بود. روش: روش پژوهش حاضر نوع خاصی از سنت پژوهش کیفی به نام گراند تئوری بود. جامعه آماری در این پژوهش معلمان علوم تجربی متوسطه اول بودند و نمونه انتخاب شده در این پژوهش، 16 نفر (8 زن و 8 مرد) از معلمان علوم بودند که درزمینهٔ دانش موردنیاز برای تدریس و آموزش علوم دارای تجارب زیسته ارزشمندی بودند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. داده های این پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، عمیق و باز با معلمان علوم متوسطه اول جمع آوری شد. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از تکنیک کدگذاری اشتراوس و کوربین و سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی و با روش تحلیل محتوای متن مصاحبه ها، موردبررسی قرار گرفت. نتایج: یافته ها نشان داد محور اصلی دانش معلمان علوم متوسطه اول تحت تأثیر عواملی ازجمله شرایط علّی (مدیریتی ، عوامل فردی معلمان ، تدریس علوم و فرهنگ علمی )؛ راهبردهای کسب دانش معلمان علوم (برنامه ریزی سازمان، اجرای برنامه ، برنامه ریزی شخصی و عمل به آن )؛ زمینه ( شفاف سازی دانش معلمان علوم، عوامل اقتصادی معلمان، مدیریت مناسب و توانایی ومهارت معلمان ) و شرایط مداخله گر (عوامل مدیریتی معلم ، نگرش معلمان و خودسازی و هویت معلمان ) قرار داشت که در نهایت منجر به بهبود پیامدهای ( خود تنظیمی معلمان، افزایش شایستگی، ارتقای اخلاق حرفه ای و افزایش کارایی و اثربخشی آموزشی) معلمان شد.
تحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه ازنظر میزان توجه به مؤلفه های آموزش چندفرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
48 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تحلیل محتوای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه (پایه های هفتم ،هشتم ونهم) براساس مولفه های آموزش چند فرهنگی به منظور شناسایی میزان توجه به این مولفه هاست . در این پژوهش از روش توصیفی وتحلیل محتوا استفاده شده است.روش مورد استفاده برای توصیف داده ها فراوانی،درصدفراوانی،جداول وبرای تحلیل محتوای پژوهش، از آزمون مجذور خی تک متغیری استفاده شده و واحدتحلیل نیز صفحات(متن،تصاویر وفعالیت ها) کتاب می باشد.جامعه آماری شامل سه جلد کتاب تالیف سال 1395 با عنوان مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه بود ودر مجموع489 صفحه ازکتاب مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه راشامل می شدند. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان می دهد که تفاوت کتاب های درسی مطالعات اجتماعی پایه هفتم، هشتم و نهم در میزان توجه به مولفه-های آموزش چند فرهنگی معنی دار می باشد. بی توجهی به تعدادی از مولفه ها در محتوای کتابها دیده می شود که نیازمند توجه در چاپ های بعدی می باشند. بر اساس یافته هایی به دست آمده در این پژوهش از میان ده مولفه آموزش چند فرهنگی بیشترین توجه به مولفه های شماره 1- انعکاس وپذیرش تنوع قومی، نژادی، محیطی، دینی و مذهبی در برنامه های درسی4- حمایت از حفظ و انتقال میراث فرهنگی وقومی 6 - تحکیم همبستگی وانسجام اجتماعی 8- آگاه سازی کودک از وجود سایر فرهنگها، جوامع و شیوه های زندگی 9- افزایش مهارتها تعاملی ( تحمل وبردباری افراد،تساهل ،همدلی ،اعتماد و...)در بین اقوام ونژادها شده است اما به پنج مولفه ی دیگر کمترین توجه مبذول شدهاست.
زمینه ها و عوامل خلاقیت در تدریس معلمان خلاق در مدارس ابتدایی و متوسطه مناطق روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
88 - 114
حوزههای تخصصی:
اهدف: هدف این پژوهش مطالعه زمینه ها و عوامل خلاقیت در تدریس معلمان خلاق در مناطق روستایی استان کردستان بود. روش: در این پژوهش از رویکرد کیفی، استراتژی پدیدارشناسی توصیفی استفاده شده است. مشارکت کنندگان شامل 8 نفر از معلمان شاغل به تدریس در مدارس ابتدایی و متوسطه مناطق روستایی بودند که به صورت هدفمند و براساس سه معیار داشتن عملکرد و نتایج کاری درخشان(کارنامه آموزشی موفق)، کسب مقام در الگوهای برتر تدریس و احراز شایستگی حرفه ای و کسب عنوان معلم خلاق با توجه به ارزیابی مدیر مدرسه، همکاران و دانش آموزان، انتخاب گردیدند. جهت شناسایی زمینه ها و عوامل مؤثر بر خلاقیت معلمان مورد مطالعه، از مصاحبه نیمه ساختمند بهره گرفته شد و برای تحلیل یافته ها نیز با عنایت نظری بودن نمونه ها، همزمان با انجام مصاحبه ها تحلیل و تفسیر آنها با پیروی از مراحل تحلیل داده کلایزی انجام گرفت. نتایج: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که خلاقیت در تدریس معلمان روستایی را می توان متأثر از سه دسته از عوامل مشتمل بر عوامل فردی( تجربه و تحصیلات، علاقه و انگیزه، وجدان کاری) عوامل فرهنگی ( توجه به تفاوت های فرهنگی مناطق مختلف، محدویت های فرهنگی مناطق محروم) و عوامل اداری (ساختار، مدیر مدرسه و همکاران) دانست.
