فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
107 - 117
حوزههای تخصصی:
سازگاری اجتماعی، از مهم ترین نشانه های رشد اجتماعی و سلامت روان است که متأثر از عواملی متعددی است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه جهت گیری دینی و خوش بینی با سازگاری اجتماعی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه است. پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی از نوع همبستگی بود که در سال 1398 با مشارکت 200 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد کرمانشاه با استفاده از نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه جهت گیری دینی آلپورت، پرسشنامه سازگاری اجتماعی کالیفرنیا و پرسشنامه سبک های اسنادی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و آزمون های توصیفی (فراوانی، میانگین، درصد) و استنباطی (آزمون کالموگروف- اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی) تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین جهت گیری دینی با سازگاری اجتماعی و خوش بینی با سازگاری اجتماعی در دانشجویان دانشگاه آزاد کرمانشاه ارتباط معنادار وجود دارد. همچنین دو متغیر جهت گیری دینی و خوش بینی توانستند 11/7 درصد از واریانس مربوط به سازگاری اجتماعی را پیش بینی کنند. با توجه به نتایج می توان استنباط کرد که جهت گیری دینی و خوش بینی به ارتقا سازگاری اجتماعی دانشجویان می انجامد.
مقایسه امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند در سطوح مختلف پیامدهای مثبت بیماری سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
95 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری های جسمانی همچون سرطان علاوه بر پیامدهای منفی می توانند پیامدهای مثبتی را نیز موجب گردند که تحت عنوان پیامدهای مثبت بیماری شناخته می شوند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند در سطوح مختلف پیامدهای مثبت بیماری سرطان صورت گرفت. روش: در این مطالعه علی-مقایسه ای، جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به سرطان بیمارستان های شهر رشت (ناحیه یک) در سال 1398 بودند که ازاین بین، 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه چشم انداز امیدوارانه (سودرگرن و هایلند، 2000)، مقیاس امیدواری (اسنایدر و همکاران، 1991) و مقیاس تمایلات رفتاری جامعه پسند (بامستیگر و سیگل، 2019) در انتها، تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری انجام گرفت. یافته ها: گروه بیماران مبتلا به سرطان با سطوح بالا پیامد مثبت بیماری در مقایسه با گروه بیماران مبتلا به سرطان با سطوح پایین پیامد مثبت بیماری، نمرات بالاتری در امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند کسب کردند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، گروه بیماران مبتلا به سرطان با سطوح بالا پیامد مثبت بیماری، امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند بیشتری دارند. ازاین رو، ارائه مداخلاتی برای افزایش پیامدهای مثبت بیماری سرطان می توانند به افزایش امیدواری و تمایلات رفتار جامعه پسند منجر گردد.
الگوی ساختاری رابطه جهت گیری مذهبی و نشانه های سلامت روانی با میانجی گری خوش بینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه متغیرهای جهت گیری مذهبی و نشانه های سلامت روانی با واسطه گری خوش بینی انجام شده، که از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و شیوه اجرا، روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی به کار برده است. در این پژوهش، متغیر جهت گیری مذهبی به عنوان متغیر پیش بین سلامت روان و خوش بینی نیز به عنوان متغیر میانجی رابطه بین این دو متغیر در نظر گرفته شده است. از میان جامعه آماری پژوهش که شامل کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 94- 1393 در مراکز دانشگاهی دولتی، غیردولتی و غیرانتفاعی، آزاد اسلامی و پیام نور استان قزوین بودند، تعداد 380 نفر زن به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری گزینش شدند. خوش بینی، سلامت عمومی و جهت گیری مذهبی، به ترتیب با پرسش نامه های جهت گیری زندگی (LOT-R)، سلامت روانی (GHQ) و جهت گیری مذهبی آلپورت ارزیابی شدند. پایایی پرسش نامه ها بر اساس آلفای کرونباخ به ترتیب، 85/0، 79/0 و 83/0 محاسبه و مورد تأیید قرار گرفت. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادله های ساختاری (SEM) پردازش آماری گردید. نتایج نشان داد که بین جهت گیری مذهبی درونی و خوش بینی رابطه مثبت معناداری و همچنین رابطه بین جهت گیری مذهبی درونی و مؤلفه های سلامت روان (علائم اضطرابی و افسردگی)، منفی معنادار می باشد همچنین مسیر جهت گیری مذهبی تنها به طور غیرمستقیم از طریق خوش بینی کاهش دهنده اضطراب، افسردگی، و جسمانی سازی است. نکته قابل توجه عدم معناداری مسیر بین جهت گیری مذهبی با مؤلفه های سلامت روانی می باشد، که حاکی از فرایند واسطه گری خوش بینی است. به عبارت دیگر، جهت گیری مذهبی به طور مستقیم بر کاهش سلامت روان تأثیر نمی گذارد؛ بلکه از طریق افزایش خوش بینی در جهت کاهش اضطراب، افسردگی و جسمانی سازی پیش می رود.
