فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
59-78
حوزههای تخصصی:
برنامه های درسی دانشگاه باید شامل دوره ها و الزاماتی باشد که مهارت های فارغ التحصیلان را افزایش داده و آنها را برای بازار کار چالش برانگیز آماده کند. یادگیری تجربی در این زمینه بسیار مثبت است و کارآموزی به طور فزاینده ای یک گزینه مهم درسی در نظر گرفته می شود . هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی کارآموزی رشته های فنی- مهندسی دانشگاهی براساس عناصر دهگانه اکر می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است؛ جهت طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی کارآموزی، از روش سنتزپژوهی (تحلیل مضمون مصاحبه ها و مطالعه اسنادی) استفاده شده است. جامعه و نمونه آماری شامل اساتید رشته های علوم تربیتی، رشته های فنی- مهندسی و منابع علمی شامل کتابها، مقالات و رساله های مرتبط با پژوهش می باشد. روش نمونه گیری به صورت ملاک محور بود و برای گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و مصاحبه های نیمه ساختارمند استفاده شد . شیوه تجزیه و تحلیل داده ها به صورت تحلیل مضمون انجام گرفته است. طبق الگوی طراحی برنامه درسی اکر، منطق برنامه درسی کارآموزی رشته های فنی- مهندسی، دانشجویان را در حل چالش ها توانمند و آموخته های دانشجویان را کاربردی نماید. کسب صلاحیت و تداوم و پایداری عملکرد شغلی دانشجویان باید از اهداف برنامه درسی کارآموزی باشد. ارزشیابی برنامه درسی کارآموزی باید در محیط واقعی، براساس معیارهای دقیق و به صورت مشاهده مستقیم عملکرد دانشجویان صورت پذیرد. لذا لازم است برنامه ریزان و کارفرمایان شاخص های مشخص شده در الگوی برنامه کارآموزی را جهت بهبود کارآیی دوره های کارآموزی مورد توجه قرار دهند.
تأثیر شایستگی های مدیران دانشگاهی بر مزیت رقابتی و استقلال سازمانی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
155-172
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها برای اینکه از حداکثر توان و ظرفیت خود استفاده نمایند، نیاز دارند در بخش های مختلف مأموریتی و کارکردی خود استقلال داشته باشند. همچنین ارتقای توان رقابتی دانشگاه ها به منزله یکی از اولویت های مهم دانشگاه به شمار می رود. انتظار می رود که شایستگی های مدیران دانشگاهی در ابعاد مختلف بتواند به تحقق این امر کمک کند. لذا هدف پژوهش، بررسی تأثیر شایستگی های مدیران دانشگاهی بر مزیت رقابتی و استقلال سازمانی دانشگاه ها بود. نوع تحقیق، توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل مدیران اداری و آموزشی دانشگاه کاشان به تعداد 261 نفر بودند که حدود 160 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از سه پرسشنامه شایستگی مدیران در قالب 38 گویه، مزیت رقابتی با 16 گویه و استقلال سازمانی با 20 گویه بر حسب طیف پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای شایستگی مدیران 91/0، مزیت رقابتی 89/0 و استقلال سازمانی 81/0 بدست آمد. تحلیل داده ها در سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار Pls و Spss انجام شد. یافته ها نشان داد میانگین هر یک از متغیرها بالا تر از نمره ملاک و در وضعیت نسبتاً مطلوب بود. همچنین بین شایستگی های مدیران و مزیت رقابتی و استقلال سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت و ضرایب رگرسیون نشان داد شایستگی مدیران قابلیت پیش بینی مزیت رقابتی و استقلال سازمانی را دارد.
بررسی نقش دینداری در گرایش به سیگار نوجوانان پسر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲
35 - 52
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی رابطه دینداری با گرایش به سیگار نوجوانان انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر دبیرستان های شهر تهران است که با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 290 نفر انتخاب شدند. به منظور گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه های دینداری گلاک و استارک (1965) و اعتیاد به نیکوتین فیروزآبادی (1395) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد. یافته ها نشان می دهند که بین دینداری و اعتیاد به سیگار همبستگی معناداری وجود دارد و همچنین همبستگی بین نمره کلی دینداری با اعتیاد به سیگار، منفی (360/0-) است و بر این اساس می توان گفت افرادی که دینداری بیشتری دارند، میزان اعتیاد به سیگار کمتری دارند. نتایج مربوط به تحلیل رگرسیون چندگانه برای پیش بینی اعتیاد به سیگار از طریق ابعاد دینداری، نشان داد که ابعاد دینداری به جز بعد عاطفی قادر به پیش بینی اعتیاد به سیگار می باشند.
مطالعه و بررسی چالش ها، فرصت ها و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی آموزش عالی (تجربیات کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
212 - 176
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به مطالعه و بررسی چالش ها، فرصت ها و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی آموزش عالی با توجه به تجربیات کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی و نیز صاحب نظران در حوزه آموزش عالی پرداخته شد. رویکرد پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی تفسیری بود. مشارکت کنندگان پژوهش شامل 38 نفر از کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی و نیز صاحب نظران آموزش عالی در دانشگاه ها و نیز ستاد مرکزی وزارت علوم و تحقیقات بودند که به صورت هدفمند انتخاب و فرآیند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد و با استفاده از روش همسوسازی مورد اعتبار یابی قرار گرفت. تحلیل داده ها با بهره گیری از روش تحلیل مضمون در محیط نرم افزار MAXQDA انجام شد. نتایج پژوهش شامل سه مضمون چالش های آموزش عالی در دوران کرونا (در حوزه های آموزش، پژوهش و مدیریت منابع انسانی و مالی)، فرصت های وقوع بحران کرونا برای نظام آموزش عالی (عدالت آموزشی، تحول ماهیتی، بازاندیشی انتقادی کارکردهای آموزش عالی، فرصتی دوباره برای مواجهه با واقعیت آموزش مجازی، فرصتی نوین برای پرداختن به سؤالات بنیادین و چالش های مربوط به آن ها) و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی نظام آموزش عالی ایران (پیامدهای سیاست گذاری در بخش اداری آموزش، پیامدهای حوزه پژوهش، پیامدهای انسانی- اجتماعی) شد.
مدل یابی ساختاری روابط بین سرسختی روان شناختی و اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی احساس انسجام در دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
235 - 213
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که کندوکاو در عوامل مرتبط با عملکرد تحصیلی دانش آموزان به منظور اتخاذ رویکردی مناسب در برنامه ریزی و اقدامات آموزشی از دیرباز مورد توجه نظام های آموزشی سیستماتیک بوده است، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری روابط بین سرسختی روان شناختی و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری احساس انسجام در دانش آموزان مقطع متوسطه اول انجام شده است. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش، کلیه ی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر باغملک در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1300 نفر می باشند که تعداد ۳۳۰ نفر از آن ها بر اساس جدول کرجسی- مورگان به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و خوشه ای چندمرحله ای (مبتنی بر مدارس و کلاس)، پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی وانگ، وایلت و اسکلز (2011)، سرسختی روان شناختی کیامرثی، نجاریان و مهرابی زاده هنرمند (1377) و احساس انسجام آنتونوسکی (۱۹۸۷) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مدل پیشنهادی رابطه بین سرسختی روان شناختی و اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی گری احساس انسجام از برازش "مناسب" برخوردار است. همچنین رابطه خطی و مستقیم بین متغیرهای پژوهش در سطح معنی داری 01/0 و رابطه غیرمستقیم آن ها با میانجی گری احساس انسجام در سطح معنی داری 05/0 مثبت و معنی دار می باشد. لذا داده های برازندگی مدل، اثر مستقیم و غیرمستقیم سرسختی روان شناختی و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری احساس انسجام در دانش آموزان متوسطه اول را تأیید می کنند. با عنایت به یافته های فوق می توان اظهار داشت که با تقویت سرسختی روان شناختی و احساس انسجام در دانش آموزان، اشتیاق تحصیلی آنان ارتقاء و زمینه موفقیت های آتی آن ها در زمینه عملکردهای تحصیلی- تربیتی فراهم می گردد.
