فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۹۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه: به طورکلی، الگوهای رفتاری مخربی از قبیل اختلال کم توجهی-بیش فعالی، نافرمانی مقابله ای و سلوک و اختلال های افسردگی و اضطرابی را با عنوان اختلال های هیجانی-رفتاری معرفی می کنند. از آن جا که این اختلال ها مشکلاتی را در مدرسه، خانه و دیگر موقعیت های اجتماعی برای این کودکان و اطرافیان آن ها ایجادکرده، همچنین بر عمکلرد روانی-اجتماعی و موفقیت های تحصیلی آن ها اثر سوء می گذارد، انجام مداخله هایی برای کاهش مشکلات رفتاری این کودکان، ضروری به نظر می رسد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، معرفی برنامه سال های باورنکردنی به عنوان مداخله ای برای کاهش مشکلات رفتاری این کودکان بود. به این منظور با روش مروری، متون اصلی شامل کتاب ها و مقاله های علمی در این زمینه طی سال های 1995 تا 2017 از پایگاه های معتبر اطلاعاتی استخراج و بررسی شد. نتیجه گیری: مرور ادبیات پژوهش نشان داد که برنامه سال های باورنکردنی می تواند از طریق آموزش والدین به عنوان مداخله ای کارآمد، کم هزینه و مقرون به صرفه برای کاهش مشکلات رفتاری کودکان با اختلال های هیجانی-رفتاری در مدارس و کلینیک های توان بخشی استفاده شود.
نمودهای جدید اختلال نقص توجه/ بیش فعالی در آیینه باندهای فرکانسی الکتروانسفالوگرافی کمّی: رویکرد نظری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی مروری نمودهای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی براساس باندهای فرکانسی الکتروانسفالوگرافی کمّی بود. روش: در این مطالعه، به منظور تعیین تفاوت رویکردهای نظری نوین در تشخیص و طبقه بندی اختلال نقص توجه/بیش فعالی از روش تحلیلی و تفسیری استفاده شد. یافته ها: تحلیل نظری نشان داد که در یک دهه اخیر، مطالعات متمرکز بر فعالیت مغز افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی رو به گسترش بوده است و به رغم اینکه دی اس ام-5 سه فنوتیپ بالینی اختلال نقص توجه/ بیش فعالی شامل مشکلات توجهی، نوع بیش فعالی/ تکانشگری و نوع ترکیبی را مشخص کرده است، با این حال، یک طبقه بندی طیفی الکتروانسفالوگرافی کمّی از جمعیت اختلال نقص توجه/ بیش فعالی پدید آمده است. این طبقه بندی چهار زیرگروه اصلی را دربرمی گیرد: زیرگروه اول (افزایش نابهنجار طیف فرکانسی دلتا-تتا در قسمت مرکز یا سنترال- فرونتال)، زیرگروه دوم (افزایش نابهنجار ریتم تتا در قسمت میانی فرونتال)، زیرگروه سوم (افزایش نابهنجار فعالیت بتا در قسمت فرونتال) و زیرگروه چهارم (فعالیت بسیار زیاد و افراطی آلفا در کانال های فرونتال، مرکزی و پسین). نتیجه گیری: هرچند، شواهد پژوهشی به طور غیرمستقیم، مؤید این طبقه بندی است، اما تحکیم آن در نظام های تشخیصی نیازمند مطالعات دامنه دار است که در مرور حاضر، تصریح مبانی نظری و عملی این رویکرد، مورد امعان نظر قرار گرفته است.
