فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
159 - 184
حوزههای تخصصی:
نظر به اینکه نسل Z و Alpha مخاطب اصلی تعلیم و تربیت اکنون و آینده ما هستند، شناخت ویژگی های این دو نسل برای بسامان کردن امر تعلیم و تربیت به ویژه در دوران کودکی حائز اهمیت است. با توجه به این ضرورت، این پژوهش تلاش می شود تا تأملی بر مفهوم دوران کودکی با نظر به ویژگی های نسل Z و Alpha داشته باشد. در همین راستا، با استفاده از روش تحلیل مفهومی، نخست ویژگی های افراد این دو نسل را ذیل ده محور ارائه شده است که برخی از آنها عبارتند از: «زیستی واقعی در دنیای مجازی»، «پذیرش کدهای رفتاری جدید مجازی»، «تکثر و تزلزل هویتی»، «یادگیری مداوم و مادام العمر» و «فردگرایی و انزوای اجتماعی در مقابل گستردگی تعاملات مجازی». در ادامه با نظر به این ویژگی ها، کودک برآمده از این دو نسل را «نت وند» یا «کودک در شبکه» نامیده شده است که شامل مؤلفه هائی مفهومی است؛ «زیست دوگانه مجازی- حقیقی»، «تجربه زیستن در جهانی متکثر»، «خودآموزی و خودپردازش گری» و «انزوای اجتماعی در عین فعالیت و همکاری گروهی»، چهار مؤلفه مفهومی دوران کودکی هستند. در نهایت «به رسمیت شناختن دنیای مجازی در تعلیم و تربیت دوران کودکی» را به مثابه ی ضرورتی در تعامل تربیتی مطرح شده که عدم توجه بدان می تواند در فرایند تعلیم و تربیت خللی اساسی ایجاد کند و حتی مهم تر از آن به زوال دوران کودکی منجر شود.
مروری منظم بر موارد کاربست روش مرکز سنجش در آموزش و نتایج حاصل از اجرای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مرکز سنجش به عنوان ابزاری انعطاف پذیر و معتبر طی بیش از یک سده ی گذشته برای اهداف مختلفی ازجمله اهداف مدیریتی و نظامی مورداستفاده قرار گرفته است. به رغم ظرفیت شگرف مراکز سنجش، شناخت کافی در خصوص نحوه و میزان استفاده از این مراکز در حوزه آموزش وجود ندارد؛ لذا این پژوهش باهدف مرور منظم پیشینه موجود درباره کاربست مرکز سنجش در آموزش و نتایج حاصل از آن انجام شده است.روش پژوهش: این مقاله، مرور منظمی از پیشینه کاربست مرکز سنجش در آموزش و نتایج حاصل از آن است. به منظور انتخاب مقالات مرتبط، پنج پایگاه اطلاعات علمی شاملScienceDirect, SAGE, JSTOR Springer, و ERICمورد جستجو قرار گرفتند. پس از خارج کردن مقالات نامتناسب با هدف پژوهش، مرور کامل بر روی 28 مقاله باقی مانده انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد استفاده از مرکز سنجش در آموزش با سه هدف کلی پیش بینی عملکرد، انتخاب و توانمندسازی افراد انجام شده است. همچنین مشخص شد مرکز سنجش در نیل به اهداف خود در غالب پژوهش های انجام شده، موفق بوده است.نتیجه گیری: یافته ها نشان داد مرکز سنجش، ابزاری معتبر و روا برای دستیابی به اهداف پژوهش هایی است که از آن در حیطه آموزش استفاده کرده بودند و می تواند برای سنجش طیف گسترده ای از فعالیت های آموزشی ازجمله پیش بینی عملکرد متقاضیان ورود به دوره های آموزشی یا دانشجویان، انتخاب مدیران آموزشی، انتخاب متقاضیان ورود به دوره های آموزشی یا دانشجویان، توانمندسازی آن ها و توانمندسازی و پیش بینی عملکرد مدیران آموزشی مورداستفاده قرار گیرد.
