فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی نظام ارزش شناسی دینی در گفتگوهای درون شخصی زوجین مذهبی برخوردار از رضایت زناشویی بالا.
روش: مطالعه حاضر از نوع پژوهش های کیفی بود که با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته در ۱۱ زوج مذهبی (مسلمان) برخوردار از سازگاری زناشویی بالا انجام گرفت. این زوجین به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که پاسخ های شرکت کنندگان به حالت اشباع برسد. تحلیل داده های حال از مصاحبه ها هم با استفاده از شیوه کیفی نظریه زمینه ای انجام شد.
یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها نشان داد که نظام ارزش شناسی دینی زوجین شامل ارزش های مذهبی خاصی بود که با ادارک زوجین از مقدس بودن ازدواجشان و ادراک آنها از برخورداری از رحمت خداوند در زندگی زناشویی ارتباط متقابل داشت و هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم از طریق افزایش تعهد زناشویی، منجر به افزایش رضایت زناشویی آنها می شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که نظام ارزش شناسی دینی از طریق فرآیندهایی می تواند به پیامدهای مثبتی در زندگی زناشویی زوجین مذهبی منجر شود. این فرآیندها در مدل مفهومی که از نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه های زوجین بدست آمد نشان داده شد.
حیطه های تعارض و استراتژی های حل آن در زوجین رضایتمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه : حل تعارض سازنده می تواند منجر به نتایجی همچون رضایت زناشویی، تقویت رابطه و بهزیستی گردد. هدف این مطالعه کاوش حوزه های تعارض زوجین رضایتمند ایرانی و راهبردهای حل تعارض این زوجین است.
روش:10 زوج رضایتمند ایرانی در این پژوهش شرکت کردند، آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل محتوای قراردادی به منظور استخراج مضامین و خرده مضامین این مطالعه استفاده شد.
یافته ها: سه مضمون همراه با خرده مضامینش به دست آمد که عبارت اند از:1) تعارض های متفاوت در مراحل مختلف ازدواج(تعارضهای مرحله پیش از ازدواج، مرحله نامزدی، مرحله اولیه ازدواج و مرحله ثانویه ازدواج)، 2) نقش خانواده ها در تعارض ها( خانواده ها به عنوان منبع حمایتی، کمرنگ شدن نقش خانواده ها به مرور زمان)، 3) راهبردهای سازنده برای حل تعارض های زن و شوهری و خانوادگی (روشن سازی، حمایت از همسر و منظومه زن وشوهری، سازگاری، جبران، افزایش استقلال، آرام بخشی، بهره گیری از منابع حمایتی).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که تعارض ها و راهبردهایی که زوجین رضایتمند برای حل تعارض ها استفاده می کنند مبتنی بر فرهنگ هستند و نیاز بیشتری به مطالعات حساس به فرهنگ و ایجاد برنامه های مداخله ای مبتنی بر این مطالعات وجود دارد.
بررسی رابطه بین حالت های مثبت روان شناختی با رضایتمندی شغلی در مدرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین حالت های مثبت روان شناختی با رضایتمندی شغلی در مدرسان مراکز وابسته به موسسه آموزش عالی علمی – کاربردی جهاد دانشگاهی استان تهران انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه ی مدرسان مراکز وابسته به موسسه آموزش عالی علمی – کاربردی جهاد دانشگاهی استان تهران در سال تحصیلی 93-1394 است که حجم کامل آن برابر210 نفر است از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 118(50 زن و 68 مرد) نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها عبارت اند از: پرسش نامه حالت های مثبت روان شناختی رجایی و همکاران و پرسش نامه رضایت شغلی هستند. تحلیل آماری با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و آنالیز واریانس چندمتغیره در نرم افزار spss صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین حالت های مثبت روان شناختی و رضایتمندی شغلی رابطه معنی دار مثبت (01/0 ≥P) وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد، بین مولفه های حالت های مثبت روان شناختی و رضایتمندی شغلی نیز رابطه معنی دار مثبت (01/0 ≥P) وجود دارد و مولفه های حالت های مثبت روان شناختی 66 درصد از واریانس رضایتمندی شغلی را تبیین می نمایند. هم چنین نتایج آنالیز واریانس چندمتغیره نشان داد، بین نمرات زنان و مردان در مولفه های حالت های مثبت روان شناختی تفاوت وجود ندارد اما بین نمرات دو گروه در رضایتمندی شغلی تفاوت معنی دار (01/0 ≥P) وجود دارد. عواطف مثبت یکی از عوامل موثر در رضایت شغلی است، پیشنهاد می گردد که توجه به عواطف مثبت به عنوان یکی از راهکاراهای افزایش رضایتمندی شغلی در سازمان ها و موسسات به کار رود.
