فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان، ادراک مهارت های تشخیصی معلم، سطح چالش-انگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم با هیجانات پیشرفت در دانش آموزان پایه نهم، با استفاده از تحلیل چندسطحی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و به صورت تحلیل چندسطحی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان پایه نهم پسر و دختر دوره متوسطه اول شهرستان کهگیلویه در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آن ها، نمونه ای 1000 نفری (500 پسر و 500 دختر) به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه ارزیابی کلاس گارتنر (2010)، مقیاس ادراک دانش آموزان از فعالیت های کلاسی جنتری و اسپرینگر (2002)، مقیاس کیفیت تدریس کریاکیدز و همکاران (2000)، پرسشنامه راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2002) و پرسشنامه هیجانات پیشرفت پکران و همکاران (2005) استفاده شد. داده ها به کمک مدل سازی خطی سلسله مراتبی (HLM) تحلیل شد. نتایج تحلیل چندسطحی نشان داد متغیرهای سطح 1 (راهبردهای مثبت نظم بخشی شناختی هیجان) و سطح 2 (میانگین راهبردهای مثبت نظم-بخشی شناختی هیجان کلاس، ادراک مهارت های تشخیصی معلم، سطح چالش انگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم) به طور مثبت و معنی دار، پیش بین هیجانات پیشرفت مثبت بودند. تعامل متغیرهای سطح 2 با شیب رابطه راهبردهای مثبت نظم بخشی شناختی هیجان و هیجانات پیشرفت مثبت، معنی دار بود. بر اساس تحلیل چندسطحی در این پژوهش می توان نتیجه گرفت توجه به ارتقاء راهبردهای مثبت نظم بخشی شناختی هیجان دانش آموزان و متغیرهای کلاسی (سطح 2)، منجر به ایجاد هیجانات پیشرفت مثبت در دانش آموزان و در نتیجه، نگرش مثبت آن ها نسبت به فرایند تحصیل خواهد شد.
تأملی معرفت شناختی بر آموزش درس «علوم تجربی» با تکیه بر دیدگاه ویتگنشتاین دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
15 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی معرفت شناختی آموزش درس «علوم تجربی» با تکیه بر دیدگاه ویتگنشتاین در باب معرفت انسان است. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل مفهومی (ارزیابی ساختار مفهوم) و روش استنتاجی پیش رونده استفاده شده است و سعی شده تا از طریق تحلیل آرای ویتگنشتاین در کتاب پژوهش های فلسفی و درباب یقین، ماهیت علوم تجربی از منظر او مورد بررسی قرار گیرد و سپس دلالت های آن در زمینه آموزش این علوم در مدارس استنتاج شود. یافته های پژوهش نشانگر آن است که موضع ویتگنشتاین دوم در باب علوم تجربی مخالف اثبات گرایی بوده و از طریق ارائه تمثیل «بستر رودخانه» در باب معرفت انسانی، تلقی بدیعی در باب علم را شامل می شود که دور از نقدهای بنیادگرایی و نسبی گرایی است. بر اساس این نظریات، آموزش علوم تجربی باید با توجه به ارتباط پویای آن با علوم انسانی و سازه های اجتماعی و فرهنگی صورت گیرد و در آموزش این علوم باید به تاریخ و جامعه شناسی علم توجه ویژه داشت.
مکان یابی مدارس با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تاپسیس (نمونه موردی: منطقه 18 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان گزینی ناصحیح کاربری های شهری خصوصاً کاربری آموزشی، منجر به ناهماهنگی بین نیازها و خدمات ارائه شده از سوی کاربری ها می شود. افزایش تعداد دانش آموزان و محدودیت منابع مالی، نبود برنامه ریزی، کمبود زمین مناسب، استفاده نکردن از برنامه ریزان شهری و سیستم اطلاعات جغرافیایی، باعث شده مکان یابی بهینه در اکثر فضاهای آموزشی اعمال نشود. در تحقیق حاضر منطقه 18 شهر تهران به دلیل پراکنش ناهمگن مدارس آن مطالعه شد. لذا با هدف یافتن محل های مناسب استقرار مدارس در آینده این منطقه با استفاده از مدل تاپسیس در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مکانیابی انجام شد. به این منظور معیارهای مورد نظر بر اساس نظر کارشناسان و تحقیقات گذشته در چهار گروه سازگار شامل، فاصله از فضای سبز، اماکن ورزشی، مراکز فرهنگی و مناطق مسکونی؛ نیمه سازگار، شامل: فاصله از آتش نشانی و درمانی؛ ناسازگار شامل: فاصله از مراکز صنعتی، گورستان، مراکز تجاری، مراکز اداری، دامداری و مرغداری، حمل ونقل و انباری، و تأسیسات و تجهیزات شهری؛ و شبکه معابر شامل: معابر اصلی و معابر فرعی انتخاب شد. برای اولویت بندی و وزن دادن به معیارها از تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. بر اساس نتایج فاصله از مراکز صنعتی با ارزش 18/0 مهم ترین و فاصله از مراکز اداری با ارزش 017/0 کم اهمیت ترین لایه انتخاب شد. پس از هم پوشانی محدودیت تمام کاربری ها و شعاع دسترسی مناطق مجاز برای ساخت مدارس از نقشه مکان یابی انتخاب و 5 طبقه مناسب، نسبتاً مناسب، متوسط، نسبتاً نامناسب و نامناسب کلاس بندی شد که کلاس نامناسب با 210255 مترمربع و تنها با 67/6 درصد کمترین و طبقه متوسط با مساحت 1047766 مترمربع و 25/33 درصد بیشترین سهم مساحت را دارد.
