فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۳
4-28
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر تعهد زناشویی از نظر زوجین ایرانی بود. روش: این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام پذیرفت. براساس روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، تعداد 10 زوج در این مطالعه شرکت کردند. برای گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق استفاده شد. یافته ها: بعد از تحلیل محتوای داده ها، سه مقوله اصلی شایستگی زوجی، شایستگی فردی و عوامل زمینه ای شناسایی شدند. شایستگی زوجی دارای 12 مقوله فرعی بود که عبارتند از: دلگرمی و اطمینان بخشی، اصالت، مدیریت تعارض ها، نگرش شوخ طبعانه، هماهنگی و مشورت، شفافیت نقش ها، شبکه اجتماعی، پشتیبانی و همراهی، صداقت، متصور شدن آینده ای برای رابطه، تلاش برای برقراری ارتباط و ارائه یادآوری های ملموس؛ و شایستگی فردی دارای 4 مقوله فرعی: الگوگیری از خانواده اصلی، تجارب خانواده اصلی، اعتقادات و ارزشهای مذهبی و معنوی، نگرش مثبت به ازدواج؛ و عوامل زمینه ای شامل یک مقوله فرعی با عنوان ویژگی های جمعیت شناختی بود. نتیجه گیری: افزایش تعهد زناشویی و پایداری ازدواج، مستلزم بدست آوردن و داشتن مهارت ها در هر سه حوزه است، و با توجه به نقش هر حوزه می توان با ساخت بسته آموزشی مبتنی بر این عوامل باعث بهبود تعهد زناشویی گردید
اثربخشی آموزش مهارتهای جنسی مبتنی بر رویکرد شناختی _ رفتاری بر سازگاری زناشویی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۴
55-73
حوزههای تخصصی:
ناباروری به عنوان عامل ایجاد کننده ی نوعی استرس توصیف شده است که منجر به انواع مختلفی از مشکلات روان شناختی ، از جمله اختلال عملکرد جنسی می شود و ممکن است ناسازگاری زناشویی را در پی داشته باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های جنسی (مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری) بر سازگاری زناشویی زنان نابارور در سال 1394 شهر کرمانشاه انجام شد. جامعه ی آماری شامل زنان نابارور 22 تا 36 ساله ی مراجعه کننده به مرکز ناباروری معتضدی کرمانشاه بود که دارای اختلال در عملکرد جنسی و مشکلات زناشویی بودند. 33 نفر دارای شرایط شرکت در مطالعه بودند که از بین آنها 20 نفر داوطلب انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. افرادی که در گروه آزمایش قرار داشتند به مدت 10 جلسه ی هفتگی در دوره ی آموزش مهارت های جنسی به صورت گروهی شرکت داده شدند. گروه کنترل در این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکردند. به منظور ثبت تغییرات نمرات پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) قبل و بعد از مداخله، توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و روش آماری تحلیل کو واریانس چند متغیره بود. نتایج نشان داد که مداخله ی آموزش مهارت های جنسی اثر معناداری بر نمره سازگاری زناشویی داشته، بدین ترتیب که نمره سازگاری زناشویی زنان نابارور به طور معناداری افزایش یافته است (001/0>P). بنابراین به روان شناسان، روان درمانگران و متخصصان زنان و زایمان توصیه می شود که از روش آموزش مهارت های جنسی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری برای افزایش سازگاری زناشویی زنان نابارور استفاده کنند.
اثر بخشی برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر مبنای نظریه روانشناسی فردی آدلر بر درماندگی آموخته شده زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تعیین اثربخشی برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر مبنای نظریه روانشناسی فردی آدلر بر درماندگی آموخته شده زنان سرپرست خانوار است. از این جهت، این پژوهش به روش نیمه آزمایشی انجام شد و طرح آن از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد استان همدان بودند؛ که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 30 نفر، و با توجه به ملاک های پژوهش، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه درماندگی آموخته شده (LHS) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده گردید، که در ابتدا شرایط استفاده از این آزمون مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت، سپس از آن استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می داد که برنامه آموزشی توانمندسازی روانشناختی بر کاهش درماندگی آموخته شده زنان سرپرست خانوار(با احتمال 007/0>P) تأثیر دارد و آزمون پیگیری نیز همان را تأیید نمود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت، توانمندسازی روانشناختی فرایند قدرت بخشیدن به افراد است که به آنها کمک می شود تا احساس توانایی و شایستگی خویش را بهبود بخشند و بر احساس ناتوانی و درماندگی غلبه کنند. از این جهت پیشنهاد می شود که برنامه های آموزشی توانمندسازی زنان نیز به عنوان یکی از برنامه های مؤثر در دستور کار کمیته امداد و سایر نهادهای حمایتی قرار گیرد.
مدل سازی معادله ساختاری ارتباط بین منبع کنترل و شخصیت تاریک با خشونت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۴
74-95
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خشونت زناشویی، منبع کنترل و شخصیت تاریک است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و همچنین مدل یابی معادلات ساختاری می باشد که هدف از آن بررسی رابطه سازه های نهان برونزا و درونزا موجود در مدل است. جامعه آماری این پژوهش را همه مردان و زنان طلاق گرفته طی شش ماه گذشته(نیمه دوم سال 1394) و مردان و زنان متقاضی طلاق در مراکز قضائی شهر اصفهان، تشکیل می دهند. نمونه شامل 250 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند و 201 نفر پرسشنامه ها را کامل پاسخ دادند. جهت جمع آوری داده ها از ابزارهای مقیاس کنترل درونی- بیرونی راتر، مقیاس شخصیت تاریک(سه تایی تاریک) DT و مقیاس تجدید نظر شده تاکتیک های تعارضی (CTS-2) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری و همچنین از دو نرم افزار Spss و Amos استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که منبع کنترل و شخصیت تاریک پیش بینی کننده قوی و معناداری برای خشونت زناشویی است .
تأثیر شرکت در برنامه روان- آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی- رفتاری گاتمن در سازش یافتگی زوجی و احساس های مثبت زوجین
حوزههای تخصصی:
سال های اخیر به دلیل نرخ بالای طلاق در کشور رسیدگی به بهبود رابطه زوجین برجسته شده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شرکت در برنامه روان- آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی- رفتاری گاتمن در سازش یافتگی زوجی و احساس های مثبت زوجین انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش همه زوجین شهر شیراز سال 95-1394 بود. شمار 28 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شده و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (28 نفر در دو گروه هفت زوجی). اعضای گروه های آزمایش در هفت نشست هفتگی 120دقیقه ای در سالن هتل ستارگان شیراز شرکت کردند. برای گردآوری داده ها سنجه سازش یافتگی زناشویی۱۹۷۶ و پرسشنامه احساس های مثبت درباره به همسر الری، فینچام و ترکویتز (1983) به کاربرده شد. برآیندهای تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد شرکت در برنامه روان- آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی- رفتاری گاتمن در افزایش سازش یافتگی زناشویی (P<0/008 ,F=7/564) و بر افزایش نگرش مثبت به همسر(P<0/001 ,F=20/242) کارآمد بوده است. ازاین رو آموزش های مبتنی بر دیدگاه گاتمن می تواند برای افزایش سازش یافتگی زناشویی و ایجاد احساس مثبت آن ها به یکدیگر و کاهش بی ثباتی پیوند زناشویی و جلوگیری از رخداد طلاق کارساز تلقی گردد.
تبیین افسردگی براساس سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی در افراد بزرگسال شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: به تازگی، به ویژه در کشورهای توسعه یافته، رابطه ی میان سبک زندگی افراد و بیماری های گوناگون توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف نیز، سلامت روانی و اجتماعی آن جامعه است. هدف: در همین راستا هدف پژوهش حاضر تبیین افسردگی براساس سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی و برازش مدل علّی بوده است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد بزرگسال شهر اهواز بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 383 نفر از بین آنان انتخاب شدند. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت والکر و پلیرکی (1987)، سلامت اجتماعی کییز (2004)، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1989) و افسردگی بک دو (1996) جمع آوری شد. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر و روش همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر بیانگر تایید برازش مدل فرضی پژوهش بود، سبک زندگی بر افسردگی اثر مستقیم دارد و سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی بر افسردگی اثر غیر مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله در پژوهش برای تبیین افسردگی می توان از متغیرهای سبک زندگی، سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی استفاده نمود.
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر افزیش ظرفیت حافظه کاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش طرحواره درمانی هیجانی بر افزیش ظرفیت حافظه کاری در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم انجام شد. روش: مطالعه حاضر از لحاظ هدف بنیادی از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی و از نظر روش کمی بود. جامعه مورد مطالعه عبارت بود از کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395. روش نمونه گیری پژوهش حاضر نمونه گیری خوشه ای مرحله ای هدفمند بود. حجم نمونه حاضر به استناد پژوهشهای پیشین انتخاب شد . در پژوهش حاضر جهت ارزیابی متغیر های وابسته پژوهش از بسته آموزش طرحواره درمانی هیجانی و پرسشنامه ظرفیت حافظه کاری( دانیمن وکارپنتر ،1980 ) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس تک متغیره نشان داد که اثر طرحواره درمانی هیجانی بر افزایش ظرفیت حافظه کاری با مقدار (341/ 12 f = ) و سطح معناداری (42 /0= p ) در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم معنادار بود. نتیجه گیری: اگاهی از نقاط قوت وضعف فردی و تمرکز بر نقاط قوت و درس گرفتن از نقاط منفی و استفاده بهینه از دانش مربوط به خود و محیط اطراف به برنامه ریزی و کارایی بهتر دانش آموزان کمک می کند.
تدوین یک برنامه روانی- آموزشی بر اساس الگوی ستیر برای زوجین متعارض و اثربخشی آن در کاهش سبک مقابله ای ناکارآمد و احتمال وقوع طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تدوین یک برنامه روانی- آموزشی برای زوجین متعارض و اثربخشی آن در کاهش سبک مقابله ای ناکارآمد و احتمال وقوع طلاق انجام شد. بر اساس مهارت های ارتباطی ستیر یک برنامه روانی- آموزشی تدوین شد که به روش گروه متمرکز، روایی محتوایی آن مطلوب بود. در یک طرح آزمایش پیش آزمون- پس آزمون و یک پیگیری 2 ماهه، اثربخشی آن بررسی شد. 32 شرکت کننده (16 زوج متعارض) در آستانه طلاق، از بین مراجعه کنندگان به شورای حل اختلاف در شهر کرج به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی و مساوی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. خط پایه همه شرکت کنندگان در شیوه مقابله با تعارض و احتمال وقوع طلاق اندازه گیری شد. مداخلات روانی- آموزشی در 10 جلسه زوج درمانی برای گروه آزمایش اجرا گردید و همه شرکت کنندگان در پس آزمون و پیگیری ارزیابی شدند و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که استفاده از سبک ناکارآمد مقابله با تعارض و احتمال طلاق در زوجین شرکت کننده در برنامه روانی- آموزشی به طور معناداری پایین تر از گروه کنترل بود (P< 0.01). همچنین این تغییرات در مرحله پیگیری مشاهده شد.نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که برنامه روانی- آموزشی مبتنی بر الگوی ستیر یک روش زوج درمانی مناسب برای کاهش سبک ناکارآمد مقابله با تعارض و احتمال وقوع طلاق در متقاضی طلاق و زوجین متعارض می باشد.