نقش تعدیل کننده ی ذهن آگاهی در رابطه ی بین سبک های دلبستگی عاشقانه و کیفیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ بهار ۱۳۹۴ شماره ۵۳
4-26
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کننده ی ذهن آگاهی در رابطه ی بین سبک های دلبستگی عاشقانه و کیفیت زناشویی در زنان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. 207 زن دانشجوی متأهل به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه ی شیوه های رفتاری، مقیاس آگاهی از تمرکز و شاخص کیفیت زناشویی را تکمیل نمودند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که ارتباط مثبت و معنی دار بین سبک دلبستگی ایمن با کیفیت زناشویی وجود دارد، و ارتباط منفی و معنی دار بین سبک دلبستگی پریشان و گسسته با کیفیت زناشویی وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد ذهن آگاهی رابطه ی بین سبک های دلبستگی ایمن، پریشان و گسسته با کیفیت زناشویی را تعدیل می کند.
بررسی رابطه مهارت های ارتباطی با صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ساختاری مهارت های ارتباطی با صمیمیت زناشویی در زوجین شهر اصفهان بود. پژوهش از نوع همبستگی چندگانه و نمونه شامل 400 زن و شوهر (200 زوج) بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین زوجین شهر اصفهان در نیمه اول سال 1392 انتخاب شدند. نمره های آزمودنی ها به صورت جمع نمره زن و شوهر در نظر گرفته شد. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های صمیمیت زناشویی اولیاء (1385) و مهارت های ارتباطی کوئین دام (2001) استفاده شد. داده ها به وسیله همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده از همبستگی نشان داد که بین نمره های مهارت های ارتباطی با صمیمیت زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین پنج مهارت ارتباطی، چهار مهارت درک پیام، کنترل عواطف، قاطعیت در کلام و بینش نسبت به فرایند ارتباط توانستند صمیمیت زناشویی را پیش بینی کنند. همچنین، مدل معادله ساختاری مهارت های ارتباطی با صمیمیت زناشویی نشان داد که مهارت های ارتباطی 46/0 صمیمیت زناشویی را تبیین کردند. شاخص های نیکویی برازش IFI،NFI ، CFI و TLI این مدل بالاتر از 9/0 و قابل قبول است؛ اما مقدار شاخص RFI کمتر از 9/0 و غیرقابل قبول است. شاخص RMSEA نیز دارای مقدار قابل قبول 7/0 است که نشانه برازش مناسب مدل است. در نهایت، مدل ارائه شده، از برازش مناسبی با داده های جمع آوری شده در این پژوهش برخوردار بود.
بررسی نقش تعدیل گر حمایت اجتماعی و ارتباط آن با استرس و رضایت شغلی کارکنان منطقه ی فراساحلی پارس جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین استرس و رضایت شغلی با حمایت اجتماعی در کارکنان منطقه ی فراساحلی پارس جنوبی است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و کاربردی است. نمونه پژوهش 120 نفر از جامعه ی 2000 نفری کارکنان شرکت ملی گاز ایران در چند فاز منطقه ی پارس جنوبی بودند که به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های اطلاعات فردی و شغلی- حرفه ای، استرس شغلی، رضایت شغلی و حمایت اجتماعی بودند. از آزمون های: t تک گروهی و دو گروه همبسته و کروسکال واریس برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد میزان «استرس شغلی»، «رضایت شغلی» و «حمایت اجتماعی» کارکنان پایین تر از حد متوسط است. استرس با رضایت شغلی ارتباط معنادار و منفی و با حمایت اجتماعی ارتباط مثبت و معنادار دارد. ارتباط معناداری بین رضایت شغلی و حمایت اجتماعی یافت نشد. میزان «استرس شغلی» و «حمایت اجتماعی» از طریق «سن، سابقه خدمت و اضافه کاری ماهانه» قابل پیش بینی است. تفاوت معنا داری در میزان «استرس شغلی» مردان و زنان؛ هم چنین در میزان «استرس شغلی»، «رضایت شغلی» و «حمایت اجتماعی» کارکنان مجرد و متأهل با ارجحیت کارکنان مجرد مشاهده شد. نتایج نشان داد پایین بودن میزان استرس نشان دهنده ی کم بودن انگیزه ی کارکنان در ارتباط با کار است. فقدان ارتباط معنادار بین رضایت شغلی و حمایت اجتماعی بیان گر تأثیر کم رضایت شغلی از زیرمقیاس هایی تحت پوشش حمایت اجتماعی در مقایسه با سایر عوامل است. رابطه ی مثبت بین استرس و حمایت اجتماعی، مدیران را ملزم به اتخاذ راهکارهایی جهت افزایش حمایت اجتماعی و افزایش انگیزه، می کند.
آسیب پذیری های بادوام و دلزدگی زناشویی در بین زوجین متقاضی طلاق: نقش میانجی رویدادهای استرس زا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم آسیب پذیری های بادوام از طریق رویدادهای استرس زا بر دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش: نمونه پژوهشی شامل 200 نفر از افرادی بود که با روش نمونه گیری سرشماری از بین متقاضیان طلاق شهرستان اردبیل انتخاب شدند و پرسشنامه های دلزدگی زناشویی پاینز (CBM)، خرده مقیاس روان رنجورخویی از پرسشنامه شخصیتی نئو، مقیاس خانواده اصلی (FOS)، پرسشنامه باورهای ارتباطی (RBT) و پرسشنامه تغییرات اخیر زندگی (RLCQ) را تکمیل کردند. یافته ها: تحلیل داده ها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) انجام شد. برازش مدل پیشنهادی بعد از اصلاح مورد تأیید قرار گرفت و نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که مسیرهای مستقیم روان رنجورخویی و باورهای ارتباطی به دلزدگی زناشویی معنی دار بودند. به منظور بررسی اثرات غیرمستقیم از روش بوت استراپ استفاده شد و نتایج نشان داد رویدادهای استرس زا در ارتباط بین روان رنجورخویی و دلزدگی زناشویی به صورت جزئی و در ارتباط بین خانواده اصلی با دلزدگی زناشویی به صورت کلی میانجی گری می کند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که آسیب پذیری های بادوام زوجین به تنهایی یا به همراه رویدادهای استرس زا می تواند در دلزدگی زناشویی زوجین در طول زندگی نقش داشته باشد و همچنین این یافته می تواند در فرایند مشاوره پیش از ازدواج و درمان زناشویی به متخصصان مربوطه یاری رساند#,
اثربخشی برنامه غنی سازی مبتنی بر امیدواری در سازش یافتگی و تعهد زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه غنی سازی مبتنی بر امیدواری بر میزان سازش یافتگی و تعهد زناشویی زنان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. بدین منظور 16 نفر از زنان ساکن منطقه 6 تهران به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با بهره مندی از گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. نخست هر دو گروه با بکار بستن پرسشنامه های سازش یافتگی زناشویی اسپنیر (1976) و تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) مورد پیش آزمون قرار گرفتند. سپس، گروه آزمایش 5 جلسه در برنامه غنی سازی زناشویی مبتنی بر امیدواری نهاده شد، درحالی که گروه گواه در فهرست انتظار قرار داشت. پس از پایان جلسات از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. از برای نبود برقراری مفروضه های تحلیل کوواریانس برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج برآمده از تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که میان گروه آزمایش و گواه در میزان سازش یافتگی زناشویی، تعهد شخصی و تعهد ساختاری تفاوت معنی داری وجود دارد و برنامه غنی سازی مبتنی بر امیدواری بر این متغیرها اثرگذار بوده است؛ ولی اختلاف معنی داری در متغیر تعهد اخلاقی مشاهده نشد. یافته ها نشان گر از این است که برنامه غنی سازی ازدواج مبتنی بر امیدواری که روشی کوتاه مدت و مقرون به صرفه است می تواند یک روش مداخله ای درخور برای افزایش سازش یافتگی و تعهد زناشویی و غنی سازی روابط زوجی باشد.
