فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
140-169
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده ( ISDTP ) بر اصلاح باورهای غیرمنطقی و کاهش اجتناب شناختی افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی بود. روش: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. از بین کلیه افرادی که در سال 1394 به مراکز مشاوره و مددکاری شهر شهرکرد مراجعه کرده بودند، 32 نفر به صورت نمونه گیری داوطلبانه ی مبتنی بر هدف و از طریق مصاحبه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. از پرسشنامه های وسواس فکری – عملی ییل براون ( T- Bocs )، آزمون عقاید غیرمنطقی جونز ( IBT ) و اجتناب شناختی سکستون و داگاس ( CAQ ) در پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده و داده ها توسط شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شد . مداخله روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر روی گروه آزمایش به صورت گروهی، هفته ای دو بار در 20 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس بر روی نمرات پیش از درمان، درمان و پیگیری نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای باورهای غیرمنطقی ( 01/0 P< ) و اجتناب شناختی ( 05/0 P< )، تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با استناد به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، می توان نتیجه گرفت که روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده یک روش مناسب برای اصلاح باورهای غیرمنطقی و کاهش اجتناب شناختی افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی می باشد.
رابطه علی انطباق پذیری مسیر شغلی،سرمایه روانشناختی و هوش معنوی با میانجی گری خودکارآمدی شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رابطه علی انطباق پذیری مسیر شغلی،سرمایه روانشناختی و هوش معنوی با میانجی گری خودکارآمدی شغلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه بود.روش پژوهش توصیفی ،همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه بود و تعداد 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جهت اندازه گیری داده ها از ابزارهای زیر استفاده گردید که عبارتند از الف: انطباق پذیری مسیر شغلی،ب: سرمایه روانشناختی ج:هوش معنوی و د: خودکارآمدی شغلی. جهت تجزیه و تحلیل داده ها ازآمارتوصیفی(میانگین و نمودار و...) و آمار استنباطی(ضریب همبستگی و تحلیل مسیر)استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است، بین انطباق پذیری مسیر شغلی و خودکارآمدی رابطه معنی داری وجود دارد،بین انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی رابطه معنی داری وجود دارد، بین انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی با نقش میانجی خودکارامدی رابطه معنی داری وجود دارد، بین خودکارآمدی و هوش معنوی رابطه معنی داری وجود دارد، بین خود کارآمدی و سرمایه روانشناختی رابطه معنی داری وجود دارد.
پیامد های روانشناختی بیکارشدگی و راهبرد های عملی تصمیم گیری شغلی بازگشت به کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیامد های روانشناختی بیکارشدگی و راهبرد های عملی تصمیم گیری شغلی بازگشت به کار اکرم السادات رضایی [1] ، دکتر عبدالله شفیع آبادی [2] ، دکتر محمدرضا فلسفی نژاد [3] هدف این پژوهش تبیین مشکلات و نیازهای روانی و اجتماعی بیکارشدگان جویای کار و شناسایی نیازهای آنان در مسیر اقدام برای تصمیم گیری شغلی بود . طرح پژوهش کیفی بر اساس نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری ) بود.جامعه پژوهش شامل بیکارشدگان جویای کار و تحت پوشش بیمه بیکاری بودند . شرکت کنندگان تعداد از دوازده نفر بیکارشده بود که به شیوه هدفمند و با توجه به قاعده اشباع در پژوهش شرکت کردند.گرد آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و گروه های کانونی و مشاهده انجام شد. یافته های حاصل تحلیل داده ها نشان داد که بیکار شدگان جویای کار پیامد های روانشناختی فقدان ، انزوای اجتماعی را در از دست دادن شغل تجربه می کنند . همچنین در انتخاب هدف و برنامه مناسب شغل یابی و کسب مهارت جهت تصمیم گیری کارآمد شغلی مشکل دارند و نیازمند آموزش به منظور ارزیابی مجدد توانایی های خود ، انتخاب هدف و برنامه ریزی مناسب ، جمع آوری درست اطلاعات شغلی ، ارتقای مهارت حل مساله ، و در نهایت تصمیم گیری شغلی کار آمد هستند. واژه های کلیدی: بیکارشدگی - راهبرد های عملی - تصمیم گیری شغلی [1] . دانشجوی دکتری رشته مشاوره (نویسنده مسئول) Email:rezaei.psych@yahoo.com. [2] . استاد دانشگاه علامه طباطبایی ashafiabady@yahoo.com [3] . دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی falsafinejad@yahoo.co.uk
بررسی رابطه صفات شخصیت و تمایزیافتگی خود با رضایت از زندگی در زوجین متقاضی طلاق شهرستان ملکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر باهدف بررسی رابطه صفات شخصیت و تمایزیافتگی خود با رضایت از زندگی در زوجین متقاضی طلاق شهرستان ملکان صورت پذیرفت. روش: پژوهش حاضر پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق زوجین مراکز مشاوره راه زندگی شهرستان ملکان (120= N) در فاصله زمانی مهرماه تا اسفند 1396 بود که نمونه آماری نیز به صورت سرشماری 120 نفر انتخاب گردید. همچنین روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود. اطلاعات از طریق مقیاس تمایزیافتگی خود (DSI) اسکورن و فریدلندر (1998)؛ ویژگی های شخصیتی نئو (NEO – FFI) (1986) و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر وپاوت (SWLS) (1985) جمع آوری گردید. برای تجزیه وتحلیل داده هابا استفاده از نرم افزار spss در سطح معناداری 0.05 و با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنف برای بررسی نرمال بودن توزیع داده ها و همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین بعد برونگرایی، وظیفه شناسی، گشودگی به تجربه و خوشایندی با رضایت از زندگی در زوجین متقاضی طلاق در سطح معناداری (p≤0.05) رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. اما بین روان رنجورخویی و رضایت از زندگی در زوجین متقاضی طلاق در سطح (p≤0.05) رابطه معناداری وجود نداشت. همچنین نتایج نشان داد که بین بعد واکنش پذیری، جایگاه من و هماهنگی با دیگران با رضایت از زندگی در زوجین متقاضی طلاق در سطح معناداری (p≤0.05) رابطه مثبت و معناداری مشاهده گردید اما بین بعد گریزعاطفی و رضایت از زندگی در زوجین در سطح (p≤0.05) رابطه معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بر تجارب افراد در خانواده اصلی و اهمیتی که این تجارب در شکل دهی روابط صمیمی بعدی و رضایت زناشویی دارند، تأکید می کند.
بررسی اثربخشی بازی درمانی کودک محور با رویکرد آکسلاین بر تنهایی و ناامیدی کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
150-165
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی کودک محور با رویکرد آکسلاین بر تنهایی و ناامیدی کودکان با آسیب شنوایی بود. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر با آسیب شنوایی مقطع دبستان شهر مشهد بود. نمونه ای به حجم 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ناامیدی کودکان و مقیاس تنهایی استفاده شد . آموزش بازی درمانی کودک محور با رویکرد آکسلاین در قالب ۸ جلسه در گروه آزمایشی اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس و به وسیله نرم افزار SPSS تحلیل شدند . یافته ها : تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات احساس تنهایی و ناامیدی در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته است ( P < 0/05 ). نتیجه گیری: با استناد به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، می توان نتیجه گرفت که بازی درمانی کودک محور می تواند به عنوان یک روش مداخله ای، در کاهش تنهایی و ناامیدی کودکان آسیب دیده شنوایی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی از طریق بازی بر مشکلات رفتاری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی از طریق بازی بر مشکلات رفتاری دانش آموزان دختر 9 – 7 ساله شهر تهران می باشد. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان دختر 9 – 7 ساله غرب شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1395-1396 مشغول تحصیل بودند. از این میان تعداد 24 نفر به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه، آموزش مهارت های زندگی را دریافت کرد . دو گروه آزمایش و کنترل در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به چک لیست مشکلات رفتاری کوای و پترسون ( 1987 ) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین مشکلات رفتاری گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد( 001/0 = P ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های زندگی از طریق بازی بر کاهش مشکلات رفتاری دختران 9 – 7 ساله موثر بوده است.
اثربخشی مداخله ی مبتنی بر داستان زندگی (من کی هستم؟) بر سازگاری عاطفی و ادراک شایستگی نوجوانان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله ی داستان زندگی بر سازگاری عاطفی و ادراک شایستگی نوجوانان پسر کم توان ذهنی خفیف انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی بود و به شیوه ی آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه انجام شد. بدین منظور، از میان جامعه ی نوجوانان کم توان ذهنی 16 تا 24 ساله که در سال تحصیلی 96-95 در مدارس استثنایی شهر درچه استان اصفهان مشغول به تحصیل بودند، با رعایت ملاک های ورود و خروج به پژوهش، 30 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه 15 نفره ی آزمایش و گواه قرار گرفتند. بعد از آن، گروه آزمایش به مدت 17 جلسه و هر هفته 3 جلسه تحت مداخله ی داستان زندگی (من کی هستم؟) قرار گرفت. ابزار پژوهش، پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی AISS (سینها و سینگ، 1993)- خرده مقیاس سازگاری عاطفی- و مقیاس ادراک شایستگی هارتر (1982) بود. داده های بدست آمده از پژوهش نیز با آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که در گروه آزمایش، تأثیر مداخله ی داستان زندگی بر سازگاری عاطفی و ادراک شایستگی در سطح 05/0=α معنی دار می باشد. با توجه به نتایج پژوهش، می توان از مداخله ی داستان زندگی به منظور افزایش سازگاری عاطفی و ادراک شایستگی نوجوانان کم توان ذهنی استفاده نمود.
بررسی معناشناختی مفهوم مشیت از دیدگاه قرآن کریم: تدوین چارچوب مفهومی برای فرایند عمل مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه معنا شناختی واژه مشیت به عنوان یکی از اساسی ترین واژه های کلیدی قرآن کریم می باشد. مطالعه معناشناختی واژه مشیت به ما کمک می کند تا به نقش و جایگاه این مفهوم در ترسیم شبکه معنایی کلمات قرآن کریم دست پیدا کنیم. این مفهوم به ما کمک می کند تا از آن به عنوان یکی از ساختارهایی بهره گیریم که می تواند به منزله راهنما در شکل دهی به فعالیت های ما نقش آفرینی کند. هر فعالیتی از این منظر از دریچه مشیت می تواند نگریسته شود و در شکل دهی به یک شیء منجر شود. فرایند مشاوره و عملی که در این فرایند ساخته و پرداخته می شود، موضوع بررسی حاضر قرار گرفته است. این بررسی نحوه ای از مطالعه معناشناسانه زبان است که ماهیت و ساختار معنای زبانی را آشکار می سازد؛ در همین راستا، معناشناسی قرآنی به کشف جهان بینی قرآن و نحوه نگرش قرآن به جهان هستی و موجودات و مخلوقات عالم کمک می رساند مشیت یکی از مهمترین مقولاتی که در ترسیم چگونگی خلق جهان و مخلوقات عالم به کار رفته، مشیت است. در قرآن کریم، مشیت به دو صورت فعلی (شاء) و اسمی( شیء) و در یک معنا به کار رفته اند. به لحاظ مفهومی مشیت به خواست و تمایلی اشاره می کند که خلق جهان را هدف خویش قرار داده است؛ این خواست به لحاظ مصداقی، شیء نامیده می شود.
اثربخشی توانمندسازی روان شناختی درکاهش اضطراب و بهبود کارکردهای اجرایی زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تاثیر آموزش توانمندسازی روان شناختی درکاهش اضطراب و بهبود کارکردهای اجرایی در زنان دارای همسر معتاد انجام شد. جامعه آماری زنان دارای همسر معتاد در شهرستان زنجان بودند. 30 زن دارای همسر معتاد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و یک پیگیری 2 ماهه بود. سطح اولیه اضطراب و کارکردهای اجرایی همه شرکت کنندگان بوسیله پرسشنامه های اضطراب بک و آزمون برج لندن اندازه گیری شدند. آموزش توانمندسازی روان شناختی در 8 جلسه برای شرکت کنندگان در گروه آزمایش اجرا شد. دوباره در سطح اضطراب و کارکردهای اجرایی همه شرکت کنندگان در مرحله پس آزمون و پیگیری اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و t استودنت تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سطح اضطراب شرکت کنندگان در برنامه توانمندسازی به طور معناداری پایین تر اما کارکردهای اجرایی (برنامه ریزی، سازماندهی، حل مساله) آنان بالاتر از گروه کنترل بود (P< 0.01). طبق نتایج آزمون t استودنت این تغییرات در مرحله پیگیری هم مشاهده شد. نتایج شواهدی را پیشنهاد می کند که آموزش توانمندسازی روان شناختی یک روش روانی- آموزشی مناسبی برای کاهش اضطراب و ارتقاء کارکردهای اجرایی می باشد.
بررسی پویایی های گروهی مؤثر بر تعارض کار-خانواده و تأثیر آن بر تنیدگی شغلی و قصد جابجایی (مورد مطالعه: کارکنان شرکت آبفای کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تداوم گسترش روز افزون فنآوری اطلاعات و چالش های شغلی در گروه های کاری، مرزهای سنتی شغل و زندگی در حال کم رنگ شدن است و تعارض کار- خانواده اهمیت یافته است. در پژوهش حاضر اثر برخی از متغیرهای پویایی گروهی بر تعارض کار- خانواده بررسی شده و تأثیر این تعارض بر تنیدگی شغلی و قصد جابجایی کارکنان مورد مطالعه قرار گرفته است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها به صورت توصیفی- علی است. جامعه آماری، کارکنان شرکت آبفای کلانشهر اهواز با تعداد حدود 1300 نفر بوده و با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه آماری محدود، حداقل 296 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار سنجش متغیرها و گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که روایی آن توسط خبرگان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی ابزار با روش آلفای کرونباخ (9/0=α) بررسی شده است. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده تعیین گردید. فرضیه ها با روش های همبستگی دو متغیره و مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS21 و AMOS18 آزمون شدند. نتایج نشان داد که پویایی گروهی بر تعارض کار- خانواده تأثیر دارد و این تعارض بر تنیدگی شغلی و قصد جابجایی مؤثر است. همچنین اثر واسطه ای تعارض کار- خانواده تأیید شد.
مقایسه وضعیت زناشویی، بخشودگی فردی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی در زوج هایی 1-2 سال ازدواج کرده و زوج های 3-10 سال ازدواج کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۲
170-188
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ازدواج، پدیده ای است که می تواند باعث آرامش و سلامت روانی زن و مرد باشد از این رو بررسی سازه های مرتبط با آن در زوجین حائز اهمیت می باشد. بنابراین هدف از این پژوهش مقایسه وضعیت زناشویی، بخشودگی فردی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی در زوج هایی 1-2 سال ازدواج کرده و زوج های 3-10 سال ازدواج کرده بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. به این منظور 60 زوج (30 زوج 1 تا دو سال و 30 زوج 3 تا 10 سال ازدواج کرده) از بین زوج های شهرستان خمین به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های وضعیت زناشویی، بخشودگی فردی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی پاسخ دادند. داده ها به روش t مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS V19 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین وضعیت زناشویی، بخشودگی فردی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی در دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0> p ). به این معنی که زوج هایی که 3 تا 10 سال از ازدواجشان گذشته بود نسبت به زوج هایی که 1 تا 2 سال از ازدواجشان گذشته بود نمرات بالاتری در همه متغیرها بدست آوردند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد متغیرهای وضعیت زناشویی، بخشودگی فردی، بخشودگی بین فردی و کیفیت زندگی از جمله مهمترین متغیرهایی هستند که بر ازدواج تأثیر می گذارند و با افزایش مدت زمان ازدواج زوجین این سازه ها در زوجین مشهودتر خواهد بود و لذا آگاهی از این سازه ها برای مشاوران خانواده و زوجین حائز اهمیت می باشد.
پیش بینی سلامت روان معلمان بر اساس متغیر های رضایت زناشویی و خودکارآمدی، با میانجی گری رضایت شغلی به منظور ارایه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روان معلمان بر اساس متغیرهای رضایت زناشویی، خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و وضعیت اقتصادی- اجتماعی، با میانجی گری رضایت شغلی به منظور ارایه مدل بوده است. روش: با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، طرح پژوهش غیرآزمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی و متوسطه دوم شهرتهران(29468 نفر) بوده است که از میان آنها تعداد 447 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای اجرای پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه سلامت عمومی (28-GHQ )، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران(1982)، پرسشنامه حمایت اجتماعی واکس و همکاران (1986)، پرسشنامه رضایت شغلی دانت(1966)، مقیاس رضایت زوجیت افروز(1389) و فرم محقق ساخته(مشخصات فردی) استفاده به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل رگرسیون چندمتغیری، تحلیل مسیر) استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که متغیر رضایت شغلی به عنوان متغیر میانجی نمی تواند رابطه بین متغیرهای خودکارآمدی، حمایت اجتماعی، وضعیت اقتصادی-اجتماعی و رضایت زناشویی را با سلامت روان میانجی گری نماید. با توجه به رابطه معنادار و مستقیم بین متغیرهای خودکارآمدی، رضایت زناشویی و وضعیت مسکن با سلامت روان می توان گفت که مدل در سه مسیر خودکارآمدی به سلامت روان، رضایت زناشویی به سلامت روان و وضعیت مسکن به سلامت روان برازش دارد. بنابراین نتیجه گرفته می شود که متغیرهای خودکارآمدی، رضایت زناشویی و وضعیت مسکن اثر مستقیمی بر روی سلامت روان دارند و می توانند سهمی(23درصد) از واریانس سلامت روان را تبیین و پیش بینی نمایند. نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که با بکارگیری شیوه هایی برای افزایش خودکارآمدی معلمان در دوره تربیت معلم، ارتقای وضعیت اقتصادی- اجتماعی و افزایش رضایت زناشویی ایشان در دوره اشتغال می توان به ارتقای سطح سلامت روان و افزایش رضایت شغلی در بین آنها کمک نمود.
اثر فرهنگ سازمانی و ابعاد ساختار سازمانی بر عملکرد شغلی و نوآوری: نقش واسطه ای هوش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر فرهنگ سازمانی و ابعاد ساختار سازمانی بر عملکرد شغلی و نوآوری با میانجی گری هوش سازمانی بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 430 نفر از کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، عملکرد شغلی و نوآوری و مقیاس هوش سازمانی استفاده گردید. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار AMOS ویراست 18و SPSS ویراست 18 انجام گرفت. روابط واسطه ای در الگوی پیشنهادی با استفاده از روش بوت استراپ آزموده شدند. طبق نتایج حاصل الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار بود. یافته ها نشان دادند که فرهنگ سازمانی هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم از طریق هوش سازمانی باعث افزایش نوآوری و عملکرد شغلی می شود. همچنین متمرکز سازی فقط به طور غیرمستقیم از طریق هوش سازمانی باعث کاهش نوآوری و عملکرد شغلی می شود. از سوی دیگر رسمیت و پیچیدگی نه به طور مستقیم و نه به طور غیرمستقیم بر نوآوری و عملکرد شغلی اثر ندارند.
اثربخشی آموزش به شیوه مشارکتی بر تاب آوری و تدریس تحول آفرین شغل معلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش به شیوه مشارکتی بر تاب آوری و تدریس تحول آفرین معلمان است. روش پژوهش شبه آزمایشی با مراحل پیش آزمون- پس آزمون است. برای این منظور از میان معلمان منطقه 2، 10 معلم به صورت داوطلبانه که تمایل به شرکت در دوره های آموزشی داشتند، انتخاب شدند و طی 6جلسه تحت آموزش به شیوه مشارکتی قرار گرفتند و 10 معلم به به عنوان گروه انتخاب شدند و هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (۲۰۰۳) و پرسشنامه تدریس تحول آفرین (بوچامپ و همکاران، 2010) بودند.. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج داده ها نشان داد که آموزش به شیوه مشارکتی منجر به افزایش تاب آوری و تدریس تحول آفرین معلم می گردد.
تأثیر بازخورد هدف مسیر شغلی بر پایستگی تحصیلی: نقش میانجی فاصله با هدف مسیر شغلی و استرس مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری فاصله با هدف مسیر شغلی و استرس مسیر شغلی در رابطه با بازخورد هدف مسیر شغلی و پایستگی تحصیلی دانش آموزان است. روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی علی است. جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کلیه ی دانش آموزان پایه ی چهارم دبیرستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بود. از این جامعه نمونه ای به حجم 450 دانش آموز (50% پسر و 50% دختر) به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس پایستگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 2012)، مقیاس بازخورد هدف مسیر شغلی (هو، کرید و هود، 2016)، مقیاس فاصله با هدف مسیر شغلی (کرید و هود، 2015) و پرسش نامه ی استرس دانشگاهی کره ای (چوی و همکاران، 2011) استفاده شد. داده ها به روش تحلیل مسیر و آزمون بوت استرپ با استفاده از نرم افزار Amos تحلیل شد. نتایج نشان داد فاصله با هدف مسیر شغلی در رابطه ی زیر مقیاس بازخورد منفی در مورد پیشرفت با پایستگی تحصیلی، نقش میانجی کامل داشت؛ ولی دو زیرمقیاس دیگر بر پایستگی تحصیلی، اثر غیرمستقیم داشتند. استرس مسیر شغلی در رابطه ی زیر مقیاس بازخورد منفی در مورد پیشرفت با پایستگی تحصیلی، نقش میانجی کامل داشت؛ ولی دو زیرمقیاس دیگر بر پایستگی تحصیلی، اثر غیرمستقیم داشتند؛ در نتیجه به منظور تقویت پایستگی تحصیلی دانش آموزان چهارم دبیرستان باید به نقش استرس مسیر شغلی، فاصله با هدف مسیر شغلی و بازخورد هدف مسیر شغلی توجه داشت.
تأثیر مشاوره برخط و حضوری با پارادایم راهنمایی بر رشد خودآگاهی مسیرشغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع خدمات مشاوره ی غیرحضوری مشاوره برخط بر مبنای فناوری اطلاعات و ارتباطات یا اینترنت است، فناوری های برخط در کنار مشاوره حضوری شامل خدمات مهمی است برای ارائه کمک و حمایت شغلی که هم امکان دسترسی را افزایش می دهد و همچنین انواع جدیدی از پشتیبانی را به عمل می آورد، لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر مشاوره برخط و حضوری با پارادایم راهنمایی بر رشد خودآگاهی مسیر شغلی دانشجویان دانشگاه اصفهان است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان می باشد و با توجه به اینکه روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است، تعداد 45 نفر از آن ها به صورت تصادفی در سه گروه برخط، حضوری و کنترل قرار گرفتند و پرسشنامه ی خودآگاهی مسیر شغلی کرمانی (1390) به دو صورت برخط و حضوری در اختیار سه گروه قرار گرفت. بعد از جمع آوری داده ها در پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری 1 و پیگیری 2 با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مشاوره برخط و حضوری هر دو تأثیر معناداری بر رشد خودآگاهی مسیر شغلی دانشجویان داشته است. همچنین بین گروه بر خط و حضوری تفاوت معنادار آماری مشاهده نشد. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مشاوره برخط به اندازه مشاوره حضوری می تواند در رشد خودآگاهی مسیر شغلی دانشجویان نقش داشته باشد و می توان از مشاوره برخط در کنار مشاوره حضوری در کشورمان جهت استفاده در مشاوره مسیر شغلی استفاده کرد.
اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد شناختی-رفتاری و طرحواره درمانی بر سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر مشاوره گروهی شناختی -رفتاری و مشاوره گروهی مبتنی بر طرحواره بر سبک های دلبستگی دانشجویان بود. پژوهش حاضر یک پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه های دانشگاه تهران در سال 92-93 بود. 27 نفر از آنان به صورت نمونه-گیری هدفمند انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی در گروه های مشاوره ی شناختی- رفتاری، طرحواره درمانی و گروه کنترل قرار گرفتند. افراد نمونه به مقیاس دلبستگی بزرگسال پاسخ دادند. داده ها با کمک تحلیل کواریانس (مانکوا) چند متغیری تحلیل شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معناداری در دو گروه شناختی-رفتاری و مشاوره گروهی مبتنی بر طرحواره در مقایسه با گروه کنترل به لحاظ سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی وجود داشت. امّا مقایسه سبک دلبستگی دوسوگرا در بین سه گروه نشان داد که تنها بین دو گروه طرحواره درمانی و گروه کنترل از نظر آماری معنادار بود. مشاوره گروهی شناختی-رفتاری بر کاهش دلبستگی اجتنابی و افزایش دلبستگی ایمن و مشاوره گروهی مبتنی بر طرحواره گروهی بر کاهش دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا و دلبستگی اجتنابی و افزایش دلبستگی ایمن، به طور معناداری اثر داشتند. این یافته دال بر امکان تغییرپذیری سبک دلبستگی ناایمن بوده و متخصصان می توانند از این دو نوع مداخله جهت اصلاح سبک دلبستگی دانشجویان دختر استفاده کنند.
