فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
آسایش بصری به ویژه در فضاهایی که فعالیت بصری در آن زیاد است، همواره برای معماران و طراحان روشنایی چالش برانگیز بوده است. این امر به خصوص در کلان شهرها و شهرهای با تراکم بالا، به دلیل سایه اندازی ساختمان های مجاور و محدودیت دسترسی به روشنایی روز، اهمیت بیشتری پیدا می کند. برای دسترسی به طراحی مطلوب روشنایی آگاهی از سطح روشنایی مطلوب ضروری است. در حال حاضر در ایران، این محدوده برای فضاهای اداری تعریف نشده است و متخصصین برای جبران این نقیصه به یافته های دیگر کشورها رجوع می کنند. به دلیل تفاوت های اقلیمی و تفاوت فرهنگ استفاده از روشنایی، ممکن است یافته های دیگر کشورها برای ایران مناسب نباشد. از این رو پژوهش پیش رو به دنبال تعریف محدوده رضایت مندی از شدت روشنایی در ساختمان های اداری شهر تهران است. روش استفاده شده پیمایش و مطالعات میدانی است. به همین منظور تعداد 509 پرسشنامه در دو فصل تابستان و زمستان، در 146 اتاق در تابستان و 109 اتاق در زمستان توسط کاربران در شش ساختمان اداری با ویژگی های مختلف از جمله یک طبقه تا سیزده طبقه، پلان باز و با اتاق های خصوصی، نوساز و قدیمی، به منظور ارزیابی شرایط روشنایی محیط تکمیل شدند. هم زمان با تکمیل پرسشنامه توسط کاربران، پارامتر فیزیکی شدت روشنایی در سطح میز کار کاربران، اندازه گیری شدند. از روش های آماری مرتبط در نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها و یافتن ارتباط بین متغیرهای تحقیق، استفاده شد. نتایج نشان می دهد که شدت روشنایی مطلوب در این فضاها 600 تا 650 لوکس است و شدت روشنایی بین 550 تا 600 لوکس نیز شرایط آسایش را فراهم می کند. شدت روشنایی کمتر از 550 لوکس برای کاربران مطلوب نیست.
تبیین مدلی برای تقویت نقش پل به عنوان فضایی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
35 - 50
حوزههای تخصصی:
این مقاله که با هدف اصلی تبیین مفهوم پل به مثابه یک فضای شهری نگارش یافته است در پی پاسخ به این سوال است که چه گونه-هایی از پل های شهری می توانند به عنوان یک فضای شهری مطرح شوند؟ برای حصول به این منظور با استفاده از روش های پژوهش توصیفی-تحلیلی و از طریق جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی و تحلیل اطلاعات با روش های فراتحلیل، خلاصه سازی و فرآیند تحلیل شبکه ای(ANP) از یک سو به گونه شناسی پل ها و معرفی گونه هایی که قابلیت فضای شهری شدن را دارا هستند و از سوی دیگر به تعریف فضای شهری و مولفه ها و معیارهای موثر بر کیفیت آن پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد برخی گونه های پل را می توان به عنوان فضای شهری به حساب آورد و برای تقویت نقش پل به عنوان فضایی شهری، افزودن مولفه عملکردی به پل و ارتقا معیارهای مرتبط با آن در مقایسه با سایر مولفه ها دارای اهمیت بیشتری است.
بررسی تأثیر عناصر طبیعی گیاهی در کلاس درس بر میزان اضطراب دانشجویان
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به طور خاص، با توجه به وضعیت کالبدی نمونه مورد مطالعه (دانشگاه جاوید جیرفت)، به برّرسی فرضیه ای مبنی بر تأثیر عناصر طبیعی گیاهی در کلاس های درس بر میزان اضطراب حالتی دانشجویان و یافتن نحوه همبستگی این عامل محیطی کلاس ها با اضطراب دانشجویان حاضر در آن ها پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی، از نوع کمّی، و بر پایه پژوهش موردی بود؛ که طی آن، توسط پرسش نامه اضطراب اسپیلبرگر، از 196 دانشجو که از دو تیپ کلاس، یکی فاقد عناصر طبیعی گیاهی و دیگری دارای میزان مطلوبی گیاه، استفاده می کردند، در خصوص میزان اضطراب حالتی آن ها در کلاس، نظرسنجی شده است. پایایی پرسش نامه اضطراب با استفاده از روش آلفای کرونباخ، 865/0 به دست آمد که نشان از همسانی درونی و پایایی مناسب داشت. داده ها پس از جمع آوری، با استفاده از نرم افزار آماری SPSS -22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در ارتباط با رابطه بین میزان اضطراب صفتی و حالتی دانشجویان با میزان عناصر طبیعی گیاهی در کلاس، به ترتیب، ضرایب همبستگی 180/0- و 639/0- به دست آمد که به ترتیب در سطح 5% و 1% معنی دار بوده است. لذا نتایج حاکی از آن است که با اطمینان 95%، میزان عناصر طبیعی گیاهی کلاس، قادر به پیش بینی اضطراب صفتی و حالتی دانشجویان می باشد. برای اضطراب صفتی، معادله رگرسیونی به شکل "Y=995/49 - 567/0X" مشخص شد. X: متغیر میزان عناصر طبیعی گیاهی کلاس، و Y: اضطراب صفتی. برای اضطراب حالتی نیز معادله رگرسیونی به شکل "Y=122/71 - 270/2X" مشخص گردید. ضریب متغیر مستقل میزان عناصر طبیعی گیاهی کلاس در معادله های رگرسیونی منفی بود؛ بنابراین با افزایش میزان عناصر طبیعی گیاهی کلاس، میزان اضطراب صفتی و حالتی دانشجویان کاهش می یابد.