فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۹۶۴ مورد.
مبانی انسان شناختی؛ دوساحتی بودن، اصالت نفس و اختیار و نقش آن در دانش روان شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی مبانی انسان شناختی روان شناسی اسلامی و چگونگی تأثیر آن بر اهداف، روش، نظریه پردازی و رویکردها در حوزه های گوناگون این دانش می باشد. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. ابتدا با مراجعه به منابع اسلامی به شناسایی مفاهیم اساسی و گزاره هایی پرداخته که انسان و ویژگی های او را توصیف کرده، سپس با استفاده از دلایل عقلی، قرآنی و شواهد تجربی، ویژگی های اساسی درباره انسان را مورد شناسایی قرار داده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که انسان موجودی دوساحتی، دارای روح مجرد، و برخوردار از قدرت اختیار می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که پیش فرض های اساسی مربوط به ماهیت انسان عبارتند از: اندیشه ورزی، منطقی، دارای اراده آزاد، تأثیرپذیر، شناخت پذیر. همچنین مبانی انسان شناختی نقش تعیین کننده ای در پژوهش های روان شناختی، جهت شناسایی ماهیت و ابعاد انسان داشته، و حتی روش پژوهشگر در انجام تحقیق را مشخص می کنند.
تأثیر برنامه مراقبت معنوی بر اضطراب بیماران ایسکمیک قلبی بستری در بخش مراقبت های ویژه قلب: یک کارآزمایی بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماران ایسکمیک قلبی در مرحله حاد، اضطراب زیادی را تجربه می کنند و به نسبت بیمارانی که اضطراب کمتر دارند ، 5 مرتبه بیشتر به ایسکمی، سکته مجدد، تاکیکاردی یا تندتپشی (Tachycardia)، آریتمی یا اختلال ریتم قلبی (Arrhythmia) و فیبریلاسیون بطنی مبتلا می شوند. اضطراب بیش از اندازه، روند بهبود بیماری را به تأخیر می اندازد و احتمال مرگ بیمار را در ماه های اول افزایش می دهد. بیماری های تهدید کننده حیات مانند بیماری های قلبی منجر به دیسترس معنوی در افراد می گردند که این دیسترس معنوی می تواند تشدید کننده مشکلات فرد باشد و حتی به صورت درد غیر قابل کنترل یا اضطراب نمایان شود. مطالعات پیشنهاد کرده اند که مداخلات معنویت محور ممکن است اضطراب را کاهش دهد. از این رو پژوهشگران بر آن شدند تا با استفاده از نتایج یافته های تحقیقاتی، جستجوی وسیع کتابخانه ای و نظر کارشناسان مربوط، به تدوین یک برنامه مراقبتی معنویت محور اقدام نمایند و تأثیر اجرای آن را بر اضطراب بیماران ایسکمیک قلبی بستری در بخش مراقبت های ویژه مورد بررسی قرار دهند.
مواد و روش ها: این مطالعه، یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده بود که در سال 1389 در بخش مراقبت های ویژه قلب بیمارستان الزهرا (س) اصفهان انجام شد. 64 بیمار ایسکمیک قلبی بستری در بخش مراقبت های ویژه به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. برنامه مراقبت معنوی شامل حضور حمایت گرایانه، حمایت از تشریفات مذهبی بیمار و استفاده از سیستم های حمایتی بود که به مدت 3 روز انجام پذیرفت و پرسش نامه اضطراب Spielberger قبل و بعد از انجام مداخله در هر دو گروه تکمیل گردید. از نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 و آزمون های 2c، Independent t و Paired t جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد.
یافته ها: میانگین نمره اضطراب قبل از انجام مداخله در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (910/0 = P). این در حالی است که آزمون Paired t نشان داد میانگین نمره اضطراب (001/0 = P)، در گروه آزمون قبل و بعد از انجام مداخله معنوی محور تفاوت معنی داری دارد. همچنین مقایسه میانگین تغییرات نمره اضطراب بین دو گروه آزمون و شاهد بعد از انجام مداخله تفاوت معنی داری داشت (030/0 = P).
نتیجه گیری: برنامه مراقبتی معنویت محور، اضطراب بیماران ایسکمیک قلبی بستری در بخش مراقبت های ویژه را کاهش داد و پرستاران می توانند جهت کاهش اضطراب بیماران از برنامه مراقبت معنوی استفاده نمایند.
نگاهی به آثار و فواید دین و معنویت بر سلامت جسمی و روانی با تأکید بر سلامت قلبی – عروقی (آثار دین و معنویت بر سلامت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثرات دین و معنویت بر سلامت جسمی و روانی با توجه ویژه به سلامت قلبی - عروقی است.
روش: روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیلی است.
یافته ها: جدیدترین یافته های علمی حاکی از آن است که دین و معنویت تأثیرات مثبت فراوانی بر سلامت جسمی و روانی دارند و منجر به ارتقای وضعیت سلامتی فرد و پیشگیری از بسیاری از بیماری ها می شوند.
نتیجه گیری: با توجه به اثرات مثبت فراوان دین و معنویت بر سلامت جسمی و روانی و به خصوص سلامت قلبی - عروقی، شایسته است که به نقش مهم این متغیرها در سیستم بهداشت و درمان کشور توجه بیشتری شود و از اثرات مثبت آنها در پیشگیری و درمان بیماری ها استفاده شود.
رابطه علی بین نگرشهای مذهبی، خوشبینی، سلامت روانی و سلامت جسمانی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی برازش مدل رابطه بین چهار متغیر نگرشهای مذهبی، خوشبینی، سلامت روانی و سلامت جسمانی بود. نمونه تحقیق مشتمل بر 396 نفر دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز که در سال تحصیلی 81-80 به تحصیل اشتغال داشتند، می باشد. در این تحقیق از چهار پرسشنامه دینداری آرین، پرسشنامه سبکهای اسنادی، فهرست 25 نشانه ای و مقیاس شدت بیماریهای جسمانی استفاده شده است. پس از جمع آوری داده ها، از روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و آزمون t جهت تحلیل داده ها استفاده شد. براساس نتایج این پژوهش، مسیرهای مستقیم از نگرشهای مذهبی به خوشبینی، از خوشبینی به سلامت روانی و از سلامت روانی به سلامت جسمانی معنی دار بود. همچنین مسیرهای غیرمستقیم از نگرشهای مذهبی به سلامت روانی و جسمانی و از خوشبینی به سلامت جسمانی معنی دار بود. اما مسیرهای مستقیم بین نگرشهای مذهبی و سلامت روانی و جسمانی و بین خوشبینی و سلامت جسمانی، معنی دار نبود.
آیا اخلاق فطری است یا اکتسابی؟
منبع:
پیوند ۱۳۶۹ شماره ۱۳۴
حوزههای تخصصی:
مقایسه نگرش های مذهبی و کمال گرایی در مبتلایان به اختلال وسواس فکری- عملی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطه میان نگرش مذهبی و کمال گرایی با اختلال وسواسی-فکری-عملی است. برای این منظور بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-فکری-عملی (n=100) و یک گروه گواه (n=100) که هیچ نوع سابقه بیماری روانپزشکی نداشتند به پرسش نامه نگرش مذهبی، پرسش نامه کمال گرایی و سیاهه وسواس فکری-عملی مادزلی پاسخ دادند. یافته های پژوهشی از طریق ضریب همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه (مانوای یک راهه) مورد تحلیل قرار گرفتند و معلوم شد بیماران در قیاس با جمعیت سالم در هر 3 متغیر نگرش مذهبی، کمال گرایی و وسواسی-فکری-عملی نمرات بالاتری به دست می آوردند (P<0.01) در ثانی هر دو متغیر با وسواس رابطه معنی دار ندارند (P<0.000). از میان دو متغیر کمال گرایی و نگرش مذهبی، کمال گرایی درصد بالاتری از واریانس نمرات اختلال وسواسی-اجباری را پیش بینی می کند (38 درصد) اما این میزان برای متغیر نگرش مذهبی (2 درصد) می باشد. همسو با تحقیقات پیشین می توان اظهار نمود که کمال گرایی و مذهبی بودن دو عامل آسیب پذیری افراد در مقابل اختلال وسواس فکری-عملی است.
اخلاق و تربیت اخلاقی از منظر رویکرد دل مشغولی: جایگزینی برای رویکرد کولبرگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است ضمن بررسی و مرور دیدگاه کولبرگی، زمینه لازم برای معرفی رویکرد اخلاقی دل مشغولی که یکی از پر طرفدارترین رویکردهای معاصر در مورد اخلاق و تربیت اخلاقی است، فراهم شود. بر این اساس، پس از معرفی مکتب تکلیف گرایی، که زیربنای فلسفی دیدگاه کولبرگ، محسوب می شود و پس از مروری بر مکتب عاطفه گرایی که زیربنای فلسفی دیدگاه دل مشغولی به شمار می رود، رویکرد دل مشغولی در اخلاق به اجمال معرفی شده است و در ادامه با استفاده از دیدگاه های بزرگترین مدافعات کنونی اخلاق دل مشغولی، این رویکرد معاصر توصیف شده است. مقایسه رویکرد کولبرگی و رویکرد دل مشغولی و نیز رویکردهای مردانه و زنانه در اخلاق، به دنبال این بخش آمده است. در انتها چهار مولفه مهم تربیت اخلاقی از منظر رویکرد دل مشغولی (یعنی سرمشق دهی، گفتگو، تکلیف و تایید) مورد اشاره واقع شده است
سبک های دلبستگی و نگرش های مذهبی به عنوان پیش بین های موفقیت و شکست رابطه زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی امکان پیش بینی موفقیت و شکست رابطه زناشویی در زوج های متقاضی طلاق و عادی با استفاده از سبک های دلبستگی بزرگسالی و نگرش های مذهبی انجام گرفته است.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش مورد- شاهد طراحی شد. نمونه شامل 49 زوج (98 نفر) متقاضی طلاق و 52 زوج (104 نفر) عادی بود. در این پژوهش برای انتخاب نمونه طلاق از جامعه زوج های متقاضی طلاق به روش نمونه در دسترس و برای انتخاب نمونه عادی از روش نمونه گیری خوشه ای- تصادفی استفاده شد. همه زوج ها به وسیله پرسش نامه سبک های دلبستگی بزرگسالی Hazan و Shaver و پرسش نامه جهت گیری مذهبی آذربایجانی مورد سنجش قرار گرفتند. در این پژوهش برای تحلیل داده ها علاوه بر روش آمار توصیفی، روش تحلیل ممیز به کار بسته شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده، فرضیه پژوهش را مبنی بر توان پیش بینی سبک دلبستگی ایمن، عقاید و اخلاق در پیش بینی موفقیت رابطه زناشویی تأیید کردند. این نتایج الگوی ارایه شده در این پژوهش را با جزئیات آن مورد تأیید قرار داد.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش مؤید این است که موفقیت و شکست در رابطه زناشویی را میتوان از طریق متغیرهای سبک دلبستگی و نگرش های مذهبی پیش بینی نمود؛ هر چه زوجین دارای سبک دلبستگی ایمن بالاتر و سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرای پایین تری باشند و همچنین از نظر نگرش های مذهبی در سطح بالاتری باشند، احتمال موفقیت در رابطه زناشویی آن ها بالاتر است.
اعتقاد به منجی، بر اساس «ضمیر ناخودآگاه جمعی» یونگ؛ با بررسی اسطوره کهن سیمرغ و تبیین اسطوره مدرن بشقاب پرنده
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، «اعتقاد به منجی» را با بررسی سیر تحولی اسطوره کهن سیمرغ (منجی) در مشرق زمین (ایران) و پیوند آن را با اسطوره مدرن بشقاب پرنده (منجی) در مغرب زمین (ایالات متحده امریکا) به واسطه مفهوم ناخودآگاه جمعی یونگ و در قالب کهن الگوی رستگاری تبیین می کند.
در بخش نخست، ابتدا به بررسی بحث ناخودآگاه جمعی، مفاهیم اسطوره، کهن الگو و غریزه از دیدگاه یونگ پرداخته و سپس در بخش دوم، به بررسی پیشینه اسطوره کهن سیمرغ و سیر تحولات آن در ایران می پردازیم و ارتباط آن را با ناخودآگاه جمعی بر مبنای روان شناسی تحلیلی یونگ بیان می داریم. سومین بخش این نوشتار درباره پرداخت به اسطوره مدرن بشقاب پرنده به واسطه دیدگاه یونگی و تبیین آن با مفهوم ناخودآگاه جمعی است و در پایان، نحوه پیوند اسطوره کهن سیمرغ و اسطوره مدرن بشقاب پرنده را با بیان برخی اشتراکات و تعریف ناخودآگاه جمعی یونگ برای نیل به رستگاری در قالب اعتقاد به منجی بیان خواهیم نمود.
کمیسازی و سنجش سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش فراهم ساختن زمینه ای برای کمیسازی و سنجش سبک زندگی اسلامی است. با مطالعه روشمند متون اسلامی و روان سنجی، پرسش نامه ای 135 سؤالی تهیه شد. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه اصفهان و طلبه های حوزه علمیه قم در سطح کارشناسی بوده اند. سیصد نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و دو آزمون «سبک زندگی اسلامی (محقق ساخته)» و «جهت گیری مذهبی» روی آنها اجرا شده است. داده ها، با روش تحلیل عاملی، آلفای کرونباخ و تحلیل مانوا، تحلیل شده و نتایج نشان میدهد که آزمون سبک زندگی اسلامی از پایائی «786/.» بهره مند است. نتایج تحلیل عوامل نیز روائی و ساختار عاملی مناسبی را نشان میدهد. روائی هم زمانِ آن با آزمون جهت گیری مذهبی نیز از طریق ضریب همبستگی پیرسون (644/.)، به دست آمد این پژوهش نشان میدهد که سبک زندگی اسلامی قابل کمی شدن است و آزمون ساخته شده، ویژگیهای روان سنجی لازم را دارد.
رابطه جهت گیری مذهبی با اختلالات روانی و پیشرفت تحصیلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درمیان 350 نفر از دانشجویان دانشگاه های آزاد و پیام نور شهرستان مرند»، و به روش پژوهشی، توصیفی و از نوع همبستگی انجام شده است. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه «نگرش و اعتقادات مذهبی» و پرسش نامه سنجش اختلالات روانی «SCL-90-R» استفاده شد و برای سنجش پیشرفت تحصیلی، آخرین معدل آنها اخذ گردید. در گردآوری داده ها، از آمار توصیفی (میانگین، میانه، نما، جدول و نمودار) وآمار استنباطی برای تجزیه و تحلیل داده ها همبستگی، و آزمون T استفاده شده است.
یافته های پژوهش حاکی است، رابطه بین متغیر جهت گیری مذهبی با اختلالات روانی در سطح P<0.01 منفی است. این رابطه در کلیه خرده آزمون های 9 گانه آزمون اختلالات روانی نیز منفی است. رابطه بین متغیر پیشرفت تحصیلی با جهت گیری مذهبی در سطح P<0.01 مثبت می باشد. رابطه اختلالات روانی و پیشرفت تحصیلی نیز در سطح P<0.01 منفی می باشد.
بررسی عوامل موثر درون مدرسه ای جذب دانش آموزان مقطع متوسطه استان خوزستان به نماز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد بررسی عوامل موثر درون مدرسه ای در جذب دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای استان خوزستان به نماز است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان روزانه پایه های اول، دوم و سوم مقطع متوسط مدارس دولتی سراسر استان خوزستان است، که در سال تحصیلی 78-77 به تحصیل اشتغال داشته اند. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 1062 دانش آموز دختر و پسر پایه ای سه گانه مقطع متوسط است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در چند مرحله انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر الف - تهیه مقدماتی پرسشنامه عوامل موثر درون مدرسه ای جذب دانش آموزان به نماز( 70 ماده ای) ب - تهیه پرسشنامه اصلی با روش تحلیل عوامل از کل نمونه پژوهش (31 ماده ای). ج - تهیه پرسشنامه جذب به نماز ویژه دختران (52 ماده ای) د - تهیه پرسشنامه جذب به نماز ویژه پسران (38 ماده ای ) نتایج حاصل از تحلیل عوامل بر کل نموه پژوهش منجر به استخراج دو عامل قوی یا محتوای تبلیغی - تشریفی ( 18 ماده) و حسن روابط انسانی - آموزشی با فراگیر (13 ماده)، تبلیغی - آموزشی (10 ماده) و حسین روابط انسانی - آموزشی (10 ماده) را نشان می دهد و برای دانش آموزان دختر، تحلیل عامل تفکیکی مبین سه عمال قابل حصول با ماهیت تبلیغی - مشارکتی (29 ماده) یادگیری مشاهده ای (12 ماده) وحسن روابط آموزی - انسانی با دانش آموزان (11 ماده) است. ضریب همسانی درونی با روش آلفای کرونباخ برای پرسشنامه کلی، پرسشنامه ویژه پسران و پرسشنامه دختران به ترتیب برابر با 90%، 90%، و89% می باشد که این ضرایب از نظر منطق پژوهش رضایتبخش می باشند.
روشهای سنجش شخصیت از منظر دین و روانشناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چکیده: روشهای مختلف سنجش و بررسی ابعاد مختلف شخصیتی، دو عامل عمده در تفسیر رویکردها در مطالعة شخصیت میباشد. براین اساس یکی از مباحث مهم در تفاوت مدلها، در استراتژی تحقیق، روشها و مدلهای جمعآوری دادهها میباشد که این تغییر نگرشها عامل اساسی شکلگیری مکاتب روانشناسی و رویکردهای مطالعاتی اندیشمندان اسلامی میباشد. در تقسیمبندی موجود دربارة روشهای مختلف تحصیل شناخت، چهار روش عمدة تجربی، عقلی، نقلی و شهودی مورد تأکید قرار گرفته است. این تحقیق بر مبنای روش مطالعات کتابخانهای و به شیوة تحلیل محتوا در متون انسانشناختی دانشمندان مسلمان و مباحث روششناختی نظریهپردازان شخصیت در روانشناسی غربی انجام شده است. از روشهای سنجش شخصیت در سه مکتب عمده مطالعة شخصیت؛ یعنی روانتحلیلگری، صفات و انسانگرایی؛ و سه رویکرد عمده مطالعات اسلامی دربارة انسان، یعنی رویکرد نقلی، عقلی و عرفانی گزارشی ارائه شده و سپس به توصیف و تبیین اجمالی روشها و آزمونهای مربوط به این رویکردها میپردازد. در ادامه به بررسی، تحلیل و ترکیب نتایج مطرح شده در روششناسی پرداخته و راهحلهایی را برای مطالعات نوین روانشناسی در حوزة دین بیان میکند.
دین و بهداشت روان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، بخش دوم سخنی است که با هدف تبیین ساز و کارهای تامین بهداشت روانی در دین نوشته شده است. در شماره پیشین، چیستی بهداشت روانی در مکتبهای گوناگون روانشناسی و نیز اسلام بررسی شد. سپس برخی از مؤلفههای بهداشت روان را که مورد توجه پژوهشگران غربی است، ارائه شد.