تدوین و اعتباریابی مدل علّی رضایت زناشویی بر اساس سبک زندگی اسلامی با واسطه گری خودمهارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک زندگی اسلامی با رضایت زناشویی، با واسطه گری خودمهارگری است. روش پژوهش، همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS20 است. جامعه آماری، کارکنان متأهل دولت در شهر تهران می باشد، به طوری که 214 نفر از کارمندان متأهل (94 مرد و 120 زن) سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان ساکن شهر تهران، به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند و به سه پرسش نامه رضامندی همسران، خودمهارگری اسلامی و سبک زندگی زوجین، با رویکرد اسلامی پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی و رضایت زناشویی، رابطه مثبت و معناداری (01/0P<) وجود دارد، به طوری که سبک زندگی اسلامی، اثر مستقیم و معنادار روی رضایت زناشویی دارد (05/0>P). بنابراین، فرد با سبک زندگی اسلامی، دارای رضایت زناشویی بالاتری است. همچنین، مقدار استاندارد اثر غیرمستقیم سبک زندگی، با واسطه گری خودمهارگری، بر روی رضایت زناشویی در سطح 05/0 معنادار می باشد. بنابراین، سبک زندگی اسلامی با واسطه گری خودمهارگری، بر رضایت زناشویی اثر غیرمستقیم دارد و دو متغیر خودمهارگری و سبک زندگی اسلامی، رضایت زناشویی را تبیین می کنند. افزون بر اینکه بررسی شاخص های برازش مدل، نشان داد که مدل علّی رضایت زناشویی، بر اساس سبک زندگی اسلامی، با واسطه گری خودمهارگری از اعتبار لازم برخوردار است.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر خوش بینی و ناگویی هیجانی معلمان زن بازنشسته مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسى اثربخشی روان درمانى مثبت نگر بر خوش بینى و ناگویى هیجانى معلمان زن بازنشسته مضطرب بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردى و ازنظر روش، نیمه آزمایشى با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بوده است که با استفاده از روش نمونه گیرى هدفمند، تعداد ۳۰ نفر از زنان مضطرب بازنشسته به عنوان نمونه انتخاب شدند. با استفاده از گمارش تصادفى ۱۵ نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خوش بینی شییر و کارور، ناگویى هیجانی تورنتو و اضطراب بک استفاده شد. پروتکل روان درمانی مثبت نگر به مدت هشت جلسه و هفته ای یک بار و هر جلسه به مدت 90 دقیقه روی گروه آزمایش اجرا شد؛ در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها با رعایت مفروضه ها از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند روان درمانی مثبت نگر بر خوش بینی، ناگویی هیجانی، افزایش شناسایی احساسات، کاهش دشواری توصیف احساسات و افزایش تفکر عینی معلمان زن بازنشسته مضطرب مؤثر است و بر ناگویی هیجانی در گروه آزمایش در پس آزمون و مرحله پیگیری تغییرات کاهشی دارد و بر متغیر خوش بینی در گروه آزمایش در پس آزمون و مرحله پیگیری تغییرات افزایشی دارد. همچنین، اثرات مداخلات تا زمان پیگیری در گروه آزمایش پایدار باقی مانده است.