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثردر سیاست های زمین شهری ایران با استفاده از مدل های منتال و مکتور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
95 - 111
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: سیاست زمین شهری یکی از عرصه های مهم سیاست گذاری عمومی است و در برخی کشورها همچون ایران، سیاست های زمین شهری و جایگاه مدیریت زمین کم وبیش مورد غفلت واقع شده است و این امر تغییر نگرش نسبت به زمین شهری و سیاست های زمین شهری در ایران را ضروری ساخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در سیاست های زمین شهری ایران تدوین شد. روش: نوع تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده است. لازم به ذکر است که سنجش رابطه بین شاخص ها و بازیگران توسط کارشناسان متخصص در امور شهری به صورت نمونه گیری گلوله برفی انجام شد و از نرم افزار منتال و مکتور برای تجزیه وتحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت ، برای تحلیل و ارزیابی سیاست های زمین شهری در ایران 15 عامل استفاده شد که با استفاده از نرم افزار منتال ، رابطه بین متغیرها ارزیابی و عوامل کلیدی استخراج شدند و درنهایت با استفاده از نرم افزار مکتور بازیگران کلیدی تأثیرگذار بر سیاست های زمین شهری ایران و همچنین قدرت نسبی بازیگران و نیز توافق آن ها با اهداف و اولویت هر یک از اهداف ازنظر آن ها شناسایی شدند. یافته ها: با توجه به یافته های حاصل از نرم افزار منتال 5 عامل کلیدی تأثیرگذار در سیاست های زمین شهری شناسایی شدند و نتایج مستخرج از نرم افزار مکتور نشان داد که بازیگران غالب سیستم که بیشترین اثرگذاری را در سیاست های زمین شهری ایران داشتند؛ شامل نهادهای قانون گذاری، وزارت کشور، بنیاد مسکن و راه و شهرسازی بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بیشترین توافق بازیگران در رابطه با اهداف سیاست های زمین شهری در وهله اول با در نظر گرفتن یکپارچگی نهادهای متولی، بر لزوم کاهش موازی کاری، در وهله دوم بهبود قدرت اجرایی نهادها، به نحوی که عملکرد نهادها با نهادهای بخش های دیگر هماهنگ و سازگار و در وهله آخر دسترسی به اطلاعات از سوی نهادها با ایجاد یک بانک اطلاعاتی زمین موردتوافق متولیان بوده است.
بررسی ابزارهای رسانه ای در بهبود ادراک فضای معماری (نمونه موردی واقعیت مجازی)
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
109124
حوزههای تخصصی:
ابزارهای رسانه ای در عصر ارتباطات و اطلاعات عواملی هستند که از طریق آنها اطلاعات، مفاهیم و ایده ها به مخاطبان خاص و عام منتقل می شود.واقعیت مجازی به عنوان یکی از ابزارهای رسانه ای یک تکنولوژی نوین است که به کاربر امکان می دهد تا با یک محیط شبیه سازی رایانه ای تعامل داشته باشد. مزایای آن در معماری عمدتا در کمک کردن در طراحی و مفاهیم و ایده ها بیان می شود .هدف اصلی این نوشتار تعامل بین افراد و سناریوهای طراحی فضای معماری در فضای غیر مادی به کمک ابزارهای رسانه ای مانند واقعیت مجازی است، تا به درک جامع از قصد و ایده طراح و بهبود ادراک فضا کمک کند. سوال اصلی اینجاست که واقعیت مجازی چگونه می تواند ادراک شخص را از فضای معماری افزایش دهد؟ روش تحقیق این تحقیق از نوع تحلیل محتوا است که در ابتدا با استفاده از منابع و اسناد کتابخانه ای به بررسی و تحلیل جزئیات و چارچوب های نظریه ادراک فضا و مولفه های آن پرداخته سپس این موارد در زمینه واقعیت مجازی سنجیده شد و در نتایج آن مشخص گردید تجربه در فضای غیر مادی تجربه ای است ذهنی و لذا ماهیت فضا در آن ادراکی است، ادراکیکه بدون حضور فیزیکی شخص و تنها به مدد ذهن او صورت می گیرد. قرارگیری اذهان، مبادله افکار و تجارب عدم خطاهای ادراکی این فضا وکاربردهای فراوان آن تفاوتی اساسی با تعاریف سنتی ادراک فضای معماری دارد.
بازتعریف مفهوم مکان با تأکید بر فرایند آفرینش و تبیین مرکزیت مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
69 - 82
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مفهوم مکان به یکی از مهمترین مباحث معماری، طراحی شهری، معماری منظر و طراحی محیط تبدیل شده است. با این همه، عمده این مطالعات متأثر از دوگانگی عینی-ذهنی بوده و مکان را به عنوان امری ایستا و جدا از روابط و ساختارهای اجتماعی مورد مطالعه قرار داده اند که به حوزه های ادراک فردی محدود شده اند. این مسائل باعث شده اند مطالعات مکان، رویکرد فروکاهنده پیدا کرده تا جایی که بعضاً مکان را تا یک فضای نوستالژیک تقلیل داده اند.روش پژوهش: در سالیان اخیر و با تغییر رهیافتی در حوزه فلسفه و جامعه شناسی فضا، چرایی آفرینش و تحول مکان نیز مورد بحث قرار گرفته است. این مقاله تلاش دارد در یک مطالعه کیفی با هدف پرداختن به چرایی تحول مکان، به کمک رهیافت پسکاوی، و با روش توصیفی تحلیلی و تحلیل محتوای کیفی، مطالعات پیشین مکان را دسته بندی کرده و با اتخاذ رویکرد انتقادی، مسئله های اصلی (پروبلماتیک) این مطالعات را بررسی کند و سپس به بازتعریف مکان بپردازد.هدف پژوهش: مطالعات مکان، بیشتر به چیستی مکان و چگونگی ادراک مکان و جنبه های کالبدی مکان یا جوانب ذهنی ادراک فردی پرداخته اند. این مقاله به دنبال پرداختن به چرایی آفرینش مکان و نحوه نمود ساختارهای اجتماعی در مکان است و تلاش دارد نقش کردار اجتماعی را در فرایند آفرینش مکان بررسی کند و مؤلفه های کردار اجتماعی را نیز تبیین کند.نتیجه گیری: مکان، همزمان هم نمود عینی و دارای تعین کالبدی است و هم فرایند اقتصادی اجتماعی. علاوه بر سه مؤلفه ای که اثبات گرایان برای مکان قائل هستند (فرم، عملکرد، معنا)، مکان دارای سه مؤلفه ای است که می تواند ساختار اجتماعی را در خود هویدا کند: تفاوت، تقارب و تواتر. با این سه مؤلفه، مکان، تجلی کردار اجتماعی خواهد شد. مؤلفه تفاوت موجب اندرکنش اجتماعی، سرزندگی محیط و تقویت هویت جمعی می شود. با بودن مؤلفه تقارب، مکان واجد ارزش شده و گروه های مختلف به جای انزواگزینی و دور شدن از مرکز، پیرامون یک پدیده یا رخداد به گفتگو می نشینند و مرکزیت مکان را پدید می آورند. با بودن مؤلفه تواتر، مفهوم زمان در مکان ها نمود پیدا می کند.
بررسی ساختار معماری و دوره بندی تاریخی کالبدی مسجدجامع ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۱۱۳-۹۱
حوزههای تخصصی:
مسجدجامع شهر ارومیه یکی از میراث معماری ایران است که در جریان وقایع تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دچار دگرگونی های متعددی شده است. این مسجد در بخش مرکزی شهر ارومیه و در کنار مجموعه بازار تاریخی آن قرار گرفته است. با وجود اهمیت این مسجد، پژوهش های اندکی درباره آن انجام شده و در خصوص تحولات فضایی و کالبدی آن نیز، اقدام مؤثری صورت نگرفته است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه جامع، بررسی اسناد و مدارک موجود برای دست یافتن به تحولات مختلف عناصر فضایی و کالبدی مسجد و ارائه تصویری صحیح تر از فرایند ساخت وساز و در نهایت، دوره بندی تاریخی آن است. روش تحقیق به کارگرفته شده تفسیری تاریخی است که گردآوری اطلاعات مبتنی بر برداشت های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و تأمل در آرای پژوهشگران و تعمیم نظریات آن ها بوده است. نتایج کار حاکی از آن است که مجموعه مسجدجامع ارومیه بر روی بقایای معماری پیش از اسلام و همچنین آثاری از معماری صدر اسلام احداث و ساخت وسازهای متعددی از اولین قرون اسلامی تا به امروز در این مجموعه انجام شده است. از تحولات برجسته این مجموعه می توان به احداث گنبدخانه در دوره سلجوقی، محراب گچ بری در دوره ایلخانی و احداث صحن و حجره های پیرامون در دوره زندیه اشاره کرد. مداخلات انجام شده در چند دهه اخیر، سبب ایجاد تغییرات اساسی در مجموعه شده، به طوری که بخش های مهمی از فضاهای مسجد دچار تخریب و نوسازی شده است.
