فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی تحلیل رفتار متقابل بر کاهش عقاید وسوسه، تنظیم شناختی هیجان و تعدیل سبک های دلبستگی معتادین در حال ترک بود. روش : پژوهش مورد نظر از نوع روش های آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش عبارت بودند از: کلیه مردان معتادانی که در سال 1393 به کلینیک های ترک اعتیاد شهر تهران مراجعه کرده بودند. تعداد 30 نفر از افراد وابسته به مواد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف به یکی از گروه های آزمایش و کنترل تخصیص یافتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های عقایدوسوسه انگیز، سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان استفاده شد. درمان گروهی تحلیل رفتار متقابل طی 10 جلسه (90دقیقه ای) انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس حاکی از آن بود که درمانگری تحلیل رفتارمتقابل می تواند در کاهش عقاید وسوسه انگیز، خودسرزنش گری، نشخوارفکری، فاجعه نمایی، سرزنش دیگران و سبک های دلبستگی ناایمن و افزایش تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، دیدگاه پذیری، پذیرش و سبک دلبستگی ایمن مؤثر باشد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه افراد وابسته به مواد بیشتر در معرض هیجانات منفی قرار دارند بنابراین، در چنین موقعیت هایی احتمالاً بدون برنامه و به صورت تکانشی عمل می کنند. بنابراین، آموزش تحلیل رفتارمتقابل می تواند میزان کنترل را در موقعیت های استرس زا بالا ببرد.
بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و انواع جهت گیری هدف با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و شناسایی سهم هر یک از متغیر های انواع جهت گیری هدف و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. پژوهش حاضر از نوع مقطعی بوده و رویکرد توصیفی از نوع همبستگی هست. جامعه ی آماری در این پژوهش عبارت است از کلیه ی دانش آموزان سال اول دبیرستان های پسرانه و دخترانه در شهر رشت که در سال تحصیلی 93- 1392 به تحصیل اشتغال داشتند. از بین دانش آموزان 364 نفر (208پسر و 156دختر) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و با توجه به حجم جامعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه ی راهبردهای یادگیری پینتریچ و دی گرو، پرسش نامه ی سنجش جهت گیری های هدف الیوت و مک گریگور بود. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از تحلیل رگرسیون چندمتغیره با استفاده از برنامه ی کامپیوتری SPSS استفاده شد. نتایج مؤید این مطلب است که متغیرهای راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و جهت گیری هدف تسلطی به صورت مثبت و جهت گیری هدف عملکردی به صورت منفی پیش بینی کننده های معناداری برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بوده و سهم راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در این زمینه بیش از سایر متغیرها است.
ارائه مدلی برای ارتقاء سطح تعهد سازمانی رؤسا و مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی براساس الگوهای رهبری ، سبک های شناختی و منابع کنترل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای ارتقاء سطح تعهد سازمانی رؤسا و مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی می باشد . روش تحقیق بر پایه مفروضه های تحقیقات همبستگی و با اجرای پرسشنامه های سبک شناختی (CSI) ، منبع کنترل (راتر ،1978) ، تعهد سازمانی (ماودی و همکاران ،1979) ، و پرسشنامه محقق ساخته الگوهای رهبری روی 198 نفر به عنوان نمونه آماری از رؤسا و مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی که با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند ، اطلاعات لازم جمع آوری شد . بطور کلی ، نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که براساس الگوهای رهبری ، سبک های شناختی و منابع کنترل می توان مدلی را برای پیش بینی و ارتقای سطح تعهد سازمانی ارائه کرد . نتایج تحلیل مسیر نیز حاکی از ارتباط مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای یاد شده با تعهد سازمانی است. و ضرایب بتا نشان داد که متغیرهای منبع کنترل درونی ، منبع کنترل بیرونی و سبک رهبری دیوان سالاری منفی ولی متغیرهای سبک تفکر تحلیلی (05/0>P و 565/0= β) ، منبع کنترل درونی (05/0>P و 361/0 - = β) ، سبک رهبری سیاسی (05/0>P و 244/0= β) و سبک رهبری مشارکتی (05/0>P و 239/0= β) معنی دار بوده و می توانند پیش بینی کننده سطح تعهد سازمانی رؤسا و مدیران باشد .
