ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۷۵۳ مورد.
۲۰۱.

اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر استرس ادراک شده و ادراک از بیماری در افراد مبتلا به آسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسم استرس ادراک شده ادراک از بیماری و درمان پذیرش و تعهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۳۹۶
مقدمه: بیماری آسم یک مشکل عمده در اغلب نقاط دنیا می باشد که هنوز تشخیص و معالجه آن یک معضل بهداشتی است و سالانه تعداد زیادی از مبتلایان به آسم جان خود را از دست می دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس ادراک شده و ادراک از بیماری در افراد مبتلا به آسم بود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به آسم مراجعه کننده به کلینیک های آسم و آلرژی شهر بوشهر در سال 1398 بودند که تعداد 40 نفر از آنان به روش داوطلبانه انتخاب و در گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استرس ادراک شده کوهن، کامارک و مرملستین (1983)و ادراک از بیماری موس-موریس و همکاران (2002) استفاده شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایشی تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر کاهش استرس ادراک شده و افزایش ادراک از بیماری افراد مبتلا به آسم اثربخش بود (05/0>p). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده، می توان از این درمان در جهت کاهش استرس ادراک شده و افزایش ادراک از بیماری افراد مبتلا به آسم بهره برد و از این راه به کاهش تنش بیماران مبتلا به آسم کمک نمود.
۲۰۲.

Improving the Health-Related Quality of Life in Adolescents with Internet Gaming Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Internet Gaming Disorder quality of life Health promotion Attentional Bias Modification adolescents

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۲۴۳
Objective: <span class="fontstyle2">The present study aimed to examine whether the treatment of Internet Gaming Disorder (IGD) in adolescents via Attentional Bias Modification (ABM) improves their health-related quality of life. Method: <span class="fontstyle2">34 adolescents with IGD who were 12-17 years old were randomly assigned to experimental (n = 16) and control (n = 18) groups. The experimental group received ABM, while no interventions were delivered to the control group. Attentional bias, IGD severity, and health-related quality of life were assessed using Modified Stroop Task, Internet Gaming Disorder-20 (IGD-20), and KIDSCREEN-52 questionnaires, respectively. Data from pre-test, posttest, and two months follow-up measurements were analyzed using two-way mixed measures ANOVA and Fisher’s least significant difference (LSD) via SPSS software. Results: <span class="fontstyle2">ABM successfully reduced attentional bias and IGD severity and improved health-related quality of life in adolescents of the experimental group (p < 0.05). These significant changes were observed at post-test and two months follow-up. Meanwhile, no significant change occurred in the control group (p > 0.05). Conclusion: <span class="fontstyle2">It could be concluded that ABM not only reduces the severity of IGD in adolescents, but also improves their health-related quality of life, although further research is required for the understanding of its mechanisms of effects.
۲۰۳.

اثربخشی درمان فراشناختی بر نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی بیماران پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب افسردگی پسوریازیس نگرانی تصویر بدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۲۸۷
مقدمه: پسوریازیس یک بیماری پوستی مزمن است که اثر زیادی بر سلامت روان بیماران دارد. ازاین رو، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی بیماران پسوریازیس بود. روش: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بر روی 30 نفر از افراد مبتلا به پسوریازیس شهر مشهد انجام شد. نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت مداخله 8 جلسه ای درمان فراشناختی قرار گرفتند، درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. پرسشنامه نگرانی تصویر بدنی (BICI)، مقیاس درجه بندی اضطراب همیلتون (HAM - A) و پرسشنامه افسردگی بک-II (BDI - II) در مورد شرکت کنندگان اجرا گردید. داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در نمره های نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی تفاوت معنادار وجود دارد (05/0>p). نتیجه گیری: روش درمان فراشناختی تأثیر بسزایی بر کاهش نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی بیماران پسوریازیس دارد و درمانگران می توانند از این روش در جهت کاهش نگرانی تصویر بدنی، اضطراب و افسردگی این بیماران استفاده نمایند.
۲۰۴.

مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) و تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه(TDSC) در بهبود شدت درد و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فیبرومیالژیا شدت درد کیفیت زندگی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۲۶۸
هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) و تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه(tDCS) بر بهبود شدت درد و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا می باشد. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی- گروه آزمایش و شم با پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش را بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا تشکیل داده اند. نمونه گیری به صورت موارد در دسترس صورت گرفت و تعداد ۳۶ نفر در این پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه MCBT، tDCS و شم قرار گرفتند. بیماران قرار گرفته در گروه های آزمایش و شم دو نوبت یعنی پیش از مداخله MBCT و tDCS(در دو گروه آزمایش) و پس از آن، دو پرسشنامه شدت درد مک گیل و پرسشنامه ۳۶ سوالی کیفیت زندگی را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که در مورد متغیر شدت درد، با اینکه هر دو درمان در مقایسه با گروه شم اثر بخش بودند، ولی اختلاف معناداری میان اثربخشی دو درمان با یکدیگر مشاهده نشد(p<0.05). در زمینه کیفیت زندگی، تاثیر معناداری در درمان tDCS مشاهده نشد، در حالی که درمان MBCTدر مقایسه با گروه شم و نیز در مقایسه با tDCS به طور معناداری تاثیر گذار بود(p<0.05) یافته های این پژوهش نتایج قابل توجهی را در زمینه تاثیرگذاری شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی و همچنین تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه بر بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا نشان داد که می تواند در بهبود این بیماران و کاهش هزینه های درمانی آنها به درمانگران کمک کند.
۲۰۵.

مقایسه معنای زندگی و نگرش به مرگ در مراقبین بیماران مبتلا به سرطان و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرطان مراقب بیمار مبتلا به سرطان معنای زندگی نگرش به مرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۴۱۹
مقدمه: مراقبین بیماران مبتلا به سرطان در فرایند مراقبت با شرایط سخت و اضطراب های متعددی مواجهه می شوند که مستقیماً بر نگرش و سلامت روان شناختی آن ها اثر می گذارد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه ی معنای زندگی و نگرش به مرگ بین مراقبین بیمار مبتلا به سرطان و افراد عادی بود. روش: طرح مطالعه علی-مقایسه ای است. با مراجعه به بیمارستان فیروزگر و مرکز شیمی-درمانی روشنا، 52 نفر از افرادی که یکسال گذشته یکی از اعضای درجه یک خانواده ایشان به سرطان مبتلا شده اند؛ و آن ها به عنوان مراقب اصلی از او مراقبت می کرده اند به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. گروهی که تجربه مراقبت از بیمار مبتلا به سرطان را نداشتند، نیز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گروه اول همتا شدند؛ هر دو گروه پرسشنامه های معنای زندگی (استگر، فرازیر، اُشی و کالر، 2006) و نیمرخ نگرش به مرگ – نسخه تجدیدنظرشده (وونگ، رکر و گسر، 1994) را تکمیل نمودند. داده ها با روش تحلیل واریانس چند متغیری ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد افراد دارای تجربه مراقبت، اضطراب و اجتناب از مرگ بالاتری در شاخص نگرش به مرگ نسبت به افراد عادی گزارش می کنند؛ اما در معنای زندگی تفاوت معنادار بین دو گروه دیده نشد. نتیجه گیری: مراقبین با ابهام درباره آینده و روز به روز وخیم شدن حال بیمار روبه رو هستند؛ شرایطی که اضطراب از مرگ و تلاش برای اجتناب از آن را ایجاد می کند.
۲۰۶.

اثربخشی مداخله مبتنی بر رویکرد تحلیل وجودی- معنویت بر کیفیت و معنای زندگی بیماران مبتلا به مولتیپلاسکلروزیس (MS)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولتیپل اسکلروزیس مداخله تحلیل وجودی معنویت پژوهش تک شرکت کننده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۵۷۶
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر رویکردهای تحلیل وجودی و معنویت بر کیفیت و معنای زندگی مبتلایان به ام اس صورت پذیرفت . روش: پژوهش به روش تک شرکت کننده و طرح آزمایشی خط مبنا چندگانه، انجام شد. 5 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب و مورد مداخله قرار گرفتند. مداخله در 12 مبحث، هفته ای دو جلسه یک ساعته برگزار شد. جهت بررسی فرآیند و مکانیسم تغییرات از مقیاس های معنای زندگی و کیفیت زندگی در مبتلایان به ام اس استفاده شد. بعد از به دست آوردن نمرات خط مبنا در مرحله پیش آزمون، شرکت کنندگان طی شش مرحله در فرآیند مداخله و دو مرحله پیگیری به مقیاس ها پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI)و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: درصد بهبودی در دو مقیاس در سه مرحله و برای 5 شرکت کننده محاسبه شد. میانگین درصد بهبودی در مرحله مداخله برای معنایابی زندگی 32/114% و برای کیفیت زندگی 14/79% به دست آمدو در مرحله پیگیری برای معنایابی زندگی 5/185% و برای کیفیت زندگی برابر با 28/123% برآورد شده است. مداخله بر کیفیت و معنای زندگی مبتلایان تأثیر مثبت و پایداری داشته، اما خرده مقیاس ها با مکانیسم متفاوتی تغییر کرده اند . نتیجه گیری: مداخله مبتنی بر تحلیل وجودی و معنویت با تأثیرگذاری بر سطوح مختلف معنای زندگی، کیفیت زندگی مبتلایان را در دو سطح جسمی و روانی ارتقا بخشیده است؛ بنابراین در مداخلات روانشناختی برای مبتلایان به ام اس می توان از این رویکرد سود جست.
۲۰۷.

اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر بهزیستی روان شناختی و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به ریفلاکس معده به مری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بهزیستی روانشناختی استرس ادراک شده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۱ تعداد دانلود : ۲۸۰
مقدمه: ریفلاکس معده به مری از شایع ترین بیماری های دستگاه گوارش می باشد که با کاهش بهزیستی روانشناختی و افزایش استرس همراه است. هدفاز این پژوهشبررسیاثربخشیکاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به ریفلاکس معده به مری است . روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (دو ماه) است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به ریفلاکس معده می باشد که به بیمارستان های علوم پزشکی شهر تهران مراجعه نموده اند. نمونه شامل 30 زن که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی در هشت جلسه به مدت دو ساعت تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس قرار گرفتند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (RSPWB - SF) و مقیاس استرس ادراک شده (PSS) بود. شرکت کنندگان پرسشنامه ها را در سه زمان (پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری) پاسخ داده و اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار اس پی اس تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش استرس ادراک شده تأثیر معناداری داشت . نتیجه گیری: اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس به عنوان یک روش مداخله ای می تواند جهت افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش استرس ادراک شده در زنان مبتلا به ریفلاکس معده به مری بکار رود.
۲۰۸.

ارائه مدل اکتشافی جهت بیان روابط بین عوامل شخصیتی، سبک های دلبستگی، منبع کنترل، راهبردهای مقابله ای و استرس ادراک شده با ادراک بیماری در مبتلایان به هموفیلی: با تأکید بر نقش میانجیِ سبک های تبادل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عوامل شخصیتی سبک های دلبستگی منبع کنترل راهبردهای مقابله ای استرس ادراک شده ادراک بیماری سبکهای تبادل اجتماعی هموفیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۳۲۴
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل اکتشافی جهت بیان روابط بین عوامل شخصیتی، سبک های دلبستگی، منبع کنترل، راهبردهای مقابله ای و استرس ادراک شده با ادراک بیماری در مبتلایان به هموفیلی، با تأکید بر نقش میانجی سبک های تبادل اجتماعی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر است. به منظور اجرای پژوهش از بیماران عضو کانون حمایت از هموفیلی در شهر اصفهان، 450 نفر، به شیوه تصادفیِ ساده انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش شامل پرسشنامه پنج عاملی شخصیتی نئو، مقیاس سبک های دلبستگی هازن و شیور، مقیاس کنترل راتر، پرسشنامه سبک های مقابله با استرس اندلر و پارکر، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن، پرسشنامه ادراک بیماری و پرسشنامه سبک های تبادل اجتماعیِ لیبمن بود. نتایج پژوهش حاکی از رابطه خطی ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، مسئولیت پذیری، برون گرایی و انعطاف پذیری، دو سبک مقابله ای (هیجان مدار، مسئله مدار و اجتنابی) و سبک دلبستگی ایمن با ادراک بیماری است. همچنین نتایج نشان داد ویژگی های شخصیتی (روان رنجوری، برون گرایی، دلپذیر بودن، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری)، سبک های مقابله ای (اجتنابی و هیجان مدار)، سبک دلبستگی (ایمن و ناایمن دوسوگرا) و منبع کنترل از طریق میانجی گری سبک تبادل اجتماعی انصاف با ادراک بیماری ارتباط دارند. بنابراین به منظور ارائه اقدامات، جهت بهبود ادراک بیمارانِ مبتلا به هموفیلی، لازم است علاوه بر توجه ویژه به ویژگی های شخصیتی، سبک های مقابله ای، سبک دلبستگی، منبع کنترل و استرس ادراک شده، متوجه سبک تبادل اجتماعی انصاف نیز بود.
۲۰۹.

اثربخشی آموزش خودشفابخشی (کدهای شفابخش) بر افسردگی، شدت درد ادراک شده و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودشفابخشی استرس فیزیولوژیک افسردگی سردرد مزمن اضطراب مرتبط با درد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۷ تعداد دانلود : ۳۷۶
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر افسردگی، شدت درد ادراک شده و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن در سال 1398 انجام شد. روش: پژوهش نیمه تجربی حاضر با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. تعداد 60 نفر از مراجعه کنندگان به یکی از بیمارستان های شهر اصفهان با سابقه شکایت سردرد مزمن از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش؛ پرسشنامه های افسردگی زونک (1965)، درد مک گیل (1997) و اضطراب درد مک کراکن (1967) بود. داده ها با استفاده از تحلیل آماری اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خودشفابخشی در بهبود افسردگی، کاهش شدت درد ادراک شده و کاهش اضطراب مرتبط با درد شرکت کنندگان در آموزش خودشفابخشی در پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است (001/0>p). نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش خودشفابخشی با کاهش استرس فیزیولوژیک از طریق درمان خاطرات سلولی مخرب، اصلاح سبک زندگی و آموزش تکنیک های آرام سازی، موجب کاهش سردرد افراد مبتلا شده است؛ بنابراین می توان از این روش به عنوان یک رویکرد جدید با اثرات نسبتاً پایدار برای کاهش سردردهای مزمن در مراکز درمانی و خدمات روان شناختی استفاده نمود.
۲۱۰.

تحلیل نقش نشاط معنوی در رابطه میان سرمایه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری کارکنان در برابر همه گیری بیماری کووید 19 در دوران فاصله گذاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشاط معنوی سرمایه اجتماعی حمایت اجتماعی تاب آوری کووید-19

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۶ تعداد دانلود : ۵۷۷
نشاط معنوی رضایت قلبی و لذتی است که در زیر امواج متلاطم زندگی، به تاب آوری کمک می کند. در تبیین رابطه نشاط معنوی با سلامت نیز قابل توجه است که نشاط معنوی موجب امیدواری و افزایش معنا در زندگی می شود. بر اساس اهمیت نقش نشاط معنوی، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نشاط معنوی در رابطه میان سرمایه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری کارکنان در برابر همه گیری بیماری کووید 19 در دوران فاصله گذاری اجتماعی انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی پیمایشی با طرح همبستگی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه کارکنان زن و مرد شاغل به کار در پردیس کشاورزی دانشگاه تهران در اسفند سال 1398 بود که در حدود 574 نفر بودند. حجم نمونه شامل 234 کارمند زن و مرد بودند که بر طبق جدول مورگان تعیین و با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های ویژگی های جمعیت شناختی، نشاط معنوی، سرمایه های اجتماعی، حمایت اجتماعی و تاب آوری به صورت حضوری و انفرادی صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که مدل طراحی شده برای تبیین تاب آوری کارکنان با توجه به نقش نشاط معنوی، از شاخص های برازش قابل قبولی برخوردار بود. بر این اساس رابطه متغیرهای سرمایه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری از طریق نشاط معنوی در قالب تحلیل مسیر مورد تأیید قرار گرفت. بدین شرح که متغیر نشاط معنوی نقش تسهیل کننده در رابطه میان سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری نشان داد. همچنین دو متغیر پیش بین سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی اثر مستقیم و مثبت بر تاب آوری کارکنان داشتند. در جمع بندی یافته های پژوهش حاضر می توان گفت رابطه مستقیم سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری مثبت معنادار بود. همچنین رابطه غیرمستقیم سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری از طریق نشاط معنوی، مثبت و معنادار بود. بر این اساس مدل پژوهش تأیید شد. یافته های پژوهش حاضر بدین معنی بود که نشاط معنوی در بین کارکنان نقش تسهیل کننده در افزایش تاب آوری دارد. بدین شرح که با افزایش سرمایه اجتماعی و احساس حمایت اجتماعی در کارکنان، نشاط معنوی آنها نیز افزایش یافته و در نهایت تاب آوری آنها در برابر استرس بیماری کرونا افزایش می یابد. بر این اساس بر طبق نتایج می توان گفت جهت تبیین تاب آوری در مقابل بیماری کرونا در دوران فاصله گذاری اجتماعی، از مزایای سرمایه های اجتماعی و احساس حمایت اجتماعی سود برد و نشاط معنوی و تاب آوری را در ایام بیماری ارتقاء بخشید.
۲۱۱.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و درمان مبتنی بر تنظیم هیجان بر نشانگرهای زیستی (HbA1C و گلوکز خون) بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی برکیفیت زندگی درمان مبتنی برتنظیم هیجان هموگلوبین گلیکوزیله گلوکزخون دیابت نوع دو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۴۰۷
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشیدرمانمبتنیبرکیفیتزندگیودرمانمبتنیبرتنظیمهیجانبر نشانگرهای زیستی (HbA1C و گلوکز خون) بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل بیماران مبتلابهدیابتنوعدومراجعه کنندهبهبیمارستان ایرانی شهر دبی بود. 45 نفر از بیماران به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه های آموزش تحت درمانمبتنیبرکیفیتزندگی وتنظیمهیجان قرار گرفتند. مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله و قندخون ناشتا بیماران قبل، بعد و سه ماه بعد از مداخله اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و تنظیم هیجان بر نشانگرهای زیستی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مؤثر است (01/0p≤). مقایسه میانگین های دو گروه آزمایش نشان داد که تفاوت معناداری بین اثربخشی آن ها بر روی HbA1C وجود ندارد (05/0<p)؛ اما تفاوت معناداری بین اثربخشی آن ها بر میزان گلوکز خون در مرحله پس آزمون وجود داشت (01/0p≤). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه، تأثیر درمانمبتنیبرکیفیتزندگی و تنظیمهیجان را در کنترل میزان گلوکز خون و HbA1C بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 نشان داد.
۲۱۲.

رابطه روش های مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش های مقابله اسلامی احساس انسجام روانی سازگاری با بیماری تحمل درد سرطان پستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۷ تعداد دانلود : ۴۱۲
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین روش های مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه بیماران زن مبتلا به سرطان پستان کلینیک آنکولوژی و رادیوتراپی رضا (ع) مشهد در سال 1397 تشکیل داده اند که تعداد 100 نفر از آنان به صورت نمونه هدفمند و بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب گردیدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش مقیاس راهبردهای مقابله اسلامی احتشام زاده (1388)، پرسشنامه انسجام روانی فلنسبرگ و همکاران (2006)، مقیاس سازگاری با سرطان واتسون (1988) و پرسشنامه تحمل درد مک گیل (2008) بود. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون و همبستگی پیرسون نشان داد بین روش های مقابله اسلامی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنی دار وجود دارد؛ و در خرده مقیاس های آن ها، بعد رفتاری و بعد عاطفی با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنی دار وجود دارد؛ و تنها در بعد شناختی ارتباط معنی داری دیده نمی شود (01/0). همچنین بین احساس انسجام روانی، با سازگاری با بیماری و تحمل درد در جهت مثبت ارتباط معنی دار وجود دارد. نتیجه گیری: به طورکلی می توان نتیجه گرفت که راهبردهای مقابله اسلامی و احساس انسجام روانی می توانند پیش بینی کننده سازگاری مناسب فرد با بیماری و تحمل درد گردد.
۲۱۳.

اثربخشی مقابله درمانگری بر نشانگرهای روانشناختی (استرس، کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای) بیماران دیابتی نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقابله درمانگری استرس کیفیت زندگی راهبردهای مقابله ای دیابت نوع 2

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۱ تعداد دانلود : ۴۴۸
مقدمه: دیابت نوع 2 یکی از بیماری های مزمن است که اثرات جسمی و روانی عدیده ای برای فرد به دنبال دارد. پژوهش حاضر باهدف بررسیاثربخشی مقابله درمانگری بر نشانگرهای روانشناختیبیماراندیابتینوع 2 انجام گرفت . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش -پس آزمون با گروه کنترل و آزمون پیگیری بود. جامعه ی آماری بیماراندیابتی دارای پرونده پزشکی در مرکز دیابت شهر کرمانشاه در سال 1395 بود. از میان این بیماران 40 نفر با توجه به معیارهای شمول و به روش دردسترس انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. بیماران پرسشنامه راهبردهای مقابله ای فولکمن-لازاروس، رویدادها و تغییرات زندگی خانوادگی ( FILE ) و فرم کوتاه کیفیت زندگی بیماران دیابتی ( DQOL-BCI ) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد مقابله درمانگری به صورت معناداری منجر به افزایش کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله جستجوی حمایت اجتماعی، مسئله گشایی برنامه ریزی شده، ارزیابی مجدد مثبت و کاهش استرس و دوری گزینی و خویشتنداری در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل شده است (01/0 ˂ Pو 05/0 ˂ P )؛ اما نتایج حاکی از آن بود که در متغیر راهبرد مقابله ای گریز-اجتناب، تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و گواه وجود ندارد (05/0<P) . نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که مقابله درمانگری می تواند در کاهش استرس، ارتقاء کیفیت زندگی و مهارت های مقابله ای، مبتلایان به بیماری های مزمن نظیر دیابت، اثرگذار باشد.
۲۱۴.

هنجاریابی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان (CEBQ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار غذاخوردن کودکان چاقی تحلیل عاملی هنجاریابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۸ تعداد دانلود : ۸۶۰
مقدمه: در ایجاد مشکلات وزن در کودکان و بزرگسالان، بر تفاوت های فردی در چندین بُعد سبک غذاخوردن و تغذیه دلالت شده است. در این مطالعه هنجاریابی، روایی و پایایی پرسشنامه رفتار غذا خوردن کودکان موردبررسی قرار داده شده است . روش: این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. این پرسشنامه شامل 35 سؤال است که هشت عامل مؤثر بر رفتار غذا خوردن (لذت بردن از غذا، پاسخ دهی به غذا، حساس شدن به غذاهای جدید، آرام خوردن، پاسخ دهی به سیری، پرخوری هیجانی، میل به نوشیدنی و کم خوری هیجانی) را اندازه می گیرد . آزمودنی های پژوهش 325 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه به مؤلفه های اصلی و از روش آلفای کرانباخ برای بررسی میزان پایایی استفاده شد. یافته ها: یافته های بخش تحلیل عاملی نشان داد که با تحلیل عاملی سؤالات و چرخش نتایج با روش واریماکس هشت مؤلفه آشکار می شود که تعداد این مؤلفه های به دست آمده و نیز سؤالاتی که با این مؤلفه ها بار عاملی بالایی داشتند تا حد زیادی با یافته های مؤلفین پرسشنامه همخوان است . نتیجه گیری: پرسشنامه نهایی به دلیل استحکام ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی مناسب قابلیت به کارگیری توسط پژوهشگران مختلف را دارا است.
۲۱۵.

Effectiveness of Barlow`s Unified Transdiagnostic Treatment, Emotion- Focused Therapy and Mindfulness on Moderating the Eating Behavior of Adults with Obesity(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Barlow`s transdiagnostic treatment emotion- focused therapy mindfulness therapy eating behavior obesity

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۲۲۶
Objective: The aim of this study was to compare the effectiveness of Barlow's transdiagnostic, emotion-focused and mindfulness therapy on moderating the eating behavior of adults with obesity. Method: The present research project was a quasi experimental pre test- post test, and follow up with a control group. The statistical population included all people with obesity in Tehran. Sixty people were randomly selected through available sampling methods and were assigned to four groups: (1) Barlow's transdiagnostic therapy, (2) emotion- focused therapy, (3) mindfulness-based therapy and (4) control group. Data were analyzed using the Dutch Eating Behavior Questionnaire (DEBQ) in three stages: pre test,- post test, and follow up, and were analyzed by mixed-design analysis of variance test. Results: The research findings showed that intragroup effects regarding emotional, environmental, and inhibited eating were significant (p <0.05). Regarding intergroup effects, a significant and stable effectiveness was found in the subscale of emotional and inhibited eating in emotion- focused therapy group and in the subscale of environmental eating in mindfulness-based therapy group (p <0.05). Conclusion: Based on the results of this study, it can be said that emotion- focused therapy, can help people to moderate emotional and inhibited eating through emotional experience and making sense of emotions, and mindfulness therapy can help people to moderate environmental eating by making them focus on the present moment and break repetitive patterns.
۲۱۶.

نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سواد سلامت تاب آوری کیفیت زندگی اختصاصی سرطان پستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۷ تعداد دانلود : ۵۷۰
مقدمه: سواد سلامتبیماران سرطان پستان نقش مهمی در دسترسی به اقدامات تشخیصی و درمانی مناسب دارد. هدف این مطالعه بررسی نقش میانجی تاب آوری در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. روش: در این مطالعه مقطعی و همبستگی 213 بیمار مبتلا به سرطان پستان بر اساس معیارهای ورود و خروج و بصورت پی درپی انتخاب شدند. سپس بیماران پرسشنامه های نسخه ایرانی سواد سلامت، کیفیت زندگی اختصاصی و تاب آوری را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL با روش تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد همه مؤلفه های سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی با تاب آوری رابطه معنادار داشتند. همچنین بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی رابطه معناداری وجود داشت. یافته ها نشان داد هرچه سواد سلامت در بیماران مبتلا به سرطان افزایش یابد، میزان تاب آوری در بیماران به طور معناداری افزایش می یابد. نتیجه گیری:به نظر می رسد تاب آوری نقش میانجی بین سواد سلامت و کیفیت زندگی اختصاصی در بیماران مبتلا به سرطان پستان دارد؛ بنابراین در نظر گرفتن مدل ارتباطی این متغیرها در طراحی پروتکل های روان شناختی و ادغام آن ها با برنامه های درمانی بیماران سرطان پستان ضروری است.
۲۱۷.

تأثیر آموزش تحلیل رفتار متقابل بر نگرش صمیمانه، عزت نفس و افسردگی زنان معلول جسمی-حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل رفتار متقابل نگرش صمیمانه عزت نفس افسردگی معلول جسمی - حرکتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۴۳۷
مقدمه : ناتوانی نه تنها در جسم، بلکه بیشتر در نگرش معلولین وجود دارد. نگرش های منفی و موانع اجتماعی سبب کاهش عزت نفس و افزایش افسردگی آنان می شود. هدف پژوهش بررسی اثر آموزش تحلیل رفتار متقابل بر نگرش صمیمانه، عزت نفس و افسردگی زنان معلول جسمی- حرکتی کاشان در سال 1398 بود. روش : پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و گواه با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری 48 زن معلول زیر نظر بهزیستی بود که 40 نفر به شیوه تصادفی انتخاب و در دو گروه مساوی قرار گرفتند. ابزار پژوهش، مقیاس های نگرش صمیمانه تریدول، عزت نفس آیزنک و افسردگی بک بود. پس از انجام پیش آزمون از گروه ها، آموزش تحلیل رفتار متقابل طی 8 جلسه، برای گروه آزمایش برگزار شد. سپس از دو گروه پس آزمون و یک ماه بعد آزمون پی گیری، گرفته شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. یافته ها : آموزش گروهی سبب افزایش عزت نفس، نگرش صمیمانه، صمیمیت ذهنی، صمیمیت عاطفی و کاهش افسردگی معلولین گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، شد (01/0≥ P). میانگین نمرات این متغیرها در گروه آزمایش، در پس آزمون و پی گیری، در یک سطح آماری بودند که نشان دهنده پایداری اثرات آموزش بود. نتیجه گیری : آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل از طریق شناخت ارزش های وجودی و بهبود ارتباط بین فردی در بهبود نگرش و عزت نفس و کاهش افسردگی معلولین مؤثر می باشد.
۲۱۸.

اثربخشی آموزش فراشناختی بر کلسترول (LDL)، کلسترول (HDL) و افسردگی بیماران مبتلا به دیابت نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش فراشناختی کلسترول افسردگی دیابت نوع 2

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۴۸۷
مقدمه: دیابت از شایع ترین بیماری های مزمن عصر حاضر است که عدم تعادل سطوح کلسترول و پریشانی روانشناختی نظیر افسردگی را به همراه دارد. لذا با توجه به اثرات منفی سطوح بالای کلسترول و افسردگی در روند کنترل و درمان دیابت، ارائه مداخلاتی جهت تعدیل کلسترول و بهبود افسردگی در این گروه احساس می شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش فراشناختی بر کلسترول (LDL)، کلسترول (HDL) و افسردگی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد . روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. به منظور اجرای پژوهش از زنان مبتلا به دیابت نوع 2 در مرکز دیابت شهید شعبانی اصفهان به صورت دردسترس 50 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) گمارده شدند. از پرسشنامه افسردگی بک (BDI) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه برای سنجش افسردگی و از آزمایش خون به منظور سنجش کلسترول (LDL) و کلسترول (HDL) استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش جلسات آموزش فراشناختی به مدت 8 جلسه ی 90 دقیقه ای هفتگی را دریافت نمودند و گروه کنترل در لیست انتظار بودند. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. یافته ها: با تعدیل نمرات پیش آزمون، بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر کلسترول (LDL)، کلسترول (HDL) و افسردگی در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p < ). نتیجه گیری: می توان از آموزش فراشناختی در جهت تعدیل کلسترول (کاهش کلسترول (LDL) و افزایش کلسترول (HDL)) و بهبود افسردگی بیماران مبتلا به دیابت استفاده نمود.
۲۱۹.

مقایسه نیمرخ شخصیتی، تحمل ابهام و مقابله مذهبی در افراد مبتلا به سرطان خون و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحمل ابهام سرطان مقابله مذهبی نیمرخ شخصیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۵ تعداد دانلود : ۵۸۴
مقدمه: سرطان خون یکی از شایع ترین سرطان ها است، شیوع بالایی داشته، پیامدهای روانی و اجتماعی زیادی برای بیمار به همراه دارد و عوامل مختلفی در شکل گیری و تشدید آن نقش دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه نیمرخ شخصیتی، تحمل ابهام و مقابله مذهبی بیماران مبتلا به سرطان خون و افراد سالم انجام گرفت. روش: روش پژوهش، علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به سرطان خون بستری در بیمارستان های ولی عصر، شمس، شهریار و شهید قاضی شهر تبریز بودند؛ نمونه پژوهش شامل دو گروه 50 نفری از بیماران و همراهان آن ها بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند و به لحاظ سن، جنس، تأهل و سطح تحصیلات باهم همتا شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه نئو (مک کری و کاستا، 1985)، تحمل ابهام (مک لین، 1993) و مقیاس مقابله مذهبی (پارگامنت، 2000)، استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین نیمرخ شخصیتی، تحمل ابهام و مقابله مذهبی بین افراد مبتلا به سرطان خون و افراد سالم تفاوت معنی داری وجود دارد، افراد مبتلا به سرطان خون در روان رنجور ی، تحمل ابهام پایین و مقابله مذهبی منفی نمرات بالاتری نسبت به افراد سالم کسب کردند و افراد سالم نیز در متغیرهای برون گرایی، گشودگی به تجربه، توافق پذیری، باوجدان بودن، مقابله مذهبی مثبت و تحمل ابهام بالا نمرات بالاتری نسبت به افراد مبتلا به سرطان خون داشتند (01/0p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گیری کرد که برخی ویژگی های شخصیتی و راهکارهای مقابله ای مذهبی سازگارانه و ناسازگارانه برخورد با بیماری می تواند بر علائم بیماری و مقابله مؤثر با آن تأثیر گذاشته و به متخصصان بالینی در تدوین مداخلات درمانی جهت درمان مؤثرتر به این بیماران کمک نماید.
۲۲۰.

ساخت، اعتباریابی و رواسازی مقیاس سبک زندگی در زمان همه گیری ابتلا به ویروس کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی قرنطینه خانگی ویروس کووید-19

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۷ تعداد دانلود : ۴۹۲
مقدمه: با توجه به شرایط کنونی شیوع ابتلا به ویروس کرونا همه متخصصین و همه مردم می دانند که بهترین روش شکست آن، در خانه ماندن است. در همین راستا ماندن در خانه به سبک زندگی جدیدی نیاز دارد که اگر افراد نکات سبک زندگی جدید را رعایت نکنند، ممکن است باعث کاهش کیفیت زندگی آنان شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی مقیاس سبک زندگی در زمان همه گیری ابتلا به ویروس کرونا طراحی شد. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود و بر روی 350 نفر از ساکنین شهر تهران (200 زن و 150 مرد) از طریق فراخوان اینترنتی اجرا شد. داده ها با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عامل اکتشافی با استفاده از نرم افزار Spss-24 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نتایج تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر وجود 2 عامل سبک زندگی سالم و سبک زندگی شاد بود که درمجموع 6/34 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. همچنین ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ حاکی از پایایی مطلوب برای کل مقیاس (77/0 α=) و عوامل سبک زندگی سالم (73/0 α=) و سبک زندگی شاد (81/0 α=) بود. نمرات استاندارد محاسبه و دامنه نمرات عامل ها و کل پرسشنامه بر اساس نمرات استاندارد به سه دامنه ضعیف، متوسط و قوی تقسیم شد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که ابزار طراحی شده از کفایت لازم برخوردار است و می تواند در پژوهش های آینده مورد استفاده قرار گیردو این مقیاس برای سنجش این سازه در نمونه های ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان