فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی قابلیت های فانتزی در بازنمایی رشد شخصیت نوجوان است. فانتزی مهم ترین و پُرکشش ترین گونه ی ادبی کودک و نوجوان، ظرفیت های فراوانی برای بازنمایی و بازسازی روان نوجوان دارد. فانتزی قادر است ناخودآگاه شخص را در ساحتی خیالی بازنمایی کند. به این طریق اضطراب ها و هراس های واپس زده شده، در شکلی نمادین جلوه می کنند. در این پژوهش به روش تحلیل محتوای قیاسی، فرایند رشد شخصیت نوجوان و دستیابی او به اعتماد به نفس بررسی شده است. بدین منظور ضمن تحلیل ماهیت ناخودآگاه فروید، از نظریه ی «عقده ی حقارت» آلفرد آدلر استفاده شده است. رمان شاهزاده ی شنل تشتکی اثر مهدی رجبی دغدغه های یک نوجوان را بازگو می کند. او که از لکنت زبان رنج می برد و از طرف همسالان تحقیر شده است، به مرور منزوی می شود. جبران عقده ی حقارت، او را به مسیرِ بازیابی اعتمادبه نفس رهنمون می سازد. نوجوان در سفری خیالی با موانعی مواجه می شود و با هیولاهای ترسناک مبارزه می کند. هریک از عناصر وحشت آور دنیای فانتزی نماد یکی از ترس های اوست. در راه چیرگی بر ترس ها، کودک می آموزد که باید بدون گریز از ماهیت خویش، از نیروهای نهفته در درون خود یاری جوید. شنل تشتکی که در این رمان، نماد لکنت زبان اوست یکی از مهم ترین ابزارهای جادویی یاری گر او در این راه است. شمشیر جادویی ابزار دیگری است که سلاح او در این رویارویی است. شمشیری که در اصل وسیله ی بازی دوران کودکی او بوده و نماد نیروی سالم و چابک درونی اوست. سرانجام با پیروزی بر هیولاها، ترس ها را به سویی می نهد و خویشتنِ نیرومند و پُرنشاط خود را بازیابی می کند.
تقابل تأویلی؛ شگردی برای ایجاد لذت ادبی
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
9 - 36
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف متن ادبی، ایجاد لذت ادبی است. هر چه ذهن مخاطب در کشف معنا و ادبیت متن بیشتر تلاش کند، آن لذت بیشتر و پایدارتر خواهد شد. بلاغت، از عناصر اصلی متن ادبی، در ایجاد لذت ادبی مؤثر است؛ و تقابل از آرایه های مطرح حوزه بلاغت دانسته می شود. گاه تقابل در کلام آشکار است و بدون کمترین تأملی مفهوم آن درک می شود و گاه چنان در بافت شعر مخفی است که جز با تأویل آشکار نمی گردد. از آنجاکه ذهن مخاطب درگیر تأویل و کشف تقابل و موشکافی متن می شود، لذتی دوچندان از متن می برد. در این نوشتار که به روش تحلیلی به نگارش درآمده، تقابل تأویلی (از انواع تقابل در علم بلاغت) معرفی و تحلیل می شود. با توجه به گستردگی تقابل و انعکاس آن در آثار ادبی در این مقاله سعی شده به تقابل در اشعار حافظ و سعدی در سبک عراقی، و صائب و حزین در سبک هندی پرداخته شود. تقابل های تأویلی این نوشتار در چهار گروه بررسی شده اند: واژگان، کنایه، ایهام، پیکره غزل. نتایج پژوهش نشان می دهد شاعران کاملاً اندیشیده و حساب شده از واژه گزینی، آرایه های ادبی به ویژه ایهام و کنایه، و نیز پیکره غزل بهره برده اند و با دقت و به گزینی تلاش کرده اند ذهن مخاطب را با تأویل متن درگیر کنند تا لذت ادبی او بیشتر و پایدارتر شود.