بررسی تحلیلی تجربه ی انتقال به کار حرفه ای فارغ التحصیلان حرفه های یاورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ بهار ۱۳۹۴ شماره ۵۳
52-71
حوزههای تخصصی:
تاریخ دریافت: 20/12/93 _ تاریخ پذیرش: 25/1/94 پرورش هویت حرفه ای پایدار، بویژه در کار مشاوره، فرایندی زمانبر است، این پژوهش با هدف «تحلیل تجارب فارغ التحصیلان حرفه های یاورانه در مسیر حرفه ای شدن» انجام شده است تا داده هایی برای روشن سازی، آموزش و نظارت شغلی فراهم گردد. روش تحقیق از نوع کیفی (پدیدار شناسی) و نمونه گیری از نوع هدفمند است. نمونه پژوهش شامل 23 نفر از فارغ التحصیلان رشته مشاوره که میانگین 4 سال سابقه کار مشاوره داشتند می شد که طی مصاحبه به شیوه نیمه ساختار یافته تجارب خود را در انتقال به مرحله حرفه ای اعلام داشتند. پس از جمع آوری اطلاعات، کد گذاری کلمات و جملات مهمترین تجارب انتقال آزمودنی ها تحت عنوان (تجربه احساس هویت حرفه ای، انتظارات موثر بر هویت حرفه ای، استعاره های مشاورین از حرفه خود و نگرششان درباره پاداش دهنده های شغلی مشاوره)، تحلیل و تنظیم شد. پاسخ های آزمودنی ها نشان می دهد که آنان به الزامات این حرفه آگاهند و احساس ارزشمندی و تاثیر گذاری در حرفه خود دارند. نتایج این پژوهش، نقاط قوت، تهدید ها و خلاهای فرایند تربیت مشاورین را مشخص ساخته و می تواند برای برنامه ریزی و برنامه ریزان آموزشی حوزه مشاوره مورد استفاده قرار گیرد. .
بررسی نقش تعدیل گر حمایت اجتماعی و ارتباط آن با استرس و رضایت شغلی کارکنان منطقه ی فراساحلی پارس جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین استرس و رضایت شغلی با حمایت اجتماعی در کارکنان منطقه ی فراساحلی پارس جنوبی است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و کاربردی است. نمونه پژوهش 120 نفر از جامعه ی 2000 نفری کارکنان شرکت ملی گاز ایران در چند فاز منطقه ی پارس جنوبی بودند که به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های اطلاعات فردی و شغلی- حرفه ای، استرس شغلی، رضایت شغلی و حمایت اجتماعی بودند. از آزمون های: t تک گروهی و دو گروه همبسته و کروسکال واریس برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد میزان «استرس شغلی»، «رضایت شغلی» و «حمایت اجتماعی» کارکنان پایین تر از حد متوسط است. استرس با رضایت شغلی ارتباط معنادار و منفی و با حمایت اجتماعی ارتباط مثبت و معنادار دارد. ارتباط معناداری بین رضایت شغلی و حمایت اجتماعی یافت نشد. میزان «استرس شغلی» و «حمایت اجتماعی» از طریق «سن، سابقه خدمت و اضافه کاری ماهانه» قابل پیش بینی است. تفاوت معنا داری در میزان «استرس شغلی» مردان و زنان؛ هم چنین در میزان «استرس شغلی»، «رضایت شغلی» و «حمایت اجتماعی» کارکنان مجرد و متأهل با ارجحیت کارکنان مجرد مشاهده شد. نتایج نشان داد پایین بودن میزان استرس نشان دهنده ی کم بودن انگیزه ی کارکنان در ارتباط با کار است. فقدان ارتباط معنادار بین رضایت شغلی و حمایت اجتماعی بیان گر تأثیر کم رضایت شغلی از زیرمقیاس هایی تحت پوشش حمایت اجتماعی در مقایسه با سایر عوامل است. رابطه ی مثبت بین استرس و حمایت اجتماعی، مدیران را ملزم به اتخاذ راهکارهایی جهت افزایش حمایت اجتماعی و افزایش انگیزه، می کند.
