فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
آموزش مبتنی بر شایستگی یک روش جدید آموزشی برای تربیت نسل متفاوتی از پزشکان است. در این رویکرد آموزشی دو مساله مد نظر قرار دارد، تعریف پیامد معتبر و طراحی ابزار سنجش جهت ارزیابی. اولین موضوع مهم تعیین شایستگیهاست. با وجود تشابه زیاد، کشورهای مختلف تلاش کرده اند بر حسب نیازهای جامعه خود و نظام ارائه خدمات سلامت، شایستگیهای مناسب آموزش پزشکی را تعریف کنند. در ایران یک مطالعه در دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1391 چهارچوب شایستگی ها را طراحی کرد. آموزشی مبتنی بر شایستگی فراتوانایی های خاصی را نیز ضروری می سازد. فراتوانایی ها پزشک را قادر می سازند فراتر از یک درمانگر، قادر به ایفای نقش کلیدی خود در شرایط مختلف باشد. دومین مسئله مهم نحوه سنجش و ارزیابی آموزش مبتنی بر شایستگی است. طراحی ابزار سنجش برای فراتوانایی ها سخت و پیچیده است، با این حال دستیابی به هدف نهایی رویکرد آموزشی شایستگی محور در نظام آموزش پزشکی تنها با طراحی ابزار سنجش استاندارد برآورده خواهد شد.
روایی سنجی ارزیابی عملکرد سنتی و ارزیابی چندوجهی شایستگی ها از طریق کانون ارزیابی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر سنجش روایی ارزیابی عملکرد سنتی و ارزیابی چندوجهی شایستگی ها از طریق کانون ارزیابی بود. شرکت کنندگان در پژوهش 71 نفر از کاندیدهای سمت سرپرستی شرکت فولاد آلیاژی ایران بودند. جهت تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسه مراتبی استفاده شد. نتایج بررسی روایی ملاکی نشان داد ارزیابی عملکرد سنتی و ارزیابی چند وجهی شایستگی ها به طور مثبت و معنی داری در پیش بینی نمرات کانون ارزیابی مؤثر بودند. روایی افزایشی مبتنی بر شواهد نشان داد ارزیابی چند وجهی شایستگی ها در مقایسه با ارزیابی سنتی عملکرد، 3/26 درصد در پیش بینی نمرات کانون ارزیابی موفق تر بوده است. همچنین، بررسی شایستگی های یکسان در ارزیابی چند وجهی و مرکز ارزیابی، روایی همگرای 4 شایستگی را تأیید و 2 شایستگی را رد کرد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که به منظور ارزیابی عملکرد کارکنان، ارزیابی چندوجهی شایستگی ها در مقایسه با ارزیابی سنتی از روایی بالاتری برخوردار است.
نگرش معلمان نسبت به کاربرد تکنولوژی آموزشی در تدریس و رابطه آن با رضایت شغلی در مدارس هوشمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی نگرش معلمان نسبت به کاربرد تکنولوژی آموزشی در تدریس و رابطه آن با رضایت شغلی در مدارس هوشمند بود. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری را کلیه معلمان مدارس هوشمند شهر اراک تشکیل می دهد (650=N)، که از این تعداد، 242 معلم به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه استاندارد نگرش نسبت به کاربرد تکنولوژی در آموزش یاووز و رضایت شغلی ارشادی استفاده شد. روایی هر دو پرسش نامه بر اساس نظر متخصصان تأیید و پایایی آنها از طریق آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 0/826 و 0/816 به دست آمد. داده های به دست آمده، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استاندارد تحلیل شد. نتایج نشان داد که به غیر از بعد عدم تأثیرگذاری تکنولوژی در آموزش، ابعاد چهارگانه کاربرد تکنولوژی در آموزش ضمن داشتن رابطه معنادار با رضایت شغلی معلمان، 0/54 از پراکندگی این متغیر را تبیین می کنند. در بررسی سهم تبیینی انفرادی ابعاد، سهم کاربرد تکنولوژی در آموزش، تصورات در مورد کاربرد تکنولوژی در آموزش، پیش بایست های کاربرد تکنولوژی در آموزش و اثربخشی تجهیزات تکنولوژی در آموزش معنادار محاسبه شد. یافته های این پژوهش ضمن تأکید بر اهمیت رضایت شغلی معلمان در مدارس هوشمند، نقش تعیین کننده کاربرد تکنولوژی آموزشی در تدریس را خاطر نشان می کند.