مقایسه تاثیر روش تدریس یادگیری مشارکتی (همیاری) و سخنرانی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی به درس دین و زندگی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان اثربخشی روش تدریس یادگیری مشارکتی(همیاری) در مقایسه با روش سخنرانی، بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به درس دین و زندگی است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری پژوهش نیز شامل دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهرستان مه ولات است که از طریق روش نمونه در دسترس، تعداد 104 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان حضرت حجت شهرستان مه ولات انتخاب شدند و از این میان تعداد (26 نفر گروه آزمایش و 26 نفر گروه گواه) نمونه گیری شدند. ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور و پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر و ارزشیابی درس بعد از هر دو شیوه تدریس می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزارspss، آزمون های تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که تدریس دروس دین و زندگی به شیوه مشارکت گروهی، براساس تحلیل آماری، بر متغیر انگیزش و پیشرفت تحصیلی اثر معنی داری دارد. این تأثیر باعث افزایش معنادار متغیرهای انگیزش و پیشرفت تحصیلی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. با توجه به مجذور اتا می توان گفت، 7/52 و 5/43 درصد از تفاوتی که در میانگین نمرات تعدیل شده پس آزمون متغیرهای انگیزش و پیشرفت تحصیلی در دو گروه کنترل و آزمایش وجود دارد، به وسیله روش تدریس مشارکت گروهی تبیین می شود. دروسی که براساس شیوه سخنرانی تدریس می شوند، در کاهش انگیزش و عدم پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر هستند. در نتیجه دانش آموزان به یادگیری دروس علاقه چندانی نشان نمی دهند و دچار افت تحصیلی می شوند. ولی اگر معلم جهت تدریس از شیوه های نوین تدریس استفاده کند، نتایج پژوهش نشان دهنده ایجاد انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. از آنجایی که نیاز است در تدریس کتب دین و زندگی، شیوه های فعال تدریس ازجمله روش یادگیری مشارکتی (همیاری) مورد توجه قرار گیرد، پیشنهاد می شود، کلاس های ضمن خدمت برای فرهنگیان جهت فراگیری روش های نوین و فعال تدریس برگزار شود.
اثربخشی راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و باورهای انگیزشی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و باورهای انگیزشی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری انجام شد. ر وش این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری می باشد. جامعه پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری مقطه ابتدایی پایه ششم در مدارس ابتدایی شهر تهران در سال 1401-1402 هستند که از میان آنان 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. با توجه به حجم نمونه 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودکارآمدی دانکن و مک کیچی (۲۰۰۵) و پرسشنامه باورهای انگیزشی پینتریج و دیگروت (۱۹۹۰) استفاده شد. آموزش راهبرد فراشناختی به مدت 8 جلسه در دو ماه ارائه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی افزایش معناداری در خودکارآمدی (01/0>P)، و باورهای انگیزشی (01/0>P) دانش آموزان با اختلالات یادگیری ایجاد کرده است و این نتایج در پیگیری دو ماهه ثابت باقی مانده است (05/0<P).بر حسب نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت راهبردهای فراشناختی یک آموزش بسیار موثر در افزایش خودکارآمدی و باورهای انگیزشی دانش آموزان با اختلالات یادگیری است و همه مربیان و معلمان می توانند از آن بهره ببرند. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای برای اینگونه دانش آموزان به عنوان بخش مهمی از فرایند یادگیری دارد.