مقایسه بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و راهبردهای تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و افراد غیربیمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولتیپل اسکلروسیس(MS)، بیماری عصب شناختی پیشرونده است که بسیاری از افراد به ویژه زنان جوان به آن مبتلا هستند. بیماران مبتلا به(MS)،مشکلات روان شناختی را تجربه می کنند . پژوهش حاضر با هدف مقایسه بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و راهبردهای تنظیم هیجان در بیماران مولتیپل اسکلروزیس و افراد غیربیمار انجام شد. در این پژوهش علّی-مقایسه ای، جامعه آماری این پژوهش را 700 بیمار شهر کرمانشاه تشکیل دادند. از میان آنها 149 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. همچنین از میان افراد غیربیمار 149 نفر از نظر سن و جنسیت با گروه بیمار همگن شدند. داده ها با استفاده از مقیاس های بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و تنظیم هیجان جمع آوری شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری دوراهه نشان داد که بهزیستی معنوی و مولفه های آن (بهزیستی مذهبی و بهزیستی وجودی)، بهزیستی اجتماعی و سه بعد آن (شکوفایی اجتماعی، پذیرش اجتماعی و انطباق اجتماعی) و بازارزیابی هیجان در بیماران MS MS پایین تر از غیربیماران بود. اما بین بازداری هیجان در دو گروه تفاوت وجود نداشت. براساس نتایج، بهبود بهزیستی اجتماعی و معنوی و افزایش تنظیم هیجان بیماران MS MS از طریق آموزش های مبتنی بر معنویت و بهزیستی اجتماعی و همچنین آموزش تنظیم هیجان پیشنهاد می شود .
پیش بینی رضایت شغلی بر اساس میزان فعالیت سیستم های سه گانه مغزی-رفتاری: یک رویکرد میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت شغلی بر اساس میزان فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری انجام شد. طرح پژوهش توصیفی (غیرآزمایشی) از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شاغلین در زمستان 1396 با حداقل یک سال سابقه کار در موقعیت فعلی و حداقل مدرک تحصیلی دیپلم بود. نمونه ای به حجم 321 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا (MSQ) فرم کوتاه و مقیاس تجدیدنظر شده حساسیت به تقویت جکسون استفاده شد و پرسشنامه ها از طریق ربات تلگرامی توزیع شدند. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS ویراست 26 تحلیل شدند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که سیستم های فعال سازی رفتاری (BAS) و بازداری رفتاری (BIS) با رضایت شغلی رابطه مثبت و معنی داری دارند (0.05>p). بهترین پیش بینی کننده، زیرسیستم سکون با 0.26-= βو سپس جنگ با 0.20-= βاست که با رضایت شغلی، رابطه منفی و معنی داری دارند. در مجموع، با توجه به تأیید نقش پیش بینی کننده هر سه سیستم مغزی- رفتاری برای رضایت شغلی، می توان جهت پیش بینی و افزایش رضایت شغلی کارکنان از آن ها سود جست.
بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی فرماندهان آموزشی یک دانشگاه سازمانی با اثربخشی عملکرد آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
31 - 47
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی فرماندهان آموزشی یک دانشگاه سازمانی با اثربخشی عملکرد آنان اجرا شده است. روش: این تحقیق برمبنای هدف از نوع تحقیقات کاربردی و برمبنای ماهیت و روش، نوعی تحقیق همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل فرماندهان آموزشی یک دانشگاه سازمانی بود. روش نمونه گیری، تمام شمار و حجم نمونه باتوجه به طبقه بندی نزد محقق محفوظ است. برای گردآوری داده های این تحقیق از هر دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. ابزار گردآوری داده های این تحقیق دو پرسشنامه شامل پرسشنامه استاندارد ویژگی های شخصیتی نئو (مک کری و کاستا) و پرسشنامه محقق ساخته اثربخشی عملکرد با ضریب پایایی (آلفای کرونباخ) 88/0 بود. برای تحلیل داده های این تحقیق از آمار توصیفی شامل میانگین، واریانس و انحراف معیار، همچنین آمار استنباطی شامل آزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج: نتایج یافته ها نشان داد بین ویژگی شخصیتی برون گرایی با ضریب همبستگی 42/0، ویژگی شخصیتی سازگاری با ضریب همبستگی 49/0، ویژگی شخصیتی ثبات هیجانی با ضریب همبستگی 45/0، ویژگی شخصیتی تجربه پذیری با ضریب همبستگی 45/0 و ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی با ضریب همبستگی 45/0 با اثربخشی آنان رابطه معنی داری وجود داشت که این نتایج، نشان دهنده ارتباط بین ویژگی های شخصیتی فرماندهان با اثربخشی عملکرد آنان با ضریب همبستگی 47/0 بود. بحث: باتوجه به اینکه این پنج ویژگی از ویژگی های شخصیتی افراد بوده و همچنین باتوجه به شرایط شغلی فرماندهان، این نوع ویژگی ها بیشتر در اثربخشی عملکرد آنها تأثیرگذار است
پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس تعلق مادی و ابعاد آن در بیماران متأهل مبتلا به سرطان خون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
37-48
