فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش راهبردهای کاهش تعلل ورزی تحصیلی در تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان متوسطه شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی ارائه شبکه ای با نرم افزار MindMapper در مقابل ارائه خطی با نرم افزار PowerPoint بر پیشرفت تحصیلی علوم تجربی و شاخص های شناختی فراگیران اجرا شد. یادداری، درک و کاربست مطالب آموخته شده به عنوان شاخص های شناختی در نظر گرفته شدند. طرح پژوهشی مورد استفاده در این تحقیق طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و با گروه های مقایسه بود. آزمودنی های این پژوهش 60 نفر از دانش آموزان ششم مدارس ابتدایی پسرانه خوی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش بازده های شناختی فراگیران از یک آزمون پیشرفت تحصیلی علوم تجربی ششم ابتدایی استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که استفاده از نرم افزار MindMapper به عنوان نماینده ارائه شبکه ای اطلاعات در مقایسه با نرم افزار PowerPoint به عنوان نماینده شیوه خطی ارائه اطلاعات تأثیر معنی داریبر پیشرفت تحصیلی علوم تجربی (شاخص های درک و کاربست) دارد.
بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:یکی از مسائلی که در خانواده باید به آن پرداخته شود بحث طلاق عاطفی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و طلاق عاطفی بین زن و مرد بود.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است و نمونه آماری تحقیق را زنان و مردان ساکن شهر مشهد تشکیل می دهد که از بین آن ها 200 نفر (100 زن و 100مرد) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه ی یانگ و پرسشنامه طلاق عاطفی بود. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه (گام به گام) تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد بین نمره کل طرحواره ها با طلاق عاطفی رابطه ی مثبت و معنادار وجود دارد (01/0>P). تحلیل رگرسیون نشان داد، انزوای اجتماعی، شکست در پیشرفت، محرومیت هیجانی توانایی پیش بینی کنندگی طلاق عاطفی را دارند (01/0>P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود که با شناسایی و اصلاح طرحواره های ناسازگار اولیه می توان میزان صمیمیت و رضایت زناشویی را افزایش و میزان طلاق عاطفی را کاهش داد.
بررسی و مقایسه درمان فراشناختی و درمان روانی-آموزشی خانواده بر عملکرد اجتماعی بیماران دو قطبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مینه و هدف: ماهیت چند بعدی و پیچیده اختلال دو قطبی بررسی و به کارگیری درمان های جدید را ایجاب می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان فراشناختی در مقایسه با درمان روانی-آموزشی خانواده بر کاهش عملکرد اجتماعی بیماران دو قطبی بوده است.
مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی (پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه) بود. از بین تمام بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مراجعه کننده به بیمارستان ها و درمانگاه های روانشناختی شهر اصفهان ،24 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی قرار گرفتند.گروه اول درمان فراشناختی همراه با دارو درمانی، گروه دوم درمان روانی –آموزشی خانواده همراه با دارو درمانی و گروه سوم فقط دارو درمانی دریافت کردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته بر اساس معیارهای تشخیصی DSM-IV-R و مقیاس عملکرد اجتماعی بود. داده-ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با کمک آمار توصیفی و استنباطی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تفاوت بین میانگین های نمرات گروه درمان فراشناختی در مقایسه با گروه روانی-آموزشی خانواده معنادار نبود (0/05>p)؛ همچنین بین میانگین های نمرات گروه درمان فراشناختی و گروه روانی- آموزشی خانواده با دارو درمانی معنادار بود.
نتیجه گیری: استفاده از درمان فراشناختی و درمان روانی-آموزشی خانواده همراه با دارو درمانی اثربخشی درمان را افزایش می دهد. بنابراین پیشنهاد می شود درمانگران و خانواده ها در این زمینه آموزش ببینند.