رویکرد آدلر - درایکورس به اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که از دیرباز تا کنون مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته، اختلال یادگیری است، اصطلاح اختلال یادگیری را اولین بار ساموئل کرک در سال 1963 برای توصیف گروهی از کودکان که در تحول زبان، گفتار، خواندن و مهارت های ارتباطی دچار اختلال بودند، پیشنهاد کرد و علت این اختلال ها را آسیب مغزی و بدکارکردی مغز می دانست. در رویکرد آدلر-درایکورس بسیاری از وضعیت های منتسب به اختلال یادگیری، مشکل یادگیری نامیده می شود که ناشی از عوامل گوناگونی مانند کمبود دلگرمی، مشکل آموزش مناسب، نداشتن احساس تعلق، ضعف در احساس قابلیت، خودپنداره ضعیف، عدم همکاری و سبک زندگی نامناسب ایجاد می شود. مقاله حاضر به بررسی هر یک از این عوامل بر مشکلات یادگیری می پردازد. بدین منظور مقاله های مرتبط با رویکرد آدلر -درایکورس به مشکلات خواندن در پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس، اریک، پابمد و موتور جستجوی گوگل با استفاده از واژه های کلیدی اختلال خواندن و روان شناسی فردی و واژه های مرتبط جستجو و بررسی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بهبود احساس تعلق، دلگرمی، احساس قابلیت، به حساب آمدن، خودپنداره و سبک زندگی دانش آموزانِ با مشکل خواندن می تواند به پیشرفت خواندن در این دانش آموزان کمک کند.
اثربخشی بازی های دبستانی بر کاهش رفتارهای بیش فعال و اجباری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان کم توان ذهنی دارای مشکلات روان شناختی زیادی از جمله رفتارهای بیش فعالی و اجباری هستند. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بازی های دبستانی بر کاهش رفتارهای بیش فعالی و اجباری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود. این مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 96-1395 بودند. در مجموع تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 21 جلسه (3 بار در هفته) با روش بازی های دبستانی آموزش دریافت نمود. هر دو گروه زیرمقیاس های رفتارهای بیش فعالی و اجباری مقیاس اضطراب، افسردگی و خلق (اسبنسن و همکاران، 2003) را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-19 و با روش های تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در هر دو متغیر رفتارهای بیش فعالی و اجباری به لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، بازی های دبستانی به طورمعناداری باعث کاهش رفتارهای بیش فعالی و اجباری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر شد (01/0> p ). براساس نتایج این پژوهش مشاوران، روان شناسان بالینی و درمانگران می توانند برای کاهش ویژگی های روان شناختی منفی مثل رفتارهای بیش فعالی و اجباری از روش بازی های دبستانی استفاده کنند.
سنجش قوت ابعاد دهگانه رضایت زناشویی در والدین کودکان دارای اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده هدفاز این مطالعه سنجش قوت ابعاد دهگانه رضایت زناشویی در والدین کودکان دارای اوتیسم بود. پژوهش حاضر در زمره پژوهش های توصیفی (پس رویدادی) به شمار می آید. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه والدین دانش آموزان اوتیسم مقطع پیش دبستان و دبستان در سال تحصیلی 1393 1392 شهر مشهد تشکیل می داد .نمونه مورد مطالعه تعداد 95 زوج از این والدین بودکه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش رضایت زناشویی والدین از پرسشنامه رضامندی زوجیت افروز استفاده شد.داده ها با استفاده از تحلیل واریانس، آزمون tو آزمون فریدمن تحلیل شد. یافته ها:نتایج این مطالعه نشان داد که بین مطلوب اندیشی، رفتارهای شخصی، حل مساله، اوقات فراغت، تعامل احساسی، و رضایت زناشویی کلی پدران و مادران تفاوت معناداری وجود دارد، به طوریکه مادران میانگین بالاتری نسبت به پدران داشتند. همچنین بر اساس یافته های این مطالعه میانگین رضایت مادران و پدران بسیار پایین تر از حد متوسط بود.در رابطه با نقاط قوت رضایت نیز بالاترین رتبه هم در زنان و هم در مردان مربوط به رفتار های شخصی بود. به به عبارتی هم در زنان و هم در مردان این بعد از رضایت در سطح مطلوبی قرار داشت. این در حالی است که کمترین میزان رضایت در مولفه روش حل مساله بود . نتیجه گیری:پیشنهاد می گردد تا برای والدین کودکان مبتلا به اوتیسم با توجه به نقاط ضعف و قوت مشخص شده بسته های آموزشی به صورت گام به گام برای استفاده در در مراکز درمانی به منظور مداخلات لازم به کار گرفته شود.
تاثیر آموزش فعالیت های ادراکی-حرکتی بر توانایی های حرکتی ظریف کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع اختلال طیف اتیسم به طور چشمگیری در طی دهه های گذشته افزایش یافته است. درواقع، اختلال طیف اتیسم درحال حاضر در میان ناتوانی های تحولی دارای بالاترین شیوع در ایالت متحده است که براساس آخرین آمار، در هر 68کودک، یک نفر مبتلا به این اختلال معرفی شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش فعالیت های ادراکی-حرکتی بر توانایی های حرکتی ظریف کودکان با اختلال طیف اتیسم بود. روش: روش این پژوهش آزمایشی بود و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر همه کودکان با اختلال طیف اتیسم شهر مشهد بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از بین کودکان با اختلال طیف اتیسم، 30کودک ۷-۱۲ساله با عملکرد متوسط انتخاب شدند و به طور تصادفی در 2گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15نفر) قرار گرفتند. سپس با استفاده از پرسش نامه رشد حرکتی لینکن-اوزرتسکی توانایی های حرکتی ظریف کودکان سنجیده شد و پیش از اجرای برنامه، عدم تفاوت معنادار در 2گروه تایید شد، سپس دانش آموزان گروه آزمایش طی 12 جلسه 45دقیقه ای در جلسات آموزش فعالیت های ادراکی-حرکتی شرکت کردند و پس از آن آزمون به عمل آمد و نتایج با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تفاوت 2گروه آزمایش و گواه از نظر افزایش توانایی های حرکتی ظریف معنی دار است (0001/0= p ) . به این صورت که گروه آزمایش نسبت به گروه گواه از نظر توانایی های حرکتی ظریف پیشرفت کرده اند. نتیجه گیری: آموزش فعالیت های ادراکی – حرکتی بر توانایی های حرکتی ظریف کودکان با اختلال طیف اتیسم تاثیر مثبت دارد که این موضوع برای استفاده در برنامه های مداخله ای و پژوهش های آتی بسیار حائز اهمیت است.
انگیزش اجتماعی، دیدگاهی جدید برای تبیین ابعاد پیچیده اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این عقیده که نقایص انگیزش اجتماعی یک نقش محوری در اختلال طیف اتیسم بازی می کند، به تازگی توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این امر باعث تغییر مسیر پژوهشی اختلال طیف اتیسم شده است. هدف از این مقاله بررسی نظریه انگیزش اجتماعی و تبیین آن از ابعاد اختلال طیف اتیسم بود. با درک انگیزش اجتماعی و راه های ارتقای آن می توان روش هایی برای بهترشدن تعاملات اجتماعی، ارتباطات و کاهش مشکلات کودکان طیف اتیسم ارایه کرد.
مقایسه مادران دارای دو کودک استثنایی (چندمعلولیتی، کم توان ذهنی، جسمی-حرکتی، نابینا و آسیب بینایی، ناشنوا و آسیب شنوایی) با مادران کودکان عادی در مؤلفه های سلامت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
101-112
حوزههای تخصصی:
هدف :. هدف از تحقیق حاضر یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا بین مادران کودکان استثنایی و مادران کودکان عادی از نظر سلامت روان تفاوت وجود دارد یا خیر؟ روش : روش این تحقیق پس رویدادی (علّی- مقایسه ای) است . آزمودنی های این پژوهش متشکل از 516 نفر از مادران کودکان استثنایی (202 نفر کم توان ذهنی ، 63 نفر ناشنوا، 58 نفر نابینا، 94 نفر جسمی-حرکتی و 99 نفر چندمعلولیتی) است که به طور تام شمارش انتخاب شده بودند و 69 نفر از مادران کودکان عادی که به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته شده، مقیاس 28 سؤالی سلامت عمومی است. ضریب اعتبار این پرسش نامه 72/0 و روایی همزمان کل پرسش نامه 85/0 به دست آمده است. یافته ها: نتایج حاصل از یافته های آماری نشان داد که به طور کلی بین سلامت روان مادران کودکان استثنایی و مادران کودکان عادی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین از نظر علائم سلامت روانی یعنی بین خرده مقیاس علائم جسمانی و افسردگی تفاوت معناداری بین مادران گروه های مختلف استثنایی و مادران گروه عادی مشاهده نشد. بین مادران کودکان عادی با چندمعلولیتی ، کم توان ذهنی، جسمی-حرکتی، در مؤلفه اضطراب و کم خوابی تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده شد. درحالی که بین مادران عادی با نابینا و آسیب بینایی، ناشنوا و آسیب شنوایی تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده نشد. بین مادران کودکان عادی با چندمعلولیتی، کم توان ذهنی ، جسمی-حرکتی و ناشنوا و آسیب شنوایی در مؤلفه کارکرد اجتماعی تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده شد. درحالی که بین مادران عادی با مادران نابینا و آسیب بینایی، تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده نگردید . نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق سلامت روان یک ویژگی متمایزکننده در مادران کودکان استثنایی و مادران کودکان عادی است، مادران دارای دو کودک استثنایی استرس و فشار روانی بیشتری را در زندگی تجربه می کنند. بنابراین وضعیت سلامت روان آنها در مقایسه با مادران کودکان عادی بدتر است.
بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری در دانش آموزان با عملکرد هوشی مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری در دانش آموزان با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی انجام شد. مواد و روش ها:روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه شاهد بود. برای آموزش کارکردهای اجرایی، از بسته آموزشی کارکردهای اجرایی که شامل 10 بازی آموزشی نرم افزاری و 10 بازی آموزشی مداد- کاغذی برای کارکردهای اجرایی بود، استفاده شد. به منظور بررسی تأثیر این بسته آموزشی بر بهبود توجه، بازداری و حافظه کاری، 34 دانش آموز با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی به روش نمونه گیری ترکیبی از مدارس ابتدایی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (18 نفر) و شاهد (16 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت بیست جلسه 70 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفت. داده های به دست آمده از آزمون های هوشی Raven، 2d، Stroop، حافظه ارقام در Wechsler و آزمون Cornoldy با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (درون، بین آزمودنی) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها:آموزش کارکردهای اجرایی در بهبود توجه و حافظه کاری دانش آموزان با هوش مرزی به طور معنی داری مؤثر واقع شد. این آموزش بیشترین تأثیر را در بهبود حافظه کاری دیداری و شنیداری، کاهش خطا و افزایش کارایی تمرکز در آزمون 2d داشت و در آزمون Stroop بر خلاف بهبودی در کارکردها، فقط قادر بود تا در زمان واکنش تأثیر معنی داری داشته باشد و تأثیر معنی داری در کاهش خطا و افزایش پاسخ نداشت. همچنین، در افزایش کارایی کل در آزمون 2d که نشان دهنده سرعت آزمودنی بود، نیز مؤثر واقع نشد. نتیجه گیری:نتایج این پژوهش در مجموع اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر توجه، بازداری و حافظه کاری دانش آموزان با هوش مرزی پایه سوم ابتدایی را تأیید کرد.
