فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
147 - 163
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در قرن حاضر تغییر اقلیم به یکی از مهمترین چالش های جهانی تبدیل شده است که عمدتا ناشی از فعالیت های انسانی و همچنین عدم توجه به عواقب زیست محیطی آن می باشد. پیامدهای منفی تغییرات اقلیمی در سطوح مختلف محلی تا بین المللی باعث شده است تا در سال های اخیر اقدامات متعددی در پاسخ به این تغییرات در قالب کاهش یا انطباق اقلیمی صورت گیرد. در این راستا، برخی از رویکردهای شهری با بهره مندی از اصول خود به این چالش ها پاسخ داده اند که شهرسازی بیوفیلیک یکی از این رویکردها می باشد. شهر بیوفیلیک با بهره مندی از عارضه های طبیعی ضمن ارتقای کیفیت محیط زیست شهری می تواند در پاسخ به چالش های حاصل از تغییرات اقلیمی موثر واقع گردد. هدف: تحقیق حاضر به بررسی ماهیت تغییرات اقلیم و مرور رویکردهای شهر فشرده، شهرسازی آبی، شهر کربن خنثی، شهر انرژی تجدیدپذیر و شهرسازی بیوفیلیک می بپردازد و قابلیت های بیوفیلیکی شهر تنکابن (به عنوان نمونه موردی) را در پاسخ به تغییرات اقلیمی مورد سنجش قرار می دهد. روش: این تحقیق دارایروشی توصیفی و تحلیلی مبتنی بر مطالعات اسنادی، مشاهدات و پیمایش می باشد. برای تحلیل نیز از تکنیک متاسوات استفاده می شود. یافته ها: در میان یازده قابلیت بیوفیلیکی پاسخگو به تغییرات اقلیم در شهر تنکابن دو قابلیت "حفاظت از فضای سبز و جنگل های شهری" و "برنامه های سبزسازی شهری" بیشترین تاثیر را در پاسخ به تغییرات اقلیمی به ویژه وقوع سیل دارند. همچنین اولویت دادن به توسعه زیست محیطی در طرح های توسعه شهری در نواحی ساحلی همچون تنکابن می تواند بسترهای لازم جهت غلبه بر چالش های اقلیمی را فراهم سازد. نتیجه گیری: بهره مندی از قابلیت های رویکرد شهر بیوفیلیک می تواند در جهت مقابله با تغییرات اقلیمی در شهرهای ساحلی شمال ایران نظیر تنکابن، موثر باشد. قابلیت های بیوفیلیکی این شهرها به ویژه جنگل ها و فضای سبز شهری، نقش مهمی در کاهش پدیده گرمایش و بروز سیل دارند.
نقش تغییر کاربری در شبکه فضای میانوند و دینامیسم شهری؛ نمونه موردی: خانه های تاریخی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
27-48
حوزههای تخصصی:
اهداف: رمز بقای یک بنای تاریخی فعال بودن و دمیدن پویایی در بطن آن است. پویایی فضا همواره فرصتی برای ایجاد رابطه قوی تر مابین معماری و جامعه، جهت سازماندهی توسعه پایدار شهری است. از این رو پرداختن به شبکه های واسط در احیای دینامیسم شهری جایگاه بالایی دارد. ه دف از ای ن مقال ه بازشناس ی و تحلی ل حوزه های تاثیرگذار بر پویایی شهری در تعامل با مفهوم فضای میانوند، با راهکار تغییر کاربری بناهای قدیمی فاخر است و در پی پاسخ به این سوال است که دینامیسم درون شهری از طریق تغییر کاربری خانه های تاریخی به عنوان فضای میانوند چگونه تعریف می شود؟ ابزار و روش ها: به منظور رسیدن به اهداف پژوهش، روند تحلیل و آنالیز با انتخاب بناهای ارزشمند تاریخی و چگونگی تغییر کاربری آنها پیش می رود. این پژوهش بر آنست که با مطالعات کیفی شاخص های برآمده از رویکرد باززنده سازی، اثرگذاری تغییرات کاربری بناهای منتخب را به عنوان فضای واسط در دینامیسم درون شهری مورد بررسی قرار داده و با بهره مندی از نظرات طیف چهارگانه از مشارکت کنندگان به ارزیابی میزان تاثیرگذاری سنجه های موثر پرداخته است. یافته ها: تعدادی از خانه های تاریخی احیاء شده ی شهر تهران با رویکرد TND ، موردتحلیل قرار گرفته، سپس حوزه ها و راهبردهای تاثیرگذار در پویایی شهری حاصل از تغییر کاربری استخراج شد و در نهایت بارزترین شاخصه های اثربخش در بناهای میانوند منتخب به عنوان شبکه ارتباط شهری معرفی شدند. نتیجه گیری: دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آنست که حوزه های متعددی ازجمله راهبردهای توسعه و تنوع عملکرد اقتصادی و زیرساختارهای حیات اجتماعی-فرهنگی در جریان احیاء خانه های تاریخی تاثیر گذارند که در نهایت احیاء این خانه ها منجر به دینامیسم شبکه درون شهری می شوند.