اثربخشى مداخله آموزشی غنی سازی زندگى زناشویی با رویکرد متمرکز بر هیجان در دوران باردارى بر رضایت زناشویی زوجین پس از تولد اولین فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تولد اولین فرزند به عنوان یک رویداد تنش زا می تواند مایه ترس و خشم پدرومادر و آشفتگی رابطه آن ها گردد. هدف این پژوهش، تدوین بسته آموزشی غنی سازی زندگی زناشویی با رویکرد متمرکز بر هیجان و بررسی اثربخشی آن بر رضایت زناشویی زوجین پس از تولد اولین فرزند بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی است و با بکار بستن طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دوماهه انجام شد. جامعه آماری زوجین مراجعه کننده به بیمارستان ها و مطب های خصوصی پزشکان زنان و زایمان مناطق (3) و (10) شهر تهران 1395 بود. نمونه پژوهش 28 زن و شوهر (56 نفر) بود که به صورت در دسترس، گزینش و به تصادف در دو گروه 28 نفری آزمایش (14 زوج) و گروه گواه (14 زوج) گمارده شدند. گروه آزمایش در نُه نشست هفتگی سه ساعته مداخله آموزشی غنی سازی زندگى زناشویی با رویکرد متمرکز بر هیجان به صورت زوجی شرکت کردند و برای گروه گواه در آن هنگام مداخله ای صورت نگرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ 1989 و پرسشنامه اطلاعات فردی و سنجه شیوه های دل بستگی بزرگ سالان هازان و شیور 1987 بکار برده شد. برآیند تحلیل واریانس چندمتغیری نمرات اختلافی (پیش آزمون-پس آزمون) نشان داد مداخله آموزشی غنی سازی زندگی زناشویی با رویکرد متمرکز بر هیجان بر رضایت زناشویی زوجین (83/129=F و 001/0>P) و مؤلفه های حل تعارض (18/95=F و 001/0>P)، رضایت از ارتباط با دوستان (38/99=F و 001/0>P)، ارتباط زوجین (03/41=F و 001/0>P)، زمینه های شخصیتی (66/15=F و 001/0>P)، فعالیت های هنگام فراغت (03/41=F و 001/0>P) و فرزند پروری (26/14=F و 001/0>P). در دوران بارداری مادران اثربخش است. همچنین برآیندهای تحلیل آزمون پیگیری نشان داد میان مرحله پیگیری و پیش آزمون تفاوت معنی دار وجود دارد و این روشنگر ماندگاری تأثیر مداخله است. ازاین رو آموزش بسته غنی سازی زندگى زناشویی با رویکرد متمرکز بر هیجان در ماه های 3 تا 6 بارداری مادران در بیمارستان ها، مراکز بهزیستی و درمانگاه های مشاوره برای افزایش رضایت زناشویی زوجین تازه والد در دوران بارداری و پس از تولد فرزند پیشنهاد می شود.
واکاوی آسیب های خانواده های مادر سرپرست: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش طلاق و افزایش خانواده های تک والد، نیاز به توجه هر چه بیشتر به خانواده های مادر سرپرست که با دردسرهای چندگانه ای روبه رو هستند ضروری به نظر می رسد؛ بنابراین پژوهش کنونی با هدف کاوش تجربه های خانواده های مادر سرپرست انجام شد. این مطالعه به شیوه کیفی است که در آن از روش تحلیل محتوی استفاده شده است. این شیوه با مشارکت 38 خانواده مادر سرپرست با برگزاری جلسه های بحث گروه کانون، بررسی ادبیات و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 10 نفر از پژوهشگران حوزه خانواده در طول یک دوره 12 ماهه در سال 1394 انجام شد. نمونه گیری به روش هدفمند و در سال 1394 انجام شد. داده ها گردآوری و ثبت شد و سپس کدگذاری انجام گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها منجر به تولید 12 درون مایه شد که دربرگیرنده: «مشکلات و اختلالات روان شناختی مادر، مشکلات جسمی مادر، مشکلات و اختلالات روان شناختی فرزندان، مشکلات جسمی فرزندان، مشکلات تحصیلی فرزندان، مشکلات اشتغال، مشکلات بین فردی اعضای خانواده، مشکل با شوهر پیشین و خانواده وی، مشکل مالی، مشکلات مسکن، مشکلات خانواده مبدأ و مشکلات ناشی از افراد پیرامونی و شبکه های حمایتی اجتماع» هستند. این پژوهش درک تازه ای از تجربه های خانواده های مادر سرپرست با توصیف مشکلات آنها فراهم ساخت. ریشه این مشکلات، افزون بر مشکلات فردی و بین فردی، به تغییرات ساختار اجتماعی ما نیز مربوط می شود؛ بنابراین نتایج نشان داد که این خانواده ها مشکلات مهمی در جنبه های گوناگون زندگی شان دارند که نیازمند توجه بیشتری از سوی مسئولین هستند.
اثربازگشتی آزمون ورودی مدارس تیزهوشان بر برنامه درسی دوره ابتدایی: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: موضوع آسیب شناسی مدارس تیزهوشان همچنان در جامعه تعلیم و تربیت ایران مطرح بوده و به نتیجه مشخصی نرسیده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربازگشتی آزمون ورودی مدارس تیزهوشان بر ابعاد مختلف نظام آموزشی دوره ابتدایی است؛ شامل: اهداف و سیاست های مدارس، محتوا و موضوعات درسی، روش های تدریس و فعالیت های آموزشی، سبک یادگیری و سنجش و ارزشیابی. روش: پژوهش حاضر از نوع پدیدارشناسیِ توصیفی به شمار می رود. برای گردآوری داده ها با 55 نفر که از بین چهار گروه زیر انتخاب شدند، به طور نیمه ساختاریافته مصاحبه انجام گرفت: الف) مدیران و معاونان مدارس، ب) اساتید و صاحب نظران، ج) والدین و د) دانش آموزان راه یافته و راه نیافته به مدارس تیزهوشان. برای تحلیل و کدگذاری داده ها از روش کولایزی استفاده شد. یافته ها: در مرحله نخست، از بین مصاحبه ها 287 نکته کلیدی استخراج شد. این نکات در قالب 80 مضمون اولیه، 15 مضمون میانی و 12 مضمون نهایی طبقه بندی و خلاصه شدند. برخی مضامین نهایی عبارتند از: تداخل هدف، داروینیسم تربیتی، تبعیض محتوایی، روش ها و فعالیت های آزمون محور، سبک یادگیری فردی، کمّی گرایی و نتیجه گرایی، نگاه ابزاری به معلمان. نتیجه گیری: وجود مدارس تیزهوشان و نوع آزمون ورودی آن، آسیب های متعددی را برای برخی مدارس ابتدایی به همراه دارد. آن دسته از مدارس ابتدایی که تمرکزشان آماده سازی دانش آموزان برای پذیرش در آزمون مدارس تیزهوشان است، عملاً برخی از مهم ترین هدف های برنامه درسی رسمی و مؤلفه های تربیتی را به حاشیه رانده و یا در مواردی برخلاف آن عمل می کنند.