ارایه مدل انگیزشی و ارایه راهکارهای مناسب برای بهبود و تقویت مؤلفه های انگیزشی کارکنان در شرکت مدیریت تولید برق لوشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
177 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارایه مدل انگیزشی و ارایه راهکارهای مناسب برای بهبود و تقویت مؤلفه های انگیزشی کارکنان در شرکت مدیریت تولید برق لوشان بوده است. در این پژوهش رویکرد ترکیبی یا آمیخته از طریق تلفیق روش های کیفی و کمی استفاده شده است. از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کارکنان شرکت مدیریت تولید برق لوشان با تعداد 300 نفر بوده است . حجم نمونه متناسب با روش تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان به تعداد 1۶۹ نفر انتخاب شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در مرحله کیفی از طریق مصاحبه در چهار بعد (مدیریت مشارکتی، نیازهای اساسی، ساختار سازمانی، رضایت شغلی) و 14مولفه (تسهیلات رفاهی، مؤلفه ی احساس مسئولیت، خودشکوفایی، تعهد سازمانی، منزلت اجتماعی، مدیریت مشارکتی، قوانین و مقررات، نوآوری و خلاقیت، نظارت و کنترل، تفویض اختیار امنیت شغلی، عدالت در سازمان، استقلال شغلی، حقوق و دستمزد) و 69 گویه شناسایی و تدوین گردید. نتایج حاصل از آزمون تحلیل عاملی تأییدی بار عاملی همه گویه ها بالاتر از 4/0 مورد تایید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که کلیه ابعاد انگیزشی کارکنان شرکت مدیریت تولید برق لوشان در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارد؛ نتایج آزمون معادلات ساختاری نشان داد که انگیزش کارکنان بر نیازهای اساسی، سبک مدیریت، ساختار سازمانی، رضایت شغلی دارای اثر مثبت بوده است؛ این مدل با مدل های علمی ارایه شده در خصوص عوامل موثر بر انگیزش مطابقت دارد. نتایج آزمون معادلات ساختاری نشان داد که مدل ارائه شده دارای برازش مناسب می باشد
بررسی ساختار عاملی و اعتباریابی مقیاس توانمندسازی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
127 - 148
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری و ارتقای توانمندسازی معلمان برای توسعه و حفظ یک نیروی کار آموزشی با عملکرد بالا و انعطاف پذیر ضروری است. بنابراین اعتبار سنجی مقیاس توانمندسازی معلمان می تواند به حل مشکلات در این زمینه کمک نماید؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اعتباریابی مقیاس توانمندسازی معلمان بود. طرح پژوهش از نوع توصیفی بود که با روش روان سنجی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان شاغل در استان کرمان در سال 1401 بود. تعداد نمونه ها بر اساس معیارهای روان سنجی به تعداد 100 نفر برای بخش روایی همگرا، 750 نفر برای بخش روایی سازه و 100 نفر برای پایایی تعیین شد. نمونه ها به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش از طریق دو مقیاس توانمندسازی معلمان هیدیروگلو و تانریوگین و مقیاس توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و میشرا به صورت الکترونیکی با ارسال لینک پرسش نامه به موبایل شرکت کنندگان جمع آوری شد. برای بررسی روایی مقیاس از روش های روایی محتوا، همزمان و تحلیل عوامل استفاده شد. پایایی مقیاس به وسیله روش های همسانی درونی و پایایی تصنیفی (دو نیمه کردن) بررسی شد. نتایج نشان داد که مقیاس از روایی محتوا و همزمان برخوردار است (001/0P<). نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقیاس توانمندسازی معلمان از چهار عامل تشکیل شده و از روایی مناسبی برخوردار است. تحلیل عاملی تأییدی نیز مدل چهار عاملی را تأیید کرد. آلفای کرونباخ کل مقیاس و زیرمقیاس ها در محدوده 81/0 تا 94/0 قرار دارشت که نشانگر پایایی مناسب این مقیاس است. بنابراین از پرسش نامه مقیاس توانمندسازی معلمان 37 آیتمی می توان برای ارزیابی توانمندسازی معلمان استفاده کرد.