ارتباط تعارض خانواده-کار با سلامت روان و تعارض زناشویی در زنان شاغل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین تعارض خانواده- کار با سلامت روان و تعارض زناشویی زنان شاغل استان تهران بود.
روش: به منظوربررسی هدف پژوهش، روش توصیفی از نوع همبستگی انتخاب شد. ۱۳۵ نفر از زنان متأهل شاغل در بخش ستادی مخابرات استان تهران به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسشنامه های تعارض کار- خانواده نت مایر و پرسشنامه سلامت روانGHQ-۲۸ و پرسشنامه تعارض زناشوییMCQ ثنایی و براتی را تکمیل نمودند.
یافته ها: نتایج نشان داد که همبستگی بین تعارض خانواده- کار با سلامت روان معکوس و معنادار بود(۰۵/۰>P). به عبارت دیگر با افزایش تعارض خانواده- کار میزان سلامت روان زنان شاغل کاهش می یابد، ولی بین تعارض خانواده – کار با تعارضات زناشویی زنان شاغل رابطه معنادار به دست نیامد (۰۵/۰
بررسی نقش شغل و سن فرزند بر بهزیستی ذهنی و رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه نقش شغل و سن فرزند بر بهزیستی ذهنی و رضایت زناشویی زنان بود. نمونه این پژوهش عبارت بودند از 200 نفر زن شاغل و خانه دار دارای فرزند خردسال و بدون فرزند خردسال که به روش نمونه گیری در دسترس، از نواحی شمال، مرکز و جنوب شهر تهران انتخاب شدند به طوریکه 50 نفر از آنها زنان شاغل دارای فرزند خردسال،50 نفر زنان خانه دار دارای فرزند خردسال،50 نفر زنان شاغل بدون فرزند خردسال و 50 نفر زنان خانه دار بدون فرزند خردسال بودند. ابزارهای مورد استفاده این پژوهش پرسشنامه های شادکامی آکسفورد (فرم کوتاه)، مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس سنجش رابطه بود. نتایج پژوهش نشان داد سن فرزند و شغل تآثیر معنی داری بر شادکامی و رضایت زناشویی زنان ندارد. اما تآثیر سن فرزند بر رضایت از زندگی معنی دار بود. به طوریکه رضایت از زندگی زنان دارای فرزند خردسال بیش از زنان بدون فرزند خردسال بود. به طور کل نتایج پژوهش بیانگر تاثیر مثبت حضور فرزند خردسال بر رضامندی زنان از زندگی است.
ارایه مدلی به منظور ارتقاء سرمایه اجتماعی اعضای هیأت علمی با تأکید بر نظام آموزش از دور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور ارایه مدلی مناسب جهت ارتقاء سرمایه اجتماعی اعضای هیأت علمی در نظام آموزش از دور انجام گرفت. روش پژوهش، کمی و توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور کشور تشکیل دادند. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چندمرحله ای با توزیع نسبتی بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 280 نفر تعیین شد. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. پرسش نامه اول برای سنجش مؤلفه های اثرگذار بر روی کیفیت نظام آموزش از دور و پرسش نامه دوم برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی تدوین گردید. روایی محتوایی پرسش نامه ها را صاحب نظران تأیید کردند و برآورد تحلیل عاملی نیز نشان داد که روایی سازه عامل های استخراج شده در هر دو پرسش نامه مطلوب می باشد. پایایی پرسش نامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 87/0 و 95/0 برآورد گردید. برای تحلیل داده ها، علاوه بر آمار توصیفی، از آمار استنباطی (رگرسیون سلسله مراتبی و معادله ساختاری) استفاده گردید. نتایج به دست آمده از رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در سطح اول از بین عوامل زمینه ای، بیشترین اثر روی سرمایه اجتماعی، مربوط به سواد فرهنگی خانواده (48/0) و در سطح دوم، از بین عوامل سازمانی، بیشترین اثر به ترتیب مربوط به متغیرهای کارکرد آموزشی (58/0) و فضای ارتباطی (52/0) و کمترین میزان، مربوط به متغیر فن آوری الکترونیکی (34/0) است. هم چنین، نتایج به دست آمده از معادلات ساختاری، مناسب بودن مدل طراحی شده با داده ها را مورد تأیید قرار داد.
مقایسه تطبیقی نظام آموزشی و برنامه درسی در دوره دکتری پرستاری ایران و مدرسه پرستاری جان هاپکینز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: آموزش و تربیت دانشجویان دکتری پرستاری بسیار حیاتی است، چراکه از آن ها انتظار می رود به عنوان عاملی در جهت پیشبرد علم پرستاری، مشاوران حرفه و همچنین آموزش دهنده محققان آینده پرستاری باشند. هدف از ایﻦ تحقیق، ﻣطابقت نظام آموزش پرستاری در ایران با دانشگاه جان هاپکینز می باشد. روش بررسی: ایﻦ پژوهش، به روش توصیفی تطبیقی در سال 1395 انجام شد، و نظام آموزش پرستاری ایران با عناصر تشکیل دهنده برنامه آموزشی مقطع دکتری دانشکده پرستاری جان هاپکینز مورد مقایسه قرار گرفت. جستجو اینترنتی، با استفاده از داده پایگاه های فارسی و انگلیسی صورت پذیرفت. اطلاعات موردنیاز جمع آوری شده و با استفاده از الگوی چهار مرحله Beredy توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه، تطبیق برنامه ها انجام شد.
بررسی رابطه بین مولفه های وجدان کاری با تعهد سازمانی دبیران مدارس متوسطه پسرانه دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین مؤلفه های وجدان کاری با تعهد سازمانی دبیران دبیرستان های متوسطه پسرانه دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 95-94 بود. پژوهش بر حسب هدف از نوع توصیفی بود که از روش همبستگی استفاده شده است، جامعه آماری کلیه دبیران مدارس متوسطه پسرانه دولتی شهر تهران بود که با نمونه آماری که بر حسب جدول کرجسی و مورگان 384 نفر تعیین و سپس بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای نسبتی به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه وجدان کاری (کاستا و مک 1998) شامل 47 گویه و تعهد سازمانی (آلن ومایر 1992) شامل 24 گویه که پایایی این دو پرسش نامه به ترتیب 89% و 85% بود. شیوه گرد آوری داده ها از آمار توصیفی و برای نتیجه گیری داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کولموگروف اسمیرنف و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد که نتایج محاسبات نشان داد که بین وجدان کاری و تعهد سازمانی دبیران در سطح اطمینان 99% (میزان خطا برابر با 001/0) با ضریب همبستگی 429/0 ارتباط معنادار و مثبتی وجود داشت؛ مؤلفه های (کفایت، نظم و ترتیب، وظیفه شناسی، تلاش برای موفقیت) دارای همبستگی بیشتر و مولفه های (خویشتن داری و احتیاط در تصمیم گیری) دارای همبستگی کمتر بودند و در ارتباط بین مناطق مورد بررسی از نظر «وجدان کاری» هیچ گونه تفاوت معناداری وجود نداشت.
اثربخشی آموزش سرمایه روانشناختی بر ابعاد سرمایه اجتماعی معلمان زن مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سرمایه روانشناختی بر سرمایه اجتماعی معلمان زن مدارس ابتدایی شهر بهبهان بود. نوع تحقیق با توجه روش پژوهش، شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این تحقیق معلمان زن مدارس ابتدایی شهر بهبهان (230= N) بود، از طریق نمونه گیری تصادفی 60 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد، و به صورت تصادفی به دو گروه 30 نفره تقسیم شدند و بر اساس قرعه یکی از گروهها، به عنوان گروه آزمایشی و گروه دیگر به عنوان گروه گواه انتخاب شد. پرسشنامه های سرمایه اجتماعی ابیلی برای هر دو گروه آزمایش و گروه کنترل در دو مرحله قبل از آموزش و پس از آموزش اجرا شد. گروه آزمایشی به مدت 11 جلسه 1 ساعتی تحت آموزش برنامه آموزشی سرمایه روانشناختی لوتانز قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از در بخش آمار توصیفی از دو شاخص آماری میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که آموزش سرمایه روانشناختی بر هر سه بعد (شناختی، رابطه ای و ساختاری) سرمایه اجتماعی معلمان زن مدارس ابتدایی شهر بهبهان اثربخش بوده است، لذا پیشنهاد می گردد مدیران آموزش و پرورش از طریق برگزاری کارگاههای آموزشی سرمایه روانشناختی، جو اعتماد و صمیمیت را در بین معلمان تقویت و توسعه دهند.