آسیب شناسی آموزش دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی (مطالعه موردی: دانشگاه علوم انتظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
50 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش آسیب شناسی آموزش دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی دانشگاه علوم انتظامی است . روش پژوهش : به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و شیوه اجرا، از نوع پژوهش های کیفی و از موع تحلیل تم است. جامعه آماری در پژوهش حاضر کلیه اساتید و دانشجویان کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی دانشگاه علوم انتظامی امین بودند که تعداد 16 نفر به روش نمونه گیری هدفمند که با لحاظ کردن شرط اشباع نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت که روایی آن به صورت صوری و پایایی آن از طریق بازبینی مجدد توسط جامعه آماری انجام شد روش تجزیه و تحلیل داده ها با تکنیک تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا در قالب مضامین پایه،سازمان دهنده و فراگیر انجام شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که در کدگذاری به عمل آمده که در 3 مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی اجرا شد، تعداد 62 مضامین پایه، 12 مضامین سازمان دهنده و 3 مضامین فراگیر(عدم توجه به سطوح اهداف آموزش، ضعف آموزش و ضعف توانمندسازی)، به عنوان آسیب های آموزش دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی از منظر مشارکت کنندگان شناسایی شدند.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که تمامی این مضامین همراه با مولفه ها و شاخص های به دست آمده در ارتباطی متقابل با هم قرار دارند و هرکدام می تواند بعنوان آسیب های جدی و تاثیر گذار بر روند آموزش رشته مدیریت آموزشی در مقطع کارشناسی ارشد باشد.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزش انتخاب شغلی مبتنی بر تئوری انتخاب برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
47 - 70
حوزههای تخصصی:
فارسیانتخاب شغل یکی از انتخاب های مهم زندگی هر فرد است. هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی انتخاب شغلی مبتنی بر تئوری انتخاب برای دانش آموزان دوره دوم متوسطه است. پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ روش از نوع کیفی است. بسته آموزشی با روش تحلیل مضمون با مطالعه کتاب ها و مقالات پیرامون تئوری انتخاب تدوین شد و سپس برای اعتباریابی بسته آموزشی، محتویات بسته برای 25 نفر از افراد جامعه آماری که شامل مدرسین و اساتید حوزه روانشناسی بود، ارسال شد و در نهایت 10 نفر به گویه های اعتبارسنجی پاسخ دادند. برای درنظر گرفتن روایی از شاخص های CVI و CVR استفاده شد که میزان به دست آمده به ترتیب بالاتر از 0.80 و 0.80 بود که مبین اعتبار مناسب محتویات بسته از دید خبرگان بود. با توجه به این نتایج میتوان از این بسته در مدارس متوسطه دوم استفاده نمود.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی هنر اوان کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
215 - 244
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی هنر اوان کودکی (3 تا 8 سال) انجام شده است. روش پژوهش از نوع کیفی است. منابع اطلاعات، اسناد بالادستی در دسترس در حوزه هنر و کشورها و رویکردهایی که در حوزه برنامه درسی هنر دارای تجارب موفق و چشم گیر هستند، بوده است که استراتژی انتخاب کشورها و رویکردها بر اساس پیشروبودن در آموزش اوان کودکی بود و به منظور تعیین اعتبار الگوی طراحی شده نظرات 12 نفر از متخصصان برنامه ریزی درسی و هنر که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، مد نظر بوده است. ابزار جمع آوری داده ها، اسناد، منابع مرتبط و پرسشنامه محقق ساخته بوده است. روایی پرسشنامه با نظر متخصصان و خودبازبینی پژوهشگر تأیید و پایایی با استفاده از ضریب توافقی برای مولفه ها، بالای 0.8 بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی و روش دلفی استفاده شد. الگوی برنامه درسی هنر اوان کودکی با 25 مولفه در عنصر آرمان های تربیتی- هنری، 52 مولفه در عنصر محتوا، مواد و فعالیت های خلاقانه آموزشی، 28 مولفه در عنصر راهبردهای خلاقانه یاددهی- یادگیری، 10 مولفه در عنصر محیط و فضای هنری، 10 مولفه در عنصر نقش و تعامل مربی با کودک و 13 مولفه در عنصر ارزشیابی خلاقانه تدوین شد. اعتبار الگو با نتیجه آزمون کندال، w=0.95 شده است که حاکی از اتفاق نظر بسیار خوب در بین متخصصان برای تایید الگوی هنر و زیبایی شناسی در اوان کودکی بوده است.