شناسایی و اعتباربخشی مولفه های آموزش مهارت های فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی به دانشجو معلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و اعتباربخشی مولفه های آموزش مهارت های فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی به دانشجومعلمان انجام شد. روش تحقیق پیش رو ترکیبی (کیفی از نوع اکتشافی و کمی از نوع پیمایشی) است. در بخش کیفی، محقق با استفاده از روش تحلیل محتوای قیاسی (بررسی تحقیقات مرتبط در بازه زمانی 15 سال اخیر)، مولفه های موثر را شناسایی و سپس در بخش کمی آن ها را مورد اعتبار بخشی قرار داد. حوزه پژوهش بخش کیفی مشتمل بر کلیه مقالات مندرج در پایگاه های علمی معتبر چون امرالد اینسایت، ساینس دایرکت ،انتشارات آنلاین وایلی و...) که از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. جامعه آماری در بخش کمی شامل دانشجویان (دانشجومعلم) دانشگاه فرهنگیان شیراز بود که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، عبارت بود از فیش برداری از مقالات معتبر مرتبط و در بخش کمّی استفاده از ابزار پرسشنامه. برای تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش کیفی از تحلیل سیستماتیک محتوا و در بخش کمی از تحلیل عاملی تاییدی به کمک نرم افزار SMART PLS استفاده شد. یافته ها نشان داد 33 مولفه موثرند که این مولفه ها در 8 بعد طبقه بندی شد. این ابعاد شامل استفاده از فناوری اطلاعات، تعامل با مراکز علمی، روش های ارزشیابی، سیاست کلان، محتوای برنامه درسی فراشناختی و تفکر کوانتومی، فرآیندهای یاددهی یادگیری، مبانی روان شناختی، ویژگی پذیرندگان بودند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی کارآمد و سازگار حفظ و ارتقای بهره وری دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی کارآمد و سازگار حفظ و ارتقای بهره وری دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در وضعیت کرونایی انجام شده است.روش شناسی: روش پژوهش آمیخته (کیفی- کمی) بوده است. بخش کیفی از نوع پدیدارشناسی و بخش کمی آن توصیفی از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. محیط پژوهش، شامل اساتید، مدیران گروه و معاونان آموزشی، فرهنگی و پژوهشی و همچنین دانشجو معلمان مستعد دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 401-1400 بوده است. افراد نمونه به صورت هدفمند تا کفایت نمونه نظری به تعداد 27 نفر انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. در تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شد که روایی و اطمینان پذیری آن مورد تأیید قرار گرفت. در بخش کمی پژوهش نیز جامعه آماری پژوهش، دانشجومعلمان سراسر کشور به تعداد 94726 دانشجومعلم بود که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای طبقه ای چندمرحله ای تعداد 400 دانشجومعلم از پنج منطقه تقسیمات کشوری (هر منطقه دو استان) انتخاب و به پرسش نامه پاسخ داده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزارهایSPSS26 و PLS3 استفاده شد.یافته ها: در مرحله کیفی پژوهش 201 کد اولیه (مفاهیم پایه)، 17 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر تحت الزامات فلسفی بهره وری، الزامات آموزش تلفیقی، الزامات بستر فناوری، بهره وری دانشجومعلم خلاقیت و نوآوری و فرهنگ کیفیت بر اساس کدها به دست آمد. یافته ها نشان داد: الزامات فلسفی، الزامات بستر فناوری، خلاقیت و نوآوری و فرهنگ کیفیت به جز الزامات آموزش ترکیبی، بر بهره وری دانشجومعلمان اثر مستقیم داشته است. همچنین، الزامات حفظ و ارتقای بهره وری (فلسفی- آموزش تلفیقی-بستر فناوری) در دانشگاه از طریق خلاقیت و نوآوری و فرهنگ کیفیت بر بهره وری دانشجومعلمان (آموزشی، تربیتی و پژوهشی) اثر غیرمستقیم دارد.نتیجه گیری و پیشنهادات: برنامه ریزان آموزشی و پژوهشی دانشگاه با فراهم ساختن الزامات فلسفی، آموزش تلفیقی و بستر فناورانه با درک عمیق از عوامل اثرگذار بر بهره وری دانشجومعلم می توانند به بهره وری فراگیر در دانشگاه فائق آیند.نوآوری و اصالت: طراحی الگویی کارآمد بهره وری دانشجومعلمان در وضعیت کرونایی یک نوآوری در دانشگاه محسوب می گردد.
چالش های آموزش جغرافیا؛ از نگاه دبیران (مطالعه موردی؛ متوسطه دوم رشته ی انسانی)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که آموزش جغرافیا کمک می کند تا دانش آموزان به درک مهارت های متنوعی همچون حساب کردن، درک بین فرهنگی، یادگیری تحقیق محور، کار گروهی، مهارت های ذهنی و به طور کلی صلاحیت های عمومی مختلفی را کسب کنند؛ لذا دارای اهمیت است؛ اما آنچه در یک دهه اخیر مشاهده شده حاکی از کاهش علاقه دانش آموزان نسبت به درس جغرافیا در میان سایر دروس رشته انسانی است. بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی چالش های آموزش جغرافیا از نگاه دبیران جغرافیای رشته ی انسانی می باشد. برای این منظور به جهت شناسایی مولفه ها، از روش پژوهش کیفی (تحلیل تفسیری) و با ابزار مصاحبه نیمه-ساختاریافته با 20 نفر از دبیران جغرافیای متوسطه ی دوم انسانی؛ استان خراسان شمالی استفاده شد. یافته های نشان داد حداقل پنج مقوله ی اصلی با عنوان 1-چالش فناوری با پنج مقوله ی میانی شامل؛عدم تجهیز مدارس به ابزارهای جغرافیا، نقشه های تعاملی، GIS، تصاویر ماهواره ای، آموزش آنلاین؛ 2- چالش ارتباط بین نظریه و عمل با دو مقوله ی میانی؛ عدم ارتباط مثال های مفهومی با دنیای واقعی و شکاف بین نظریه و عمل؛ 3- چالش روش تدریس با چهار مقوله ی میانی؛ عدم آگاهی دبیران از روش های موثر در آموزش جغرافیا، محدودیت زمان، عدم همراهی مدرسه در برگزاری بازدیدهای میدانی و عدم آگاهی از برنامه ی درسی جغرافیا؛ 4- چالش محدودیت و کمبود منابع با سه مقوله ی میانی؛ آموزشی، مالی و نیروی انسانی مجرب و در نهایت 5- چالش محتوایی با دو مقوله ی میانی؛ پیچیدگی مفاهیم و عدم آگاهی از تغییرات محتوایی از جمله چالش های اساسی در آموزش جغرافیا از نگاه مشارکت کندگان است؛ در نتیجه گیری توضیحات به همراه راهکارها آمده است.
پیشبینی عملکرد شغلی و رضایت از زندگی معلمان توسط خود دلسوزی، دلسوزی برای دیگران با نقش میانجی گر تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
117 - 130
حوزههای تخصصی:
چکیدههدف پژوهش حاضر بررسی پیشبینی عملکرد شغلی و رضایت از زندگی معلمان توسط خوددلسوزی، دلسوزی برای دیگران با نقش میانجی گر تاب آوری می باشد، این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده به روش توصیفی- همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش معلمان مدارس دولتی دوره اول ابتدایی شهر بهارستان ناحیه 3 اصفهان در سال 1400-1401 به تعداد 198 نفر بوده و تعداد 127 نفر نمونه مورد نیاز بر اساس فرمول کوکران تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. پس از توزیع پرسشنامه ها، نهایتاً 124 پرسشنامه تکمیل شده، مبنای تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی صوری و روایی محتوا تایید شد. پایایی آن ها نیز توسط شاخص آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد بررسی قرار گرفته و تأیید شد. نرم افزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی نرم افزار اس پی اس اس 20 و پی ال اس ورژن 3 بود. رابطه خوددلسوزی با تاب آوری و رضایت زندگی تأیید شد، و در ارتباط با متغیر دلسوزی برای دیگران تنها رابطه آن با عملکرد شغلی مورد تأیید واقع شد. رابطه تاب آوری نیز با رضایت زندگی و عملکرد شغلی مثبت و معنادار بود. نتایج نشان داد تاب آوری نقش میانجی گر بین خوددلسوزی با رضایت زندگی و عملکرد شغلی دارد. این در حالی است که نقش میانجی تاب آوری در ارتباط با متغیر دلسوزی برای دیگران با متغیرهای وابسته رضایت زندگی و عملکرد شغلی تأیید نشد.
