فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۰
91 - 112
حوزههای تخصصی:
In “Ākhar-e Shāhnāmeh” by Mehdi Akhavān Sāles (1929-1990), one of the foremost representatives of “New Poetry” in Iran, a fictive orality is staged: The poem becomes decipherable only to a reader attuned to the tradition of epic storytelling. This paper examines the relationship between language, perception, self, time, and world created through the fiction of storytelling. Drawing on theories of perception, narrative time, and epic performance, our discussion touches upon the nature of “I” and “we”, the shifting narrative grounds and identities enacted by the narration, the imbrication of past and present in the figure of the storyteller, and the memory spaces that are created both in and through the text. The imaginary speech act of the storyteller casts the reader as audience, while at the same time, the epic past is overlayed by a tumble-down present. Language itself becomes incommensurable with what it describes. Rather than a nostalgic invocation of a lost age of epic heroes, as has often been claimed, ĀKHAR-E SHĀHNĀMEH emerges as the profoundly modern diagnosis of a split consciousness that affects the individual in a society that can no longer return to epic naïveté.
آیین طلب باران در بین اقوام استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵۹
107 - 141
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزههای مطالعه در فرهنگ عامه، بررسی آیینهای رایج در بین اقوام مختلف و چگونگی برپایی آنهاست. آیین ها یکی از مسائل فرهنگی و اجتماعی مختص به جامعه است که اجرای آن ها با آداب و رسوم خاص، همواره نقش بسزایی در فرهنگ عامه داشته است. آیین های برخی از اقوام بسیار گسترده است، به گونه ای که برای مناسبات گوناگون مراسمهای مختلفی را برگزار می کنند که بررسی آن ها، فرهنگ و باورهای موجود در بین اقوام را نشان می دهد. از آنجایی که برخی از آداب مربوط به آیین طلب باران در بین اقوام خراسان شمالی (ترک، تات، ترکمن و کرمانج) به نوبه خود منحصربه فردند و در درون خود نمادهایی را منتقل می کنند، در پژوهش حاضر با روش مطالعه کتابخانهای و مصاحبه میدانی کوشش شد به بررسی آنها پرداخته شود تا ضمن شناسایی آیین باران خواهی، آداب و رسوم مربوط به هر قوم و همچنین هدف از برگزاری آنها تبیین شود. نتیجه این پژوهش علاوه بر معرفی آیین طلب باران در بین اقوام مورد بحث، چگونگی برگزاری مراسم بارانخواهی توسط اقوام این استان را نیز نشان می دهد که تقریباً ساختار مشترکی در اجرای آنها دیده می شود؛ اعمالی مانند عروسک گردانی، خواندن اشعار طلب باران به صورت دسته جمعی، پختن آش یا نان نذری، قربانی کردن، نماز و نیایش در بین اغلب آنها رواج داشته است. برخی از نمادهایی که در آیین طلب باران در بین اقوام مذکور مورد استفاده قرار گرفته است، در باورهای دینی و برخی ریشه اسطورهای ریشه دارد. در اجرای این آیین نقش زنان و کودکان برجسته بوده است. هر چند که آیین بارانخواهی در بین اقوام مورد بحث در مواردی ظاهر متفاوت دارد، اما درمجموع، همگی یک هدف را دنبال می کنند و آن اینکه افرادی که این آیین را اجرا می کردند، به آن باور قلبی داشتند.
ضمیر ناخودآگاه جمعی و نقش درون مایه ها و تصاویر آن در غنای اثر ادبی با تکیه بر مقایسه موضوع «صبر بر مصیبت» در «کلیدر» و «دا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۹
151 - 192
حوزههای تخصصی:
برای نقد یک اثر هنری روش های مختلفی وجود دارد که منتقدین با به کارگیری آن ها به نقد و تحلیل آثار هنری و ادبی می پردازند. تا به امروز، نقدهای صورت گرفته بیشتر متوجه دنیای بیرون نویسنده، نفس اثر به تنهایی و همچنین اِعمال نفوذ نویسنده بر داستان بوده است. این پژوهش سعی دارد یافته های مطالعات روان شناختی درباره ضمیر ناخودآگاه جمعی و استفاده از محتویات و امکانات آن در خلق اثر هنری را بررسی کند؛ از این رو، هدف اصلی این پژوهش، پاسخ به این سؤال است که عوامل و عناصر متعلق به ضمیر ناخودآگاه در ادبیت یا بخشیدن حیثیت ادبی به «دا » و «کلیدر» چه نقشی داشته است؟ این پژوهش به شیوه تحلیل اسنادی و روش تحلیلی- توصیفی انجام گرفته است. نتیجه نشان می دهد که هر متنی با هر سطحی نمی تواند بستر مناسب و شرایط لازم برای ایفای نقش کهن الگوها و اساطیر را در خود فراهم سازد . متونی که تنها پرورده عقل و حواس پنجگانه باشد، نمی توانند پا را فراتر از عقل بگذارند؛ این در حالی است که هر چه حس و تخیل آزادتر گذاشته شود، متنی ادبی تر و از لحاظ اساطیری، غنی تر در اختیار خواهیم داشت.