اعتبارسنجی برنامه درسی آموزش پیش دبستانی مبتنی بربازی براساس الگوی فرانسیس کلاین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور اعتبار سنجی برنامه درسی آموزش پیش دبستانی مبتنی بر بازی بر اساس الگوی فرانسیس کلاین در سال 1401-1400انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ روش، از نوع تحقیقات ترکیبی( کمی- کیفی) و از لحاظ هدف جزو تحقیقات کاربردی بوده، که در رویکرد کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شده و برای اعتبارسنجی آن از روش توصیفی از نوع پیمایشی، با استفاده از روش نسبت روایی محتوایی لاوشه و آزمون یو من ویتنی استفاده گردید. نمونه آماری شامل 30نفر (20 نفر از مربیان پیش دبستانی که در مراکز پیش دبستانی تدریس می کنند و 10 از صاحبنظران برنامه درسی که حداقل دارای دو تالیف کتاب و 5 مقاله علمی پژوهشی هستند و در دانشگاهها و در حوزه برنامه درسی و هم در حوزه بازی دارای تخصص ، تجربه و کار پژوهی داشتند با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع داده ها انتخاب شدند. در این پژوهش، ابتدا با در نظر گرفتن الگوی فرانسیس کلاین، عناصر برنامه درسی آموزش پیش دبستانی مبتنی بربازی مشخص و برای پاسخ به سوالات پژوهش، ابتدا بر اساس مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاههای مربیان پیش دبستانی و صاحبنظران برنامه درسی استخراج وسپس از طریق کد گذاری پاسخهای مصاحبه شوندگان کد بندی و مقولات نهایی مشخص و بر اساس آن، الگو طراحی گردید وسپس الگوی به دست آمده توسط دو گروه پیش دبستانی، و صاحبنظران برنامه درسی مورد اعتبار سنجی قرار گرفت و دو گروه، اعتبار الگوی به دست آمده را تایید نمودند.
آموزش پژوهش محور؛ حلقه مفقوده چرخه کیفیت در آموزش و یادگیری نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف واکاوی تجربه های خبرگان آموزش عالی در زمینه آموزش پژوهش محور بدنبال مسیری برای برون رفت از بحران کیفیت در آموزش و یادگیری است. این پژوهش در پارادایم تفسیرگرایی با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی طراحی و اجرا شد. مشارکت کنندگان شامل 21 صاحب نظر آموزش عالی در این حوزه که به روش هدفمند با نمونه گیری های گلوله برفی و حداکثر تنوع انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق بدون ساختار و جهت تحلیل داده ها از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. یافته ها بیانگر آن است که تحلیل داده های مصاحبه به ایجاد یک مقوله اصلی«مفهوم آموزش پژوهش محور» وسه مقوله فرعی «آموزش پژوهی، مدیریت و پشتیبانی و منشور اخلاقی- فرهنگی» منجر شد. از مهم ترین زیر مقوله های فرعی در راستای آموزش پژوهی می توان به دانش پژوهی آموزش و یادگیری، معماری طرح درس، پرورش خلاقیت و روحیه پژوهشگری و در مقوله مدیریت و پشتیبانی به زیر مقوله های رهبری تحول گرا، شایسته سالاری، حمایت مکفی از دانشجویان و اساتید در فعالیت های علمی در سایه منشور اخلاقی - فرهنگی که در پی تسهیل ارتباطات علمی و دوری از جزم گرایی و حرکت به سمت آزاد اندیشی اشاره کرد. برجسته ترین یافته این مطالعه نشان از مغفول ماندن توسعه حرفه ای(آموزشگری) استادان در آموزش عالی در عین ضرورت دارد که این امرمنتهی به برهوت آموزشگری و نهایتا بحران کیفیت آموزش و یادگیری شده است. بنابراین نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در صورت ارتباط کارآمد بین آموزش و پژوهش است که می توان امید به رشد و بالندگی کنشگران آموزش عالی در دو ساحت آموزشی(توسعه حرفه ای؛ تخصصی) و پژوهشی وکاربردی شدن برنامه درسی برای برقراری ارتباطی که در پی توسعه پویایی دانشگاه و گسترش چشم اندازهای نو در دانش است داشت. در تایید این امر از مهم ترین پیشنهادهای سیاستی می توان به؛ پیاده سازی طرح برنامه آموزش پژوهی ازطریق مراکز تعالی تدریس دانشگاه های مادر
طراحی و آزمودن الگویی از پیشایند و پیامدهای رسالت شغلی در معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