پدیدار شناسی فهم معلّمان از تغییرات دوره ابتدایی: نگاهی به جایگاه تفکیک دوره اول و دوم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر، پدیدار شناسی فهم معلّمان از تغییرات دوره ابتدایی با استفاده از واکاوی تجارب زیسته معلّمان درگیر در این دوره بود. روش: روش انجام این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفت و 25 نفر از معلّمان (15 زن و 10 مرد) ابتدایی ناحیه دو شیراز مصاحبه نیمه ساختار یافته ای انجام و داده ها کدگذاری (باز و محوری و انتخابی) گردید. لازم به ذکر است در انتخاب مصاحبه شوندگان تلاش شد در انتخاب معلمان، کسانی مورد مصاحبه قرار گیرند که حداقل 5 سال سابقه تدریس در دوره اول یا دوم و یا دو دوره را داشته باشند. جهت تعیین روایی و پایایی داده ها از سه معیار مورد نظر صاحب نظران مطالعات کیفی، شامل «قابل قبول بودن»، «قابلیت اطمینان» و «تأیید پذیری» استفاده شد. یافته ها: نشان دادند معلمان رضایت خود را از تفکیک دو دوره در مؤلفه های انسجام فیزیکی، رفتار اجتماعی، اهداف و نیازهای آموزشی ویژه، نیازهای عاطفی، تعامل مؤثر و اثربخش معلّمان، به کار گیری جنسیت معلّم در آموزش، اعلام نمودند و در مؤلفه مدیریت، نظارت و بهره وری منابع، عدم رضایت خود را از تفکیک دو دوره بیان کردند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد تفکیک دانش آموزان در آموزش ابتدایی به دو دوره اول و دوم می تواند زمینه حل بسیاری از مشکلات را در مدارس فراهم نموده و به سلامت روحی و روانی دانش آموزان و بهبود عملکرد معلمان کمک نماید
ارائه الگوی جذب دانش آموز در هنرستان های تربیت بدنی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی جذب دانش آموز در هنرستان های تربیت بدنی بود. پژوهش حاضر کیفی با راهبرد تحلیل مضمون و از نوع اکتشافی است که با استفاده از مطالعات اسنادی به جمع آوری داده ها پرداخته و سپس با 23 نفر از خبرگان این حوزه شامل مدیران، سرپرستان، هنرآموزان و معلمان تربیت بدنی هنرستان ها، مدیران ستادی وزارت ورزش و جوانان و آموزش وپرورش، اساتید دانشگاهی مدیریت ورزشی و صاحب نظران حوزه تربیت بدنی مصاحبه شد و تحلیل داده ها از طریق کدگذاری در این پژوهش به صورت باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. همچنین از نرم افزار مکس کیو.دی.ای نسخه 2020 جهت تحلیل داده های کیفی پژوهش استفاده گردید. پس از بررسی مصاحبه ها و تحلیل دیدگاه خبرگان و متخصصان، درنهایت تعداد 57 شاخص در جذب هنرستان های تربیت بدنی شناسایی شد که در قالب شش عامل اصلی و 13 عامل زیرمجموعه دسته بندی شدند. نحوه گزینش دانش آموزان برای ورود به هنرستان های تربیت بدنی در شرایط نامطلوبی قرار دارد که می توان با برنامه و نظارت دقیق نهادهای مسئول به خصوص آموزش وپرورش به آن سروسامان داد و نیروهای مستعد را جذب و آماده ورود به دانشگاه و بازار کار تخصصی رشته تربیت بدنی کرد.