امر آلوده، امر متعالی در راهنمای مردن با گیاهان دارویی از عطیه عطار زاده (خوانش آلوده انگارانه رمان بر اساس رویکرد ژولیا کریستوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پارسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
293 - 314
حوزههای تخصصی:
آلوده انگاری رهیافتی است روانکاوانه که توسط ژولیا کریستوا برای تحلیل متون ادبی مطرح شد. بر اساس این نظریه، ذهن و جسم هرگز از یکدیگر جدا نیستند و این ارتباط بیش از هر چیز در فرآیند تکوین هویت ظهور می یابد چراکه این فرآیند ذهنی و محدود به تلقی سوژه یا فاعل سخنگو از هویت روانی خویش نیست بلکه برای تکمیل آن، سوژه می بایست حدومرز بدن پاک و منحصربه فرد خود را نیز مشخص نماید. این امر با تمایز دقیق سوژه از ابژه، من از دیگری، درون از بیرون و پاک از ناپاک انجام می پذیرد و سوژه پیوسته علیه موارد آلوده ای که ناقض این تمامیت باشند واکنش نشان می دهد. پژوهش حاضر بامطالعه رمان راهنمای مردن با گیاهان دارویی عطیه عطار زاده، با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی کشمکش های ذهنی شخصیت اصلی داستان که دختری نابیناست و چگونگی رویارویی او با انواع مختلف امر آلوده می پردازد. دنیای داستانی سرشار از امور آلوده و شخصیت اصلی پیوسته درگیر صیانت از هویت ذهنی و جسمی خویش است. از طرف دیگر، نوشتار برای نویسنده که همان فاعل سخنگو است، مفری برای برون ریزی امور آلوده ای است که ذهنیت او را با تهدید مواجه می کند، بدین ترتیب ادبیات آلوده انگار نقشی تطهیر گر می یابد.
تأثیر قرآن بر اشعار بیژن الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیژن الهی از جمله شاعران «شعردیگر» است که در دهه چهل به نوعی از شعر سپید روی می آورد که مفاهیم عرفانی و تأثیرپذیری از آیات قرآن به وفور در آن دیده می شود. چنانچه اگر نمادهای عرفانی، استعاره ها و به طورکلی تصاویر در اشعار وی تأویل نشوند، بخش عظیم و مهمی از محتوا در اشعار الهی مورد غفلت واقع می شود، البته گاه اشاره الهی به آیات قرآن مستقیم و صرفا از طریق سطح لغوی واژگان است، گاه نیز اشارات الهی به آیات قرآن منوط به تأویل تصاویر و رابطه میان اجزاء در محور همنشینی و جانشینی است. نگارندگان در این پزوهش برآنند تا تمامی تأثیرپذیری ها و همچنین نگرش الهی به آیات قرآن را به ترتیب اشعار وی در دو مجموعه شعر «جوانی ها» و «دیدن» به روشی توصیفی- تحلیلی بررسی کنند، همچنین فرآیند شکل گیری معنا به وسیله بهره گیری از قرآن توسط بیژن الهی نیز در این پژوهش مورد توجه نگارندگان است. از نتایج این پژوهش می توان به این نکته اشاره کرد که در مجموعه شعر «دیدن» معشوق غالبا حقیقی و در مجموعه شعر «جوانی ها» معشوق مجازی و نوع عشق غالبا تنانه است.
مروری بر بیتی بحث انگیز از حافظ «به خاک پای تو سوگند و نور دیده حافظ»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
88 - 96
حوزههای تخصصی:
یکی از بیت های بحث انگیز شعر حافظ بیت «به خاک پای تو سوگند و نور دیده حافظ/ که بی رخ تو فروغ از چراغ دیده ندیدم» است. درباره این بیت از دیوان حافظ که در چاپ مصحَّح زنده یاد علّامه محمد قزوینی این گونه درج شده است، اختلاف نظرهایی در خصوص اینکه به خاک پای تو سوگند و نور دیده حافظ قسم به یک چیز است یا سوگند به دو چیز، وجود دارد. در این مقاله اظهارنظرهای جمعی از صاحب نظران با ذکر شواهدی از شعر شاعران جهت بررسی دقیق و واکاوی، ارائه شده است تا به این مسأله پاسخ داده شود. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است که با استناد به منابع علمی و شواهد شعری از بزرگان ادب فارسی و به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. نتیجه پژوهش بیانگر این است که «واو» عطف مورد قسم برخلاف نظر شارحان یک چیز است و نور دیده به معنای روشنایی چشم است نه عزیز و محبوب.