61 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، طراحی و آزمودن الگویی از پیشایند و پیامدهای رسالت شغلی در معلمان شهرستان کرمان بود. طرح پژوهش از نوع مقطعی بود و نمونه پژوهش 283 نفر از معلمان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های رسالت معنوی میتچل، نوبرت و هالبسلبن (2015))، رسالت شغلی (دوبرا و توستی خارس، 2011)، تعالی یابی شغلی (لاورنس، 2010)، بهزیستی شغلی (هینکین (1998) و شیفتگی شغلی (باکر (2008) را تکمیل نمودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS ویراست 21 انجام گرفت. شاخص های برازندگی حاکی از برازش نسبتاً خوب الگو با داده ها بود. همچنین یافته ها نشان دادند که ضریب مسیر رسالت معنوی به رسالت شغلی و ضرایب مسیرهای رسالت شغلی به تعالی یابی شغلی، و شیفتگی شغلی و همچنین ضرایب تعالی یابی شغلی به بهزیستی شغلی و شیفتگی شغلی معنادار بودند. برای سنجش روابط غیر مستقیم از روش بوت استرپ در برنامه ماکرو و هیز (2008) استفاده گردید. نتایج حاکی از این بود که رسالت شغلی به طور غیر مستقیم از طریق تعالی یابی شغلی بر بهزیستی شغلی و شیفتگی شغلی اثر معنادار دارد. با توجه به پیامدهای مثبت رسالت شغلی در پیش بینی تعالی یابی شغلی، بهزیستی و شیفتگی شغلی معلمان، پیشنهاد می شود که در استخدام و گزینش معلمان به نقش مهم این سازه توجه شود. شناسایی افرادی که رسالت شغلی همسو با رسالت سازمان دارند، موجب افزایش بهره وری و کارآمدی سازمان می شود. افزون بر این، به مدیران مجموعه های آموزشی توصیه می شود تا با برگزاری دوره های آموزشی رسالت شغلی معلمان را تقویت کنند.
چالش های کلاس های چندپایه از منظر برنامه ریزی آموزشی: شناسایی ابعاد و برازش الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
133 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: کلاس های چندپایه ازجمله راهبردهای اجتناب ناپذیر در نظام های آموزشی است که به علل مختلف مورد استفاده قرار می گیرند. از منظر برنامه ریزی آموزشی، این نوع از آموزش مبتنی بر بازسازماندهی و مدیریت کلاس درس تعریف کرد. هدف اصلی این پژوهش، واکاوی چالش های کلاس های چندپایه مدارس از منظر برنامه ریزی آموزشی بود.روش شناسی: روش پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و براساس نوع داده ها، آمیخته (کیفی-کمی) است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان کلاس های چندپایه کشور بود، که در بخش کیفی با روش نمونه گیری هدف مند، 15 نفر و در بخش کمی با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 430 نفر از آنان انتخاب شدند. داده های بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. پس از شناسایی چالش های اصلی، پرسشنامه ای مشتمل بر 87 گویه طراحی و در گروه کانونی اعتباربخشی شد. در بخش کمی از طریق اجرای تحلیل عاملی تأییدی، الگوی به دست آمده مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: نتایج حاکی از آن هستند که در مجموع هشت چالش اساسی انگیزشی (0.99=β)، سازمانی (0.98=β)، کالبدی و امکاناتی (0.97=β)، منابع حمایتی و اطلاع یابی (0.93=β)، عملیاتی (0.90=β)، روش شناختی و پداگوژیکی (0.88=β)، آموزشی و بهسازی (0.82=β) و تربیت و توسعه معلم (0.81=β) شناسایی شدند. براین اساس، اولویت بندی چالش ها مشخص شد (چالش انگیزشی دارای اولویت اول). در تحلیل عاملی تأییدی دو شاخص نشان دهنده خطا یعنی شاخص RMSEA، با مقدار 0.02 و RMR با مقدار 0.04 حاکی از پایین بودن خطای مدل است. سه شاخص نیکویی هم به ترتیب برای شاخص GFI، 0.96، شاخص تعدیل شده GFI یعنی AGFI، برابر 0.91 و برای شاخص NFI، برابر 0.99 انطباق خوب مدل با داده های مشاهده شده را نشان می دهد.نتیجه گیری و پیشنهادها: مدارس چندپایه، بخش مهمی از نظام آموزش وپرورش هستند و بایستی ضمن شناسایی چالش ها و مسائل برنامه ریزی آموزشی آن، نسبت به اصلاح اقدام کرد. نتایج این پژوهش ضمن شناسایی این موارد، نسبت به ارائه پیشنهادهایی دال بر آموزش پیش از خدمت و حین خدمت و نیز تقویت محتوایی پرداخته است.نوآوری و اصالت: براساس چالش های شناسایی شده، راهبردها و سیاست هایی توصیه شده است که حداقل 700 هزار دانش آموز و بیش از 50 معلم را در برمی گیرد.