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر در پژوهش های مختلف، توجه بسیاری به مقوله رشد پس از آسیب در ارتباط با عوامل استرس زای مختلف ازجمله بیماری های جسمی شده است. هدف از مطالعه حاضر پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس تعلق مادی و ابعاد آن در افراد متأهل مبتلا به سرطان خون در شهر شیراز بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به سرطان خون بود که برای درمان به بیمارستان نمازی یا درمانگاه مطهری شیراز در طول دوره ای از سال های 97-1396 مراجعه نمودند. از بین این بیماران با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 124 نفر انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسش نامه های رشد پس از آسیب و تعلق مادی بود. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده و چندگانه (گام به گام) استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که تعلق مادی می تواند رشد پس از آسیب را به صورت منفی پیش بینی کند (05/0>P). علاوه براین، در بین مؤلفه های پرسش نامه تعلق، مؤلفه «تعلق به وضع موجود» نسبت به دیگر مؤلفه ها پیش بینی نیرومندتری از میزان رشد پس از آسیب به عمل آورد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، آموزش ها و مداخله هایی که بتواند بیماران مبتلا به سرطان خون را از «تعلقات مادی» به ویژه «تعلق به وضع موجود» دور کند، می تواند رشد پس از آسیب را تسهیل نمایند.
Comparison of Defense Mechanisms in Women with Temporal Lobe Epilepsy versus Ordinary Counterparts(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۶, November ۲۰۲۰
29 - 38
حوزههای تخصصی:
Background and Purpose: Epilepsy is one of the most prevalent neurological disorders, the contracting of which causes numerous physical, psychological and social consequences. However, there are a number of defense mechanisms humans possess, which are responsible for protecting an individual against the stress, anxieties and pressures of everyday life. Accordingly, the present study was undertaken with the aim of comparatively investigating the defense mechanisms in a group of woman with temporal lobe epilepsy against a non-clinical group of females. Materials & Methods: The research design of the present study was based on a causal-comparative case study. The statistical population of the study consisted of all epileptic women and their normal counterparts who had referred to Imam Hossein Hospital in Tehran during the first half of 2019. The sample population included 40 female patients already diagnosed with temporal lobe epilepsy by neurologists through electro-encephalography who were randomly selected and compared to their 40 normal counterparts. The two studied groups were similar in terms of age, education and marital status. Research data were gathered using the Andrews Defense Mechanism Questionnaire (DSQ40) and analyzed by the SPSS24 software program employing multivariate statistical analysis of variance. Results: There was a significant difference (p <0.05) between the defense mechanism used in epileptic women and that of healthy women. Conclusion: It can be concluded that women with epilepsy have different defense mechanisms and are more likely to use immature mechanisms and neurotic defense mechanisms (only in terms of False Altruism ) when compared to normal women
مدل ساختاری روابط بین خودشناسی انسجامی، ادراک رنج و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان (مراحل 3 و 4)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری سرطان موجب تغییرات متعدد در کیفیت زندگی بیماران می گردد و تشخیص مؤلفه های اثرگذار در این متغیر می تواند نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی بیماران داشته باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ساختاری خودشناسیِ انسجامی و ادراک رنج با کیفیت زندگی بیماران سرطانی بود. این پژوهش از نوع همبستگی، و با جامعه پژوهشِ شامل کلیه بیماران سرطانی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر کرج بود. از بین این افراد 340 نفر به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. بیماران پرسشنامه های خودشناسی، ادراک رنج و کیفیت زندگی را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از SPSS-19 و مدل سازی معادلات ساختاری (لیزرل) نسخه 5/8 تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین خودشناسیِ انسجامی و رنجِ جسمانی، رنج روانی و رنج وجودی با کیفیت زندگی بیماران، رابطه معنادار وجود دارد و روابط علی-ساختاریِ خودشناسیِ انسجامی با مؤلفه های ادراک رنج و کیفیت زندگی معنادار بود. به عبارتی خودشناسی انسجامی به طور مستقیم و غیرمستقیم به واسطه رنج جسمانی و رنج وجودی قادر به پیش بینی کیفیت زندگی در بیماران سرطانی بود. شاخص های برازندگی حاکی از مطلوبیت مدل مفروض در تبیین کیفیت زندگی از طریق متغیرهای خودشناسی انسجامی و ادراک رنج بود. خودشناسی انسجامی به واسطه تأثیرات مهمی که در انسجام بخشی و یکپارچگی روانی افراد دارد، می تواند با اثر گذاری بر ادراک رنج بیماران سرطانی نقش مهمی را در بهبود کیفیت زندگی این بیماران داشته باشد.