تدوین مدل خودناتوان سازی تحصیلی پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
213 - 226
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش تدوین و آزمون مدل رابطه بین سبک های مقابله ای و خودناتوان سازی تحصیلی با در نظر گرفتن نقش میانجی تاب آوری و امیدواری بود. روش: روش انجام این پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه آموزش و پرورش شهرستان کامیاران در سال تحصیلی 1397-1396 بود، که براساس قاعده مولر برای نمونه گیری در مدل های ساختاری، 330 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شد. از مقیاس های خودناتوان سازی تحصیلی، تاب آوری تحصیلی، پرسشنامه امیدواری اشنایدر و مقیاس راهبردهای مقابله ای لازاروس برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که اثر سبک های مقابله ای بر امیدواری و تاب آوری مثبت و معنی دار می باشد. همچنین اثر مستقیم سبک های مقابله ای بر خودناتوان سازی منفی و معنی دار می باشد. اثر تاب آوری بر خودناتوان سازی و امیدورای بر خودناتوان سازی منفی و معنی دار می باشد. نتایج این پژوهش حاکی از اهمیت منابع مقابله ای در کاهش خودناتوان سازی و افزایش موفقیت تحصیلی می باشد. کلید واژه ها: سبک های مقابله ای، خود ناتوان سازی تحصیلی، تاب آوری، امیدواری .
رابطه باورهای معرفت شناختی و فلسفه های آموزشی با رویکردهای تدریس دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
51 - 29
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای معرفت شناختی و فلسفه های آموزشی با رویکردهای تدریس دانشجو معلمان صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی بوده و از نظر هدف پژوهش نیز، کاربردی می باشد. جامعه پژوهش متشکل از کلیه دانشجو معلمان پردیس الزهراء(س) دانشگاه فرهنگیان استان سمنان ، با حجم نمونه 122 نفر است. ابزار گردآوری داده ها نیز شامل سه پرسشنامه باورهای معرفت شناختی، فلسفه های آموزشی و رویکردهای تدریس با تأیید روایی و پایایی مناسب بود. آزمون های توصیفی و همبستگی و روش های فراوانی، آزمون کلموگروف اسمیرنف، آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که اولویت باورهای معرفت شناختی دانشجو معلمان، «دانش ساده» بوده و اولویت فلسفه های آموزشی ایشان «بازسازی گرایی» بود و همچنین رویکرد تدریس «شاگرد محور» را بیشتر مورد تأکید قرار داده اند. بر اساس نتایج، باور معرفت شناختی دانش ساده با رویکرد تدریس معلم محور و شاگرد محور، و باور معرفت شناختی یادگیری سریع نیز با رویکرد تدریس معلم محور و شاگرد محور ارتباط مثبت و معناداری دارد. باور معرفت شناختی دانش قطعی با رویکرد تدریس معلم محور و باور معرفت شناختی تغییرناپذیری نیز با رویکرد تدریس معلم محور دارای ارتباط مثبت و معنادار می باشد. همچنین فلسفه های آموزشی ضرورت گرایی و پایدارگرایی با رویکرد تدریس معلم محور، و فلسفه های آموزشی پیشرفت گرایی و بازسازی گرایی با رویکرد تدریس شاگرد محور ارتباط مثبت و معنادار دارند. در نهایت نتایج نشان دادند که باورهای معرفت شناختی دانش ساده، یادگیری سریع و دانش قطعی و همچنین فلسفه های آموزشی ضرورت گرایی و پایدارگرایی قابلیت پیش بینی رویکردهای تدریس را دارند.
نقش هم زمانی آموزش دروس پایه طراحی در ارتقای هوش هیجانی، خلاقیت و انگیزه تحصیلی دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
139 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر روش های تدریس ترکیبی (آموزش هم زمان دروس پایه) و تفکیکی (آموزش مستقل دروس پایه) بر میزان هوش هیجانی، انگیزه تحصیلی و خلاقیت نوآموزان معماری در درس مقدمات طراحی معماری دو می باشد. روش : در این پژوهش از دو روش کمی و کیفی به صورت ترکیبی استفاده شده است. در بخش کمی، از روش پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های کمی از طریق آزمون t دو نمونه ای مستقل به کمک نرم افزار Spss انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده های کیفی از طریق مشاهده آثار دانشجویان در طول ترم و پایان ترم و مبتنی بر نظریه های حاصل از مرور منابع کتابخانه ای، بر اساس نظریه زمینه ای انجام گردیده است. جامعه آماری در این پژوهش دو گروه 18 نفری از دانشجویان نیمسال سوم معماری می باشند که یکی با روش ترکیبی و دیگری با روش تفکیکی آموزش دیده اند. یافته ها : نتایج نشان می دهد که آموزش دروس پایه با استفاده از روش ترکیبی موجب ارتقاء قابلیت های فردی و اجتماعی نوآموزان شده و هوش هیجانی آنان را ارتقاء داده و با افزایش مهارت های فردی، انگیزه درونی و بیرونی نوآموزان افزایش می یابد و ذهن نوآموز توانایی بیشتری در خلق ایده های جدید داشته و قابلیت گسترش آن را به واسطه توانایی های کسب نموده، خواهد داشت.