فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه وبررسی میزان تاثیرگذاری دو روش گروه درمانی وجودی و هنردرمانی بر اضطراب هستی شناسانه.
روش: تعداد ۳۶ زن هنرمند در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل به صورت جایگزینی تصادفی قرار گرفتند. گروه های آزمایشی دو مداخله متفاوت را طی ۱۰ جلسه هفتگی دریافت نمودند. هر سه گروه با آزمون اضطراب گود و گود قبل و بعد از مداخلات مورد سنجش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از کوواریانس تک متغییره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که در هردو گروه درمان هستی شناسانه و هنردرمانی نسبت به گروه کنترل اضطراب هستی گرایانه بطور معناداری کاهش یافته است(۹۵/۰). ولی اثربخشی دو گروه مداخله از نظر آماری تفاوت معنادار نداشته است. بنابراین می توان به این نتیجه رسید که گروه درمانی هستی شناسانه و هنردرمانی به یک میزان در درمان اضطراب وجودی مؤثرند.
مفهوم پردازی هویت حرفه ای اعضای هیات علمی؛ ارائه یک مدل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین و کاوش الگوی کیفی هویت حرفه ای اعضای هیات علمی انجام شد. پژوهش، از نظر طرح، جزء پژوهش های کیفی و از منظر راهبرد، جزء پژوهش های مطالعه موردی کیفی است. مشارکت کنندگان بالقوه ی پژوهش، اعضای هیات علمی دانشگاه های کشور در حوزه ی روانشناسی و آموزش عالی هستند که با روش نمونه گیری هدفمند صاحب نظران کلیدی و در ادامه تکنیک اشباع نظری، 12 تن از اعضای هیات علمی دانشگاه های؛ شیراز، تربیت مدرس، رازی کرمانشاه، یزد و علوم تحقیقات تهران انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو ابزار""بررسی اسناد"" و ""مصاحبه نیمه ساختار یافته"" استفاده گردید. با روش همسو سازی، اعتبارپذیری داده ها تایید شد. به منظور تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. پس از آن اقدام به کدگذاری داده ها برای شناخت عوامل، ملاک ها و نشانگرهای الگو گردید. سرانجام یافته اصلی پژوهش، طراحی مدل هویت حرفه ای اعضای هیات علمی با 5 مضمون فراگیر 1) زمینه ای 2) شخصی 3) فرهنگی اجتماعی 4) حرفه ای و 5) سیاسی اقتصادی بود. یافته های این مطالعه می تواند در سیاست گذاری در زمینه ارتقای هویت حرفه ای اعضای هیات علمی مورد توجه برنامه ریزان و مدیران آموزش عالی قرار گیرد.
نقش آسیب های هنجاری بر سرمایه روان شناختی و تعالی یابی: مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه آسیب های هنجاری (تعارض هنجاری، بیگانگی شغلی و بی هنجاری سازمانی) با سرمایه روان شناختی و تعالی یابی شغلی اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری پژوهش را کارکنان یک شرکت خصوصی در شهر تهران تشکیل دادند که از بین آن ها دویست و پنجاه و شش نفر به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تعارض هنجاری (مانریکو دی لارا و همکاران، 2009)، پرسشنامه بیگانگی شغلی (بانایی و ریسل، 2007)، پرسشنامه بی هنجاری سازمانی (مانریکودی لارا و رودریگز، 2007)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی (مک گی، 2011) و پرسشنامه تعالی یابی شغلی (تیمز و همکاران، 2012) بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگو سازی معادله ساختاری (SEM) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین تعالی یابی شغلی با سرمایه روان شناختی رابطه مثبت و معنادار ( 0/01>p) ، اما با بیگانگی شغلی و تعارض هنجاری رابطه منفی و معنادار (0/05>p) وجود دارد. سرمایه روان شناختی با بیگانگی شغلی ( 0/01>p) ، با تعارض هنجاری (0/05>p) و با بی هنجاری سازمانی ( 0/01>p) دارای رابطه منفی و معنادار است. نتایج مدل سازی معادله ساختاری و تحلیل واسطه ای نشان داد که سرمایه روان شناختی متغیر واسطه ای کامل در رابطه بیگانگی کاری و بی هنجاری سازمانی با تعالی یابی شغلی است.
رابطه ابعاد مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: تحقق مدیریت دانش در دانشگاه های کشور با توجه به شرایط و اقتضائات خاص این نهاد علمی از اهمیت ویژه ای نسبت به سایر سازمان ها و نهادهای جامعه برخوردار است. هدف این مطالعه، بررسی ارتباط ابعاد مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی بود.
ابزار و روش ها: این پژوهش توصیفی- تحلیلی در سال 1393 انجام شد و 127 نفر از مدرسان دانشگاه پیام نور در استان خراسان جنوبی به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش و پرسش نامه محقق ساخته عملکرد آموزشی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و آزمون T مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمرات مدیریت دانش و عملکرد آموزشی به ترتیب 31/31±33/324 و 85/13±22/65 به دست آمد. بین مدیریت دانش و ابعاد آن (خلق دانش، تسهیم دانش، به کارگیری دانش و ذخیره سازی دانش) با عملکرد آموزشی اساتید رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. بین میانگین نمرات مدیریت دانش و ابعاد آن براساس جنسیت تفاوت معنی دار وجود داشت، ولی بین میانگین نمرات عملکرد آموزشی اساتید براساس جنسیت تفاوت معنی دار نبود. همچنین بین میانگین نمرات متغیرهای مدیریت دانش و ابعاد آن و عملکرد آموزشی اساتید براساس مدرک تحصیلی تفاوت معنی دار وجود داشت، ولی براساس سابقه کار تفاوت معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: ابعاد مدیریت دانش علاوه بر افزایش عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی می تواند عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی را پیش بینی نماید.
رابطه رضایت شغلی با کیفیت زندگی و سازگاری در خانه در(پرسنل شیفت در گردش و ثابت) بیمارستان های شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
4-24
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رضایت شغلی با کیفیت زندگی و سازگاری درخانه کارکنان(شیفت در گردش وثابت) بیمارستان فوق تخصصی دنا شیراز انجام شد. روش پژوهش : نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان بیمارستان دنا، بیمارستان مادر و خدادوست شیراز در سال 1393 به تعداد 750 نفر مشخص گردید، که به صورت در دسترس 120 نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های رضایت شغلی(1951) ، کیفیت زندگی(1992) و سازگاری بل(1961) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان، و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده گردید. . یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که بین رضایت شغلی،با کیفیت زندگی و سازگاری در خانه کارکنان رابطه معنادار مثبت و مستقیم وجود دارد. ( P< ./05 ). همینطور بین سازگاری در خانه و کیفیت زندگی نیز رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد ( P< ./05 ) بین رضایت شغلی و کیفیت زندگی و سازگاری در خانه پرسنل شیفت در گردش و ثابت تفاوت معنادار یافت شد( P< ./05 ). نتیجه گیری: افزایش کیفیت زندگی و رضایت شغلی پرسنل بیمارستان به دلیل سرو کار داشتن با مسائل انسانی از اهمیت ویژه ای بر خوردار است و در این راستا در پژوهش های آینده می توان به تاثیر آموزش مهارت های مقابله با استرس شغلی و مهارت های سازگاری با محیط کار و خانه، پرداخته و تاثیر آنها را مورد بررسی قرار داد.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی تاثیر واقعیت درمانی گروهی بر بهبود بهزیستی روا ن شناختی زنان سرپرست خانوار با استفاده از طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش- پس آزمون و گروه گواه انجام گردید.
روش: برای اجرای این پژوهش ۳۰ زن سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهرستان ورامین را با استفاده از اصل نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف انتخاب و به تصادف به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش در ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای واقعیت درمانی گروهی بر مبنای الگوی گلاسر(۱۹۶۵) شرکت کرده و گروه شاهد به عنوان فهرست انتظار، در طی مدت مذکور هیچگونه مداخله رسمی که بر بهزیستی روانشناختی اثر داشته باشد را دریافت نکردند. به منظور سنجش متغیر وابسته از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف(۱۹۸۹) استفاده گردید. داده با استفاده از نرم افزار SPSS-۱۶ برای اجرای آزمون آماری تحلیل کوواریانس پردازش شد.