رابطه بین ابعاد هوش معنوی و سلامت سازمانی با نقش واسطه ای رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین ابعاد هوش معنوی و سلامت سازمانی با نقش واسطه ای رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان شرکت برق منطقه ای فارس بوده است. از نظر ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان شرکت برق منطقه ای فارس با تعداد 270 نفر بوده است. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 159 نفر به عنوان حجم نمونه برآورد شده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها، سه پرسشنامه 1) هوش معنوی کینگ 2)سلامت سازمانی هوی و فیلدمن و 3)پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی صحرانورد بکار رفته است. نتایج پژوهش نشان دادند که بین هوش معنوی با رفتار شهروندی سازمانی، بین رفتار شهروندی سازمانی با سلامت سازمانی و بین هوش معنوی با سلامت سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. رفتار شهروندی سازمانی در مجموع توانسته است در رابطه ی بین ابعاد هوش معنوی و سلامت سازمانی نقش واسطه ای ایفا کند. بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رفتار شهروندی سازمانی در رابطه ی بین ابعاد هوش معنوی و سلامت سازمانی نقش واسطه ای ایفا می کند.
مقایسه تنیدگی شغلی و رضایت شغلی در معلمان دانش آموزان با کم توانی ذهنی و معلمان دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: آموزش دانش آموزان با کم توانی ذهنی همواره به انرژی و انگیزه بسیار زیادی نیاز دارد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تنیدگی شغلی و رضایت شغلی معلمان دانش آموزان با کم توانی ذهنی و معلمان دانش آموزان عادی انجام شد.
روش: این پژوهش علی- مقایسه ای روی 120معلم زن و مرد (60معلم دانش آموز با کم توانی ذهنی و60معلم دانش آموز عادی) شاغل به تدریس در مدارس ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 95-1394 انجام شد. روش نمونه گیری به شیوه دردسترس انجام شد و برای جمع آوری داده ها از مقیاس رضایت شغلی بری فیلد و روث (1951) و تنیدگی شغلی صفارزاده (1377) استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس دوراهه نشان داد که بین معلمان دانش آموزان با کم توانی ذهنی و معلمان دانش آموزان عادی در رضایت شغلی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>P) ولی در تنیدگی شغلی 2گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0P>) و معلمان زن نسبت به معلمان مرد رضایت شغلی کمتر و تنیدگی شغلی بیشتری را تجربه می کنند (01/0>P).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که تدریس دانش آموزان با کم توانی ذهنی به علت دشواری ها و چالش هایی که برای معلمان ایجاد می کند، بر رضایت شغلی آن ها تاثیر منفی دارد، بنابراین از طریق فراهم آوردن امکانات رفاهی بیشتر و تلاش در جهت کاهش دغدغه ها و مشکلات معلمان کودکان با کم توانی ذهنی می توان سطوح رضایت شغلی آن ها را افزایش داد
بررسی رابطه ی سبک های رهبری مدیران با سلامت روان کارکنان مراکز بهداشت و درمان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مراکز بهداشت و درمان، یکی از بسترهای حیاتی تحقق سلامت افراد جامعه هستند و سلامت روان کارکنان آن ها به منظور ارایه ی خدمت موثر به جامعه، بسیار ضروری می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سبک های رهبری مسئولان مراکز بهداشت و درمان و ارتباط آن با وضعیت سلامت روان کارکنان مراکز بهداشت و درمان اصفهان تدوین گردیده است.
روش کار: نمونه ی این پژوهش توصیفی در مقطع مهر تا بهمن 1392 شامل 217 نفر از کارکنان 18 مرکز بهداشت و درمان شهر اصفهان بود که به روش نمونه گیری طبقه ای، خوشه ای و تصادفی از میان 500 نفر از کارکنان شاغل با استفاده از جدول مورگان انتخاب شده اند. ابزار پژوهش، پرسش نامه ی چند عاملی رهبری (MLQ) و پرسش نامه سلامت روان گلدبرگ (28- GHQ) بوده است. داده ها با روش های آمار توصیفی و استنباطی و آزمون ضریب همبستگی پیرسون و نرم افزار آماری SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک رهبری و سلامت روان کارکنان، رابطه ی معنی داری وجود ندارد (399/0=P). هم چنین، رابطه ی بین سبک های رهبری تحولی، تبادلی و عدم مداخله گر با سلامت روان کارکنان معنی دار نبود (به ترتیب 247/0=P، 139/0=P و 403/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد عوامل دیگری به جز سبک های رهبری مدیران نیز در سلامت روان تاثیر دارد و می توان از کارگاه های آموزشی برای ارتقای سلامت روان کارکنان استفاده نمود.
هنجاریابی و اعتباریابی پرسشنامه نقش تیمی بلبین در کارکنان شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر هنجاریابی و تعیین روایی و پایاییِ پرسشنامه نُه نقشی خودادراکی نقش تیمی بلبین (BTRSPI-9R) بود. شرکت کنندگان در پژوهش 360 نفر از کارکنان دارای تحصیلات دانشگاهی شرکت ملی پالایش وپخش فرآورده های نفتی ایران بودند که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نُه نقشی خودادراکی نقش تیمی بلبین (BTRSPI-9R)، چک لیست ارزیابی مشاهده گر بلبین (OAS) و پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO-FFI) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی آزمون- بازآزمون, آلفای کرونباخ و رتبه درصدی انجام شد. ضرایب پایایی نقش های بلبین به روش های مختلف در دامنه ای از59/0 تا 88/0 و ضرایب روایی در دامنه ای از 28/0 تا 63/0 به دست آمد. نتایج نشان داد که پرسشنامه نُه نقشی خودادراکی نقش تیمی بلبین (BTRSPI-9R) از روایی و پایایی مناسب و قابل قبولی برخوردار بوده و نقاط برش نقش ها با استفاده از رتبه های درصدی محاسبه شد. بنابراین می توان از پرسشنامه نُه نقشی خودادراکی نقش تیمی بلبین (BTRSPI-9R) به عنوان ابزاری قابل اعتماد برای کمک به سازمان ها و صنایع در حوزه کار تیمی و بهبود اثربخشی تیم های کاری استفاده نمود.
رابطه علی معیارهای مدیریت کیفیت اروپا (EFQM) با رضایت شغلی و وفاداری سازمانی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی الگوی معیارهای مدیریت کیفیت اروپا (EFQM) با رضایت شغلی و وفاداری سازمانی بود.. جامعه پژوهش حاضر کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه بود (186 نفر) که به دلیل تعداد کم افراد جامعه تمامی آنان به عنوان نمونه پژوهش حاضر در نظر گرفته شدند. در نهایت 168 نفر به ابزار مورد استفاده در پژوهش پاسخ دادند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های مدیریت کیفیت اروپا، رضایت شغلی و وفاداری سازمانی بود. جهت تحلیل داده ها از تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج نشان دادند که معیارهای مدیریت کیفیت اروپا رابطه معنی داری با رضایت شغلی و وفاداری سازمانی دارند.
مقایسه میزان رضایتمندی دانشجویان پرستاری از دو روش نمایش و شبیه سازی در آموزش ماسک گذاری دربرابر حملات شیمیایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهدف: استفاده از شبیه سازی یکی از روش های جدیدآموزش در علوم پزشکی است ولی تاکنون مطالعه ای در مورد بکارگیری این روش و رضایتمندی فراگیران آن در آموزش ماسک گذاری در حملات شیمیایی در ایران و جهان گزارش نشده است. هدف این پژوهش، بررسی مقایسه ای میزان رضایتمندی دانشجویان پرستاری از دو روش نمایش و شبیه سازی در آموزش ماسک گذاری در حملات شیمیایی می باشد.
روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی می باشد. نمونه های پژوهش 78 نفر از دانشجویان پرستاری بودند که به روش سرشماری انتخاب شدند. سپس با روش تصادفی ساده به دو گروه نمایش (کنترل) در کلاس درس و شبیه سازی (آزمون) تقسیم شدند. جهت گردآوری اطلاعات از ابزار پژوهشگر ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار نسخه SPSS v20 و با استفاده از آزمون آماری t-test و در سطح معناداری P کمتر از 0/05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: جهت تعیین وجود یا عدم وجود تفاوت معنی دارآماری بین میانگین نمرات رضایت دانشجویان از آزمون T مستقل استفاده گردید. میزان رضایت دانشجویان از دو روش آموزشی نمایش و شبیه سازی، با اختلاف آماری معنی داری همراه نبود. (0/58=P)
نتیجه گیری: اگر چه نمرات رضایتمندی روش آموزش نمایش و روش شبیه سازی تفاوتی با هم نداشتند؛ ولی پژوهشگر، استفاده از روش شبیه سازی در آموزش پرستاران نظامی در امر ماسک گذاری را پیشنهاد می کند و معتقد است که به کارگیری این گونه روش ها منجر به ارتقای کیفیت آموزش پرستاران نظامی و بحران می گردد.
مقایسه سلامت عمومی و باورهای غیرمنطقی معلمان مدارس استثنایی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: سلامت عمومی و باورهای غیرمنطقی نقش مهمی در زندگی شغلی و خانوادگی معلمان دارند و به نظر می رسد که خود نیز تحت تاثیر شرایط کاری معلمان هستند. هدف از این پژوهش، بررسی مقایسه سلامت عمومی و باورهای غیرمنطقی معلمان مدارس استثنایی و عادی مقطع ابتدایی شهرستان یزد بود.
روش: جامعه موردپژوهش همه معلمان مقطع ابتدایی مدارس استثنایی و عادی شهرستان یزد در سال تحصیلی 93-1392 بود. نمونه پژوهش (60نفر معلمان مدارس استثنایی و 60نفر معلمان مدارس عادی) بودند که با استفاده از شیوه نمونه گیری به ترتیب سرشماری و هدفمند تعیین شدند. برای جمع آوری داده ها از 2ابزار؛ پرسش نامه باورهای غیرمنطقی جونز و پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ استفاده شد. پردازش داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس چندمتغیره و رگرسیون چندگانه به روش ورود همزمان) انجام گرفت.
یافته ها: تحلیل داده ها، فرضیه های پژوهش را تایید کردند و نشان دادند که بین باورهای غیرمنطقی و سلامت عمومی معلمان مدارس استثنایی و عادی تفاوت وجود دارد (001/0P<). نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از این بود که باورهای غیرمنطقی -انتظار بیش ازحد از خود، تمایل به سرزنش و اجتناب از مشکلات- توان پیش بینی سلامت عمومی معلمان مدارس عادی و بی مسئولیتی عاطفی و کمال گرایی توان پیش بینی سلامت عمومی معلمان مدارس استثنایی را دارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت تغییر باورهای غیرمنطقی معلمان مدارس استثنایی می تواند به تغییر رفتار، سازگاری اجتماعی و سلامت عمومی بهتر آن ها انجامد.
مقایسه نظرات اعضای هیات علمی و دانشجویان درباره فرم های ارزشیابی اساتید دروس عملی و کارورزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:: در این مطالعه به مقایسه نظرات اساتید و دانشجویان در مورد فرم های ارزشیابی دروس عملی و کارورزی پرداخته شد.
