فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مدل سازی اثربخشی تدریس معلمان ریاضی دوره متوسطه شرق استان مازندران در سال تحصیلی 95 -1394 بود. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع زمینه یابی انتخاب شد. جامعه آماری به تعداد 214 نفر بوده که براساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای با استفاده از جدول کرجسی-مورگان تعداد 134 نفر از معلمان ریاضی(زن و مرد) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اطمینان از روایی، پرسشنامه توسط اساتید راهنما و مشاور و چند نفر از صاحب نظران مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته (با آلفای کرونباخ 929/0) بود که در شش بخش شامل مهارت های فرایند تدریس، مدیریت کلاس، آموزش ضمن خدمت، مهارت های حل مسئله، وسایل آموزشی وطرح ریزی آموزشی با مجموع 44 سؤال بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی و از نرم افزارهایSPSS و لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه معناداری بین مهارت های فرایند تدریس، مدیریت کلاس، آموزش ضمن خدمت، روش حل مسئله، وسایل آموزشی و طرح ریزی آموزشی و اثربخشی تدریس معلمان وجود دارد. معادله ساختاری بیانگر آن است که 94درصد اثربخشی به وسیله مهارت های حل مسئله و مهارت های فرایند تدریس تبیین می شود. با توجه به اثربخشی تدریس معلمان ریاضی توصیه می شود به مشارکت والدین در فرایند تحصیل فرزندانشان برای کمک به ترغیب معلم برای ارائه فعالیت بیشتر، استقبال از تعامل دانش آموزان با یکدیگر برای بررسی وارائه راه حل سوالات مطرح شده در کلاس و اجرای مهارت های حل مسئله در تدریس برای بهبود فرآیند یادگیری فراگیران توجه گردد.
بررسی عامل های شخصیتی با سندرم خستگی مزمن کارکنان مراکز بهداشتی درمانی
حوزههای تخصصی:
خستگی مزمن شامل شکایات گوناگون جسمی، مزاجی و عصبی روانی می باشد که می تواند روی فعالیت و کارکرد کارکنان بیمارستان بر اساس نوع شخصیت و صفات آن ها تأثیر بگذارد. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین رابطه ی عامل های شخصیتی و خستگی مزمن در کارکنان بیمارستان کلیوی تبریز می باشد. روش بررسی پژوهش حاضر در چهارچوب یک طرح همبستگی انجام گردید. نمونه ی پژوهش 100 نفر از کارکنان بیمارستان کلیوی بودند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه خستگی مزمن جیسون و پرسشنامه 5 عامل شخصیتی نئو را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری (ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون) استفاده گردید. نتایج نشان داد که ابعاد شخصیتی روان رنجوری، برون گرایی، دلپذیر بودن و باوجدان بودن و تجربه پذیری رابطه ی همبستگی مثبت معناداری با خستگی مزمن دادند. از طرفی دیگر بین تجربه پذیری و دلپذیری باوجدان بودن رابطه ی معناداری دیده نشد. از مباحث فوق می توان نتیجه گرفت که صفات شخصیتی و سندرم خستگی مزمن می تواند از عوامل مؤثر در کارکرد کارکنان مراکز بهداشتی باشد. لذا با توجه به این شاخص ها، داشتن و اجرای برنامه آموزشی و تفریحی و رفاه کارکنان و با بالا بردن انگیزه در کارکنان مذکور می توان در عملکرد کارکنان تأثیرگذار باشد.
رابطه خودکارآمدی با سلامت روان در معلمان: نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روان معلمان، بر اساس خودکارآمدی و با میانجی گری حمایت اجتماعیِ ادراک شده بوده است. با توجه به اهداف پژوهش، روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی و متوسطه شهر تهران بوده است که از میان آن ها تعداد 447 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای اجرای پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه سلامت عمومی، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی ، پرسشنامه حمایت اجتماعی استفاده به عمل آمد. نتایج تحلیلِ مسیر نشان داد که متغیر حمایت اجتماعی می تواند رابطه بین خودکارآمدی و سلامت روان را در بین معلمان میانجی گری نماید. متغیر خودکارآمدی هم اثر مستقیمی بر روی سلامت روان دارد و هم به واسطه حمایت اجتماعی می تواند رابطه غیرمستقیمی با سلامت روان داشته باشد. درنهایت در مدل مفروض 15درصد از پراکندگی نمرات سلامت روان معلمان از طریق نقش واسطه ایِ حمایت اجتماعیِ ادراک شده، تبیین شد. بین معلمان زن و مرد از لحاظ شدت نشانه های بی خوابی و اضطراب تفاوت معنی داری وجود دارد. می توان نتیجه گیری نمود که حمایتِ اجتماعی نقش کلیدی در خودکارآمدی و سلامت روان معلمان دارد.
بررسی شکاف استقلال دانشگاهی ازدیدگاه خبرگان دانشگاهی (مطالعه موردی دانشگاه علوم پزشکی بابل و صنعتی نوشیروانی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: دستیابی به استقلال دانشگاهی مطلوب، مستلزم ایجاد ساختارها و برنامه های مناسب است. این پژوهش با هدف بررسی شکاف استقلال دانشگاهی از دیدگاه خبرگان دانشگاه صنعتی نوشیروانی و دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام گرفت. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی– پیمایشی است. جامعه آماری آن شامل 50 نفر از خبرگان دو دانشگاه صنعتی نوشیروانی و دانشگاه علوم پزشکی بابل است و به منظور گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه محقق ساخته (وضعیت موجود و مطلوب استقلال دانشگاهی) استفاده شده و برای تحلیل داده ها، از آزمون ویلکاکسون با بهره گیری از نرم افزار Spss18 بهره برده شده است. یافته ها: در هر دو دانشگاه، در تمامی ابعادِ استقلالِ دانشگاهی شکاف وجود دارد. در دانشگاه صنعتی نوشیروانی، این شکاف ها مربوط می شوند به ابعاد استقلال کارکنان، استقلال حقیقی، استقلال سازمانی، آزادی علمی و استقلال مالی و در دانشگاه علوم پزشکی بابل مربوط هستند به استقلال سازمانی، استقلال کارکنان، آزادی علمی، استقلال حقیقی و استقلال مالی. شکاف استقلال مالی، استقلال سازمانی و آزادی علمی در دانشگاه علوم پزشکی بیشتر از دانشگاه نوشیروانی است و شکاف استقلال حقیقی و کارکنان، در دانشگاه صنعتی نوشیروانی بیشتر دیده می شود. نتیجه گیری: وجود شکاف بین وضع موجود و مطلوب تمامی ابعاد استقلال دانشگاهی در دو دانشگاه، بیانگر این است که استقلال دانشگاهی مطالبه ای است که این دو دانشگاه در جستجوی آن هستند. گرایش به کسب مؤلفه های استقلال دانشگاهی در این دانشگاه ها و ادراک خلأ موجود، نشان دهنده تمایل به توسعه یافتگی است. برنامه ریزی برای کاهش یا رفع شکاف موجود، تنها راه دستیابی به استقلال دانشگاهی مطلوب است.
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس سبک های تبادل اجتماعی در جمعیت ایرانی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس سبک های تبادل اجتماعی در جمعیت ایرانی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان شهر تهران بود. شرکت کنندگان در پژوهش 470 نفر از این جامعه بودند که که به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس سبک های تبادل اجتماعی لیپمن و همکاران، پاسخ دادند. برای بررسی پایایی این مقیاس از ضریب آلفای کرونباخ و جهت بررسی روایی آن از روایی محتوایی و روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده (83/0) حاکی از پایایی بالای مقیاس و نتایج تحلیل های عاملی اکتشافی نشان دهنده وجود پنج عامل انصاف، منفعت طلبی، فردگرایی، پیگیری و سرمایه گذاری افراطی با تغییر در برخی گویه های اصلی و حذف گویه های 5، 6، 11، 12، 26، 27، 30، 32، 36، 40، 44، 51 و 53 بود. همچنین، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان دهنده برازش نسبتاً خوب مدل 41 گویه ای بود. به علاوه، یافته های مربوط به هنجارسازی نشان داد که میانه نمرات انصاف، منفعت طلبی، فردگرایی، پیگیری و سرمایه گذاری افراطی در کل نمونه ایرانی به ترتیب برابر با 14، 32، 21، 27 و 13 می باشد.
بررسی رابطه بین مولفه های وجدان کاری با تعهد سازمانی دبیران مدارس متوسطه پسرانه دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین مؤلفه های وجدان کاری با تعهد سازمانی دبیران دبیرستان های متوسطه پسرانه دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 95-94 بود. پژوهش بر حسب هدف از نوع توصیفی بود که از روش همبستگی استفاده شده است، جامعه آماری کلیه دبیران مدارس متوسطه پسرانه دولتی شهر تهران بود که با نمونه آماری که بر حسب جدول کرجسی و مورگان 384 نفر تعیین و سپس بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای نسبتی به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه وجدان کاری (کاستا و مک 1998) شامل 47 گویه و تعهد سازمانی (آلن ومایر 1992) شامل 24 گویه که پایایی این دو پرسش نامه به ترتیب 89% و 85% بود. شیوه گرد آوری داده ها از آمار توصیفی و برای نتیجه گیری داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کولموگروف اسمیرنف و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد که نتایج محاسبات نشان داد که بین وجدان کاری و تعهد سازمانی دبیران در سطح اطمینان 99% (میزان خطا برابر با 001/0) با ضریب همبستگی 429/0 ارتباط معنادار و مثبتی وجود داشت؛ مؤلفه های (کفایت، نظم و ترتیب، وظیفه شناسی، تلاش برای موفقیت) دارای همبستگی بیشتر و مولفه های (خویشتن داری و احتیاط در تصمیم گیری) دارای همبستگی کمتر بودند و در ارتباط بین مناطق مورد بررسی از نظر «وجدان کاری» هیچ گونه تفاوت معناداری وجود نداشت.
نگرش معلمان نسبت به کاربرد تکنولوژی آموزشی در تدریس و رابطه آن با رضایت شغلی در مدارس هوشمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی نگرش معلمان نسبت به کاربرد تکنولوژی آموزشی در تدریس و رابطه آن با رضایت شغلی در مدارس هوشمند بود. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری را کلیه معلمان مدارس هوشمند شهر اراک تشکیل می دهد (650=N)، که از این تعداد، 242 معلم به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه استاندارد نگرش نسبت به کاربرد تکنولوژی در آموزش یاووز و رضایت شغلی ارشادی استفاده شد. روایی هر دو پرسش نامه بر اساس نظر متخصصان تأیید و پایایی آنها از طریق آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 0/826 و 0/816 به دست آمد. داده های به دست آمده، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استاندارد تحلیل شد. نتایج نشان داد که به غیر از بعد عدم تأثیرگذاری تکنولوژی در آموزش، ابعاد چهارگانه کاربرد تکنولوژی در آموزش ضمن داشتن رابطه معنادار با رضایت شغلی معلمان، 0/54 از پراکندگی این متغیر را تبیین می کنند. در بررسی سهم تبیینی انفرادی ابعاد، سهم کاربرد تکنولوژی در آموزش، تصورات در مورد کاربرد تکنولوژی در آموزش، پیش بایست های کاربرد تکنولوژی در آموزش و اثربخشی تجهیزات تکنولوژی در آموزش معنادار محاسبه شد. یافته های این پژوهش ضمن تأکید بر اهمیت رضایت شغلی معلمان در مدارس هوشمند، نقش تعیین کننده کاربرد تکنولوژی آموزشی در تدریس را خاطر نشان می کند.
روایی سنجی ارزیابی عملکرد سنتی و ارزیابی چندوجهی شایستگی ها از طریق کانون ارزیابی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر سنجش روایی ارزیابی عملکرد سنتی و ارزیابی چندوجهی شایستگی ها از طریق کانون ارزیابی بود. شرکت کنندگان در پژوهش 71 نفر از کاندیدهای سمت سرپرستی شرکت فولاد آلیاژی ایران بودند. جهت تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسه مراتبی استفاده شد. نتایج بررسی روایی ملاکی نشان داد ارزیابی عملکرد سنتی و ارزیابی چند وجهی شایستگی ها به طور مثبت و معنی داری در پیش بینی نمرات کانون ارزیابی مؤثر بودند. روایی افزایشی مبتنی بر شواهد نشان داد ارزیابی چند وجهی شایستگی ها در مقایسه با ارزیابی سنتی عملکرد، 3/26 درصد در پیش بینی نمرات کانون ارزیابی موفق تر بوده است. همچنین، بررسی شایستگی های یکسان در ارزیابی چند وجهی و مرکز ارزیابی، روایی همگرای 4 شایستگی را تأیید و 2 شایستگی را رد کرد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که به منظور ارزیابی عملکرد کارکنان، ارزیابی چندوجهی شایستگی ها در مقایسه با ارزیابی سنتی از روایی بالاتری برخوردار است.
آموزش پزشکی مبتنی بر شایستگی و فراتوانایی های پزشکی عمومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
آموزش مبتنی بر شایستگی یک روش جدید آموزشی برای تربیت نسل متفاوتی از پزشکان است. در این رویکرد آموزشی دو مساله مد نظر قرار دارد، تعریف پیامد معتبر و طراحی ابزار سنجش جهت ارزیابی. اولین موضوع مهم تعیین شایستگیهاست. با وجود تشابه زیاد، کشورهای مختلف تلاش کرده اند بر حسب نیازهای جامعه خود و نظام ارائه خدمات سلامت، شایستگیهای مناسب آموزش پزشکی را تعریف کنند. در ایران یک مطالعه در دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1391 چهارچوب شایستگی ها را طراحی کرد. آموزشی مبتنی بر شایستگی فراتوانایی های خاصی را نیز ضروری می سازد. فراتوانایی ها پزشک را قادر می سازند فراتر از یک درمانگر، قادر به ایفای نقش کلیدی خود در شرایط مختلف باشد. دومین مسئله مهم نحوه سنجش و ارزیابی آموزش مبتنی بر شایستگی است. طراحی ابزار سنجش برای فراتوانایی ها سخت و پیچیده است، با این حال دستیابی به هدف نهایی رویکرد آموزشی شایستگی محور در نظام آموزش پزشکی تنها با طراحی ابزار سنجش استاندارد برآورده خواهد شد.
ارایه مدلی به منظور ارتقاء سرمایه اجتماعی اعضای هیأت علمی با تأکید بر نظام آموزش از دور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور ارایه مدلی مناسب جهت ارتقاء سرمایه اجتماعی اعضای هیأت علمی در نظام آموزش از دور انجام گرفت. روش پژوهش، کمی و توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور کشور تشکیل دادند. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چندمرحله ای با توزیع نسبتی بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 280 نفر تعیین شد. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. پرسش نامه اول برای سنجش مؤلفه های اثرگذار بر روی کیفیت نظام آموزش از دور و پرسش نامه دوم برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی تدوین گردید. روایی محتوایی پرسش نامه ها را صاحب نظران تأیید کردند و برآورد تحلیل عاملی نیز نشان داد که روایی سازه عامل های استخراج شده در هر دو پرسش نامه مطلوب می باشد. پایایی پرسش نامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 87/0 و 95/0 برآورد گردید. برای تحلیل داده ها، علاوه بر آمار توصیفی، از آمار استنباطی (رگرسیون سلسله مراتبی و معادله ساختاری) استفاده گردید. نتایج به دست آمده از رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در سطح اول از بین عوامل زمینه ای، بیشترین اثر روی سرمایه اجتماعی، مربوط به سواد فرهنگی خانواده (48/0) و در سطح دوم، از بین عوامل سازمانی، بیشترین اثر به ترتیب مربوط به متغیرهای کارکرد آموزشی (58/0) و فضای ارتباطی (52/0) و کمترین میزان، مربوط به متغیر فن آوری الکترونیکی (34/0) است. هم چنین، نتایج به دست آمده از معادلات ساختاری، مناسب بودن مدل طراحی شده با داده ها را مورد تأیید قرار داد.
مقایسه تاثیر روش های مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه-گرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی تاثیر روش های مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان انجام گردید. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و دارای طرح پیش، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه الزهرا در سال تحصیلی 95-94 بودند. به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه تعداد 361 نفر از دانشجویان پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی را تکمیل کردند. از بین آنها تعداد74 نفر نمره یک انحراف استاندارد پایین تر از میانگین کسب کردند. مرحله دوم 60 نفر از افرادی که داوطلب شرکت در مرحله دوم پژوهش بودند انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش(هر کدام 15) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی در مورد سه گروه آزمایش انجام شد. در پایان چهار گروه دوباره با استفاده از پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی هیرشی (2014) سنجیده شدند. یافته ها: نتایج درون و بین آزمودنی حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و واریانس چندمتغیری نشان دادند که ارائه آموزش بر بهبود میانگین نمرات اشتیاق مسیرشغلی تاثیر داشته است(p < 0/001). نتایج آزمون تعقیبی بیان گر آن بود که نمره کل اشتیاق مسیرشغلی در مراحل پس آزمون و پیگیری در گروه کنترل به طور معناداری از سه گروه مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی کمتر بود(p < 0/001). نتیجه گیری: پژوهش حاضر بیانگر این است که آموزش مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی بر افزایش اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان دختر موثر است.
ارتباط تعارض خانواده-کار با سلامت روان و تعارض زناشویی در زنان شاغل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین تعارض خانواده- کار با سلامت روان و تعارض زناشویی زنان شاغل استان تهران بود.
روش: به منظوربررسی هدف پژوهش، روش توصیفی از نوع همبستگی انتخاب شد. ۱۳۵ نفر از زنان متأهل شاغل در بخش ستادی مخابرات استان تهران به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسشنامه های تعارض کار- خانواده نت مایر و پرسشنامه سلامت روانGHQ-۲۸ و پرسشنامه تعارض زناشوییMCQ ثنایی و براتی را تکمیل نمودند.
یافته ها: نتایج نشان داد که همبستگی بین تعارض خانواده- کار با سلامت روان معکوس و معنادار بود(۰۵/۰>P). به عبارت دیگر با افزایش تعارض خانواده- کار میزان سلامت روان زنان شاغل کاهش می یابد، ولی بین تعارض خانواده – کار با تعارضات زناشویی زنان شاغل رابطه معنادار به دست نیامد (۰۵/۰
رابطه خودشیفتگی مدیران با سکوت سازمانی کارکنان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه خودشیفتگی مدیران با سکوت سازمانی کارکنان شهر هشترود بود. حجم جامعه مورد مطالعه 319 نفر از کارکنان ادارات دولتی شهرستان هشترود بودند که 175 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که بین ابعاد خودشیفتگی مدیران با سکوت سازمانی کارکنان ادارات دولتی شهرستان هشترود رابطه مستقیم و معنی دار بود.
باز پژوهشی نقش سرمایه های انسانی معلمان و مدیران در چابک سازی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواجهه با چالش های نوین حوزه ی تعلیم و تربیت، مستلزم آمادگی مستمر نهاد مدرسه در مسیر تبدیل شدن به سازمانی چابک و منعطف برای پاسخ گویی به فرصت هاست. با توجه به نقش حیاتی سرمایه های انسانی بر چابکی سازمان، هدف پژوهش حاضر باز پژوهشی نقش سرمایه های انسانی معلمان و مدیران در چابک سازی مدارس متوسطه شهر تهران بوده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از جهت شیو ه ی گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه مدارس متوسطه پسرانه دولتی و غیردولتی شهر تهران بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 79 مدرسه به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع خوشه ای چند مرحله ای بوده است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه چابکی مدارس (محقق ساخته) و سرمایه انسانی نادری (1394) استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای چابکی مدارس «804/0» و سرمایه انسانی «853/0» ارزیابی شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، سرمایه های انسانی معلمان و مدیران با چابکی مدارس رابطه ی مثبت و معناداری دارد. نتیجه اینکه، بهبود سرمایه های انسانی مدیران آموزشی و معلمان منجر به بهبود قابلیت های چابکی مدارس می شود.
بررسی نقش شغل و سن فرزند بر بهزیستی ذهنی و رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه نقش شغل و سن فرزند بر بهزیستی ذهنی و رضایت زناشویی زنان بود. نمونه این پژوهش عبارت بودند از 200 نفر زن شاغل و خانه دار دارای فرزند خردسال و بدون فرزند خردسال که به روش نمونه گیری در دسترس، از نواحی شمال، مرکز و جنوب شهر تهران انتخاب شدند به طوریکه 50 نفر از آنها زنان شاغل دارای فرزند خردسال،50 نفر زنان خانه دار دارای فرزند خردسال،50 نفر زنان شاغل بدون فرزند خردسال و 50 نفر زنان خانه دار بدون فرزند خردسال بودند. ابزارهای مورد استفاده این پژوهش پرسشنامه های شادکامی آکسفورد (فرم کوتاه)، مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس سنجش رابطه بود. نتایج پژوهش نشان داد سن فرزند و شغل تآثیر معنی داری بر شادکامی و رضایت زناشویی زنان ندارد. اما تآثیر سن فرزند بر رضایت از زندگی معنی دار بود. به طوریکه رضایت از زندگی زنان دارای فرزند خردسال بیش از زنان بدون فرزند خردسال بود. به طور کل نتایج پژوهش بیانگر تاثیر مثبت حضور فرزند خردسال بر رضامندی زنان از زندگی است.
مقایسه تطبیقی نظام آموزشی و برنامه درسی در دوره دکتری پرستاری ایران و مدرسه پرستاری جان هاپکینز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: آموزش و تربیت دانشجویان دکتری پرستاری بسیار حیاتی است، چراکه از آن ها انتظار می رود به عنوان عاملی در جهت پیشبرد علم پرستاری، مشاوران حرفه و همچنین آموزش دهنده محققان آینده پرستاری باشند. هدف از ایﻦ تحقیق، ﻣطابقت نظام آموزش پرستاری در ایران با دانشگاه جان هاپکینز می باشد. روش بررسی: ایﻦ پژوهش، به روش توصیفی تطبیقی در سال 1395 انجام شد، و نظام آموزش پرستاری ایران با عناصر تشکیل دهنده برنامه آموزشی مقطع دکتری دانشکده پرستاری جان هاپکینز مورد مقایسه قرار گرفت. جستجو اینترنتی، با استفاده از داده پایگاه های فارسی و انگلیسی صورت پذیرفت. اطلاعات موردنیاز جمع آوری شده و با استفاده از الگوی چهار مرحله Beredy توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه، تطبیق برنامه ها انجام شد.
ارزیابی تناسب شخصیت-شغل و رابطه آن با عملکرد شغلی با توجه به نقش میانجی گر تعهد سازمانی در کارکنان شرکت فولاد خوزستان
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر مدیران منابع انسانی بر تناسب شغل با ویژگی های شخصیتی شاغل به عنوان یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر موفقیت در پیشبرد اهداف سازمان و افزایش تعهد و عملکرد شغلی تأکید نموده اند. هدف از انجام پژوهش حاضر ارزیابی وضعیت تناسب شخصیت–شغل در شرکت فولاد خوزستان و نیز بررسی رابطه آن با عملکرد شغلی با میانجی گری تعهد سازمانی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان شرکت فولاد خوزستان می باشند. از این جامعه تعداد 384 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های تیپ های شخصیتی، تعهد سازمانی و عملکرد شغلی بود. نتایج نشان داد کارکنان شرکت فولاد خوزستان از نظر تناسب شخصیت-شغل در موقعیت مناسبی (بالاتر از میانگین) قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل نشان داد که بین تناسب شخصیت–شغل با عملکرد شغلی کارکنان مستقیم و غیرمستقیم با میانجی گری تعهد سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
نقش واسطه ای رضایت شغلی در رابطه بین رفتارهای مدنی- اجباری با رفتارهای مدنی- سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای مدنی- سازمانی ازجمله با اهمیت ترین رفتارهای مثبت در محیط های کار هستند که چندین دهه متوالی توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده اند. براساس جدیدترین شواهد، این رفتارها به دلیل ماهیت مثبت خود، گاهی مورد تاکید زیاد قرار گرفته و به همین دلیل از ماهیت ارادی و اختیاری خود خارج می شوند. رفتارهای مدنی- اجباری همان رفتارهای مدنی متعارف هستند که ماهیت ارادی و اختیاری خود را از دست داده اند. در پژوهش حاضر، چنین