یافته ها: نتایج حاکی از وجود تقاوت معنادار در میانگین دو گروه به نفع گروه آزمایشی بود (P>۰.۰۱). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که واقعیت درمانی گروهی بر بهبود بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار تاثیر مثبت گذاشته است.
محتوایی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم بر کاهش تعارضات مادر - دختر نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۵۴
96-110
حوزههای تخصصی:
ارتباط والد- فرزندی، نقش مهمی در شکل گیری آرامش در محیط خانواده دارد. این پژوهش به منظور تعیین میزان اثربخشی آموزش محتوایی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم بر کاهش تعارضات مادر - دختر نوجوان انجام شد. روش تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی با سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل است. به این منظور به روش نمونه گیری خوشه ای، از بین نواحی شهری شهرستان اصفهان یک ناحیه و سپس به صورت تصادفی از بین مدارس آن ناحیه، یک مدرسه (دبیرستان دوره اول دخترانه)، انتخاب و سپس فراخوان داده شده است و دختران دارای تعارض با مادران خود انتخاب گشته اند. پس از انجام مصاحبه و مشخص شدن تعارض والد- فرزند، 32 نفر از بین افراد انتخاب شدند به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش ( گروه مادران، گروه دختران) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از «مقیاس تاکتیک های تعارض موری ای. اشتراس » استفاده شد و در دونوبت، قبل و بعد از آموزش محتوایی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم، پیش آزمون و پس آزمون بعمل آمد. در نهایت، داده های جمع آوری شده، به کمک تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش محنوایی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم بر کاهش تعارضات مادر - دختر نوجوان شرکت کنندگان در گروه های آزمایش تأثیر معنی داری داشت. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که ارائه محتوایی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم، شیوه مناسبی برای کاهش تعارضات مادر - دختر نوجوان است. از یافته های پژوهش، مدلی استنباطی از لحاظ محتوایی و براساس روابط کلامی میتنی بر قرآن کریم استخراج شد. (مجذور خی= 07/29؛ 00/0= P). (مجذور خی= 59/29؛ 00/0= P). .
مقایسه ی اثر بخشی زوج درمانی گروهی مبتنی بر رویکرد هیجان- مدار و واقعیت درمانی بر رضایت مندی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رضایت زناشویی شاخص مناسبی برای سنجش موفقیت در ازدواج است. افزایش این مولفه می تواند ثبات یک زندگی را به همراه داشته باشد. این پژوهش با هدف مقایسه ی اثربخشی زوج درمانی گروهی مبتنی بررویکرد هیجان مدار با واقعیت درمانی بر تغییر سطح رضایت مندی زناشویی زوجین شهر مشهد انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه ی تحقیق شامل کلیه ی زوجین شهر مشهد بود که در سال 1391 در فرهنگسرای کودک و آینده ثبت نام کرده بودند. از این جامعه 24 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به شیوه ی تصادفی در سه گروه 8 نفری گماشته شدند. داده ها توسط مقیاس رضایت مندی زناشویی انریچ جمع آوری شد. مداخلات از طریق دو رویکرد هیجان مدار به میزان 9 جلسه ی 2 ساعتی هفتگی و واقعیت درمانی به میزان 8 جلسه ی 2 ساعتی هفتگی اجرا شد. گروه کنترل در لیست انتظار بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از میانگین و انحراف معیار در سطح توصیفی و آزمون تحلیل کورایانس و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین افراد گروه های آزمایش و کنترل در متغیر رضایتمندی زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین افراد دو گروه آزمایش هیجان- مدار و واقعیت درمانی از لحاظ نمره ی رضایتمندی زناشویی تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد به هم پیوسته بودن اجزای روانی انسان (هیجان، شناخت، و رفتار) در یکسان بودن تأثیر این دو رویکرد بر رضایتمندی زناشویی تأثیر داشته است.
ارائه الگوی روابط علی جهت گیری هدف تحصیلی و درگیری شناختی: نقش واسطه ای هیجان های تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی روابط علی جهت گیری هدف تحصیلی و درگیری شناختی بر اساس نقش واسطه گری هیجان های تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی به روش تحلیل مسیر است. روش: نمونه آماری این پژوهش شامل 523 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور شیراز که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و به پرسشنامه هایی متشکل از درگیری شناختی وانگ و اسکالیس (2013)، خودکارآمدی تحصیلی میجلی و همکاران (2000)، جهت گیری هدف تحصیلی میدلتن و میگلی (1997) و هیجان های تحصیلی پکران (2005) پاسخ دادند. یافته ها: به طورکلی نتایج از اثرات غیرمستقیم مؤلفه های جهت گیری هدف تحصیلی بر درگیری شناختی دانشجویان اشاره دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده جهت گیری هدف تحصیلی و مؤلفه های آن از طریق واسطه گری ابعاد هیجان های تحصیلی بر درگیری شناختی تأثیرگذار بوده به طوری که اهداف تبحری از طریق هیجان های مثبت و درگیری تحصیلی اثر غیرمستقیم و مثبت و اهداف اجتنابی و عملکردی از طریق هیجان های منفی بر درگیری شناختی اثر غیرمستقیم و منفی است. کلیه متغیرهای مطرح در این پژوهش سی و یک درصد از تغییرات موجود در متغیر درگیری شناختی را تبیین می کنند.
فرسودگی شغلی پرستاران در بخش های روان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرسودگی شغلی، سندرمی شایع در میان پرستاران بخش روان پزشکی است و عدم توجه به آن منجر به افسردگی، رضایت شغلی پایین، عیب جویی، سرزنش کردن و فقدان همدلی نسبت به بیمار، کاهش عملکرد شغلی، افزایش مشکلات بین فردی و خانوادگی و بالاخره اختلال در امر مراقبت از بیماران می باشد، لذا هدف از این مطالعه درک تجارب پرستاران بخش روان پزشکی از فرسودگی شغلی در بیمارستان های روان پزشکی مشهد در سال 1392 بوده است.
روش کار: این یک مطالعه ی کیفی با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری است. شرکت کنندگان از میان پرستاران بخش های روان پزشکی بر اساس معیارهای پذیرش با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند (12 نفر). جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه های عمیق و بدون ساختار انجام و بر روی نوار ضبط و کلمه به کلمه بر روی کاغذ نوشته شد و سپس تحلیل اطلاعات به روش دیکلمن و همکاران (1989) صورت گرفت.
یافته ها: نتایج این مطالعه در قالب 3 درون مایه ی اصلی و 10 زیر درون مایه: 1- راه رفتن روی شیشه (خشونت، برخورد با رفتارها و کلام غیر معمول بیماران، برآوردن نیازهای جسمی و روانی بیماران و اقدامات ناخواسته)، 2- زندگی در تارعنکبوت (حجم بالای کار، عدم درک مدیران، کمبود کارکنان) و 3- وضوح تاریکی (نیاز مالی، مسئولیت زندگی، مشکلات خانوادگی) از تجربیات مشارکت کنندگان ارایه شد.
نتیجه گیری: بسیاری از نشانه ها وشرایط مختلف موثر بر فرسودگی شغلی موجود در این مطالعه نشان می دهد که مداخلات باید منحصر به فرد بوده و بر تمام زندگی فرد از جمله رفتار، زندگی اجتماعی و محل کار تاثیر بگذارد، هم چنین حمایت بیشتر مدیران نیز در پیشگیری از فرسودگی شغلی یک امر لازم است.
شناسایی شایستگیهای مورد نیاز مشاوران کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش های متنوع پیش روی کارآفرینان، لزوم پروش مشاورانی که دارای قابلیت های ویژه و شایستگیهای مورد نیاز برای ارائه خدمات مشاوره به کارآفرینان باشند را ایجاب می کند. توجه به قابلیت ها و شایستگی های کارآفرینانه ی آنان و ارتقای این شایستگی ها، به میزان چشم گیری بر موفقیت کسب وکار های کشور تأثیرگذار است. این تحقیق با هدف شناسایی ابعاد مختلف شایستگیهای مورد نیاز مشاوران کسب وکار انجام گرفت. روش انجام این پژوهش دارای رویکردی آمیخته بوده که روش گرد آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه با خبرگان و در بخش کمی نیز از ابزار پرسشنامه استفاده شده است.جامعه آماری شامل مشاوران کلیه شرکت های خدمات فنی مهندسی، شرکت های مشاور مهندسی و کلیه مشاوران مستقل در شهر تهران هستند. شیوه تجزیه تحلیل داده ها در بخش کیفی تحلیل محتوا و در بخش کمی بصورت توصیفی و مدل معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شایستگیهای «انگیزه بخشی، انرژی بخشی و امیدبخشی»، «محرمانه پنداشتن اطلاعات کارآفرینان و حفظ حقوق مالکیت فکری آنان»، «توانایی مربی گری، تسهیل گری و مدیریت بحث ها در کارگاه های آموزشی»، «هوشیاری نسبت به فرصت های جدید کاری»، «توانایی کسب اطمینان و اعتماد کارآفرینان»، «قدرت تجزیه و تحلیل مسائل»، «تخصص و دانش عمیق در یک صنعت یا بازار هدف»، «استفاده از ابزار شبکه سازی به منظور ایجاد و حفظ روابط حرفه ای»، «توانایی تهیه طرح کسب وکار» و «هوشیاری نسبت به آخرین روند ها و تغییرات محیط» شایستگیهایی هستند که دارای بیشترین اولویت مورد نیاز مشاوران کارآفرینی بوده و نیازمند توجه و تقویت ویژه ای می باشند.
اثر بخشی نظارت والدین بر میزان خطر پذیری نوجوانان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خطرپذیری و رفتارهای ناسازگار نگرانی والدین، روانشناسان، مدارس، پلیس و نهادهای متولی امور اجتماعی است. هزینه های ناشی از این رفتارهای پرخطر بسیار سنگین و گاه جبران ناپذیر است. از طرفی تحقیقات نشان از فزونی رفتارهای پرخطر در دوره نوجوانی دارد. مجموع این عوامل توجه محققان را به سمت عوامل محافظت کننده در برابر رفتارهای پرخطر و تمرکز آنان را بر دوره نوجوانی افزایش داده است. تحقیق حاضر نیز با هدف تعیین اثر بخشی نظارت والدین بر میزان خطرپذیری در نوجوانان انجام شد.
روش: بدین منظور 203 نوجوان پسر و دختر 18-11 سال به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ارزیابی متغیرهای مورد نظر تحقیق با استفاده از سه پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه محقق ساخته نظارت والدین و پرسشنامه خطرپذیری انجام شد. به جز نوجوانان که سه پرسشنامه مذکور را تکمیل نمودند، از والدین آنها نیز خواسته شد تا پرسشنامه نظارت والدین (فرم والدین) را تکمیل نمایند. داده ها پس از جمع آوری به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد رابطه منفی و معنی داری بین نظارت والدین (فرم والدین و نوجوان) با خطرپذیری وجود دارد. شرکت کنندگان پسر و دختر از نظر میزان خطرپذیری تفاوت معنی داری نداشتند، اما در خرده مقیاس های مصرف مواد، نوشیدن الکل و رابطه جنسی پسران میانگین بالاتری داشتند.
نتیجه گیری: در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد که سازه نظارت والدین که تاثیر محافظت کننده آن در مطالعات متعدد خارجی و مطالعات بسیار معدود داخلی اثبات شده ، می تواند در کاهش و پیش گیری از رفتارهای پرخطر موثر باشد.
پیش بینی سلامت روانی بر مبنای شفقت خود، هویت و خودشناسی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شفقت خود، هویت و خودشناسی در سلامت روان دانشجویان انجام شد. روش: پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه ی آماری پژوهش شامل 375 (208 دختر و 167 پسر) دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی در مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در سه گروه فنی و مهندسی، علوم انسانی و علوم پایه بود که به شیوه نمونه گیری طبقه ای بر اساس جدول مورگان انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه فهرست نشانگان هاپکینز (2002)، شفقت خود (2003)، هویت (2003) و خودشناسی انسجامی (2008) بوده است. داده های به دست آمده با روش های آماری تی مستقل برای مقایسه دو گروه، ماتریس همبستگی و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین شفقت خود، هویت و خودشناسی با سلامت روانی رابطه منفی معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که مقیاس شفقت خود (001/0P<)، مقیاس هویت (001/0P<) و مقیاس خودشناسی (05/0P<) قادر به پیش بینی متغیر سلامت روان می باشند. همچنین بین سلامت روان، شفقت خود، هویت و خودشناسی در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری به دست آمد (01/0P<). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که به هر میزان که فرد از سلامت روان بالاتری برخوردار باشد به همان میزان از شفقت خود، هویت و خودشناسی بیشتری برخوردار است.
اثربخشی آموزش راهبردهای درمان پردازشی-تجربه ای(هیجان مدار) بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دختر دبیرستان های شهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای درمان پردازشی-تجربه ای/ هیجان مدار (PE-EFT) بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دختر پرداخته است.درمان هیجان مدار یک درمان التقاطی است که از تلفیق درمان های فردمدار، گشتالت و درمان تجربه ای و توسط لسلی گرینبرگ، رابرت الیوت و سوزان جانسون ابداع شده است.تحقیقات EFT نشان می دهد که انسانها دو سیستم پردازش اطلاعات دارند : سیستم منطقی و سیستم تجربه ای. نمونه آماری این پژوهش شامل 70نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانهای شهر تهران می باشند که بصورت تصادفی خوشه ای انتخاب و به دو گروه 35 نفره آزمایش و گواه اختصاص یافتند. گروه آزمایش در طی 8 جلسه مداخلات آموزشی PE-EFT را دریافت کرد.ابزار پژوهش پرسشنامه اضطراب امتحان اهواز است. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق آزمون T و تحلیل کواریانس نشان داد که فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه آموزش راهبردهای درمان پردازشی-تجربه ای/ هیجان مدار (PE-EFT) بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دختر مؤثر است با احتمال 99% تأیید شد.
بررسی رابطه بین ادراک سیاست های سازمانی با خودکارآمدی شغلی و دلبستگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ادراک سیاست های سازمانی با خودکارآمدی شغلی و دلبستگی شغلی در بین مدرسان دانشگاه پیام نور شهرستان بوکان است . روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است، که با هدف شناخت و بررسی متغیرهای انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه ی اساتید هیات علمی و مدعو دانشگاه پیام نور شهرستان بوکان در سال تحصیلی 1393 است که حجم کامل آن برابر 195 نفر است از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 113 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد درک از سیاست سازمانی مقیاس کاچمر و کارلسون، مقیاس خودکارآمدی در تصمیم گیری شغلی بتز و همکاران و پرسشنامه ابعاد دلبستگی شغلی توماس لاداهل وکنجر استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از دو سطح توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد و...) و استنباطی (آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون تک متغیره) استفاده گردید. نتایج نشان داد بین متغیرهای ادراک سیاست های سازمانی و خودکارآمدی شغلی در سطح 01/0 رابطه منفی و معنی دار وجود دارد و نتایج رگرسیون حاکی از آن است که ادراک سیاست های سازمانی 22 درصد از واریانس خودکارآمدی شغلی را تبیین می نمایند. هم چنین بین ادراک سیاست های سازمانی و دلبستگی شغلی نیز در سطح 01/0 رابطه منفی و معنی دار است و نتایج رگرسیون نیز نشان داد که ادراک سیاست های سازمانی به تنهایی 12 درصد از واریانس در دلبستگی شغلی را تبیین می نمایند.
مقایسه اثربخشی رویکردهای سنتی، مدرن و فرامدرن مشاوره مسیر شغلی بر افزایش انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه اثربخشی رویکرد سنتی، مدرن و فرامدرن مشاوره مسیر شغلی بر انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان دانشگاه اصفهان است. بدین منظور ابتدا از بین دانشکده های مختلف دانشگاه اصفهان به صورت تصادفی خوشه ای چهارگروه انتخاب شده و در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل پانزده نفری به صورت تصادفی قرار گرفتند. افراد گروه های آزمایش هشت جلسه یک ساعته آموزش مشاوره مسیر شغلی بر مبنای رویکردهای سنتی، مدرن و فرامدرن دریافت کردند. ابزاری که در این پژوهش به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد پرسش نامه انطباق پذیری محقق ساخته بود که شامل پنج خرده مقیاس دغدغه، تسلط، کنجکاوی، اعتماد و تعهد است. به منظور تحلیل داده ها از شاخص های میانگین و انحراف معیار و جهت آزمون فرضیه ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. براساس این نتایج، بین چهارگروه در حیطه انطباق پذیری مسیر شغلی تفاوت معنی داری 000/0>p وجود دارد. به عبارت دیگر، می توان گفت، تفاوت بین نمرات چهارگروه، بیان کننده ی این مطلب است که مداخله های سنتی، مدرن و فرامدرن مشاوره مسیر شغلی بر افزایش انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان تاثیر داشته است. در این بین تاثیر رویکرد مدرن و فرامدرن بر انطباق پذیری مسیر شغلی بیشتر از رویکرد سنتی بوده است. اما بین دو روش مدرن و فرامدرن تفاوت معناداری مشاهده نشده است.
بررسی اثرعلّی مشارکت در تصمیم گیری بر تعهد و رضایت شغلی: آزمون نقش میانجی ویژگی های شغلی و عملکرد در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثر علّی مشارکت در تصمیم گیری بر تعهد و رضایت شغلی با آزمون نقش میانجی ویژگی های شغلی و عملکرد به اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش، کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه ارومیه بالغ بر 450 نفر بودند که از این میان 213 نفر با شیوه تصادفی طبقه ای نسبی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه مشارکت در تصمیم گیری مارکولین و مشانکو (1990)، پرسش نامه تعهد سازمانی بالفور و وکسلر (1996)، پرسش نامه رضایت شغلی برایفیلد و روث (1951)، پرسش نامه ویژگی های شغلی هاکمن و اولدهام (1975)، پرسش نامه عملکرد شغلی ویلیام و اندرسون (1991) بودند. در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها و بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین مشارکت با ویژگی های شغلی و عملکرد و بین ویژگی های شغلی و عملکرد با تعهد و رضایت رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد امّا بین مشارکت با تعهد رابطه وجود ندارد که با میانجیگری ویژگی شغلی، مشارکت اثر غیرمستقیم و مثبتی روی تعهد سازمانی اعضای هیأت علمی دارد. به عبارتی افراد با احساس مشارکت در تصمیم گیری بالا در شرایط احساس ویژگی های شغلی بالا از خود تعهد بالایی را نشان می دهند.
تأثیر گرایش ها آسیب زای عاطفی با جنس مخالف در پسران بر عملکرد تحصیلی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر گرایش ها آسیب زای عاطفی دانش آموزان پسر (پایه ی اول دبیرستان) با جنس مخالف برافت تحصیلی آن ها هست. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پایه ی اول دبیرستان های پسر شهر مرند در سال 93- 1392 است که از این جامعه آماری تعداد 60 نفر (30 نفر بدون گرایش عاطفی و 30 نفر دارای گرایش عاطفی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در پژوهش شرکت داده شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع علّی- مقایسه ای (پس رویدادی) هست. ابزار جمع آوری داده ها شامل؛ معدل (پیشرفت تحصیلی) دانش آموزان در دروس ریاضی، زبان انگلیسی و علوم زیستی و بهداشت و پرونده های مشاوره ای بوده است که از طریق دفتر مشاوره تهیه شده است. برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از روش های آمار توصیفی (درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی t مستقل جهت مقایسه گروه ها استفاده شده است. نتایج حاصله از تحقیق نشان داد؛ میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای گرایش عاطفی (1/27) کمتر از میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی (7/54) دانش آموزانی است که دارای گرایش عاطفی به جنس مخالف ندارند. درعین حال هرچقدر گرایش ها آسیب زای عاطفی دانش آموزان پسر (پایه ی اول دبیرستان) با جنس مخالف بیشتر بوده بر افت تحصیلی آن ها (در دروس ریاضی، علوم زیستی و بهداشت و زبان انگلیسی) افزوده شده است.
نقش تعدیل کننده رفتارهای انحرافی در رابطه بین استرس شغلی و امنیت روانشناختی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای انحرافی در اغلب شرایط برای افراد و سازمان ها زیان بار هستند. با این حال در سطح فردی این رفتارها می توانند در پاسخ به استرس شغلی به عنوان رفتارهای جبرانی در نظر گرفته شوند. این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کننده رفتارهای انحرافی در رابطه بین استرس شغلی و امنیت روانشناختی ادراک شده و مقایسه این روابط در دو سازمان مستقل صنعتی و اداری اجرا شد. از میان کارکنان دو سازمان در اصفهان به ترتیب 204 و 277 نفر انتخاب شدند و به پرسشنامه های رفتار های انحرافی (DBQ)، استرس شغلی (JSQ) و امنیت روانشناختی ادراک شده (PPS) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین استرس شغلی و امنیت روانشناختی ادراک شده رابطه منفی معنادار و بین استرس شغلی با رفتارهای انحرافی معطوف به افراد و سازمان رابطه مثبت معنادار وجود دارد. هم چنین نتایج نشان داد که رفتارهای انحرافی، رابطه استرس شغلی را با امنیت روانشناختی ادراک شده تعدیل می کند؛ به این معنا که وقتی رفتارهای انحرافی معطوف به افراد و سازمان بالا است، بین استرس شغلی و امنیت روانشناختی ادراک شده رابطه معنادار وجود ندارد، اما زمانی که رفتارهای انحرافی معطوف به افراد و سازمان پایین است، بین استرس شغلی و امنیت روانشناختی ادراک شده رابطه منفی معنادار وجود دارد. در مجموع نتایج این پژوهش نشان می دهد که با وجود برخی تفاوت ها در دو مجموعه اداری و صنعتی مورد بررسی در پژوهش حاضر، رفتارهای انحرافی معطوف به افراد و سازمان می توانند به عنوان یک عامل جبرانی در رابطه بین استرس شغلی و امنیت روانشناختی ادراک شده عمل کنند.
بررسی و مقایسه کیفیت تصور از خدا در بیماران مضطرب و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ بهار ۱۳۹۴ شماره ۵۳
26-52
حوزههای تخصصی:
تاریخ دریافت: 21/2/93 _ تاریخ پذیرش: 18/11/93 این پژوهش به منظور بررسی کیفیت تصور از خدا در بیماران مضطرب و افراد سالم ومقایسه آنها انجام شد. این مطالعه یک پژوهش کیفی بود که با استفاده از مصاحبه عمیق در 17 بیمار (12 زن و 5 مرد) مراجعه کننده به کلینیک روانپزشکی بیمارستان امام خمینی تهران که تشخیص اضطراب فراگیر دریافت نموده بودند و10 فرد سالم از بین فرهنگیان ناحیه 3 تهران (7 مرد و 3 زن که در مصاحبه بالینی تشخیص اختلال روانی دریافت نکرده بودند) انجام شد. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب و برای تحلیل داده ها از تئوری زمینه ای و تحلیل تِماتیک [5] استفاده شد. نتایج تحلیل مصاحبه ها نشان داد بین تصور از خدای افراد سالم و مضطرب تفاوت زیادی وجود دارد؛ تصور غالب بیماران مضطرب از خدا، منفی و شامل مقوله های خدای ترسناک، غیر قابل اعتماد، بی محبت و غیر قابل دسترس بود، در حالی که تصور غالب افراد سالم از خدا مثبت و شامل مقوله های خدای قابل اعتماد و امنیت بخش، بخشنده و پذیرا، دارای رحمت و عطوفت، و خدای حکیم بود.