تحلیل مسکن طبقه متوسط دوره پهلوی دوم براساس دستور زبان شکل (مطالعه موردی: محله نارمک و شهرک اکباتان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
49 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: عرصه های اجتماعی و فرهنگی ایران شاهد تحولات وسیعی در دوران پهلوی دوم بوده است. یکی از مهمترین مؤلفه های تأثیرگذار در شکل گیری این تحولات، ورود مدرنیسم در نظام فکری جامعه و شکل گیری طبقه متوسط جدید در آن دوره است؛ بالطبع گونه های مسکن ظهور یافته این طبقه اجتماعی نیز در این دوره دستخوش تغییرات اساسی شد. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن الگوبرداری از مسکن طبقه متوسط جدید پهلوی دوم، الگوهایی نوین جهت مسکن طبقه متوسط معاصر پیشنهاد نماید.هدف پژوهش: این پژوهش در صدد است با استفاده از دستور زبان شکل، که بر پایه به کارگیری معناشناسانه زبان شکل است، به قوانین حاکم بر کالبد گونه های مسکن طبقه متوسط جدید جامعه در دوره پهلوی دوم دست یابد و از این طریق، الگوهای طراحی متنوعی در مسکن اقشار متوسط امروز جامعه خلق نماید. در این راستا، کوی نارمک از دوره میانی و شهرک اکباتان از دوره پایانی پهلوی دوم به عنوان جامعه نمونه انتخاب و با توجه به شاخص های اجتماعی- فرهنگی مسکن مورد ارزیابی قرار گرفت.روش پژوهش: اساس روش این تحقیق کیفی، تاریخی- تفسیری است؛ در ابتدای این تحقیق، طی یک بررسی تاریخ نگارانه به تأثیر طبقات اجتماعی بر ساختار خانه ها پرداخته شده است و سپس با روش توصیفی- تحلیلی، ابعاد کالبدی- فضایی خانه ها مورد بحث قرار گرفته است. روش تحلیل داده ها در این پژوهش، دستور زبان شکل است. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش از طریق مشاهده و بررسی های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری گردیده است.نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، اجزاء خانه های این دوره تحت تأثیر تفکرات و معماری مدرن غرب بوده اند و در مقایسه با مسکن سنتی تهران دستخوش تحولات اساسی شده اند. ریزفضاهای مسکن به حداقل کاهش یافته و از یک دستور زبان شکلی پایه پیروی می کنند: چگونگی قرارگیری فضاها در این خانه ها براساس جانمایی یک عنصر پایه است. شکل پایه، فضاهای درهم (عرصه های نشیمن و ناهارخوری) در نظر گرفته شد و سپس سایر فضاها براساس مجموعه ای از قوانین، به شکل پایه اضافه شد. در انتها براساس فرایند الگوریتمی دستور زبان شکل، با بهره گیری از درخت تصمیم گیری، به خلق الگوهای متنوعی برای طراحی مسکن امروزی انجامید.
تأثیر ویژگی های فضایی در مناظر صوتی سراهای بازار تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخصه های متعددی در کیفیت منظر صوتی فضاهای شهری مؤثر هستند که رفتار آکوستیکی فضا، یکی از عوامل محیطی تأثیرگذار در منظر صوتی است. مؤلفه های متعددی در رفتار آکوستیکی مکان ها دخیل هستند که فرم، مصالح و حجم فضا از مهمترین آنها به شمار میرود. چگونگی اثرگذاری این خصیصه ها در رفتار آکوستیکی سراهای بازار بزرگ تبریز و بالتبع تأثیر آن در آسایش صوتی و کیفیت مناظر صوتی سراها، مسئلهای است که پژوهش پیش رو به آن میپردازد. کیفیت منظر صوتی تا حد زیادی وابسته به آسایش صوتی است که این مسئله خود در رابطه مستقیم با تراز فشار صوت فضا قرار میگیرد. در این راستا، تراز فشار صوت به عنوان مؤلفه پایه در این تحقیق در فضاهای مورد مطالعه، سنجش و اندازهگیری میشود. سه سرا با حجم بزرگ، میانه و کوچک از سراهای بازار تبریز به عنوان نمونه های مورد مطالعه انتخاب شدهاند که به ترتیب عبارت هستند از سرای حاج حسین میانی، سرای حاج حسین قدیم و سرای میرزا محمد. در هر سرا، چهار نقطه محوری و یک نقطه مرکزی به عنوان کانونهای اندازهگیری مشخص شدهاند. در هر پنج نقطه، برداشتهای یک دقیقه ای با دوربین آکوستیکی انجام شده که نمودار اسپکتروم این برداشتها نمایانگر تراز فشار صوت به تفکیک فرکانس ها است. میانگین مقادیر تراز فشار صوت در سه حالت کمترین، میانه و بیشترین محاسبه و برآیند این مقادیر میانگین، به صورت کلی برای هر سرا در قالب نموداری ترسیم شدهاست. از مقایسه تطبیقی نمودارهای برآیند مقادیر میانگین تراز فشار صوت در سه حالت، چنین نتیجه گیری میشود که به رغم تفاوت در اندازه حجم سه سرای مورد مطالعه، این فضاها رفتار آکوستیکی مشابهی از خود بروز میدهند. رفتار هر سه سرای میرزا محمد، حاج حسین قدیم و میانی در جهت تضعیف امواج صوتی، خصوصاً اصوات بم بوده است. از طرفی تمامی مقادیر اندازه گیریشده در محدوده شنوایی انسان و آسایش صوتی قرار دارند. به بیانی دیگر، طراحی معماری و شهری سنتی که به خلق بازار تبریز منجر شده، در کنار توجه به مؤلفه های بصری و فضایی، در جهت تأمین آسایش صوتی نیز کارا است.
دیدگاهی کل گرا به رابطه انسان و فضای معماری با تاکید بر فراروانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر چند روانشناسی محیطی معماران را به درک بهتری از تعاملات انسان و محیط رهنمون گردید، اما مطالعه این تعاملات تا به امروز بیشتر محدود به تاثیرات مادی و با مفروضات علوم تقلیل گرای مادی بوده است. این سطح از تقلیل گرایی می تواند موجبات عدم درک درست تعاملات، و در نتیجه نادیده انگاشتن برخی از مولفه های تاثیرگذار مکان بر رابطه ادراکی انسان و فضای معماری شود. از این رو می توان گفت آشنایی معماران با مدلهای رفتاری نوین از جمله مدلهای پیشنهادی فراروانشناسی، و فراتر چارچوب مادیگرایی، می تواند به درک بهتر رابطه استعلایی انسان و فضای معماری بیانجامد. بنابراین مقدمات پرسش های این پژوهش از این قرارند: ۱- مولفه های کلیدی تعاملات انسان و فضای معماری از دید فراروانشناسی کدامند؟ ۲- دیدگاه مبتنی بر مفاهیم فراروانشناسی چگونه می تواند مکمل دیدگاه روانشناسی محیطی باشد؟ روش مورد استفاده در این پژوهش استدلالی-منطقی است، و به دلیل ماهیت نظری و بنیادی پژوهش بیشتر تمرکز بر منابع کتابخانه ای و ادبیات موضوع در حوزه های معماری، روانشناسی محیطی و فراروانشناسی بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که میدانهای حافظه، انرژی مکان، آگاهی فعال و فرم مهمترین مفاهیم کلیدی در درک بهتر رابطه استعلایی انسان و محیط از دیدگاه فراروانشناسی هستند، و تعاملات میدانی آنها با ادراک انسانی می تواند بر پایه یک میدان زیرساخت تعریف شود، و بر اساس مکانیزم رزونانس زمینه تبادل انرژی یا اطلاعات را فراهم آورد، و شامل همبستگی هایی باشد که بستگی به فاصله فیزیکی یا زمان ندارند. بر اساس مدل های مفهومی تعاملات میدان ادراکی انسانی با میدان های حاضر در مکان می توان برخی باورهای سنتی درباره حرمت و شان مینوی مکان های مقدس، و نیز برخی کیفیات محیط های شفابخش را توجیه نمود. نگارندگان با ارائه دو مدل مفهومی از تعاملات میدانی مذکور، تفسیری کل گرا از رابطه استعلایی انسان و محیط را بر پایه فراروانشناسی ارائه می نمایند.
سنجش نوآوری منطقه ای، نمونه موردی منطقه شهری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
297 - 308
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: عدم شناسایی مناطق نوآور در ایران موجب گردیده تا مناطق مستعد نتوانند در مسیر رشد و توسعه منطبق با ظرفیت های خود قرار گیرند وبدنبال آن بسترهای لازم در این زمینه توسط تصمیم گیران نیز فراهم نگردیده است، از طرفی دیگر روشها و مدلهای سنجش نوآوری مناطق برای شناسایی مناطق دارای پتانسیل نوآوری توسط سازمانها و نهادهای ذیربط تعریف نشده است لذا تاکنون این سنجش نیز بصورت الگوی واحد و مشخص برای شناسایی مناطق کشور در بعد برنامه ریزی فضایی از منظر نوآوری صورت نپذیرفته است هدف: ارایه الگوی سنجش مناطق نوآور در سطح کشور با الهام از نظریات و تجربیات سیستم نوآوری منطقه ای روش: به روش اسنادی مبانی نظری و تجربی مطرح در این حوزه جمع آوری و تهیه شد. سپس با شاخصهای تهیه و تدوین شده مبتنی بر نظریات تحقیق سعی شد تا بر مبنای آنها بتوان بر اساس یک چارچوب نظری متناسب با شرایط و ویژگی های محیط مورد مطالعه به بررسی و تحلیل نمونه موردی پرداخت لذا برای مطالعه نمونه موردی، جمع آوری داده ها در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و محیط زیست منطقه شهری شیراز بمنظور درج در شاخصها و مدلهای ذیربط صورت پذیرفت یافته ها: دو شاخص سنجش اقتصادی و ترکیبی منطبق بر نظریات و تجربیات تحقیق، تدوین و مورد استفاده واقع شد و ضمن تعیین رتبه استان از حیث نوآوری منطقه ای در مقایسه با استانهای همطراز، نتایج دو شاخص مذکور با یکدیگر مقایسه گردیدند نتیجه گیری: با بررسی و تحلیل نظریات وتجربیات تحقیق وانجام مدل های تحقیق بر روی نمونه موردی تحقیق مشخص شد بهتر است با الهام از مدل پیچش پنج جانبه همراه با شاخصهای اقتصادی برای تعیین رتبه مناطق از حیث نوآوری، از شاخصهای اجتماعی و زیست محیطی نیز بصورت ترکیبی استفاده نمود تا نتایج ملموس تری بدست آید.
تأثیر هجوم مغولان بر مفهوم و ساختار شهر ایرانی در روزگار ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
5 - 18
حوزههای تخصصی:
تهاجم مغولان تخریب سازمان یافته ی بسیاری از شهرهای کشور را در پی داشت. سکونت گسترده ی کوچ نشینان مغول در کنار فروپاشی نظام اداری و اقتصادی سابق، باعث افول ساختار شبکه و حیات شهری در آن شد. هدف پژوهش پاسخگویی به این سؤال است که کمرنگ شدن شهرنشینی در ابتدای این دوره و زایش مجدد آن در ادامه ، چه تأثیراتی بر مفهوم و ساختار شهر نسبت به پیش از آن گذاشت؟ بدین منظور ابتدا با روش تفسیری تاریخی، ضمن بازخوانی متون تاریخی برجای مانده از آن دوره و تحلیل های پژوهشگران امروزی، احوال این عصر بررسی شده، سپس با استفاده از روش استدلال منطقی، نمونه های شهرسازی، ویژگی های شهری و تفاوت هایشان با دوران پیشامغولی مورد مداقه قرار می گیرد. با آشفتگی های زمانه ی ایلخانان و ویرانی شهرها و پهنه های زیستی اطرافشان، روابط سابق درون شهری و بیرون شهری و مفاهیم «شهر»، «شهرستان» و «ربض» تغییرات زیادی کرد و در مواردی ساختار جدیدی از شهرها که بعضاً لایه لایه و چندهسته ای هستند پدید آمد.
بررسی میزان تحقق یافتگی شاخص های شهر بوم گرا و ارائه چارچوب مفهومی توسعه آن مبتنی بر میزان رضایتمندی ساکنین (مطالعه موردی: محله ازگل تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت و سازهای نوین در فرایندهای برنامه ریزی و طراحی شهری در چند دهه اخیر با شرایط مطلوب اکولوژی شهری تطابق ندارند و این امر شرایط نامناسب محیط زیستی را در مقیاس خرد برای محلات شهری و در مقیاس کلان برای شهر و حوزه های فراشهری ایجاد کرده است. عدم توجه به اصول توسعه پایدار و شهر بوم گرا، محیط زیست ناکارآمد و شرایط اکولوژی نامناسبی را برای اکثر محلات در شهرهای مختلف کشور موجب شده است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی می باشد و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای روش آمیخته است. پژوهش پیش رو در پی پاسخ به سؤالِ میزان تحقق یافتگی شاخص های شهر بوم گرا در محله ازگل شهر تهران و فاصله آن تا حد ایده آل و آرمانی می باشد. هدف از انجام این پژوهش ارائه چارچوب مفهومی مناسب برای ارتقاء وضعیت بوم گرایی محلات شهری است. براساس ادبیات علمی، 53 شاخص متنوع و مرتبط با موضوع مطالعاتی استخراج شده است. از آزمون تی برای سنجش میزان مطلوبیت و از رگرسیون چند متغیره برای بررسی شاخص های اثر استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که اثرگذاری 9 مورد از شاخص های بوم گرایی بر رضایتمندی ساکنان معنی دار می باشد و 62 شاخص دیگر از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند. شاخص های اثرگذار زمینه تحقق پذیری 15 درصد از شرایط بوم گرایی را فراهم ساخته و این نشان می دهد که 94 درصد تا رسیدن به حالت ایده آل و آرمانی فاصله وجود دارد و این امر تحقق یافتگی نسبتاً پایین بوم گرایی را نشان می دهد. همجواری محله ازگل با پارک جنگلی لویزان، امکانات محیطی موجود و استقرار آن در گستره شمالی شهر تهران زمینه تحقق پذیری اکثر شاخص های شهر بوم گرا را فراهم نموده است ولی ضعفِ کارکرد پردازه های برنامه ریزی و طراحی شهری بوم گرایانه، تحقق یافتگی میزان بوم گرایی آن را به صورت پاسخده نشان نمی دهد. این ضعف با توجه به اینکه اکثر محلات شهر تهران حتی از چنین موقعیت و بسترهایی هم برخوردار نیستند، وضعیت تهدید آفرین و نامطلوب اکثر محلات شهر تهران را به نظام مدیریت شهری گوش زد می کند. برای نزدیک شدن به وضعیت ایده آل باید از طرفی کمیت و کیفیت شاخص هایی که اثرگذاری آنها معنی دار است، ارتقاء پیدا کند و از طرف دیگر الزاماً باید زمینه های تحقق پذیری شاخص های دیگر نیز فراهم شود.
واکاوی ماهیت دگرفضاهای شهر تهران (محدوده مرکزی) با تاکید بر زمینه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
17 - 29
حوزههای تخصصی:
پررنگ شدن نقش فضاهای نیمه عمومی (مانند کافه ها، سالن های تئاتر، گالری ها) نشان از تمایل به ایجاد اجتماعاتی متفاوت با گفتمان رسمی در لایه های زیرین جامعه دارد که جنسی از تفاوت را نسبت به دیگرفضاهای شهر نشان می دهدند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ماهیت این فضاهای متفاوت (دگرفضاهای) شهر تهران(در محدوده مرکزی) و نقش آن ها با تاکید بر زمینه فرهنگی ای است که در آن شکل گرفته و گسترش می یابند. در فرایند روش شناسی، از پارادایم تفسیری/برساخت گرا و روش مردم نگاری نظریه مبنایی استفاده شده است. در نتیجه ی این پژوهش 6 مقوله ی اصلی برای معرفی دگرفضاها به دست آمد که عبارتند از درون مایه فرهنگی- هنری، تفاوت، وجود تفکر انتقادی در کاربران فضا، اهمیت مقوله ی فضا، مکان اندیشه ورزی و معنادار بودن فضا. در نهایت برای تبیین نظریه با توجه به وجه مردم نگارانه ی پژوهش، متن مردم نگارانه نیز نگارش شد و مفهوم "دگرفضای تأملی- خیال انگیز " به عنوان مقوله هسته برای معرفی ماهیت فضاهای مورد سوال این پژوهش ارائه شد. این دگرفضاها علی رغم شباهت هایی که با اصطلاحات مشابه در متون نظری دارند (هتروتوپیا، فضای سوم و مکان سوم)، طبق یافته های این پژوهش، به طور کامل منطبق بر هیچکدام از این مفاهیم نبوده و ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند.
تحلیل اهمیت- عملکرد عوامل کلیدی موفقیت در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری با تأکید بر ذینفعان (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
149 - 178
حوزههای تخصصی:
بافت های کهن و قدیمی شهرها قلب تپنده شهرها در دورهای مختلف تاریخی بوده اند، اما امروزه با مشکلات و موانعی ساختاری و عملکردی خاصی تحت عنوان فرسودگی و ناکارآمدی مواجه هستند که رفع آنها برای پویایی بافت ها و پایداری هرچه بیشتر شهرها ضروری می باشد. در این چارچوب تحقیق حاضر با هدف تبیین اهمیت/عملکرد عوامل کلیدی بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهر زنجان صورت گرفته است. در این راستا بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی 40 شاخص قرارگرفته اند که جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار Micmac برای برسی عملکرد شاخص ها و استخراج عوامل کلیدی، از نرم افزار Mactor برای بررسی نقش و عملکرد ذینفعان و در نهایت از مدل IPA برای بررسی اهمیت/عملکرد عوامل کلیدی بازآفرینی استفاده شده اند. لازم به ذکر است ازآنجاکه تحلیل های تحقیق بر پایه دو جامعه خبرگان و عمومی بوده بر این اساس از نمونه 20 نفر خبره و 382 نفر عموم مردم استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان دادند که 12 شاخص در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهر نقش کلیدی داشته اند، در این میان نهادهای مدیریت شهری به عنوان اصلی ترین بازیگر دارای بیشترین قدرت تأثیرگذاری بر مشارکت شهروندان در بازآفرینی بوده است. در نهایت نتایج حاصل IPA خواستار اولویت اول و تمرکز بر افزایش مشارکت شهروندان، جذابیت آثار تاریخی و بهبود خدمات رفاهی –اقامتی بوده است.
تحولات گفتمانی ابژه سیاست های مسکن در ایرانِ پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با اتخاذ زاویه دیدِ دیرینه شناسیِ سیاست، به کاوش در فضای گفتمانی ای پرداخته است که منجر به پدیداریِ ابژه سیاست های مسکن پس از انقلاب به مثابه تنها ابژه ممکن و مطلوب گردیده است، تا از این طریق به درک درستی از قواعدی که بر اجزای پراکنده گفتمانِ به پیش برنده سیاست گذاری مسکن در ایران پس از انقلاب حاکم است، نائل گردد. بدین منظور از ابزار تحلیل گفتمان فوکویی استفاده شده است. نتایج، نشانگرِ انحرافی است که در صورت بندی ابژه سیاست های مسکن پس از انقلاب در برنامه های توسعه از گفتمانِ مصرح در قانون اساسی رخ داده است، به گونه ای که طیِ جریانِ حکومتمندشدنِ سیاست های مسکن؛ سطوحِ ظهور، مراجع حدگذاری، و چارچوب های طبقه بندی، شکلی خاص، محدود، و حکومت پذیر از ابژه، به مثابه انسانی اقتصادی، را دیدنی و رؤیت پذیرکردند که منجر به این شد که مسکن از حقی همگانی به امتیازی ویژه بدل شده و از دسترس همگان خارج گردد.
راهکارهای طراحی منظر پایدار رودخانه های درون شهری با استفاده از سبزراه ها، محدوده مطالعه: رودخانه کرج
حوزههای تخصصی:
توسعه و گسترش شهر کرج همانند دیگر کلان شهرهای کشور، باعث تخریب فضاهای سبز، باغات، مناطق ارزشمند طبیعی و ایجاد تغییر و تحولاتی جبران ناشدنی در این محدوده شده است. ساخت و ساز در حریم رودخانه کرج در کنار استفاده های فراغتی روند طبیعی را در این نواحی دچار اختلال نموده و سبب تغییر منظر در این مناطق گردیده است. نوشته حاضر به منظور ارائه راهکارهای احیای منظر رودخانه کرج به مثابه اکوسیستم زنده و پویای شهر کرج بر مبنای انگاره های طراحی منظر پایدار شکل گرفته است. این نوشته درصدد است تا با شناخت مفهوم منظر پایدار شهری و مرور ادبیات و پیشینه سبزراه ها، ضمن بازشناسی وضعیت موجود رودخانه کرج از طریق تحلیل نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدیدهای این بستر، با رعایت اصول طراحی منظر پایدار راهکار استفاده از سبزراه را جهت بازیابی این منظر طبیعی ارائه نماید. روش مورد استفاده در این مقاله، تحلیلی توصیفی و مبتنی بر سنجش معیارها به شکل کیفی بوده و گردآوری داده ها و اطلاعات نیز به صورت اسنادی و میدانی انجام شده است.
جایگاه منظر فرهنگی در نظام معماری و شهرسازی ایران؛ فرا مطالعه مقالات علمی موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۲۴۴-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
منظر فرهنگی، موضوعی است که طی سه دهه گذشته و با ورود به اسناد کنوانسیون میراث جهانی (اولین نهاد بین المللی تشخیص و حفاظت از مناظر فرهنگی) جایگاهی ویژه یافته است. متخصصان علمی داخل کشور نیز در قالب رشته های مختلف اعم از معماری، معماری منظر، مرمت، جغرافیا و محیط زیست در طول دو دهه اخیر به این موضوع پرداخته و پژوهش های متفاوتی را در این زمینه به انجام رسانده اند. پراکندگی مقالات منتشرشده، گوناگونی حوزه پژوهشی نویسندگان و تفاوت نگرش پژوهشگران باعث ایجاد مجموعه ای از پژوهش های متفاوت در حوزه منظر فرهنگی شده است؛ لذا با مطالعه و بررسی این مقالات، می توان به تصویری شفاف از روند موجود رسید و ضمن استفاده از تجربیات موجود، از تکرار اقدامات گذشته اجتناب کرد. همچنین دسته بندی پژوهش ها در قالب موضوعات مشابه، بهره برداری از آن ها را برای پژوهشگران آتی آسان می کند. در این راستا، در این مقاله تلاش می شود تا به واکاوی حوزه نظری پژوهش های انجام شده درباره موضوع منظر فرهنگی پرداخته شود. در این پژوهش، با استفاده از روش پژوهش کیفی و بر مبنای راهبرد فرامطالعه، 37 مقاله علمی پژوهشی با محوریت منظر فرهنگی در بازه زمانی 1385 تا ۱۳۹۹ بررسی شده است. بدین منظور، در دو بخش ساختاری و محتوایی، تمامی مقالات یادشده بررسی و جدول اطلاعات جامع آن ها تهیه، استخراج و تلخیص شد. نتایج پژوهش بیانگر نبودِ مبانی نظری قوی در بسیاری از پژوهش هاست. همچنین، اهمیت و جایگاه منظر فرهنگی در مقیاس شهری ایران نامشخص بوده و با وجود برخورداری از ویژگی ها و معیارهای ارزشمند، در اسناد شهرسازی و برنامه های مدیریت و حفاظت، آثار و ارزش های ملموس و ناملموس مورد توجه قرار نگرفته اند.
بازاندیشی در رابطه بین انسان و طبیعت (طبیعت مساوی): پارک سبز عمودی شهری اگالارتی، ایالت متحده امریکا2020
منبع:
معماری سبز سال هفتم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
39-48
حوزههای تخصصی:
رابطه انسان با طبیعت در طول تاریخ فراز و فرودهایی را داشته است. دو تفسیر گوناگون از این سیر وجود دارد. به نظر غربیان امروزه کاملترین نوع این رابطه به ظهور رسیده است. ولی در نگرش شرقی این سیر رو به زوال بوده و در سه یا چهار دوره انحطاطی ، امروزه بدترین شرایط این رابطه متحقق شده است. این مقاله نوشتاری پیرامون ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء کیفیت اثر متقابل انسان و محیط در بوسیله معماری بر یکدیگر است. انسان همواره تعاملی تنگاتنگ با محیط پیرامون خود داشته و خود نیز نقش موثری در شکل دهی به آن ایفا کرده است. متأسفانه مشاهدات هرروزه شهروندان و متخصصان از فضاهای شهری گویای این واقعیت است که معیارهای کمی و کالبدی دارای برتری چشمگیر و برجسته ای در مکان یابی و طراحی فضاهای سبز عمومی شهرها دارد و و نگاه های مردسالارانه، قیم مآبانه و فن محورانه محوریت اصلی طراحی امروزی شده روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای بوده است. هدف این تحقیق چگونگی استفاده و بازاندیشی در رابطه بین انسان و طبیعت (طبیعت مساوی) در فرآیند طراحی است. در ادامه مقاله نمونه موفق این مطالعات، پارک سبز عمودی شهری اگالارتی "ایالت متحده امریکا2020 می باشد که برنده مسابقه معماری سال 2020 شده است، مورد بررسی قرار گرفته است.
مساجد جامع شهر کرمان؛ شناسایی و تبیین جایگاه شهری و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
49 - 65
حوزههای تخصصی:
مساجد جامع در شهرهای قدیم ایران از اندام های مهم و اثرگذار به حساب می آمدند و همگام با تحولات تاریخی شهر متحول می شدند. بنابراین انتظار بر این است که در شهر کرمان نیز چنین فرایندی روی داده باشد. مسجدجامع مظفری کرمان، بنایی نوبنیاد از سده هشتم هجری قمری است که امروزه به خوبی شناخته شده است. این بنا در حدود شرقی شهر قدیم قرار دارد و از زمان بنیان نمازجمعه در آن برگزار می شد. از وضع مسجدجامع پیش از این سده آگاهی واضحی ارائه نشده است. هدف از این پژوهش، فهم پیشینه و جایگاه مسجدجامع در شهر کرمان در ارتباط با مسائل شهر و معماری در اعصار گوناگون است. با طرح این پرسش که پیشینه نهاد مسجدجامع در شهر کرمان چیست و از چه جایگاهی در شهر برخوردار بوده است؟ از آنجا که این پژوهش به موضوعی از گذشته و روزگاران تاریخی می پردازد و با شرح و تحلیل داده های دست اول تاریخی و جست وجوی شواهد مربوط به آن می توان به پاسخ پرسش و تبیین موضوع دست زد، پژوهش به روش «تفسیری تاریخی» پی گرفته می شود. با اینکه منابع تاریخی در بازگویی رویدادهای پس از اسلام شهر کرمان ساکت نبوده و به ویژه تاریخ نامه های محلی چندی نوشته شده، در باب مسجدجامع شهر به سکوت یا اختصار بسنده کرده اند. نتیجه این پژوهش نشان از وجود دست کم بنیاد چهار بنای مسجدجامع در شهر کرمان از سده نخستین هجری قمری تا میانه سده هشتم هجری قمری است که عبارت اند از: مسجدجامع نخستین، مسجدجامع ملک، مسجدجامع درب نو و مسجدجامع مظفری. این بناها هم زمان در جایگاه مسجدجامع کارکرد نداشتند، بلکه هریک جانشین دیگری می شد. به لحاظ مکان گزینی نیز هریک از مساجد جامع در جای جداگانه ای از شهر برپا شده و بر جای مسجد دیگر ساخته نمی شدند.
آسیب شناسی برنامه آموزشی کارگاه نهایی طراحی شهری با تکیه بر مقایسه مهارت های مورد نیاز در حرفه و آموخته شده در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأکید این مقاله بر بررسی مهارت های ارتقاء یافته در کارگاه نهایی رشته طراحی شهری است که زمینه ورود دانشجو را به حرفه تسهیل می نماید. با توجه به هدف پژوهش، از روش های ارزشیابی برنامه های آموزشی مشتمل بر روش هدف گرا، متخصص محور و مشارکتی استفاده شده است. در بررسی برنامه های مصوب آموزشی رشته و برنامه آموزشی کارگاه های طراحی شهری در نمونه هایی از دانشگاه های جهان که به روش غیراحتمالی انتخاب شده اند، از روش کیفی بهره برده شده است. به منظور بررسی مهارت های آموخته شده در دانشگاه، دیدگاه دانشجویان در پنج دانشگاه دولتی در شهر تهران (شامل دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، علم و صنعت ایران، تربیت مدرس و هنر) در سال 1398 بررسی و با روش پرسش گری (50 پرسش نامه) مورد سنجش قرار گرفته است. برای بررسی تأییدی نتایج و راستی آزمایی آنها، دیدگاه اساتید (10 نفر) بررسی و داده ها به صورت کمی و با استفاده از ابزار اس.پی.اس.اس تحلیل شده اند. برای شناسایی خلاء مهارت آموزی در دانشگاه و حرفه، با روش پرسش گری، دیدگاه کارفرمایان بخش خصوصی (12 نفر) نیز اخذ و داده ها به صورت کمی تحلیل شده اند. بررسی دیدگاه کارفرمایان و انطباق نتایج با حوزه دانشگاه نشان می دهد که در مهارت طراحی بیشترین انطباق، در مهارت های تحلیلی، فنی و ارتباطی، انطباق نسبی و در مهارت اجرا بیشترین وجود دارد. این خلاء به دلیل تأکید حرفه بر محصول محوری و تحقق پذیری اقتصادی است. بر این اساس پیشنهاد می شود که مهارت هایی چون مهارت طراحی پژوهی، تحلیل کل نگر، تفکر انتقادی، تبیین مسئله، تحلیل فضایی، خلاقیت و رسیدن به شیوه خاص مداخله، کاربست نظریه، ارائه کانسپت، فهم درست از اسناد، مردم سنجی، تحقق پذیری و تسهیل گری مورد تأکید قرار گیرد.
جایگاه نظریه گراف در تحلیل و مدل سازی شبکه ارتباطی: از نظریه تا کاربست، مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
213 - 237
حوزههای تخصصی:
برای مدل سازی و نمایش شبکه فضایی، رویکردهای متعددی وجود دارد اما فقدان بررسی و مطالعه ارتباط میان رویکردها به چشم می خورد. بنابراین در مرحله مدل سازی شبکه، محققان غالبا بی اطلاع از تنوع رویکردهای موجود در سایر زمینه های تحقیقات شهری، پژوهش های پیشین صورت گرفته در رشته خویش را در پی می گیرند. بافت های مسئله دار به دلیل اتصال پذیری پایین و دسترسی دشوار، در برابر سوانح طبیعی آسیب پذیر می باشند. در این خصوص اصلاح هندسی شبکه معابر نیز، بدون اولویت بندی مشخص، سبب افزایش هزینه های مدیریت شهری و بازدهی کم در حوزه مدیریت ریسک خواهد شد. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا پس از بررسی زمینه های نظری مدلسازی و نمایش شبکه فضایی، از طریق اولویت بندی مداخلات در خصوص بازگشایی و اصلاح هندسی، منجر به کاهش فاصله ی سفر، افزایش دسترسی و اتصال پذیری شود. جهت روشن شدن نقش و کاربرد نظریه گراف در مدل سازی شبکه، از تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد و سپس مدل بلوک بندی مجدد، در یکی از بافت های شهر رشت، مورد آزمون قرار گرفت. در این خصوص شاخص پیچیدگی (گراف دوگان)، بهینه سازی توپولوژیکی (الگوریتم مربوطه)، بهینه سازی هندسی (الگوریتم مربوطه و برنامه نویسی در نرم افزار MATLAB)، مرکزیت و اتصال پذیری (SPACE SYNTAX) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل محتوای کیفی بیان می دارند که جهت تعیین ویژگی های مورفولوژیکی طرح شهری، مناسب خواهد بود تا از گراف دوگان استفاده شود. شاخض پیچیدگی در بلوک مورد مطالعه 8 به دست آمد که از طریق بهینه سازی توپولوژیکی، این عدد به 2 کاهش یافت. با به کارگیری بهینه سازی هندسی نیز میانگین فاصله سفر از 17.4 به 10.68 تقلیل پیدا کرد. یافته های پژوهش حاضر می توانند در طرح های بازآفرینی مورد توجه قرار گیرند تا نواحی تاب آور را پدید آورند.
ارزیابی کیفی کاربری جایگاههای سوخترسانی خطی کلانشهر اصفهان بر اساس ترکیب منطق فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون خودروها و به تبع آن گسترش استفاده از حمل ونقل شخصی از ویژگی های شهرهای امروزی است. ازاین رو تأمین سوخت موردنیاز و در همین راستا، انتخاب مکان مناسب جایگاه های سوخت رسانی به عنوان یکی از موضوعات مهم و کلیدی تلقی می گردد. در سال های اخیر با توجه به کمبود فضاهای بزرگ و مناسب جهت احداث جایگاه سوخت جدید، برای نخستین بار در کشور، فاز نخست طرح احداث پمپ بنزین های خطی به عنوان راهکاری برای کاهش صف وسایل نقلیه در مقابل جایگاه های عرضه سوخت در کلان شهر اصفهان اجرا شده است. لذا ارزیابی جایگاه های سوخت خطی اجراشده به ویژه به لحاظ کیفی (ماتریس های سازگاری، مطلوبیت، ظرفیت و وابستگی) اهمیت فراوانی دارد. در این راستا در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است؛ ضمن اینکه برای تحلیل وضعیت جایگاه ها از ترکیب روش های فازی و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شده است. نتایج حاکی از آن است که 34 درصد از کل پمپ بنزین های خطی شهر اصفهان به لحاظ ارزیابی کیفی کاربری در وضعیت مکانی نسبتاً نامناسب قرار گرفته اند. پیشنهاد های کلی این پژوهش، توجه به تأمین زیرساخت های لازم برای احداث پمپ بنزین های خطی، رفع نقصان های جایگاه های خطی موجود و انجام مطالعات یکپارچه حمل ونقل و کاربری زمین پیش از اجرای فاز دوم پروژه می باشد.
واکاوی ریشه های تحول و نقد دوره دوم آموزش معماری در دانشکده هنرهای زیبا (1348-1359)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
57 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق واکاوی ریشه های تحول و نقد دوره دوم آموزش آکادمیک معماری از سال تا 1348 تا 1359 در دانشکده هنرهای زیبا است. روش به کار رفته در این تحقیق تحلیل تفسیری-تاریخی است. بررسی های تحقیق نشان می دهد که ریشه های تحول با توجه به عوامل بیرونی نظیر تحولات در مقیاس جهانی، تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور و تغییر سیستم آموزشی در دانشگاه تهران، و عامل درونی تغییر شرایط در دانشکده هنرهای زیبا بود. از اصلی ترین نقاط قوت این تحول توجهاتی در زمینه های مباحث تئوریک معماری، تحولات روز دنیا، مسائل اجتماعی و مقولات شهرسازی بود. مهم ترین نقاط ضعف را می توان عدم تحقق سیستم منسجم آموزشی، غلبه بعد نظری بر عملی و عدم توجه کافی به ابعاد فنی و اجرایی دانست.به نظر می رسد چنانچه تحولات حالتی تدریجی می یافت به موفقیت های بیشتری منجر می شد. کوتاهی این دوره از نظر زمانی در عدم شکل گیری یک سیستم آموزشی منسجم مؤثر بوده است. با توجه به تاثیرپذیری سیستم آموزش حال حاضر معماری در کشور از تحولات این دوره، به نظر می رسد توجه به اهداف و روش های این دوره، هم گام با تحولات روز دنیا و با در نظر گرفتن نیازهای در حال تحول جامعه ایران در تقویت آموزش حال حاضر معماری موثر است.
امکان سنجی بهره گیری از انرژی های نو در تهران براساس تحلیل اطلاعات اقلیمی
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، امکان سنجی بهره گیری از انرژی های نو در شهر تهران است. در حال حاضر با توجه به شناخت شیوه-هاى طراحى و قابلیت بررسى آن ها به صورت بومى، وجود دانش و فن آورى تولید بومى فتوولتاییک ها در ایران طراحى و ساخت ساختمان هایى با این فن آوری در ایران دور از دسترس نیست. در این پژوهش اطلاعات اقلیمی سایت مورد نظر در موقعیت ایستگاه سینوپتیک امام خمینی تهران و شهر سالت لیک سیتی با یکدیگر مقایسه شد و بعد از اثبات شرایط اقلیمی مشابه دو منطقه به بررسی بهره گیری از انرژی های نو در سالت لیک سیتی پرداخته شد و بنابراین راهکارهایی برای استفاده از انرژی های نو در تهران ارائه شد. در این پژوهش به شیوه تطبیقی اطلاعات اقلیمی ایستگاه هواشناسی فرودگاهی امام خمینی در مقایسه با اطلاعات اقلیمی شهر سالت لیک سیتی قرار گرفت. استخراج اطلاعات از سازمان هواشناسی بوده و در تدوین مطالب از مقالات معتبر داخلی و خارجی استفاده شده است.