تحلیل کیفی علل گرایش خانواده ها به رسانه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
5-34
حوزههای تخصصی:
مقدمه : جامعه و به تبع آن نهاد خانواده در ایران در دهه های اخیر دچار تغییرات شگرفی شده است. این تغییرات در ابتدا به دلیل مولفه های نوسازی در ابعاد گوناگون ، و اخیرا به دلیل مهمترین مولفه آن یعنی تکنولوژی های ارتباطی بوده است. شناختن هر چه بیشترعلل این تغییرات ساختاری در خانواده ما را به سمت داشتن جامعه و خانواده ای پویاتر راهنمایی می کند. .بدین منظور هدف پژوهش حاضر بررسی علل تاثیر گذار بر گرایش خانواده ها به رسانه های مجازی بود. روش : در پژوهش حاضر از رهیافت کیفی و روش نظریه مبنایی برای بررسی درک و تفسیر علل موثر بر گرایش خانواده ها به رسانه های مجازی استفاده شد.جامعه این پژوهش ، با توجه به اهداف تحقیق انتخاب شدند و شامل افرادی بودند که بالای 30 سال سن داشتند که از میان آن ها 28 نفر با توجه به اشباع داده ها مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق قرار گرفتند.سوال پژوهش در محور علل گرایش خانواده ها به سمت رسانه های مجازی ، بررسی شد، و کدکذاری باز ، محوری و انتخابی برای سوال مذکورانجام شد. یافته ها : طبق یافته های پژوهش ، مقوله های عمده در رابطه با علل گرایش به رسانه های مجازی، عبارت بودند از: زیر ساخت های علمی و تفریحی، عوامل درون شخصی، دولت و رسانه، عوامل فرهنگی مدرنیته، عوامل اجتماعی مدرنیته، عوامل خانوادگی، ملزومات زندگی مدرن، عوامل ارتباطی مدرن. و مقوله ی هسته ای عبارت بود از : عوامل مدرنیته. نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش این نتیجه به دست آمد که عوامل موثر در گرایش خانواده ها به سمت رسانه های مجازی بر اثر 2 دسته عوامل بوده است. اول عوامل درون ساختاری مانند: عوامل ارتباطی مدرن، عوامل درون شخصی وعوامل خانوادگی مدرن، ودوم عوامل برون ساختاری خانواده مانند: زیر ساخت های علمی و تفریحی، دولت و رسانه، عوامل فرهنگی مدرنیته، عوامل اجتماعی مدرنیته، ملزومات زندگی مدرن .
اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک در بهبود خاطرات آسیب زا و شناخت های پس آسیبی زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
35-59
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک در بهبود خاطرات آسیب زا و شناخت های پس آسیبی زنان متقاضی طلاق بود. روش: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. از بین کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه شهرستان بیجار در سال 1394، 30 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، هر کدام 15 نفر جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه شناخت های پس از تروما و مقیاس PTSD می سی سی پی استفاده و داده ها توسط شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در نمره کل علائم PTSD (75/53 F= و0.000 p< )، خاطرات رخنه کننده (55/53 F= و0.000 p< )، مشکل در ارتباطات بین فردی (44/41 F= و0.000 p< )، ناتوانی در کنترل عاطفه (76/39 F= و0.000 p< )، افسردگی (27/51 F= و0.000 p< )، نمره کلی شناخت های پس آسیبی (32/22 F= و0.000 p< )، شناخت های منفی درباره خود (20/37 F= و0.000 p< )، شناخت های منفی درباره جهان (65/31 F= و0.000 p< )، خود سرزنشی (78/63 F= و0.000 p< ) وجود داشت. نتیجه گیری: همانطور که نتایج نشان می دهد درمان پردازش مجدد هولوگرافیک در بهبود خاطرات آسیب زا و شناخت های پس آسیبی زنان متقاضی طلاق موثر بوده است. پردازش مجدد هولوگرافیک با شناسایی هولوگرام تجربی درمانجو باعث تغییر و بازسازی ادراک وی از یک حادثه گذشته بوده و به اصلاح باورها و تغییر آن می پردازد.
نقش دینداری و مسئولیت پذیری در پیش بینی تعهد زناشویی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۳
126-145
حوزههای تخصصی:
هدف: تعهد زناشویی، قوی ترین و پایدارترین عامل پیش بینی کننده کیفیت و ثبات رابطه زناشویی است . در تعهد زناشویی عوامل مختلفی دخیل هستند که از آن بین می توان به نقش مهم دینداری و مسئولیت پذیری اشاره کرد؛ این پژوهش بر آن است که رابطه بین دینداری و مسئولیت پذیری با تعهد زناشویی را بررسی کند. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان متأهل مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه سمنان در سال تحصیلی 1394 بودند، نمونه ای به تعداد 299 نفر(159 مرد و 140 زن) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) و دینداری گلاک و استارک (1965) و مسئولیت پذیری هریسون گاف (1987) استفاده گردید. یافته ها: ضمن ارتباط مثبت و معنی دار همه ابعاد دینداری با تعهد زناشویی؛ نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که دو متغیر مسئولیت پذیری و دینداری، باهم، 50 درصد از تغییرات تعهد زناشویی را پیش بینی می کنند، همچنین از میان ابعاد پژوهش بعد عاطفی و مناسکی به همراه مسئولیت پذیری باهم 23 درصد از تغییرات متغیر ملاک را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که می توان با ترویج و اشاعه باورهای دینی و همچنین افزایش حس مسئولیت پذیری ، پایبندی و تعهد زناشویی را در بین زوجین افزایش داد.