در این شماره، از میان دیگر مؤلفههای بهداشت روان که در دین فراهم میآید، به چهار مورد میپردازیم: ثبات شخصیت؛ خودشکوفایی؛ هماهنگی در سهگانه بینش، گرایش و کنش و رفع اضطراب. راهکارهای اسلام برای رسیدن به خودشکوفایی عبارتند از: تقویت روحیه تعهدپذیری آدمی و جلوگیری از آزادی افسارگسیخته؛ ضعف دلبستگیهای مادی؛ ایجاد انگیزه قوی؛ جهتدهی انگیزهها؛ تحقق هدفهای تعلیم و تربیت دینی و خودشناسی. برای هماهنگی در سهگانه بینش، گرایش و کنش، اسلام به هدایت در هر سه جنبه میپردازد. بسترهای لازم را برای حفظ در مسیر و بازگشت خطاکار فراهم میسازد و در نتیجه، بسترساز بهداشت روانی است. این دین خاتم، برای اضطرابزدایی و رساندن به آرامش روان، ساز و کارهای متفاوتی در عرصههای مختلف ذهن، دل و رفتار دارد که برخی از راهکارهای ذهنی و بینشی آن عبارتند از: ارتقای معرفت و جلوگیری از آشفتگی بینش؛ رفع کاستی شناختی؛ خداباوری؛ ایجاد، حفظ و رشد تدریجی جهانبینی الهی و خوشبینسازی. آخرین راهکار آرامشزا که در این نوشتار بدان میپردازیم، موضوع فطرت و احیای آن است. در این بخش، از اضطرابزایی پایمالی اخلاق و وجدان و ساز و کار تقویت وجدان در دین سخن به میان میآید.
مقایسه الگوی چند وجهی اسلامی با مدل شناختی بک در درمان افسردگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل چندوجهی اسلامی دردرمان افسردگی ومقایسة آن با مدل درمانی شناختی بک است. دو مدل مذکور، از بهترین مدلهای مؤثر در درمان افسردگی شناخته شدهاند. این دو مدل برای دوازده نفر از مراجعان مرکز مشاوره که شرایط مساوی داشته و با مصاحبة تشخیصی براساس علائم DSM-IV افسرده شناخته شده بودند، به کارگرفته شد. چهار نفر با مدل بک و هشت نفر دیگر با مدل اسلامی درمان شدند. همة مراجعان مؤنث بودند. آزمودنیها (هردوگروه) در مرحلة پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسههای چهارم، هشتم و دوازدهم و پس از درمان و در مرحله پیگیری (سه ماه پس از اتمام درمان) مقیاس افسردگی بک را تکمیل کردند. مقایسة نمرات پیشآزمون و پسآزمون و مرحلة پیگیری نشان داد که هردو مدل مؤثر بودند، اما تفاوتهای عمدهای ازکاربردهای این دومدل مشاهده گردید. مقایسه نمرههای انفرادی وگروهی نشاندادکه مدل چندوجهی اسلامی درکاهش علائم افسردهخویی بیش ازشناختدرمانی بک مؤثر بوده است. همچنین این مدل، برخلاف مدل شناختی بک که تنها به فرآیندهای شناختی مراجعان میپردازد، به جنبههای شخصیتی ـ رفتاری و معنوی مراجعان نیز میپردازد. مدل اسلامی برخلاف مدل شناختی در درمان افرادی که گرایشات مذهبی دارند، بیشتر مؤثر واقع شد و در مورد افرادی که افسردگی معنایی یا وجودی دارند مفیدتر بود. در مدل چند وجهی اعتقادات مذهبی با مذهب مطابقت داده شده ولی در مدل شناختی، این افکار و اعتقادات کنار گذاشته میشود. این امور باعث تمایز چند وجهی در درمان افسردگی از روش بک گردیده است.