اکبر دبستانی رفسنجانی

اکبر دبستانی رفسنجانی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

بازخوانی مفهوم «معماری انتقادی» براساس آرای مایکل هیز و جین رندل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری انتقادی نقد معماری نظریه انتقادی مایکل هیز جین رندل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۷
بیان مسئله: مفهوم «معماری انتقادی» به عنوان پاسخی به محدودیت های تعاریف سنتی از «معماری» به عنوان «ابزار فرهنگ» یا «فرم مستقل»، در جهت ارائه دیدگاهی جامع تر مطرح شده است. این مفهوم نخستین بار توسط مایکل هیز معرفی و پس از آن توسط جین رندل بازتعریف شد. بااین حال، ابعاد مختلف نسبت این مفهوم به نقد معماری و ظرفیت آن در ایجاد تغییرات اجتماعی و فرهنگی همچنان نیازمند بررسی دقیق و تعریف مجدد است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش، تبیین ریشه های نظری مؤثر در شکل گیری مفهوم «معماری انتقادی» و ارائه تعریفی جامع از آن و تحلیل رابطه آن با مفهوم «نقد معماری» است.روش پژوهش: این مقاله این هدف را از طریق بررسی مفهوم «معماری انتقادی» با تمرکز بر نظریات مایکل هیز و جین رندل، دو تن از اندیشمندان و نظریه پردازان حوزه معماری، دنبال می کند. راهبرد این پژوهش «تحلیل محتوا» و «تفسیر متون» و روش آن «بررسی اسنادی» است. برای این منظور، از مقالات و متون اصلی این دو نظریه پرداز استفاده و رویکردهای آن ها نسبت به مفاهیمی چون «فرهنگ»، «فرم»، «طراحی» و «نقد» تحلیل و مقایسه شده است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که «معماری انتقادی» از ریشه های نظری عمیقی در اندیشه های فلسفی «نظریه انتقادی» بهره می گیرد. هیز «معماری انتقادی» را در فضایی میان «فرهنگ» و «فرم» تعریف می کند که با ارائه فرم های مقاوم و اعتراضی، زمینه نقد ایدئولوژی های غالب را فراهم می آورد و بدین ترتیب، معماری را به ابزاری برای بازاندیشی در ارزش های فرهنگی تبدیل می کند. رندل نیز این مفهوم را به عنوان فرایندی «میان رشته ای» معرفی می کند که مرزهای سنتی میان «طراحی» و «نقد» را از میان برمی دارد و آن ها را به اشکالی از «عمل انتقادی» تبدیل می کند. این پژوهش نتیجه می گیرد که «معماری انتقادی» می تواند به عنوان ابزاری برای نقد و تغییر اجتماعی و امکانی برای بازاندیشی در ارزش ها و ایدئولوژی های غالب در بستر معماری ایفای نقش کند.
۲.

عوامل محیطی مؤثر بر طراحی فضاهای رفتارگرا؛ بررسی موردی: کانون اصلاح وتربیت کودکان تهران- ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری کودک بزهکاری معماری رفتارگرا کانون اصلاح و تربیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۵۹
کانون اصلاح و تربیت مرکزی برای نگهداری، تربیت، تهذیب و اصلاح کودکان بزهکار 18-6 سال است که مرتکب انحراف های اخلاقی و اجتماعی شده اند. این مرکز در گروه ساختمان های امنیتی رده سه قرار می گیرد که در سطح بین المللی، قوانین مؤثری در حوزه ساخت و بهره برداری از چنین ساختمان هایی تدوین شده است اما با وجود توجه بسیار زیاد مسئولان مرکز، فضای معماری و خصوصاً فضاهای داخلی مجموعه فاقد کیفیت های فضایی متناسب است. هدف از اجرای این طرح، استخراج و تدوین اصول به منظور طراحی مراکز اصلاحی- تربیتی برای نگهداری و اسکان موقت کودکان بزهکار بوده است. در جستجوی الگوی طراحی مناسب، طرح «عوامل محیطی مؤثر بر طراحی فضاهای رفتارگرا» در کانون اصلاح و تربیت کودکان تهران در سال 1397 با جمع آوری اطلاعات از 99 پرسشنامه قابل قبول از کودکان بزهکار کانون اصلاح و تربیت تهران و آزمون کا- اسکوئر انجام شد. در این پژوهش ارتباط معناداری میان سن کودک-شکل انتخابی، جرم کودک-رنگ انتخابی و جرم کودک-مصالح انتخابی برای خانه یافت شد که گواه بر اثبات سه گروه از فرضیه ها بود. در نهایت، با توسعه مطالعات میدانی در حوزه های موردنظر و مشورت کارشناسان علوم رفتاری، بخش هایی از الگوهای طراحی استخراج شدند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان