فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
رفتارهای مدنی- سازمانی ازجمله با اهمیت ترین رفتارهای مثبت در محیط های کار هستند که چندین دهه متوالی توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده اند. براساس جدیدترین شواهد، این رفتارها به دلیل ماهیت مثبت خود، گاهی مورد تاکید زیاد قرار گرفته و به همین دلیل از ماهیت ارادی و اختیاری خود خارج می شوند. رفتارهای مدنی- اجباری همان رفتارهای مدنی متعارف هستند که ماهیت ارادی و اختیاری خود را از دست داده اند. در پژوهش حاضر، چنین فرض شده که رضایت شغلی در رابطه بین رفتارهای مدنی- اجباری با رفتارهای مدنی- سازمانی نقش واسطه ای دارد. در راستای اهداف این پژوهش، 212 نفر از کارکنان یک سازمان دولتی انتخاب شدند و به پرسشنامه های رفتارهای مدنی- اجباری (CCBQ)، رفتارهای مدنی- سازمانی (OCBQ) و رضایت شغلی (JSQ) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین رفتارهای مدنی اجباری با رضایت شغلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد، اما بین رفتارهای مدنی- اجباری با رفتارهای مدنی- سازمانی در سطح روابط ساده رابطه معنادار به دست نیامد. نتایج الگو سازی معادله ساختاری نیز نشان داد که رضایت شغلی متغیر واسطه ای کامل در رابطه رفتارهای مدنی اجباری با رفتارهای مدنی- سازمانی معطوف به افراد، سازمان و به صورت کلی است. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که رفتارهای مدنی- اجباری از طریق تضعیف رضایت شغلی قادر به کاهش رفتارهای مدنی- سازمانی هستند.
کمک های اولیه روانشناختی برای کودکان طلاق : یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش طلاق تبعات متعددی در پی دارد، از مهمترین پیامدهای آن آسیب های زیستی، روانی، اجتماعی بر کودکانی است که پیکره جامعه آینده را خواهند ساخت. از اینرو پژوهشگران بدنبال راهکاری برای کاهش آسیب های این معضل در کودکان بوده اند. پژوهش حاضر با بررسی مروری مقالات مرتبط با کمک های اولیه روانشناختی برای کودکان طلاق صورت پذیرفته است. برایند جستجوی پژوهش ها در بخش های سه گانه تعاریف آسیب های فرزندان طلاق، کمک های اولیه مناسب نسبت به فرزندان و تشریح بیشترین و اثربخش ترین اقدامات موثر در کاهش آسیب های فرزندان طلاق ارائه گردیده است.
تأثیر توانمندسازی تربیتی مادران مطلقه بر مشکلات عاطفی-رفتاری دختران 7 تا 10 سال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش توانمندسازی تربیتی مادران مطلقه بر مشکلات عاطفی – رفتاری دختران 7 تا 10 ساله اجرا شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دختران 7 تا 10 ساله محروم از پدر مقطع دبستان غرب تهران که در سال تحصیلی 94-95 مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بوده؛ به این صورت که از بین دانش آموزان دختر محروم از پدر ارجاع داده شده (به دلیل مشکلات هیجانی و رفتاری) به مرکز مشاوره منطقه 22 تهران و بر اساس مطالعه پرونده این دانش آموزان و با اعلام رضایت مادرانشان جهت محرمانه ماندن اطلاعات و حضور در جلسات درمان 20 نفر از مادران این دانش آموزان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار سنجش پرسشنامه توانایی ها و مشکلات (گودمن، 1997) بود. در گروه آزمایش 8 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) مداخله صورت گرفت. داده ها از طریق مدل آماری آزمون اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار Spss-21 تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش توانمندسازی تربیتی مادران مطلق بر کاهش مشکلات عاطفی (افسردگی و اضطراب) و مشکلات رفتاری (سلوک، بیش فعالی و مشکل با همسالان) در دختران 7 تا 10 ساله در مرحله پس آزمون و پیگیری موثر بوده است ((P≤0/01. همچنین این نتیجه در مورد بهبود نوع دوستی در این کودکان در مرحله پس آزمون و پیگیری نیز موثر بود ((P≤0/01.
نقش راهبردهای حل تعارض و تفکر انتقادی در پیش بینی بهداشت روانی دوران بلوغ دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین رابطه بین تفکر انتقادی و راهبردهای حل تعارض با بهداشت روانی دوران بلوغ دانش آموزان دختر دبیرستانی بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر دبیرستان های شهرستان تنکابن بوده که از بین آنها 150 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب، پرسشنامه حل تعارض(CRQ)، چک لیست بهداشت روانی(MHC) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری با روش گام به گام مورد پردازش قرار گرفت. یافته ها: ضریب تعیین محاسبه شده (R2) نشان داد، هر یک از راهبردهای حل تعارض تبیین کننده بخشی از بهداشت روانی دوران بلوغ بودند. به طوری که راهبرد تعارض امری طبیعی است 36/14 درصد، ارائه راه حل هایی برای سود متقابل 68/8 درصد، ایجاد توافق هایی مبتنی بر سود متقابل 22/6 درصد، توجه به نیازها به جای خواسته ها 07/5 درصد، شفاف سازی دریافت و برداشت ها 12/3 درصد، بسط و ارائه کارهای شدنی و هدف گذاری گام به گام تا عمل 87/2 درصد، تمرکز بر آینده با یادگیری از گذشته 45/2 درصد، ملاحظه کاری و مراعات بسیار زیاد 85/1 درصد، فضا و موقعیت 62/1 درصد، ایجاد رابطه مثبت و قدرتمند50/1 درصد، تفکر انتقادی 12/5 درصد و جمعاً به میزان 86/52 درصد از واریانس مشترک بهداشت روانی دانش آموزان را تبیین نموده اند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در همگرایی با یافته های کاوش های مشابه نشان داد، به کارگیری درست از راهبردهای حل تعارض و تفکر انتقادی در تأمین بهداشت روانی دوران بلوغ دانش آموزان دختر نقش اساسی و تعیین کننده ای دارد.
غنی سازی رابطه همسران در مدل بهبود رابطه
حوزههای تخصصی:
درمانگری بهبود رابطه همسران بخشی از مجموعه درمان های خانواده است که با هدف غنی سازی پیوند زناشویی و توانمندسازی هر مشاور و درمانگر در به انجام رساندن کارآمد روند درمانگری بهبود رابطه فراهم شده است. درمانگری بهبود رابطه همسران دربرگیرنده دیدگاه، برنامه کاربردی و فنونی نو برای درمان رابطه همسران است. این روش درمان، بر مدل بهبود رابطه استوار است؛ مدلی که در سال 1962 به دست برنارد گارنی بنانهاده شد. این نوشتار با هدف آشناسازی روش «درمانگری بهبود رابطه: چاره گری از راه همدلی ژرف و گفتگوی صمیمانه» و با بکار بس تن روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. بازشناسی بخشی از گستره مدل بهبود رابطه، بهره گیری بهتر مشاورین و روان شناسان از آن را شدنی می سازد. شواهد نشان می دهد که به کارگیری مدل بهبود رابطه از سوی متخص صین ایرانی برای یاری رساندن به همسران آشفته و همسران خواستار تجربه رابطه و پیوند زناشویی غنی، سودمند است.
تأثیر برنامه آموزش شناختی- رفتاری بر رضایت زناشویی زنان دچار کم کاری میل جنسی
حوزههای تخصصی:
کارکرد جنسی سالم هر یک از همسران از عوامل برجسته و تأثیرگذار بر کیفیت رابطه زناشویی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش شناختی- رفتاری بر افزایش رضایت زناشویی زنان دارای اختلال کم کاری میل جنسی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش دربرگیرنده زنان دچار کم کاری جنسی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه بودند. نمونه های به اندازه 30 نفر با به کارگیری روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 15 نفری گمارده شدند. نخست پیش آزمون اجرا شد، سپس گروه آزمایش فرارو برنامه آموزش شناختی– رفتاری قرار گرفتند. در پایان آموزش در هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. داده های دریافتی با کمک نرم افزار آماری 19SPSS، آزمون های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش شناختی- رفتاری بر رضایت زناشویی زنان دچار کم کاری میل جنسی با ضریب اثربخشی 48/0 تأثیرگذار است. به این معنی که برنامه آموزش، شناختی- رفتاری به طور معنی داری در زنان دارای کم کاری میل جنسی مایه افزایش رضایت زناشویی شده است (001/0P=). با توجه به تأثیر آموزش شناختی- رفتاری بر افزایش رضایت زناشویی زنان بکار بستن این آموزش ها از سوی کارآزمودگان ورزیده در برنامه درمانی زنان دارای اختلال کم کاری میل جنسی پیشنهاد می گردد.
بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر خود کار آمدی و افزایش شادکامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه 4 شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۵۹
76-96
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی مهارتهای زندگی بر خودکار آمدی و افزایش شادکامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه چهار شهر اصفهان انجام شد. روش : به لحاظ ماهیت و اهداف این پژوهش از نوع کاربردی بوده و برای اجرای آن از روش نیمه تجربی ،پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه استفاده شده است. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای، تعداد 40 نفر به عنوان نمونه اماری انتخاب شدند؛ بدین صورت که ابتدا یک دبیرستان دخترانه و سپس 100 نفر به طور تصادفی انتخاب و پرسشنامه ها بین انها توزیع و سپس 40 نفر از دانش آموزان که در مقیاسهای خود کار آمدی و شادکامی نمره پایین تری داشتند به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش (20 دختر در گروه آزمایش و 20 دختر در گروه کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مهارتهای زندگی قرار گرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های شادکامی آکسفورد و پرشسنامه خودکار آمدی شرر استفاده شد. دادها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی تأثیر معناداری بر خود کار آمدی و افزایش شادکامی دانش آموزان داشته است. نتیجه گیری: با آموزش مهارت های زندگی، فرد قادر خواهد بود ضمن آگاهی از خود و توانایی هایش، موقعیت های استرس زا را شناخته و کنترل نماید و در نتیجه با احساس رضایت بیش تری که از خود و محیط اطراف خویش به وی دست می دهد، احساس شادکامی بیشتری نماید.
اثربخشی آموزش نمایش خلاق بر اختلالات رفتاری و هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش نمایش خلاق بر اختلالات رفتاری و هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی بود. روش: روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش بوده و نمونه پژوهش شامل 30 نفر از کودکان مراکز پیش دبستانی منطقه 8 شهر تهران در نیمسال اول سال تحصیلی 96-1395 که به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند، بودند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه هوش هیجانی «تراویس برادبری» و «جین گریوز» (2005) و پرسشنامه اختلالات رفتاری «مایکل راتر» (1967) و فرم معلم بوده است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش نمایش خلاق بر اختلالات رفتاری و هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی تاثیر داشته است؛ به طوری که موجب کاهش اختلالات رفتاری و افزایش هوش هیجانی در آنها شده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت نمایش خلاق بر اختلالات رفتاری و هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد.
تعیین نقش میانجی گری خودکارآمدی عمومی در رابطه تمایز یافتگی خود و هویت اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ بهار ۱۳۹۵ شماره ۵۷
41-57
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی گری خودکارآمدی عمومی در رابطه بین تمایز یافتگی خود و هویت اجتماعی در دانشجویان انجام شد. روش : این پژوهش به روش توصیفی، از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های شهید بهشتی و علامه طباطبایی بودند، که تعداد 120 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های تمایز یافتگی ( DSI )، خودکارآمدی عمومی ( GSE-17 ) و هویت اجتماعی استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. لازم به ذکر است که کلیه فرایند یاد شده با استفاده از نرم افزار spss 20 و لیزرل انجام شده است. یافته ها : نتایج نشان داد که 40% از پراکندگی نمرات تمایز یافتگی از طریق خودکارآمدی عمومی و هویت اجتماعی تبیین می شود. و 30% از پراکندگی نمرات هویت اجتماعی از طریق مولفه های تمایز یافتگی تبیین می شود ، همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که خودکارآمدی عمومی در رابطه بین تمایز یافتگی و هویت اجتماعی نقش مبانجی گری دارد.
مقایسه سبک فرزندپروری والدین کودکان با و بدون اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۰
100-118
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبک فرزندپروری والدین کودکان با و بدون اختلال طیف اتیسم انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه والدین کودکان با و بدون اختلال طیف اتیسم شهر شیراز بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 99 نفر (49 نفر از آن ها والدین کودکان با اختلال طیف اتیسم و 50 نفر از آن ها والدین کودکان بدون اختلال طیف اتیسم) انتخاب شدند. والدین کودکان با اختلال طیف اتیسم با روش نمونه گیری در دسترس و والدین کودکان بدون اختلال طیف اتیسم با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. از پرسش نامه سبک فرزندپروری والدین رابینسون، ماندلکو، السن و هارت (1995) برای سنجش سبک فرزندپروری والدین استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک فرزندپروری استبدادی والدین کودکان با اختلال طیف اتیسم نسبت به والدین کودکان بدون اختلال طیف اتیسم و سبک فرزندپروری اقتداری والدین کودکان بدون اختلال طیف اتیسم نسبت به والدین کودکان با اختلال طیف اتیسم به طور معنی داری بالاتر است (001/0 ( P< و بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه والدین کودکان با و بدون اختلال طیف اتیسم تفاوت معنی داری وجود ندارد(05/0< p ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده طراحی و اجرای برنامه های آموزش سبک های فرزندپروری برای والدین کودکان با اختلال طیف اتیسم بسیار ضروری است.
رابطه تعلل ورزی و کمال گرایی تحصیلی با فرسودگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی در دانشجویان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: فرسودگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی از مهم ترین مباحث قابل پژوهش در دانشگاه ها است و تشخیص متغیرهای پیش بینی
کننده ی آن بسیار حائز اهمیت است. هدف این تحقیق، تعیین رابطه بین کمال گرایی سازگارانه و ناسازگارانه و تعلل ورزی تحصیلی با فرسودگی و عملکرد تحصیلی در دانشجویان علوم پزشکی جندی شاپور بود.
روش ها: این پژوهش پیمایشی و مقطعی و از نوع همبستگی بود. 200 دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال تحصیلی 1394 به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی (سولومون و راث بلوم)، آزمون کمال گرای مثبت و منفی (استوبر و همکاران) و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی (نعامی) بود. طرح تحقیق همبستگی از نوع کانونی (متعارف) بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین مجموعه متغیرهای پیش بین (کمال گرایی سازگارانه و ناسازگارانه سازگازانه و ناسازگارانه و تعلل ورزی تحصیلی) و مجموعه متغیرهای ملاک (فرسودگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی) همبستگی کانونی برابر با 0/91 وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که از مجموعه متغیرهای ملاک، عملکرد تحصیلی بیشتر توسط متغیرهای پیش بین (کمال گرایی سازگارانه و ناسازگارانه و تعلل ورزی تحصیلی) تبیین می شود (0/05 > P).
نتیجه گیری: همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که از بین متغیرهای ملاک، صرفاً عملکرد تحصیلی و نه فرسودگی تحصیلی به وسیله تعلل ورزی و کمال گرایی سازگارانه و ناسازگارانه قابل پیش بینی هستند. بنابراین ارتباط معنی داری بین فرسودگی تحصیلی و متغیرهای پیش بین مشاهده نشد. بنابراین وجود کمال گرایی سازگارانه و ناسازگارانه و تعلل ورزی تحصیلی می تواند در دانشجویان به عنوان عامل مزاحم در عملکرد تحصیلی عمل می نماید.
مقایسه کارآیی مربیان شاغل در مهدکودک های مونته سوری و عادی شهر تهران در سال 1394(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: از این پژوهش، مقایسه کارآیی مربیان مهدکودک های مونته سوری با مهدکودک های عادی شهر تهران بوده است. روش: این پژوهش از نوع توصیفی – مقایسه ای است. جامعه مورد مطالعه شامل همه مربیان مراکز پیش دبستانی شهر تهران که با روش مونته سوری آموزش می دهند (37 مربی) و 74 مربی شاغل در مهدکودک های با روش آموزش عادی که بطور تصادفی از مناطق 22 گانه شهر تهران انتخاب شدند، می باشد. از روش برگزاری آزمون بسته پاسخ برای سنجش اطلاعات لازم جهت مقایسه کارآیی مربیان شاغل در مهدکودک های مونته سوری و عادی در چهار بعد تساوی، همسویی، سرعت در کار و استفاده از ابزار و تجهیزات استفاده شد. جهت جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه استاندارد استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد و نمودار) و شاخص های آمار استنباطی (آزمون آماری من ویتنی) استفاده گردید.یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر این مطلب است که کارآیی کل مربیان شرکت کننده در این آزمون (111 مربی)، 5/22 در حد متوسط و 5/77 درصد دارای کارآیی خیلی خوب بودند. کارآیی کل مربیان مهدهای عادی شرکت کننده در این آزمون (74 مربی)، 8/33 در حد متوسط و 2/66 درصد دارای کارآیی خیلی خوب حاصل شد. این در حالی است که کارآیی کل مربیان مراکز مونته سوری شرکت کننده در این آزمون (37 مربی)، 100 درصد دارای کارآیی خیلی خوب بودند.نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که کارآیی مربیان مهد کودک های مونته سوری بالاتر از مربیان مهدهای عادی می باشد.
مقایسه اثربخشی روش های مشاوره فردی و زوجی بر میل به طلاق زوج های دارای روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :با توجه به ماهیت پیچیده خیانت و تأثیرات فاجعه انگیز آن بر میل به طلاق، ضروری است که مداخلات مؤثر برای کمک به زوج هایی که با این مشکل مواجه هستند، ایجاد شود. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه مشاوره ایی تدوین شده بر میل به طلاق زوج های درگیر در روابط فرازناشویی زن انجام شد. مواد و روش ها:این مطالعه به صورت نیمه تجربی انجام شد. افراد مورد مطالعه از میان مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره شهر اصفهان (ایران) به شیوه در دسترس انتخاب شدند. افراد شرکت کننده به صورت غیر تصادفی در 4 گروه مشاوره زوجی (8 زوج)، مشاوره فردی با مرد (16 نفر مرد خیانت دیده و همسران آن ها)، مشاوره فردی با زن (16 زن خیانت کننده و همسران آن ها)، و گروه شاهد (8 زوج) قرار گرفتند. مداخله در 3 گروه آزمایش در 10 جلسه آموزشی 80 دقیقه ای اجرا شد. در این مطالعه، از پرسش نامه میل به طلاق به منظور بررسی اثربخشی مداخله و مقایسه گروه های مورد مطالعه استفاده شد. روایی و پایایی این ابزار در مطالعات مختلف مورد تأیید قرار گرفته است. یافته ها:اطلاعات کلیه مشارکت کنندگان (96 نفر زوج های کلیه گروه ها) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آزمون تکرار سنجش، جهت ارزیابی اثرات اصلی و تعاملی زمان و گروه های مورد مطالعه بر میزان میل به طلاق و مؤلفه های آن نشان داد که اثر تعامل گروه (مشاوره فردی، زوجی و گروه شاهد) و زمان (3 مرحله: پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) در کلیه متغیرهای مورد مطالعه معنی دار بود (001/0 > P). نتیجه گیری:بر اساس نتایج برنامه مشاوره ایی تدوین شده به روش مشاوره زوجی در مقایسه با روش های مشاوره فردی از اثر بخشی بیشتری بر میل به طلاق زوج های درگیر در روابط فرازناشویی برخوردار است.