بررسی اثر تشویق بر افزایش احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان مقطع متوسطه منطقه 14 تهران درسال تحصیلی 94 – 1393(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: از پژوهش حاضربررسی اثر تشویق بر افزایش احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان مقطع متوسطه بوده است. روش: جامعه آماری عبارت است از کلیه دانش آموزان پایه دوم مقطع متوسطه منطقه 14 آموزش و پرورش شهرتهران که درسال تحصیلی 94 – 1393 مشغول تحصیل بوده اند.روش نمونه گیری درپژوهش حاضر، به شیوه تصادفی خوشه ای انجام شده وحجم نمونه تعداد 211 نفراز 8 دبیرستان بوده است. ابزارگردآوری داده ها برای سنجش احساس تعلق به مدرسه عبارت از پرسشنامه بری، بتی ووات و روش پژوهش شبه آزمایشی بوده است. روایی این پرسشنامه به وسیله ی متخصصان موضوعی مورد تأیید قرارگرفته واعتبار این پرسشنامه در گروه نمونه نیزازطریق آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد. روش آماری مورد استفاده آزمون کلموگروف – اسمیرنوف و آزمون t وابسته و آزمون غیر پارامتری ویلکاکسون باکمک نرم افزارSPSS22 بوده است. یافته ها: نتایج پژوهش حاضرنشان می دهد که احساس تعلق به مدرسه و مؤلفه های مرتبط به آن شامل تعامل معلم دانش آموز، مشارکت در اجتماع، احساس رعایت عدالت و احترام درمدرسه، احساس مثبت نسبت به مدرسه، ارتباط فرد با مدرسه و مشارکت، در اثر تشویق افزایش یافته است.
جایگاه ثروت و زیبایی در انتخاب همسر از نگاه اسلام و ارتباط آن با رضامندی زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، درصدد بررسی نگاه اسلام به دو مقوله ثروت و زیبایی در انتخاب همسر و ارتباط آنها با رضامندی زناشویی است. بدین منظور، جایگاه ثروت و زیبایی میان ملاک های انتخاب همسر از دیدگاه منابع اسلامی، با روش نظری- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. سپس، به بررسی و پیش بینی رابطه متغیرهای پژوهش، به شیوه توصیفی از نوع همبستگی - رگرسیون پرداخته شد. بدین منظور، 273 نفر از میان 750 معلم شهرستان قم در سال تحصیلی 91-92، به روش ترکیبی خوشه ای- طبقه ای انتخاب شده اند و برای سنجش از پرسش نامه رضامندی زناشویی جدیری و جان بزرگی و سیاهه معیارهای انتخاب همسر (محقق ساخته) استفاده شد. برای محاسبات نیز آزمونt و آزمون همبستگی به کمک نرم افزار SPSS21 انجام شد. یافته ها نشان داد که دین اسلام به ثروت و زیبایی در انتخاب همسر توجه دارد، ولی ایمان، اخلاق و فرزندآوری در این زمینه از اولویت برخوردارند. همچنین ارتباطی میان اولویت دادن به ثروت و زیبایی و رضامندی زناشویی در شش سال اول زندگی وجود ندارد (05p>/ ).
بررسی نقش پیش بینی کنندگی معنای زندگی در افسردگی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم معنای زندگی در پیش بینی افسردگی یک نمونه غیربالینی انجام شد. روش: در یک مطالعه توصیفی 250 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی به پرسشنامه های معنای زندگی (استیگر، 2006)، افسردگی بک (1961) و پرسشنامه متغیرهای جمعیت شناختی پاسخ دادند. داده های پژوهش به کمک شاخص های توصیفی، آزمون تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نشان دهنده آن است که بین وجودمعنادرزندگی و افسردگی رابطه منفی معناداری وجود دارد (001/0> P)؛ همچنین نتایج حاصل از الگوی رگرسیون گام به گام نشان دهنده آن است که عدم وجود معنادر زندگی و جنسیت در دو گام 36% از واریانس افسردگی را پیش بینی می کند (001/0P<). نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که وجود معنا در زندگی از سازه های مهمی محسوب می شود که توان پیش بینی و تبیین بخشی از تغییرات افسردگی را به طور معنادار دارد.
