فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین اهمال کاری شغلی، وسواس و هوش هیجانی در جامعه آماری کارمندان دانشگاه های علوم تحقیقات، آزاد و پیام نور شهر ایلام می باشد. که با استفاده از جدول مورگان تعداد 159 نفر به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه (پرسشنامه اهمال کاری محقق ساخته، پرسشنامه استاندارد وسواس فکری-عملی یل و برون 1989، و پرسشنامه هوش هیجانی تراویس برادبری و جین گریوز) بوده که اعتبار( پایایی) هر کدام به ترتیب و بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 93/، 83/، 82/ گزارش شد. برای تحلیل و تجزیه اطلاعات علاوه بر آمار توصیفی از آزمون های آمار استنباطی همچون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون بهره گرفته شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که بین اهمال کاری با وسواس در کارمندان دانشگاههای آزاد، علوم تحقیقات و پیام نور رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، بین اهمال کاری و هوش هیجانی در کارمندان دانشگاههای یاد شده رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین بین اهمال کاری و هوش هیجانی در کارمندان دانشگاه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. باتوجه به اهمیت موضوع اهمال کاری و همچنین قابل آموزش بودن هوش هیجانی و قابل درمان بودن وسواس می توان به میزان اهمال کاری را در جامعه کاهش داد.
اثر بخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی-هیجانی- رفتاری(REBT) بر خودکارآمدی و سازگاری اجتماعی و عاطفی دانشجویان پسر خوابگاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه عقلانی-عاطفی- رفتاری آلبرت الیس بر خودکارآمدی و سازگاری اجتماعی و عاطفی دانشجویان ساکن در خوابگاه انجام شده است. روش: مطالعه ی حاضر از نوع نیمه تجربی، با گروه آزمایش و کنترل و پیش آزمون و پس آزمون می باشد. جامعه ی آماری را کلیه ی دانشجویان پسر خوابگاهی دانشگاه شهید بهشتی تشکیل می دهند که جهت ارزیابی از وضعیت خودکارآمدی و سازگاری اجتماعی و عاطفی دانشجویان از پرسشنامه خودکارآمدیعمومی شرر (1982) و پرسشنامه سازگاری بل (1961) بروی کلیه دانشجویان ساکن در خوابگاه کوی پسران برگزار شد. بعد از استخراج نتایج آزمون ها ، جهت تعیین گروه آزمایشی و گواه به ترتیب در آزمون خودکارآمدی افرادی که نتایج پایینی کسب کرده بودند و در آزمون سازگاری اجتماعی و عاطفی افرادی که نتایج ضعیفی را کسب نموده بودند مشخص شدند. سپس به روش تصادفی ساده 30 نفر از میان این افراد تعیین و در دو گروه پانزده نفری آزمایشی و گواه بطور تصادفی تقسیم بندی شدند.گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه،90 دقیقه و یک بار در هفته برنامه مشاوره گروهی به شیوه عقلانی- عاطفی- رفتاری را تجربه کردند. پس از اتمام جلسات مشاوره گروهی هر دو گروه، مورد آزمایش مجددا با پرسشنامه های یاد شده قرار گرفتند. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مشاوره گروهی به شیوه عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس، موجب بهبود خودکارآمدی و سازگاری اجتماعی و عاطفی در دانشجویان می گردد.