بررسی رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با پریشانی روان شناختی و احساس تنهایی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با پریشانی روان شناختی و احساس تنهایی در میان دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات بود. روش: پژوهش حاضر مطالعه توصیفی از نوع هم بستگی بود و جامعه ی مورد مطالعه کلیه دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات که در سال تحصیلی 95-96 مشغول به تحصیل بودند ؛ می باشد. حجم نمونه 190 نفر از دانشجویان است که به شیوه غیر تصادفی از نوع در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های، طرح واره های ناسازگار اولیه (یانگ)، پریشانی روان شناختی (کسلر) و احساس تنهایی (دی توماسو، برانن و بست) استفاده شد. نتایج با استفاده از روش های آماری ضریب هم بستگی پیرسون، رگرسیون دو و چند متغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتتند. یافته ها: بررسی نتایج نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه با پریشانی روان شناختی و احساس تنهایی رابطه مثبت و معناداری دارند و از سویی رابطه طرح واره های محرومیت هیجانی، بی اعتمادی/بدرفتاری و اطاعت، اثر معنادارتری با پریشانی روان شناختی داشته و هم چنین رابطه طرح واره ی محرومیت هیجانی با احساس تنهایی برجسته تر از سایر طرح واره ها در افراد بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، طرح واره های ناسازگار اولیه با پریشانی روان شناختی و احساس تنهایی در دانشجویان رابطه دارد. شایسته است متخصصان بالینی به عنوان پیشگیری ثانویه در امور مشاوره و روان درمانی به این یافته توجه داشته باشند.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس ابرازگری هیجانی و اسنادهای زناشویی در افراد متاهل مراجعه کننده به مراکز بهزیستی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۵۹
58-75
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس ابرازگری هیجانی و اسنادهای زناشویی در افراد متاهل مراجعه کننده به مراکز بهزیستی شهر اردبیل انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را افراد متاهل مراجعه کننده به بهزیستی شهر اردبیل در سال 1394 تشکیل می دادند که 150 نفر به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز ، پرسشنامه ی ابرازگری هیجانی و پرسشنامه ی اسنادهای زناشویی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین ابعاد اسنادهای زناشویی و ابرازگری منفی با دلزدگی زناشویی همبستگی مثبت و معنا داری و بین ابرازگری مثبت و ابراز صمیمت با دلزدگی زناشویی همبستگی منفی و معناداری وجود داشت. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نیز آشکار کرد که 63 درصد از کل واریانس دلزدگی زناشویی به وسیله اسنادهای ارتباطی و 71 درصد آن به وسیله ابرازگری هیجانی پیش بینی می شود. نتیجه گیری : بنابراین با توجه به اهمیت دلزدگی زناشویی در زندگی افراد متاهل و نقش تعیین کننده ابرازگری هیجانی و اسنادهای ارتباطی در پیش بینی آن، لزوم توجه به آگاه کردن افراد در رابطه با اسنادهای ارتباطی و ابرازگری هیجانی ضرورت می یابد.
اثربخشی مداخله گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی بر پرخاشگری دانشجویان با توجه به سبک دلبستگی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر آموزش بازی درمانی مادران کودکان اوتیستیک بر بهبود مهارت های ارتباط زبانی کلامی کودکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش بازی درمانی مادران کودکان اوتیستیک بر بهبود مهارت های ارتباطی زبانی کلامی کودکان اوتیسم بود. روش: مطالعه حاضر از نوع آزمایشی و کاربردی می باشد که به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل کودکان اوتیستیک با درجه متوسط درخودماندگی مراکز نگهداری کودکان اوتیسم بود. از بین مراکز نگهداری کودکان اوتیسم ، 2 مرکز به طور در دسترس انتخاب شد. از هر مرکز 2 کلاس از کودکان دارای اوتیسم انتخاب شدند. در این مطالعه نمونه عبارت است از 30 نفر از کودکان اوتیستیک با درجه متوسط درخودماندگی در سال 95-1394 که به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین مهارت های ارتباط زبانی کلامی در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. با حذف تاثیر نمرات پیش آزمون بین میانگین تعدیل شده مهارت های ارتباطی زبانی کلامی، بر حسب گروه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت. به طور کلی بر اساس یافته های این پژوهش بازی درمانی در پس آزمون باعث افزایش نمرات مهارت های ارتباطی زبانی کلامی شد. با توجه به اندازه تاثیر می توان گفت این میزان قابل توجه بوده است. در مرحله پیگیری نیز با حذف اثر پیش آزمون همچنان اثر درمان حفظ شده بود. نتیجه گیری: به طور کلی بر اساس این مطالعه می توان گفت آموزش بازی درمانی مادران باعث افزایش مهارت های ارتباطی زبانی کودکان اوتیسم می گردد.
مقایسه ویژگی های شخصیتی دختران استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی با گروه شاهد: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ بهار ۱۳۹۵ شماره ۵۷
101-120
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفی ویژگی های شخصیتی زنان استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی با گروه شاهد انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی بود. به این منظور، از میان دانشجویان دختر دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه رازی در سال 1394، 30 دانشجوی استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی و 30 دانشجوی گروه شاهد به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته، اطلاعات مرتبط با موضوع گردآوری و با رویکرد پدیدارشناسی، تحلیل شدند. یافته ها: پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری آنها، پنج شاخص اصلی استخراج شد: عزت نفس، تعامل اجتماعی، پرخاشگری، تصور بدنی و تمایزیافتگی. یافته ها نشان داد که عزت نفس و تمایزیافتگی در هردو گروه در سطح مطلوبی بوده و تفاوت چندانی با هم نداشتند، اما تعامل اجتماعی و رضایت از تصویر بدنی دختران گروه شاهد به میزان قابل توجهی بالاتر از دختران استفاده کننده از جراحی بینی بود . همچنین نتایج نشان داد که میزان پرخاشگری دختران استفاده کننده از جراحی رینوپلاستی به مراتب بالاتر از گروه شاهد بود . نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که با افزایش مهارت متقاضیان جراحی رینوپلاستی در تعاملات اجتماعی و بهبود تصویر بدنی آن ها، احتمالاً می توان تا حد زیادی از جراحی های غیرضروری پیش گیری کرد.
مقایسه معلمان با نیم رخ های گوناگون انگیزشی از لحاظ راهبردهای آموزشی و انضباطی: تحلیل مبتنی بر فرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه معلمان با نیم رخ های گوناگون انگیزشی از لحاظ راهبردهای آموزشی و انضباطی بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل 354 معلم (158 مرد و 196 مرد) مقاطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرهای شمالی استان آذربایجان غربی بود که به روش ترکیبی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه انگیزش خودتعیین گری بلیس و پرسش نامه های محقق ساخته راهبردهای آموزشی و راهبردهای انضباطی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل خوشه ای، آزمون چندمتغیری T2 هاتلینگ و آزمون تی برای گروههای مستقل استفاده شد. بر اساس نتایج، دو خوشه انگیزشی برای معلمان شناسایی گردید که نخستین خوشه انگیزشی که در آن مقدار بالای انگیزش درونی، انگیزش یکپارچه شده و انگیزش همانند سازی شده و مقادیر پایین انگیزش بیرونی و بی انگیزگی مشاهده گردید، به عنوان خوشه انگیزش خودتعیین گری و خوشه ای که در آن همه انگیزش ها تقریباً در یک سطح قرار دارند، خوشه برخوردار از همه انگیزش ها نامیده شد. در ادامه، برای بررسی تفاوت دو خوشه انگیزشی از لحاظ راهبردهای آموزشی و انضباطی از T2 هاتلینگ و آزمون t برای گروههای مستقل استفاده شد که نتایج نشان دادند بین خوشه های انگیزشی معلمان براساس راهبردهای آموزشی و راهبردهای انضباطی، تفاوتی معنادار وجود دارد.لذا می توان نتیجه گرفت انگیزش خودتعیین گری از عوامل مهم درافزایش عملکردهای شغلی معلمان بشمار می آید.