فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ارزش های اخلاقی بر مبنای راهبردهای نظری امام علی علیه السلام در نهج البلاغه با راهبردهای مقابله با استرس در دختران شهر اصفهان بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دختران شهر اصفهان بود که از بین آن ها 150 نفر دختر 17-20 سال با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و داده ها به وسیله پرسش نامه محقق ساخته ارزش های اخلاقی بر مبنای راهبردهای نظری امام علی در نهج البلاغه و همچنین پرسشنامه مقابله با شرایط استرس زا گردآوری شدند. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها نشان دهنده این موضوع اند که بین ارزش های اخلاقی و راهبردهای مقابله با استرس رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که زیرمقیاس های ارزش های اخلاقی به صورت کلی قادرند 12/0 از راهبردهای مقابله با استرس را پیش بینی کنند. بر اساس نتایج به دست آمده، بین ارزش های اخلاقی و راهبردهای مقابله با استرس رابطه مثبت و معناداری وجود دارد که می تواند بیانگر این موضوع باشد که ارزش های اخلاقی را می توان به عنوان راهبردی مقابله ای در برابر عوامل استرس زا در نظر گرفت و ارزش های اخلاقی توانایی پیش بینی راهبردهای مقابله با استرس را دارند.
تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی و خودمهارگری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی و خودمهارگری دانش آموزان دختر، پایه یازدهم شهر همدان است. در این پژوهش، طرح تحقیق نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری، با گروه کنترل است. جامعه آماری۳۵۰ نفر بوده است و نمونه اولیه این پژوهش را ۲۰۰ نفر از دانش آموزان دختر شهر همدان تشکیل داد که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. در نهایت، تعداد دانش آموزان به صورت تصادفی برای هریک از گروه های گروه گواه و گروه آزمایشی،۲۰ نفر تعیین شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف، پرسش نامه خودمهارگری تانجی و برنامه درمانی، آموزشی هوش معنوی بود. نتایج نشان داد که آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی دانش آموزان مؤثر است. همچنین آموزش هوش معنوی بر خودمهارگری دانش آموزان مؤثر است (05/0>P). با توجه به این پژوهش، می توان گفت: هوش معنوی دربرگیرنده مجموعه ای از توانایی ها و ظرفیت هاست که می توان از منابع معنوی در جهت افزایش بهزیستی روان شناختی و خودمهارگری، برای رشد بهینه دانش آموزان از آن استفاده کرد.
دیدگاه استادان دانشگاه علوم پزشکی همدان درباره سلامت و نقش آن در تحقق سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
52-62
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سبک زندگی مشخصه بارز هویت فرهنگی و اجتماعی هر جامعه ای است. اسلام و مفاهیم و آموزه های آن خود مقوم و سازنده بهترین سبک زندگی است. اگرچه سبک زندگی اسلامی مولد ابعاد مختلف سلامتی است، سلامت یا فقدان آن می تواند از عوامل تسهیل کننده یا بازدارنده تحقق سبک زندگی اسلامی نیز باشد. بنابراین مطالعه حاضر برای تبیین دیدگاه استادان دانشگاه علوم پزشکی همدان درباره سلامت و نقش آن در تحقق سبک زندگی اسلامی اجرا شده است. روش کار: این پژوهش مطالعه ای کیفی با رویکرد تحلیل محتوا است. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 11 نفر از استادان دانشگاه علوم پزشکی همدان به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف با حداکثر تنوع از نظر سن و وضعیت هیئت علمی صورت گرفت. همه مصاحبه ها دست نویس شد و در پایان با روش تحلیل محتوای قراردادی تجزیه و تحلیل شد. مشارکت کنندگان و محققان استحکام و صحت داده ها را تأیید کردند. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل داده ها به استخراج مفاهیمی اصلی منجر شد که عبارت است از: تأثیر ضعیف سلامت جسمی بر تحقق سبک زندگی اسلامی (درون مایه فرعی؛ تعاریف متنوع از سلامت جسمی و تأثیرات متناقض سلامت جسمی)، تأثیر مثبت سلامت روانی بر تحقق سبک زندگی اسلامی (درون مایه فرعی؛ ارتباط قوی سلامت روانی و تأثیر مستقیم سلامت روانی)، تأثیر متقابل سلامت اجتماعی بر تحقق سبک زندگی اسلامی (درون مایه فرعی؛ تعاریف مختلف از سلامت اجتماعی، تأثیر دوطرفه سلامت اجتماعی و نظارت حاکمیت بر بُعد سلامت اجتماعی) و تأثیر تصاعدی سلامت معنوی بر تحقق سبک زندگی اسلامی (درون مایه فرعی؛ امکان پذیر نبودن سبک زندگی اسلامی بدون سلامت معنوی). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، سلامت روان انسان مهم تر از سلامت جسم او و بیماری روان او مهم تر از بیماری جسم است. بنابراین سلامت روانی و معنوی می تواند به خوبی تحقق سبک زندگی اسلامی را تبیین نماید، هرچند تلاش برای زدودن بیماری های جسمی در یاری افراد جهت تحقق هرچه بهتر سبک زندگی اسلامی لازم است.