رابطه استرس شغلی با جو سازمانی، کیفیت زندگی کاری و دلبستگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه استرس شغلی با جو سازمانی، کیفیت زندگی کاری و دلبستگی شغلی کارکنان شرکت برق منطقه ای غرب بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی کارکنان مرد ستادی شاغل در شرکت برق منطقه ای غرب بود. نمونه ای شامل 142 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. پرسشنامه های کیفیت زندگی کاری والتون، دلبستگی شغلی لاداهل و کنجر، جو سازمانی هاپین و کرافت و منبع استرس شغلی اسیپو جهت اندازه گیری متغیرهای پژوهش بین اعضای نمونه توزیع شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS-19 استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که همبستگی بین استرس شغلی با جو سازمانی، کیفیت زندگی کاری و دلبستگی شغلی منفی و معنی دار است.
Investigate the Effect of Social Support on Marital Satisfaction with Mediating Role of Emotional Loneliness and Physical Activity(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۶, November ۲۰۲۰
103 - 118
حوزههای تخصصی:
Objective: One of the most important social factors that have been consistently identified as a predictor of healthy aging is marriage satisfaction. Therefore, the purpose of the present study was to investigate the effect of social support on marital satisfaction with mediating role of emotional loneliness and physical activity. Method: This study was descriptive and correlational based on structural equations. The statistical population consisted of all the elderly in the care centers of Shahrekord and Farsan in 2019, among whom 180 individuals were selected randomly. The participants filled out research instruments including Relationship Assessment scale (Hendrick, 1998), Perceived Social Support scale (Zimet, et al., 1988), Adult’s Social and Emotional Loneliness scale (DiTommasso, et al., 2004), and Leisure-time Activities scale (Godin, 1985). Structural equation modeling (SEM) was used through SPSS (version 23) and AMOS (version 23) software to analyze the data. Findings: The results demonstrated direct effect of social support, emotional loneliness and physical activity on marital satisfaction (p <0.001), and indirect effect of perceived social support on marital satisfaction through emotional loneliness and physical activity (p <.05). Conclusion: The SEM results of the current study support the proposed model which explains the interrelationships between perceived social support, loneliness, physical activity, and marital satisfaction. According to the findings of the present study, it is suggested to pay more attention to the variables of social support, emotional loneliness and physical activity in order to improve the marital relationships of the elderly. The findings of this study can help psychologists and other caretakers create more effective family matter programs for the older generations to enhance their marital satisfaction.
اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر تسهیل فرایند رشد پس از سانحه در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: شایع ترین سرطان در میان زنان، سرطان پستان است که می تواند مشکلات روان شناختی زیادی برای افراد مبتلا به آن به وجود آورد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر تسهیل فرایند رشد پس از سانحه در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را همه زنان مبتلا به سرطان پستان شهر ارومیه در سال 1396 تشکیل دادند که از میان آنان با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 30 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش 12 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) معنویت درمانی گروهی دریافت کردند ولی شرکت کنندگان گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در این پژوهش از پرسش نامه رشد پس از سانحه استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیّره تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد معنویت درمانی به طور معناداری در تسهیل فرایند رشد پس از سانحه زنان مبتلا به سرطان پستان مؤثر بوده است (05/0>P)؛ به عبارتی دیگر، این مداخله توانست میزان رشد پس از سانحه را در گروه آزمایش ارتقا دهد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حاکی از کارآمدی معنویت درمانی گروهی بر تسهیل فرایند رشد پس از سانحه در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود؛ بنابراین معنویت درمانی را می توان روشی برای رشد و بهبود بیماران مبتلا به سرطان پستان دانست و از آن بهره برد.
تدوین بسته آموزشی انصاف برای کاهش تعارضات زناشویی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین بسته آموزشی انصاف برای کاهش تعارضات زناشویی بر اساس منابع اسلامی با روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی است. از میان منابع اسلامی و کتب معتبر دینی و حدیثی، 7 مؤلفه: یکسان انگاری خود-دیگری، توانایی فرض خودمیزان گری، خوددگر پسندی امور، خوددگر ناپسندی امور، دگر دوستی، دگر تقدم گری و برآوردن انتظارات معقول و مشروع، برای انصاف استخراج گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل مفهومی به تحلیل مؤلفه های انصاف پرداخته و با استفاده از روش های کمّی به بررسی اعتبار محتوای بسته آموزشی پرداخته شده است؛ لذا برای بررسی روایی مؤلفه ها، به همراه منابع آنها با استفاده از شاخص CVI و CVR فرمی آماده گردید. آن فرم در معرض آرا و نظر کارشناسان دارای مدرک دکترا در رشته روان شناسی و رشته راهنمایی و مشاوره، قرار گرفت. نتایج نشان داد که 4 مؤلفه: یکسان انگاری خود-دیگری، توانایی فرض خودمیزان گری، خوددگر پسندی امور، خوددگر ناپسندی امور، تأیید گردید. بر اساس منابع اسلامی برای هر یک از مؤلفه ها تکنیک هایی به عنوان محتوای جلسات بسته آموزشی با هدف کاهش تعارضات زناشویی تدوین گردید. کارشناسان، محتوای بسته آموزشی را ارزیابی نمودند که با استفاده از شاخص CVI، تمامی تکنیک ها تأیید گردید.
مقایسه مفهومی پایگاه های شخصیت با مراتب نفس بر اساس رویکردهای فلسفی، عرفانی و تفسیری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه «پایگاه های شخصیت» با «مراتب نفس» بر اساس رویکردهای فلسفی، عرفانی و تفسیری است که با «روش تحلیل کیفی متون» و رعایت «قواعد و ضوابط تفسیر» و «رویکردی میان رشته ای» صورت گرفته است. از نتایج این پژوهش، استخراج الگوی مفهومی مراتب نفس بر اساس رویکردهای فلسفی، عرفانی و تفسیری است. الگوی استخراج شده می تواند تناظری برای درک بهتر پایگاه های شخصیت در نظریه روان تحلیل گری با مراتب نفس ارائه کند. از این رو، می توان «نفس ملهمه» و «نفس عاقله» را متناظر با ساختار «من»، «نفس مسوله» و «نفس اماره» را متناظر با ساختار «نهاد» و «نفس لوامه رحمانی» و «نفس لوامه شیطانی» را متناظر با ساختار «فرامن» در نظر گرفت. در روان تحلیل گری، برای مراتب نفس «مطمئنه، راضیه و مرضیه» به علت تفاوت مبانی انسان شناسی، تناظری قابل تصور نیست. تفاوت دیگر بین دو رویکرد، ترتیب تحقق و ایجاد آن هاست به گونه ای که نفس ملهمه اولین مرتبه نفس است، اما در روان تحلیل گری، نهاد اولین مرتبه وجودی روان است.