تأثیر آموزش مثبت اندیشی بر ادراک شایستگی و مهارت های اجتماعی کودکان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ازآنجایی که مثبت اندیشی بر بسیاری از جوانب زندگی افراد تأثیر عمده ای دارد، هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مثبت اندیشی بر ادراک شایستگی و مهارت های اجتماعی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست 10 تا 12 ساله بود.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
60-79
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان هدف : هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان بود . روش : پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان مؤنث دانشگاه محقق اردبیلی بود (4825 نفر) که از این تعداد، 30 نفر از کلیه دانشکده های این دانشگاه به صورت در دسترس انتخاب و پیش آزمون و پس آزمون به وسیله پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (1995) به عمل آمد. افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15نفر) جایگزین و آموزش مهارت های زندگی به صورت 8 جلسه دو ساعته بر گروه آزمایش اجرا شد. پس از 3 ماه از آزمودنی ها پیگیری توسط ابزار پیش آزمون و پس آزمون صورت گرفت. یافته ها: تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که تفاوت معنی داری بین پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری، در نمرات خرده مقیاس های افسردگی، اضطراب و استرس گروه آزمایش و گواه وجود دارد (001/0 P< و 44/16 = (23/2) F )، به نحوی که گروه آزمایش به طور معناداری در این مولفه ها کاهش نشان داده است . نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها بنظر می رسد آموزش مهارت های زندگی می تواند به طور معنی داری افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان مؤنث را کاهش دهد. کاربردهای اجتماعی و بالینی، محدودیت ها، و پیشنهادات پژوهشی آتی مورد بررسی قرار گرفتند.
اثربخشی آموزش فرزندپروری ترکیبی (زیستی- اجتماعی) به مادران بر خودکارآمدی ادراک شده کودکان فزون وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سبک فرزندپروری والدین نقش مهمی در سلامت جسمانی و سلامت روان شناختی کودکان دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش فرزندپروری ترکیبی (زیستی– اجتماعی) به مادران بر خودکارآمدی ادراک شده کودکان فزون وزن انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی است. جامعه مورد بررسی شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع دبستان (منطقه 2 و 5 شهر تهران) که از لحاظ وضعیت شاخص توده بدنی چاق و یا دارای اضافه وزن هستند، به همراه مادرانشان می باشند. در مجموع 50 مادر به همراه فرزندانشان از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در نهایت به -واسطه افت 2 نفر از آزمودنی ها، 48 نفر در مطالعه باقی ماندند که در دو گروه آزمایش و کنترل، متشکل از 24 نفر به تصادف جایگزین شدند. آموزش فرزندپروری طی 10 جلسه (هفته)، هر جلسه 90 دقیقه برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریاغت نکرد. همه آزمودنی ها قبل و بعد از آموزش به کلیه گویه های پرسشنامه های دموگرافیک و کودکان به پرسشنامه خودکارآمدی ادراک شده پاسخ دادند و همچنین شاخص توده بدنی آنها محاسبه شد. یافته ها: تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس یک متغیره و چندمتغیره نشان داد آموزش فرزندپروری باعث ارتقاء نمرات خودکارآمدی ادراک شده کودکان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است (05/0>P). نتیجه-گیری: نتایج این بررسی نشان داد که آموزش فرزندپروری ترکیبی (زیستی– اجتماعی) به مادران، به بهبود خودکارآمدی ادراک شده کودکان دارای اضافه وزن منتهی می شود. همچنین به نظر می رسد که شاخص توده بدنی کودکان به واسطه اصلاح سبک فرزندپروری مادر و بهبود خودکارآمدی ادراک شده شان، کاهش خواهد یافت.