بررسی تأثیر آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر خودشفقتی و عزت نفس زنان آزاردیده عاطفی متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر خودشفقتی و عزت نفس زنان آزاردیده عاطفی متقاضی طلاق انجام شده است.روش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش، گروه گواه و طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه مجتمع قضائی خانواده 2 ونک در تابستان 1395 بودند. پس از جلب رضایت و اطمینان از محرمانه بودن نتایج پژوهش از آن ها درخواست شد که به پرسشنامه های آزار عاطفی، خودشفقتی (نف، 2003) و عزت نفس (کوپر-اسمیت) پاسخ دهند پس از جمع آوری و تجزیه وتحلیل پرسشنامه های پر شده 48 نفر نمره آزار عاطفی بالا و خودشفقتی و عزت نفس پایین گزارش نمودند. پس از تماس با زنان واجد شرایط ورود به پژوهش، تنها 24 نفر به مرکز مهرآور مراجعه و به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفری آزمایش و گواه کاربندی شدند. پیش از شروع درمان هر دو گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش آزمون به پرسشنامه های خودشفقتی و عزت نفس پاسخ دادند و سپس گروه آزمایش 8 جلسه به مدت 90 دقیقه تحت آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند و گروه گواه هیچ نوع درمانی را در این مدت دریافت نکردند؛ پس از پایان درمان مجدداً هر دو گروه آزمایش و گواه به پرسشنامه های خودشفقتی و عزت نفس پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که آموزش گروهی روان درمانی تحلیل رفتار متقابل بر خودشفقتی گروه آزمایش در مرحله پس آزمون اثر داشته است (001/0 P=، 73/14F=). همچنین این آموزش میزان عزت نفس (003/0 P=، 19/11F=) را نیز به طور معناداری افزایش داده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آموزش گروهی روان درمانی تحلیل رفتار متقابل بر خودشفقتی و عزت نفس زنان گرفتار آزار عاطفی مؤثر است.
امید اشتغال در چشم انداز زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با هدف تعیین الگوی رابطه بین مدل پنج بعدی چشم انداز زمانی و امید اشتغال، نمونه ای در دسترس-تصادفی 514 نفری از دانش آموز اول متوسطه (240 پسر و 274 دختر)، انتخاب و پرسشنامه دموگرافیک، مقیاس امید اشتغال و سیاهه چشم انداز زمانی زیمباردو بین آنها اجرا شد. نتایج مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد که پنج بعدچشم انداز زمانی 47 درصد (69/0=R)، حجم واریانس امید اشتغال را تبیین می کند. نتایج تحلیل کانونی نشان داد که در قالب یک متغیر کانونی با ضریب کانونی 65/0، الگوی نمرات پایین در آینده لذت گرا و گذشته مثبت و نمرات بالا در گذشته منفی و حال جبری، بهترین ترکیب را در همسویی با سطوح پایین سه بعد امید اشتغال ارایه می کند (با 42% توان تبیین واریانس). در مجموع، نتایج از سودمندی چشم انداز زمانی، و به ویژه، الگوی چشم انداز متعادل زمانی در کاربردهای رشد مسیر شغلی حمایت کرد. سایر یافته ها نیز مورد بحث قرار گرفت.
نقش سواد عاطفی در پیش بینی طلاق عاطفی با میانجیگری حل تعارض(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: طلاق عاطفی مهم ترین عامل ازهم گسیختگی ساختار بنیادی ترین بخش جامعه، یعنی خانواده است. این پژوهش باهدف تبیین نقش پیش بینی کنندگی سواد عاطفی باواسطه گری حل تعارض در طلاق عاطفی انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. این مطالعه در سال 94-1393 بر روی 178 نفر از زنان و مردان متأهل شهر مشهد انجام شد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی کارکردهای روان شناختی خانواده ایرانی کیمیایی (IFPFS، 1390) و طلاق عاطفی گاتمن (1999) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه ی همزمان مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بیانگر آن است که سواد عاطفی و حل تعارض پیش بینی کننده ی طلاق عاطفی هستند. سواد عاطفی نیز حل تعارض را پیش بینی می کند. متغیر حل تعارض در رابطه ی بین سواد عاطفی و طلاق عاطفی نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که زوجین در اثر ضعف سواد عاطفی و ناتوانی در حل تعارض، طلاق عاطفی را تجربه می کنند. بنابراین بررسی میزان سواد عاطفی زوجین و همچنین شناسایی سبک های حل تعارض زوجین درک بهتری از سبب شناسی پدیده ی طلاق عاطفی در زوجین فراهم می آورد.
بررسی رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با پریشانی روان شناختی و احساس تنهایی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با پریشانی روان شناختی و احساس تنهایی در میان دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات بود. روش: پژوهش حاضر مطالعه توصیفی از نوع هم بستگی بود و جامعه ی مورد مطالعه کلیه دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات که در سال تحصیلی 95-96 مشغول به تحصیل بودند ؛ می باشد. حجم نمونه 190 نفر از دانشجویان است که به شیوه غیر تصادفی از نوع در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های، طرح واره های ناسازگار اولیه (یانگ)، پریشانی روان شناختی (کسلر) و احساس تنهایی (دی توماسو، برانن و بست) استفاده شد. نتایج با استفاده از روش های آماری ضریب هم بستگی پیرسون، رگرسیون دو و چند متغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتتند. یافته ها: بررسی نتایج نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه با پریشانی روان شناختی و احساس تنهایی رابطه مثبت و معناداری دارند و از سویی رابطه طرح واره های محرومیت هیجانی، بی اعتمادی/بدرفتاری و اطاعت، اثر معنادارتری با پریشانی روان شناختی داشته و هم چنین رابطه طرح واره ی محرومیت هیجانی با احساس تنهایی برجسته تر از سایر طرح واره ها در افراد بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، طرح واره های ناسازگار اولیه با پریشانی روان شناختی و احساس تنهایی در دانشجویان رابطه دارد. شایسته است متخصصان بالینی به عنوان پیشگیری ثانویه در امور مشاوره و روان درمانی به این یافته توجه داشته باشند.
اثربخشی آموزش کفایت اجتماعی مبتنی بر مدل فلنر بر تاب آوری و میزان قربانی شدن دانش آموزان قربانی قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۵۹
119-141
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش کفایت اجتماعی مبتنی بر مدل فلنر بر تاب آوری و میزان قربانی شدن دانش-آموزان قربانی قلدری بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون وگروه گواه بود. جامعه شامل دانش آموزان دختر قربانی قلدری در مدرسه بود که در پایه هفتم و هشتم دوره اول مقطع متوسطه مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 96 نفر دانش آموز قربانی بود که ابتدا غربال شدند و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (20= n) و گواه (20= n) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های قربانی قلدری کالیفرنیا و تاب آوری کانر و دیویدسون استفاده شد. آموزش کفایت اجتماعی برای گروه آزمایش در 12 جلسه به مدت شش هفته ارائه گردید. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری حاکی از اثربخش بودن آموزش کفایت اجتماعی مبتنی بر مدل چهاربعدی فلنر بر افزایش تاب آوری و کاهش میزان قربانی شدن دانش آموزان قربانی قلدری بود. این نتایج تلویحات مهمی برای مسئولان و مشاوران در امر کمک به قربانیان قلدری و کاستن از اثرات منفی پدیده قلدری روی این دانش آموزان دارد.
نقش پیش بینی کنندگی باورهای غیرمنطقی ارتباطی و مؤلفه های عشق بر دلزدگی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۰
19-41
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش ، نقش پیش بینی کنندگی باورهای غیرمنطقی ارتباطی و مؤلفه های عشق با دلزدگی زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز بود . جامعه آماری این پژوهش ، شامل همه زنانی بود که بدلیل دلزدگی زناشویی به مراکز مشاوره شیراز رجوع کرده اند و نمونه آن را 203 نفر از زنان تشکیل داده است ، که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند . ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از : پرسشنامه باورهای ارتباطی ، پرسشنامه مؤلفه های عشق و پرسشنامه دلزدگی زناشویی . نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه به روش همزمان نشان داد که ؛ باورهای غیرمنطقی ارتباطی ، دلزدگی زناشویی زنان را به طور مثبت پیش بینی می کنند و نیز مؤلفه های عشق ، دلزدگی زناشویی زنان را به طور منفی پیش بینی می کنند . آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که ؛ بین متغییرهای زمینه ای ( سن ، مدت ازدواج ، میزان تحصیلات و تعداد فرزندان ) و دلزدگی زناشویی زنان رابطه وجود دارد ، و همچنین بین متغییرهای زمینه ای و باورهای غیرمنطقی ارتباطی رابطه وجود دارد که در این میان سن افراد تأثیری در باورهایشان ندارد ، و همین طور نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که ؛ بین متغییرهای زمینه ای و مؤلفه های عشق در زنان رابطه وجود دارد که در این میان میزان تحصیلات افراد تأثیری در مؤلفه های عشقشان ندارد . و همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون به روش همزمان نشان از پیش بینی مؤلفه های عشق (به خصوص بعد صمیمیت ) از روی باورهای غیرمنطقی ارتباطی دارد .