گونه های توصیف کودکان در رمان شوهر آهو خانم
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
108 - 135
حوزههای تخصصی:
توصیف از ابزارهای مهم یک نویسنده در ساماندهی یک داستان است و می تواند به شیوه مستقیم یا به یاری گفتگو یا به یاری عمل داستانی شکل بگیرد. توصیف های دقیق خواننده را بیشتر به متن می کشاند و او را با جریان داستان همراه می کند. در متن های داستانی مانند رمان که چهره های برجسته داستان، بزرگترها هستند و کودکان در حاشیه ماجراها قرار دارند، توصیف احوال و کردار کودکان جای درنگ و بررسی دارد. این توصیف ها می توانند به گونه های ویژه ای ارایه شوند. یکی از رمان های ایرانی در دهه سی، رمان شوهر آهوخانم از علی محمد افغانی ست که در شرایطی خاص منتشر شد و تحرکی تازه به فضای داستان نویسی ایران داد. این مقاله پژوهشی ست توصیفی- تحلیل به شیوه کتابخانه ای که تلاش دارد گونه های توصیف کودکان را در رمان شوهر آهو خانم بررسی کند. نویسنده به سه شیوه به این توصیف ها دست زده است که عبارتند از روایت کلی داستان ، عمل و اکسیون، و گفتگو به توصیف های مستقیم و غیر مستقیم؛ که توصیف مستقیم از زبان راوی بسامد بیشتری دارد.
پیامدهای سیاسیِ فهم عین القضات همدانی از مقوله «جبر و اختیار»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
51 - 76
حوزههای تخصصی:
بحث از «جبر و اختیار» و دلالت های معرفتی آن، همواره یکی از مباحث موردِ مناقشه در تاریخ اندیشه ایران و اسلام بوده است. در این میان، عمده پژوهش های موجود، بر غلبه اندیشه تقدیر گرا در تاریخ تفکر سیاسی و عرفانی ایران تأکید داشته اند. عین القضات همدانی یکی از برجسته ترین متفکران سنت عرفانی در دوران میانه اسلام و نیز از جسورترین منتقدان حکومت سلجوقی است که به موضوع جبر و اختیار توجه داشته است. یکی از بنیان های مهم معرفتی که می توان با اتکاء به آن اندیشه سیاسی متفکران را بررسی کرد، درک هر اندیشمند از مقوله جبر و اختیار به عنوان وجه مهمی از انسان شناسی است؛ از این رو در پژوهش حاضر تلاش شده در چهارچوب رهیافت دلالتی، انسان شناسیِ عین القضات همدانی با هدف فهم دلالت های سیاسیِ درک وی از مقوله جبر و اختیار مورد واکاوی قرار گیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که پیامدهای سیاسی فهم عین القضات همدانی از مقوله جبر و اختیار کدام اند؟ یافته ها حاکی از آن است که عین القضات پس از تعیین خصلت جبری برای عالم الهیّت و تفکیک ماهیتیِ عالم آدمیّت از آن؛ با تأکید بر ذاتی بودن اختیار در وجود آدمی، دیدگاه غالب و فضای تک اندیش و جبرگرای زمانه اش را مورد نقد و نکوهش قرار داده است. یافته های پژوهش، درعین حال، می توانند نمونه نقضی باشند بر روایت هایی که کلیّت تاریخ تفکر و فرهنگ سیاسی ایران را باورمند به تقدیرگرایی ارزیابی کرده اند.
مرگ، موقعیت و موقعیت های مرزی در شعر معاصر ایران؛ مطالعۀ موردی اشعار شمس لنگرودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
۱۴۱-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
اگزیستانسیالیسم از گرایش های فلسفی مهم معاصر است که به طور گسترده در ادبیات نیز بازتاب یافته است و موقعیت، وضعیت های مرزی و مرگ از مفاهیم عمده اگزیستانسیالیستی هستند. در این مقاله بازتاب این سه مفهوم اگزیستانسیالیستی در اشعار شمس لنگرودی بررسی شده است. نتایج و شواهدِ مثالِ متعدد حاکی از آن است که اولاً، هر سه مفهوم عمده وجودی بازتاب زیادی در اشعار این شاعر داشته اند؛ ثانیاً، انعکاس این مفاهیم از مجرای منطق هنری و تمهیدات شعری بوده است؛ و ثالثاً، رویکردهایی در این میان پررنگ تر بوده اند. چهار زیرشاخه را در بین اشعارِ منعکس کننده مرگ می توان بازشناخت که به ترتیبِ بسامد بیشتر عبارت اند از: ۱. مرگ فروپاشنده، پایان دهنده و نابودگر؛ ۲. مرگ، یک واقع بودگی و یک وضعیت مرزی؛ ۳. مرگ و دل شوره آن؛ ۴. مرگ و بیهودگی و یأس. در میان وضعیت های مرزی، وضعیتِ رنج بردن حضوری قابل توجه در اشعار دارد. شاعر در بازتاب این مفاهیم وجودی، دیدگاه های متنوعی در نظر داشته است و بنابراین رویکرد اگزیستانسیالیستی اشعار انطباق کامل با متفکری خاص ندارد.
Nouvelle Épistémologie de l'Imaginaire Littéraire dans l'Histoire de l'Art(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L'écriture littéraire de l'histoire de l'art va au-delà de la simple narration des faits passés en adoptant une approche critique qui valorise l'imagination et la fiction pour comprendre esthétiquement l'art. Cette approche novatrice remet en question les méthodes traditionnelles basées sur des faits avérés, mettant en lumière la puissance de la fiction dans la représentation de l'art et de ses acteurs. La question centrale est comment cette utilisation de la fiction réinvente notre compréhension de l'art et de ses artistes.
سَمَک؟ تحلیل نام قهرمان داستان «سمکِ عیّار»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
1 - 21
حوزههای تخصصی:
از زمان چاپ کتاب سَمَک عیار -نوشته فرامرز پسر خداداد ارجانی به تصحیح پرویز ناتل خانلری- که یکی از کهن ترین نمونه های داستان پردازی عامیانه در تاریخ ادبیات فارسی است، نام قهرمان نخست این داستان، همه جا -از روی جلد کتاب گرفته تا در عنوان و متن برگردان عربی و انگلیسی آن و مقالات بسیار که به زبان های گوناگون درباره آن منتشر شده- سَمَک ثبت شده است. مسئله این است که گویا این نام مشهور، درست نیست و لغزشی بزرگ درباره لفظ و معنی آن رخ داده است. در این نوشتار با درانداختن تردیدهایی منطقی، موشکافی در ناسازگاری های تاریخی و بررسی آن دسته از گزارش های متن کتاب که در آنها به نام قهرمان داستان و معنی آن پرداخته شده است، به نقد این خوانش مشهور از واژه سمک پرداخته و کوشش شده است تا خوانش درست این نام و نیز معنی آن روشن شود. دستاورد این پژوهش آشکار می سازد که ادبیات فارسی درباره نام قهرمان داستان سمک عیّار، از همان آغاز به راهی خطا افتاده است. پس جای آن است که اکنون به جبران آن برخیزد.
تحلیل رمان «جای خالی سلوچ» از منظر وضعیت اعتماد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
113 - 144
حوزههای تخصصی:
ادبیات و اجتماع همواره رابطه ای دوسویه و تعاملی مستمر دارند. در بسیاری از آفرینش های ادبی، به ویژه رمان ها، بازتاب عناصر و مسائل اجتماعی، افزون تر از سایر آثار ادبی است. اعتماد، یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی و از شاخصه های سرمایه اجتماعی است. با وجود این همواره یکی از پایه های لرزانی که در آسیب های اجتماعی وجود دارد، مسئله بی اعتمادی است. این پژوهش درصدد است بر پایه چهارچوب نظری گیدنز، یکی از مسئله های اجتماعی را در رمان «جای خالی سلوچ» بکاود. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است که با استقصای در متن و استناد به آن تجزیه و تحلیل صورت می گیرد. این مقاله به تشریح علل بروز بی اعتمادی در این رمان پرداخته و به این پرسش پاسخ داده ایم که بی اعتمادی گسترده ای که دولت آبادی روایت می کند، ریشه در چه عواملی دارد. نتایج بیانگر آن است که انقلاب سفید و اصلاحات ارضی و مصائبی که برای روستاییان به دنبال داشت، تأثیر فراوانی در افزایش بی اعتمادی مردم رنج کشیده روستایی داشته است. از جمله عوامل کاهش اعتماد اجتماعی، شکست سیاست های اقتصادی تابع اصلاحات ارضی و هم زمان با آن، ناتوانی نظام اجتماعی برای پاسخ به مشارکت مردم بوده است. از اساسی ترین پیامدهای اجرای این طرح می توان به بیکاری، فقر و مهاجرت از روستاها اشاره کرد. در حقیقت دگرگونی پایه های حیات اقتصادی، عملکرد ضعیف دولت و شرایط بد اقتصادی روستاییان، از دلایل اصلی از کار افتادن نبض اعتمادِ بازنمایی شده در این رمان است. بیشترین بی اعتمادی، مربوط به اعتماد نهادی و بین شخصی است که بیانگر بی اعتمادی روستاییان به حکومت و نمایندگان وقت آن است و نشان می دهد که سیاست های حکومت پهلوی دوم در مسیر گسترش انواع اعتمادها نبوده است.
تحول مفهوم عشق و محبت در اندیشه عارفان مسلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحول مفهوم عشق و محبت در اندیشه عارفان مسلمانسخن عشق به آموزه های اساطیری و ادیان می رسد ، و تنها ضیافت عشق بود که فلاسفه را گردهم آورد.عارفان مسلمان با بهره گیری از آموزه های الهی- انسانی و تجربه عشق لطائف حکمی و نکات معرفتی و ادبی مهمی در باره محبت و اسرار آن بیان نمودند. در اندیشه عرفا میل ،موافقت و ایثار از مؤلفه های سلوک عارفانه می-تواند به محبت و عشق بیانجامد. هرعشقی با معرفت توأم است خواه قبل و یا بعد آن ، با وجود ممنوعیت عشق و بیان ناپذیری و مشکلات آن اما به دلیل جاذبه ذاتی ،معرفتی ، وراز وار بودنش در اشعار و رسائل عرفا تجلی نمود.در این سیر تکاملی محبت توأم با زهد با معرفت آمیخته به تدریج جای خود را به آموزه های معرفتی عاشقانه داد، ، با آنکه صوفیان عهد اول هم به راز و رمز عشق آشنا اما در دوره متأخر این آموزه ها عرصه و مجال بیان یافت وبه اوج قله اندیشه های عارفان تبدیل و پارادایم جدید و ماندگار وحدت وجود درعرفان و تصوف شکل گرفت . در این جستاربا روایت ریشه ها ، سیر و تحول مفهوم محبت و عشق در ارتباط با معرفت در عرفان اسلامی مورد بررسی تطبیقی و تحلیلی قرار گرفته است. کلیدواژه ها: محبت، عشق ، معرفت، عارفان،وحدت وجود
بررسی تطبیقی تجدد در اشعار ملک الشعرا بهار و حاجی قادرکویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۶
146 - 174
حوزههای تخصصی:
یکی از مشخصه های عمده در شعر شاعران عصر مشروطه، نگاه نو و متجددانه آنان نسبت به موضوعات و مقولات مختلف اجتماعی است. این موضوع، به ویژه در سال های مقارن انقلاب مشروطه و پس از آن، بیش از پیش در اشعار شاعران این عصر دیده می شود. یکی از مهم ترین شاعران متجدد ایرانی در این دوره، ملک-الشعرا بهار است. در این پژوهش به مقایسه تجدد در اشعار بهار و حاجی قادر کویی، شاعر کُرد و متجدد عراقی پرداخته شده است. چنان که از اشعار ایشان برمی آید، هر دو شاعر در زمینه های متعدد و مختلف، نگاهی نو و تجددخواه دارند و در این مقاله سعی شده است نگاه و اندیشه آن ها درباره زن، دین و علم بررسی و کاویده شود. علم گرایی، خرافه ستیزی و نگاه نو به زن و مسایل مربوط به او، فصل مشترک هر دو شاعر است، هرچند حاجی قادر بیش از بهار به جهل و خرافه ستیزی پرداخته و بهار هم بیش از وی به زن و حقوق او توجه کرده است.
سلامان و ابسالِ فیتزجرالد جامی: بررسی بازنویسی فیتز جرالد از منظومه عرفانی جامی بر اساس دیدگاه لفویر (۱۹۹۲)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به شیوه کیفی- تبیینی و مبتنی بر مبانی بحث «بازنویسی» در «مکتب دست کاری» نشان می دهد که چگونه و به چه ترتیب فیتزجرالد با کاربست دو رویکرد بوطیقایی و ایدئولوژیکی پیشنهادی لفویر (۱۹۹۲)، روایت منظوم جامی را «بازنویسی» کرده است. بوطیقا، تبعیت از قواعد عصر و ایدئولوژیک، ناظر به نقش حامیان است. یافته ها نشان می دهند تغییرات متعدد فیتزجرالد، نه فقط به دلیل تفاوت های زبانی و بوطیقایی که به دلیل تطبیق با بافت فرهنگ و ایدئولوژی زمانه خود بوده است. ازجمله مهم ترین نتایج این پژوهش، نمایش نحوه بازنمایی فرهنگ عرفان ایرانی در بازنویسی های فیتزجرالد است. او با ایجاد تغییرات در متن اصلی، تصویری متفاوت و گاه خیال انگیز از فرهنگ و ادبیات ایرانی، به ویژه ادبیات عرفانی ارائه داده است؛ تصویری که بیشتر با تصورات و انتظارات مخاطبان غربی همخوانی دارد. همچنین، فیتزجرالد این منظومه را به گونه ای بازنویسی کرده که با سرمایه فرهنگی در شبکه های فرهنگی و اجتماعی انگلستان مطابق باشد. این بازنویسی ها شامل انتخاب واژگان جدید، تغییر ساختار جمله ها و حتی حذف یا افزودن بخش هایی از متن اصلی بوده است تا اثر نهایی برای مخاطبان انگلیسی جذاب تر باشد. درنتیجه، بازنویسی های فیتزجرالد نه فقط ترجمه ای ساده نیست که فرایندی پیچیده از بازنویسی و بازنمایی فرهنگی است که در آن ایدئولوژی، بوطیقا و انتظارات اجتماعی نقش مهمی ایفا کرده اند. این یافته ها به درک بهتر از نحوه تعاملات فرهنگی میان شرق و غرب در دوران مدرن کمک می کند و نشان می دهد که ترجمه ها و بازنویسی های ادبی چگونه می توانند وسیله ای برای انتقال و تحول فرهنگی باشند.
تحلیل تطبیقی مجموعه هری پاتر و دشت پارسوا با تکیه بر بینامتنیت نوع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
187 - 223
حوزههای تخصصی:
در دیدگاه ژنت آثار ادبی وجود مستقل و مخصوص به خود ندارند و با متون قبل از خود در ارتباط هستند. بینامتنیت ارتباط این متون را بررسی کرده میزان تأثیرپذیری آنها را مشخص می کند. بینامتنیت نوع با استفاده از شیوه های سرمتنیت و بیش متنیت ، انواع ادبی و ارتباط آنها را با یکدیگر مورد ارزیابی قرارمی دهد. در پژوهش حاضر سعی شده است مجموعه دشت پارسوا را با نمونهغربی آن یعنی هری پاتر مقایسه کرده با استفاده از نظریه ژنت، انواع ادبی موجود در این آثار فانتزی را شناسایی کنیم و ارتباط آنها را مورد ارزیابی قرار دهیم. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤالات بوده است: کدام نوع ادبی در مجموعه های هری پاتر و دشت پارسوا مشاهده می شود؟ آیا بهره گیری عزیزی از انواع مختلف ادبی به اثر او تمایز بخشیده است یا اثر او به مجموعه ای تقلیدی تبدیل شده است؟ براساس نتایج تحقیق، عزیزی انواع مختلفی مانند اسطوره، افسانه، سنت شفاهی، معما، عاشقانه و تراژدی را با استفاده از سرمتنیت در اثر خود گنجانده است و با استفاده از بیش متنیت تغییراتی در اثر خود به وجود آورده است که این اثر را به اثری با ویژگی های مخصوص خود تبدیل کرده است.
معرفی ابیات نویافته در دستنویس رسائل العشاق و وسائل المشتاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
5 - 41
حوزههای تخصصی:
دست نویس (نسخه خطی) رسائل العشاق و وسائل المشتاق اثر «سیفی نیشابوری» از متون نثر قرن ششم هجری قمری و قدیمی ترین متن برجای مانده در موضوع نامه نگاری عاشقانه به زبان فارسی است. این دست نویس تک نسخه ای به دلیل تعداد زیاد اشعاری که در خلال متن آن آمده و نیز کهن بودن آن (مکتوب در 685 ه .ق) منبع ارزشمندی برای تحقیق، مأخذیابی و حتی تصحیح اشعار فارسی تا قرن هفتم به شمار می آید. در این دست نویس حدود 1500 بیت از گویندگان به فارسی و عربی، و در قالب های شعری مختلف ثبت است اما از قالب رباعی بیش از دیگر قوالب شعری استفاده شده. مؤلف رسائل العشاق در نیمه نخست این کتاب نام گوینده اغلب ابیات را یادآور شده اما در نیمه دوم کتاب به ندرت از گویندگان اشعار نامی به میان آمده و دلیل آن مشخص نیست. در این میان 203 بیت نویافته در این دست نویس یافت شد. از این جمله 27 بیت آن در دیگر مقاله ها معرفی شده اند و 176 بیت باقی مانده نیز در مقاله حاضر معرفی شده اند. همچنین به چند بیت بی نام در متون نثر که در این دست نویس با نام گوینده آمده اند اشاره شده است. ضمن این تحقیق خَلط «فخری» با «فرّخی» در رسائل العشاق نیز عنوان و بررسی شده است. همچنین بخش هایی از چند مقاله علمی پژوهشی راجع به دست نویس رسائل ا لعشاق در این تحقیق اصلاح و تکمیل شده است که در پیشینه پژوهش از آن ها یاد می شود. از یافته های دیگر این پژوهش، معرفی چند لُغتِ فوت شده در فرهنگ های فارسی است و ابیاتی که این لغات را در بر دارند، شاهدمثال های خوبی برای ارائه و افزودن آن ها به فرهنگ هاست.
روایت شناسی یک فرم ادبی- احتماعی عامه؛ مطالعه تطبیقی فرم روایی در نقاشی قهوه خانه ای طفلان مسلم و شبیه نامه پسران مسلم
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
27 - 44
حوزههای تخصصی:
دانش روایت شناسی به رهبری ساختارگرایان تدوین شد و هدف آن شناسایی چیزهایی است که وجه مشترک همه روایت ها و فقط روایت ها هستند. واژه روایت اولین بار توسط تودوروف پیشنهاد شد و در دهه های گذشته به موضوع مهم بحث و بررسی در تقریباً تمام رشته ها از هنرهای زیبا و علوم طبیعی و اجتماعی گرفته تا مطالعه ارتباط و رسانه، تبدیل شده است. نقاشی قهوه خانه ای یکی از مهم ترین هنرهای مردمی در ایران است که با تولد جنبش مشروطه و بیداری افکار عامه رونق یافت. در این گونه نقاشی ها، نقاش موضوعات روایی قهوه خانه را مطابق با شرحی از زبان نقال، تعزیه خوان، مداح و روضه خوان به تصویر می کشید و همچنین بر اساس آنچه در ذهن مردم کوچه و بازار بوده، به نمایش می گذاشت. یکی از مهم ترین ویژگی های نقاشی قهوه خانه ای، روایی بودن آن است که آن را به نمونه موردی مناسبی برای روایت شناسی تبدیل می کند. از سوی دیگر شبیه خوانی نیز به عنوان هنر نمایشی فولکلور، اغلب فرم روایی نسبتاً پیچیده ای دارد. بررسی چگونگی این پیچیدگی نیز شبیه نامه ها را تبدیل می کند به مصداق مناسبی برای بررسی های روایت شناسانه. از این رو در این پژوهش در قدم اول روایت شناسی ژنت به عنوان چارچوب اصلی پژوهش بررسی شده است. پس از آن نقاشی قهوه خانه ای و نمایش شبیه خوانی (هر دو به عنوانِ هنری آیینی مذهبی ایرانی) به طور اجمالی معرفی شده اند. در آخر نیز روایت پردازی داستان طفلان مسلم در دو هنر، نقاشی قهوه خانه ای و مجلس شبیه خوانی، با هدف ارزیابی چگونگی و میزان تأثیرپذیری و تأثیرگذاری بر یکدیگر بر اساس روایت شناسی ژنت بررسی شده اند. این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و در آن از منابع اسنادی کتابخانه ای و پایگاه های معتبر اینترنتی استفاده شده است. (پیشنهاد می شود نویسنده محترم در اینجا مختصراً به نتایج پژوهش نیز اشاره کنند).
نقد و بررسی پژوهش های میان رشته ای جامعه شناسی و ادبیات بررسی موردی کتاب «اجتماعیات در ادبیات» نوشته علی محمد سجادی
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲
69 - 78
حوزههای تخصصی:
مجموعه ی کتاب هایی که در دهه های اخیر در حوزه ی اجتماعیات در ادبیات تألیف و چاپ شده، می تواند بر گرایش پژوهشگران هر دو حوزه ی ادبیات و جامعه شناسی بر پژوهش های میان رشته ای دلالت داشته و آن را مرکزیتی بر نگرش های نو و پیشرو دانست. لذا مخاطب در مواجهه با این آثار، مترصد مشاهده و کشف روش ها، نظریات و داده های به روز و پیشتاز است که به نتایجی دیگرگونه در حوزه ی ادبیات و جامعه شناسی ختم شود. در این میان، کتاب اجتماعیات در ادبیات اثر علی محمد سجادی به عنوان یکی از پژوهش های دوره ی میانی در این حوزه، بیش از آنکه متأثر از مبانی تحلیلی و روشمندی باشد، در موقعیت استیلای مؤلف بر متن، محل ارجاع برخی پژوهش های دانشگاهی شده است.این مقاله سعی داردبا روشی توصیفی تحلیل، مبانی فصل بندی، زیر عنوان ها، روش منطقی در ارائه محتوا وساختار منطقی در تدوین اثر را مورد بررسی قرار دهد.نتایج حاصل از این بررسی خواهد گفت که این اثر، به واسطه ی نگاه سنتی به موضوعی نو و فقدان بهره مندی از نظریه ی معیار و بالتبع روش تحقیق علمی در جمع آوری، دسته بندی و نتیجه گیری از داده ها،اساساً نمی تواند محل اعتبار در این گونه پژوهش ها بوده و بیش از هر چیز به یک متن تعلیمی با رویکردی اسنادی مبدل شده است.
بررسی تأثیرپذیری حسین منزوی از غزل های حافظ و سعدی بر مبنای نظریه ترامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۷
123 - 158
حوزههای تخصصی:
ترامتنیت، رویکردی است که به بررسی انواع روابط ممکن بین متن با سایر متون می پردازد. ژرار ژنت، نظریه پرداز ادبی و نشانه شناس شاخص فرانسوی (2018-1930 م.)، ترامتنیت را به پنج دسته تقسیم کرد که عبارتند از: «بینامتنیت»، «پیرامتنیت»، «فرامتنیت»، «سرمتنیت» و «بیش متنیت». دقّت نظر ژرار ژنت در خصوص توصیف ویژگی های انواع بیش متنیّت و بینامتنیّت در متون ادبی، این امکان را برای محقّقان فراهم می آورد تا بتوانند با درجه اطمینان بالایی انواع این ترامتن ها را در عین شباهت ظاهری شواهد شعری برخی از آن ها به یکدیگر، از هم تفکیک کنند -کاری که شاید بدون این نظریّه مقدور نمی شد.این پژوهش با تکیه بر شیوه تحلیلی-توصیفی، به بررسی ترامتن های غزل های حسین منزوی با غزل های حافظ و سعدی می پردازد تا اوّلاً، میزان تأثیرپذیری او را از شعر این دو شاعر نام آور کلاسیک، در هر یک از انواع فوق، توضیح دهد و ثانیاً، شگرد هایی را که در هریک از این بهره گیری ها مورد توجّه شاعر بوده، تبیین نماید. بر اساس یافته های این پژوهش، از میان ترامتن ها، بیش متنیت؛ خصوصاً از نوع تراگونگی ِآن، عرصه اصلی هنرنمایی های منزوی بوده است. پس از آن، به ترتیب، بینامتنیت ضمنی و پیرامتنیت درونی مؤلفی از اهمّیت بیشتری برخوردار است. تجلّی این نوع اخیر در غزل های منزوی به پانوشت نویسی محدود نمی شود و شاعر در این عرصه هم هنر خود را عینیّت بخشیده است. از اینها گذشته، رابطه سرمتنیت، به اشتراک دواوین این شعرا در ژانر هنری «غزل» محدود می شود و از آنجا که اشعار منزوی رابطه تفسیری قابل اثباتی با اشعار سعدی و حافظ ندارد؛ بنابراین، فرامتنیتی هم در آن به چشم نمی خورد.
گونه شناسی اشعار عاشورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشعار عاشورایی از نظر لحن، ساختار و کاربرد در اشکال متنوع و با درون مایه سوگ، با رویکرد عرفانی، حماسی، اخلاقی و اجتماعی و گاه با تلفیقی از این رویکردها عرضه می شوند. در این جستار با روش توصیفی-تحلیلی و استشهادی، وجوه زیبایی و عجین بودن عواطف و خیال شاعر عاشورایی با رویداد تاریخی در انواع شعر عاشورا بیان می شود. نتایج حاکی از آن است که گونه های اشعار عاشورایی با صراحت، سادگی زبان، حقیقت، پیام و مضمون پردازی صمیمی،... درآمیخته است که با توجه به طبع، ذوق و توفیق شاعر و همچنین عنایت اهل بیت، شکل مورد نظر شعر عاشورایی گاه به سان اثری کلاسیک و گاه با تلفیقی از آواز و شیوایی موسیقی شعر در محفل سیدالشهدا(ع) ترسیم می شود که همین ابتکار منجر به آفرینش گونه خاصی از این نوع شعر می شود. عناصر زبان، موسیقی، تخیل و عاطفه در انواع گونه های شعر عاشورایی یزد در فلسفه عاشورا، کارکرد توضیحی دارند و تصاویر بر پایه معرفت حسّی و اصل تداعی استوار است.