مطالعه برخی همبسته های رضایت جنسی و رضایت زناشویی در زنان متاهل شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت جنسی به عنوان یکی از همبسته های رضایت زناشویی نقش مهمی در تداوم زندگی مشترک زوجین ایفا می نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی رضایت جنسی و رابطه آن با رضایت زناشویی در زنان متاهل انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. بدین منظور نمونه ای شامل 200 نفر از زنان متاهل ساکن در شهر اصفهان با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند که به مقیاس-های ارزیابی رابطه هندریک، رضایت جنسی لارسون و تعدادی سوال باز پاسخ دادند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون داده ها نشان داد که 5/11 درصد زنان از رضایت جنسی پایین، 5/44 درصد از رضایت جنسی متوسط و 44 درصد از رضایت جنسی بالایی برخوردار بودند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که بین رضایت زناشویی و رضایت جنسی، میزان تجربه ارگاسم، دفعات تجربه جنسی در هفته و مدت زمان رابطه جنسی و نیز متغیرهای زمنیه ای (غیرجنسی) چون سن، طول مدت ازدواج و تحصیلات رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. رضایت جنسی و رضایت زناشویی به عنوان سازه های همبسته با متغیرهای جنسی و غیرجنسی متعددی در رابطه است. شناسایی این متغیرها کمک شایانی به بهبود روابط زوجین و تداوم زندگی مشترک آن ها خواهد نمود.
طراحی مدل تقویت ماندگاری سازمانی کارکنان دانش پایه: با استفاده از فن دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین و مهم ترین چالش های پیش روی سازمان-ها، افزایش نیاز به کارکنان دانش پایه در سال های آینده است. پژوهش حاضر با هدف کشف چگونگی مدل مفهومی تقویت ماندگاری سازمانی کارکنان دانش پایه با تأکید بر شیوه های مدیریت منابع انسانی سازمان دهی شد. یافتن عوامل منابع انسانی مؤثر بر ماندگاری کارکنان دانش پایه با رویکرد کیفی انجام پذیرفت که در آن، چارچوبی از پیش تعیین شده مانند نظریه یا مدل وجود نداشت و این چارچوب بر اساس داده های گردآوری شده، طراحی شد. برای انجام پژوهش، ابتدا از طریق مطالعه سوابق پژوهش های پیشین، شناخت نسبتاً جامعی از ادبیات موجود در این زمینه حاصل شده و بر همین اساس نیز فهرستی مقدماتی از عوامل منابع انسانی اثرگذار بر ماندگاری سازمانی کارکنان دانش پایه فراهم شد. سپس این عوامل با روش دلفی تکمیل و نهایی شد. یافته های به دست آمده نشان می دهد که برنامه های منابع انسانی شامل توسعه ی مهارت ها، حقوق و مزایا، فرصت مشارکت، حمایت سازمانی و عدالت رویه ای، از طریق متغیرهای رضایت شغلی، تعهد سازمانی و اعتماد به مدیران می توانند قصد ماندن کارکنان دانشی را پیش بینی کنند.
مقایسه تعارض کار – خانواده و سازگاری زناشویی در کارمندان مرد نوبت کار و غیر نوبت کار شرکت پتروشیمی مناطق نفت خیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تعارض کار- خانواده و سازگاری زناشویی در کارکنان مرد نوبت کار و غیرنوبت کاری شرکت پتروشیمی مناطق نفت خیز جنوب است. روش پژوهش توصیفی و از نوع علی مقایسه ای است. حجم نمونه 322 نفر از کارکنان مرد نوبت کار و غیرنوبت کار شرکت پتروشیمی مناطق نفت خیز جنوب که در سال 1393 مشغول به فعالیت بودند است. روش پژوهش نمونه گیری تصادفی خوشه ای است. برای گردآوری اطلاعات از مقیاس اندازه گیری کار- خانواده کارلسون (18 ماده ای) و پرسش نامه سازگاری زناشویی اسپانیر (32 ماده ای) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های طرح پژوهش از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد بین تعارض کار– خانواده، سازگاری زناشویی در بین کارمندان نوبت کار و غیرنوبت تفاوت معناداری وجود دارد. با این که نقش های چندگانه دارای کارکردهای خاص هستند، زمانی که فرد به طور هم زمان به ایفای دو یا چند نقش می پردازد، خصوصاً زمانی که این نقش ها دارای انتظارات متفاوت و متضاد است، فرد دچار تعارض می شود. نتایج نشان داد کارمندان غیرنوبت کار از رضایت و سازگاری زناشویی بیشتر برخوردارند و تعارض کمتری را تجربه می کنند.
اثربخشی زوج درمانی سیستمی- سازه گرا بر رابطه متقابل زناشویی در همسرهای آشفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی زوج درمانی سیستمی- سازه گرا بر رابطه متقابل زناشویی در همسرهای آشفته بود. از میان همسرهای مراجعه کننده به مراکز مشاوره خصوصی و دولتی شهر اهواز با به کارگیری از ملاک های ورود و خروج و نقطه برش 101 در پرسشنامه سازگاری زوجی اسپانیر چهار زوج به روش نمونه گیری هدفمند- داوطلب انتخاب شدند. پژوهش حاضر آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان است. شرکت کننده ها در مراحل خط پایه، درمان و پیگیری در چند نوبت پرسشنامه رابطه متقابل را تکمیل کردند. داده ها با به کارگیری روش های تحلیل دیداری (رسم نمودار)، شاخص تغییر پایا، فرمول درصد بهبودی (درصد افزایش) و مقایسه هنجاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که همسرها در مرحله درمان (22/29%) و پیگیری (62/30%) بهبود را در رابطه متقابل نشان دادند. همچنین تحلیل مقایسه هنجاری نشان داد که همسرهای شرکت کننده پس از درمان از همسرهای بهنجار قابل تمایز نیستند. بر اساس یافته پژوهش زوج درمانی سیستمی- سازه گرا می تواند رابطه متقابل را در همسرهای مراجعه کننده به مراکز مشاوره افزایش و آشفتگی آن ها را کاهش دهد.
اثربخشی زوج درمانی خودتنظیمی در ابراز احساسات مثبت و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر زوج درمانی خودتنظیمی در ارتقاء رضایت زناشویی و ابراز احساسات مثبت در برابر همسر انجام شد. در این راستا از میان همه زوجین دارای مشکلات زناشویی شهر اردبیل شمار 24 زوج داوطلب با به کارگیری روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی به دو گروه گواه و آزمایش گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش که دربرگیرنده 12 زوج بودند تحت زوج درمانی خودتنظیمی قرار گرفتند، درحالی که اعضای گروه گواه مداخله ای را دریافت نکردند. اگرچه، در آغاز از زوجین خواسته شد تا ابزار سنجش مورداستفاده در این پژوهش یعنی فهرست رضایت زناشوییIMS) ) و پرسشنامه احساسات مثبت در برابر همسر (PFQ) را تکمیل نمایند و پرسشنامه ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون برای هر دودو گروه به کار گرفته شد. تحلیل یافته ها با به کارگیری آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که زوج درمانی خودتنظیمی منجر به ارتقاء سطح رضایت زناشویی گروه آزمایش نسبت به گواه شده و همچنین، این مداخله به افزایش معنی دار میانگین نمرات احساسات مثبت در برابر همسر در گروه آزمایش گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که زوج درمانی خودتنظیمی می تواند به عنوان یک برنامه درمانی سودمند در ارتقاء سطح رضایت زناشویی و ابراز احساسات مثبت در برابر همسر به کار رود.
بررسی اثربخشی آموزش مدیریت هیجان به شیوه مشاوره گروهی الیس بر بهداشت روان و عملکرد ورزشی بانوان تیم ملی دوچرخه سواری ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف،از این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش مدیریت هیجان به شیوه مشاوره گروهی الیس بر بهداشت روان و عملکرد ورزشی بانوان تیم ملی دوچرخه سواری ایران بوده است. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی، پیش آزمون – پس آزمون و جامعه آماری این تحقیق، شامل تمامی بانوان دوچرخه سوار بود که در حدود 700 نفر را شامل می شد؛ از بین بانوان دوچرخه سوار تیم ملی در اردو که برای شرکت در مسابقات دبی برگزیده شده بودند، با تأکید بر مفروضه تحقیقات نیمه آزمایشی، یک گروه آزمایش 15 نفری و یک گروه کنترل 15 نفری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری تحقیق حاضر، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی چندوجهی مینه سوتا (MMPI-2RF) بود و برگه ثبت رکوردهای دوچرخه سواران جهت بررسی عملکرد استفاده شد. مدل آماری، تحلیل کواریانس بود که با حذف اثر پیش آزمون، اثربخشی آموزش مدیریت هیجان بر بهداشت روان و عملکرد ورزشی بانوان تیم ملی دوچرخه سواری ایران مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که: آموزش مدیریت هیجان منجر به کاهش نمرات گروه آزمایش در شاخص های نارسایی هیجانی/ درونی سازی، نارسایی در تفکر ضعف روحیه، شکایات جسمانی، هیجانات مثبت پایین، عقاید آزار دیدن، فعال بودن بسیار بالا و هیجانات مختل کننده شد.
حمایت اجتماعی ادراک شده و سرزندگی تحصیلی: نقش واسطه ای باورهای خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، رابطه ی حمایت اجتماعی ادراک شده با سرزندگی تحصیلی از طریق باورهای خودکارآمدی تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان پژوهش، 384 دانش آموز (198 پسر، 186 دختر) دوره ی متوسطه ی دوم مدارس دولتی شهر پل دختر بودند که مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران، باورهای خودکارآمدی تحصیلی زاژکووا، لینچ و اسپنشاد و پرسشنامه ی سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری، را تکمیل کردند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که حمایت اجتماعی ادراک شده پیش بینی کننده مثبت سرزندگی و خودکارآمدی تحصیلی است. همچنین، نتایج تحلیل مسیر، نشانگر نقش واسطه ای باورهای خودکارآمدی تحصیلی در رابطه ی بین حمایت اجتماعی ادراک شده و سرزندگی تحصیلی بود. یافته ها بر نقش حمایت های دلگرم کننده اجتماع جهت تقویت باورهای فراگیران و ترغیب توانایی های آنان در مقابله با ناملایمات تحصیلی و نیل به سرزندگی تحصیلی تاکید دارد. همچنین نتایج در قالب نظریه ی شناختی- اجتماعی، الگوی شناختی لازاروس و ویژگی های خاص بافت اجتماعی اثرگذار بر دانش آموزان دبیرستانی در ایران مورد بحث قرار گرفتند.
رابطه سازه های تعهد مربوط به کار با بازنشستگی داوطلبانه و تمایل به ترک شغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعهد یکی از مهم ترین متغیرهای مربوط به کار است که بر سایر رفتارها و نگرش های شغلی تاثیر دارد. هدف این پژوهش بررسی رابطه سازه های تعهد مربوط به کار با بازنشستگی داوطلبانه و تمایل به ترک شغل در یک شرکت صنعتی با استفاده از دو نمونه از مدیران بود. روش پژوهش از نوع همبستگی است. نمونه اول شامل 136 مدیر سطح بالا و نمونه دوم شامل 347 مدیر سطح میانی بود که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در هر دو گروه نمونه به ابزارهای پژوهش که عبارت بودند از: پرسش نامه چهار سوالی تمایل به ترک شغل و تمایل به بازنشستگی عریضی و گل پرور (1387)، پرسش نامه تعهد سازمانی بالفور و وکسلر (1996)، مقیاس مرکزیت کار پالی و همکاران (1994)، مقیاس تعهد حرفه ای آرانیا و همکاران (1981) و پرسش نامه های دلبستگی شغلی و دلبستگی به کار کانونگو (1982) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که مرکزیت کار در هر دو گروه نمونه رابطه بیشتری با تمایل به بازنشستگی دارد. تعهد پیوستگی و تعهد همانندسازی شده نیز در هر دو گروه نمونه، رابطه بیشتری با تمایل به ترک شغل دارند. هم چنین سطح مدیریت (بالا یا میانی) در روابط بین سازه های تعهد مربوط به کار با تمایل به ترک شغل و تمایل به بازنشستگی تفاوتی ایجاد نمی کند. نتایج نشان داد سازمان ها و مدیران می توانند با افزایش سازه های تعهد مربوط به کار از بازنشستگی داوطلبانه و تمایل به ترک شغل کارکنان خود بکاهند.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیامد های فشارزا های چالشی و فشارزا های بازدارنده در کارکنان گروه ملی صنعتی فولاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیامدهای فشارزاهای چالشی و فشارزاهای بازدارنده در کارکنان گروه ملی صنعتی فولاد ایران در شهر اهواز است. متغیرهای پیامد عبارت هستند از قصد ترک شغل، سلامت روان، رفتارهای مدنی سازمانی، عملکرد تکلیفی، عزت نفس سازمان محور و اضطراب. شرکت کنندگان شامل 257 نفر از کارکنان گروه ملی صنعتی فولاد ایران بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند که 91.8% مرد و میانگین سنی آن ها نیز 32 سال بود. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های فشار روانی چالشی/ بازدارنده (لی پاین، لی پاین و جکسون، 2004)، افسردگی اضطراب فشار روانی (لوی باند و لوی باند، 1995)، قصد ترک شغل (کامن، فیچمن، جنکینز و کلش، 1979)، فرم کوتاه زمینه یابی سلامت (ویر، کوزینسکی و کلر، 1996)، عملکرد شغلی (ویلیامز و اندرسون، 1991) و عزت نفس سازمان محور (پیرس و گاردنر، 1989) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار AMOS ویراست 21 انجام گرفت. روابط واسطه ای در الگوی پیشنهادی با استفاده از روش بوت استراپ آزموده شدند. یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. برازش بهتر از طریق همبسته کردن خطاهای دو مسیر حاصل شد. نتایج نشان داد فشارزاهای چالشی اثر مثبت معنی دار و فشارزاهای بازدارنده اثر منفی معنی داری بر رفتارهای مدنی سازمانی، عملکرد تکلیفی و عزت نفس سازمان محور دارند. هم چنین اثر مثبت فشارزاهای بازدارنده بر قصد ترک شغل و اضطراب و اثر منفی این فشارزاها بر سلامت روان بودند. و نشان داده شد که اضطراب بر قصد ترک شغل اثر مثبت مستقیم و بر سلامت روان، رفتارهای مدنی سازمانی، عملکرد تکلیفی و عزت نفس سازمان محور اثر منفی مستقیم دارد. نتایج مربوط به روابط غیرمستقیم نیز اثر فشازاهای بازدارنده را بر سلامت روان، رفتارهای مدنی سازمانی، عملکرد تکلیفی و عزت نفس سازمان محور از طریق اضطراب مورد تأیید قرار دادند.
بررسی تأثیر مشاوره گروهی با رویکرد بین فردی بر بهبود روابط زناشویی مادران خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مشاوه گروهی با رویکرد بین فردی بر بهبود روابط زناشویی مادران آسیب دیده از خیانت های زناشویی انجام شد. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة مادران دانش آموزان مدارسشهر تهران که مورد خیانت همسر واقع شده و طی سال 89 با مراجعه به مراکز مشاورة خانواده آموزش و پرورش، خواستار دریافت خدمات مشاوره ای بودند. نمونه گیری به شکل هدف مند و در دسترس بود و آزمودنی های مورد نیاز از میان افراد داوطلب شرکت در گروه انتخاب شد که نمرة بالایی از پرسشنامة سنجش خیانت همسر کسب کردند و به طور تصادفی 8 نفر در گروه آزمایش و 8 نفر در گروه گواه جایگزین شدند. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جلسات مشاورة گروهی طی 20 جلسه انجام شد و در خاتمه هر دو گروه مجدداً آزمون شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامة 35 سؤالی سنجش خیانت همسر واگهان و پرسشنامة 65 سؤالی محقق ساختة بهبود روابط زناشویی بود. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که مشاورة گروهی با رویکرد بین فردی، بهبود روابط زناشویی مادران آسیب دیده از بی وفایی و خیانت های جنسی گروه آزمایش و ارتباط کلامی آن ها را باعث شد و نیز به طور معناداری افزایش داد، در حالی که روابط کلامی و روابط زناشویی مادران گروه گواه، تغییر معناداری را نشان نداد(05/0 p<). با توجه به داده ها این نتیجه حاصل می شود که مادران بعد از مداخلات توانستند در زمان حال زندگی کنند و تا حد امکان از گذشته خارج شده و روابط زناشویی و ارتباط کلامی خود را بهبود بخشند.
تاثیر آموزش شیوه های مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان بر کاهش ناامیدی، شادکامی و عزت نفس کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش شیوه های مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان برکاهش ناامیدی و بهبود شادکامی و عزت نفس کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست بود. روش این پژوهش، شبه آزمایشی با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست شهر اردبیل در سال 1392 تشکیل دادند (83N=). از این جامعه تعداد 45 نفر به روش نمونه-گیری تصادفی ساده انتخاب و بعد از انجام مصاحبه بالینی در سه گروه 15 نفری آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری، آموزش تنظیم هیجان و گواه به تصادف جایگزین شدند. هر سه گروه در مراحل پیش و پس آزمون به پرسش نامه های ناامیدی، شادکامی و عزت نفس پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات سه گروه آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و گروه گواه در ناامیدی، شادکامی و عزت نفس وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد که در شادکامی و ناامیدی هر دو شیوه ی آموزش مهارتهای مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان به یک اندازه اثربخش بودند ولی روش تنظیم هیجان بر عزت نفس اثربخش نبود. با توجه مشکلات کودکان بی سرپرست و بدسرپرست در اکتساب طبیعی مهارتهای رفتاری و هیجانی ضروری برای رشد، آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری و تنظیم هیجان در افزایش میزان شادکامی و کاهش ناامیدی این کودکان و نوجوانان می تواند سودمند باشد.