Representation of War-Stricken Communities Dilemma: Reading The War of Don Emmanuel's Nether Parts and I Stared at the Night of the City through Faris’s Features of Magical Realism(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۶, No ۲, Spring ۲۰۲۴
171 - 193
حوزههای تخصصی:
This article sketches the application of Wendy B. Faris’s primary features of narrative techniques in magical realist fiction in the selected novels The War of Don Emmanuel's Nether Parts (1990) by the British novelist Louis de Bernières and I Stared at the Night of the City (2008) by Kurdish novelist Bakhtiyar Ali, while keeping an eye on Chanady’s and Hegerfeldt’s perspectives where relevant. The focus is on the authors' use of Faris's features; namely the phenomenal world, unsettling doubts, merging-realms, irreducible elements and disruptions of time, space and identity, to depict their war-torn communities. These novelists have manipulated these characteristics from their diverse viewpoints. Despite their different cultural backgrounds and intellectual perspectives, both novelists attempt to convey a sense of reality by exploring the enigmatic nature of human behaviour and psychology, politics, and life in general. In this study, the researchers aim to elucidate the significance of these features in the selected novels to demonstrate the dilemma of war-stricken communities. Essentially, the researchers seek to unravel how these literary elements help in representing the complex and multifaceted nature of societies grappling with the impacts of conflict. The authors' manipulation of Faris's features becomes a lens through which they examine and articulate the intricate realities of war-stricken communities in their respective works.
از سپهرنشانه ای لوتمان تا روایت شناسی گریماس (مطالعه ی رمان «جنایت و مکافات» داستایفسکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
473 - 502
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی فرهنگی یکی از حوزه های نشانه شناسی است که با نام یوری لوتمان پیوند خورده است. لوتمان فرهنگ را به مثابه ی یک نظام نشانه ای و در تعامل با سایرنظام های نشانه ای در نظر می گیرد. از دیدگاه لوتمان، هر فرهنگی خود را نظام مند و آنچه را که در بیرون از سپهرنشانه ای فرهنگ خودی قرار دارد، به مثابه ی نه -فرهنگ می شناسد. بر اساس نظریه ی روایت مندی، رخداد نوعی تغییر وضعیت از هنجارهای موجود در سپهر نشانه ای تلقی می شود که با تعریف رخداد از منظر گریماس مطابقت دارد. مقاله ی حاضر با تکیه بر دیدگاه نشانه شناسی فرهنگیِ لوتمان و فرایند روایی گریماس، به تحلیل رمان «جنایت و مکافات» اثر فئودور داستایفسکی می پردازد. در این مطالعه، بررسی قابلیت های کاربردی نظریه ی نشانه شناسی فرهنگی لوتمان در مقایسه با روایت شناسی گریماسی انجام گرفت تا نشان دهیم، چگونه نویسنده ی روس ارزش های اصلی اعم از ایدئولوژی، دین و سیاست را در تقابل با دو قطب خود (روسیه) و دیگری (غرب) مورد قیاس قرار می دهد. دگردیسی راسکولنیکف (قهرمان رمان) و گذار از مرز «دیگری» به «خود» در آخرین بخش رمان از طریق کابوسی شکل می گیرد که با عبور از وضعیت نامطلوب، ناگهانی و بدون مداخله ی سوژه، مطابقت دارد. نتایج نشان می دهد، سپهر نشانه ای لوتمان صرفاً محدود به دوگانه های طبیعت و فرهنگ و یا خود و دیگری نیست؛ بلکه فضایی پویا و در حال تکامل است که در آن رخداد، چالش، تعامل میان عناصر گستره ای و فشاره ای و همچنین فضای چرخشی و رفت و برگشتی امری مهم تلقی می شوند.
بازخوانی منطق گفت وگویی باختین در آثار صادق هدایت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نظریه منطق گفت وگویی میخاییل باختین از نظریه های مطرح حوزه ادبیات است که در هر اثری ادبی، به ویژه رمان و داستان قابل تحلیل و بررسی است. در آثار صادق هدایت هم این ادعا قابل طرح است که می توان آثارش را با این نظریه تطبیق داد تا به این پرسش پاسخ داد که هدایت چه گزاره ها و روش هایی برای گسترانیدن سخن و طرح دیدگاه های فلسفی و اجتماعی خود بهره برده است. هدایت که بنا بر آموخته های خود، با روش بینامتنیت تأثیرات بسیاری از آثار تاریخی و هنری پیش از خود گرفته، در پردازش آثارش، مهارت قابل تأملی داشته تا در نقد و تحلیل آثارش، آشنایی با فضای ذهنی او نیازمند دقت و تکاپوی بیشتر در علوم مختلف باشد. این پژوهش، با رویکرد و روش تحلیل محتوایی و بامطالعه کتابخانه ای، دیالکتیک من و خود و همچنین، تقابل خود با جامعه و چگونگی بهره بردن از گزاره های خطابی و تقابل من و دیگری موردبررسی قرار گرفته است. بنابراین، با این فرضیه که صاحب اثر و اندیشمند، به هر موضوعی بپردازد، تعلق خاطر دارد، آثار هدایت را می توان گاه برآمده از کنش حاصل از تقابل خود و اجتماع و گاه دیالکتیک خود با خود دانست. نتیجه حاصل از این پژوهش با تحلیل مؤلفه هایی من و دیگری، بینامتنیت، شیوه روایی و گزاره های خطابی پرسشی، ندایی و امری نشان می دهد که هدایت میان تقابل خود و جامعه و دیالکتیک خود با خود، در سیلان بوده و او از هر شیوه ای برای بیان عقاید خود در باب زندگی و جامعه و اندیشه های فلسفی خود بهره برده است.
تقابل های دوگانه در رمان «موت صغیر» از حسن علوان در پرتوی نگاه عرفانی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
177 - 208
حوزههای تخصصی:
تقابل های دوگانه از دیرباز در عرفان مورد توجه بوده و ازجمله مواردی است که ساختارگرایان بدان توجه ویژه ای دارند تا جایی که بنیاد متن را بر اساس آن استوارکرده و با برجسته سازی آن به دنبال دریافت نظام واحد و در نهایت فهم متن برآمده اند.
تقابل های دوگانه از محوری ترین بن مایه در داستان موت صغیر است؛ لذا پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی تقابل های دوگانه داستان مذکور از علوان، با نگاهی متفاوت پرداخته است؛ این نگاه، از مضمون و عنوان داستان زندگی نامه محی الدین عربی که دارای مضمونی عرفانی است، بهره جسته و این تقابل را از دیدگاه عرفای ایرانی بررسی کرده است تا بتوان به مقصدی واحد دست یافت و پی به ساختار تفکر نویسنده برد.
عنوان داستان بر مرگی کوچک اشاره دارد، عشقی زمینی که دچار مرگی کوچک شده و انسانی زمینی را آسمانی و متصل به عشق حقیقی کرده است. جستار حاضر برآن است تا نظام فکری مبتنی بر تقابل های دوتایی رادریابد و تفکر وحدت از کثرت عرفان را به تصویر بکشد و با بیان مبدأیی واحد به نام محبت، صلح را به جهان کنونی بازگرداند و مردم را ازجنگ برهاند؛ زیرا به عقیده ی نویسنده محبت موج اتصال میان آدمیان است.
تحلیل گفتمان وطن در شعر علی محمود طه و عارف قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
179 - 196
حوزههای تخصصی:
در تحلیل گفتمان با ارزیابی سطوح گوناگون متن، امکان دستیابی به برداشتی جدید و عمیق از متن فراهم شده و تعاملات زبان با ساختارهای فکری- اجتماعی کشف می گردد. پژوهش حاضر در تلاش است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، نظام گفتمانی دو تن از شاعران مشهور عرصه وطن سرایی در ادبیات عربی و فارسی را مورد بررسی و تحلیل تطبیقی قرار دهد. علی محمود طه (1949-1901م) شاعر معاصر مصر و عارف قزوینی (1933-1882م) شاعر معاصر ایران، دو شاعر هم عصر عرب و ایرانی هستند که در بیان و طرح اندیشه های ملی و مضامین مرتبط با وطن از جایگاهی درخور توجه برخوردارند. پرسش اصلی پژوهش این است که میزان کارآیی تحلیل گفتمان مدار در شعر پایداری علی محمود طه و عارف قزوینی تا چه حد است؟ یافته های پژوهش نشان از آن دارد که در اشعار هر دو شاعر از واژگان و بندهای خاصی در جهت برجسته سازی هویت ملی استفاده شده است که همه این ها در راستای تأکید بر وطن دوستی، دلتنگی برای وطن و حمیت ملی قرار دارد. این نتیجه نشان دهنده نزدیکی اندیشگانی دو شاعر و جهت گیری مشابه آن ها نسبت به کارایی وطن گرایی به عنوان ابزاری ارزشمند در راستای ایستادگی و مقاومت است.