مقایسه ادراک از خود و روابط مدرسه ای در دانش آموزان دارای نارسایی های ویژه در یادگیری و عادی مقطع تحصیلی راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، مقایسه ادراک از خود و روابط مدرسه ای در دانش آموزان دارای نارسایی های ویژه در یادگیری و دانش آموزان عادی بود. آزمودنی های پژوهش شامل 80 دانش آموز پایه تحصیلی دوم راهنمایی بود که به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و همتاسازی از میان دانش آموزان مدارس راهنمایی پسرانه اردبیل انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ادراک از خود، مقیاس روابط مدرسه ای، آزمون هوشی ریون، آزمون های محقق ساخته خواندن، نوشتن و ریاضیات استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری (MANCOVA) نشان داد میانگین نمرات روابط مدرسه ای در دانش آموزان عادی بیشتر از دانش آموزان دارای نارسایی های ویژه در یادگیری است(05/0>P). همچنین، نتایج نشان می دهد که میانگین نمرات ادراک از خود و مؤلفه های آن (شایستگی تحصیلی، مقبولیت اجتماعی، صلاحیت ورزشی، سلوک رفتاری، ظاهر فیزیکی و ارزش کلی خود) در دانش آموزان دارای نارسایی های ویژه در یادگیری، پایین تر از دانش آموزان عادی است (05/0>P). این یافته ها تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای برای دانش آموزان استثنایی دارد.
حمایت و مداخله رفتاری مثبت برای دانش آموزان با مشکلات رفتاری-هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات رفتاری-هیجانی دانش آموزان با نرخ بالایی از معضلات اجتماعی همراه است و برای معلمان، خانواده و خود کودکان مشکلات بسیاری را ایجاد می کند، بنابراین مستلزم توجه ویژه مسئولان و دست اندکاران تعلیم و تربیت است. در این راستا، حمایت و مداخله رفتاری مثبت، نوعی رویکرد آموزشی است که می تواند برای کاهش و حذف مشکلات رفتاری-هیجانی دانش آموزان راهگشا باشد. حمایت و مداخله رفتاری مثبت، رویکردی است برای افزایش رفتار اجتماعی، بهبود پیامدهای بلندمدت زندگی در آینده و کاهش رفتارهای چالش برانگیز که می تواند جایگزینی مناسب برای رویکردهای تنبیهی سنتی باشد. نتیجه گیری: به طورکلی می توان گفت رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت می تواند حس انگیزش را در دانش آموزان با مشکلات رفتاری-هیجانی افزایش داده و تاثیر مثبتی در کاهش رفتارهای مشکل آفرین، تنظیم هیجانی و پیشرفت تحصیلی این دانش آموزان داشته باشد. درواقع رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت می تواند راهکارهای غیرکارآمد در مدارس را تغییر دهد و محیطی مثبت و قابل پیش بینی برای دانش آموزان با مشکلات رفتاری-هیجانی فراهم کند. در این مقاله پس از بیان مقدمه ای کوتاه، تعریف رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت ارایه شده، سپس تاریخچه رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت آورده شده است. در ادامه ضرورت و اهمیت رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت، سطوح حمایت و مداخله رفتاری مثبت و کاربرد رویکرد حمایت و مداخله رفتاری مثبت برای دانش آموزان با مشکلات رفتاری-هیجانی در ایران ارایه شده و در پایان نتیجه گیری صورت گرفته است.
اثربخشی آموزش حس عدد بر بهبود کودکان پیش از دبستان در خطر مشکلات ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه اثربخشی یک برنامه آموزش حس عدد را بر روی کودکان در خطر مشکلات ریاضی در سنین پیش از دبستان بررسی کرده است. این برنامه بر اساس مولفه های بنیادی حس عدد (شمارش، عملیات عدد، دانش عدد) و با رویکردی تحولی برای سنین پیش از دبستان طراحی شد. در ابتدا، تعداد 424 کودک پیش از دبستان از طریق دو پرسشنامه غربالگری (فرم مربی و فرم والدین) مورد ارزیابی قرار گرفتند و سپس با اجرای آزمون حس عدد جردن و دانش عدد از بین این کودکان،90 کودک در خطر مشکلات ریاضی تشخیص داده شدند. با بهره گیری از یک طرح شبه آزمایشی و با روش تصادفی آزمودنیها در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند گروههای آزمایشی به مدت 4 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش مداخله ای حس عدد قرار گرفتند. سپس مجددا هم گروهای آزمایشی و هم کنترل توسط آزمون حس عدد جردن مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج توسط روش تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تفاوت معنی دار بین پیشرفت دانش آموزان گروه آزمایشی (تحت تاثیر آموزش مداخله ای حس عدد) در مولفه های شمارش، عملیات عدد و دانش عدد در پس آزمون با گروه کنترل نشان داد. نتایج دلالت بر این دارد که آموزش حس عدد با بهبود مهارتهای حساب کودکان دارای مشکلات ریاضی، نقش پیشگیرانه ای در اختلالات ریاضی سنین بعدی خواهد داشت.
آموزش متمایز برای دانش آموزان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: برآورده کردن نیازهای گوناگون دانش آموزان با نیازهای ویژه برای شکوفایی توانایی آن ها در آموزش فراگیر بسیار مهم و ضروری است. یکی از راه های پاسخگویی به این نیاز، طراحی کلاس درس بر پایه آموزش متمایز است. آموزش متمایز به روش طراحی منظم برنامه درسی بر پایه نیازهای متفاوت و متنوع دانش آموزان با نیازهای ویژه برای به بیشینه رساندن توانایی یادگیری آنان است.
دایه گری دیجیتالی و اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: دایه گری دیجیتال به سبکی از مراقبت گفته می شود که وسایل دیجیتال، جایگزین روابط فعال کودک با محیط می شود و کودک در بیشتر ساعات بیداری در مجاورت مداوم با دستگاه های دیجیتالی است. کودکانی که از سنین بسیار پایین روزی چندین ساعت در معرض مستقیم دایه گری دیجیتالی بوده اند، فرصت تعامل با مادر یا مراقب را از دست داده و تجربیات غنی محیطی را که برای رشد بهنجار دستگاه عصبی ضروری است، دریافت نمی کنند که یک دسته از این کودکان، خردسالان با اختلال طیف اتیسم هستند. نتیجه گیری: براساس اصل انعطاف پذیری عصبی و یافته های پژوهش های پیشین، مواجهه طولانی مدت با وسایل دیجیتال (دایه گری دیجیتالی) در دوره های حساس رشد، بازسازماندهی پیوندهای ساختاری و کارکردی مغز خردسالان را دچار انحراف می کند و باعث بروز نقص در تعاملات اجتماعی و کلام، رفتارهای تکراری و کلیشه ای می شود. در این مقاله مروری پس از بیان مقدمه ای کوتاه، تعریف اختلال طیف اتیسم و دایه گری دیجیتالی و سازوکارهای احتمالی تاثیر دایه گری دیجیتالی بر نشانه های این اختلال ارایه و در پایان نتیجه گیری شده است.
تأثیر تحریک مستقیم الکتریکی مغز از روی جمجمه و آموزش آگاهی واج شناختی بر بهبود عملکرد بعد شنیداری حافظه کاری کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی تأثیر تحریک مستقیم الکتریکی مغز از روی جمجمه روی بعد شنیداری/کلامی حافظه کاری در ناحیه قشر پیش پیشانی خلفی جانبی انجام شد. روش: طرح این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون/پس آزمون با گروه پلاسیبو و انتساب تصادفی بود. نمونه پژوهش شامل 20 دانش آموز پسر نارساخوان 8 تا 10 ساله بود که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند. دو نوع تحریک آندی و ساختگی با شدت جریان 5/1 میلی آمپر به مدت 20 دقیقه و 15 دقیقه آموزش آگاهی واج شناختی در مورد 20 نفر شرکت کننده طی 10 جلسه ارائه گردید. شرکت کنندگان قبل و بعد از تحریک با تکلیف ان بک ، مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تحریک آندی تأثیر معناداری در بهبود عملکرد فرد در بعد شنیداری/کلامی حافظه کاری نسبت به گروه تحریک ساختگی دارد. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که تحریک آندی سبب افزایش عملکرد فرد در تکلیف مربوط به حافظه کاری شنیداری و بهبود آن شده است.
آموزش درخواست اطلاعات با استفاده از واژه استفهامی «کدام؟» به کودکان با اختلالات طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، رویه ای متشکل از ارزیابی فعالیت های موردعلاقه ی کودکان، تقویت این فعالیت ها، فعالیت های تثبیت کننده ی شرطی خلاقانه و پیامدها برای پاسخ های درست و نادرست، با هدف آموزش درخواست اطلاعات با استفاده از واژه ی «کدام؟» به کودکان با اختلالات طیف اتیسم بررسی شد. از طرح چند خط پایه ی تعدیل یافته برای آموزش به سه شرکت کننده با اختلالات طیف اتیسم استفاده شد. یافته ها نشان داد که همه ی کودکان یاد گرفتند تا با استفاده از واژه ی «کدام؟» دریافت اطلاعات را درخواست کنند. تعمیم آموزش به محیط طبیعی، به فعالیت جدید و به محتوای جدید مشاهده شد. این یافته ها در طول زمان حفظ شدند و ادامه یافتند.
معرفی رویکرد خود- وکیلی و بررسی مروری تأثیرات آن به عنوان روشی مناسب برای توانمند سازی افراد دارای کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمان های نه چندان دور افراد دارای کم توانی ذهنی از حقوق اولیه ی خود محروم بودند و تعداد زیادی از این افراد به خاطر این محرومیت، دست به مبارزه علیه تبعیض زدند و خواستار حقوقی برابر با دیگر افراد جامعه از طریق جنبش خود-وکیلی شدند. هدف اصلی این جنبش ، توانمند سازی و بهبود شرایط زندگی افراد دارای کم توانی ذهنی از طریق مشارکت دادن آن ها در تصمیماتی است که درباره آن ها گرفته می شود. در این مقاله هدف معرفی جنبش خود – وکیلی به عنوان یکی از برنامه های مؤثر جهت توانمندسازی افراد دارای کم توانی ذهنی از طریق بررسی منابع کتابخانه ای است که در حال حاضر در برخی از کشورهای جهان اجرا می گردد. در کشور ایران علی رغم تلاش های صورت گرفته در زمینه آموزش و توان بخشی، از ظرفیت های جنبش خود- وکیلی برای توانمندسازی افراد دارای کم توانی ذهنی غفلت شده است. این درحالی است که نتایج به دست آمده حاصل از اجرای این جنبش در کشورهای مختلف، نشان می دهد که این برنامه سهم به سزایی در افزایش اعتماد به نفس، رشد مهارت های اجتماعی، احساس شایستگی، تقویت خودپنداره و هویت اجتماعی و در نهایت تقویت مهارت های شغلی و نیل به استقلال در افراد دارای کم توانی ذهنی داشته است و اجرای آن در ایران می تواند در آموزش و توان بخشی این افراد بسیار مؤثر باشد؛ بنابراین باید در قالب برنامه ملی به آن توجه خاصی مبذول گردد.
نقش بازی درمانی در بهبود مشکلات کودکان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش بازی درمانی در بهبود مشکلات کودکان با اختلال یادگیری ویژه انجام شده است. بر این اساس، با مرور و بررسی منابع علمیِ موجود در این زمینه جنبه های مختلف بازی درمانی، تعریف، شواهد اثربخشی و نمونه تمرین های پیشنهادی آن را معرفی کرده ایم. نتایج پژوهش نشانگر این بود که درمانگران، معلمان و والدین می توانند از بازی درمانی به عنوان یک رویکرد درمانی و آموزشیِ اثربخش برای کمک به کودکان با اختلال یادگیری ویژه استفاده کنند. هم چنین نتایج نشان داد هرچند برخی شواهد پژوهشی در حمایت از تاثیر مثبت بازی درمانی بر جنبه های مختلف رشد کودکان با اختلال یادگیری ویژه وجود دارد؛ با این حال، این حیطه هنوز هم به حمایت های تجربی بیشتری نیاز دارد.
تحلیل درک بندهای موصولی فاعل- فاعل و فاعل- مفعول در کودکان ناشنوای کاشت حلزون شده و شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:در تحقیق حاضر درک دو نوع بند موصولی فاعل- فاعل و فاعل- مفعول، در کودکان کاشت حلزون شده و شنوا مقایسه شد و برای یافتن پیشنهاداتی برای بهبود درک این دو نوع بند، سه نوع خطا بررسی شد. درنهایت درک این دو نوع بندهای موصولی نسبت به هم مقایسه شد. روش پژوهش:به منظور سنجش درک بندهای موصولی، آزمون تصویری شامل چهار گزینه طراحی شد. یکی از تصویرها جواب درست بود و سه تصویر دیگر انحرافی بودند که به سه نوع خطا شامل خطا در بندپایه، خطا در بندموصولی و خطا در هر دوبند، طبقه بندی شدند. برای تحلیل یافته های حاضر از نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون ناپارامتری من ویتنی استفاده شد. یافته های پژوهش:نتایج به دست آمده نشان داد که بین کودکان کاشت حلزون شده و شنوا در درک هر دو نوع بند موصولی تفاوت معنی داری وجود داشت (006/0 p =). همچنین کودکان کاشت حلزون در درک بندهای موصولی فاعل - مفعول با مشکل بیشتری روبه رو بودند و درصد سه نوع خطا در آن ها افزایش یافت. نتیجه گیری:نتایج نشان داد که کودکان کاشت حلزون تنها قسمتی از این بندها را متوجه نشده بودند. در بندهای موصولی فاعل- فاعل، بیشترین درصد خطا مربوط به خطا در بندپایه بود که نشان داد کودکان کاشت حلزون ارتباط بین فاعل و فعل در بند پایه را متوجه نشده بودند. ارتباط بین فاعل و فعل در بند موصولی را درست تشخیص داده بودند. اما درصد انواع خطاها در بندهای موصولی فاعل- مفعول افزایش یافت و درک این نوع بندهای موصولی برای کودکان کاشت حلزون دشوارتر بود. برمبنای نتایج به دست آمده، می توان با آموزش بیشتر و سریعتر به کودکان کاشت حلزون، در جهت برطرف نمودن مشکلات فوق تلاش نمود.
تأثیر بازتوانی شناختی بر عملکرد توجه متمرکز پراکنده و حافظه کاری در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی و خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشکلات خواندن و ناتوانی در محاسبات ریاضی یکی از اساسی ترین مشکلاتی است که کودکان دچار ناتوانی یادگیری با آن مواجه هستند. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی تاثیر درمان توانبخشی نوروسایکولوژیکی بر عملکرد توجه و حافظه در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی و خواندن انجام شد. طرح پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی با سه گروه آزمودنی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شهر تبریز بود، و نمونه مورد نظر از مناطق پنچگانه اختلالات یادگیری انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بود. بدین صورت که یک گروه 10 نفره شامل افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری خواندن، یک گروه 10 نفره شامل افراد مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی و 10 نفر نیز شامل گروه گواه بود. تعداد جلسات درمانی 20 جلسه بود و هر جلسه 45 دقیقه به طول می انجامید. ابزار پژوهش شامل برنامه کامپیوتری توانبخشی نوروسایکولوژیکی Sound Smart و آزمون کامپیوتری توجه متمرکز- توجه پراکنده و حافظه بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد.تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمره های پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0>(p، به نحوی که توانبخشی نوروسایکولوژیکی باعث بهبود توجه و حافظه در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی و خواندن شده است.این مطالعه نشان داد که توانبخشی نوروسایکولوژیکی می تواند به عنوان یک روش اثربخش برای بهبود توجه و حافظه در افرادی که ناتوانی یادگیری ریاضی و خواندن دارند مورد استفاده قرار بگیرد.