بررسی رابطه تأخیر در ازدواج با خودشناسی، به هوشیاری و سلامت روان در دانشجویان مجرد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: از پژوهش حاضر بررسی علل تأخیر در ازدواج و رابطه آن با خودشناسی، به هوشیاری و سلامت روان در دانشجویان مجرد بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری را دانشجویان مجرد بالای 30 سال دانشگاه های تهران تشکیل می دادند که نمونه ای به حجم 537 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های تأخیر در ازدواج، خودشناسی انسجامی، به هوشیاری و فهرست نشانگان هاپکینز پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که علل اقتصادی، علل تحصیلی و علل فرهنگی – اجتماعی با تأخیر در ازدواج جوانان رابطه مثبت معناداری دارد. به هوشیاری و اضطراب با علل اقتصادی، علل تحصیلی و علل فرهنگی – اجتماعی رابطه مثبت معناداری به دست آمد. افسردگی و جسمانی سازی با به هوشیاری رابطه مثبت و با خودشناسی انسجامی رابطه منفی معناداری دارد. حساسیت بین فردی نیز با علل اقتصادی رابطه منفی و با خودشناسی انسجامی رابطه مثبت دارد. علل تحصیلی توانست تنها حساسیت بین فردی (002/0=P) را پیش بینی نماید و علل فرهنگی – اجتماعی نیز قادر به پیش بینی خودشناسی انسجامی (03/0P=)، به هوشیاری (02/0P=) و حساسیت بین فردی (02/0P=) می باشد. بین علل اقتصادی (17/2t=)، علل تحصیلی (52/3 t=) و علل فرهنگی – اجتماعی (76/2 t=) دانشجویان دختر و پسر مجرد تفاوت معناداری به دست آمد. همچنین بین بهوشیاری (08/3t=)، اضطراب (86/1 t=) و وسواس (83/1t=) در دانشجویان دختر و پسر مجرد تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد به هوشیاری بودن فرد نسبت به توانایی ها و خواسته ها و انتظاراتش در خودشناسی او در جهت انتخاب صحیح شریک زندگی اش تأثیرگذار است و از طرفی به هوشیاری بودن بر سلامت روان او می تواند تأثیر گذارد.
بررسی اثر تشویق بر افزایش احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان مقطع متوسطه منطقه 14 تهران درسال تحصیلی 94 – 1393(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: از پژوهش حاضربررسی اثر تشویق بر افزایش احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان مقطع متوسطه بوده است. روش: جامعه آماری عبارت است از کلیه دانش آموزان پایه دوم مقطع متوسطه منطقه 14 آموزش و پرورش شهرتهران که درسال تحصیلی 94 – 1393 مشغول تحصیل بوده اند.روش نمونه گیری درپژوهش حاضر، به شیوه تصادفی خوشه ای انجام شده وحجم نمونه تعداد 211 نفراز 8 دبیرستان بوده است. ابزارگردآوری داده ها برای سنجش احساس تعلق به مدرسه عبارت از پرسشنامه بری، بتی ووات و روش پژوهش شبه آزمایشی بوده است. روایی این پرسشنامه به وسیله ی متخصصان موضوعی مورد تأیید قرارگرفته واعتبار این پرسشنامه در گروه نمونه نیزازطریق آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد. روش آماری مورد استفاده آزمون کلموگروف – اسمیرنوف و آزمون t وابسته و آزمون غیر پارامتری ویلکاکسون باکمک نرم افزارSPSS22 بوده است. یافته ها: نتایج پژوهش حاضرنشان می دهد که احساس تعلق به مدرسه و مؤلفه های مرتبط به آن شامل تعامل معلم دانش آموز، مشارکت در اجتماع، احساس رعایت عدالت و احترام درمدرسه، احساس مثبت نسبت به مدرسه، ارتباط فرد با مدرسه و مشارکت، در اثر تشویق افزایش یافته است.
تاثیرآموزش سرمایه روان شناختی مدیران بر افزایش اشتیاق شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تأثیر آموزش مؤلفه های سرمایه روان شناختی به مدیران، بر افزایش اشتیاق شغلی کارکنان بود. پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه موردبررسی شامل 100 مدیر میانی در دو شرکت صنعتی بودند که تعداد 42 نفر از آنان با روش تصادفی انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (به طور تصادفی) تخصیص یافتند. به منظور بررسی تأثیر مداخله آزمایشی از میان کارکنان زیرمجموعه هر مدیر 2 تا 3 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران و پرسشنامه اشتیاق شغلی گالوپ استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش بین دو گروه کنترل و آزمایش، از حیث مؤلفه نیازهای اساسی و حمایت مدیریت تفاوت معناداری وجود داشت (0/05). اما در مؤلفه های کارگروهی و فرصت های پیشرفت تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان می دهد آموزش سرمایه روان شناختی به مدیران باعث افزایش اشتیاق شغلی کارکنان می گردد.
اثر بخشی آموزش مهارتهای ارتباطی به والدین با الگوی یادگیری جانشینی بر بهبود روابط مادر – دختر در دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع راهنمایی شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شکل گیری تعارضات رفتاری بین والدین و فرزندان همواره از مشکلات رایج دوره نوجوانی است که در این دوره رخ می دهد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش مهارتهای ارتباطی والدین با الگوی یادگیری جانشینی بر بهبود روابط مادر- دختر در دانش آموزان سال سوم راهنمایی بود.
روش: جامعه پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر سوم راهنمایی در سال تحصیلی 92-91 شهر شهریار و ماداران آنها بود که تعداد 30 دانش آموز به همراه مادرانشان به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفری آزمایشی و گواه جایگزین و کاربندی تصادفی شدند. گروه آزمایشی (مادران) طی 3 هفته و در هر هفته 2 جلسه دو ساعته، مهارتهای ارتباطی با الگوی یادگیری جانشینی را از طریق ارائه فیلم و همچنین مهارت حل تعارض و تصمیم گیری به عنوان روش مداخله دریافت کردند. هر دو گروه (دانش آموزان) پرسشنامه 15 سوالی فنون تعارض (استراس ، 1979) را قبل از مداخله به عنوان پیش آزمون و بعد از مداخله به عنوان پس آزمون تکمیل کردند.
یافته ها: نتایج بدست آمده با استفاده از تحلیل کواریانس بیانگر تفاوت معنی دار بین تعارض، پرخاشگری کلامی، پرخاشگری جسمانی دانش آموزان با والدین خود و همچنین افزایش توانایی استفاده از راهبردهای استدلالی در دانش آموزان بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد مهارت ارتباطی ضعیف در والدین منجر به پرخاشگری (کلامی و جسمانی)، کاهش راهبردهای استدلال و به طورکلی تعارض در فرزندان با والدین شود.
پیش بینی رضایت زناشویی زوج ها براساس نیازهای اساسی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی پیش بینی رضایت زناشویی زوج ها براساس نیازهای اساسی آن ها بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی زوج های شهر اصفهان در سال 1394 بود که از میان آن ها تعداد 82 زوج، به شیوه ی در دسترس به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند. مقیاس وضعیت زناشویی گلمبوک- راست (GRIMS) و پرسشنامه ی نیازهای اساسی، به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند که رضایت زناشویی مردان براساس نیازهای آزادی و عشق و تعلق آن ها و نیز نیازهای آزادی، تفریح و عشق و تعلق همسرانشان به طور معناداری پیش بینی شد. به علاوه، رضایت زناشویی زنان براساس نیازهای تفریح و آزادی آن ها پیش بینی گردید. براساس نتایج این پژوهش، نیازهای عشق و تعلق و تفریح، به افزایش رضایت زناشویی کمک می کنند، در حالیکه نیاز به آزادی، می تواند در تضاد با رضایت زناشویی قرار بگیرد.
بررسی تأثیر آموزش گروهی هوش هیجانی بر قابلیت استخدام دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش گروهی هوش هیجانی بر قابلیت استخدام در دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایش با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان بوده که در سال1392-1391 مشغول تحصیل بوده اند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری داوطلبانه استفاده شد که در نتیجه 36 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. اعضاء آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای در جلسات آموزش هوش هیجانی شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه قابلیت استخدام موسوی (1392) بود. جهت تحلیل داده ها، تحلیل کوواریانس مورد استفاده قرار گرفت و یافته های زیر حاصل شد. آموزش هوش هیجانی بر نمره کلی قابلیت استخدام تاثیر داشته است (03/0>P). آموزش هوش هیجانی بر ابعاد اصلی هویت مسیر شغلی (0005/0>P)، سرمایه انسانی (004/0>P) و انطباق پذیری شخصی (0005/0>P) تاثیر داشته است. ولی آموزش هوش هیجانی بر بعد سرمایه اجتماعی تاثیر نداشته است.
بررسی نقش پیش بینی کنندگی معنای زندگی در افسردگی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم معنای زندگی در پیش بینی افسردگی یک نمونه غیربالینی انجام شد. روش: در یک مطالعه توصیفی 250 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی به پرسشنامه های معنای زندگی (استیگر، 2006)، افسردگی بک (1961) و پرسشنامه متغیرهای جمعیت شناختی پاسخ دادند. داده های پژوهش به کمک شاخص های توصیفی، آزمون تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نشان دهنده آن است که بین وجودمعنادرزندگی و افسردگی رابطه منفی معناداری وجود دارد (001/0> P)؛ همچنین نتایج حاصل از الگوی رگرسیون گام به گام نشان دهنده آن است که عدم وجود معنادر زندگی و جنسیت در دو گام 36% از واریانس افسردگی را پیش بینی می کند (001/0P<). نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که وجود معنا در زندگی از سازه های مهمی محسوب می شود که توان پیش بینی و تبیین بخشی از تغییرات افسردگی را به طور معنادار دارد.
بررسی تأثیر آموزش آمادگی برای ازدواج بر انتظارات زناشویی و مؤلفه های آن در دختران عقد کرده شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر آموزش آمادگی برای ازدواج بر انتظارات زناشویی و مؤلفه های آن در دختران عقد کرده شهر اصفهان بود. روش این تحقیق نیمه تجربی بوده و از طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه گواه استفاده شده است. جامعه آماری کلیه دختران مراجعه کننده به یکی از فرهنگسراهای شهر اصفهان و نمونه 60 نفر از دختران عقد کرده بودند که از بین داوطلبان ثبت نام کننده در این طرح انتخاب (این افراد نمرات بالاتری نسبت به سایر افراد در پرسشنامه انتظارات زناشویی کسب کردند) و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه انتظارات زناشویی بود. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که آموزش آمادگی برای ازدواج بر انتظارات زناشویی دختران و مؤلفه های آن شامل: انتظار از همسر به عنوان دوست و حامی، انتظار از زندگی زناشویی و انتظار از یک رابطه ایده آل، در مرحله پس آزمون به صورت معناداری اثر گذار بود (p<0/005). بنابراین می توان گفت آموزش آمادگی برای ازدواج در جهت بهبود انتظارات زناشویی و ابعاد آن مؤثر است.
تحلیل کیفی مقایسه ای روابط بین زوجین از نگاه مادران دارای فرزند معلول و مادران دارای فرزند سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
109-143
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف مقایسه کیفی روابط بین زوجین از نگاه مادران دارای فرزند معلول و مادران دارای فرزند سالم انجام شد. روش: به منظور انجام این مطالعه کیفی 12 نفر از مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی مرکز توانبخشی روزانه آهنگ و 12 نفر از مادران دارای فرزند سالم مراجعه کننده به سراهای محله نبی اکرم (ص) و چهارصد دستگاه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سؤالات کلی و باز در محور کیفیت ارتباط زوجین از طریق مصاحبه عمیق مطرح شد. اطلاعات حاصل از مصاحبه ها پس از پیاده سازی ، به روش تحلیل محتوا و با بهره گیری ازمدل استراوس و کوربین تجزیه و تحلیل و کدگذاری شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که زوجین دارای فرزند سالم نسبت به زوجین دارای فرزند عقب مانده ذهنی از کیفیت ارتباط بهتری برخوردار بودند. به لحاظ نحوه توجه کردن به خود و بهره گیری از مهارتهای حرف زدن ، نحوه توجه به شریک زندگی و استفاده از سبک های ارتباطی سالم و صریح ، زوجهای دارای فرزند سالم وضعیت مطلوب تری کسب کردند اما به لحاظ روش های برخورد با مشکل بین دو گروه مورد مطالعه ، تفاوت بارزی مشاهده نشد. نتیجه گیری: روابط بین زوجین یکی از ابعاد بسیار مهم نظام خانواده است که در خانواده های دارای فرزند معلول ، نقش به سزایی در سازگاری یافتن اعضای خانواده با عضو مبتلا دارد. از این رو لازم است که در زمینه ارتباط زوجین در اینگونه خانواده ها پژوهش های بیشتری به عمل آید و از سوی دیگر از آنجا که مادران رابطه تنگاتنگ تری با فرزند معلول دارند و آسیب های بیشتری را به لحاظ روحی و روانی متحمل می شوند ، لذا لازم است از آموزشها و حمایت های عاطفی و روحی و روانی لازم برخوردار شوند
اثربخشی غنی سازی ارتباط بر کاهش دلزدگی زناشویی والدین کودکان آسیب دیده بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﻣﻘﺪﻣﻪ: ﻫﺪﻑ ﺍیﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ، ﺗﻌییﻦ تاثیر غنی سازی ارتباط ﺑﺮ کاهش دلزدگی ﺯﻧﺎﺷﻮیی والدین کودکان آسیب دیده بینایی ﺑﻮﺩ.
ﺭﻭﺵ: روش ﭘﮋﻭﻫﺶ آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻩ کﻨﺘﺮﻝ بود. 12 ﺯﻭﺝ ﺍﺯ والدین کودکان آسیب دیده بینایی که فرزندشان در سال تحصیلی 94 – 1393 مشغول به تحصیل بودند ﺩﺭ 2 ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎیﺶ (6 زوج) ﻭ ﮔﻮﺍﻩ (6 زوج) به طور ﺗﺼﺎﺩﻓی ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﻣﺘﻐیﺮ ﻣﺴﺘﻘﻞ غنی سازی ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ 8 ﺟﻠﺴﻪ ﺭﻭی ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎیﺶ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ؛ ﺩﺭ ﮔﺮﻭﻩ ﮔﻮﺍﻩ ﻫیﭻ مداخله ای ﺻﻮﺭﺕ ﻧﮕﺮﻓﺖ. ﺍﺑﺰﺍﺭ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﭘﺮﺳﺶﻧﺎﻣﻪ دلزدگی پاینز (CBM) ﺑﻮﺩ. ﺑﺮﺍی ﺗﺤﻠیﻞ ﺩﺍﺩﻩﻫﺎ ﺍﺯ آزمون ﺗﺤﻠیﻞ ﮐﻮﻭﺍﺭیﺎﻧﺲ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪ.
یافته ها: ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ آﻣﻮزش غنی سازی ارتباط به طور ﻣﻌﻨ ﺎداری ﺑ ﺮ دﻟﺰدﮔ ﯽ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ و مولفه های آن در والدین ﮐﻮدﮐﺎن آسیب دیده بینایی ﻣوﺛﺮ ﺑﻮده و والدین در ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺸﯽ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﻌﻨﺎداری را در دﻟﺰدﮔﯽ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ.