تحلیل گفتمانی شعر حافظ براساس مربع ایدئولوژیک ون دایک (تحلیل موردی غزل با مطلعِ «ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۵
35 - 66
حوزههای تخصصی:
در این مقاله غزلی مشهور از حافظ براساس مربع ایدئولوژیک ون دایک (زبانشناس و استاد تحلیل گفتمان) به اجمال بررسی می شود و بر اساس برخی عوامل گفتمان مدار مورد تحلیل و تفسیر صوری و محتوایی قرار می گیرد و تحلیل می شود که چگونه حافظ در ضمن غزلی به صورت تقابلی ویژگیهای مثبت «ما« (حافظ، عارفان) را برجسته کرده، و به طور ضمنی ویژگی های منفی «دیگران» (طبقات حاکم و مطرح جامعه) را تشخص بخشیده، و صفات منفی «خود» و ویژگیهای مثبت «دیگران» را کم اهمیت جلوه داده است؛ چهار رکنی که از محورهای اساسی نظریه ون دایک در تحلیل متون و گفتارهاست. هدف اصلی این پژوهش، شناخت بیشتر و مصداقی دیدگاه های اخلاقی-اجتماعی حافظ و روزگار او از لابه لای اشعار است که کم و بیش از دید نظریه تحلیل گفتمان انتقادی قابل ارزیابی است.
روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی (کیفی) است و داده های آن با استفاده از شیوه کتابخانه ای انجام شده است؛ از جمله نتایج پژوهش این است که با معرفی شیوه ها و شگردهای زبانی و بلاغی حافظ در بیان مسائل اخلاقی و انتقادی، دغدغه های بزرگ انسانی و اجتماعی او معرفی شود که با رویکردی اصلاحی، دین مدار و حق محور انجام می گیرد. حافظ در این راه با استفاده از بیان مستقیم و غیرمستقیم و به کارگیری واژگان و نحو و شگردهای بلاغی مناسب بویژه به کارگیری هنرمندانه تقابلها و تضادها و انواع کنایات و تناسبات لفظی و معنایی، گفتمان انتقادی خود را شکل داده است. او با برجسته کردن ویژگیهای مثبت ما مثل دوری از بدگویی و بداندیشی و دوری از ناحق و امثال آن از ویژگیهای منفی دیگران مثل بد گفتن و بد شنیدن، بد اندیشیدن و عیبگویی و تهمت زدن، و اهل ریا و غرور بودن انتقاد کرده است.
تحلیل انتقادی گفتمان «قصیده لعازر۱۹۶۲» از خلیل حاوی با تکیه بر نظریه تئون وندایک
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
69 - 84
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی به نقش قدرت و ایدئولوژی به مثابه شرایط فرامتنی مؤثر بر تحلیل گفتمان تأکید می کند. وندایک بحث های نظری و تاریخی گفتمان را از زاویه علوم اجتماعی مطرح می کند. تحلیل گفتمان انتقادی، شاخه علمی بین رشته ای در زبان شناسی است که کارکرد زبان را در جامعه و سیاست، به عنوان یک رویکرد نظری در مطالعه ادبیات معاصر بررسی می کند. اشعار خلیل حاوی به اعتبار محتوا، تصویرگر اضطراب های انسان معاصر است. تعارض میان انزواطلبی و جمع گرایی، یأس و امید، شک و ایمان، بیزاری از زمان و مکان کنونی، بشارت رستاخیز و نیز تقابل پیشرفت و فناوری در شهرها با احساسات اصیل روستایی، از ویژگی های شعر اوست. او به تصویرگرایی دقیق و انتزاعی، خلق استعاره ها و تعابیر نو پرداخته و مضامین عمیق را به شیوه ای مناسب عرضه کرده است. حاوی، گاهی با استفاده از اسطوره های مختلف برای دگرگونی و تغییر اوضاع نابسامان زندگی و کشورش از زبان اسطوره ها بهره می برد. لعازر یکی از اسطوره های قصیده حاوی است. این پژوهش در نظر دارد با توجه به عقاید و طرز فکر شاعر (دنیای تاریک، مرگ، و روز رستاخیز...) زندگی را که از گذشته با خود به همراه داشته در چارچوپ نظریه وندایک بررسی کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد نقش تحلیل انتقادی گفتمان در قصیده لعازر، دارای کارکردهای سیاسی، اجتماعی و دینی است که مصمم به دگرگونی و تغییر اوضاع نابسامان زندگی و کشورش می شود.
نقدی بر بخش تاریخ ادبیات کتب علوم و فنون ادبی و ارائه طرحی نو برای تدوین مجدد آن (بر اساس دو رویکرد ژانر و جریان شناسی)
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
101 - 114
حوزههای تخصصی:
کتاب علوم و فنون ادبی یک منبع اختصاصی برای تدریس ادبیات فارسی در دوره متوسطه دوم برای رشتههای ادبیات و علوم انسانی و علوم و معارف اسلامی است. بخش تاریخ ادبیات به عنوان بخش آغازین این کتاب یکی از مهمترین درسهایی است که دانشآموزان بعضاً به دلیل حجم بالا و شباهت بین برخی مطالب و حفظی بودن درس زیاد میل به یادگیری آن ندارند و عموماً از خواندن آن سر باز میزنند. مؤلفان کتاب حاضر علیرغم سادهسازی و کاهش حجم آن نسبت به کتاب تاریخ ادبیات نظام قدیم برخی از مسائل مهم را رعایت نکردهاند و همین امر موجب شده تا کتاب از نظر ساختاری، محتوایی، علمی و معنایی مورد نقد قرار بگیرد. بررسی و نگارش مجدد کتاب بر اساس دو رویکرد ژانر یا همان نوع ادبی و جریانشناسی روشی است که میتوانند علاوه بر سهولت یادگیری مطالب تاریخ ادبی برای دانشآموزان و مدرسان مطالب مفیدی را نیز ارائه دهد. روشی که تا کنون بر بخش تاریخ ادبیات فارسی کتب درسی حاکم بودهاست بیشتر به زندگینامه و نام بردن آثار شاعران و نویسندگان میپردازد و بعضاً مطالبی را که اهمیت و فایده چندانی ندارند مطرح کردهاست. ما در این پژوهش علاوه بر نقد بخش تاریخ ادبیات هریک از کتاب سهگانه علوم و فنون ادبی به طور مجزا به طراحی پیشنهادی تاریخ ادبیات فارسی بر اساس دو رویکرد ژانر (پیش از اسلام تا قرن دوازدهم) و جریان شناسی (دوران معاصر) میپردازیم که یکی از بهترین روش های تدوین مجدد کتاب برای رفع مشکلات فعلی آن است.
نیماپژوهی در ترازوی نقد دانشگاهی و غیردانشگاهی: بررسی انتقادی مبانی و رویکردها، مطالعه موردی: تقی پورنامداریان و رضا براهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدال بر سر نظریه ادبی و شعر نیما سابقه ای طولانی دارد. منتقدان ادبی هرکدام از ظن خود یار نیما شده اند و تفسیر مخصوصی از او ارائه داده اند. مسئله این پژوهش بازخوانی انتقادی آرای پورنامداریانِ دهه هفتاد و براهنی، در جایگاه نمایندگان نقد دانشگاهی و غیردانشگاهی، خواهد بود. این پژوهش نشان داد که پورنامداریان و براهنی گاه در فهم خود از نیما دچار افراط شده اند. نتیجه آنکه پورنامداریان علی رغم تلاش برای فهم نو از نیما همچنان گرفتار سنّت های کلیشه ای نقد ادبی است که باعث می شود شعر نو را ذیل شعر سنّتی تعریف کند. در سوی دیگر نیز براهنی از فرآیند تاریخی نظریه پردازی و شعر نیما غفلت کرده، در بعضی آرای خود به افراط گراییده و از بحرانی خبر می دهد که در شعر دهه هفتاد به بعد شاهد آن هستیم. به عبارتی، سنّت و مدرنیته در آرای این دو منتقد به وضوح سر ناسازگاری با هم دارند. پورنامداریان می خواهد شعر مدرن را با نقد سنّتی بیامیزد و براهنی در نقد خود دچار جزم اندیشی می شود.
بررسی و تحلیل باورهای عامه در اشعار واعظ قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶۰
183 - 233
حوزههای تخصصی:
بخش عظیمی از فرهنگ و ادبیات شفاهی هر ملتی ادبیات عامه است. این نوع ادبی شامل عادات، سنن، افسانه ها، باورها، آیین ها، آداب و رسوم و ضرب المثل های ملت هاست. باورهای عامه در هر سرزمینی بیانگر اعتلای فرهنگ و فرهیختگی آن جامعه است که در طول سالیان متمادی، به عنوان بن مایه های مهم و اساسی در اختیار و استخدام شعرا و نویسندگان در کل جهان، به خصوص شعرا و نویسندگان فارسی زبان درآمده است. ملا محمد رفیع قزوینی، متخلص به واعظ، از دانشمندان، خطبا، نویسندگان و شعرای بنام و صاحب سبک عصر صفوی در قرن یازدهم هجری است که با بهره گیری از زبان جدید و با ترجیح تخت و مکتب کوچه و بازار بر تخت و مکتب سلاطین صفوی و به تبعیت از پیشینیان و هم اندیشه با شعرای هم عصر خویش، باورها و عقاید عامه را به اشکال مختلف در اشعارش به تصویر کشیده است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، اکثر باورها و عقاید عامه در کل غزلیات، ابیات پراکنده و رباعیات شاعر استخراج شده و با آوردن شواهد مثالی از متون نظم و نثر پیشین و شعرای هم سبک شاعر، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه پژوهش اینکه در اشعار واعظ، به خصوص غزلیات، با تأسی از شعرای سبک هندی، به خصوص صائب تبریزی، باورهای عامه در کنار معانی و مضامین شعری دیگر، به دلیل ارتباط افقی ابیات غزل و بهره گیری از پدیده هنری و ادبی اسلوب معادله از بسامد بسیار بالایی برخوردار است.
از پراپ تا پساپراپ: رویکرد نشانه معناشناسی به قصه های عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۵۶
43 - 73
حوزههای تخصصی:
این مقاله رویکرد نشانه معناشناسی را به مثابه رویکردی پساپراپی به قصه های عامیانه از رهگذر تحلیل قصه «حاجی لُواس» بررسی و تبیین می کند. برخلاف رویکرد پراپ که فقط به عناصر ثابت و متغیر و خویشکاری سی و یک گانه شخصیت ها و هفت حوزه کنش اشاره می کند، در رویکرد نشانه معناشناسی که عمدتاً از گرماس-۲ ریشه می گیرد و دیگر رویکردها ازجمله شمایلی نشانه ای و برسازه ای را نیز شامل می شود، بررسی از سطح عناصر صوری صرف فراتر می رود، و معناها و مفاهیم پس پشت عناصر را نیز دربرمی گیرد. از این حیث، مربع معنایی با نحو بنیادی در سطح ژرف ساخت متون روایی سر و کار دارد که در قالب نحو روایی در سطح روساخت متجلی می شود. ژرف ساخت و روساخت، در نحو گفتمانی بروز می یابند و نحو گفتمانی، ساختارهای گفتمان روایت را برمی سازد که به معنای گفتمانی منجر می شود. معنای گفتمانی نیز همان است که گرماس دوم می کوشد ضمن پذیرش نقایص نشانه شناسی ساختارنگر گرماس اول، چنان که خود آن را به «نقصان معنا» تعبیر می کند، آن را از رهگذر نشانه معناشناسی ایجاد کند. این مقاله، می کوشد به شیوه تحلیلی و تبیینی به این پرسش پاسخ دهد که ویژگی های متمایز رویکرد نشانه معناشناسی در بررسی قصه های عامیانه کدام است و چه وجه تمایزی از رویکرد صرفاً توصیفی و ساختارنگر پراپی دارد.
The Motivational Self-System of Learners of Kurdish as a Heritage Language: A Mixed-Methods Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The ongoing increase in the population of Kurdish as Heritage Language (HL) learners encouraged the present study to explore the learners’ motivations as well as the influential factors on its development. Second Language Motivational Self-System (L2MSS) was adopted as the theoretical framework wherein, the subscales of the Ideal-self, Ought-to self and Motivational Intensity were explored. The study drew on a mixed-methods design in which semi-structured interviews were conducted with four undergraduate participants and a total number of 213 undergraduate Iranian learners of Kurdish participated in a survey. The qualitative results indicated that the interviewees had a positive experience of learning Kurdish in the classroom and were more enthusiastic to get engaged in the process of learning in the future . Furthermore, the quantitative results indicated that the participants more often pursued Kurdish in terms of the Ideal self and that learning Kurdish revealed to be an opportunity to fulfill the learners’ wishes. It was also found that the male participants were propelled by stronger motivational force which was more probably due to stronger sense of identity among male participants.
Translators' Agency in Persian Fansubbed Movies: A Paratextual Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۶, No ۲, Spring ۲۰۲۴
195 - 215
حوزههای تخصصی:
Drawing upon the notion of ‘paratextual agency’ (Paloposki, “Limits of Freedom” 191), the current study investigated the agency of the Iranian fansubbers. To do so, a corpus of 20 Persian fansubs of Hollywood movies released during the last decade was selected randomly. The study was carried out in two steps. Firstly, translators’ notes were categorized based on their content, frequency, and percentage of each category. Secondly, these notes were analyzed to scrutinize the agency of the Iranian fansubbers. The findings of the study reveal that notes added on the part of the Iranian fansubbers can be categorized into narrative-related notes, locations, famous figures, organizations, medical information, allusions, and transliteration. The study illustrates that by providing such notes to the audience, Iranian fansubbers move beyond the conventional role of subtitler and a mere linguistic conveyor of the movies and take the responsibility of teachers, researchers, cultural representatives, and intermediary agents. The study concludes that fansubbing in Iran is concerned with elucidating culture-bound items of the movies to make them more understandable for the audience. The conclusions of this study can open up prospective avenues for the sociologically-oriented approaches to audiovisual translation, with an eye on the agency and status of fansubbers
بازنمایی روابط قدرت در رمان «زندگی به سفارش پشه ها» اثر کاوه جبران بر اساس گفتمان قدرت میشل فوکو
منبع:
مطالعات ادبیات معاصر ایران سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
23- 41
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان از جمله رویکردهای نوین بررسی متن در بافت کاربردی و واقعی آن است. گفتمان های بازنمایی شده در رمان، درواقع تصویری از گفتمان های موجود در جامعیه نویسنده است؛ بنابراین برای بررسی شرایط اجتماعی و فرهنگی کشور تحلیل و بررسی رمان از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر رمان «زندگی به سفارش پشه ها» اثر کاوه جبران را با رویکرد تحلیل گفتمان قدرت میشل فوکو بررسی نموده است. هدف پژوهش حاضر بررسی روابط قدرت در گفتمان های بازنمایی شده و موجود در رمان بوده و همچنین چگونگی اعمال قدرت در این گفتمان ها است. روش پژوهش در تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی، با استفاده از ابزار برگرفته از رویکرد تحلیل گفتمان قدرت فوکو، است و در پی پاسخ به این پرسش است که کدام گفتمان ها در رمان بازنمایی شده است و این گفتمان ها در تشکیل ساختار قدرت چه نقشی دارند؟ در برایند پژوهش، در رمان، گفتمان ارباب- رعیتی، گفتمان دین، گفتمان قدرت جنسیت، گفتمان خرافات و خرافه باوری، و گفتمان جهان مدرن مشخص گردید. شیویه اعمال قدرت در این گفتمان ها حاکمیت بنیاد بوده و دارای شکل بالابه پایین و سلسله مراتبی است.
بررسی جایگاه کتاب واقعیت اجتماعی و جهان داستان از جمشید مصباحی پور ایرانیان، در آثار انتقادی ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶
47 - 62
حوزههای تخصصی:
پس از آفرینش نخستین رمان ها و داستان های کوتاه، آثار مختلفی به صورت نقد، نظریه، تاریخ ادبیات و ... با رویکردها و شیوه های گوناگو در ارتباط با این آثار داستانی به وجود آمد؛ نگارنده این مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی و بر اساس مؤلفه های مشخص کتاب شناختی چون جایگاه مؤلف، ارزیابی ساختار و محتوای اثر، چگونگی بهره گیری از منابع، نحوه گزینش، نقش ایدئولوژی ها در آفرینش اثر و... به بررسی کتاب واقعیت اجتماعی و جهان داستان پرداخته است. بررسی ها نشان می دهد این کتاب اولین اثر انتقادی ادبیات فارسی با رویکرد جامعه شناختی و بر اساس نظریه ای مشخص (نظریه جامعه شناسی لوکاچ و گلدمن) است که بهره مندی از ساختار مشخص، انسجام متن، مطابقت کامل با هدف، بهره مندی از جنبه های تحلیلی، محدودیت نداشتن نویسنده در اظهار نظر، پرداختن به جنبه های زیبایی شناسی از جمله امتیازهای آن است. با وجود این تحلیل های ارزشمند، این اثر دچار ضعف هایی چون ارائه نقد و تحلیل های جامعه شناختی در بخش های نقد روان شناختی و فلسفی و نامشخص بودن مرز بین ساخت تاریخی و تاریخیت داستان است. با تمام این اوصاف هیچ کدام از این ضعف هایی که برشمرده شد از ارزشمندی و تأثیرگذاری این اثر انتقادی نمی کاهد و انسجام این اثر را خدشه دار نمی سازد. بنابراین شاید با دیدگاهی تبارشناسانه این اثر را نقطه عطفی در پژوهش های انتقادی به ویژه در حوزه داستان دانست که انتشار آن بین آثار پیش و پس از آن گسستی ایجاد کرده است و این اثر توانسته خود الگویی در ایجاد آثار پژوهشی دقیق تر و علمی تر باشد.
بازتاب اندیشه های تعلیمی- اخلاقی در آیینه اشعار واعظ قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
1 - 35
حوزههای تخصصی:
ملّا محمّد رفیع قزوینی، متخلّص به واعظ، از خطبا، نویسندگان و شعرای مشهور سده یازدهم هجری است، که با تأسی از پیشینیان و هم اندیشه با شعرای عصر صفوی، مخاطب را به فراگرفتن اندیشه های تعلیمی- اخلاقی تشویق می کند. اندیشه های تعلیمی -اخلاقی در آیینه اشعار واعظ، به سه طریق انعکاس داده شده است. نخست اینکه: به طور مستقیم، نوع انسان را مورد خطاب قرار می دهد. دوم اینکه: طرف خطاب خود شاعر است، امّا غیر مستقیم اندیشه های تعلیمی- اخلاقی را به مخاطب گوشزد می کند. سوم اینکه: فرد خاصی را مورد خطاب قرار داده، غیر مستقیم اندیشه های تعلیمی- اخلاقی را به مخاطب یاد آوری می کند. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، اکثر اندیشه های تعلیمی- اخلاقی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. خواستگاه اندیشه های تعلیمی- اخلاقی در دیوان اشعار واعظ قزوینی، متون تعلیمی- اندرزی ایران قبل از اسلام، آیات قرآنی، احادیث نبوی و اقوال بزرگان دینی است. مطالعه زندگانی وی و اینکه به نیابت از نیای خود، ملّا فتح الله واعظ قزوینی، روزگار خود را در مراسم پند و وعظ و خطابت گذرانیده، ثابت می کند که در اشعار وی، بسامد مضامین تعلیمی- اخلاقی، بیشتر از جنبه های دیگر شعری باشد. در اشعار واعظ، بخصوص غزلیّات، با تأسی از شعرای سبک هندی،اندیشه های تعلیمی- اخلاقی، به دلیل ارتباط افقی غزل و بهره گیری از عنصر خیال تمثیل(اسلوب معادله) از بسامد بسیار گسترده ای در مقایسه با شعرای پیشین برخوردار است.
تحلیل رویکرد تربیتی طالبوف در «کتاب احمد»: استنباط و نقّادی کاربست های آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
240 - 272
حوزههای تخصصی:
زمینه: میراث مکتوب بر جای مانده از گذشتگان که در پس هر یک داستانی خاص نهفته است، در فهم مطالعه ی تاریخ تربیتی بشر مؤثّر هستند. نقّادی آن ها از منظرهای گوناگون، تلاشی است برای حفظ آن ها از راه کاربست شان در زمان کنونی. هدف پژوهش حاضر، تبیین رویکرد تربیتی طالبوف، بیان کاربست های امروزین و نقّادی آن در کتاب احمد، است. برای دست یابی به این هدف، از روش های پژوهش اسنادی- کتابخانه ای، موردپژوهی و تحلیل محتوای کیفی بهره برده شد. میدان پژوهش، کتاب سه جلدی کتاب احمد، نسخه ی چاپ دوم نشر شبگیر 1356، با مقدمه و حواشی محمدباقر مؤمنی است. یافته های پژوهش در چهار بخش تدوین شد. بخش نخست شامل معرفی کتاب احمد، بخش دوم به تبیین چگونگی تربیت در کتاب احمد در سه مرحله پرداخته است: ویژگی های متربی، سؤالات احمد و استخراج مفاهیم تربیتی از کتاب مذکور. در بخش سوم به استنباط کاربست های امروزین از نوع تربیت مدّنظر نویسنده پرداخته شد که کاربست های زیر حاصل شد: 1. شیوه ی برخورد مربی با متربیان، مهارت افزایی، اجازه ابراز وجود دادن 2. روش مند بودن در آموزش، مانند: روش گفت وگو، پرسش و پاسخ، سخنرانی و... 3. آموزش مسائل فراتر از کلاس و درس. 4. پیش برد آموزش های اخلاقی و دینی در کنار آموزش های علمی. در بخش چهارم، نقدهایی بر نوع تربیت طالبوف در کتاب احمد وارد شد از قبیل: توبیخ، سرزنش، نادیده گرفتن نقش مادر در تربیت متربی، عدم اجازه نقّادی به متربی، توضیحات طولانی و فراتر از درک مخاطب.از این رو، پیشنهاد می شود که معلمین از رویکرد تربیتی این کتاب در مدارس با دید انتقّادی بهره ببرند.