The impact of reflective learning on EFL learners’ self-regulation: A mixed methods study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۳ , ۲۰۲۴
1 - 31
حوزههای تخصصی:
Self-regulation equips learners with the expertise to continue and improve their studies throughout their life span. The current study investigated the impact of reflective learning using Kolb’s cyclical stages on EFL learners’ self-regulation. The participants were 61 Iranian EFL learners from two intact university classes randomly assigned to the Reflective (n=30) and Non-reflective (n=31) groups. During an eight-week instruction, the Reflective group experienced reflective practices, and the Non-reflective group was exposed to traditional teaching. The data were collected through Seker’s (2016) Self-Regulated Questionnaire, administered before and after the treatment and participants’ think-aloud protocols. The quantitative data analysis using ANCOVA and MANOVA revealed that the Reflective group significantly outperformed the Non-reflective group in all self-regulated learning components except for external and metacognitive self-regulation subscales. The protocol data analysis substantiated the quantitative findings, indicating that reflective learning significantly improved learners’ self-regulated skills. The results offer significant implications for language instructors and language learners.
پارادایمی جدید در موفقیت رهبری مدارس با راهبرد «مشارکت خانواده-مدرسه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
212 - 233
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: یکی از اساسی ترین راهبردهای تقویت یادگیری دانش آموزان، حمایت از آن ها در محیط خانه و مدرسه است. هدف این پژوهش عرضه پارادامی جدید برای موفقیت مدارس از طریق توسعه مشارکت خانواده-مدرسه است.
روش شناسی پژوهش: رویکرد پژوهش تفسیری و کیفی است که با راهبرد روایت توصیفی پیشنهاد شده توسط (2017) Edmonds & Kennedy انجام گرفت. میدان تحقیق استان کردستان و مشارکت کنندگان بالقوه شامل مدیران مدارس ابتدایی،متوسطه اول و دوم شهر سنندج بودند. در نهایت 15 نفر از آنان به صورت هدفمند (ناهمگن) انتخاب و با استفاده از یک پروتکل مصاحبه اپیزودیک دعوت به مشارکت شدند. داده ها به دست آمده با استفاده از روش شبکه مضامین کدگذاری و در نهایت تحلیل گردیدند..
یافته ها: یافته ها در باب سئوال نخست نشان داد که به ترتیب جنبه فرزند پروری (کنش نظارتی و حمایتی و..،) بیشترین تجربه و مولفه همکاری با جامعه (سفیر مدرسه) کمترین تجربه را میان مدیران داشته است. مدیران در پی پاسخ به پرسش دوم از یک ساختار سلسه مراتبی پیروی کردند، آنها نخست باور داشتند که اندیشه باز برای مدیر مدرسه جهت شنیدن دیدگاه دیگران و خودانتقادی حیاتی است، در گام های بعدی فرهنگ فراگیر برای تمامی دانش آموزان جهت ایجاد مراقبت جمعی و فضای مسالمت آمیز، رهبری جامعه محور جهت اعتماد متقابل با والدین و اعضای جامعه، و در نهایت ساخت اجتماع علمی جهت تبدیل اعضای جامعه به سائق یادگیری از شیوه های توسعه مشارکت خانواده-مدرسه محسوب می شود.
بحث و نتیجه گیری: توجه به شیوه های مختلف تعامل میان مدرسه و سایر نهادها به ویژه خانواده می تواند زمینه های مختلفی را برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان فراهم آورد.
تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودتنظیمی هیجانی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
217 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی و اثربخشی آن بر خودتنظیمی هیجانی نوجوانان آسیب پذیر شهر تهران بود. روش: روش پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. در بخش کیفی از روش روایت پژوهی و در بخش کمی از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه پژوهش دختران نوجوان آسیب پذیر بودند که در بخش کیفی پس از مصاحبه به روش هدفمند اشباع نظری صورت پذیرفت و در بخش کمی نمونه گیری به روش غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند.ابزار پژوهش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و در بخش کمی از پرسشنامه نظم جویی هیجان استفاده شد. پس از تدوین الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی، گروه آزمایش در معرض مداخله قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس به روش تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شده است.یافته ها: در بررسی کیفی پدیدار شناسی مؤلفه های خودمراقبتی پس از کدگذاری مقوله ها، پنج مضمون اصلی ظرفیت های درون فردی خودمراقبتی روانی، خودمراقبتی بین فردی، ارزیابی خودمراقبتی، تسهیل گرها و تهدیدگرهای خودمراقبتی و راهبردهای خودمراقبتی روانی احصاء شد. در بخش کمی نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درگروه مداخله بین مراحل پیش آزمون با پس آزمون و مراحل پیش آزمون و پیگیری، در نمرات متغیر خودتنظیمی هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما بین میانگین نمرات متغیرهای پژوهش، در پس آزمون با پیگیری تفاوتی مشاهده نشده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش الگوی آموزشی خودمراقبتی روان شناختی با تمرکز بر خودکارآمدی، منبع کنترل، تنظیم هیجان و حل مسأله به بهبود خودتنظیمی هیجانی نوجوانان آسیب پذیر می انجامد.