تبیین نشانگرهای بهبودکیفیت ارزشیابی توانمندی های فراگیران در آموزش عالی فنی و حرفه ای با تأکید بر مهارت محوری و قابلیت اشتغال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین نشانگرهای بهبود کیفیت ارزشیابی فراگیران در آموزش عالی فنی و حرفه ای با رویکرد اشتغال زایی بود. این پژوهش با هدف کاربردی و با روش ترکیبی اکتشافی از نوع متوالی به انجام رسیده است. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه های فنی و حرفه ای ، صاحبنظران حوزه برنامه درسی و کارفرمایان بوده است که با نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی تعداد 18 نفر از آنها انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی شامل مدرسان دانشگاه فنی و حرفه ای شریعتی تهران در سال ۱۳۹۹ به تعداد ۵۷۱ نفر بود که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم تعداد 230 نفر از آنها انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد. برای تعیین روایی سوالات مصاحبه و پرسش نامه از روایی محتوا و برای برآورد پایایی پرسش نامه، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. طبق یافته های تحقیق در بخش کیفی برای آنکه ارزیابان بتوانند به مطلوب ترین نحو توانمندی های فراگیران را ارزشیابی کنند ، لازم است به آزمون های عملکردی، ارائه بازخوردهای دوره ای، تأکید بر کار عملی و پروژه های گروهی، نظرسنجی از عوامل ذی صلاح و ذی ربط محیط کارورزی جهت ارزشیابی، ارزشیابی بر اساس تمام اهداف آموزشی، ارزشیابی مستمر و ارزشیابی به وسیله-ی هم گروهی ها مبادرت نمایند. همچنین، یافته ها در بخش کمی آشکار ساخت؛ روش های تبیین شده در بهبود کیفیت ارزشیابی عملکرد فراگیران مؤثر است
ارائه الگو برای افزایش اثربخشی یادگیری در سیستمهای آموزش مجازی دانشگاه های بجنورد در سال 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای افزایش اثربخشی یادگیری در سیستم های آموزش مجازی دانشگاه های بجنورد در سال 1399است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کمی- کیفی است که به لحاظ شیوه گردآوری داده ها در زمره پژوهش های ترکیبی است. جامعه ی آماری در بخش کیفی شامل 20 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد اسلامی ،دولتی، علوم قرانی، اشراق، حکیمان، علوم پزشکی شهر بجنورد به طور تصادفی بود و در بخش کمی نیز ۲۰۰نفر اعضای هیات علمی دانشگاه های بجنورد شامل آزاد اسلامی واحد بجنورد دولتی، علوم قرانی، اشراق، حکیمان، علوم پزشکی بود. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی به صورت پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی همگرا و واگرا و هم چنین پایایی سوالات با استفاده از بارعاملی و آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت و جهت که برای تجزیه وتحلیل اطلاعات قسمت کیفی با استفاده از نرم افزار تحلیل مضمون (مکس کیودی) و در قسمت کمی از نرم افزار SPSS نسخه 22 و pls استفاده شد..
یافته ها: طبق یافته های حاصل از پژوهش، مؤلفه های اصلی آموزش اثربخش یادگیری در سیستم های آموزش مجازی در دانشگاه های بجنورد شامل مولفه های فعالیت های یاددهی- یادگیری، انعطاف پذیری، محتوای اموزشی و سازماندهی ان،تعامل و بازخورد، پشتیبانی کاربران، میزان حجم کاری، سامانه آموزش مجازی، آموزشگاهی، تربیتی، مدیریت و ارزشیابی شناسایی شدند.
بحث و نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت یادگیری در سیستمهای آموزش مجازی برگرفته از عوامل متعددی جهت اثربخشی در دانشگاه های بجنورد می باشد و نیاز است درجهت اثربخشی از ابعاد گوناگون در این زمینه استفاده کرد.
بررسی مقایسه ای میزان انگیزش شغلی معلمان مقطع ابتدایی و متوسطه در جهت رشد و توسعه معلمان در منطقه موسیان استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
103 - 89
حوزههای تخصصی:
انگیزه، به عنوان موتور محرک انسان، مهم ترین عاملی است که شناسایی آن می تواند در شناسایی، حمایت، توسعه و هدایت نیروی انسانی، ایفای نقش کند. اهمیت انگیزش شغلی برای معلمان به عنوان شریفترین و مهم ترین رسته شغلی در جامعه و انسان سازان آینده، از یک سو و فقدان شناخت کافی از عوامل مؤثر بر ارتقای انگیزش و توسعه شغلی آنها از سوی دیگر، مسئله اصلی پژوهش حاضر به شمار می رود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان انگیزش معلمان در مدارس ابتدایی چند پایه منطقه موسیان و در مقایسه با معلمان مقطع متوسطه و رابطه آن با عملکرد و توسعه حرفه ای شان انجام شده است. بدین منظور با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که روایی سازه آن از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی و تأیید شد، به سرشماری معلمان پرداخته شد و در نهایت، از بین 400 پرسشنامه توزیع شده 310 پرسشنامه برگشت داده شد و مبنای تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد انگیزه شغلی، در اکثر معلمان هم در مدارس ابتدایی چندپایه و هم متوسطه ناچیز و پایین است. بررسی روابط بین عوامل انگیزه شغلی و متغیرهای جمعیت شناختی نظیر جنسیت، مدرک تحصیلی و سابقه تدریس، نشان از نبود رابطه معنادار بین این متغیرها است. بنابراین، ناکافی بودن انگیزه شغلی، در اکثر معلمان مدارس چندپایه ابتدایی و هم چنین متوسطه با انواع سطوح مدارک تحصیلی، جنسیت، سابقه ها و مقاطع متفاوت شغلی مشاهده می شود.