رابطه بین خوش بینی و خودکارآمدی با انگیزه پیشرفت ورزشی در دانشجویان رشته تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده یکی از موضوعاتی که اخیرا مورد توجه روانشناسان ورزشی قرار گرفته است انگیزه پیشرفت ورزشی می باشدلذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خودکارآمدی و خوش بینی با انگیزه پیشرفت ورزشی در دانشجویان رشته تربیت بدنی دانشگاه آزاد کرج در سال تحصیلی 96-95 با استفاده از روش همبستگی بود. جهت تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 380 نفر (230 دختر و 150 پسر) تعیین شدندکه به صورت تصادفی ساده انتخاب گردید.در این پژوهش جهت گرد آوری داده ها از سه پرسش نامه: پرسشنامه خوش بینی شییر و کارور، پرسشنامه انگیزش پیشرفت ورزشکاران گیل و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS از روش های آمار توصیفی مانند: میانگین، انحراف معیار، واریانس، حداقل و حداکثر نمره افراد و آمار استنباطی مانند: ضریب همبستگی ساده پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که روابط مثبت معناداری بین خودکارآمدی و خوش بینی با انگیزه پیشرفت ورزشی وجود دارد.
اثربخشی ذهن آگاهی بر کیفیت خواب و احساس تنهایی در سالمندان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت خواب و احساس تنهایی سالمندان شهر بجنورد در سال 1396-1395 بود. روش:پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی از لحاظ روش کمی و از منظر گرداوری داده ها در زمره پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 150 نفر ازسالمندان بجنورد بودند که 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس تنهایی دهشیری و همکاران (۲۰۰۸) و مقیاس کیفیت خواب پیتزبرگ(1989) استفاده شد. جلسات آموزشی ذهن آگاهی برگرفته از پکیج آموزشی «درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (باون، چاولا و مارلات، 2011) در 8 جلسه 2 ساعته برای گروه آزمایش انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها:نتایج حاکی از آن بود که آموزشی ذهن آگاهی بر کیفیت خواب و احساس تنهایی سالمندان تاثیر معناد دار داشته است. نتیجه گیری: در تمرین های ذهن آگاهی افکار و احساسات انکار و یا سرکوب نمی شوند بلکه این افکار و احساسات لحظه به لحظه همان گونه که اتفاق می افتند به صورت غیر قضاوتی مورد توجه قرار گرفته و مشاهده می شوند تا اینکه وارد حوزه آگاهی شوند. ذهن آگاهی باعث به وجود آمدن آرامش پایدار در کنار تجارب جاری می شود
پیش بینی انطباق پذیری مسیر شغلی پرستاران از طریق مولفه های تئوری سیستم انگیزشی فورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی کننده های انطباق پذیری مسیر شغلی پرستاران است. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران بیمارستان های شهر تهران در سال۱۳۹۵ بود(۵۰ هزار نفر) که تعداد ۳۲۰ نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی، مقیاس خودکارآمدی عمومی، پرسشنامه جهت گیری هدف،مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده، پرسشنامه خوشبینی یا آزمون بازنگری شده جهت گیری زندگی بود که پس از توزیع و جمع آوری، داده ها توسط روش تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد سه مولفه از تئوری سیستم انگیزشی شامل خودکارآمدی، جهت گیری هدف و خوشبینی پیش بینی کننده انطباق پذیری مسیر شغلی پرستاران است. نتیجه گیری : با اتکا به یافته های این پژوهش می توان مداخلاتی را با هدف افزایش انطباق پذیری شغلی پرستاران طراحی نمود و با بهبود این مولفه های انگیزشی (از قبیل خودکارآمدی، جهت گیری هدف و خوشبینی)، آنها را به منابعی مجهز کرد تا بتوانند خود را به بهترین شکل با شرایط کاری انطباق دهند.
تأثیر زوج درمانی متمرکز بر هیجان در کیفیت رابطه، تعارض زناشویی و بی آلایشی زوجین نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیده ناباروری همچون یک چالش و رویدادی تنش زا، زندگی زوجین را به گونه گسترده دستخوش آشفتگی ساخته و مشکلات و آسیب های بسیاری را برای آن ها به دنبال دارد؛ بر این اساس پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر زوج درمانی متمرکز بر هیجان در کیفیت رابطه، تعارض زناشویی و بی آلایشی زوجین نابارور انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری زوجین نابارور مراجعه کننده به درمانگاه های ویژه ناباروری «رویان» و «قفقاز» شهر اردبیل 1395 بود. آزمودنی ها 18 نفر از آن ها بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و هر یک همراه شوهر به صورت تصادفی در دو گروه 18 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند (دو گروه نه زوجی). گروه آزمایش در 10 نشست هفتگی 90 دقیقه ای زوج درمانی متمرکز بر هیجان شرکت کردند شرکت کردند و برای گروه گواه در آن هنگام مداخله ای صورت نگرفت. داده ها با استفاده از ابزارهای روان سنجی بی آلایشی واکر و تامپسون 1983، تعارض زناشویی جان بزرگی و اگاه هریس 2011 و کیفیت رابطه پیرس، ساراسون و ساراسون (1991) گردآوری شد. برآیندهای آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد زوج درمانی متمرکز بر هیجان در افزایش بی آلایشی ( P˂0/001 ,F= 45/01)، کاهش تعارض زناشویی(P˂0/001, F=7/24) و بهبود کیفیت رابطه زوجین ( F=0/8668,P˂0/001) موثر بود. ازاین رو می توان بیان کرد که به کار بستن این مداخله همچون راهکاری مؤثر برای کاهش آشفتگی ارتباط زوجین و بهبود رابطه زناشویی همسران نابارور در سایر شهرهای ایران قابل آزمودن است.
اثر بخشی رویکرد تلفیقی ایماگو تراپی و رابطه با ابژه بر کنترل عواطف زوجین خیانتکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین اثر بخشی رویکرد تلفیقی ایماگو تراپی و رابطه با ابژه بر کنترل عواطف زوجین خیانتکار انجام پذیرفت. طرح پژوهش در این جا، طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش زوجین خیانت کار بوده و نمونه گیری به روش هدفمند از بین زوجین مراجعه کننده به دلیل خیانت به مراکز مشاوره شهر شیراز که نمره پایین تر از میانگین در کنترل عواطف کسب کرده و داوطلب شرکت در پژوهش بودند، 16 زوج به گونه تصادفی انتخاب و سپس به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برنامه درمانی بر مبنای رویکرد تلفیقی ایماگو تراپی و رابطه با ابژه در طی 10 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه به صورت مشاوره گروهی انجام شد و پس آزمون 6 ماه بعد نیز در مورد آزمودنی ها اجرا گردید. از پرسش نامه کنترل عواطف ویلیامز و همکاران جهت گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که شیوه تلفیقی ایماگو تراپی و رابطه با ابژه بر مقیاس کلی کنترل عواطف و خرده مقیاس های خشم، افسردگی و عاطفه مثبت تأثیر معنادار داشته است، اما بر خرده مقیاس اضطراب تأثیر معنادار نبود. نتایج پس آزمون جلسه پیگیری نشان دادند که نه تنها خرده مقیاس اضطراب تغییری معنادار داشته است بلکه دیگر خرده مقیاس ها نیز نسبت به پس آزمون جلسه دهم تغییر معنادار بیش تری را نشان می دهد که خود بیانگر پایداری و روند رو به افزایش تغییرات در طول زمان می باشد.