پیش بینی میزان موفقیت شغلی خلبانان بر اساس خرده مقیاس های سی گانه ی پرسش نامه ی شخصیت نئو NEO-PI-R)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحقیقات اخیر نشان داده اند که دامنه ی وسیع عملکرد شغلی می تواند توسط ویژگی های شخصیتی کارکنان تحت تاثیر قرار گیرد. این مطالعه به منظور تعیین تاثیر ویژگی های شخصیتی در عملکرد شغلی خلبانان نظامی، انجام پذیرفت.\nروش کار: در این پژوهش توصیفی-مقطعی، چهل نفر خلبان نظامی از طریق نمونه گیری خوشه ای از میان پایگاه های هوایی ایران در شش ماهه ی اول سال 1391 انتخاب شدند و پرسش نامه ی شخصیت تجدید نظر شده ی نئو (فرم 240 سئوالی) در اختیار آنان قرار داده شد. برای به دست آوردن نمرات کارآیی پروازی نیز، هر آزمودنی توسط دو نفر خلبان ارزیاب، ارزیابی گردید. هم چنین برای پیش بینی استند چک پروازی بر اساس متغیرهای پیش بین به کار رفته در مطالعه ی ویژگی های شخصیتی از رگرسیون گام به گام استفاده شد. تحلیل های آماری، با استفاده از نسخه ی نوزدهم نرم افزار SPSS انجام گرفت.\nیافته ها: مشخص شد که بین چهار ویژگی شخصیتی تخیل (O1)، اعمال (O4)، اعتماد (A1)، و شایستگی (C1) با نمرات استندچک پروازی، به عنوان شاخص موفقیت شغلی خلبانان، رابطه ی مستقیم و معنی دار (05/0>P) وجود دارد. بین ویژگی شخصیتی تواضع (A5) با نمرات استندچک، رابطه مستقیم و معنی دار (01/0P≤) وجود دارد. هم چنین بین ویژگی شخصیتی شتاب زدگی (N5) با موفقیت شغلی نیز رابطه ی معکوس و معنی دار (05/0>P) مشاهده شد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که چهار خرده مقیاس N5، O4، A5 و C1 به ترتیب با تبیین منفی ده، دوازده، بیست و چهار و بیست و یک درصد نمرات استندچک پروازی، سهم قابل ملاحظه ای از پیش بینی موفقیت شغلی خلبانان را به خود اختصاص داده اند.\nنتیجه گیری: بر اساس نتایج، ویژگی های شخصیتی خلبانان در پیش بینی موفقیت شغلی آنان، موثر است و می تواند در تحقیقات علمی و به صورت عملی در زمینه ی روان شناسی هوانوردی، به خصوص در استخدام کارکنان و ارزیابی عملکرد آنان، استفاده شود.
مقایسه سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند و عادی مقطع ابتدایی شهرستان ساری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند و عادی مقطع ابتدایی شهرستان ساری می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری آن را کلیه معلمان مدارس هوشمند دوره ابتدایی شهرستان ساری به تعداد 79 نفر و معلمان مدارس عادی دوره ابتدایی شهرستان ساری به تعداد 535 نفر تشکیل می دادند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 66 نفر از معلمان مدارس هوشمند و 226 نفر از معلمان مدارس عادی با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای بر حسب جنسیت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه سرمایه فکری بونتیس استفاده شده است که روایی آن بررسی و تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ 0/889 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند و عادی مقطع ابتدایی شهرستان ساری تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند به طور معنی داری بیشتر از معلمان مدارس عادی است. هم چنین، بین ابعاد سرمایه فکری شامل ابعاد انسانی، ساختاری و ارتباطی معلمان مدارس هوشمند و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین ابعاد سرمایه فکری معلمان مدارس هوشمند به طور معنی داری بیشتر از معلمان مدارس عادی است. بین سرمایه فکری معلمان برحسب جنسیت و سطح تحصیلات تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
رابطه ویژگی های شخصیتی و اهمال کاری سازمانی در کارکنان بیمارستان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین ویژگی های شخصیتی و اهمال کاری سازمانی در بین کارکنان شاغل در بیمارستان بود. نمونه شامل 100 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس از بخش های مختلف درمانی و اداری بیمارستان شهید باهنر تهران انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های پرسشنامه 16 عاملی شخصیت کتل و اهمال کاری سازمانی بود. نتایج حاکی از آن است که عامل های N، Q 2 و Q 4 (01/0>p) از ویژگی های شخصیتی با خرده مقیاس ناکارآمدی از اهمال کاری، عامل های N و Q 4 (01/0>p) با خرده مقیاس های بیزاری از تکلیف و تشویش ذهنی و عامل Q1 (05/0>p) با خرده مقیاس تشویش ذهنی همبستگی مثبت معنی دار دارند. همچنین یافته های تحلیل آماری رگرسیون نشان می دهد عامل های N، Q 2 و Q 3برای خرده مقیاس ناکارآمدی و عامل های N، Q 1، Q 2 و Q 4 برای خرده مقیاس تشویش ذهنی و عوامل N و Q 4 برای خرده مقیاس بیزاری از تکلیف (05/0>p) پیش بینی کننده مناسبی هستند.