عوامل محیطی مؤثر بر طراحی فضاهای رفتارگرا؛ بررسی موردی: کانون اصلاح وتربیت کودکان تهران- ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۰
43 - 60
حوزههای تخصصی:
کانون اصلاح و تربیت مرکزی برای نگهداری، تربیت، تهذیب و اصلاح کودکان بزهکار 18-6 سال است که مرتکب انحراف های اخلاقی و اجتماعی شده اند. این مرکز در گروه ساختمان های امنیتی رده سه قرار می گیرد که در سطح بین المللی، قوانین مؤثری در حوزه ساخت و بهره برداری از چنین ساختمان هایی تدوین شده است اما با وجود توجه بسیار زیاد مسئولان مرکز، فضای معماری و خصوصاً فضاهای داخلی مجموعه فاقد کیفیت های فضایی متناسب است. هدف از اجرای این طرح، استخراج و تدوین اصول به منظور طراحی مراکز اصلاحی- تربیتی برای نگهداری و اسکان موقت کودکان بزهکار بوده است. در جستجوی الگوی طراحی مناسب، طرح «عوامل محیطی مؤثر بر طراحی فضاهای رفتارگرا» در کانون اصلاح و تربیت کودکان تهران در سال 1397 با جمع آوری اطلاعات از 99 پرسشنامه قابل قبول از کودکان بزهکار کانون اصلاح و تربیت تهران و آزمون کا- اسکوئر انجام شد. در این پژوهش ارتباط معناداری میان سن کودک-شکل انتخابی، جرم کودک-رنگ انتخابی و جرم کودک-مصالح انتخابی برای خانه یافت شد که گواه بر اثبات سه گروه از فرضیه ها بود. در نهایت، با توسعه مطالعات میدانی در حوزه های موردنظر و مشورت کارشناسان علوم رفتاری، بخش هایی از الگوهای طراحی استخراج شدند.
چیستی و چگونگی زیبایی معماری از منظر زیبایی شناسی نظری
حوزههای تخصصی:
پذیرش زیبایی شناسی معماری بخصوص به صورت تجرییات عمیق افراد از بناها زمینه ای است که اهمیت بسزایی دارد و معمولاً توجه چندانی برای شناخت آن به لحاظ محتوای نظری نمی شود و همواره این سردرگمی وجود دارد که کدام الگوی نظری برای معماری از منظر زیبایی شناسانه همه جانبه تر است، چراکه این مفهوم کیفیتی مبهم به نظر می رسد. لذا هدف از انجام این پژوهش پرداختن به ابعاد نظری این موضوع از نگاه نظریه پردازان شاخص این حوزه یعنی اسکروتن و وینترز به روش تحلیل محتوا است. بررسی ها نشان دادند که زیبایی شناسی نظری در معماری تحت تأثیر دو عنصر قرار می گیرد: 1- قضاوت مفسر و 2-تجربه. این نوع از زیبایی شناسی تا حدی به تجربه انسان از فرم و محتوای ساختار فیزیکی ساختمان توجه دارد و این عناصر در تحلیل نهایی تجربه انسان ظاهر می شوند، تا ترجیحات زیبایی اثر معماری شکل بگیرید. لذا رویکرد تفسیری به بررسی زیبایی مبتنی بر دیدگاه های نظری محدود با توجه به اهمیت قضاوت مفسر در تحلیل ها تأکید دارند و چون زیبایی شناسی ذاتاً موضوعی ذهنی است، روش مفسر، جایگاه محقق را به عنوان یک خبره و با در نظر گرفتن موضع تفسیری در رابطه با دنیای زیبایی شناسی سایرین فرض قرار می دهد. ولی بین الاذهانی بودن قضاوت های زیبایی شناسی، چالشی را برای زیبایی شناسی نظری معماری از جمله زمینه بخشی اجتماعی/فرهنگی ایجاد می کند.
Barriers to Sustainable Construction Practices (Case Study: The Role of National Culture)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This s tudy examined national culture dimensions that cons titute barriers to the implementation of sus tainable cons truction practices among cons truction professionals in Nigeria. It deployed S tatis tical Package for the Social Science (SPSS) software to analyze data collected through a ques tionnaire survey. Mean Score Index (MSI) result revealed 47 national culture variables that have great potential for causing barriers to implementation of sus tainable cons truction practices in Nigeria with the MSI range of 3.30 - 4.72. The variables were grouped into six of Hofs tede’s national culture dimensions (large Power Dis tance, Individualism, Masculinity, s trong Uncertainty Avoidance, Short-Term Orientation, and Res traint) with an average MSI range of 3.84 - 4.22. The Kruskal-Wallis H and Mann-Whitney U tes ts indicated that irrespective of organizational and individual characteris tics, there was no significant difference in the national culture of cons truction professionals hindering the implementation of sus tainable cons truction practices in Nigeria (p>0.05); but for Individualism (IDV) and Uncertainty Avoidance (UAI) dimensions which indicated significant differences (p <0.05) due to personal attributes, disposition, and exposure. The study established that the differences have only a small effect (r = 0.171 and 0.156 respectively), signifying that the observed differences in IDV and UAI culture dimensions based on years of experience, were not a result of differences in the sizes of the groups. They then study raised concern for a new way of thinking towards overcoming barriers to implementing sustainable construction practices in Nigeria and suggested for optimization and operationalization of national culture dimensions that support the implementation of sustainable construction practices and eschewing those that cause barriers.
A Systematic Review of the Fragile City Concept(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۴ - Serial Number ۴۲, Autumn ۲۰۲۱
29 - 40
حوزههای تخصصی:
Todays, cities have become one of the mos t complicated sys tems, which may become fragile when not managed appropriately. In order to prevent fragility, cities should respond more quickly and effectively to complicated threats, which requires an accurate unders tanding of the concept of fragility. In this regard, a sys tematic review was conducted based on Preferred Reporting Items for Sys tematic Reviews and Meta-Analyses (PRISMA) to unders tand the concept of urban fragility by electronic search using keywords combined with Boolean OR and AND operators in Google Scholar, ISI Web of Science, and Scopus. Based on the reviewed articles, the dimensions of urban fragility, including the economic, social, governmental, environmental, international relations, and economic, social, and political conditions of individuals, were identified for each component and indicator. Given the definition of fragility and its dimensions, the present s tudy can provide an opportunity for identifying the causes of fragility in cities and providing some solutions.
سیاست گذاری بهبود وضعیت مدیریت محله در سکونتگاه های غیر رسمی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
51 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش سیاست گذاری بهبود وضعیت مدیریت محلی با رویکرد اجتماع محور در سکونتگاه های غیررسمی با رویکرد اجتماع محور می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری داده ها و اطلاعات به صورت پیمایشی می باشد. به منظور بررسی و تدوین مبانی نظری مرتبط با موضوع تحقیق، از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از مدل SWOT و QSPM استفاده شده است. ازآنجاکه سازوکار مناسبات درونی شورایاری باید از «دبیرمحوری» به سمت «شورایارمحوری» حرکت کند؛ شورا و شهرداری باید به یک مدل کارآمد و شفاف، با حفظ استقلال نهاد نظارتی (شورا و شورایاری) از نهاد اجرایی (شهرداری) در نوع اداره محله، با توجه به وجود سه ضلع؛ شهرداری منطقه، سرای محله و شورایاری در هر محله، برسند. ازاین رو، به نظر می رسد طرح مذکور به دلیل داشتن هدف توانمندسازی محله ها، بتواند در راستای توانمندسازی و ایجاد کانال ارتباطی میان سازمان های دولتی و محله ها تأثیرگذار باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در راستای بهبود وضعیت فعلی مدیریت محلی باید راهبرد های ترکیبیِ معین استفاده گردند که به ترتیب عبارتند از: برنامه ریزی پایین بالا با ترکیب آرای جمعی، وجود پایگاه معتبر داده در راستای الزام برای مدیریت محله، افزایش مشارکت ساکنان محله با آگاه سازی در حوزه مدیریت و سرای محله ای.
قبض و بسط بتوارگی کالایی، مصرف گرایی و مصرف شهری در شهرهای میانی؛ نمونه مطالعه: رشت و قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندپارگی شهری، گسیختگی، افتراق شهری و قطبی شدن، نتیجه بتوارگی کالایی، مصرف زدگی و مصرف اراضی شهر می باشد. در ایران نیز، با غلبه اقتصاد متکی بر خدمات و پیامدهای رقابت های فرساینده شهری و منطقه ای، این جریان سلطه یافته و مصرف اراضی در فرایندی از اشغال، انحلال، بازسازی و ادغام را موجب می شود. لذا مسئله نظری و تجربی این مقاله تمرکز بر مصرف گرایی شهری در شهرهای میانی ایران است. چون در متون شهرسازی رابطه میان فرهنگ مصرفی و مصرف شهری هنوز تبیین روشنی ندارد، هدف پژوهش تبیین و ارائه مدل تحلیلی برای سنجش این رابطه است و روش آن از حیث هدف کاربردی و تبیینی است. با تکیه بر مدل فضایی شهر مصرفیِ حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی (9 عامل با 40 متغیر)، شهرهای رشت و قزوین مورد مقایسه تطبیقی قرارگرفته اند. تثبیت مدل به کمک تحلیل عاملی تاییدی منتج به مدلی با 7 متغیر مکنون مرتبه اول و به ترتیب 42 متغیر مکنون مرتبه دوم برای رشت و 22 مورد برای قزوین گردید. نتایج نشان می دهد هردو نمونه، شهری مصرفی بوده و بازنمودهای فضایی فرهنگ مصرفی، حداقل در 4 مولفه مشهود است؛ تفاوت های به دست آمده، تبیین کننده تفاوت های فرهنگی و جغرافیایی این دو شهر از حیث مصرف گرایی شهری است.
برنامه ریزی شورشی در فضاهای خاکستری؛ مورد پژوهی: محله آبکوه مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای خاکستری که تحت تاثیر روابط قدرت و سرمایه و دو گانه انگاری های رسمی/غیررسمی در یک حالت موقتی بودن دائم همواره در انتظار اصلاح شدن هستند، همانند سایر نواحی شهر دارای طرح های توسعه شهری می باشند اما آنچه که در حال اتفاق است این است که این فضاها نه همانند ضوابط و مقررات طرح های توسعه شهری بلکه به شیوه ای دیگر یعنی برنامه ریزی شورشی در حال شکل گیری هستند. از این رو، هدف این پژوهش آن است که نشان دهد چگونه تولید فضا در فضاهای خاکستری نه صرفا از طریق فرآیندهای رسمی برنامه ریزی فضایی بلکه همچنین از طریق برنامه ریزی شورشی در حال شکل گیری است. این پژوهش با رویکرد برساخت گرایی اجتماعی و تحلیل گفتمان انتقادی دو گفتمان رایج را شناسایی کرده است. نخست گفتمان غالب که از طریق قدرت-دانش سعی بر ایجاد فضاهای دعوت شده است و گفتمان آلترناتیو که با برنامه ریزی شورشی سعی بر ایجاد فضاهای خلق شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که با وجود تهیه طرح های متعدد توسعه شهری و محله ای برای محله آبکوه، تولید فضا در این محله تحت تاثیر مولفه های برنامه ریزی شورشی رخ داده است. ساکنان این محله ها در کمبود عرضه مسکن در توان مالی، خود توانسته اند مسکن حداقلی برای زندگی خود تامین کنند و حداقل انتظار از مدیریت شهری تامین تاسیسات و تجهیزات شهری و خدمات در سطح محله است.
مسکن بومی و شیوه سکونت در حاشیه رودخانه سرباز بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۴
۱۰۲-۸۹
حوزههای تخصصی:
رودخانه سرباز یکی از رودهای مهم در بلوچستان ایران است که از کوه های جنوب ایرانشهر سرچشمه گرفته و در جهت شمالی- جنوبی به سمت دریای عمان جریان دارد. در حاشیه این رودخانه آبادی های متعددی از جمله انزا، پتان، پشامگ، فیروزآباد، راسک و غیره شکل گرفته است؛ مسکن در این ناحیه تحت تأثیر عوامل متعدد ازجمله فرهنگ، محیط، اقلیم و شرایط اقتصادی و نوع معیشت، برای جوابگویی به نیازهای مردم این منطقه با توجه به شرایط و امکانات، با مصالح متنوع و در دسترس، در طول زمان شکل گرفته است. این مقاله در پی جواب دادن به این سؤالات است که عوامل مؤثر در شکل گیری مسکن بومی حاشیه رودخانه سرباز چه می باشند؟ مسکن بومی این ناحیه چه ویژگی ها و قابلیت هایی دارد؟ و بر این فرضیه استوار است که مسکن بومی حاشیه رودخانه سرباز دارای قابلیت هایی است که می توان از این قابلیت ها در بهبود کیفیت مسکن امروز و آینده این ناحیه بهره برد. برای انجام این تحقیق از روش کیفی و مبتنی بر مطالعات میدانی و کتابخانه ایی استفاده شده است. هدف از این تحقیق، بررسی و شناخت عوامل مؤثر در شکل گیری مسکن بومی حاشیه رودخانه سرباز بلوچستان ضمن آگاهی و شناخت نسبت به قابلیت های مسکن بومی جهت ارتقای کیفیت مسکن امروز و آینده این ناحیه می باشد. گونه های مختلف مسکن ضمن داشتن نقاط ضعف و کمبودهایی، دارای قابلیت های متعددی می باشند. ازجمله تنوع در انتخاب مصالح، جوابگویی به نیازهایی مثل شرایط محیطی و اقلیمی، احترام به بزرگ ترها (مراقبت از سالمندان)، وجود سلسله مراتب، حفظ حریم خاص در مسکن، تکریم مهمان، چرخه ی مداوم حیات و امکان زیست نسل های متعدد در انواع مسکن، امکان تغییر و تحول در طول زمان متناسب با نیاز خانواده، امکان جایگزینی فضاهای جدید به جای فضاهای فرسوده ی قدیمی و غیره، قابلیت هایی در مسکن حاشیه رودخانه سرباز هستند که در مسکن امروزی کمتر دیده می شود یا طراحان به آن کمتر توجه دارند.
واکاوی عوامل مؤثر در ایجاد دلبستگی به مکان در بازار (نمونه موردی: بازار تجریش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
33 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه بی توجهی به مؤلفه های مکانی و انسانی و وابسته کردن مراکز تجاری معاصر به امور اقتصادی، باعث تقلیل میزان حضور، عدم وفاداری مشتریان، کاهش دلبستگی مکانی و خالی شدن مراکز تجاری از افراد شده و این موضوع تداوم حیات مراکز تجاری را با بحران روبه رو کرده است. بنابراین تعیین و اکتشاف فاکتورهای اثرگذار در ایجاد و ارتقای دلبستگی به فضای بازار، می تواند به بهبود شرایط عاطفی و روحی شهروندان و افزایش کارکرد مراکز تجاری کمک کند.هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش یافتن عوامل مؤثر در ایجاد دلبستگی به مکان در بازار و هدف فرعی دستیابی به ارتباط مابین مؤلفه های مؤثر با یکدیگر در بازار تجریش است.روش پژوهش: برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روش ترکیبی اکتشافی (کیفی-کمی) استفاده و از طریق راهبرد علی-مقایسه ای، میزان تأثیر مؤلفه ها بر حس دلبستگی به مکان، بررسی شده است. در روند پژوهش، ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای-اسنادی، نظریه های موجود در زمینه دلبستگی به مکان و عوامل مؤثر بر این حس گردآوری و سپس با اتکا به نتایج تحلیل محتوا، مدل مفهومی پژوهش ارائه شد. سپس براساس داده های به دست آمده از بخش کیفی، پرسش نامه ای محقق ساخت، در جامعه آماری شامل: کسبه، مشتریان و رهگذران در بازار تجریش توزیع شد و با استفاده از آزمون های آماری 26 SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.نتیجه گیری: نتایج نشان داد مؤلفه های مؤثر در ایجاد دلبستگی به مکان مؤلفه های مکانی، انسانی و زمانی هستند و رابطه معناداری میان آنها و دلبستگی به مکان وجود دارد. تحلیل ها نشان داد از میان مؤلفه های مکانی، عوامل کالبدی مکان و از میان مؤلفه های انسانی، عوامل ادراکی، مؤثرترین عامل در ایجاد دلبستگی به بازار هستند. از میان عوامل ادراکی مکان، بیشترین ارتباط مربوط به شاخص خاطره انگیزی و سپس هویتمندی و از میان عوامل کالبدی مکان، بیشترین ارتباط مربوط به شاخص دسترسی و سپس فرم و ساختار است.
واکاوی نگاره های خورشید در نقوش فرش ترنج خورشیدی فراهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۹۴
47 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: هریک از فرش های مناطق مختلف ایران می توانند در پس نقوش خود حامل پیام، مفهوم و یا نمادی باشند که کشف آن بر فهم اصالت و اثبات ارزش های تاریخی، فرهنگی و آیینی نقوش فرش ایران تأکید خواهد کرد. فرش های استان مرکزی از جمله فرش های مشهور ایران هستند و یکی از فرش های اصیل این استان، فرش «ترنج خورشیدی فراهان» است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.هدف پژوهش: معرفی فرش ترنج خورشیدی فراهان و واکاوی نمادهای خورشیدی در این قالی و کشف ارتباط مفهومی و نسبت ویژه آن با تقدس خورشید است.روش پژوهش: در جست وجوی این ارتباط مفهومی، در این پژوهش که از نوع کیفی و توصیفی-تحلیلی است، با گذری بر پیشینه فرهنگی-تاریخی زادگاه این فرش یعنی کهن دیار فراهان، به شناخت جایگاه خورشید در آیین و فرهنگ گذشته این سرزمین پرداخته می شود. سپس نمونه هایی که به روش هدفمند معیاری از اسناد کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده اند برمبنای ساختار و عناصر شاخص بصری، در سه گروه «اصلی»، «گلدان دار» و «واگیره ای» تقسیم شده است. نتیجه گیری: در جست وجوی نگاره های خورشیدی در این سه گروه، به عناصری چون «گلدرخت سه شاخه»، «خورشیدخانم»، «نیلوفر آبی»، «گل خورشیدی هندسی» و ... دست یافته می شود که در چهار بخش نمودهای «انسانی»، «جانوری»، «گیاهی» و «تجریدی» جای می گیرند. در نهایت به اعتبار تعدد و تنوع کاربست نگاره های خورشیدی در انواع این قالی و ارتباط مفهومی آنها با خورشید، نقوش این قالی می تواند حکایت از تقدس خورشید در گذشته این سرزمین همانند دیگر مناطق ایران و تجلی آن بر فرش ترنج خورشیدی فراهان داشته باشد.
خوانش تکتونیکی بناهای عمومی معماری معاصر ایران در دوره پهلوی اول (نمونه موردی: دبیرستان البرز، موزه ایران باستان، دانشکده هنرهای زیبا، ساختمان شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
61 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : پیشرفت و توسعه علوم در طی سال ها، منجر به تفکیک و تخصصی ترشدن حوزه های دانش و فن شده است که به جدایی سازه، سیستم های ساختمانی و معماری پس از این تحولات منجر شده است، ترکیب معنا و ساخت در معماری همانا عرصه حضور تکتونیک است. هدف پژوهش : این پژوهش در جهت تبیین مؤلفه های تکتونیک معماری جهان و خوانش تکتونیکی بناهای منتخب معماری دوره پهلوی اول با این معیارها و استخراج چارچوب تکتونیکی حاکم بر معماری بناهای عمومی این دوره انجام گرفته است. روش پژوهش : این پژوهش با روش ترکیبی، تفسیری-تاریخی و رویکرد غالب کیفی در گردآوری، تحلیل اطلاعات و همچنین روش تحلیل اسناد و از مشاهده توصیفی مبتنی بر پدیدارشناسی، توسط نخبگان استفاده کرده است. انتخاب نمونه های موردی با بررسی نتایج حاصل از توزیع پرسش نامه در میان خبرگان معماری انجام شده است. در روند تحقیق از نرم افزار کیفی MAXQDA و نیز نرم افزار آماری SPSS صرفاً برای ترجیح دادن و انتخاب بناهای مطالعاتی استفاده شده است. در آخر نیز با استفاده از مثلث سه سویه سازی (خوانش پدیدارشناسی، استنباط های محقق بر اساس اسناد و مدارک موجود، ادبیات غنی تکتونیک)، استحکام و تأیید پژوهش از جهات مختلف بررسی شده است. نتیجه گیری : بُعد تکتونیکی سازه از جهت ایجاد سازمان فضایی و نقش آن در تعیین فرم و القاء پایداری بصری در هر چهار نمونه موردی از بناهای عمومی دوره پهلوی اول حضور دارد. ساختمان دبیرستان البرز با شیوه معماری سنت گرا در این دوره با ابعاد تکتونیک همخوانی بیشتری داشته است. ساختمان شهرداری تبریز وجوه تکتونیک ناچیزی در معماری کلاسیک دوره پهلوی اول را به خود اختصاص داده است.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیات فضایی پیاده راه ها؛ نمونه موردی خیابان فردوسی شاهین شهر
حوزههای تخصصی:
گسترش مدرنیته منجر به رواج استفاده از ماشین در سراسر جهان شده است. به نحویکه در محیطهای شهری که تا پیش از انقلاب صنعتی، در انحصار انسان بود، به فضاهایی با اولویت تردد خودرو تبدیل شدند؛ و آلودگیهایی مانند صدای بوق ماشینها، موتور اتومبیلها و ازدحام آنها شرایط را به گونهای زده که عابرین پیاده فقط از روی اجبار از معابر شهری استفاده میکنند؛ اما رفته رفته اندیشمندان برنامه ریزی توجه به اولویت تردد انسان بر ماشین را در فضاهای شهری مد نظر قرار دادند. پیادهروی دارای اهمیت اساسی در احساس تعلق به محیط و در بافت کیفیتهای محیط است. در این راستا عدم توجه به مقیاس انسانی و نادیده گرفته شدن نیازهای عابرین پیاده از معضلات پیش رو می باشد. در همین راستا، پیاده راه ها با توجه به تأثیر عمیق خود در ارتقاء کیفیت زندگی شهری، اهمیت ویژهای در میان فضاهای شهری دارند و از عناصر لازم در هویت بخشی به فضای اجتماعی و فرهنگی در شهر می باشند. شاهین شَهر، شهری از توابع بخش مرکزی شهرستان و در استان اصفهان قرار دارد؛ و در همسایگی شمالی و در حدود 17 کیلومتری شهر اصفهان واقع شده است. خیابان فردوسی یکی از مهمترین خیابان های شاهینشهر است و به دلیل وجود کاربریهای مختلف در این خیابان نقش ترافیکی هم پیدا کرده است. در ساعات مختلف دارای اختلال ترافیکی ما بین اتومبیلهاو عابرین پیاده، است؛ و مشکلات و معضلاتی را برای شهروندان ایجاد کرده است. هدف از این پژوهش بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیات فضایی پیاده راه ها در خیابان فردوسی شاهینشهر است. این تحقیق یک پژوهش توصیفی- تحلیلی و فرآیند آن ترکیبی ( کمی و کیفی) می باشد.
بررسی مؤلفه های پدافند غیرعامل در سازمان فضایی و کالبدی قلعه تاریخی مورچه خورت اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
217 - 241
حوزههای تخصصی:
مفهوم پدافند غیرعامل، دربردارنده اصولی است که ضمن افزایش توان دفاعی، به کاهش آسیب پذیری در برابر بحران ها منجر می شود. اگرچه امروزه با پیشرفت جوامع و تغییر شکل مخاطرات، مؤلفه های پدافند غیرعامل دچار دگرگونی هایی شده، اما برخی تدابیری که در ادوار تاریخی برای طراحی شهرها، روستاها و عناصر معماری اندیشیده می شد، با مؤلفه های امروزیِ پدافند غیرعامل اشتراک هایی دارد. قلعه تاریخی مورچه خورت نیز به عنوان یک بافت تاریخی پابرجا، امکان مطالعه اصول پدافند غیرعامل در ادوار گذشته را فراهم می سازد. پرسش ها اینست که مؤلفه های پدافند غیرعامل در قلعه تاریخی مورچه خورت کدامند؟ این مؤلفه ها چگونه در سازمان فضایی و کالبدی قلعه مورچه خورت نمود یافته اند؟ هدف مقاله، معرفی مؤلفه ها و ویژگی های پدافند غیرعامل در قلعه تاریخی مورچه خورت به عنوان یکی از نمونه های شاخص و پابرجا از مجتمع های زیستی مرکز ایران و بررسی چگونگی کاربرد این مؤلفه ها در طراحی سازمان فضایی و عناصر معماری آن است. داده های مرتبط با مبانی پدافند غیرعامل به شیوه اسنادی گردآوری شده و ویژگی های معماری قلعه مورچه خورت به شیوه میدانی مستندنگاری شده است. این پژوهش به عنوان یک پژوهش کیفی، به شیوه توصیفی تحلیلی به انجام رسیده و تحلیل ها برای دو مقوله سازمان فضایی و عناصر معماری به طور جداگانه صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد سازمان فضایی قلعه تاریخی مورچه خورت از عواملی مانند سهولت تأمین نیازهای حیاتی در هنگام مخاطرات، طراحی غیرمتمرکز بافت مسکونی، بافت محصور و تدافعی و فشرده و ایجاد راه های گریز تأثیر پذیرفته است. همچنین، گذرها و معابر پیچ درپیچ و منتهی به بن بست از جمله مصادیقِ اصل فریب در سازمان فضایی قلعه مورچه خورت است. از نظر ویژگی های عناصر معماری نیز تدابیری مانند دسترسی زاویه دار به درون فضاها، اتاقی در بالای ورودی ها برای کنترل رفت و آمد، کوچ ه ه ای دردار و بن بست، پایین بودن سطح حیاط نسبت به م عابر اطراف، ایج اد بازش و در ارتف اع ب الا و مقاوم سازی بناها از طریق اتصال و همجواری سازه ها به منظور کاهش آسیب پذیری و حفظ ایمنی ساکنان در قلعه مورچه خورت اندیشیده شده است. درون گرایی و نماهای ساده در معماری واحدهای قلعه مورچه خورت در راستای اصل فریب و ویژگی هایی مانند مخفیگاه ها، ورودی های زاویه دار و همرنگ بودن مصالح با محیط در راستای اصل پوشش در عناصر معماری قلعه دیده می شود.