فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
137 - 161
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اعتیاد به بازی های اینترنتی نوجوانان از طریق متغیرهای خودکنترلی و هیجان خواهی به انجام رسید. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون به همراه دوره پیگیری 45 روزه صورت گرفت. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه2 شهر تهران در سال تحصیلی 93-94 تشکیل می دادند که با روش نمونه گیری در دسترس، یک مدرسه انتخاب و از بین آن ها 64 نفری که براساس پرسشنامه اعتیاد به بازی های اینترنتی (تغییریافته پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ) به بازی های اینترنتی وابسته بودند مشخص شده و در دو گروه گواه و آزمایش قرار گرفتند. در گروه آزمایش، افراد براساس نمرات به دست آمده از پرسشنامه هیجان خواهی زاکرمن و خودکنترلی تانجی، در چهار گروه هشت نفری جای گرفتند. به این افراد هشت جلسه برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های هیجان خواهی زاکرمن، خودکنترلی تانجی و تغییریافته پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ، استفاده شد. داده ها از طریق روش های آماری کوواریانس یک طرفه و واریانس مختلط از نوع یک بین – یک درون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به طور کلی نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش اعتیاد به بازی های اینترنتی موثر است.
اثربخشی فنون درمان شناختی رفتاری بر ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس در دانش آموزان 11 تا 12 ساله شهر تهران
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی اثربخشی فنون درمان شناختی رفتاری بر ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس در دانش آموزان 11 تا 12 ساله ناحیه 1 شهر ری شده است. هدف تحقیق، کاربردی و روش گردآوری داده ها به صورت نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل 30 نفر از دانش آموزان پایه هفتم ناحیه 1 شهر ری که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل هستند، بوده است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965) با ضریب پایایی 84/0 و پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی واتسون و فرند (1969) با ضریب پایایی 82/0 و هچنین برگزاری دوره آموزشی شناختی رفتاری بر اساس نظریه شناختی رفتاری بک (1967) به مدت 9 جلسه 5/1 ساعته برای گروه آزمایش بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش شناختی رفتاری بر کاهش ترس از ارزیابی منفی و افزایش عزت نفس در دانش آموزان 11 تا 12 ساله ناحیه 1 شهر ری تاثیر داشته است؛ بطوریکه مجذور اتا برای ترس از ارزیابی منفی 5/67 درصد و برای عزت نفس 5/41 درصد بوده است.
مقایسه مهارت های زندگی و کارکردهای اجرایی کودکان دارای والدین مصرف کننده و غیر مصرف کننده مواد اعتیادآور
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر مقایسه مهارت های زندگی و کارکردهای اجرایی کودکان دارای والدین مصرف کننده و کودکان دارای والدین غیر مصرف کننده مواد اعتیادآور بود . روش پژوهش مقایسه ای و جامعه آماری آن شامل کلیه کودکان عادی و کودکان دارای والدین معتاد به مواد مخدر مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد در منطقه هفت تهران بود (800 =N) ، روش نمونه گیری این پژوهش به صورت تصادفی ساده و حجم نمونه60 نفر (30 کودک والدین معتاد و30 کودک والدین غیر معتاد) بود . ابزار پژوهش پرسشنامه های مهارت های زندگی و پرسشنامه کانرز(2004) بود که پس از تکمیل داده های بدست آمده ، با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج نشان داد که توانایی حل مسئله ، تصمیم گیری ، توانایی ارتباط ، شهروند مسئول ، شهروند جهانی و مهارت های زندگی کودکان دارای والدین غیر مصرف کننده بیشتر از کودکان دارای والدین مصرف کننده است . کارکردهای اجرایی در بین کودکان دارای والدین مصرف کننده و کودکان دارای والدین غیر مصرف کننده متفاوت است و طبق نتایج نمره میانگین مشکلات توجه در بین کودکان دارای والدین مصرف کننده بیشتر از کودکان دارای والدین غیر مصرف کننده بود ولی عملکرد حسی حرکتی ، زبان ، کارکردهای اجرایی ، حافظه ، یادگیری ، شناخت ، نمره کل در بین کودکان دارای والدین غیر مصرف کننده بیشتر از کودکان دارای والدین مصرف کننده است.
پیش بینی کیفیت زندگی براساس خوردن ذهن آگاهانه با میانجی گری تصویر بدنی و رفتارهای خوردن در زنان متأهل دارای اضافه وزن و چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
141 - 170
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین مدل رابطه ی بین خوردن ذهن آگاهانه با کیفیت زندگی با میانجی گری تصویر بدنی و رفتارهای خوردن در زنان دارای اضافه وزن و چاقی در شهر اهواز انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی زنان متأهل دارای اضافه وزن و چاقی شهر اهواز در سال 1396 است. نمونه ی پژوهش حاضر به وسیله ی دعوت از طریق آگهی از میان 625 زن داوطلب شهرستان اهواز، 400 نفر با کسب رضایت و با توجه به ملاک های ورود و خروج به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند، برگزیده شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی - فرم کوتاه (1996)، پرسشنامه ی خوردن ذهن آگاهانه فرامسون، کریستال، شنک، لیتمن، زلیاد و بنیتز (2009)، پرسشنامه ی نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون، اکسوم و پری (2005) و پرسشنامه ی رفتار خوردن داچ ون استرین، فریجترز، برگرز و دفارس (1986) بهره برده شد. جهت تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از برنامه های آماری 25-SPSS و 24-AMOS استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد بین خوردن ذهن آگاهانه با کیفیت زندگی، رابطه ی مثبت و معنادار و بین تصویر بدنی و رفتارهای خوردن با کیفیت زندگی، رابطه ی منفی و معناداری وجود داشت (01/0 > p). همچنین، نتایج شاخص های برازندگی مدل، از برازش مدل پیشنهادی با یک شاخص اصلاح حمایت کردند. پژوهش حاضر نشان داد که عوامل شناختی (مانند خوردن ذهن آگاهانه و تصویر بدنی) و عوامل رفتاری (مانند رفتارهای خوردن) موجب بهبود کیفیت زندگی زنان دارای اضافه وزن و چاقی نیز می شود.
ارائه مدلی جهت تبیین نقش مهارت های ارتباطی و مهارت های حل مساله در پیشگیری از آسیب های روانی و اجتماعی با میانجیگری تعارضات خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی جهت تبیین نقش مهارت های ارتباطی و مهارت های حل مسئله در پیشگیری از آسیب های روانی و اجتماعی با میانجیگری تعارضات خانوادگی انجام شد. روش انجام پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق، کلیه افراد متأهل شهر بندرعباس بودند که در قالب خانواده در مرکز این شهر در سال 1395 ساکن بودند که با توجه به جدول مورگان تعداد 400 خانواده به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای سهمیه ای انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تجدیدنظر شده تعارضات زناشویی ثنایی و همکاران، پرسشنامه مقیاس مهارت های ارتباطی زوجین، پرسشنامه مهارت های حل مسئله کسیدی و لانگ، پرسشنامه چندوجهی شخصیتی مینه سوتا، پرسشنامه سنجش نگرش نسبت به آسیب های اجتماعی بود. یافته های پژوهش نشان داد که مهارت های ارتباطی و سبک حل مسئله سازنده در کاهش آسیب های روانی و تعارضات خانواده نقش دارد. همچنین مهارت های ارتباطی و سبک حل مسئله سازنده با کاهش تعارضات خانواده بر منفی شدن نگرش افراد به آسیب های اجتماعی نقش دارد؛ و درنهایت هر چه تعارضات خانواده بیشتر باشد، میزان آسیب های روانی بیشتر و نگرش نسبت به آسیب های اجتماعی نیز مثبت تر است.
بررسی تأثیر فاکتورهای (سن، جنسیت، نوع دانشگاه، وضعیت اشتغال) بر کاهش انگیزه تحصیلی دانشجویان با رویکرد مدل چند سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت حضور دانشجویان در دانشگاه که آینده سازان یک مملکت هستند، توجه به انگیزه تحصیلی دانشجویان و عوامل افزاینده و کاهنده آن اهمیت پیدا می کند. هدف: این پژوهش با هدف تعیین عوامل مؤثر بر کاهش انگیزه تحصیلی دانشجویان انجام گرفته است. روش شناسی: این مطالعه از نوع مقطعی – تحلیلی است که ارتباط بین کاهش انگیزه تحصیلی و متغیرهای سن، جنسیت، نوع دانشگاه و اشتغال را مورد بررسی قرار می دهد. جامعه آماری شامل اطلاعات کلیه 570 دانشجو که در دهه 1394 از سیستم آموزشی انصراف داده اند، می باشد که از سیستم آموزشی استخراج شدند. روش نمونه گیری به صورت سرشماری می باشد. برای تحلیل داده ها از روش آماری رگرسیون سه سطحی استفاده گردید. تحلیل داده ها و برازش مدل در نرم افزار SAS نسخه 9.1 اجرا گردید. یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که میانگین تعداد دانشجویان ترک تحصیل 23 نفر می باشد. سن، جنسیت، نوع دانشگاه تأثیری بر کاهش انگیزه تحصیلی دانشجویان نداشته است (145/0; 185/0; 506/0p =) اما رابطه بین مسئله اشتغال و ترک تحصیل معنادار شد (003/0p =). یعنی بیکاری و عدم اشتغال باعث ترک تحصیل دانشجویان شده است. نتیجه گیری: در نظر گرفتن وابستگی میان داده ها و استفاده از مدل رگرسیون چند سطحی منجر به یافتن اثر تصادفی متغیر اشتغال گردید که نشان می دهد مسئله اشتغال و نگرانی نیافتن شغل مناسب در آینده باعث کاهش انگیزه دانشجویان در تحصیل شده است و استفاده از مدل چند سطحی این تفاوت را آشکار می کند. مسئولان آموزشی باید به مسئله مشاوره شغلی و بیکاری به عنوان یک معظل مهم بنگرند. کلید واژه ها: اشتغال، انگیزه تحصیلی، جنسیت، سن، دانشجو، مدل چند سطحی. Abstract Attention to importance of university students presence who are the future of a country, it is important to perpend to students' motivation and factors of increase and decrease. Purpose : This study was conducted to determine of effective factors on students' motivation decrease. Methodology : This study is sectional-analytical that survey relationship between the decline of academic motivation and variables of age, gender, type of university and busyness. The statistical population includes all 570 students who have been dropped out of the educational system in the 2015s and who were extracted from the educational system. the sampling method is census-based. for analyze of data was used statistical method of three-level regression. was implemented data analysis and model fitness in SAS software version 9.1. Results : The results of the findings showed that the average number of dropping out of school were 23 people. age, gender, type of university has no significant effect on students' motivation (p = 0.506; 0.185; 0.145) but was significant the relationship between busyness and drop out of school (p = 0.003). Namely unemployment and lack of busyness was reason for drop out of school. Conclusion : Taking into account the dependency between data and use multilevel regression model were employed to find a random effect of busyness variable that indicates to busyness problem and concerns not getting employment in the future is reason to reduce the students motivation in studying. and the use of multilevel models reveal this the difference. Educational authorities should consider the issue of job counseling and unemployment as an important issue. Keywords : Academic Motivation, Age, Employment, Gender, Multilevel Model, Student.
اثربخشی درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر سازش یافتگی زوجیِ زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت ازدواج به سازش یافتگی زوجی وابسته و با مدیریت محتوای تفکر و عواطف و همچنین بالا بردن آگاهی و تعهد بر افزایش رضایت زناشویی زوجین مؤثر است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی رویکرد درمانی متمرکز بر پذیرش و تعهد بر سازش یافتگی زوجیِ زنان متأهل انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، با گروه گواه و پیگیری 5 ماهه بوده است. جامعه آماری شامل زنان متأهل مراجعه کننده به سرای محله دبستان و مجیدیه در منطقه 7 تهران در بازه زمانی فروردین و اردیبهشت 1396 بود. پس از جمع آوری داده ها و در بررسی ابتدایی (مصاحبه) 30 زن متأهل دارای ناسازگاری، بر اساس فراخوان عمومی سرای محله و خود اظهاری آن ها، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری گواه و آزمایشی گمارش شدند. ابزار پژوهش مقیاس سازش یافتگی زوجی بود که توسط اسپاینر در سال 1976 تدوین شده است. نتایج آزمون کوواریانس نشان داد درمان متمرکز بر پذیرش و تعهد بر سازش یافتگی زوجی (P
مقایسه ارزیابی سطوح دینداری و ویژگی شخصیتی معلمان با کیفیت زندگی کاری بالا و پایین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه ارزیابی سطوح دینداری و ویژگی شخصیتی معلمان با کیفیت زندگی کاری بالا و پایین شهر تهران در سال 1396 بود. روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نوع علّی-مقایسه ای بود. جامعه آماری کلیه معلمان شهر تهران بودند. نمونه آماری شامل 80 نفر از معلمان با کیفیت زندگی کاری بالا و پایین بودند که بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردیدند. ابزار اندازه گیری پژوهش پرسشنامه های، کیفیت زندگی کاری والتون (1973)، ویژگی های شخصیتی هگزاکو لی و همکاران (2005) و مقیاس دینداری خدایاری فرد و همکاران (1388) بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS23 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس یک راهه) انجام پذیرفت. یافته ها: یافته ها نشان دادند که اگرچه میانگین هر سه مؤلفه "ارزیابی سطوح دینداری" معلمان دارای "کیفیت زندگی کاری بالا"، بیشتر از گروه دیگر برآورد شده است، اما این تفاوت در مؤلفه "عواطف دینی" محسوس تر از دو مؤلفه دیگر می باشد. نتیجه گیری: هم چنین یافته ها نشان می دهد معلمانی که دارای "کیفیت زندگی کاری بالایی" هستند در ویژگی شخصیتی: "برونگرایی"،"سازگاری" و "وظیفه شناسی" نمره بالاتری نسبت به معلمانی که از "کیفیت زندگی کاری پائینی" برخوردارند، به دست آورده اند و این در حالی است که میانگین "هیجان پذیری" آزمودنی هایی با "کیفیت زندگی بالا"، کمتر از گروه دیگر می باشد. از نظر "صداقت- فروتنی" و "گشودگی نسبت به تجربه" تفاوت قابل توجه ای بین دو گروه وجود ندارد.
بررسی اثربخشی مداخله ی پیشگیری خانواده-محور مبتنی بر دلبستگی بر بهبود رابطه ی والد-فرزند، انگیزه ی پیشرفت تحصیلی و هوش هیجانی نوجوانان دچار اختلال سلوک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله ی پشگیری خانواده-محور مبتنی بر دلبستگی بر بهبود رابطه ی والد-فرزند، انگیزه ی پیشرفت تحصیلی و هوش هیجانی نوجوانان دچار اختلال سلوک (CD) در شهر اهواز بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه کنترل و به روش تحلیل کواریانس چندمتغیره بود. جامعه ی پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان دچار اختلال سلوک شهر اهواز بود که با روش نمونه گیری هدفمند، 30 دانش آموز دچار CD انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه مساوی درمان یا کنترل تخصیص یافتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس رفتار متعارض، آزمون انگیزه ی پیشرفت هرمنز و مقیاس هوش هیجانی ونگ-لاو هستند. برای گروه آزمایش، 11 جلسه ی 50 دقیقه ای هفتگی برنامه ی مداخله ی پیشگیری خانواده-محور مبتنی بر دلبستگی اجرا شد ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی تحلیل کواریانس چندمتغیری (MANCOVA) و تک متغیری (ANCOVA) استفاده شد. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار آماری 25-SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله ی به کار رفته باعث کاهش میزان تعارض والد-فرزندی و افزایش انگیزه ی پیشرفت تحصیلی و هوش هیجانی دانش آموزان دچار CD می شود. نتیجه گیری: به طور کلی، می توان گفت که مداخله ی پشگیری خانواده-محور مبتنی بر دلبستگی برای کمک به دانش آموزان دچار CD، اثربخش است و توصیه می شود.
تاثیر آموزش مبتنی بر شفقت(به مادران) بر کاهش علایم بیش فعالی- نقص توجه کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی- نقص توجه
حوزههای تخصصی:
درمان مبتنی بر شفقت که توسط گیلبرت و همکارانش(2009) به وجود آمده، درمانی نوین و یکپارچه از دسته درمان های موج سوم می باشد که عمدتاً براساس بسط و گسترش مفاهیم و روش های مایندفولنس برای درمان اختلالات بنا شده است. هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت (به مادران) در کاهش علایم بیش فعالی- نقص توجه برکودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی- نقص توجه بود. شرکت کنندگان این پژوهش دو زن 35ساله و یک زن33 ساله و متاهل بودند که با استفاده از مصاحبه بالینی و معرفی کودکان شان از طرف روانپزشک برای درمان مبتنی بر شفقت در نظر گرفته شدند. برای سنجش علایم بیش فعالی- نقص توجه از پرسشنامه SNAP-IV استفاده شد. در این پژوهش از روش پژوهشی مورد منفرد با طرح A_B استفاده شد. در این روش پژوهشی، پس از سه جلسه خط پایه، مداخله از طریق 15 جلسه یک ساعته درمان مبتنی بر شفقت برای دو آزمودنی(مادر) اول و 15 ساعت( 7 جلسه دوساعته و یک جلسه یک ساعته) برای آزمودنی(مادر) سه اجرا شد. دو هفته و یک ماه پس از پایان مداخله، آزمودنی ها تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان داد که طی تحلیل دیداری نمودار داده ها براساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری، در مرحله پیگیری نسبت به خط پایه، مداخله در نافرمانی مقابله ای و نقص توجه و تا حدودی بیش فعالی- تکانشگری تاثیرگذار بوده است. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت آموزش شفقت به مادران بر کاهش نافرمانی مقابله ای کودکان و نقص توجه و بیش فعالی-تکانشگری آنان موثر است.
رابطه هویت اجتماعی با کیفیت روابط والد فرزندی در بین دانش آموزان دختر دوره دوم دبیرستان: بررسی مقایسه ای نقش پدران و مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
103 - 118
حوزههای تخصصی:
روابط والد فرزندی بر جنبه های مختلف تحول نوجوان تأثیرگذار است و هویت اجتماعی یکی از ابعاد هویت است که در زندگی فرد و جامعه تأثیر دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه هویت اجتماعی با کیفیت روابط والد فرزندی در بین دانش آموزان دختر دوره دوم دبیرستان و تعیین تفاوت میان رابطه مادر-فرزند و پدر-فرزند به عنوان یک پیش بینی کننده ی مهم هویت اجتماعی بود. به این منظور تعداد 319 نفر از نوجوانان دختر دوره دوم دبیرستان شهر یزد به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در پژوهش شامل پرسشنامه رابطه والد فرزندی (PCRS) و پرسشنامه هویت اجتماعی بود. به منظور تحلیل داده های پژوهش از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین هویت اجتماعی نوجوانان دختر و کیفیت ارتباط آنان با پدر (26/0 = r و 001/0 = P) و کیفیت ارتباط آنان با مادر (18/0 = r و 01/0 = P) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تنها کیفیت ارتباط با پدر (001/0 = P) به طور معناداری توانست هویت اجتماعی نوجوانان دختر را پیش بینی کند. درنتیجه ارتباط با پدر سهم بیشتری در پیش بینی هویت اجتماعی دختران دارد.
اثربخشی بازی درمانی بر مدل شناختی رفتاری بر مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی کودکان دبستانی پرخاشگر
حوزههای تخصصی:
مشکلات رفتاری کودکان همچون پرخاشگری می تواند به تعاملات اجتماعی کودکان آسیب جدی وارد سازد. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری و مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی کودکان دبستانی پرخاشگر در مدارس پسرانه ابتدایی منطقه 16 تهران انجام شد. این پژوهش، یک مطالعه نیمه آزمایش با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش، 30 پسر 11 – 7 ساله با رفتار پرخاشگرانه شرکت داشتند که به روش نمونه گیری در دسترس از مدارس ابتدایی منطقه 16 تهران انتخاب شده بودند. آزمودنی ها به دو گروه 15 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش، بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری را در 12 جلسه دریافت کردند. درحالی که به گروه شاهد این آزمایش ارائه نشد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسش نامه مشکلات رفتاری راتر – فرم والدین (1975) و مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام والیوت (1990) بود. والدین پرسش نامه مشکلات رفتاری راتر و ملمان مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام والیوت را برای آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. اطلاعات به دست آمده از پرسش نامه قبل و بعد از مداخله با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری و نسخه 23 نرم افزار spss تجزیه وتحلیل شد. در ابتدا مفروضه های طبیعی بودن و همگنی واریانس و کوواریانس متغیرها ارزیابی شد. آزمون کلموگروف اسمیرنوف حاکی از آن بود که همه متغیرها طبیعی هستند (05/0 > p). آزمون باکس هم فرض همگنی واریانس و کوواریانس و کوواریانسی را تائید کرد؛ بنابراین مفروضه های آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد. بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری اثر معناداری بر مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی کودکان پرخاشگر (0001/0 < p) دارد.
تعارضات بین فردی در متاهلین ملزم به مراقبت از والد سالمند خود (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۶
98-137
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی تعارضات بین فردی در افراد متاهل ملزم به مراقبت از والد سالمند نیازمند مراقبت خود، انجام شد. روش: این پژوهش با روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدار شناسی صورت گرفت. شرکت کنندگان در پژوهش افراد متاهل اعمم از زن و مرد ساکن شهر قم در سال 95 بودند که از 2 تا 10 سال سابقه مراقبت از والد سالمند خود را داشتند و خودشان نیز دارای فرزند بودند. حجم نمونه 13 نفر بود، شامل 8 نفر زن و 5 نفر مرد، که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این حجم بر اساس اصل اشباع به دست آمد. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه عمیق صورت گرفت. و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی انجام شد. این روش از خواندن متن مصاحبه تا معتبر سازی یافته ها را شامل می شود. یافته ها: تعارضات بین فردی که توسط شرکت کنندگان تجربه شده بودند در 4 مقوله شامل: تعارضات همشیری(اختلاف نظر و ناسازگاری)، تعارضات زناشویی(محرومیت های زناشویی، ناسازگاری ، انتشار حال بد، تعارضات سه جانبه)، تعارضات والد - فرزندی(کم توجهی به فرزند، ناسازگاری ، تعارض سه جانبه) و تعارضات فرزند- والدی(در هم تنیدگی، ناسازگاری ) کدگذاری و مقوله بندی شدند. نتیجه گیری: با توجه به یافته این پژوهش روشن شد که مراقبت از والد(ین) سالمند توسط فرزندان بالغ متاهل برای فرزندان تعارضاتی را در حوزه های بین فردی ایجاد می کند اما بر اساس تطبیق یافته های کنونی با یافته ای پژوهش های پیشین می توان گفت این موضوع یک امر مطلق نیست بلکه تحت تاثیر عوامل دیگری نظیر وضعیت اجتماعی – اقتصادی، وضعیت خانوادگی، دریافت توجه قبلی فرزند از والد و باورهای عرفی و انگیزشی فرزندان قرار دارد. کلید واژه ها: تعارضات بین فردی، متاهلین، مراقبت، والد سالمند
تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار بر رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش ها، نشانگر تأثیر مثبت بهره گیری از مداخلات معنوی برای ارتقای رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی است. روش درمانی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار نیز، از روش های معنوی بومی و نوین است که تأثیر مثبت آن کمابیش روشن شده است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار بر رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی زوجین بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه بود. با بکار بستن نمونه گیری هدفمند از میان زوجین ساکن شهر سبزوار، 24 زن و شوهر (48 نفر) همچون آزمودنی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 12 زوجی (24 نفرِ) آزمایش و گواه گمارش شدند. داده ها با مقیاس های رضایت زناشویی (اولسون، فورنیر، جوئن و دراکمن، 1989)و بهزیستی روان شناختی (ریف 1980) گردآوری شد. سپس افراد گروه آزمایش در 8 جلسه 120 دقیقه ای مشاوره گروهی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار شرکت کردند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که مشاوره گروهی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار بر رضایت زندگی زناشویی (0.05>P-Value؛ 22=Eta؛ 3.59=F) و بهزیستی روان شناختی (0.05>P-Value؛ 26=Eta؛ 4.57=F) گروه آزمایش در پس آزمون و پیگیری، تأثیر مثبت و معنی داری دارد. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت؛ مشاوره گروهی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار که برخاسته از دانش و فرهنگ بومی و درخور زوجین ایرانی است، در ارتقاء رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی آن ها کارساز است.
تدوین مدل بهزیستی روانشناختی با توجه به ذهن آگاهی و احساس مسئولیت در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی برازش مدل بهزیستی روانشناختی با توجه به ذهن آگاهی واحساس مسئولیت در دانش آموزان می باشد. جامعه ی پژوهش را دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی منطقه نه تهران تشکیل می دهد. به این منظور250 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی ذهن آگاهی پنج وجهی (FFMQ) ، پرسشنامه ی بهزیستی روانشناختی ریف، پرسشنامه مسئولیت پذیری نعمتی استفاده شد. داده های پژوهش بااستفاده ازروش تحلیل مسیر با نرم افزار Amosمورد ارزیابی قرارگرفت. مدل پیشنهادی بر اساس پرسش های پژوهش به آزمون گذاشته شد. نتایج به دست آمده نشان داد مدل بعد از یک سری اصلاحات از برازش مناسبی برخورداراست. یافته های به دست آمده نشان داد مسئولیت پذیری بر بهزیستی روانشناختی تأثیر معناداری دارد. همچنین ذهن اگاهی بر بهزیستی روانشناختی نیز تأثیر معناداری دارد. این پژوهش گام مهمی جهت شناخت عوامل مؤثر بر بهزیستی روانشناختی است.
مقایسه انواع خشونت علیه زنان شهری و روستایی
حوزههای تخصصی:
خشونت علیه زنان مسئله ای با پیشینه و قدمت تاریخی در دنیا دارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی انواع خشونت علیه زنان در شهر و روستا بود. طرح این پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان شهری و روستایی استان خوزستان است که 150 نفر (75 زن شهری و 75 زن روستایی) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از پرسشنامه خشونت خانگی علیه زنان (دکتر تبریزی و همکاران، 1391) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss-23 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین انواع خشونت (روانی، فیزیکی، جنسی و محرومیت مالی و اجتماعی روانی) در بین زنان شهری و روستایی تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد بین سن، سطح تحصیلات با میزان خشونت علیه زنان ارتباط معنادار وجود دارد.
تاثیر مداخلات خانواده محور بر سبک های فرزندپروری والدین و شادکامی نوجوانان دچار مشکلات رفتاری شهرستان مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تاثیر مداخلات خانواده محور بر سبک های فرزندپروری والدین و شادکامی نوجوانان دچار مشکلات رفتاری شهرستان مشهد انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دوره متوسطه است که به مشکلات رفتاری مبتلا می باشند. انتخاب نمونه بر اساس فهرست وارسی نشانه های مشکلات رفتاری طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) و با روش در دسترس صورت گرفته است. در گروه آزمایش 15 دانش اموز از پایه های هفتم تا نهم قرار گرفتند و دانش آموزان و خانواده های آنها تحت آموزش و برنامه درمانی قرار گفتند. ابزراهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (1991) و فرم کوتاه پرسشنامه شادکامی آکسفورد (2002) می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره استفاده شده است. یافته ها: یافته های به دست آمده حاکی از آن است که مداخلات خانواده محور بر کاهش استفاده از سبک فرزندپروری استبدادی و افزایش سبک قاطع در والدین و همچنین، افزایش شادکامی فرزندان موثر است. نتیجه گیری: با اصلاح روابط درون خانواده، می توان بخش مهمی از مشکلات رفتاری کودکان را تعدیل نمود.
بررسی نقش میانجیگر قرارداد روانشناختی در رابطه بین رهبری پدرسالار و تمایل به ترک شغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
99 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش میانجی قرارداد روان شناختی در رابطه بین رهبری پدرسالار و تمایل به ترک شغل است. جامعه آماری تحقیق حاضر کارکنان شرکتهای صنایع غذائی شهرستان رشت به تعداد 1590 نفر می باشند که با استفاده از جدول مورگان، تعداد 332 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه نهائی تحقیق انتخاب شدند. در این تحقیق از پرسشنامه رهبری پدرسالار 15 گوی های چنگ و همکاران (2000)، 9 گوی های قرارداد روان شناختی روسو (2000)، و 3 گوی های وین و همکاران (1997) استفاده شد که روائی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS 2 استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار بوده و متغیرهای مشاهده گر از پایایی و روائی لازم برخوردار می باشند. همچنین نتایج نشان داد که رهبری پدرسالارانه تأثیر مثبتی بر قرارداد روان شناختی، و تأثیر منفی بر تمایل به ترک شغل دارد. همچنین قرارداد روان شناختی نیز تأثیر منفی بر تمایل به ترک شغل دارد. فرضیات تعدیلگری سن نیز در روابط موجود بین متغیرها تأیید نگردید.
رهبری دانشکاران در سازمان های دانش بنیان: نقش ویژگی های کاری بر عملکرد کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف تبیین نقش ویژگی های کاری (شامل ویژگی های وظیفه ای، ویژگی های دانشی و ویژگی های اجتماعی) بر عملکرد شغلی دانشکاران در سازمان های دانش بنیان ایران انجام گرفته است. همچنین نقش تعدیل گری درگیری کاری در رابطه بین این متغیرها ارزیابی شده است. روش : برای جمع آوری داده های مورد نیاز پژوهش پرسشنامه ای شامل ۶۵ سؤال با استناد به پژوهش های پیشین طراحی و بین اعضای نمونه آماری که از کارکنان شرکت های دانش بنیان شهر تبریز انتخاب شده بودند توزیع و ۲۱۵ پرسشنامه جمع آوری شد. بمنظور آزمون فرضیه های پژوهش روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل بکار گرفته شده است. نتایج : یافته های پژوهش حاضر حاکی از اثر معنادار ویژگی های وظیفه ای و دانشی بر عملکرد وظیفه ای و عملکرد زمینه ای دانشکاران است؛ اما ویژگی های اجتماعی تنها بر عملکرد زمینه ای اثرگذار بوده و تأثیر آن بر عملکرد وظیفه ای تأیید نشد. نقش تعدیل گری درگیری کاری نیز در رابطه بین ویژگی های وظیفه ای و عملکرد وظیفه ای، ویژگی های دانشی و عملکرد وظیفه ای و ویژگی های اجتماعی و عملکرد زمینه ای، تأیید شد. یافته های این پژوهش پیشنهاد می کند رهبران دانشی در طراحی شغل در سازمان های دانش بنیان برای بهره وری در عملکرد شغلی در ویژگی های وظیفه ای و دانشی بازنگری داشته باشند و برای دریافت عملکرد زمینه ای بهتر ویژگی های اجتماعی شغل را مد نظر قرار دهند.
اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر رضایت شغلی و هوش هیجانی (مطالعه موردی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به دنبال سنجش اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر رضایت شغلی و هوش هیجانی کارکنان شرکت کارگزاری بورس اوراق بهادار بود. روش: برای این منظور25 نفر از کارکنان یک شرکت کارگزاری به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و مورد سنجش استرس شغلی، با استفاده از پرسشنامه استرس شغلی اسپیلبرگر، رضایت شغلی، با استفاده از پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا، و هوش هیجانی، با استفاده از پرسشنامه بار-آن، قرار گرفتند. پس از یک دوره ی آموزش مدیریت استرس، مجدداً متغیرهای یادشده در باره ی ایشان مورد سنجش قرار گرفت. داده های جمع آوری شده، توسط نرم افزار اکسل تبدیل به بانک اطلاعاتی شد و خلاصه آنها در نرم افزار اس.پی.اس.اس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: نتیجه آزمون نرمال بودن داده ها با آزمون شاپیرو ویلک نشان داد که دو متغیر استرس شغلی و رضایت شغلی دارای تابع توزیع نرمال هستند اما متغیر هوش هیجانی از توزیع نرمال برخوردار نیست. نهایتاً برای آزمون فرض های آماری در باره ی دو متغیر اول از آزمون t برای نمونه زوجی و برای متغیر سوم از آزمون ویلکاکسون استفاده شد. نتیجه حاصل از آزمون فرضیه ها، اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر کاهش استرس شغلی و افزایش رضایت شغلی را تأیید کرد اما اثربخشی این آموزش بر هوش هیجانی کارکنان مورد تأیید قرار نگرفت. اثر متغیر تعدیل گر سن با استفاده از آزمون فرضیات در دو نمونه پایین تر و بالاتر از 30 سال صورت گرفت. اثر بخشی آموزش مدیریت استرس بر رضایت شغلی و هوش هیجانی در نمونه زیر 30 سال تأیید و در نمونه بالای 30 سال رد شد. در هر دو نمونه، اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر کاهش سطح استرس شغلی تأیید شد. نتیجه گیری : آموزش مدیریت استرس بر رضایت شغلی و هوش هیجانی کارکنان شرکت کارگزاری بورس اوراق بهادار اثربخش بوده است.