آموزش شاخص های مورفوتکتونیک به دانشجویان جغرافیا با استفاده از GIS و Google earth
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: اغلب لندفرم های سطح زمین ب ه آرام ی و ط ی ه زاران ی ا میلی ون ه ا س ال تکام ل م ی یابن د و این تغیی رات لن دفرم ه ا در مقی اس عم ر بش ر قاب ل تش خیص نم ی باش ند و امکان دسترسی به داده های دیرین لرزه ای در بسیاری از نقاط دنیا وجود نداشته و همچنین برخی روشهای تعیین تکتونیک فعال بسیار پر هزینه می باشد، بنابراین استفاده از شاخصهای مورفوتکتونیکی در ارزیابی فعالیتهای تکتونیکی ابزاری مفید و قابل اطمینان هستند. از طرفی با آموزش این شاخص ها، زمینه شناسایی مناطق تکتونیکی فراهم و ما را در برنامه ریزی هر چه بهتر یاری می رساند. لذا این پژوهش با هدف آموزش شاخص های مورفوتکتونیک به دانشجویان جغرافیا با استفاده از GIS و Google earth انجام شده است. روش ها : در پژوهش حاضر پارامترهایی نظیر شاخص عدم تقارن حوضه (AF)، نسبت شکل حوضه (BS)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، انتگرال هیپسومتری (Hi) جهت بررسی تاثیر تکتونیک مورد آموزش و محاسبه و در سه کلاس(کلاس1 = فعال، کلاس 2= نیمه فعال و کلاس3= آرام) طبقه بندی گردید. پس از محاسبه شاخص های مذکور، با استفاده از شاخص ارزیابی نسبی فعالیت های تکتونیک(Iat) میزان فعالیت زمین ساختی در حوضه ها ارزیابی شد. یافته ها: پس از محاسبه شاخص های مذکور، با استفاده از شاخص ارزیابی نسبی فعالیت های تکتونیک(Iat) میزان فعالیت زمین ساختی در حوضه ارزیابی شد که بر اساس آن حوضه صدخرو دارای فعالیت زمین ساختی زیاد ارزیابی گردید. نتیجه گیری: می توان گفت پارامترهای به کار رفته در این پژوهش نشان از حساسیت این شاخص ها در برابر حرکات تکتونیکی فعال، می باشد که می تواند شواهد و مدارک قابل استنادی برای اثبات وجود حرکات نئوتکتونیکی باشد.
بررسی مفهوم «انسان فرهیخته» از منظر یوهان گوتفرید هِردِر و استنتاج دلالت های آن در عرصه تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف هدف این پژوهش، بررسی مفهوم انسان فرهیخته از منظر یوهان گوتفرید هِردِر و استنتاج دلالت های آن در عرصه تربیت معلم است. دو پرسش اساسی در این پژوهش مطرح است 1- مؤلفه های مفهوم انسان فرهیخته از منظر هِردِر چیست؟ 2- مفهوم انسان فرهیخته هِردِر واجد چه دلالت های تربیتی (مبانی و اصول) در عرصه تربیت معلم است؟ روش ها : برای پاسخ به سؤالات پژوهش از دو روش «توصیفی-تحلیلی» و «استنتاج عملی» بر اساس الگوی فرانکنا استفاده شده است. یافته ها: نتیجه ی بررسی ها نشان داد که مبانی تربیت از منظر هِردِر عبارت است از: انسان فرهیخته دارای وحدت ارگانیک با طبیعت است؛ انسان فرهیخته به هویت اجتماعی-فرهنگی خویش آگاه است؛ انسان فرهیخته میل به کمال پذیری دارد؛ انسان فرهیخته تفاوت ها، تنوع و تعدد را به رسمیت می شناسد؛ انسان فرهیخته فردیت خویش را در اجتماع رشد و توسعه می دهد؛ انسان فرهیخته معنویت گرا است و انسان فرهیخته، صاحب آزادی است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش به اصولی از جمله: وحدت با طبیعت متربیان، تقویت خودآگاهی فرهنگی متربیان، پذیرش تفاوت های فردی، درهم تنیدگی فرد با اجتماع در فرایند تربیت، کمال خواهی متربی و پرورش اراده و انتخاب و آزادی متربیان را می توان اشاره نمود.
واکاوی تجارب زیسته آموزگاران از دوره های یک ساله مهارت آموزی ماده 28: چالش های پیوند نظریه و عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
281 - 304
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی دوره های یک ساله مهارت آموزی داوطلبان آموزگاری ماده 28: چالش های پیوند نظریه و عمل است. رویکرد پژوهش کیفی و با راهبرد پدیدار شناسی تفسیری به اجرا در آمد. جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند بهره جسته شد. میدان تحقیق در پژوهش حاضر شامل کلیه معلمان مدارس استان کرمانشاه است که از طریق برنامه های ماده 28 جذب سازمان آموزش وپرورش شده اند. از شیوه نمونه گیری هدفمند جهت انتخاب مشارکت کنندگان استفاده به عمل آمد و ملاک ادامه پژوهش مبتنی بر مقوله اشباع نظری بود. یافته ها نشان داد در ارتباط با سؤال اول پژوهش،پژوهشگران درنهایت به 5 مقوله درباره چالش های برنامه درسی یک ساله مهارت آموزی معلمان ماده 28 دست یافتند که عبارت اند از: چالش مرتبط به برنامه ها و سیاست های دانشگاه، چالش مرتبط با برنامه های درسی، چالش مرتبط به مهارت آموزان، چالش مرتبط به عوامل محیطی (محیط فرهنگی و اجتماعی) و چالش مرتبط به استادان و تدریس آن ها است. همچنین در ارتباط با سؤال دوم پژوهش پژوهشگران به 3 مقوله اصلیِ عوامل همسو و کمک کننده مهارت آموزان در عمل (کلاس درس)، ازجمله اثربخش بودن محتوای دروس آموزش پژوهی، نقش آفرینی استادان در فرآیند مهارت آموزی ماده 28 و اثربخش بودن محتوای برنامه درسی کارآموزی دست یافتند.
اثربخشی بازی درمانی شناختی- رفتاری بر اضطراب اجتماعی و خودپنداشت تحصیلی دانش آموزان دارای لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
121 - 147
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی بازی درمانی شناختی- رفتاری بر اضطراب اجتماعی و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی دارای لکنت زبان انجام شد. روش از لحاظ هدف، کاربردی و از جنبه گردآوری اطلاعات، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی دارای لکنت زبان شهر شیراز بودند که از این تعداد، 30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه اضطراب اجتماعی (LSAS-SR) و پرسشنامه خودپنداره تحصیلی بر روی هر دو گروه اجرا شد و گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره در SPSS-24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات گروه های مورد مقایسه تفاوت معناداری در اضطراب اجتماعی در پس آزمون وجود دارد که بیانگر این است که میانگین نمرات اضطراب اجتماعی در گروه آزمایش (93/53) نسبت به گروه گواه (06/57) به طور معناداری کاهش یافته است دارد. همچنین بین میانگین نمرات گروه های مورد مقایسه تفاوت معناداری در خودپنداره تحصیلی در پس آزمون وجود دارد که بیانگر این است که میانگین نمرات خودپنداره تحصیلی در پس آزمون در گروه آزمایش (66/47) نسبت به گروه گواه (36/43) به طور معناداری افزایش یافته است. لذا فرض تحقیق مبنی بر اثربخشی بازی درمانی شناختی- رفتاری بر اضطراب اجتماعی و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی دارای لکنت زبان تأیید می گردد.