اثربخشی درمان بهزیستی روانشناختی بر افسردگی، رضایت جنسی و بهبود کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
119 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان بهزیستی روانشناختی بر افسردگی، رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ بود . روش: روش اینپژوهش طرح آزمایشی تک موردی از نوع خطوط پایه چندگانه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه بیماران دیابتی نوع ۲شهر مشهد در سال 1398 بود. در این پژوهش 4 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به مقیاس های افسردگی، رضایت جنسی و پرسشنامه کیفیت زندگی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان بهزیستی روانشناختی بر کاهش افسردگی و بهبود رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ اثربخش است . نتیجه گیری: می توان از درمان بهزیستی روانشناختی به عنوان یک راهبرد کوتاه مدت روان درمانی که با پیامدهای مثبت در زندگی فردی و بین فردی همراه است، برای کاهش افسردگی، بهبود رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ استفاده کرد.
الگوی خودمهارگری جوان شیعه با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
60-73
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: خودمهارگری نقش بسزایی در سلامت جسمی و معنوی دارد. در پژوهش هایی نشان داده شده که نگرش های معنوی و آموزه های دینی در ارتقای خودمهارگری نقش دارند. هدف این پژوهش تعیین مؤلفه های سازه خودمهارگری در جوانان شیعه بود. روش کار: با توجه به هدف پژوهش که تدوین سازه خودمهارگری بود و با توجه به پژوهش های ملاک محور انجام شده در این زمینه؛ در این پژوهش، جمع آوری داده ها با روش مصاحبه کیفی و تحلیل داده ها با روش نظریه زمینه ای (کدگذاری باز، محوری و انتزاعی) انجام شد. شرکت کنندگان در پژوهش 32 نفر از جوانان شیعه (14 زن و 18 مرد در سنین 22 تا 45) بودند که چگونگی خودمهارگری آنان با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته ارزیابی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سازه خودمهارگری در جوانان شیعه، دارای چهار مؤلفه اصلی و 20 ریزمؤلفه است: 1) نگرش (باور به فواید اجتناب، باور به آسیب های ارتکاب، اهتمام به احساسات درگیر در مسئله و عزّت نفس)، 2) توانایی خودانگیزشی (توجه به فواید اجتناب، توجه به آسیب های ارتکاب، توجه به احساسات درگیر در مسئله، تلقین مثبت به خود و الگوگیری از اهل بیت)، 3) توانایی کنترل خود و محیط (توانایی بازداری توجه، توانایی کنترل تکانه، توانایی کنترل محیط، شرطی سازی کنشگر، معاشرت با دوستان خوب و مداومت بر عمل مطلوب) و 4) سازگاری (خودآگاهی، توانایی حل مسئله، انعطاف پذیری، پذیرش هیجان و مدیریت رفتار و ارزیابی مثبت ثانویه معنوی). نتیجه گیری: با مقایسه نتایج این پژوهش با پژوهش های متن محور همچون پژوهش رفیعی هنر که سازه خودمهارگری را شامل خودنظارت گری، هدف شناسی، انگیزش، مهار هیجانی، مهار رفتاری، مهار شناختی و مهار تداوم بخش دانسته است، مشاهده می شود که مدل حاصل از این پژوهش سازوکارهای روانی خودمهارگری را آشکارتر کرده و در نتیجه بستر مناسب تری برای تدوین مقیاس خودمهارگری جوان شیعه مسلمان و تدوین برنامه های آموزش روانی معنوی مناسب برای ارتقای خودمهارگری فراهم کرده است.