مقایسه اثربخشی آموزش روش های ذهن آگاهی و کمک خواهی بر استرس تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی مداخله گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی بر پرخاشگری دانشجویان با توجه به سبک دلبستگی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ویژگی های شخصیتی دختران استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی با گروه شاهد: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ بهار ۱۳۹۵ شماره ۵۷
101-120
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفی ویژگی های شخصیتی زنان استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی با گروه شاهد انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی بود. به این منظور، از میان دانشجویان دختر دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه رازی در سال 1394، 30 دانشجوی استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی و 30 دانشجوی گروه شاهد به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته، اطلاعات مرتبط با موضوع گردآوری و با رویکرد پدیدارشناسی، تحلیل شدند. یافته ها: پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری آنها، پنج شاخص اصلی استخراج شد: عزت نفس، تعامل اجتماعی، پرخاشگری، تصور بدنی و تمایزیافتگی. یافته ها نشان داد که عزت نفس و تمایزیافتگی در هردو گروه در سطح مطلوبی بوده و تفاوت چندانی با هم نداشتند، اما تعامل اجتماعی و رضایت از تصویر بدنی دختران گروه شاهد به میزان قابل توجهی بالاتر از دختران استفاده کننده از جراحی بینی بود . همچنین نتایج نشان داد که میزان پرخاشگری دختران استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی به مراتب بالاتر از گروه شاهد بود . نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که با افزایش مهارت متقاضیان جراحی رینوپلاستی در تعاملات اجتماعی و بهبود تصویر بدنی آن ها، احتمالاً می توان تا حد زیادی از جراحی های غیرضروری پیش گیری کرد.
تأثیر آموزش تاب آوری بر فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تاب آوری بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان، انجام گرفته است. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیة دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان شهر همدان سال تحصیلی 94-1393 تشکیل می دادند؛ چهل نفر از دانش آموزان دارای فرسودگی تحصیلی (با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای) انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه بیست نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش تاب آوری در طی ده جلسة شصت دقیقه ای به صورت گروهی بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار به کار برده شده در پژوهش، پرسش نامه فرسودگی تحصیلی بود. یافته های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد؛ روش آموزش تاب آوری بر کاهش فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان مؤثر است. هم چنین نتایج نشان داد که آموزش تاب آوری بر کاهش خستگی تحصیلی، بی علاقگی تحصیلی و ناکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان مؤثر است. یافتة دیگر پژوهش حاضر این بود که از بین مؤلفه های فرسودگی تحصیلی آموزش، تاب آوری بیشترین تأثیر را در کاهش خرده مقیاس خستگی تحصیلی داشته است.
بررسی رابطه ی سبک های رهبری مدیران با سلامت روان کارکنان مراکز بهداشت و درمان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مراکز بهداشت و درمان، یکی از بسترهای حیاتی تحقق سلامت افراد جامعه هستند و سلامت روان کارکنان آن ها به منظور ارایه ی خدمت موثر به جامعه، بسیار ضروری می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سبک های رهبری مسئولان مراکز بهداشت و درمان و ارتباط آن با وضعیت سلامت روان کارکنان مراکز بهداشت و درمان اصفهان تدوین گردیده است.
روش کار: نمونه ی این پژوهش توصیفی در مقطع مهر تا بهمن 1392 شامل 217 نفر از کارکنان 18 مرکز بهداشت و درمان شهر اصفهان بود که به روش نمونه گیری طبقه ای، خوشه ای و تصادفی از میان 500 نفر از کارکنان شاغل با استفاده از جدول مورگان انتخاب شده اند. ابزار پژوهش، پرسش نامه ی چند عاملی رهبری (MLQ) و پرسش نامه سلامت روان گلدبرگ (28- GHQ) بوده است. داده ها با روش های آمار توصیفی و استنباطی و آزمون ضریب همبستگی پیرسون و نرم افزار آماری SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک رهبری و سلامت روان کارکنان، رابطه ی معنی داری وجود ندارد (399/0=P). هم چنین، رابطه ی بین سبک های رهبری تحولی، تبادلی و عدم مداخله گر با سلامت روان کارکنان معنی دار نبود (به ترتیب 247/0=P، 139/0=P و 403/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد عوامل دیگری به جز سبک های رهبری مدیران نیز در سلامت روان تاثیر دارد و می توان از کارگاه های آموزشی برای ارتقای سلامت روان کارکنان استفاده نمود.
بررسی تاثیر آموزش امید بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش امید بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر کم توان ذهنی دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد بود.
روش: روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر کم توان ذهنی دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه پژوهش شامل 30دانش آموز دختر کم توان ذهنی دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد بود که با استفاده از روش سرشماری انتخاب شده و به صورت تصادفی در 2گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15نفر) جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 9جلسه تحت آموزش امید قرار گرفتند اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. در پایان از هر 2گروه پس آزمون به عمل آمد. ابزار اندازه گیری، پرسش نامه درگیری تحصیلی زرنگ بود. داده ها به وسیله نرم افزار اس پی اس و آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش امید بر درگیری تحصیلی و مولفه های آن شامل درگیری شناختی، انگیزشی و رفتاری دانش آموزان دختر کم توان ذهنی موثر بوده است.
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش امید توانسته است درگیری تحصیلی و مولفه های شناختی، انگیزشی و رفتاری آن را در دانش آموزان کم توان ذهنی افزایش داده و بهبود عملکرد تحصیلی آنان را در پی داشته باشد.
تاثیر الگوی طراحی آموزشی مریل و ا دی دی آی ای بر یادگیری و یادداری درس اپیدمیولوژی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر الگوی طراحی آموزشی مریل و ا دی دی آی ای بر یادگیری و یادداری درس اپیدمیولوژی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی 93-92 انجام شده است. روش تحقیق روش آزمایشی بوده کل جامعه آماری 98 نفر بودند که به طور تصادفی به سه کلاس 30 نفره برای انجام سه روش آموزشی(مریل، ا دی دی آ ای و سنتی) تقسیم شد. آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی(آزمونt) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که شامل نتایج زیر بود: میزان یادگیری و یادداری دانشجویانی که با الگوی طراحی آموزشی مریل و ا دی دی آ ای آموزش دیده بودند بیشتر از دانشجویان آموزش دیده با شیوه رایج کلاس درس بود. میزان زوال یادداری در آموزش از طریق دو الگوی گروه آزمایشی کمتر از شیوه سنتی است. بین میزان یادگیری و یادداری با دو الگوی طراحی رابطه معنی داری حاصل نشد.