اثر بخشی خنده درمانی و درمان راه حل مدار به شیوه گروهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی خنده درمانی و درمان راه حل مدار گروهی و مقایسه این دو درمان در کاهش نشانه های افسردگی دانش آموزان دختر صورت گرفت. به دلیل افزایش چشمگیر نشانه های افسردگی در نوجوانی درمان های کوتاه مدت می تواند شیوه های درمانی مناسبی برای مداخله و اثربخشی باشد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع طرح های مداخله ای پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری را کلیه دختران دبیرستانی شهرستان ایوان تشکیل می دهند که به روش نمونه گیری خوشه ای از یک مدرسه از بین مدارس انتخاب شد. به منظور غربالگری دانش آموزان افسرده Beck Depression Inventory مورد استفاده قرار گرفت. از بین دانش آموزان جمعا 30 نفر واجد شرایط انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگذاری شدند دو گروه آزمایش خنده درمانی و درمان راه حل مدار را دریافت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها در نرم افزارspss.22 وارد و با روش تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بن فرنی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: بر اساس نتایج خنده درمانی و درمان راه حل مدار کاهش نشانه ای افسردگی را در پی دارد (001/0>p) هم چنین اثربخشی خنده درمانی در کاهش نشانه های افسردگی بیشتر از درمان راه حل مدار است (001/0>p).
نتیجه گیری: با وجود اثربخشی خنده درمانی و درمان راه حل مدار در کاهش نشانه های افسردگی خنده درمانی به دلیل ایجاد تغییرات سریع در مؤلفه های فیزیولوژیک مؤثرتر از درمان راه حل مدار است.
رابطه سبک های فرزندپروری ادراک شده با اهمال کاری و خودناتوان سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تعیین رابطه ی سبک های فرزندپروری ادراک شده با اهمال کاری و خود ناتوان سازی بود. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است.بدین منظور از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای150 دانش آموز پایه ی سوم دبیرستان های شهر کرج انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های فرزندپروری، سهل انگاری و خودناتوان سازی را تکمیل کردند. داده ها به وسیله ی تحلیل رگرسیون گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد، سبک فرزندپروری مستبدانه با اهمال کاری و خود ناتوان سازی رابطه مثبت و معنادار دارد و سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه با خودناتوان سازی رابطه منفی و معنادار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد، از میان سبک های فرزندپروری ادراک شده، سبک فرزندپروری مستبدانه پیش بین مثبت و معنادار اهمال کاری و سبک مقتدرانه پیش بین منفی و معنادار خودناتوان سازی است. در مجموع، یافته ها بیانگر آن بود که می توان از طریق محبت و مشارکت بیشتر والدین در امر فرزندپروری، از آثار زیانبار رفتار اهمال کاری و خودناتوان سازی جلوگیری بهعمل آورد.
پیش بینی سطح رضایت زناشویی دانشجویان زن بر اساس سبک های دلبستگی: مقایسه توانمندی رگرسیون لجستیک و شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه توانمندی رگرسیون لجستیک و شبکه های عصبی مصنوعی در پیش بینی سطوح رضایت زناش ویی دانشجویان زن بر اساس س بک های دلبستگی آنها بود. داده های مربوط به پرسشنامه رضایت زناشویی (انریچ) و مقیاس دلبستگی بزرگسالان که توسط 300 دانشجوی زن متأهل تکمیل شده بود با استفاده از دو روش یاد شده تحلیل شدند و نسبت موفقیت هریک از مدل ها از طریق آزمون مک نمار مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد اگرچه مدل شبکه های عصبی مصنوعی موفق تر از مدل رگرسیون لجستیک بود، اما با کاهش تعداد عوامل پیش بینی کننده به سه عبارت، بین توانمندی مدل های یاد شده تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بر این اساس می توان گفت مدل شبکه های عصبی مصنوعی در شرایطی که تعداد عوامل پیش بینی کننده افزایش یافته و از چند سطح فراتر می رود، از مدل رگرسیون لجستیک موفق تر عمل می کند.