طراحی الگوی شایستگی های مدیران آموزشی سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش طراحی الگوی شایستگی های مدیران آموزشی سازمان تأمین اجتماعی بود.روش شناسی پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری در زمره پژوهش-های کیفی است و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را صاحب نظران (مدیران ارشد آموزشی سازمان تأمین اجتماعی) در سال 1400 تشکیل می دادند. جهت نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد، براین مبنا تعداد 15 مصاحبه انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جهت اعتباربخشی از معیارهای اعتبار، انتقال، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری استفاده شد.یافته ها: با اقتباس از متن در مرحله کدگذاری باز تعداد 103 مفهوم در مرحله کدگذاری محوری با در نظر گرفتن قرابت معنایی مفاهیم شناسایی شده 12 مقوله فرعی و سرانجام 4 مقوله اصلی شامل شایستگی های محوری، شایستگی های مدیریتی، شایستگی های حرفه ای و شایستگی های استراتژیک حاصل شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش به مدیران سازمان تأمین اجتماعی توصیه می شود در انتخاب و بکارگیری مدیران آموزشی به شاخص های شناسایی شده در این تحقیق که منعکس کننده نظرات خبرگان است توجه نمایند.
ارزیابی عملکرد مدیریت دولتی و غیردولتی جهادی در اجرای سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
85 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : عرصه تعلیم و تربیت از مهم ترین زیرساخت های تعالی همه جانبه کشور و ساختار بنیادین برای ارتقای سرمایه انسانی شایسته در حوزه های مختلف است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد مدیریت دولتی و غیردولتی جهادی در اجرای تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی انجام شده است.
روش شناسی پژوهش : از نظر روش و بازه زمانی گردآوری اطلاعات، پیمایشی – مقطعی است. جامعه آماری، مدیران دولتی و غیردولتی آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی به ترتیب شامل 4690 و 1217 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای شامل 360 نفر تصادفی انتخاب شد. از پرسشنامه محقق ساخته بهره گیری شد. روایی به روش تحلیل عاملی تاییدی ارزیابی شد و پایایی آن پس باروش آلفای کرونباخ و با استفاده از نرم افزار spss تایید گردید.
یافته ها : میانگین عملکرد مطلوب مدیریت دولتی و غیر دولتی جهادی به ترتیب مرتبط با متغیرهای رشد و تعالی اسلامی – ایرانی، تربیت انسان مکتبی - مردمی (اجتماعی)، ارتقای مشارکت اجتماعی - خانواده در تحول نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی، نهادینه سازی مدیریت اسلامی – ایرانی، ارتقای عدالت آموزشی – تربیتی، ارتقای بهره وری نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی، نیل به جایگاه نخست تعلیم و تربیت در منطقه و جهان اسلام و سطح جهانی، تحول نظام برنامه ریزی آموزشی و اداری - مالی، است.
بحث و نتیجه گیری: کلیه فرضیه ها تائید شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که عملکرد مدیریت دولتی و غیردولتی جهادی در اجرای سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش مطلوب می باشد.
بررسی نقش خودکارآمدی فردی، انتقال دانش و کیفیت زندگی کاری در توانمندسازی معلمان دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
172-184
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش خودکارآمدی فردی، انتقال دانش و کیفیت زندگی کاری در توانمندسازی معلمان دوره ابتدایی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ ماهیت، توصیفی- همبستگی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، میدانی و کتابخانه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه معلمان ابتدایی(452زن و 251مرد) شهرستان مرند بودند. از این جامعه، نمونه ای به حجم 248 نفر(160 نفر معلم زن و 88 نفر معلم مرد) برابر جدول مورگان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. در پژوهش حاضر جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه صلاحیت های حرفه ای معلمان ملایی نژاد(1391)(پرسشنامه توانمندسازی معلمان)، پرسشنامه کیفیت زندگی کاری ایلگان و همکاران(2014)، پرسشنامه خودکارآمدی فردی شرر(1982) و پرسشنامه انتقال دانش وی و خی یان(2006) استفاده شد؛ سپس، روایی پرسشنامه ها مورد تایید اساتید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 97/0، 73/0، 96/0 و 95/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون رگرسیون خطی ساده و رگرسیون چندگانه و نرم افزار SPSS انجام شد. تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که از بین سه متغیر، متغیر خودکارآمدی فردی با بتای 037/1 در توانمندسازی معلمان دوره ابتدایی نقش دارد. همچنین تجزیه و تحلیل رگرسیون های خطی ساده نیز نشان داد که خودکارآمدی فردی با بتای 514/0؛ انتقال دانش با بتای 502/0 و کیفیت زندگی کاری با بتای 226/0 در ارتقای توانمندسازی معلمان نقش دارد. می توان چنین برداشت کرد که خودکارآمدی فردی به عنوان پایه و اساس برای توانمند شدن است؛ چرا که در صورت وجود خودکارآمدی مولفه های دیگر مثل انتقال دانش و کیفیت زندگی کاری بر توانمندسازی معلمان موثر خواهند بود.