مقایسه اثربخشی روش های مشاوره فردی و زوجی بر میل به طلاق زوج های دارای روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :با توجه به ماهیت پیچیده خیانت و تأثیرات فاجعه انگیز آن بر میل به طلاق، ضروری است که مداخلات مؤثر برای کمک به زوج هایی که با این مشکل مواجه هستند، ایجاد شود. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه مشاوره ایی تدوین شده بر میل به طلاق زوج های درگیر در روابط فرازناشویی زن انجام شد. مواد و روش ها:این مطالعه به صورت نیمه تجربی انجام شد. افراد مورد مطالعه از میان مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره شهر اصفهان (ایران) به شیوه در دسترس انتخاب شدند. افراد شرکت کننده به صورت غیر تصادفی در 4 گروه مشاوره زوجی (8 زوج)، مشاوره فردی با مرد (16 نفر مرد خیانت دیده و همسران آن ها)، مشاوره فردی با زن (16 زن خیانت کننده و همسران آن ها)، و گروه شاهد (8 زوج) قرار گرفتند. مداخله در 3 گروه آزمایش در 10 جلسه آموزشی 80 دقیقه ای اجرا شد. در این مطالعه، از پرسش نامه میل به طلاق به منظور بررسی اثربخشی مداخله و مقایسه گروه های مورد مطالعه استفاده شد. روایی و پایایی این ابزار در مطالعات مختلف مورد تأیید قرار گرفته است. یافته ها:اطلاعات کلیه مشارکت کنندگان (96 نفر زوج های کلیه گروه ها) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آزمون تکرار سنجش، جهت ارزیابی اثرات اصلی و تعاملی زمان و گروه های مورد مطالعه بر میزان میل به طلاق و مؤلفه های آن نشان داد که اثر تعامل گروه (مشاوره فردی، زوجی و گروه شاهد) و زمان (3 مرحله: پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) در کلیه متغیرهای مورد مطالعه معنی دار بود (001/0 > P). نتیجه گیری:بر اساس نتایج برنامه مشاوره ایی تدوین شده به روش مشاوره زوجی در مقایسه با روش های مشاوره فردی از اثر بخشی بیشتری بر میل به طلاق زوج های درگیر در روابط فرازناشویی برخوردار است.
بررسی نیازهای آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی در حوزه قابلیتهای عام اشتغال-زای مورد انتظار بازار کار با رویکرد کارآفرینی: یافته های یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نیاز آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی در حوزه قابلیتهای عام اشتغالزای مورد انتظار بازار کار با رویکرد کارآفرینی میپردازد. روش پژوهش از نوع ترکیبی– اکتشافی بود. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاههای اصفهان و آزاد خوراسگان است که بر اساس جدول مورگان 331 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه با مدیران صنایع استان اصفهان و پرسشنامه محقق ساخته ای بود که بر اساس مولفه های مهارت های اشتغال زای بازارکار استان اصفهان ساخته شده. پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برابر با 83/. به دست آمده است. داده های گردآوری شده به کمک تحلیل واریانس یک راهه، تی تک متغیره ،آزمون-های تعقیبی بونفرونی ، از طریق نرم افزار SPSS17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج پژوهش، دانشجویان دانشگاه اصفهان و دانشگاه آزاد خوراسگان از نظر برخورداری از قابلیت کارآفرینی تفاوت معناداری با گروه پیش فرض جامعه داشتند و این تفاوت بیان کننده کمتر بودن نمرات دانشجویان نسبت به انتظارات مدیران می-باشد. هم چنین، نتایج نشان داد دانشگاه و جنسیت تاثیری در میزان برخورداری دانشجویان از قابلیت کارآفرینی ندارد اما در زمینه رشته و مقطع تحصیلی تفاوت معنادار دیده شد. کلید واژه ها: کارآفرینی، قابلیت های اشتغال زا، بازار کار، دانشجویان تحصیلات تکمیلی.
تاثیر آموزش مسیرشغلی بر رشد نقشه شناختی اشتغالات در دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که چشم انداز روشنی از وضعیت رشد مسیر شغلی دانش آموزان در دست نیست پژوهش حاضر به منظور تاثیر اموزش مسیر شغلی بر رشد نقشه شناختی اشتغالات در دانش آموزان مقطع ابتدایی است. پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه پژوهش شامل 72 دانش آموز (مقطع سوم، چهارم و پنجم ابتدایی) است که به صورت نمونه گیری خوشه ای از دو مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسش نامه نقشه شناختی مسیر شغلی محقق ساخته (ویژه کودکان دبستانی ) جمع آوری شد برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل کوواریانس) نکوا) استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات گروه آزمایش در قبل و بعد از برنامه آموزشی، دارای تفاوت معناداری است، هم چنین بین نقشه شناختی دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که از طریق مشاوره مسیر شغلی می توان رشد نقشه شناختی اشتعالات دانش آموزان ابتدایی را گسترش داد و به آن ها برای انتخاب شغل بهتر در سنین بالاتر کمک کرد.
بررسی میزان تعلق پذیری بالینی در دانشجویان کارشناسی پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف:تعلق پذیری پدیده ای مهم برای دانشجویان پرستاری و سایر افراد درگیر در آموزش دانشجویان تلقی شده و به عنوان حس پیوند تجارب دانشجو با محیط یادگیری درک می شود همچنین یکی از مهم ترین نیازهای دانشجویان جهت داشتن عملکرد صحیح در محیط های یادگیری است.مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان تعلق پذیری دانشجویان کارشناسی پرستاری در محیط های بالینی انجام شد.
ابزار و روش ها:در این مطالعه توصیفی، 93 نفر دانشجوی پرستاری در حال تحصیل در نیمسال دوم 1395-1394 به طور در دسترس انتخاب و از مقیاس انطباق یافته از مقیاس تعلق پذیری بالینی لوت جونز و همکاران استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون اماری تی مستقل و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین و انحراف معیار نمره تعلق پذیری نسبت به محیط بالینی 0/56 ±3/31، در خرده مقیاس عزت نفس 0/65 ±3/34 ، در خرده مقیاس پیوستگی 0/64 ±11/3، در خرده مقیاس کارامدی 0/67 ±46/3 بود.آزمون تی مستقل تفاوت معناداری را بین میانگین نمره تعلق پذیری بالینی دانشجویان علاقمند و غیر علاقمند به رشته تحصیلی (0/009p=) ، دانشجویان دارای سابقه کار دانشجویی و فاقد سابقه کار دانشجویی (0/05p=) نشان داد. آزمون اماری تحلیل واریانس تفاوت معناداری را بین میانگین نمره تعلق پذیری بالینی دانشجویان ترم های تحصیلی مختلف نشان داد (0/001 > p)
نتیجه گیری: مطابق نتایج تعلق پذیری بالینی دانشجویان پرستاری در حد متوسط بود، علاقه مندی به حرفه و تجربه کار در عرصه بالینی هر دو از جمله عواملی بودند که بر تقویت حس تعلق دانشجویان نسبت به محیط بالینی تاثیر داشتند.
بررسی اثربخشی خودگویی مثبت بر میزان خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی خودگویی مثبت بر میزان خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی اجرا شد. جامعة آماری در این تحقیق عبارت بودند از کلیة دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی که در سال تحصیلی 1394-1393 در شهر پیرانشهر مشغول به تحصیل بودند. این پژوهش مبتنی بر طرحی نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. ابتدا از بین مدارس ابتدایی پسرانه شهر پیرانشهر دو مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و سپس از هر مدرسه از بین کلاس های پایة دوم به صورت تصادفی یک کلاس به عنوان نمونه انتخاب شده و از طریق نمونه گیری تصادفی دانش آموزان انتخاب شده یکی از مدارس به عنوان گروه آزمایش (34 نفر) و مدرسه دیگر به عنوان گروه کنترل (36 نفر) انتخاب شدند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت ده جلسه آموزش خودگویی مثبت دریافت کردند. ابزار اندازه گیری عبارت بود آزمون خودکارآمدی عمومی شرر که در مورد هر دو گروه به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس و همچنین آزمون بن فرونی جهت مقایسه میانگین ها نشان داد که خودگویی مثبت بر افزایش خودکارآمدی دانش آموزان به طور معناداری مؤثر است (05/0 .(p<