شناسایی مقوله های کم رویی به عنوان یکی از عوامل اختلال تحصیلی دانش آموزان در دوران آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کم رویی یک عاطفه اجتماعی است و این حالت از احساس خود کم بینی سرچشمه می گیرد و در بعضی موارد آن قدر شدت می یابد که تمامی شخصیت فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. این پژوهش با هدف بررسی کمرویی و اختلالاتی که در تحصیل دانش آموزان ایجاد می کند، انجام است. روش: روش انجام این پژوهش، روایت پژوهی بوده است. روایت دروازه ورود فرد به جهان است و تجربه های افراد جهان را نشان می دهد. پژوهش روایی مطالعه تجربه در قالب روایت است و در درجه اول اندیشه ما درباره ی جهان را نشان می دهد. روش های جمع آوری اطلاعات در این پژوهش خودشرح حال نویسی و روایت های پژوهشگر و مصاحبه روایتی با معلمان مدارس بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها بدین صورت بود که داده ها طی سه مرحله ی کدگزاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که چهار عامل محوری در کم رویی دانش آموزان نقش مؤثری ایفا می کند. این چهار عامل عبارتند از؛ عامل فردی، اجتماعی، خانواده و مدرسه. از مهم ترین مؤلفه ها و کدها می توان به عدم اقناع در مدرسه، روابط انسانی ضعیف در مدرسه، عدم تشخیص نیاز دانش آموزان توسط مدرسه، بی برنامگی، بی تجربگی معلمان، عدم آشنایی معلمان با علم روان شناسی، روابط اجتماعی ضعیف در مدرسه، ارتباط ضعیف مدرسه با خانواده ها، نبود طرح جامع نیازسنجی در مدرسه، فضای رقابتی مدارس، خشونت در مدارس، بی مهری معلمان و اولیای مدارس، حذف محبت و جایگزین نمودن عامل قدرت و استقلال طلبی در مدارس، تعاملات ضعیف و نامناسب، عدم اقناع و گفت وگو، فقدان آموزش رسانه ای و چندرسانه ای، عدم تعامل والدین با اولیای مدرسه، عدم شرکت در انجمن اولیاء، دور بودن دانش آموزان از جامعه، محدودیت در استفاده از امکانات و وسایل ارتباط جمعی و دریافت پیام اشاره نمود.نتیجه گیری: برای رفع کم رویی و ایجاد اعتماد به نفس و فعالیت در دانش آموزان بایستی در گام اول از دانش آموزان نیازسنجی به عمل آورد و برمبنای نیازسنجی در جهت رفع معضلات تحصیلی گام برداشت.
تجارب زیسته ی اساتید از چالش های ساختاری دروس کارورزی در دانشگاه فرهنگیان در دوران کرونا (مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
189 - 212
حوزههای تخصصی:
مجازی شدن دوره های کارورزی چالش های زیادی را به وجود آورد که علی رغم آن موجب کسب تجارب ارزشمندی از سوی اساتید این دوره ها شد. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف توصیف، تحلیل و احصاء آسیب های مترتب بر ساختار دوره کارورزی از منظر اساتید راهنمای آن صورت گرفته است. به اقتضای هدف، از روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. میدان پژوهش شامل اساتید راهنمای دانشگاه فرهنگیان در استان کردستان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری هدف مند ملاک دار و با تعداد 10 نفر به اشباع رسید. ابزار پژوهش مصاحبه ی عمیقِ نیمه ساختاریافته محقق ساخته بود و تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس مدل هفت مرحله ای کلایزی صورت گرفت. بر اساس نتایج حاصل از تجارب زیسته ی اساتید از کارورزی مجازی، دو تم، شش مقوله و 32 مفهوم به دست آمد. مزایای کارورزی مجازی شامل سه مقوله تسهیل دسترسی به مدرسه محل خدمت، تنوّع در محتوا و آموزش و رفع محدودیت زمانی می باشد و مهم ترین چالش های استخراج شده در سه مقوله ی چالش های ساختاری، اجرایی و محتوایی دسته بندی شدند. در نهایت بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که عدم زیرساخت های لازم برای دوره های کارورزی مجازی سبب ناکارآمدی آن نسبت به کارورزی حضوری شده است؛ لذا پیشنهاد می شود از تلفیق و ترکیب کارورزی مجازی و حضوری جهت بهره وری و اثربخشی بیشتر دوره کارورزی بهره گرفت.
شناسایی پیشران های هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم برای ورود به هنرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف این پژوهش شناسایی پیشران های هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم برای ورود به هنرستان بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی کارشناسان و مشاوران هدایت تحصیلی شهرستان ایلام بود. براساس روش نمونه گیری هدفمند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 16 نفر از کارشناسان و مشاورانی انجام گرفت که دارای حداقل 10 سال سابقه خدمت در نظام آموزشی بودند. در این پژوهش جهت دستیابی به روایی، از مشاوران و کارشناسان صاحب نظر در زمینه هدایت تحصیلی استفاده گردد، و برای تعیین پایایی، از راهبرد تایید همکاران پژوهشی استفاده شد، براین اساس روایی و پایایی تأیید شد. روش تجزیه و تحلیل مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش اشتراوس و کوربین بود. یافته ها: براساس نتایج مصاحبه ها، 5 مفهوم در قالب 22 مضمون بدست آمد. یافته ها نشان داد پنج مفهوم توانمندسازی و دانش مداری کارشناسان و معلمان، بکارگیری مؤثر فناوری اطلاعات و ارتباطات، افزایش آگاهی و حس مسئولیت پذیری اولیا، توانمندسازی و افزایش آگاهی دانش آموزان و اصلاح فرایند هدایت تحصیلی و روش های امتیاز دهی عواملی هستند که می توانند باعث بهبود فرایند هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم برای ورود به هنرستان شود. نتیجه گیری: بر این اساس پیشنهاد می شود از مدل ارائه شده در این پژوهش به منظور اثربخشی بیشتر و کارا کردن فرایند هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم استفاده شود.
نقش ادراک از رهبری اخلاقی مدیران در انگیزش و رضایت شغلی معلمان مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۷
58 - 78
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین ادراک از سبک رهبری اخلاقی مدیران با انگیزش و رضایت شغلی معلمان دوره متوسطه شهر نهاوند صورت گرفت. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دبیران زن ومرد دوره متوسطه اول و دوم شهرستان نهاوند به تعداد 366 می شد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 188 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت داده شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل: مقیاس های سبک رهبری اخلاقی کالشووِن و همکاران (2011)، انگیزش شغلی خودتعیین گری بلیس (1994) و رضایت شغلی مینه سوتا (وِیس و همکاران، 1967) می شدند. نتایج نشان داد که بین همه ابعاد رهبری اخلاقی با انگیزش و رضایت شغلی معلمان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (p>0.05). همچنین معلوم شد که از بین مؤلفه های رهبری اخلاقی، ابعاد: «تسهیم قدرت»، «انصاف» و «راست گفتاری» به ترتیب بیشترین نقش را در پیش بینی انگیزش شغلی دارند و ابعاد: «جهت گیری مردمی»، «انصاف» و «شفاف سازی تقش» نیز به ترتیب بیشترین نقش را در پیش بینی رضایت مندی شغلی معلمان دارند. با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود اصول، روش ها و قواعد رهبری اخلاقی و فواید آن به مدیران و رهبران آموزشی آموزشگاه های دولتی و غیرانتفاعی آموزش داده شود و برای رعایت چنین روش هایی از سوی مدیران و رهبران آموزشی، شیوه های تشویقی درنظر گرفته شود.
ارائه مدل مشارکت فرهنگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی (مورد مطالعه: دانشگاه های آزاد اسلامی استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مطالعه حاضر با هدف ارائه مدل مشارکت فرهنگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی در استان هرمزگان انجام شده است.
روش شناسی پژوهش: این مطالعه یک پژوهش آمیخته است که در بخش کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و برمبنای مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 نفر از خبرگان به ارائه مدل کیفی پرداخته شده است؛ هم چنین در بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، بر اساس نظرات 390 نفر از دانشجویان در واحدهای مختلف دانشگاه آزاد استان هرمزگان، به بررسی اعتبار مدل کیفی پیشنهادی پرداخته شده است.
یافته ها: در بخش تحلیل مضمون، 51 مضمون پایه، 12 مضمون سازمان دهنده و 1 مضمون فراگیر شناسایی گردید. هم چنین نتایج تکنیک تحلیل عاملی تاییدی نیز برازش هر چهار مدل (مضامین فراگیر) پیشنهادی را تایید کرد.
بحث و نتیجه گیری: یافته های این مطالعه می تواند ضمن ارائه بینش عمیق به تصمیم گیران ارشد و مدیران فرهنگی، زمینه ساز مشارکت فرهنگی هرچه بیشتر دانشجویان دانشگاه آزاد (و سایر دانشگاه ها) گردد.
اثربخشی بسته آموزشی کاهش فرسودگی تحصیلی بر هدف گزینی جهت و انسجام تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۴
211-230
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بسته آموزشی کاهش فرسودگی تحصیلی بر هدف گزینی جهت و انسجام تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه صورت گرفت. روش تحقیق آزمایشی طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی 1401 -1400 بودند. با استفاده ار روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد ۴۰ نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه آماری انتخاب و دو گروه۲۰ نفره (آزمایش و کنترل) گمارده شدند. برای گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله بسته آموزشی کاهش فرسودگی تحصیلی ارائه شد. برای گردآوری داده ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی، پرسشنامه هدف گزینی جهت و پرسشنامه انسجام تحصیلی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که برنامه آموزشی کاهش فرسودگی تحصیلی تاثیر معناداری بر بهبود هدف گزینی جهت (01/0>P) و افزایش انسجام تحصیلی (01/0>P) دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه داشت.
آینده نگری در تربیت معلم ایران با گذر از گذشته به حال و آینده
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
72 - 93
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی تربیت معلم به عنوان قلب مراکز دانشگاهی در تحقق اهداف نظام آموزشی تربیت معلم از جایگاه برجسته ای برخوردار است، بدین منظور، باید همگام با تحولات مختلف تکنولوژیک، اقتصادی و علمی همانند کشورهای پیشرفته متحول گردد. از این رو پژوهش حاضر با هدف آینده نگری در تربیت معلم کشور انجام شد. روش تحقیق آینده پژوهی، از نوع دیده بانی بوده و اطلاعات آن با مراجعه به پایگاه های اطلاعاتی داخل و خارج، کتب، اسناد، مدارک و تحقیقات جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردید. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که به جهت رشد سریع تحولات علمی جهان و نیازهای روز جامعه، آینده نگری در برنامه های آموزشی، ضرورتی انکار ناپذیر است. یکی از استلزامات تربیت آینده سازانی که بتوانند با بحران هایی که با آنها مواجه خواهند شد، کنار بیایند و از فرصت هایی که در یک دنیای متغیر به وجود خواهد آمد به نحو بهینه بهره برداری نمایند، برنامه ریزی آینده نگرانه در تربیت معلم است. برنامه ریزی در این زمینه، نه تنها باید نسخه ای برای درمان آسیب ها و مشکلات موجود نوشته شده باشد، بلکه باید بتواند با رویکردی پیشگیرانه، تهدیدها و نگرانی های تربیتی آینده را مهار نموده و برای تربیت معلمانی در شأن جوامع آینده نقش هایی را ترسیم نماید.
Classroom management: Strategies and challenges of Iranian teachers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۱ , ۲۰۲۳
1 - 13
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to explore the strategies and challenges faced by Iranian teachers in classroom management. The importance of this study lied in its potential contribution to effective approaches in classroom management, professional growth of teachers, and research knowledge. To serve that end, it utilized a qualitative research design, employing semi-structured interview and open-ended questionnaire to gather data from a sample of Iranian teachers. The findings revealed that Iranian teachers were required to use different strategies to put their knowledge resources and practices of classroom management into the real context of classroom with high effectiveness. The study also indicated several challenges faced by Iranian teachers, such as students’ misbehavior, class communication, fulfillment of learner expectations, time management, care for and attention to learners, giving and receiving feedback, interactions with students’ families, flexibility, accountability and commitment, lesson planning, group work planning, and professional ethics. It can be concluded that teachers’ classroom management literacy is fed by different knowledge resources. Moreover, classroom management literacy is not formed overnight, but it is the product of various knowledge domains. More importantly, classroom management is not an easy task for Iranian teachers. These findings have significant implications for Iranian teachers, teacher educators and curriculum planners.
The impact of reflective learning on EFL learners’ self-regulation: A mixed methods study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۳ , ۲۰۲۳
1 - 31
حوزههای تخصصی:
Self-regulation equips learners with the expertise to continue and improve their studies throughout their life span. The current study investigated the impact of reflective learning using Kolb’s cyclical stages on EFL learners’ self-regulation. The participants were 61 Iranian EFL learners from two intact university classes randomly assigned to the Reflective (n=30) and Non-reflective (n=31) groups. During an eight-week instruction, the Reflective group experienced reflective practices, and the Non-reflective group was exposed to traditional teaching. The data were collected through Seker’s (2016) Self-Regulated Questionnaire, administered before and after the treatment and participants’ think-aloud protocols. The quantitative data analysis using ANCOVA and MANOVA revealed that the Reflective group significantly outperformed the Non-reflective group in all self-regulated learning components except for external and metacognitive self-regulation subscales. The protocol data analysis substantiated the quantitative findings, indicating that reflective learning significantly improved learners’ self-regulated skills. The results offer significant implications for language instructors and language learners.