اثربخشی آموزش مهارت های پیش از ازدواج و مهارت های زندگی بر ملاک های همسرگزینی و هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت های پیش از ازدواج و مهارت های زندگی بر بهبود ملاک های همسرگزینی و هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بود. نمونه پژوهش شامل80 نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بود که28 نفر آنها پسر و 52 نفر دختر بودند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. شرکت کنندگان به مدت 16 ساعت تحت آموزش مهارت های پیش از ازدواج و مهارت های زندگی قرار گرفتند.آزمودنی ها در ابتدا و انتهای دوره آموزشی، به پرسشنامه های هوش هیجانی بار-اون و ملاک های همسرگزینی پاسخ دادند. نتایج بدست آمده از تحلیل داده ها بیانگر این است که نه تنها بین هوش هیجانی و ملاک های محتوایی و فرایندی انتخاب همسر دانشجویان همبستگی مثبت وجود دارد بلکه آموزش های ارائه شده بر افزایش هوش هیجانی مؤثر بوده است (01/0p
تاثیرآموزش سرمایه روان شناختی مدیران بر افزایش اشتیاق شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تأثیر آموزش مؤلفه های سرمایه روان شناختی به مدیران، بر افزایش اشتیاق شغلی کارکنان بود. پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه موردبررسی شامل 100 مدیر میانی در دو شرکت صنعتی بودند که تعداد 42 نفر از آنان با روش تصادفی انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (به طور تصادفی) تخصیص یافتند. به منظور بررسی تأثیر مداخله آزمایشی از میان کارکنان زیرمجموعه هر مدیر 2 تا 3 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران و پرسشنامه اشتیاق شغلی گالوپ استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش بین دو گروه کنترل و آزمایش، از حیث مؤلفه نیازهای اساسی و حمایت مدیریت تفاوت معناداری وجود داشت (0/05). اما در مؤلفه های کارگروهی و فرصت های پیشرفت تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان می دهد آموزش سرمایه روان شناختی به مدیران باعث افزایش اشتیاق شغلی کارکنان می گردد.
اثر بخشی آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر تعهد زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثر بخشی آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر تعهد زوجین.
روش: این پژوهش به روش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه ی آماری کلیه ی زوجین شهر بندر عباس می باشد.نمونه ی پژوهش شامل ۲۰زوج درگروه آزمایش و ۲۰ زوج در گروه کنترل است که از بین ۹۷ زوجی که از میان ۱۸۵ زوج ثبت نام کننده، نمره پایینی در پرسشنامه مولفه های عشق اخذ کرده بودند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. پرسش نامه عشق مثلثی یا مولفه های عشق( استرنبرگ) به همراه اطلاعات دموگرافی آزمودنی ها جهت گردآوری داده ها استفاده گردید .داده ها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل کوواریانس و T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر افزایش میزان تعهد زن و مرد اثر مثبت و معنادار داشته است. معناداری تفاوت میانگین زن و مرد با استفاده از آزمون T مستقل رد شده و نتیجه حاصل آنکه آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر افزایش میزان تعهد زوجین تاثیر معنادار و مثبت دارد.
بررسی تأثیر آموزش گروهی هوش هیجانی بر قابلیت استخدام دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش گروهی هوش هیجانی بر قابلیت استخدام در دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایش با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان بوده که در سال1392-1391 مشغول تحصیل بوده اند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری داوطلبانه استفاده شد که در نتیجه 36 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. اعضاء آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای در جلسات آموزش هوش هیجانی شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه قابلیت استخدام موسوی (1392) بود. جهت تحلیل داده ها، تحلیل کوواریانس مورد استفاده قرار گرفت و یافته های زیر حاصل شد. آموزش هوش هیجانی بر نمره کلی قابلیت استخدام تاثیر داشته است (03/0>P). آموزش هوش هیجانی بر ابعاد اصلی هویت مسیر شغلی (0005/0>P)، سرمایه انسانی (004/0>P) و انطباق پذیری شخصی (0005/0>P) تاثیر داشته است. ولی آموزش هوش هیجانی بر بعد سرمایه اجتماعی تاثیر نداشته است.
رابطه عمل به باورهای دینی و سرمایه اجتماعی با وضیعت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه سرمایه اجتماعی و عمل به باورهای دینی با وضیعت تحصیلی دانش آموزان بود. روش تحقیق از نوع همبستگی و نمونه مورد مطالعه، تعداد 145 نفر از دانش آموزن مقطع متوسطه در شهر صائین قلعه بودند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های سرمایه اجتماعی و عمل به باورهای دینی بر روی آنها اجرا شدند. برای اندازه گیری وضیعت تحصیلی، از معدل تحصیلی دانش آموزان استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین عمل به باورهای دینی و وضیعت تحصیلی دانش آموزان و نیز بین سرمایه اجتماعی و وضیعت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین نتیجه تحقیق نشان داد که 37 درصد از تغییرات (واریانس) متغیر وضیعت تحصیلی توسط دو متغیر عمل به باورهای دینی و سرمایه اجتماعی توضیح داده می شود و 63 درصد نیز وضیعت تحصیلی به تغییرات سایر متغیرها و عوامل است.
اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر افزایش خودکارآمدی و بهبود خودپنداره دانش آموزان کم پیشرفت مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی در افزایش خودکارآمدی و بهبود خودپنداره دانش آموزان کم پیشرفت بود. بدین منظور در چارچوب روش پژوهشی نیمه-آزمایشی 32نفر به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانش آموزان پسر سال اول متوسطه ناحیه یک شهر ارومیه به عنوان دانش آموزان کم پیشرفت انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی (16نفر) و گروه کنترل (16 نفر) تقسیم شدند. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بوده است. شرکت کنندگان قبل از شروع مداخله و دو هفته بعد از آخرین جلسه مداخله پرسشنامه های خودکارآمدی شی رر (1983) و خودپنداره راجرز (1951)را تکمیل کردند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه مصاحبه انگیزشی به مدت 5 جلسه، هر جلسه به مدت 75 دقیقه و دو بار در هفته برای گروه مصاحبه انگیزشی اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که خودکارآمدی و خودپنداره شرکت کنندگان پس از مصاحبه انگیزشی بهبود و ارتقاء معناداری یافتند. درزمینه کار با دانش آموزان کم پیشرفت، مصاحبه انگیزشی با توجه به ماهیّت آن به مثابه یک سبک مشاوره ای بسیار کارا و نویدبخش به نظر می رسد و می توان از این روش در کاهش افت تحصیلی دانش آموزان که با مشکل آموزشی مواجه شده اند بهره جست.
بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و انواع جهت گیری هدف با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و شناسایی سهم هر یک از متغیر های انواع جهت گیری هدف و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. پژوهش حاضر از نوع مقطعی بوده و رویکرد توصیفی از نوع همبستگی هست. جامعه ی آماری در این پژوهش عبارت است از کلیه ی دانش آموزان سال اول دبیرستان های پسرانه و دخترانه در شهر رشت که در سال تحصیلی 93- 1392 به تحصیل اشتغال داشتند. از بین دانش آموزان 364 نفر (208پسر و 156دختر) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و با توجه به حجم جامعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه ی راهبردهای یادگیری پینتریچ و دی گرو، پرسش نامه ی سنجش جهت گیری های هدف الیوت و مک گریگور بود. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از تحلیل رگرسیون چندمتغیره با استفاده از برنامه ی کامپیوتری SPSS استفاده شد. نتایج مؤید این مطلب است که متغیرهای راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و جهت گیری هدف تسلطی به صورت مثبت و جهت گیری هدف عملکردی به صورت منفی پیش بینی کننده های معناداری برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بوده و سهم راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در این زمینه بیش از سایر متغیرها است.