فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سواد رسانه ای و ویژگی های جمعیت شناختی والدین با تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا در سال تحصیلی 1400-1399 صورت گرفته است. در این پژوهش از روش همبستگی که یکی از روش های پژوهش توصیفی است، استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا و والدین آنهاست که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران، 684 دانش آموز دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا و والدین آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوردی داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته سواد رسانه ای و پرسش نامه استاندارد تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون، خی دو و تحلیل رگرسیون با نرم افزار SPSS.26 استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین سواد رسانه ای والدین و تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا رابطه معناداری هست. علاوه بر آن، بین سن و جنسیت والدین با تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا رابطه معنادار وجود دارد؛ اما بین تحصیلات والدین و تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا رابطه معنا داری نیست. نتایج پژوهش نشان دهنده آن بود که والدین پدر و والدین جوان تر در ایجاد نگاه نقادانه در فرزندان عملکرد بهتری دارند؛ همچنین سطح تحصیلات آکادمیک والدین تأثیری در تفکر انتقادی فرزندان ندارد.
غنی سازی محیط یادگیری مبتنی بر فناوری های سیار و بررسی تأثیر آن بر یادگیری و درگیری تحصیلی دانش آموزان در درس شیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، غنی سازی محیط یادگیری مبتنی بر فناوری های سیار و بررسی تأثیر آن بر یادگیری و درگیری تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه در درس شیمی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش-آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه دهم دوره دوم متوسطه منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 402-1401 تشکیل دادند که از میان آنها با روش نمونه گیری در دسترس، 80 نفر انتخاب و به طور تصادفی در ﮔﺮوه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 6 جلسه 45 دقیقه ای (هفته ای 1 جلسه) براساس محیط یادگیری مبتنی بر فناوری های سیار درس شیمی را آموزش دیدند. گروه کنترل نیز به شیوه متداول کلاسی آموزش دیدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد درگیری تحصیلی ریو (2013) و آزمون محقق ساخته درس شیمی استفاده شد. داده ها از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان دهنده آن بود که محیط یادگیری مبتنی بر فناوری های سیار در درس شیمی در افزایش یادگیری و درگیری تحصیلی دانش آموزان اثربخش بوده است؛ بنابراین با توجه به این یافته نتیجه گرفته می شود که چنانچه از فناوری در برنامه درسی شیمی به صورت هدفمند و هوشمندانه استفاده شود، نقش مهمی در افزایش یادگیری و درگیری تحصیلی دانش آموزان دارد؛ درنتیجه پیشنهاد می شود، از رویکردهای مبتنی بر فناوری به عنوان روشی فعال و نوین آموزشی در برنامه درسی مدارس استفاده شود.
اثربخشی آموزش خودشفقت ورزی بر اضطراب اجتماعی دانش آموزانِ دختر دارای علائم اضطراب اجتماعی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
17 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، اثربخشی آموزش خودشفقت ورزی بر اضطراب اجتماعی دانش آموزانِ دختر دارای علائم اضطراب اجتماعی بود. این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزانِ دختر متوسطه دوم شهر مرودشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 32 نفر (16 نفر برای هر گروه) به شیوه هدفمند، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. دوره آموزشی خودشفقت ورزی به مدت هشت جلسه هفتگی به مدت 2/5 ساعت بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان (SAS-A) و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (سه ماهه) تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS (نسخه 24) انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان از وجود تفاوت معنادار در گروه آزمایش و گواه، در مرحله پس آزمون (P≤0.01) و پیگیری (P≤0.02) بود؛ لذا با اطمینان 98 درصد می توان نتیجه گرفت که اثربخشی آموزش خودشفقت ورزی بر اضطراب اجتماعی دانش آموزانِ دختر دارای علائم اضطراب اجتماعی موثر است.
اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله بر تاب آوری و سازگاری دانش آموزانِ پسر با عملکرد تحصیلی پایین
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
51 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش مهارت حل مسئله بر تاب آوری و سازگاری دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین بود. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزانِ پسر دوره اول متوسطه مدارس شهر شیراز در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. از این میان 100 نفر با روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس مدارسِ دارای عملکرد تحصیلی پایین انتخاب شدند و پرسش نامه تاب آوری (CD‐RISC) و سازگاری (AISS) را تکمیل کردند. سپس از 30 دانش آموز که تاب آوری و سازگاری پایین تر از متوسط گزارش نمودند، به طور تصادفی 15 نفر درگروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل گماشته شدند. افراد گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت آموزش مهارت حل مسئله قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش مهارت حل مسئله موجب بهبود معنادار میزان تاب آوری دانش آموزان شرکت کننده در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود و کاهش معنادار رفتارهای ناسازگارانه را در این گروه به همراه دارد. به طور خلاصه می توان نتیجه گرفت آموزش مهارت حل مسئله موجب بهبود معنادار توانمندی های تاب آوری و سازگاری دانش آموزان می شود.
Analysis of Teachers' Perception of The Concept of Teaching To Transgress In Secondary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۳
108 - 134
حوزههای تخصصی:
Subsequently, teachers' perceptions of the concept of "Teaching to Transgress" in secondary schools were analyzed. The qualitative research approach and in particular the Phenomenographical strategy was used. The research field was secondary school teachers (government, normal, gifted, exemplary and non-selective) in Sanandaj city. Therefore, teachers of several secondary schools in the city were included as research participants. The sampling was done purposively. Finally, to achieve maximum diversity and to reach the category of theoretical data saturation with 16 teachers, the charter of semi-structured interviews and sending written questions to the teachers and their responses in the form of texts were continued. The method of data analysis was also carried out using the three-stage method of thematic analysis (open, central and selective). The results of the study show that the components of transgression teaching in secondary schools are as follows engaging class, progressive teaching, teaching full of amazement, transformational education, valuing desire, enthusiasm in learning, changing the name and position of teachers, developing Students' sense of agency and creation with peers is learning. Also, the challenges teaching to Transgress included the violation of school arrangements, the academic decline of teachers and the school, and the deprivation of school management support. Finally, the consequences teaching to Transgress for schools include improving the status of knowledge based on new perspectives, revolution in educational culture, creating a diverse educational context, strengthening the relationship of teachers with marginalized and oppressed communities, the emergence of independent thinking and analysis, and evolution in evaluation and valuation.
بازتاب آموزه های تربیتی اجتماعی اشعار پسامشروطه: مطالعه موردی ملک الشعرای بهار و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط سیاسی و اجتماعی مشروطه باعث تشویق و تشدیدِ نگاه انتقادی، تربیتی شاعران این دوره و دوره پسامشروطه بوده است. به خاطر جایگاهِ جریان ساز ملک الشعرای بهار و احمد شاملو _به عنوان منتقدان وضیعت اجتماعی، اخلاقی زمان_ اشعار ایشان برای پژوهش پیش ِرو انتخاب شده است. در این مقاله گردآوری داده ها به صورت «کتابخانه ای» و روش انتخاب ابیات به شیوه «هدفمند» صورت پذیرفته است. هدف از این پژوهش، بررسی اشتراکات و افتراقاتِ آموزه های تربیت_ اجتماعی در اشعار ایشان است. در همین راستا، پژوهش حاضر به شیوه «تحلیلی تطبیقی» در پیِ پاسخ به چگونگی نگرش این دو شاعر در خصوص شالوده های اخلاق اجتماعی: (ازجمله عدالت اجتماعی، حقوق زن، جهل عمومی، آزادی، فقر، خودآگاهی اجتماعی و ستم ستیزی) است. نوآوری پژوهش در این است که برای نخستین بار، دو شاعر از دو گونه و مکتب متفاوت شعری _یکی در مکتب بازگشت و دیگری در سپیدسرایی_ به لحاظ نگرشِ تربیت اجتماعی مقایسه می شوند. از آنجا که غلبه وجه سیاسی اشعار شعرای این دوران، باعث در سایه ماندن وجوه دیگر (به ویژه وجه تربیتی) آن شده است؛ از این روی، ضروت توجه پژوهشگران به وجوه دیده نشده این گونه اشعار، انکارناپذیر می نماید.