اثربخشی یکپارچه سازی حسی بر احساس پذیرش و مهارت های اجتماعی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش یکپارچه سازی حسی بر احساس پذیرش و مهارت های اجتماعی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان دختر و پسر مبتلا به اختلال یادگیری که در سال تحصیلی 95-1394 به مرکز اختلالات یادگیری شهرستان اردبیل ارجاع شده بودند تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 24 نفر انتخاب شده و به طور تصادفی و براساس ملاک ورودی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های احساس پذیرش و مهارت های اجتماعی استفاده شد. گروه آزمایش 9 جلسه 45 دقیقه ای آموزش یکپارچه سازی حسی را دریافت کردند اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس(MANCOVA) نشان داد که میانگین نمرات احساس پذیرش و مهارت های اجتماعی گروه آزمایش در پس آزمون بیشتر بود و میان گروه آزمایش و گواه از لحاظ احساس پذیرش و مهارت های اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0> p). بنا به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که آموزش یکپارچه سازی حسی بر بهبود احساس پذیرش و مهارت های اجتماعی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری مؤثر است.
بررسی چالش های آموزش زبان انگلیسی در مقاطع کاردانی و کارشناسی رشته های فنی و حرفه ای شهر اراک بر اساس مدل وین شتین و فانتینی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: در خصوص یادگیری زبان انگلیسی و شیوه های آموزش آن پژوهش های بسیاری انجام شده است لیکن تا آنجا که نگارنده این پژوهش بررسی کرده است، در خصوص آسیب های زبان انگلیسی در رشته های فنی و حرفه ای پژوهش تخصصی صورت نگرفته است. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز بررسی چالش های درس زبان انگلیسی مقطع کاردانی و کارشناسی رشته های فنی وحرفه ای شهر اراک بر اساس مدل وین شتین و فانتینی از دیدگاه اساتید گروه زبان انگلیسی شهر اراک است. روش ها : جامعه مورد بررسی در این پژوهش شامل کلیه اساتید زبان انگلیسی زن و مرد شهر اراک است که سابقه تدریس در دانشگاه های فنی وحرفه ای اراک را داشته اند. راهبرد اصلی تحقیق در این پژوهش، کیفی است و جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه ساختار نیافته استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه آسیب شناسی برنامه درس زبان انگلیسی بوده و روایی و پایایی ابزار مورد تائید قرارگرفته است. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که عدم کفایت پیش زمینه آموزشی و مواجهه بی مقدمه دانشجویان با زبان انگلیسی، تألیف کتب زبان انگلیسی نامتواوزن با نیاز دانشجویان رشته های فنی وحرفه ای، به روز نبودن محتوای کتاب زبان خارجه، عدم تمرکز سرفصل های آموزشی بر آموزش تخصصی زبان انگلیسی، بی انگیزگی دانشجویان در یادگیری زبان انگلیسی از عمده ترین آسیب ها هستند. نتیجه گیری: در مجموع نتیجه گیری کلی از آسیب شناسی درس زبان انگلیسی در دانشگاه های فنی و حرفه ای اراک نشان داد که سرفصل های آموزشی، تا حدود زیادی با هفت مورد عنوان شده در مدل وین شتین و فانتی نی در مغایرت هستند و همین مهم نیاز مداوم به بروزرسانی اساسی در سرفصل ها و محتوای برنامه های درسی را الزامی می سازد. فلذا پژوهش در زمینه ارزیابی هماهنگی و هم راستایی درونی برنامه های درسی و محتواهای آموزشی زیرنظام های مختلف آموزش فنی و حرفه ای پیشنهاد می شود.