فرض شده که رضایت شغلی در رابطه بین رفتارهای مدنی- اجباری با رفتارهای مدنی- سازمانی نقش واسطه ای دارد. در راستای اهداف این پژوهش، 212 نفر از کارکنان یک سازمان دولتی انتخاب شدند و به پرسشنامه های رفتارهای مدنی- اجباری (CCBQ)، رفتارهای مدنی- سازمانی (OCBQ) و رضایت شغلی (JSQ) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین رفتارهای مدنی اجباری با رضایت شغلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد، اما بین رفتارهای مدنی- اجباری با رفتارهای مدنی- سازمانی در سطح روابط ساده رابطه معنادار به دست نیامد. نتایج الگو سازی معادله ساختاری نیز نشان داد که رضایت شغلی متغیر واسطه ای کامل در رابطه رفتارهای مدنی اجباری با رفتارهای مدنی- سازمانی معطوف به افراد، سازمان و به صورت کلی است. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که رفتارهای مدنی- اجباری از طریق تضعیف رضایت شغلی قادر به کاهش رفتارهای مدنی- سازمانی هستند.
مقایسه تنیدگی شغلی و رضایت شغلی در معلمان دانش آموزان با کم توانی ذهنی و معلمان دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: آموزش دانش آموزان با کم توانی ذهنی همواره به انرژی و انگیزه بسیار زیادی نیاز دارد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تنیدگی شغلی و رضایت شغلی معلمان دانش آموزان با کم توانی ذهنی و معلمان دانش آموزان عادی انجام شد.
روش: این پژوهش علی- مقایسه ای روی 120معلم زن و مرد (60معلم دانش آموز با کم توانی ذهنی و60معلم دانش آموز عادی) شاغل به تدریس در مدارس ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 95-1394 انجام شد. روش نمونه گیری به شیوه دردسترس انجام شد و برای جمع آوری داده ها از مقیاس رضایت شغلی بری فیلد و روث (1951) و تنیدگی شغلی صفارزاده (1377) استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس دوراهه نشان داد که بین معلمان دانش آموزان با کم توانی ذهنی و معلمان دانش آموزان عادی در رضایت شغلی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>P) ولی در تنیدگی شغلی 2گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0P>) و معلمان زن نسبت به معلمان مرد رضایت شغلی کمتر و تنیدگی شغلی بیشتری را تجربه می کنند (01/0>P).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که تدریس دانش آموزان با کم توانی ذهنی به علت دشواری ها و چالش هایی که برای معلمان ایجاد می کند، بر رضایت شغلی آن ها تاثیر منفی دارد، بنابراین از طریق فراهم آوردن امکانات رفاهی بیشتر و تلاش در جهت کاهش دغدغه ها و مشکلات معلمان کودکان با کم توانی ذهنی می توان سطوح رضایت شغلی آن ها را افزایش داد
الگوی توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی (مطالعه موردی: مدارس استثنایی گروه کم توان ذهنی شهر تهران)•(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف"" طراحی الگوی توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی مدارس استثنایی گروه کم توان ذهنی"" انجام شد. روش پژوهش، آمیخته بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل کلیه خبرگان آموزش و پرورش و علوم تربیتی بود. نمونه آماری برابر 15 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. در بخش کمی، جامعه آماری کلیه معلمان ابتدایی گروه کم توان ذهنی شهر تهران به تعداد 347 نفر بودند. بر اساس فرمول کوکران تعداد200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های کیفی، با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از روش حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که الگوی توسعه حرفه ای معلمان، شامل سه مولفه محتوا، زمینه و فرایند است. مولفه محتوا با بار عاملی(439/0) در جایگاه اول و مولفه های زمینه(309/0) و فرایند(291/0) در مرتبه های بعدی قرار داشتند. شاخص پیش بینی کنندگی (631/0) حاکی از آن بود که مولفه های توسعه حرفه ای از قدرت بالایی برای پیش بینی توسعه حرفه ای معلمان برخوردارند.