فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
185 - 203
حوزههای تخصصی:
معماری بومی به عنوان یکی از مهم ترین «اشکال سازمان دهی اجتماعی فضا» که فهم آن از طریق درک پیوند میان کالبد معماری و زندگی و فرهنگ جاری در آن ممکن می شود، بخشی از پیوستگی فرهنگی تاریخی معماری ایرانی را تشکیل می دهد که شناخت و بازیابی الگوهای رایج آن می تواند نقش مؤثری در پیشبرد تلاش معمار معاصر در حفظ هویت و اصالت فرهنگی در عین کارآمدی فضا و خلق میراث باارزش برای نسل های آینده ایفا نماید؛ همچنین معیاری در تشخیص ایرانی و غیرایرانی بودن الگوهای معماری نیز فراهم می آورد. در این راه تأکید می گردد این نگاه به معنی بازتولید الگوها و فضاهایی نیست که در روزگار معاصر از آن ها عبور شده است بلکه بیشتر به معنی فهمیدن نحوه ارتباط معماری با انسان و محیط پیرامونش و توسعه آن به فضای معاصر است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی با راهبرد نمونه موردی و بهره گرفتن از افزونه اسپیس سینتکس سعی دارد ضمن تشریح روابط ریاضی حاکم بر فضا در مفاهیمی چون عمق فضایی، ارزش کنترل، ارزش انتخاب، یکپارچگی و انتروپی، با ارزیابی و تحلیل رابطه بین همنشینی فضاها به کشف مفاهیمی که از معماری گذشته می تواند در معماری امروز نقش ایفا نماید، بپردازد. همچنین با مبنا قرار دادن ارزش های مورد اشاره و حفظ موقعیت و روابط میان فضاهای مختلف در گراف، یک الگو را به زبان معاصر بیان نماید. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اگرچه تفاوت ساختاری بین معماری گذشته و معماری معاصر در ضوابط توده گذاری وجود دارد، می توان با استفاده از مفصل های ارتباطی و فضاهای بینابینی، پیکره بندی فضایی یک الگو را به فضای معماری معاصر تسرّی داد و امکان تداوم هویت معماری گذشته در معماری معاصر را فراهم آورد.
بازخوانش ساحت های هستی شناختی زیست پذیری (زیست پذیری یک مقوله غالب از گفتمان شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
1 - 21
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تفکیک و تصریح مرزهای مفهومی زیست پذیری با مفاهیم کیفیت زندگی، پایداری و رفاه به دلیل تشابهات و تفاوت های مفهومی مختلف ابهام آمیز است. اصطلاحاتی از این دست اغلب بدون تعریف یا زمینه مطالعاتی کافی استفاده می شوند. در نتیجه، این اصطلاحات به معنای واقعی هر آنچه پژوهشگران خودشان از آن ها به شناخت مفهومی رسیدند، تعریف شده و اجماع غیرممکن است. این سردرگمی با این واقعیت زیاد می شود که بسیاری از این اصطلاحات غالباً به جای یکدیگر استفاده می شوند. بنابراین بازخوانش هستی شناختی زیست پذیری برای جلوگیری از سردرگمی موجود پژوهشگران در تقابل و تعامل با این مفاهیم ضروریست. لذا هرگونه خلط مفهومی در ساحت های شناخت زیست پذیری می تواند در بنیان های علمی و فلسفی شناخت و نتایج تجربی تر سبب نوعی کژفهمی گردد.هدف: پژوهش حاضر با هدف بازخوانش هستی شناختی زیست پذیری در مطالعات شهری انجام گرفته است.روش: نوشتار حاضر از نوع تحقیق توسعه ای-اکتشافی است، با مدد از روش کیفی و به واسطه مرور اسناد کتابخانه ای و از طریق توصیف، تحلیل، بسط آرا، گفتمان ها و رویکردهای نظری، در پی بازخوانش ساحت های هستی شناختی زیست پذیری است. بنابراین، به استنباط مفاهیم چیس تی و هس تی شناختی زیست پذیری، با مراجعه به متون این حوزه و منابع مرتبط با آن، به دریافت مفاهیم و تحلیل آن ها می پردازد.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد زیست پذیری یک فرامفهوم برای کیفیت زیست محیطی و زیرمجموعه ای از پایداری است که مستقیماً بر ابعاد فیزیک ی، اقتصادی و روانی زندگی مردم تأثیر می گذارد و دربرگیرنده مجموع ه ای از ویژگی های اکتسابی محیط است که آن را به مکانی مطلوب، مناسب و جذاب برای زندگی، کار و بازدید همه مردم تبدیل می کند.نتیجه گیری: به نظر می رسد که ماتریالیسم و مدرنیسم بر مفهوم بنیادی زیست پذیری تأثیر گذاشتند و در ادامه این مفهوم با قرار گرفتن در هسته ارزش های پساماتریالیستی به عنوان یک سیستم و جنبش ارزشی علاوه بر برآورد ساختن نیازهای مادی ساکنین (مانند امنیت، معیشت و سرپناه)، برای انتقاد و مقابله با افراط در سیاست های حاکم بر رشد شهری و نظریه کارکردگرایی مدرن استفاده شده است. از این رو، زیست پذیری به عنوان یک گفتمان متقابل از شهر "عادلانه"، "خوب" یا "حق به شهر" برای طرفداری و دفاع از طبقات فرودست که توسط گفتمان های غالب شهری به حاشیه رانده شده اند، ایجاد شده است.
تحلیلی بر چالش ها و تاب آوری معماری معاصر ایران با پیوستن به جامعه شبکه ای
منبع:
رف سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۴
44 - 64
حوزههای تخصصی:
جامعه شبکه ای با ارائه مفاهیم متفاوتی از زمان و مکان و نگاه جهانی به معماری، جوامعِ در حال توسعه از جمله ایران را با چالش های جدیدی مواجه می کند. در امتداد همه این دگرگونی ها و ظهورآسیب هایی درنتیجه بروز چندگانگی فرهنگی و اجتماعات فراملی، مسائل تازه ای برای یک جامعه در رابطه با چگونگی حفظ و بازیافتن جایگاه خود، هنگامی که در طیف فرآیند شبکه ای شدن قرار می گیرد مطرح می شود. بنابراین اینکه معماری معاصر ایران در طی این روند با چه سازوکاری حیات خود را حفظ نموده و تاب آورد، مسأله ای قابل بررسی است. در این روند گام اول، شناخت وضعیتی است که با آن مواجه هستیم. هدف اصلی پژوهش شناخت و بررسی تحولات ناشی از پیوستن اجتماعات به جامعه شبکه ای و نحوه تأثیرات آن بر مقوله معماری است. بر این اساس سعی بر آن است با تحلیل مطالعات، وآراء صاحب نظران جنبه هایی از تحولاتِ فرآیند شبکه ای شدن بررسی و مهم ترین تأثیرات آن در رابطه با ابعاد مختلف فضا و معماری مورد تحلیل و تطبیق قرار گیرد. روش گردآوری اطلاعات بصورت مستندسازی و مبتنی بر مباحث کیفی و تحلیل تطبیقی است. نتایج مطالعات نشان می دهد که ماهیت متکثر جامعه شبکه ای ضمن تسریع تعاملات جهانی و عوامل متصل به آن، معماری را با شرایط دوگانه ای چون همگونی و التقاط مواجه می سازد. در این راستا معماری نیازمند رویکردهایی است که با حفاظتی خلاق، میان جهانی شدن وحفظ ویژگی های منطقه ای تعادلی در جهت معماری تاب آور ایجاد کند. لازمه شکل گیری معماری تاب آور در جامعه شبکه ای تعدیل آثار این تحولات با حفظ ارتباط همزمان میان مقوله های: فرهنگ و هویت بومی، فرهنگ و هویت جهانی، مکان، فضای جریان، فناوری و تکنولوژی با محوریت اصلی انسان و در رابطه ای پویا با زمان است. محصول معماری زمانی می تواند در این گفتمان جهانی تاب بیاورد که در حرکتی موافق زمان، ضمن حفظ ارتباطش با جهان، به صورتی آگاهانه ویژگی های خود را شناخته، حفظ و توسعه بخشد و درتعادلی بین حفظ ریشه اش با زمینه خود و تحولات جهانی قرار گیرد تا بتواند با برقراری تعاملی خلاقانه، نوعی از معماری را تعریف کند که ضمن احیاء و تقویت ارزش های منطقه ای، با ایجاد بستری مناسب برای حضوری پویا و ایفای نقش در معماری آینده مزایای جهانی را نیز به همراه داشته باشد.
بازآفرینی پایدار نواحی پیراشهری (محدوده آزادگان شهر اقبالیه)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
100 - 112
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه شهرنشینی علاوه بر تمامی مزیت ها، پیامدهای منفی نیز همراه خود داشته است. یکی از مهمترین پدیده های رشد بدون برنامه ریزی شهری، شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی در نواحی پیراشهری است. تجارب صورت گرفته نسبت به این پدیده بر بازآفرینی پایدار به عنوان متأخر ترین رویکرد مقبول تاکید دارند. محدوده آزادگان شهر اقبالیه یکی از سکونتگاه غیر رسمی این شهر است که ساکنان آن از مشکلات عدیده ای از جمله فقر، بیکاری، اعتیاد، عدم تعلق به محل زندگی و مشکلات کالبدی فراوان رنج می برند. هدف پژوهش حاضر، ارائه راهکارهای شهرسازانه جهت تعدیل مشکلات موجود در محدوده آزادگان شهر اقبالیه از طریق بازآفرینی پایدار است. این پژوهش از موضع هدف، کاربردی و از جنبه ماهیت، توصیفی و تحلیلی می باشد. با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای چارچوب بازآفرینی سکونتگاه های غیررسمی تدوین و با کمک مشاهده های میدانی و نظرسنجی از ساکنان (در قالب پرسشنامه) مسائل محدوده مورد شناسایی قرار گرفت. با استناد به جمعیت 2850 نفری محدوده آزادگان تعداد پرسشنامه های مورد نیاز برای این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 339 نفر تعیین شد. عدم وجود امکانات و خدمات، ریزدانگی، عدم دوام و پایداری سازه های ساختمانی، ایمنی و امنیت پایین، مشکلات بهداشتی و زیست محیطی فضاهای شهری موجود، روشنایی نامناسب معابر و حوادث رانندگی از مهمترین مشکلات این محدوده است. مطابق با رویکرد راهبردی در برنامه ریزی این محدوده، پیشنهادهایی برای آن طرح شد که می توان به تعریف نقش هایی همچون جاده سلامت، پارک بانوان، تالار و رستوران شهر، انتقال راسته تجاری-خدماتی از خیابان امام خمینی(ره) به کنار کمربندی برای این محدوده در شهر اقبالیه اشاره کرد.
تاثیر طراحی شهری بر امنیت فضاهای شهری نمونه موردی :شهر جدید سهند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
55 - 65
حوزههای تخصصی:
پایین بودن امنیت یک مساله مهم در شهرهای جدید امروز است. به همین منظور هدف این مقاله راهنمای طراحی شهری با تاکید بر ارتقا امنیت در فضاهای شهری شهر جدید سهند است. روش پژوهش بر مبنای روش شناسی تحقیق پیمایشی انجام می شود که با استفاده از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه برای سنجش امتیاز هر معیار از نقطه نظر ساکنان سوالاتی بر مبنای طیف 5 قسمتی لیکرت صورت گرفته است حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 383 نفر بدست آمد. برای تجریه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار لیرزل به همراه نرم افزار SPSS انجام می شود. نتایج یافته ها نشان می دهد که ﻣﻘﺪار ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه ﺑﺮاى ﺷﺎﺧﺺ کالبدی برابر 31/7 اﺳﺖ. ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﻌﻨﺎدارى امنیت ﺳﺎﻛﻨیﻦ را توجیه ﻣیﻛﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨیﻦ ایﻦ ﻣﻘﺪار ﺑﺮاى ﻣﺘﻐیﺮ اﺟﺘﻤﺎﻋی ﺑﺮاﺑﺮى ﺑﺎ 67/5 ﺑﻮده و ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه راﺑﻄﻪ ى ﻣﻌﻨﺎدار و ﻣﺴﺘﻘیﻢ ایﻦ ﻣﺘﻐیﺮ ﺑﺎ امنیت در ﻣیﺎن شهروندان شهر سهند اﺳﺖ. ﻣﺘﻐیﺮ عملکردی ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎ 41/4 ﺑﻮده اﺳﺖ. همجنین با توجه به نتیجه بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون می توان گفت بین امنیت شهروندان و کیفیت فضاهای شهری سهند رابطه مستقیم معنی داری با سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد.
جستارهایی ذات گرا به طراحی ملی بر اساس نظریه شخصیت ملی هردر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
25 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نگرش ملی به تاریخ طراحی از یک سو محبوب و از سوی دیگر با چالش مواجه بوده است. این جنبه دوگانه در بستر جهانی شدن تشدید هم شده است. از یک سو، نگرش غالب عملکردگرا هویت اشیاء را منحصر به اهداف کاربردی آن دانسته و در سوی دیگر، مورخین نوگرای طراحی با رویکرد پسااستعماری، طراحی اشیاء را ملهم از شرایط مختلف اقلیمی، اجتماعی و فرهنگی می دانند. بنابراین طراحی محصول به عنوان بخشی از فرهنگ مادی یک ملت، چگونه می تواند واجد معانی هویت ساز ملی یا منطقه ای باشد؟ طراحی محصول چگونه شخصیت ملی خاصی را به مخاطبان خود انتقال می دهد؟
روش پژوهش: پژوهش حاضر در پاسخ به سؤالات فوق، با رویکرد کیفی و با روش توصیفی-تحلیلی روش های کلان ذات گرای طراحی ملی بر اساس شناسایی مفهوم شخصیت ملی در طراحی را بررسی کرده است.
هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر تبیین جایگاه رویکرد ذات گرایی طراحی ملی در تاریخ نگاری طراحی جهان و شناسایی رویکردها، ابزارها و روش های اتخاذ شده برای تشکیل طراحی با هویت ملی بر اساس شناسایی شخصیت ملی در آن است.
نتیجه گیری: در این پژوهش در مجموع با بررسی اسناد معتبر تاریخ طراحی ملی، پنج روش کلی تأثیرگذار در تأسیس شخصیت ملی در طراحی محصول شناسایی شد: استخراج اختصاصات زیبایی شناسی منطبق بر منش ملی، ویژگی خاص عملکردی محصول منبعث از منش ملی، طراحی محصولات برآمده از سبک زندگی شهروندان یک کشور به سان برند ملی، نشان دارکردن محصول با استفاده از مواد بومی و روش ساخت خاص آن و بالاخره روش تفکر طراحی ملی که ریشه در جهان بینی متفاوت دارد. در تمامی روش های فوق، رسیدن به هویتی ذاتی و ایجاد شخصیت ملی در طراحی با اتکا به دو عامل «عنصر یا پدیده اختصاصی» طراحی و «استمرار یا تکثر تاریخی» آن عنصر انجام شده است.
بررسی عملکرد و سایه اندازی شناشیر و کاربرد آن در شکل گیری معماری جنوب ایران با نمونه موردی بوشهر
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در این تحقیق معرفی و شناخت ارزش ها و عناصر کالبدی معماری بومی بوشهر، بافت قدیمی بوشهر در استان بوشهر مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. در معماری سنتی ایران توجه به مسائل اقلیمی حائز اهمیت بوده است و بر کالبد بنا تأثیر بسزایی داشته است در این راستا نمونه های با ارزش معماری مسکونی بافت قدیم بوشهر به عنوان مجموعه های با هویت مورد بررسی قرار گرفته است. ایجاد تراس های چوبی یا شناشیرها از جمله تدابیری است که برای سایه اندازی بر روی بازشوهای غربی ساختمان ها در بافت قدیمی شهر بوشهر مورد استفاده قرارگرفته اند.روش تحقیق: روش تحقیق کیفی و راهبرد نمونه موردی بهره برده شد. در این راستا در گام نخست برای بررسی تاریخچه شناشیر از منابع کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات بهره جسته شد. در گام دوم به هدف بررسی سایه اندازی شناشیر و اجزای کالبدی آن با بررسی اسناد کتابخانه ای و میدانی جمع آوری داده ها انجام شد. روش تحقیق حاضر تحقیقات میدانی و شبیه سازی رایانه ای با کلایمت استودیو 1 و داده ها مربوط به تابش خورشید در طول سال نگاشته شده است.هدف: این مقاله با هدف عملکرد سایه اندازی شناشیرهای ضلع غربی و میزان ورود نور به فضای داخل است.نتیجه گیری: این تحقیق در بخشی از منطقه گرم و مرطوب ایران انجام شد که معماری بافت قدیمی آن، کاملاً با اقلیم محیط طبیعی پیرامون سازگار بوده و از شناشیرها به عنوان آرایه های معماری بومی و سیمای شهری یاد می شود که به لحاظ عملکردی، وظیفه اصلی آن ها سایه اندازی بر روی بازشوها است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که عملکرد شناشیرها سایه اندازی روی جداره بازشوها خواهد بود و استفاده از آن ها را در معماری و سیمای شهری معاصر بوشهر امکان پذیر می سازد.
تحلیل الگوهایی غیرشکلی پلان بناهای مسکونی با ارزش شهر تهران در دهه های 1330 تا 1350(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
121-97
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش، استفاده و به کارگیری از الگوی غیرشکلی بناهای ارزشمند تهران (دهه 1330تا1350) را با توجه به نیازهای روز جامعه و تکنولوژی موجود در مسکن ایده آل تهران در جهت معاصرسازی می باشد. روش ها: در مطالعه حاضر، روش تحقیق مورد استفاده بر حسب هدف، کاربردی – توسعه ای و شیوه ی مطالعه بر حسب روش و ماهیت، توصیفی پیمایشی می باشد. سپس در پرسشنامه بدون ساختار اولیه برای شناسایی متغیرها و موضوعات اصلی تحقیق از تحلیل های کیفی و آنالیز استفاده می گردد که نتایج آن به تدوین پرسشنامه دارای ساختار می انجامد، در مراحل بعدی پژوهش از روش های کمی استفاده می گردد، داده های پژوهش پس از جمع آوری در نرم افزارهای آماری وارد شده تحلیل می گردد. یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی تحلیلی غیر شکلی تعدادگره، امکانات، عمق فضا، قابلیت یافت شدن، فضای اجتماعی، میزان دید، انعطاف پذیری، یکپارچگی، کنترل، فضاهای باز، فضاهای نیمه باز، فضاهای بسته، پیچیدگی، فضاهای واسطه، فضاهای ارتباطی عمودی و افقی، عرصه های مختلف زندگی و دسترسی، الگوهایی هستند که در معاصرسازی امروزی مهم شناخته شده و منطبق بر نیازهای ساکنان امروزی و سبک زندگی آنان است. نتیجه گیری: الگوهای غیرشکلی پلان بدست آمده هر کدام قابلیت استفاده در معاصرسازی بناهای ارزشمند را دارند که با ایجاد آنان و یا حفظ آنان در بناها موجب معاصرسازی صحیح در راستای ترجیحات ساکنان و با توجه به سبک زندگی امروزی را دارند. شناخت این الگوها و به کاربندی آنان در راستای دست یابی به معاصرسازی صحیح و امروزی بسیار حائز اهمیت بوده است.
تبیین انگاشت تاب آوری فضایی در طراحی شهری: یک مرور نظام مند کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
69 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : در پاسخ به طیف گسترد ه ای از چالش ها و معضلات ناشی از تغییرات اجتماعی و اقتصادی، تاب آوری فضایی به عنوان نظریه متأخر تاب آوری شهری، هم در حوزه نظری و هم حوزه عملی در حال توسعه و مفهوم سازی است. با این وجود، دلالت های مفهومی تاب آوری فضایی به ویژه در حوزه طراحی شهری هنوز به طور مشخص تبیین نشده است و مفاهیم آن در سایر حوزه ها به طور پراکند ه ای در حوزه طراحی شهری به کار رفته است. هدف پژوهش : تاب آوری فضایی از بسیاری ابعاد بیانگر یک رویکرد گفتمانی نوین و چند بعدی در نسبت با تاب آوری شهری با تمرکز بر مکان است، جایی که سیستم شهری در مواجهه با تغییرات، ویژگی های تطبیق پذیری و تغییرپذیری را تولید و بازتولید می کند. این مقاله بنا دارد فصل مشترک های مفهومی و متقنی را برای فضایی بودن تاب آوری فراهم کند. هدف این مقاله تعریف چارچوب مفهومی تاب آوری فضایی در حوزه طراحی شهری و بینش های تأثیرگذار و کلیدی آن است. روش پژوهش : این پژوهش بر اساس چارچوب مفهومی مکان تاب آور (RPA) مطالعات تاب آوری فضایی را بررسی کرده است. در این پژوهش بررسی نظام مند تاب آوری فضایی تحقق یافته و در چهار مرحله از طریق جستجوی واژه «تاب آوری فضایی» در پایگاه داده اسکوپوس از سال 1973 تا آوریل 2020 انجام شده است. نهایتاً 14 مقاله برای تحلیل محتوا انتخاب شدند. نتیجه گیری : فضایی بودن تاب آوری بر جنبه های مکانی و محلی سیستم شهری و یکپارچگی آن با مقیاس های فراتر تأکید دارد. تعاملات و تبادلات درون مقیاسی و بین مقیاس ها، تطبیق پذیری و تغییرپذیری، نوآوری و خلاقیت، هم تکامل بودن و هویت مکان از ویژگی ها و جنبه های پنج گانه تأثیرگذار تاب آوری فضایی است. تاب آوری فضایی ورای تاب آوری سنتی با رویکرد مهندسی، برای یکپارچه سازی و هم پیوندی سیاست های تاب آوری با دیگر سیاست ها و برنامه ها که بر ماهیت مکان ها و چگونگی عملکرد آن ها تأثیرگذارند اهمیت قائل است.
تحلیل رفتار هیدرودینامیکی بادگیرها در میانگین دمای داخلی سکونتگاه های اقلیم نیمه گرم و خشک کاشان با هدف کارآیی بیشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
49 - 58
حوزههای تخصصی:
یکی از راهها جهت دستیابی به ساختمان با کارایی بالاتر در مصرف انرژی و نیل به یک سامانه کارآمد، بهره گیری ازتجربیات معماری بومی میباشد.در این بین بادگیر یکی از المانهایی است که درگذشته به منظور ایجاد آسایش در اقلیم های گرم و خشک کاشان استفاده می شدند. این مطالعه رفتار هیدرودینامیکی باد دراین المان را تحت تاثیر سطوح نم دار،دارای حوضچه و دارای فواره آب در میانگین دمای داخلی سکونتگاههای این اقلیم با هدف کارآیی بیشتر این عنصر توسط نرم افزار سی اف دی، انرژی پلاس و اپن استودیو با روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار داده و سپس نتایج حاصله را مورد تحلیل قرار داده است.ودرنهایت مشخص میکندکه بیشترین افت دما در بادگیرهای دارای فواره آب می باشد و از عوامل اصلی افت دما در این بادگیرها، متناسب بودن ابعاد - دریچه ورود هوا به بادگیر، دمای آب، ابعاد و ارتفاع ستون بادگیر می باشد .
An Examination of the Sexuality Meaning in the Female S tudents and Relation with the school-level environment (Case S tudy: Secondary Schools in Baneh)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۴ - Serial Number ۴۶, Autumn ۲۰۲۲
27 - 40
حوزههای تخصصی:
ABSTRACT: Education is effected by many factors, including the mental and emotional conditions as well as the physical environment. The quality of architectural space in educational spaces, since it can affect students' sensory, intellectual and perceptual cognitions, can also affect their satisfaction with the school environment. This research tries to identify satisfaction as one of the factors affecting the quality of school architecture and takes steps to improve the situation. In addition to addressing the basic needs, qualitative considerations are also addressed. Research Method: In this research, documentary and survey research method (descriptive-applied) has been used to analyze the perception of adolescent girls about the meaning of sexuality in society and compare it with their level of satisfaction with the educational environment. The statistical population of female high school students in Baneh city is considered to be 120 students through Cochran's formula. The results were analyzed in SPSS software. Findings: There is a perception and understanding of sexuality in female students and also there is a significant relationship between perception of sexuality awareness in students and their satisfaction with the environmental quality of school. In this way, the more students know about their gender, the better they understand and respond to the school environment.
تحلیل شاخص های مؤثر در ساختار تاریخی شهر های معاصر با رویکرد پدافند غیرعامل (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷
25 - 36
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی و فرسوده به دلایلی از قبیل عدم رعایت نظامات مهندسی، شبکه ارتباطی ناکارآمد، عدم وجود تأسیسات و تجهیزات شهری و عدم رعایت اصول پدافند غیرعامل بیشتر از سایر بافت های شهری در معرض تهدیدات و مخاطرات قرار دارند. ازاین رو بایستی شاخص هایی با رویکرد پدافند غیرعامل تدوین شود تا میزان پایداری ساختار بافت های تاریخی تعیین شود. لذا هدف این تحقیق، تحلیل شاخص های مؤثر در ساختار تاریخی شهر های معاصر با رویکرد پدافند غیرعاملت می باشد. نوع تحقیق، کاربردی و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای، می دانی و پرسشنامه صورت گرفته است. تعداد 10 معیار و 25 شاخص انتخاب و با استفاده از روشANP تجزیه وتحلیل گردید. نتایج نشان می دهد معیار های توزیع متناسب کاربری های جاذب جمعیت، مقاومت فیزیکی بافت، حرایم مراکز خطرآفرین، ترکیب بافت شهری و کارایی شبکه معابر به ترتیب با امتیاز 0.109،0.189،0.122،0.12 و 0.106 در پهنه اول تأثیرگذاری در بافت های تاریخی و شاخص های همجواری و سازگاری، فضا های موردنیاز امدادرسانی، دسترسی به مراکز امدادی و درمانی و فضا های امن با امتیاز 0.088،0.085،0.078 و 0.065 در پهنه دوم تأثیرگذاری در بافت های تاریخی و شاخص نظام تراکمی با امتیاز 0.038 در پهنه سوم تأثیرگذاری در بافت های تاریخی هستند و در انتها نیز پیشنهاد هایی برای ارتقاء امنیت و ایمنی بافت تاریخی خوی ارائه گردید.
تأثیر جنسیت بر ترجیحات مکانی در انتخاب فضاهای فراغتی-تفریحی (مطالعه موردی: منطقه 2 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
39 - 50
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت و نحوه گذران آن یکی از شاخص های اساسی سبک زندگی به شمار می رود. جنسیت یکی از ویژگی های فردی می تواند باشد که بر نحوه گذران اوقات فراغت تاثیر گذار باشد. حال سوال اصلی در این پژوهش این است که جنسیت چه تفاوت هایی را می تواند بر نحوه گذران اوقات فراغت و همچنین انتخاب مکان های فراغتی ایجاد نماید. در پژوهش حاضر با بهره گیری از راهبرد کیفی و استفاده از مطالعات کتابخانه ای در جامعه آماری 384 نفر از ساکنان منطقه 2 تهران، تفاوت های جنسیتی در 9 موضوع انواع فراغت و 18 مکان تفریحی شاخص منطقه 2 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون ANOVA در مورد جنسیت افراد و ارتباط آن با ارجحیت موضوعی گذران اوقات فراغت نشان داد که بین دو گروه جنسی تفاوت معناداری در تمایلشان به خرید رفتن، فعالیت هنری، رستوران و کافه گردی، پیک نیک و فعالیت های مجازی وجود دارد.
رهیافتی به آموزه های مفهوم شهر اسلامی برای شهرسازی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
41 - 59
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گرچه در یک قرن اخیر، مقوله شهر اسلامی موردتوجه پژوهشگران بوده است؛ همچنان شاهد وجود سؤالات و ابهامات بسیاری در این زمینه هستیم. با توجه به فقر نظریه پردازی علمی در جوامع اسلامی از سویی و ظرفیت نظری جهان بینی اسلامی از سویی دیگر، نیازمند شناسایی ماهیت شهر اسلامی جهت کاربست آن در شهرسازی با قابلیت پاسخگویی به نیازها و معضلات شهرسازی روز دنیا هستیم. هدف: هدف این پژوهش، بررسی چیستی شهر اسلامی و ضرورت های شهرسازانه مبتنی بر آن، تحلیل رویکردهای حاکم بر مطالعات موجود و ارائه مفهومی کل نگر برای آن است. روش: این پژوهش به لحاظ هدف، از نوع بنیادی و به لحاظ روش انجام، از نوع توصیفی تحلیلی است. در گردآوری داده ها در این پژوهش کیفی، از اسناد و منابع کتابخانه ای بهره گرفته و در تجزیه وتحلیل یافته ها نیز از روش های تحلیل محتوا و فراتحلیل استفاده شده است. یافته ها : مطالعات صورت گرفته در حوزه شهر اسلامی را می توان در چهار مقوله اصلی دسته بندی کرد: کالبد شهر اسلامی، ماهیت اجتماعی شهر اسلامی، حاکمیت و مدیریت شهر اسلامی و فلسفه صدرایی و بعد عدالت شهر اسلامی. مفاهیم ثانویه بعد کالبدی شامل مسجدمحوری، درون گرایی، محله محوری و طبیعت گرایی، مفاهیم ثانویه بعد ماهیت اجتماعی شامل امنیت اجتماعی، اخلاق شهروندی، نظارت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، عدالت اجتماعی، تکالیف اجتماعی، تعاملات مستحکم اجتماعی و همسایگی، مفاهیم ثانویه بعد حاکمیت و مدیریتی شامل حاکمیت الهی، مدیریت اسلامی و رونق اقتصادی و مفاهیم ثانویه بعد فلسفه اسلامی ملاصدرا و عدالت اجتماعی شامل سیاست ها و رهبری آرمان شهر، مشارکت شهروندان، عدالت در آرمان شهر و رشد و توسعه فرآیندی است. نتیجه گیری: مطابق نتایج فراتحلیل، مقوله های مذکور، نمی توانند به تنهایی ماهیت شهر اسلامی را به گونه ای قابل تسری به ازمنه و امکنه گوناگون تبیین نمایند. ماهیت شهر اسلامی مطلق نبوده بلکه نسبی و بر پایه عدالت است و شهرها می توانند در طی درجات کمال خود به سمت اسلامی تر شدن حرکت نمایند.
نقش صحن آفتابگیر در ایجاد خرداقلیم مطلوب در خانه های روستایی مناطق کوهستانی نمونه موردی: روستاهای شمیرانات تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم دی ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
81 - 94
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : بحران انرژی و ضرورت صرفه جویی در مصرف آن، لزوم تجدیدنظر در نحوه ساخت وساز را به یکی از مهمترین اهداف برنامه ریزی و طراحی تبدیل کرده است. این مسئله در روستاها که از منابع کمتری برخوردارند حیاتی تر است. ضرورت بهره مندی از تابش خورشید به عنوان یک راهکار اقلیمی مناسب در روستاهای سرد و کوهستانی، اهمیت فضاهای آفتاب گیر را دوچندان می کند. عنوان «صحن آفتاب گیر» که در این پژوهش معرفی شده است، می تواند بخشی از فضای باز یا نیمه باز در خانه های روستایی باشد که موجب تغییر در خرداقلیم می شود. هدف پژوهش : هدف از این پژوهش بررسی اهمیت صحن آفتاب گیر و چگونگی ایجاد خرداقلیم در خانه های روستاهای کوهستانی است. مهم ترین سؤال این پژوهش این است که نقش صحن آفتاب گیر در خرداقلیم خانه های روستایی کوهستانی چیست؟ و ساخت و سازهای جدید چه عملکردی در این زمینه دارند؟ روش پژوهش : این پژوهش به روش تحلیلی و بر پایه مطالعات میدانی صورت گرفته، جامعه نمونه روستاهای شمیرانات تهران است. به منظور پاسخگویی به مسئله، چند بنای بومی که دارای صحن آفتاب گیر هستند انتخاب شد. ابتدا جهت استفاده از تجربیات ساکنین در مورد اهمیت صحن آفتاب گیر به روش میدانی به گفتگو با آنها پرداخته شد که در این مرحله رضایتمندی و دلایل نارضایتی افراد شناخته شد و در مرحله بعد، راستی آزمایی نتایج به کمک نرم افزار تحلیل و بررسی شد. نتیجه گیری : صحن های آفتاب گیر در جبهه رو به جنوب با هندسه ای محفوظ از سوزبادهای زمستانی نقش بسیار مهمی در ایجاد خرداقلیم مطلوب و صرفه جویی در مصرف انرژی دارند و باید در ساخت و سازهای جدید به حفظ لفاف خورشیدی و پرهیز از ایجاد سایه های ناخواسته توجه شود.
تحلیل سازمان فضایی شهر قزوین در دوره صفوی مبتنی بر رویکرد مطالعات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
130-115
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این نوشتار، پرداختن به مقوله سازمان فضایی شهر قزوین در دوره صفوی با رویکرد مطالعات فرهنگی است. روش ها: پژوهش حاضر با رویکرد مطالعات فرهنگی و روش اکتشافی- اسنادی ، با هدف توصیف و تفسیر داده های تاریخی شهر قزوین در دوره صفوی را مورد تحلیل قرار می دهد. در این راستا، منابع ، اسناد و مدارک تاریخی، جمع آوری و تحلیل شدند. در کنار مطالعات کتابخانه ای، بررسی های میدانی صورت گرفته و نشانه ها پیمایش و مطالعه شدند . یافته ها: نتایج تحلیل ها نشان داد: نظم دهی به شهر، همگنی و ناهمگنی محلات و کاربری فضاهای شهری و مفاهیم مستدل از آنها در تحلیل سازمان فضایی شهر قزوین در دوران پایتختی صفویان مورد استفاده قرار گرفته است و تغییرات ساختاری شهر قزوین در دوره صفویه متناسب با فرهنگ جدید ایجاد شده به هدفی تبدیل می شود که خواسته های بیرونی را نیز پاسخگو باشد و پیوند تنگاتنگی با مجموع چند عامل دارد که از آن میان بعد "فضا" که زیر مجموعه نظم دهی به شهر است نقش پررنگ تری ایفا می کند و چون از طریق کالبد و توسط طراحان نمود پیدا می کند ملموس تر است و بقیه ابعاد در ارتباط با آن قرار دارند. نتیجه گیری: بعد "فضا" نشئت گرفته از قدرت حکومتی در آن برهه از زمان در شهر قزوین بوده است و مجموعه شاهی صرفا یک طراحی شهری نبوده بلکه ابزاری برای رسیدن به اهداف سیاسی، اقتصادی و مذهبی محسوب می شده و فرهنگ شهر نیز بر اساس همان ساختار نمود پیدا کرده است.
جهت گیری بهینه ساختمان باهدف سایه اندازی مطلوب و کاهش مصرف انرژی (نمونه موردی خانه موسیقی تهران)
حوزههای تخصصی:
روند رو به افزایش رشد جمعیت، بحران انرژی و رو به اتمام بودن منابع انرژی در کره زمین، همگی هشدارهایی هستند برای تمامی علوم و در تمام زمینه ها و حرفه ها، برای کمک به پایداری وضع موجود. ازآنجایی که مقدار زیادی از مصرف انرژی در دنیا صرف مصارف ساختمانی می گردد و از این میزان مقدار قابل توجهی صرف بار سرمایش و گرمایش و ایجاد آسایش حرارتی در ساختمان می گردد، توجه و مطالعه در این زمینه به شدت موردتوجه می باشد. در این پژوهش با انتخاب یک ساختمان به عنوان نمونه موردی، میزان تابش نور خورشید دریافتی توسط سطوح عمودی، بررسی شده است؛ و در ادامه با استفاده از روش شبیه سازی و نرم افزارهای مرتبط، به طور بی درنگ زاویه های متفاوتی بین صفر تا 180 درجه چرخش برای ساختمان درنظر گرفته شده است تا زاویه قرارگیری ساختمان بهینه گردد. زاویه بهینه به این معنا که کمترین میزان انرژی خورشید در سطوح عمودی دریافت شود و بیشترین میزان سایه اندازی را داشته باشیم. در رابطه با میزان نور خورشید دریافتی در ساختمان و زاویه بهینه پژوهش هایی بالاخص در سال های گذشته انجام شده است که نرم افزار مورداستفاده و نیز اندازه گیری بر روی سطوح عمودی در شهر تهران در این تحقیق، به عنوان نوآوری پژوهش محسوب می گردد. نتایج زاویه بهینه را به همراه نمودارهای تحلیل انرژی ساختمان نمایش می دهد.
شناسایی و ظرفیت سنجی کنشگران مدیریت نوسازی و بازآفرینی شهری در سطح ملی و محلی (کلانشهر تهران) و تحلیل شبکه ارتباطی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
5 - 26
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از چالش های اساسی در مدیریت بازآفرینی شهری، عدم شناخت کافی از کنشگران این حوزه در سطوح مختلف مدیریتی و الگوی روابط آنها و نیز ناکافی بودن مطالعات در خصوص ظرفیت سنجی کنشگران اصلی است. بنابراین، هدف تحقیق شناسایی، ظرفیت سنجی و تحلیل روابط کنشگران به منظور دستیابی به شرایط مناسب تر در فرایند مدیریت بازآفرینی در سطح ملی و کلانشهر تهران است. بدین ترتیب این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن آمیخته است. به منظور دستیابی به هدف تحقیق، علاوه بر بررسی مبانی نظری موضوع، اسناد مختلفی همچون آئین نامه ها، تفاهم نامه ها و نیز صورتجلسات سازمان نوسازی شهر تهران مورد تحلیل محتوا قرار گرفته و در نهایت به منظور افزایش پایایی و روایی تحقیق و تکمیل داده ها از روش مصاحبه با کارشناسان و مدیران تراز اول سازمان های دست اندرکار استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که تعدد کنشگران این حوزه بسیار زیاد بوده ولی در عمل تفوق بر بخش های دولتی و عمومی (شهرداری ها) است و بخش های خصوصی و اجتماعات محلی نقش کمرنگی در ساختار مدیریت بازآفرینی شهری در تهران دارند. از نظر ارتباطی کانون های مشخصی قابل شناسایی بوده است و ارتباطات عمودی بین نهادها قابل ملاحظه نیستند. همچنین در این تحقیق نشان داده شد که این کنشگران از ظرفیت های قابل توجهی برخوردار بوده که پتانسیل مناسبی برای سیاست گذاری و مدیریت بازآفرینی شهرها است.
Developing Complete S treets inside Cities through the Es tablishment of S trong Policies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The complete streets movement has been defined as the latest movement for providing safe streets for all modes of transportation and people of all ages and abilities through redesigning streets' spaces. The first phase in planning a successful complete street for any location is establishing a solid policy. To identify the key components of the firm policy, this study surveyed the highest-ranked complete streets policies in North America since the concept of the complete street has emerged in the USA. This study aimed to provide an exemplary policy structure for other societies to use as a model for developing successful complete streets policy in their communities. To support this effort, an integrated literature review made for an inclusive methodological approach. As a result, fundamental approaches to writing and defining an ideal complete street policy are clarified. Also, two characteristics outside the policy elements, which improved the policy's potential for success, are discovered.
مولفه های کالبدی موثر بر خودآگاهی در محیط
حوزههای تخصصی:
محیط کالبدی، مجموعه ای از قابلیت ها را برای تأمین معانی ذهنی خود در جهت زندگی بهتر و رشد شخصیت افراد، به کار می گیرد. از عمیق ترین لایه های شناخت در این مسیر، خودآگاهی است(امامی نائینی،1388) که به انسان اجازه می دهد تا مسائل را از دیدگاه دیگران ببیند و به خویش، عملش و همچنین عزت نفس عمومی افتخار کند. بنابراین اهمیت موضوع خودآگاهی از یک سو و تاثیر محیط در ایجاد این مهم از سوی دیگر، موجب گردید که این پژوهش به دنبال رابطه بین کالبد محیط و خودآگاهی باشد و بر این اساس به این پرسش پاسخ دهد که «چه مؤلفه های کالبدی از محیط می تواند مؤثر بر خودآگاهی باشد؟». ساختار پژوهش حاضر ترکیبی از تحقیق بنیادی و کاربردی است که به واسطه تحقیق کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی، با جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. در نهایت پژوهش اذعان دارد که محیط به سه روش شامل به واسطه شناخت قبلی، به واسطه داشتن باور و توسط مشاهده و کسب اطلاعات از آن، می تواند بر خودآگاهی افراد موثر باشد که روش اول در ارتباط با گذشته و تاریخ، بیشتر در فضاهای بینابین درون و بیرون، روش دوم در ارتباط با ابعاد معنوی انسان، هم در فضاهای مکث و هم فضاهای حرکتی و روش سوم در ارتباط با اصل تعامل است که در فضاهای جمعی، چندمنظوره و فضاهای حرکتی با قابلیت نظرگاهی، صورت می پذیرد. نکته قابل تامل در این بررسی ها این است که در دو روش اول خودآگاهی، ویژگی های فضایی محیط کالبدی، تنها در جهت نشانگی و نمادگرایی است که خودآگاهی درونی را به دنبال دارد؛ اما در روش سوم خودآگاهی، ویژگی های فضایی محیط کالبدی، علاوه بر این موارد، در جهت ایجاد تعامل بین افراد صورت می پذیرد و این امر نشان دهنده این است که این روش از سطح بالاتری از سایرین، برخوردار است که نه تنها شامل خود واقعی، آرمانی، معنوی و مادی می شود بلکه خود اجتماعی که خودآگاهی بیرونی را به دنبال دارد را شامل می گردد.