نتیجه گیری: ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ یافته های اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، می توان روش مداخله ای غنی سازی ارتباط را به عنوان ﯾﮏ روش موثر در ﮐﺎﻫﺶ دﻟﺰدﮔﯽ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ والدین دارای کودک آسیب دیده بینایی و اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻄﺢ ﺳﻼﻣﺖ ﺧ ﺎﻧﻮاده به عنوان ﯾﮏ ﺳﯿﺴﺘﻢ، ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد داد.
اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر افزایش خودکارآمدی و بهبود خودپنداره دانش آموزان کم پیشرفت مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی در افزایش خودکارآمدی و بهبود خودپنداره دانش آموزان کم پیشرفت بود. بدین منظور در چارچوب روش پژوهشی نیمه-آزمایشی 32نفر به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانش آموزان پسر سال اول متوسطه ناحیه یک شهر ارومیه به عنوان دانش آموزان کم پیشرفت انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی (16نفر) و گروه کنترل (16 نفر) تقسیم شدند. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بوده است. شرکت کنندگان قبل از شروع مداخله و دو هفته بعد از آخرین جلسه مداخله پرسشنامه های خودکارآمدی شی رر (1983) و خودپنداره راجرز (1951)را تکمیل کردند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه مصاحبه انگیزشی به مدت 5 جلسه، هر جلسه به مدت 75 دقیقه و دو بار در هفته برای گروه مصاحبه انگیزشی اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که خودکارآمدی و خودپنداره شرکت کنندگان پس از مصاحبه انگیزشی بهبود و ارتقاء معناداری یافتند. درزمینه کار با دانش آموزان کم پیشرفت، مصاحبه انگیزشی با توجه به ماهیّت آن به مثابه یک سبک مشاوره ای بسیار کارا و نویدبخش به نظر می رسد و می توان از این روش در کاهش افت تحصیلی دانش آموزان که با مشکل آموزشی مواجه شده اند بهره جست.
بررسی سرعت و درک خواندن در متون چاپی و الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تمایز خواندن در متون چاپی و الکترونیکی در زبان فارسی انجام گرفت. در این تحقیق، درک و سرعت خواندن در دو نوع ابزار، اندازه گیری و سپس مقایسه شده است. روش تحقیق، آزمایشی است که با طرح آزمونی جهت جمع آوری اطلاعات به منظور سنجش سرعت و درک خواندن انجام می گیرد. جامعة آماری تحقیق شامل نود و چهار دانشجو از میان حجم نمونه 2000 نفری دانشگاه پیام نور فیروزآباد است که به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول آزمون را با ابزار رایانه و گروه دوم با ابزار کاغذ انجام دادند. نمرات آزمون، معیاری برای درک خواندن و زمان صرف شده برای آزمون، معیاری برای سرعت در نظر گرفته شده است. در پیش آزمون سؤالاتی برای سنجش تأثیر عوامل بافتی انجام گرفت و سپس به بررسی تأثیر هرکدام از عوامل بافتی بر سرعت و درک خواندن متون چاپی و الکترونیکی پرداخته شد. سپس از نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها استفاده گردید. در تحلیل داده ها از روش آزمون تی و رگرسیون هم زمان استفاده شد. تحلیل ها نشان دادند درک خواندن به طرز چشمگیری تحت تأثیر ابزار خواندن است. نمرات دانشجویان حاکی از عملکرد بهتر در ابزار کاغذ است. از سوی دیگر بررسیسرعتخواندننشاندادتفاوتقابلملاحظه ایمیانسرعتخواندندر دو ابزار دیده نشده است. در بررسی عوامل بافتی میزان مطالعه هفتگی، نرخ روزانه ارتباط با فن آوری خواندن و ارجحیت ابزار، این عوامل بر درک خواندن بی تأثیرند اما بر سرعت خواندن متون الکترونیکی و کاغذی اثری قابل توجه دارند.