واکاوی روحیه ی پژوهشگری در کتاب تفکر و سواد رسانه ای پایه ی دهم دوره ی آموزش متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳
27 - 43
حوزههای تخصصی:
امروزه جهان با تغییرات روزافزون و گسترده به افرادی نیازمند است که با دانش و توانایی های پژوهشی پاسخگوی نیازهای خود باشند. از این رو هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های روحیه پژوهشگری در کتاب تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم دوره آموزش متوسطه می باشد. این پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. منبع مورد تحلیل این پژوهش یک جلد کتاب درسی دوره متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 و ابزار پژوهش فرم تحلیل محتوا با توجه به مؤلفه های روحیه پژوهشگری می باشد. به این صورت که پس از مشخص کردن واحد تحلیل و مؤلفه های مورد نظر از آمار توصیفی و استنباطی به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. با توجه به نتیجه به دست آمده می توان بیان نمود که ضریب درگیری کتاب تفکر و سواد رسانه ای از منظر مؤلفه های روحیه پژوهشگری به صورت فعال و پویا می باشد. همچنین نتیجه حاصل از مجذور خی نشان داد که بین مؤلفه های روحیه پژوهشگری در کتاب یادشده تفاوت معناداری وجود ندارد. افزون بر این، مؤلفه پرسشگری با 50/7 درصد، بیشترین فراوانی و مؤلفه استقلال رأی با 09/3 درصد، کم ترین فراوانی را در مؤلفه های روحیه پژوهشگری به خود اختصاص داده اند؛ لذا پیشنهاد می شود ضمن بازنگری محتوای این کتاب به مؤلفه های استقلال رأی، ابراز وجود و خلاقیت توجه بیشتری شود.
بررسی اثربخشی یادگیری مشارکتی بر رفتارهای کلامی دانش آموزان آسیب دیده بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی یادگیری مشارکتی بر رفتارهای کلامی دانش آموزان آسیب دیده بینایی پایه ششم ابتدایی در درس علوم تجربی شهر زاهدان بود. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان آسیب دیده بینایی پایه ششم ابتدایی شهر زاهدان در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. تعداد 20 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری داده ها در این پژوهش سیاهه رفتارهای کلامی مثبت و منفی دانش آموزان بود. مداخله آموزشی طی 12 جلسه 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس برای رفتارهای کلامی مثبت نشان داد که یادگیری مشارکتی بر رفتارهای کلامی مثبت تأثیر مثبت معنی دار داشته است. همچنین، تحلیل کواریانس برای رفتارهای کلامی منفی نشان داد که یادگیری مشارکتی بر رفتارهای کلامی منفی تأثیر منفی معنی دار داشته است. نتایج این پژوهش نشان داد که تدریس مبتنی بر یادگیری مشارکتی باعث تقویت رفتارهای کلامی مثبت دانش آموزان آسیب دیده بینایی می شود و در مقابل، بر رفتارهای کلامی منفی آن ها تأثیر منفی دارد. بنابراین، استفاده از یادگیری مشارکتی یکی از روش های موثر در اثربخشی و کارایی رفتارهای کلامی دانش آموزان دارای آسیب بینایی است.
مدل یابی روابط همزمان سبک های مختلف رهبری، آمادگی برای تغییر و سلامت سازمانی: مطالعه موردی دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
81 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل یابی روابط همزمان سبک های مختلف رهبری، آمادگی برای تغییر و سلامت سازمانی: مطالعه موردی دانشگاه شیراز می باشد. در این مطالعه توصیفی همبستگی، جامعه آماری کلیه کارمندان رسمی دانشگاه شیراز (شامل 600 نفر) بود که با استفاده از جدول مورگان 234 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک های رهبری (ترک زاده و جعفری، 1392)، آمادگی برای تغییر (ترک زاده و عبدشریفی، 1394) و سلامت سازمانی (برگرفته از پرسشنامه سلامت سازمانی ترک زاده و بصیری، 1394) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، توزیع و گردآوری شد. داده های پژوهش با استفاده از روش آماری ضریب رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سبک های رهبری و آمادگی برای تغییر به طور همزمان سلامت سازمانی را پیش بینی می کنند. پیشنهاد می گردد سبک های مختلف رهبری و آمادگی برای تغییر در راستای تأمین و تعیین سلامت سازمانی در دانشگاه متناسب با شرایط و مقتضیات متغیر محیطی آن، مد نظر مدیران دانشگاه قرار گیرد.