بررسی رابطه جوخانواده و سرمایه روان شناختی با اشتیاق تحصیلی با میانجی گیری نقش ذهن آگاهی دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
81 - 101
حوزههای تخصصی:
امروزه آموزش به عنوان یکی از مهم ترین ارکان زندگی از اهمیتی مضاعف برخوردار است و همه ارکان علمی در راستای بهبود و اثر بخشی آن تلاش های بسیاری را صورت داده اند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بررسی رابطه جو خانواده و سرمایه روان شناختی با اشتیاق تحصیلی با میانجی گری نقش ذهن آگاهی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400-1399 بود. به این منظور تعداد 707 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های جوخانواده هیل برن، سرمایه روان شناختی لوتاز و همکاران، ذهن آگاهی براون و ریان) و اشتیاق تحصیلی فدریکز و همکاران، را به صورت الکترونیکی تکمیل کردند. پس از گردآوری داده ها، مدل یابی معادلات ساختاری برای آزمون مدل پیشنهادی و فرضیه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است و جوّخانواده و سرمایه روان شناختی با اشتیاق تحصیلی رابطه معنی دار (001/0) و مثبت دارد. همچنین جو خانواده و سرمایه روان شناختی از طریق ذهن آگاهی بر اشتیاق تحصیلی اثرگذار است. یافته ها نشان می دهد با توجه داشتن به متغیرهای جوّخانواده، سرمایه روان شناختی و ذهن آگاهی، می توان افزایش اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان را انتظار داشت. با توجه به اینکه ذهن آگاهی می تواند محصول نهایی جو خانواده و سرمایه روان شناختی باشد، آگاهی والدین از این مهم، سمت و سوی این متغیرها به اهمیت تحصیل و اشتیاق تحصیلی را تقویت می کند
ابعاد مسئولیت پذیری دانش آموزان ابتدایی بر اساس راهبردهای انضباطی معلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پرورش مسئولیت پذیری در دانش آموزان هدف مهم مدرسه است و راهبردهای انضباطی معلمان می تواند نقش مهمی در دستیابی یا جا ماندن از این هدف داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی مسئولیت پذیری دانش آموزان از طریق راهبردهای انضباطی معلمان در کلاس تدوین شده است. برای پیگیری این هدف، در قالب یک طرح همبستگی، 239 نفر از جامعه ی آماری دانش آموزان پایه ی ششم مدارس دولتی شهرستان طارم به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده های موردنیاز به وسیله ی دو پرسشنامه گردآوری شد؛ پرسشنامه ی راهبردهای انضباطی معلمان (لوئیس، ۲۰۰۱) و مقیاس سنجش مسئولیت پذیری دانش آموزان (لوئیس، 2001). طبق یافته های حاصل از تحلیل همبستگی کانونی، انواع راهبردهای انضباطی با مؤلفه های مسئولیت پذیری رابطه دارند و راهبردهای انضباطی تصمیم گیری مشارکتی، گفتگو و اشاره ی غیرمستقیم قوی ترین رابطه را دارند و قادر به پیش بینی سطح مسئولیت پذیری دانش آموزان در امور مربوط به خود و دیگران هستند. در مجموع، 33 درصد از تغییرات متغیر مسئولیت پذیری با راهبردهای انضباطی قابل توضیح است. همچنین یافته های مربوط به میزان کاربرد هر راهبرد انضباطی حاکی از این است که معلمان پایه ی ششم بیشتر از راهبرد انضباطی گفتگو استفاده می کنند و پرخاشگری کاربرد کمتری دارد. در متغیر مسئولیت پذیری نیز میانگین مسئولیت پذیری فردی (برای خود) بیش از مسئولیت پذیری اجتماعی (برای دیگران) محاسبه شد. براساس این یافته ها، به معلمان ابتدایی پیشنهاد می شود برای توسعه ی رفتار مسئولانه در کلاس، از راهبردهای انضباطی تعاملی و مثبت استفاده کنند و به برنامه ریزان حوزه ی آموزش معلمان نیز پیشنهاد می شود، به آموزش انضباط اثربخش در برنامه های توانمندسازی حرفه ای معلمان توجه ویژه ای شود.
تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه کیفیت زندگی دانش آموزان دبستان (ESQOL)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های روان سنجی پرسشنامه کیفیت زندگی دانش آموزان دبستانی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش ، توصیفی از نوع اعتباریابی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان کلاس پنجم و ششم ابتدایی شهر کرمان تشکیل دادند که از بین آن ها 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی دانش آموزان هانگ و همکاران (2017)، پرسشنامه کیفیت زندگی کودکان وارنی و همکاران (2003) و پرسشنامه رضایت از زندگی دانش آموزان هیوبنر (2001) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، همبستگی پیرسون و آلفای کرونباخ و با نرم افزار spss22 انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که نسخه فارسی کیفیت زندگی دانش آموزان در نمونه ایرانی دارای همان ساختار عاملی است که در نسخه اصلی آزمون وجود دارد. روایی محتوای آزمون مورد تایید قرار گرفت، روایی سازه با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان داد تمامی عوامل از برازش بسیار خوبی برخوردار بودند.
تأثیر راهبردهای شناختی و فراشناختی بر خودپنداره و اهمال کاری دانش آموزان مقطع متوسطه اول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش با هدف بررسی تأثیر راهبردهای شناختی و فراشناختی بر خودپنداره و اهمال کاری دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر شیراز انجام شد. روش شناسی پژوهش : روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، برای هر دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول (پایه نهم) ناحیه 1 شیراز در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد آن ها با رجوع به اداره آموزش و پرورش شهر شیراز حدود 1850 نفر برآورد شده است. 60 نفر از دانش آموزان مورد مطالعه، به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم و خودپنداره چن و تامپسون بوده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط خبرگان و اهل فن و پایایی با روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و از آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس یک متغیری و چند متغیری) استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش حاکی از آن بود که استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی، 4/13 درصد واریانس خودپنداره و 9/21 درصد واریانس اهمال کاری دانش آموزان را تبیین می کند. همچنین استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی بر میزان ابعاد خودپنداره (عمومی، آموزشگاهی و غیرآموزشگاهی) و ابعاد اهمال کاری (آماده شدن برای امتحانات، آماده کردن تکالیف و آماده شدن برای پژوهش) تأثیر معنی دار دارد. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دانش آموزانی که از راهبردهای شناختی و فراشناختی استفاده کرده اند، از لحاظ خودپنداره و اهمال کاری وضع بهتری نسبت به سایر دانش آموزان داشتند.
نقش واسطه ای صفات سنگدلی_ فقدان همدلی در رابطه ی بین حمایت اجتماعی خانواده و قلدری نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳
45 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای صفات سنگدلی_فقدان همدلی در رابطه بین حمایت اجتماعی خانواده و قلدری نوجوانان بود. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 99_1398 بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل 200 نفر از دانش آموزان دختر پایه های دهم تا دوازدهم بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه شیوع قلدری (BPQ؛ ریگبی و اسلی، 1995)، مقیاس حمایت اجتماعی خانواده (PSS_Fa؛ پروسیدانو و هلر، 1983) و سیاهه سنگدلی_فقدان همدلی (ICU؛ فریک، 2004) پاسخ دادند. برای بررسی مدل پژوهش، از روش معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه بین متغیر حمایت اجتماعی خانواده با صفات سنگدلی_فقدان همدلی (001/0P<، 26/0_=β) و قلدری (001/0P<، 41/0_=β) نوجوانان منفی و معنادار بود. رابطه بین متغیر صفات سنگدلی_فقدان همدلی با قلدری نوجوانان مثبت و معنادار بود (001/0P<، 49/0= β). همچنین یافته های حاصل از روش تحلیل مسیر حاکی از معناداری نقش واسطه ای سنگدلی_فقدان همدلی در رابطه بین حمایت اجتماعی خانواده و قلدری بود (001/0P<، 13/0_=). نتایج این پژوهش به گسترش مفاهیم و فرضیه های موجود در زمینه حمایت والدین و قلدری با در نظر گرفتن نقش مفاهیم روان شناختی مانند سنگدلی_فقدان همدلی کمک می کند. این نتایج را می-توان در تدوین برنامه های پیشگیرانه در حوزه قلدری نوجوانان و درمان آن به کار برد.
شناسایی عوامل موثر بر سواد فناورانه معلمان در آموزش های مجازی در شبکه شاد(مورد مطالعه: معلمان زن مقطع ابتدایی شهرستان قائمشهر )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر سواد فناورانه معلمان در آموزش های مجازی در شبکه شاد بوده است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوردی داده ها توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن مدارس ابتدایی اداره آموزش و پرورش شهر قائمشهر در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد،142نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 103نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط اساتید متخصص تأیید شد. پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، برای کلیه متغیرهای پژوهش بالای 70/0 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار های آماری SPSS26 PLS , و از طریق از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که، آموزش ضمن خدمت، برنامه ریزی درسی با رویکرد فناورانه، زیرساخت سخت افزاری، زیرساخت نرم افزاری و محتوای الکتریکی از عوامل موثر بر سواد فناورانه معلمان می باشند و عامل زیر ساخت سخت افزاری بیشترین تأثیر و عامل برنامه ریزی درسی با رویکرد فناورانه دارای کمترین تأثیر بر سواد فناورانه معلمان در آموزش های مجازی در شبکه شاد می باشد.
شناسایی جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در برنامه درسی دوره کارشناسی رشته زیست شناسی دانشگاه تعلیم و تربیت کابل- افغانستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در برنامه درسی دوره کارشناسی رشته زیست شناسی دانشگاه تعلیم و تربیت کابل است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد از نوع اکتشافی در بهار سال 1401 انجام شد. جهت گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته هدفمند با دو گروه اساتید و دانشجویان رشته زیست شناسی که ۱۹ تن شرکت کرده بودند به عمل آمد. جهت تحلیل داده ها از رهیافت نظام مند اشتراوس و کوربین استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که سه مؤلفه مهم شامل: جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در زیبایی های طبیعت و حفاظت محیط زیست، جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در ژنتیک انسانی، حیوانی و گیاهی، جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در آموزش مجازی و کاربرد واقعیت افزوده مورد شناسایی قرار گرفت. یافته ها حاکی است که فناوری اطلاعات و نوآوری در رشته زیست شناسی با کمبود وسایل مدرن جهت انجام آزمایش های پیشرفته و کاربرد فعالیت های یاددهی – یادگیری مواجه است. جهت کاهش چالش ها مسئولان و سیاست گذاران فناوری اطلاعات و نوآوری به تجهیز کردن وسایل مدرن آزمایشگاه، ظرفیت سازی منابع انسانی و آگاهی از نوآوری های جدید توجه داشته باشند.
ارائه الگوی راهبردی جامع آموزش های فنی و حرفه ای یک پژوهش چند روشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دگردیسی در آموزش و بطور خاص دگردیسی فناورانه در عرصه آموزش و مهارت آموزی، همسو با تحولات دم افزا در جهان ،لزوم توجه بیش از پیش به رویکرد های نوین مهارت آموزی را برجسته نموده است.بر این اساس در تحقیق حاضر الگوی راهبردی جامع آموزش های فنی و حرفه ای بر اساس مطالعات علم سنجی ارائه شده است. روش تحقیق در این پژوهش از لحاظ هدف، بنیادی وکاربردی و از منظر گردآوری اطلاعات ؛یک پژوهش چند روشی است.در بخش اول پژوهش؛ بواسطه مطالعات علم سنجی در پایگاه داده ای اسکوپوس منابع و اسناد مرتبط با موضوع، گردآوری و بوسیله نرم افزار Bibexcel و VOSviewerنقشه های علمی ترسیم شدند. جامعه ی مورد مطالعه ؛کلیه اسناد مرتبط تا سال2022با تعداد359 سند بوده است. بر این اساس 24 خوشه ترسیم شد. در بخش دوم تحقیق با رویکرد تحلیل مضمون، و بوسیله ی نرم افزار MAXQDA2020کد گذاری سه مرحله ای اسناد انجام شد و مولفه ها شناسایی شدند.نتایج تحقیق نشان داده است؛ انواع آموزش های فنی و حرفه ای شامل آموزش «مهارت های نرم،مهارت های سخت و رویکرد های نوین آموزشی»هستند و در این فرایند، ارکان کلیدی مشتمل بر «مدارس فنی و حرفه ای،جامعه،حاکمیت،آموزش و پرورش،صنعت،نهادهای عمومی و خصوصی و شهر های یادگیری»نقش آفرینی می کنند.همچنین «چالشهای پیش روی توسعه آموزش های فنی و حرفه ای» و «عوامل زمینه ای» نیز مورد شناسایی قرار گرفتند و مشخص گردید توسعه آموزش های فنی و حرفه ای پیامد هایی چون«رشد اقتصادی،بهبود اقتصاد ملی،اقتدار گرایی ،نوآوری و رضایت شغلی را به همراه خواهد داشت.
ارزیابی کیفیت تدریس الکترونیکی معلمان و سواد اطلاعاتی آنان و پیش بینی دل زدگی تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر آبدانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
149 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارزیابی کیفیت تدریس الکترونیکی معلمان و سواد اطلاعاتی آنان و پیش بینی دل زدگی تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر آبدانان است. روش پژوهش توصیفی و از نوع هم بستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان و دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر آبدانان است. تعداد معلمان 65 نفر است که همه با روش نمونه گیری سرشماری انتخاب شدند. همچنین، براساس جدول مورگان 278 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته ارزیابی کیفیت تدریس الکترونیکی با پایایی 0/81 استفاده شد و روایی پرسش نامه با استفاده از روایی محتوا و استفاده از نظر سرگروه های آموزشی و معلمان باتجربه و اساتید گروه برنامه درسی تأیید شد. همچنین، متخصصان تعلیم وتربیت روایی محتوایی پرسش نامه سواد اطلاعاتی را تأیید کردند که پایایی (0/83) آن تأیید شد. علاوه براین، متخصصان تعلیم وتربیت روایی محتوایی پرسش نامه دل زدگی تحصیلی را با پایایی 0/81 تأیید کردند. با استفاده از نرم افزار اِس پی اِس اِس اطلاعات تجزیه وتحلیل شدند. به منظور تحلیل داده ها از آزمون ضریب هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند بین نمره کل کیفیت تدریس الکترونیکی و میزان دل زدگی تحصیلی گروه نمونه رابطه معکوس و معنادار است (0/632-=r). بیشترین مقدار هم بستگی در بین مؤلفه های مذکور به ترتیب عبارت اند از: رضایت دانش آموز، رضایت معلم، اثربخشی یادگیری و درنهایت فرصت دستیابی به محیط یادگیری. درمقابل، بین مؤلفه کارایی هزینه و تعهد سازمانی با دل زدگی تحصیلی رابطه معناداری مشاهده نشد (0/05<p). همچنین، از بین مؤلفه های پنج گانه بیشترین مقدار تبیین مربوط به مؤلفه توانایی درک موارد حقوقی کاربرد اطلاعات است. بعد از آن، به ترتیب مؤلفه های توانایی ارزیابی نقادانه اطلاعات و مؤلفه توانایی کاربرد هدفمند اطلاعات و مؤلفه توانایی دسترسی مؤثر به اطلاعات است که همگی مقادیر معناداری بودند (0/01>p).
عوامل و راهبردهای موثر در آموزش درس جغرافیا
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق راهبردهای تدریس موثر در آموزش جغرافیا مورد واکاوی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی می باشد و از نظر روش انجام نیز توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری جمعی از معلمان جغرافیا بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ۵۰ نمونه انتخاب شد. جهت تجزیه و تحلیل و پاسخگویی به سوال پژوهش از آزمون رتبه ای نا محدود اکتشافی(روش جوهانسون) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که تدریس میدانی جغرافیا، آموزش های چند رسانه ای دانش آموزان، آشنایی با راهبردهای تدریس جدید جغرافیا، استفاده از وسایل کمک آموزشی و فن آوری، استفاده از مدل هوش مصنوعی در آموزش محیطی جغرافیا، استفاده از روش مشارکتی در تدریس و افزایش حقوق و ظرفیت معلمان از راهبردهای کلیدی و مهم در آموزش جغرافیا با توجه به پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات، استفاده از راهبردهای تدریس جدیدی نیز برای آموزش دانش آموزان لازم و ضروری است. در علم جغرافیا نیز استفاده معلمان از راهبردهای جدید و به روز می تواند به آموزش بهتر جغرافیا کمک نماید.
ارائه الگوی برنامه درسی چندفرهنگی برای دوره دوم متوسطه (مطالعه موردیِ مدارس شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
79 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی چندفرهنگی برای دوره دوم متوسطه بود. این پژوهش ازنظر هدف جز پژوهش های کاربردی و با توجه به ماهیت داده ها از نوع آمیخته است. نمونه در بخش کیفی عبارت بودند از تعداد 18 نفر از خبرگان و متخصصان رشته برنامه درسی که همگی دارای مدرک دکترای برنامه ریزی درسی بوده و سابقه تدریس 10 سال در دانشگاه را داشتند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی نیز شامل معلمان نواحی پنج گانه شهر تبریز بودند که در دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی (98-99) تدریس می کردند که تعداد 274 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته های پژوهش 9 عامل را شناسایی کرد که دارای مقدار ویژه بزرگتر از 2 بودند و توانایی پیش بینی بیش از 60 درصد از واریانس نمره ی پرسشنامه را داشتند. عامل های استخراج شده به ترتیب اولویت عبارت بودند از ارتباطات انسانی، تجربه ی جمعی و ارتقای مشارکت، ایجاد برنامه درسی کثرت گرا، رشد صلح و تفاهم، توسعه عدالت و برابری، افزایش دانش چندفرهنگی، وظایف نظام حاکم در جامعه چندفرهنگی، راهبردهای آموزش چندفرهنگی، پذیرش تنوع فرهنگی. بنابراین به منظور طراحی الگوی برنامه درسی چندفرهنگی، ابعاد اصلی الگو و مولفه های هر بُعد براساس یافته های مراحل کیفی و کمی پژوهش استخراج شد.
تاثیر یادگیری معکوس بر تفکر خلاق دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی در درس علوم تجربی منطقه ۴ آموزش و پرورش شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تاثیر یادگیری معکوس بر تفکر خلاق دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی در درس علوم تجربی منطقه ۴ آموزش و پرورش شهر تهران بود.روش پژوهش از طرح نیمه آزمایشی و زمینه یابی تاثیر روش تدریس وارونه بر تفکر خلاق، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده نمود. جامعه آماری در این تحقیق ، شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی منطقه 4 شهر تهران بود.نمونه این پژوهش شامل 30نفردانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی 15 نفرگروه آزمایش 15نفرگروه گواه بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه استاندارد خلاقیت تورنس(1979) بود. در این تحقیق جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و در آمار استنباطی، با توجه به اینکه مقیاس اندازه گیری فاصله ای و با پیش فرض نرمال بودن داده ها از آمار پارامتریک و با توجه به اینکه داده ها پیوسته بوده از آزمون آماری تی وابسته و تحلیل واریانس (آنوای یک راهه) استفاده می گرددیافته ها:. یادگیری معکوس موجب بهبودسیالی ، انعطاف پذیری ، بسط و تفکر خلاق تفکردانش آموزان می گردد. نتیجه گیری: یادگیری معکوس از نوع یادگیری فعال می باشد و با روش های متفاوت آموزشی به سیالی تفکر دانش آموزان منجر می شود. دانش آموزان به صورت فعال در فراگیری و ایجاد دانش مشارکت می کنند و همچنان دانش خود را آزمایش و ارزیابی می کنند.
بازنمایی تجارب زیسته معلمان در زمینه ارتقای انگیزش تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در محیط یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شیوع ویروس کرونا، تعطیلی مدارس و لزوم تداوم آموزش، معلمان ناگزیر به ارائه آموزش در بستر الکترونیک شدند. در این میان یکی از چالشهای اساسی معلمان، چگونگی حفظ و ارتقاء سطح انگیزش دانش آموزان می باشد. با توجه به اهمیت راهبردهای انگیزشی معلمان در این دوران، پژوهش حاضر درصدد شناسایی تجارب زیسته معلمان در زمینه ارتقاء انگیزش تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در محیط یادگیری الکترونیکی است. مقاله حاضر با روش پدیدارنگاری (تفسیری) انجام شده است. مشارکت کنندگان از میان معلمان ابتدایی شاغل به تدریس در بستر الکترونیکی در سال تحصیلی1400-1399 بودند که 14 نفر از آنان با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه غیرحضوری نیمه ساختاریافته استفاده شد. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از راهبرد کلایزی انجام شد. در مجموع، تعداد 5 مقوله اصلی و 19 مقوله فرعی استخراج شد. یافته های پژوهش نشان داد که راهکارهای مؤثر معلمان برای ایجاد و تقویت انگیزه دانش آموزان در محیط یادگیری الکترونیکی شامل بهبود مؤلفه های آموزشی، توجه به ویژگی -های عاطفی - روانی دانش آموزان، رشد مهارت های اجتماعی، برجسته سازی تربیت علمی و نهایتاً تقویت ظرفیت های زیباشناختی است. نتایج بیانگر آن است که بهبود مؤلفه های آموزشی بیشترین سهم و توجه به ابعاد زیباشناسانه کمترین سهم را در مجموعه راهکارهای انگیزشی معلمان این پژوهش داشته است. لذا جهت دستیابی به نتایج موفق و بهبود یادگیری دانش آموزان کاربرد انگیزاننده های تمام ساحتی با مدنظر داشتن اقتضائات خاص زیست بوم جدید یادگیری و نیز ظرفیت هایی که می تواند پیشروی دانش آموزان قرار دهد، لازم و ضروری است.
مدل مکنون از رابطۀ ساختاری بین ابعادخردمندی و تعالی خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
67 - 90
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعه و بررسی متغیرهای روان شناسی مثبت همچون خردمندی و تعالی خود مورد توجه پژوهش گران حوزه روان شناسی قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی روابط ساختاری بین مؤلفه های خردمندی و تعالی خود در قالب مدلی مکنون است؛ به همین منظور، از دو پرسش نامه تعالی خود لونسون (2005) و مقیاس خودسنجی خردمندی (Webster, 2007) برای انجام تحقیق استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل شهروندان 18 سال به بالای شهر شیراز است، که از این تعداد 338 نفر به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. پس از تحلیل داده ها، نتایج از هم بستگی بین مؤلفه های خردمندی و تعالی خود حکایت داشت و تحلیل مدل ساختاری با استفاده از نرم فزار Amos، بیان گر آن است که خردمندی پیش بینی کننده مثبت و معنی دار تعالی خود است (001/0=p، 78/0= β) و می تواند 61 درصد (61/0R2=) از تغییرات تعالی خود را پیش بینی کند. بر اساس نتایج این پژوهش، با توجه به اینکه تعالی خود ازطریق خردمندی پیش بینی پذیر اس ت، پیشنهاد می گردد که با برگزاری کارگاه های آموزشی در ارگان ها و دستگاه های مختلف، به پرورش خردمندی پرداخته شود، تا با خردمندتر شدن افراد جامعه، زمینه رشد و تعالی آنها فراهم شود