بررسی طبقات هیجان در ساختار وجودی انسان در قرآن منطبق بر نظریه روان تکاملی پلاتچیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
110-124
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: انسان نوین بیش از هر زمان دیگر انسانی هیجانی است و خروج هیجانات از حالت طبیعی، درحالی که عامل بقای نوع و فرد انسان معرفی می شود، سبب طیف گسترده ای از بیماری های روانی می شود که بر اساس پژوهش ها رو به گسترش است. تعاریف و طبقات متعددی در نظریات مختلف برای هیجانات و روابط بین آنها ذکر شده که بسیاری از آنها ضمن مطالعه رفتار حیوانات و تطبیق آن با انسان به دست آمده است. نظریه روان تکاملی هیجانات پلاتچیک از مهم ترین و کارآمدترین آنها است؛ اما آیا این همه طبقات هیجانی انسان ها است؟ مبتنی بر آموزه های اسلامی و قرآنی انسان موجودی فراتر از حیوان و دارای بُعدی روحانی است؛ پس هیجانات متفاوتی را می توان برای او تصور کرد. به همین منظور هدف پژوهش حاضر تطبیق طبقات هیجانی پلاتچیک با ساختار وجودی انسان در قرآن بود. روش کار: در پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوا نخست فرم کدگذاری ارزیابی از طبقات هیجانات پلاتچیک و تصویر انسان در قرآن با استفاده از کتب و منابع پلاتچیک و قرآن و تفسیر تهیه شد و در اختیار دو ارزیاب آموزش دیده قرار گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که همه طبقات هیجانی پلاتچیک در ساختار انسان قرآنی و بیشتر در دو بخش «حالت» و «قوت» وجود دارد و مبتنی بر آن 26 طبقه هیجانی جدید چون ضیق، فرح، رعب، ربط و اعمی و 20 ترکیب هیجانی دیگر پیشنهاد شد. نتیجه گیری: نتایج ضمن معرفی هیجاناتی جدید که با درنظرگرفتن ابعاد مادی و غیرمادی وجود انسان ارائه می شود؛ جایگاه هیجانات را بر اساس ساختار وجودی انسان در قرآن «قلب» معرفی می کند و طبعاً قلب است که بیماری اش سرمنشأ اختلالات هیجانی و سلامتش متضمن درمان معرفی می شود.
نقش واسطه ای اضطراب بیماری کرونا در رابطه بین اضطراب صفت با سلامت عمومی و سبک ارتقادهنده سلامت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
165 - 179
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اضطراب بیماری کرونا در رابطه بین صفت اضطرابی با سلامت عمومی و سبک ارتقادهنده سلامت در دانشجویان اجرا شد. روش: جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1399 بوده که به صورت اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان این پژوهش پرسشنامه اضطراب بیماری کرونا علیپور و همکاران (1398)، سیاهه اضطراب صفت-حالت اشپیل برگر (1970) پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1972) و نیمرخ سبک زندگی ارتقادهنده سلامت والک ر و همکاران (1987) را تکمیل کردند. برای آزمودن مدل پژوهش، از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. همچنین، برای بررسی معنی داری اثرات غیرمستقیم مدل پژوهش، روش بوت استراپ به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج تحلیل ها نشان داد الگوی پیشنهادی از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین بررسی اثرات مستقیم مدل نشان داد که اثر اضطراب صفت بر اضطراب بیماری کرونا ؛ و اثر اضطراب بیماری کرونا بر سلامت عمومی و سبک زندگی ارتقادهنده معنی دار است (0001/ 0 P < ). به علاوه ، نتایج نشان داد که تمامی اثرات غیرمستقیم مدل معنی دارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده اضطراب صفت می تواند با میانجی گری اضطراب بیماری کرونا بر سلامت عمومی و سبک ارتقادهنده سلامت تأثیرگذار باشد.
اثر سرمایه روان شناختی بر عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی: نقش میانجی رشد روان شناختی در کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر سرمایه روان شناختی بر عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی از طریق نقش واسطه ای رشد روان شناختی در کار بود. جامعه پژوهش کارکنان شرکت ملّی مناطق نفت خیز جنوب منطقه اهواز در سال 1398 را در بر می گیرد که از این میان تعداد 418 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه های سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران، رشد روان شناختی در کار پوراث و همکاران، عملکرد شغلی ویلیام و آندرسون، و بهزیستی روان شناختی دینر و بیسواس-دینر جمع آوری گردید. طرح پژوهش از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری ( SEM) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از نرم افزارهای SPSS-25 و AMOS-24 صورت گرفت. جهت آزمودن اثرات واسطه ای نیز از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. یافته های پژوهش حاکی از تأیید اثرات مستقیم سرمایه روان شناختی و رشد روان شناختی در کار بر عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی بود. هم چنین اثر مستقیم سرمایه روان شناختی به رشد روان شناختی در کار مورد تأیید قرار گرفت. یافته های مربوط به فرضیه های غیرمستقیم نشان دهنده تأیید نقش واسطه ای متغیر رشد روان شناختی در کار در رابطه بین سرمایه روان شناختی و پیامدهای عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی بود. با توجه به نتایج این تحقیق، تمرکز بر حالات فردی نیروی انسانی در محیط کار منجر به ارتقاء عملکرد شغلی و بهزیستی روان شناختی می گردد، لذا اقداماتی جهت افزایش سرمایه روان شناختی و رشد روان شناختی در کار در قالب برنامه های آموزشی به سازمان توصیه می شود.
نقش تعاملی فرد-رسانه (مجازی غیر دولتی) در زمینه اخبار مرگ بر استرس ادراک شده و مقابله با آن در دوران قرنطینگی بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
21 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه در هر بحرانی رسانه ها و بازتاب های خبری آن ها نقش بسیار مهمی در چگونگی مقابله با بحران ایفا می کنند، هرچند مخاطبین این اخبار با واکنش فعال یا منفعلانه می توانند در این جریان اثرگذار باشند، در همین راستا بررسی پویایی های این ارتباط متقابل و نقشی که می تواند بر استرس ادراک شده افراد در دوران قرنطینگی بیماری کرونا داشته باشد، هدفی است که محققین در این پژوهش به دنبال آن هستند. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی و بر اساس تجارب زیسته 15 زن و مرد در خرم آباد، قزوین و قم بود که با نمونه گیری غیر تصادفی نظری انجام شد. روش گرد آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که به دلیل محدودیت های اجرایی به صورت مجازی و از طریق واتساپ صورت گرفت. یافته ها: اطلاعات به دست آمده در این پژوهش شامل سه محور اصلی نقش تعاملی فرد رسانه، محور دوم با عنوان استرس های ادراک شده پس از مواجهه با اخبار مرگ در رسانه های مجازی و سومین محور با عنوان سبک های مقابله ای افراد پس از مواجهه با اخبار مرگ و تجربه فشار روانی است که هریک دارای مضامین و زیرمضمون های مختص به خود می باشد. نتیجه گیری: با توجه به نقش تعاملی فرد و رسانه های مجازی و تأثیراتی که می توانند بر ایجاد استرس افراد بگذارند، مجموعه راهبردهای مقابله ای به کار برده شده شامل مقابله های اجتنابی (اجتناب از مواجهه با مشکل و حل آن)، تمرکززدایی ذهنی از بحران، مراقبت های بهداشتی و طبی، تمرکز بر جنبه های مثبت زندگی، جستجوی حمایت و تکیه گاه و تغییر نگرش و فلسفه زندگی با زیر مؤلفه های مختص به هر یک، می تواند در قالب الگوهای کاربردی در مواقع بحرانی جهت پیشگیری از آسیب های جسمانی و روانی و افزایش سطح سازگاری افراد به کار برده شوند.
تأثیر خوش بینی و قدردانی صفتی در تاب آوری دانشجویان: نقش واسطه ای قدردانی از خداوند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
22-34
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تاب آوری از سازه های مهم و مطرح در روان شناسی مثبت است که به رشد فرد و کسب تجربه از شرایط نامطلوب اشاره دارد. تاب آوری توانمندی روان شناختی و درونی است که از انسان در مقابل ناملایمات زندگی محافظت و به حفظ بهداشت روان فرد به هنگام مواجهه با عوامل خطر کمک می کند. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر خوش بینی و قدردانی صفتی بر تاب آوری با نقش واسطه ای قدردانی از خدا در دانشجویان دانشگاه تبریز بود. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 98-1397 بود که از میان آنان 240 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای از دانشکده های ریاضی، مهندسی عمران و روان شناسی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه خوش بینی شی یر و کارور، پرسش نامه قدردانی (GQ-6)، پرسش نامه قدردانی از خدا نیل کروز و پرسش نامه تاب آوری کانر-دیویدسون (CD-RISC) و برای تحلیل آماری داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که قدردانی صفتی (267/0=β) و قدردانی از خدا (308/0=β) به صورت مستقیم و قدردانی صفتی (147/0=β) و خوش بینی (038/0=β) به صورت غیرمستقیم و از مسیر قدردانی از خدا، 24 درصد از تاب آوری دانشجویان را پیش بینی کرده اند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، قدردانی صفتی و خوش بینی از طریق قدردانی از خداوند، تاب آوری دانشجویان را افزایش می دهد.
نقش راهبردهای مقابله اسلامی در پیش بینی آمادگی به اعتیاد در دانشجویان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
47-60
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اعتیاد امروزه به یکی از دغدغه های بزرگ جوامع بشری تبدیل شده است. یکی از قشرهایی که سوءمصرف مواد در بین آنان رواج دارد، دانشجویان هستند. این پژوهش با هدف پیش بینی آمادگی به اعتیاد در دانشجویان بر اساس راهبردهای مقابله اسلامی صورت گرفته است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران بود که از بین آنان با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 274 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی (فُرم محقق ساخته)، پرسش نامه راهبرد مقابله اسلامی احتشام زاده و پرسش نامه آمادگی به اعتیاد وید و باچر بود. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین (و انحراف معیار) سن دانشجویان 12/28 (و 31/9) بود. نتایج حاکی از آن است که بین آمادگی به اعتیاد با راهبرد مقابله اسلامی و مؤلفه های مقابله شناختی، عاطفی و رفتاری روابط منفی و معناداری وجود داشت (05/0>P). همچنین، تحلیل رگرسیون نشان می دهد که به ترتیب 36 درصد از واریانس آمادگی به اعتیاد به شکل منفی و معناداری بر اساس نمره کل راهبرد مقابله اسلامی و 39 درصد بر اساس نمره مؤلفه های مقابله اسلامی قابل پیش بینی بود. نتیجه گیری: برای کاهش اعتیادپذیری در دانشجویان باید فضای آشنایی و توجه هر چه بیشتر به سازه های اسلامی فراهم گردد تا ضمن آگاهی بخشی درباره مواد مخدر و آثار آن، مواجهه فعال آنان با ناکامی های زندگی ازطریق مقابله اسلامی افزایش یابد.
پیش بینی اتخاذ رژیم درمانی روزانه بر اساس نگرانی از تصویر بدن، دشواری تنظیم هیجانی و خودپنداره در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
63 - 76
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ازآنجایی که عوامل مرتبط با سلامت جسمی و روان شناختی نوجوانان همیشه موردتوجه پژوهشگران است، لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی پیش بینی اتخاذ رژیم درمانی روزانه بر اساس نگرانی از تصویر بدن، دشواری تنظیم هیجانی و خودپنداره در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر اهواز بود. روش: جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر اهواز و نمونه مشتمل بر 360 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های، نگرانی از تصویر بدن لیتلتون و همکاران (2005)، دشواری تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004)، خودپنداره بک (1978) و مقیاس رژیم شناختی - رفتاری مارتز، استروگیز و گوستافسون (1996) استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها بر اساس همبستگی پیرسون نشان داد بین اتخاذ رژیم درمانی روزانه با نگرانی از تصویر بدن (389/0=r، 01/0>p)، دشواری تنظیم هیجانی (245/0=r، 01/0>p) و خودپنداره (214/0-=r، 01/0>p) همبستگی معنادار وجود دارد. همچنین با توجه به نتایج رگرسیون از بین متغیر های پیش بین به ترتیب، متغیرهای خودپنداره و نگرانی از تصویر بدن پیش بینی کننده های مناسب تری برای متغیر ملاک اتخاذ رژیم درمانی روزانه بودند. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، تقویت خودپنداره، تصویر بدنی مثبت و تنظیم هیجانات در نوجوانان می تواند در اتخاذ منطقی رژیم غذایی روزانه آنان مؤثر باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، شفقت و درمان ترکیبی بر اضطراب و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
189 - 206
حوزههای تخصصی:
لوپوس بیماری است که با ایجاد اضطراب در فرد باعث نگرانی و تنش در پاسخ به شرایط تهدیدکننده می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، شفقت و درمان ترکیبی بر اضطراب و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با یک گروه کنترل می باشد.جامعهآماریاینپژوهششاملکلیهبیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک تحت درمان در بیمارستان های شهر شیرازمی باشد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان جامعه آماری 80 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه (یک گروه کنترل 20 نفره و 3 گروه آزمایش 20 نفره) قرار گرفتند. ابزارهای بکاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامه اضطرابزونگ (1970) و پرسشنامه نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1978) بود. یافته ها: داده های گرداوری شده با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که این درمان بر لوپوس سیستمیک در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنادار دارد (p≤0/0001و 6/53F = ). همچنین اثر درمان ترکیبی در این پژوهش با سطح معناداری (207/47F = و p ≤/ 0005) بود. نتیجه گیری: مطابق با یافته های پژوهش حاضر، می توان از بسته های آموزشی پذیرش و تعهد و شفقت درمانی جهت بهبود اضطراب و نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به لوپوس بهره برد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و وسوسۀ مصرف سیگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و کاهش وسوسه مصرف سیگار بود. روش تحقیق حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان سیگاری مراجعه کننده به خانه های سلامت در منطقه 22 شهر تهران در بهار 1396 بود.30 نفر از این افراد، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و افراد با گمارش تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. برای سنجش اضطراب از پرسشنامه اسپیلبرگر و وسوسه مصرف سیگار از پرسشنامه فاگرشتروم بهره برده شد. پس از انتخاب گروه آزمایش و گواه، مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و یک جلسه در هفته اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین نمره های پس آزمون گروه های آزمون و کنترل در اضطراب و وسوسه مصرف سیگار تفاوت معنادار وجود داشت (05/0P<)؛ به طوریکه شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی باعث کاهش اضطراب و وسوسه مصرف سیگار در گروه آزمایش گردید. در کل می توان نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند باعث بهبود مولفه های روانشناختی موثر در ترک مصرف سیگار گردد.
پیش بینی رعایت ارزش های اجتماعی و هویت براساس عزت نفس در دانش آموزان دبیرستان های شاهد منطقه پنج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
53 - 72
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رعایت ارزش های اجتماعی و هویت براساس عزت نفس در دانش آموزان دختر دوره متوسطه مدارس شاهد انجام شد. آزمودنی های این پژوهش را ۱۸۵ دانش آموز از مدارس شاهد منطقه ۵ تهران تشکیل می دادند. پژوهش حاضر از نوع توصیفی می باشد. آزمودنی ها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های ارزش های آلپورت (۱۹۶۱)، هویت اجتماعی زهرا اکبرپور (۱۳۸۱)، و عزت نفس کوپر اسمیت (۱۹۶۷)، را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری همبستگی پیرسون، tمستقل و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. بین هویت و عزت نفس کلی و بین هویت و عزت نفس اجتماعی، بین هویت و عزت نفس خانوادگی و بین هویت و عزت نفس تحصیلی رابطه معنی دار و مثبتی است. رابطه بین رعایت ارزش های اجتماعی با عزت نفس کلی مثبت می باشد، اما میزان آن ازنظر آماری معنی دار نمی باشد. رابطه بین رعایت ارزش های اجتماعی با عزت نفس اجتماعی، عزت نفس خانوادگی و عزت نفس تحصیلی معنی دار و مثبت می باشد. عزت نفس کلی توانست شکل گیری هویت را به صورت جداگانه پیش بینی کند. عزت نفس خانوادگی توانست شکل گیری هویت را پیش بینی کند، ولی میزان پیش بینی کنندگی برای عزت نفس اجتماعی معنی دار نبود. هویت مذهبی، هویت جنسی، هویت گروهی (دوستان و خانوادگی) می توانند متغیر ملاک را پیش بینی کنند. به دنبال افزایش عزت نفس دانش آموزان، انتظار تغییرات مطلوب در هویت و رعایت ارزش های اجتماعی می رود.
نقش ابراز وجود و کمال گرایی در انعطاف پذیری کنشی کارکنان یک واحد نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
109 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ابراز وجود و کمال گرایی در انعطاف پذیری کنشی کارکنان یک مجموعه ی نظامی انجام شد. طرح پژوهش توصیفی- مقطعی است و بدین منظور از 100 نفر پرسنل دو مجموعه ی نظامی، تعداد 80 نفر از کارکنان به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسشنامه های جرأت ورزی گمبریل و ریچی (1975)، کمال گرایی مثبت و منفی تری شورت و همکاران (1995) و انعطاف پذیری کنشی کانر و دیویدسون (2003) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به روش ورود همزمان و با نرم افزار SPSS 20 انجام شد. بین ابراز وجود و کمال گرایی مثبت با انعطاف پذیری کنشی کارکنان رابطه مستقیم و بین کمال گرایی منفی و انعطاف پذیری کنشی یک رابطه ی غیرمستقیم و معنی دار وجود دارد (01/0P<). تحلیل رگرسیون نشان داد که کمال گرایی مثبت (β=0.034, P=0.005) و منفی (β=-0.19, P=0.004) و ابراز وجود (β=0.20, P=0.007) مجموعاً 27 درصد از تغییرات در انعطاف پذیری کنشی را پیش بینی می نمایند. پرسنل مجموعه های نظامی می توانند با ارتقای مهارت ابراز وجود و نیز کمال گرایی مثبت، خودکارآمدی شخصی را افزایش داده و با پیشگیری از کمال گرایی منفی، انعطاف پذیری کنشی خود را بیفزایند.
واکاوی عوامل جامعه شناختی مؤثر در شکل گیری هویت دینی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هویت دینی به معنای احساس تعهد به دین؛ تعلق به جامعه دینی و تعلق به امتی که به آن دین پایبند هستند تعریف می شود و به عنوان یکی از مهم ترین عوامل ایجاد تحکیم و انسجام اجتماعی به شمار می رود. با توجه به اهمیت موضوع هویت دینی، براین مبنا تحقیق حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر در شکل گیری هویت دینی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر بروجرد انجام گرفت. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه این شهر می باشد. برای محاسبه حجم نمونه از طریق فرمول کوکران تعداد 383 نفر انتخاب و از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است. ابزار تحقیق مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که بین عوامل جامعه شناختی(فرهنگ دینی خانواده، محیط آموزشی، مذهبی بودن گروه هم سالان، استفاده از اینترنت و استفاده از ماهواره) با شکل گیری هویت دینی مورد دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر بروجرد رابطه معناداری وجود دارد .
مقایسه طرح واره های ناسازگار و مؤلفه های هوش هیجانی در رعایت یا عدم رعایت شیوه نامه های بهداشتی در دوره کرونایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
21 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف مقایسه طرح واره های ناسازگار و مؤلفه های هوش هیجانی در رعایت یا عدم رعایت شیوه نامه های بهداشتی در زمان همه گیری کووید-19 در سربازان یک مرکز آموزشی نظامی در نیروهای مسلح در سال 1399 انجام گرفت. روش اجرا: نمونه آماری شامل 148 نفر از 250 نفری بودند که بدون رعایت اصول بهداشتی مربوط به ویروس کرونا در بازه زمانی معین به یکی از مراکز آموزش نظامی مراجعه نمودند و با روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شدند و نمونه افراد پاسخ دهنده به اصول بهداشتی کرونا نیز به صورت همگن از مراجعه کنندگان به همان مرکز آموزش انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه هوش هیجانی بار- آن (1980) و پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (1995) استفاده شد؛ و در نهایت داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی بونفرنی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین طرح واره های ناسازگار اولیه در حوزه طرد و بریدگی و حوزه عملکردهای مختل و همچنین مؤلفه های هوش هیجانی در هوش بین فردی و درون فردی بین دو گروه تفاوت معنی دار وجود دارد. نتیجه گیری: بر این اساس وجود طرح واره های ناسازگار و پایین بودن سطح هوش بین فردی و درون فردی از عوامل روان شناختی تأثیرگذار در عدم توجه به اصول بهداشتی در مقابله با ویروس کرونا است.
طراحی الگوی خلاقیت دانش آموزان بر مبنای احساس تعلق به مدرسه با نقش میانجی تاب آوری در مدارس پنج شهرک نظامی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
41 - 57
حوزههای تخصصی:
خلاقیت و نوآوری لازمه توسعه، پیشرفت و تعالی افراد و جامعه است که مدرسه می تواند یکی از مناسب ترین محل های شناسایی و از عوامل ارتقاءدهنده آن باشد. هدف این پژوهش طراحی الگوی خلاقیت دانش آموزان بر مبنای احساس تعلق به مدرسه با واسطه گری تاب آوری بود. این پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 420 نفر از دانش آموزان کلاس بندی شده در پنج شهرک نظامی شهر تهران بود که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 205 نفر از این جامعه از طریق جدول کرجسی و مورگان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای ارزیابی دانش آموزان از پرسش نامه های خلاقیت عابدی (1372)، احساس تعلق به مدرسه (بری، بتی و وات، 2004) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار لیزرل[1] استفاده گردید. براساس خروجی نرم افزار لیزرل، X2/df، RMSEA و CFI به ترتیب 98/1، 052/0 و 92/0 بودند که بیانگر برازش خوب الگوی مطالعه بود. در این الگو مسیر احساس تعلق به مدرسه به خلاقیت، مسیر احساس تعلق به مدرسه به تاب آوری، مسیر تاب آوری به خلاقیت و هم چنین مسیر احساس تعلق به مدرسه به خلاقیت با نقش میانجی تاب آوری معنی دار بود. براساس یافته های پژوهش احساس تعلق به مدرسه منجر به خلاقیت دانش آموزان می شود و هم چنین احساس تعلق به مدرسه منجر به تاب آوری در دانش آموزان می شود، به علاوه تاب آوری منجر به خلاقیت دانش آموزان می شود و در نهایت احساس تعلق به مدرسه با نقش میانجی تاب آوری منجر به خلاقیت می شود. [1]. lisrel
بررسی شیوع عوارض مصرف داروهای ضدبارداری در زنان ایرانی زائر اماکن مقدس در سال 1398(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
84-95
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مصرف قرص های ضد بارداری هم به صورت خودسرانه هم تجویزشده توسط پزشک جهت به تأخیرانداختن قاعدگی در زائران سفرهای زیارتی حج و عتبات عالیات در چند سال اخیر بسیار رایج شده است. ازآنجایی که برای شناخت شیوع و نوع عوارض مصرف قرص ها، مطالعات کمی صورت گرفته، این مطالعه برای بررسی شیوع عوارض این داروها در زنان ایرانی زائر اماکن مقدس در سال 1398 انجام شده است. روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی است. در این پژوهش 123 نفر از بانوان زائر کاروان های حج تمتع و عتبات عالیات در سال 1398 که دارای شرایط موردنظر بودند به صورت مبتنی بر هدف انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته دو قسمتی بود. قسمت اول پرسش نامه در آخرین روزهای سفر حج تمتع در سرزمین مقدس عرفات پس از مراجعه به چادرهای زائران و همچنین در آخرین روز سفر زائران عتبات عالیات در مصاحبه با افراد واجد شرایط تکمیل شد. همچنین، یک ماه پس از بازگشت از سفر حج و عتبات عالیات از طریق تماس تلفنی با افراد، اطلاعات لازم دریافت و قسمت دوم پرسش نامه تکمیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج آزمون فراوانی عوارض مصرف دارو نشان داد که لکه بینی، خون ریزی، تهوع و سرگیجه، اضطراب و افسردگی و تحریک پذیری، درد قفسه سینه و تنگی نفس و مشکلات ناحیه اندام تحتانی مثل تورم، ورم یک طرفه پا و پادرد از مهم ترین عوارض مصرف دارو بود. تحلیل آزمون ناپارامتری مک نمار نشان داد که بین بروز برخی عوارض در طول سفر و بعد از آن تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0P<). نتیجه گیری: به دلیل عوارض ایجادشده ناشی از مصرف قرص در طول سفر و بعد از آن، توصیه می شود کمترین تعداد قرص استفاده شود تا عوارض کمتری برای مصرف کنندگان ایجاد شود و حتی بهتر است شروع مصرف قرص فقط چند روز قبل از زمان مورد انتظار قاعدگی باشد.
اثر طردشدگی در محیط کار بر رفتارهای کمک کننده و انحرافی: نقش میانجی عزت نفس سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش رژیم غذایی بر بهزیستی ذهنی با میانجی گری سرسختی سلامت در زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
161 - 188
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری مالتیپل اسکلروزیس به عنوان یک بیماری مزمن با بروز ناگهانی و غیرقابل پیش بینی سبب کاهش بهزیستی ذهنی در ابعاد هیجانی، روان شناختی و اجتماعی می گردد. این پژوهش با هدف بررسی نقش رژیم غذایی بر بهزیستی ذهنی با میانجی گری سرسختی سلامت در زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به ام اس مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی شهر تهران در سال 1399 بود که از بین آن ها 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های نگرانی درمورد وزن و رژیم غذایی کاگان و اسکوایزر، سرسختی سلامت گیبهاردت و همکاران بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو، بود. فرضیه های این پژوهش بااستفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری حداقل مجذورات جزئی مورد آزمونقرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از بررسی تأثیرات مستقیم متغیرهای پژوهش نشان داد که رژیم غذایی بر بهزیستی ذهنی، بهزیستی ذهنی بر سرسختی سلامت و سرسختی سلامت بر بهزیستی ذهنی، تأثیر مستقیم و معناداری داشتند (05/0P < ). در نقش غیرمستقیم، رژیم غذایی بر بهزیستی ذهنی با میانجی گری سرسختی سلامت به میزان 25/0 تأثیر معناداری داشت (05/0P < ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد می شود در جهت افزایش بهزیستی ذهنی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس به نقش رزیم غذایی و عوامل روانشناختی همچون سرسختی سلامت توجه شود.