بررسی عوامل استرس زا درک شده توسط معلمان در مدرسه: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 27
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی عوامل استرس زا درک شده توسط معلمان در مدارس مقطع متوسطه اول شهر کرمانشاه انجام گرفت. این پژوهش با روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه ی مورد مطالعه شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال 1403-1402 بود. نمونه گیری پژوهش حاضر به روش غیرتصادفی و از نوع هدفمند بود. برای رسیدن به اهداف پژوهش با 12 نفر از معلمان شاغل در مقطع متوسطه اول، مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت و جمع آوری داده ها تا حد اشباع شدن ادامه یافت. تجزیه و تحلیل داده ها با روش کلایزی صورت گرفت. بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها از گفت وگو با 12معلم در حوزه ی استرس ها و نگرانی های آن ها در مدرسه با استفاده از نرم افزار MaxQdA، منجر به شناسایی 6 مضمون کلی بدرفتاری دانش آموزان، مشکلات مدیر و معاونان، مشکلات درس تدریس کننده، تعداد زیاد دانش آموزان، تدریس در حاشیه شهر و پایه تحصیلی شد. نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر آن بود که ابتدا بدرفتاری دانش آموزان بعد تدریس در حاشیه شهر و سپس مدیر و معاونان بالاترین عوامل استرس زا معلمان هستند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر حل مسأله بر کیفیت روابط خانوادگی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر حل مسأله بر کیفیت روابط خانوادگی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر متوسطه اول شهرستان نکا در نیمسال تحصیلی 1401-1402 بود. تعداد 30 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای بر اساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارش شدند. گروه آزمایش در معرض آموزش مبتنی بر حل مسأله بر اساس راهنمای آموزشی دزوریلا و همکاران (1971) تحت10 جلسه 60 دقیقه ای قرار گرفت و برای گروه کنترل آموزشی برگزار نشد. قبل و بعد از مداخله، هر دو گروه به پرسشنامه سازگاری تحصیلی سینها و همکاران (۱۹۹۳) و کیفیت روابط خانوادگی سمنانی (1400) پاسخ دادند. داده های به دست آمده در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل کورایانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر حل مسأله بر کیفیت روابط خانوادگی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان تاثیر معناداری دارد و میزان تاثیر کیفیت روابط خانوادگی بیشتر از سازگاری تحصیلی است.
بازشناسی کیفی تجربه دانش آموزان آسیب دیده بینایی و والدین آنها از برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی مبتنی بر رویکرد دانش آموز محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به بصری بودن ذات مفاهیم ریاضی در دوره ابتدایی، فرایند یادگیری این مباحث برای دانش آموزان
آسیب دیده بینایی با کودکان عادی متفاوت است.
هدف: پژوهش حاضر در صدد کشف و شناسایی تجربه زیسته دانش آموزان آسیب دیده بینایی و مادران آنها از مواجهه
با برنامه درسی ریاضی با رویکرد دانش آموز محور بود.
روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شده است. مشارکت کنندگان شامل 12 نفر از
مادران دارای فرزند کم بینا یا نابینا و 14 دانش آموز ) 7 دختر و 7 پسر ( ابتدایی آسیب دیده بینایی بودند که در پایه دوم تا
ششم دوره ابتدایی مشغول به تحصیل بودند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های عمیق ا کتشافی بود که با استفاده از
روش تحلیل مضمون ون منن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تجربه مشارکت کنندگان نشان می دهد محتوای برنامه درسی ریاضی فعلی برای این گروه از دانش آموزان 2
حالت عمده دارد؛ 1( قابلیت محاسبه گری ذهنی، دست ورزی و کاربرد در زندگی واقعی و 2( قابلیت یادگیری درصورت
متناسب سازی دیداری. در راستای انواع مناسب سازی ها نیز مضامین متناسب سازی کتاب، ابزار، روش تدریس و ارزشیابی
جای می گیرد. مشارکتک نندگان بیان داشتند که یادگیری اغلب مباحث ریاضی با دشواری همراه بوده و در زندگی روزمره کمتر
مورد استفاده است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، پیشنهاد می شود مناسب سازی های محتوا، کتاب درسی، ابزار، روش های
تدریس و ارزشیابی در طراحی و اجرای برنامه های درسی ریاضی دانش آموزان آسیب دیده بینایی مدنظر برنامه ریزان قرار گیرد.
EFL writing skill requirements and challenges: Teachers and learners perceptions in focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۲ , ۲۰۲۴
119 - 135
حوزههای تخصصی:
Although there have been many studies concentrating on writing development and techniques to improve it, there still remains the need to investigate more and give extra insight to the EFL language learners and teachers on these issues. Using a grounded model of research, the researchers performed an investigation to examine the various aspects concerning writing challenges, and requirements to improve it. Semi-structured interviews were conducted with an aim to achieve a thorough understanding of the topic by recruiting 25 male and female experienced EFL teachers along with 25 male and female intermediate EFL learners from language institutes in Tehran as the participants of the study through purposeful sampling technique. Then, 5 distinctive questions were chosen for the teachers and another set of 5 different questions for the learners to elicit their perceptions. After gathering the data and identifying the initial codes, the sub-categories emerged and helped the researcher to form the final model. Among the categories, writing strategies like collaborative and game-based, requirements like background, vocabulary, and grammatical knowledge were found to be essential. Based on the findings, a model was developed which is believed to support EFL learners in improving their writing proficiency.