کاوشی پدیدارشناسانه بر تعیین مهارتهای اساسی سواد رسانه ای در کتاب تفکر و سواد رسانه ای پایۀ دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۴
۲۲۶-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی مهارتهای اساسی سواد رسانه ای در برنامه درسی تفکر و سواد رسانه ای برای دانش آموزان پایه دهم دوره متوسطه انجام شده و برای اجرای آن از روش تحقیق ترکیبی (کیفی-کمی) استفاده شده است. جامعه هدف افراد متخصص و مطلع در حوزه های سواد رسانه ای و برنامه درسی در آموزش و پرورش بود. در بخش کیفی بیست متخصص در زمینه موضوع مورد مطالعه به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند قرارگرفتند. نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. مصاحبه ها پس از ضبط، بازنویسی، کدگذاری و تحلیل شدند. از تحلیل داده های کیفی، مهارتهای سواد رسانه ای در حوزه های مفهومی، ارتباطی، اخلاقی، فنی و فناورانه با 14 مؤلفه اصلی و 64 گویه استنباط شده است. در بخش کمی، نتایج مطالعه کیفی در قالب پرسشنامه ای در اختیار 180 تن از خبرگان آموزش و پرورش و معلمان تفکر و سواد رسانه ای با به کارگیری روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی قرار داده شد. اعتبار پرسشنامه را متخصصان برنامه درسی تأیید کردند و پایایی آن با آلفای کرونباخ (0/90) محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های بخش کیفی از تکنیک تحلیل محتوا و در بخش کمی، در راستای تحلیلهای تکمیلی از معادلات ساختاری برای مدل سازی روابط علی، با تأکید بر نرم افزار لیزرل بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان دادند که مؤلفه های احصاشده بار عاملی کافی برای پیش بینی مهارتهای سواد رسانه ای دارند. همچنین نتایج آزمون آماری نشان داد که الگوی طراحی شده در مدارس ایران از برازشی مناسب برخوردار است. نتایج این مطالعه می تواند به منزله مکمل برنامه درسی تفکر و سواد رسانه ای در مدارس استفاده شود.
ساخت و اعتباریابی مقدماتی ابزار غربالگری تاب آوری روان شناختی در نوجوانان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی مقدماتی آزمون غربالگری تاب آوری در نوجوانان تیزهوش، با رجوع به آموزه های مفهومی رویکرد توانمندمحور به عنوان یک رویکرد بیش واقع نگر و جامع که مواجهه های تاب آورانه را در بستر منابع فردی و بافتاری معنا می کند، انجام شد. 451 نوجوان تیزهوش از بین دانش آموزان متوسطه اول و دوم مدارس دخترانه و پسرانه تیزهوشان شهرستان کاشان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. ابتدا، نتایج تحلیل عاملی اکتشافی به روش تحلیل مولفه های اصلی، در بُعد برون فردی، از مدل اندازه گیری مشتمل بر سه منبعِ معلم، خانواده و دوستان و همچنین، در بُعد درون فردی، از مدل مشتمل بر شش منبعِ خودباوری، مسئولیت پذیری، خودکنترلی، توانایی یادگیری از رخدادهای منفی، چالشی نگری و مثبت اندیشی، حمایت کرد. در ادامه، نتایج تحلیل عاملی تاییدی ابزار غربالگری تاب آوری نشان داد که مدل دوعاملی مرتبه اول در مقایسه با دو مدل رقیب شامل مدل چندعاملی مرتبه سوم سلسله مراتبی و مدل چندعاملی مرتبه اول، با داده ها برازش بهتری دارد. همچنین، نتایج روش آماری آزمون t برای گروه های مستقل با تایید روایی افتراقی ابزار غربالگری تاب آوری نشان داد که این ابزار در تمایزگذاری بین یادگیرگان تیزهوشِ تاب آور از غیرتاب آور، موثر بود. علاوه بر این، نتایج مربوط به همبستگی بین ابعاد فردی و بافتاری ابزار غربالگری با وجوه مختلف ادراک از حمایت اجتماعی، شواهد مضاعفی را در دفاع از روایی ملاکی این ابزار فراهم آورد. ضرایب همسانی درونی برای منابع بافتاری تاب آوری، بین 75/0 تا 97/0 و ضرایب همسانی درونی برای منابع درون فردی تاب آوری، بین 84/0 تا 96/0، به دست آمد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که حدود اطلاعاتی رویکرد توانمندمحور نسبت به تاب آوری با شمول حداکثری منابع درون برون فردی تغذیه کننده مقابله های تاب آورانه، از یک سوی، در تدارک تلاشی بسنده برای شکل دهی به نقشه مفهومی زیربنایی ابزار غربالگری تاب آوری تیزهوشان و از دیگر سوی، و متعاقبِ دسترسی به آن ابزار سنجش، تعقیب دغدغه کاهش پیامدهای ناشی از سلطه گری تک بُعدی نگری در فرایند سنجش، پایش و انتخاب سرآمدان را همچون واقعیتی بااهمیت و انکارناشدنی، ممکن ساخت.