سلامت معنوی در سالمندان ایرانی: مرور نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
129-147
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به افزایش جمعیت سالمندان در کشور، توجه به ابعاد مختلف سلامتی ازجمله سلامت معنوی و عوامل مرتبط با آن ضروری به نظر می رسد. این مطالعه با هدف دستیابی به دیدی جامع از سلامت معنوی سالمندان ایرانی و عوامل مرتبط با آن انجام شده است. روش کار: این مطالعه از نوع مروری و جست وجوی نظام مند است. در مرداد ماه سال 1398 مرور مقالات فارسی و انگلیسی در پایگاه های پابمد، ساینس دایرکت، گوگل اسکولار، بانک اطلاعات نشریات کشور، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و نورمگز با کلیدواژه های ,Spiritual Well-being ,elderly ,older people ,older adult ,aged ,senior ,Iran Spiritual Health و همچنین سلامت معنوی، بهزیستی معنوی، سالمند، سالخورده، پیر، مسن و ایران انجام شد و با توجه به معیارهای ورود و خروج 34 مقاله مرتبط وارد پژوهش شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی درباره این پژوهش گزارش نکرده اند. یافته ها : از میان مقالاتی که وارد مطالعه شد، در 17 مقاله به بررسی رابطه سلامت معنوی با عوامل روان شناختی، هفت مقاله به توصیف وضعیت سلامت معنوی، چهار مقاله به بررسی رابطه سلامت معنوی و کیفیت زندگی و سه مقاله به بررسی سالمندی موفق، دعا و کنترل قند خون در سالمندان پرداخته شده است. سه مقاله نیز به صورت مداخله ای تأثیر خاطره گویی، مراقبت معنوی و مداخله معنوی را بر سلامت معنوی سالمندان بررسی کرده است. علاوه براین، در بیش از 90 درصد مطالعات برای سنجش سلامت معنوی از پرسش نامه پالوتزین و الیسون استفاده شده و در بیشتر مطالعات میانگین نمره سلامت معنوی متوسط ارزیابی شده است. نتیجه گیری : بر اساس یافته ها می توان گفت که ارتقای سلامت معنوی در سالمندان می تواند در سلامت روانی، کیفیت زندگی و رضایت از زندگی آنان مؤثر باشد. نتایج به دست آمده در بررسی رابطه ویژگی های جمعیت شناختی و سلامت معنوی بعضاً متناقض بود؛ ازاین رو لازم است برای ارزیابی دقیق سلامت معنوی در سالمندان ابزار متناسب با این گروه سنی و فرهنگ جامعه ایرانی و اسلامی طراحی و اجرا شود.
تبیین مفهومی زنجیره غذایی بر اساس شاخص های غذای طیّب در قرآن کریم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
165-179
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: طراحی فرایندها و نظام های تمدنی بر اساس مبانی قرآنی یکی از مسائل اصلی حوزه های معرفتی و مدیریتی در جامعه اسلامی است. تغذیه از حیاتی ترین فرایندهای زندگی است و بر اساس مبانی اسلامی در تأمین سعادت دین و دنیای انسان نقش کلیدی دارد. از دیدگاه جهان بینی اسلامی، تغذیه بر جسم، فکر و ایمان انسان اثر می گذارد. ازاین رو، هدف این پژوهش تبیین مفهومی زنجیره غذایی بر اساس شاخص های غذای طیّب در قرآن کریم بود. روش کار: این پژوهش از نوع تحلیل محتوای کیفی است که در آن به استناد آیات قرآن کریم و با تکیه بر تفاسیر به یکی از جنبه های مغفول تغذیه پرداخته شده است. برای تحلیل واژه طیّب، نخست معنای لغویِ آن در آثار لغت شناسان بررسی شد و از مجموع آرای آنان معنایی جامع و مانع به دست آمد. برای دستیابی به استاندارد غذای طیّب، این واژه در قرآن کریم تحلیل و بررسیِ معناشناختی شد و از طریق ترسیم شبکه معنایی، هسته معناییِ آن استخراج و بر پایه آن، شاخص های غذای طیّب استخراج شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : غذای طیّب غذایی پاک و تکوینی است که با ساختار بدن هماهنگی کامل دارد و لذت بخش، مطابق با ذائقه، مطبوع، دارای اثر مفید و سازنده برای جسم و روح و غیرمضر و غیرمخرب است. حلال چیزى است که ممنوعیتى نداشته باشد و طیّب به چیزهاى پاکیزه گفته مى شود که موافق طبع سالم انسانى است، نقطه مقابل خبیث که طبع آدمى از آن تنفر دارد. از نظر مفهومی، غذای طیّب غذای حسن، مفید، سالم و بدون ضرر، حلال، پاک، متناسب با مزاج، بدون آلودگی ظاهری و باطنی و غذایِ با ارزشِ غذایی کامل است. نتیجه گیری : شاخص های غذای طیّب عناصر اصلی استانداردی جامع و فرایندی برای کل زنجیره تولید تا مصرفِ مواد غذایی است که استانداردی با کیفیت برتر برای بهینه سازی فرایندهای غذایی محسوب می شود.