فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه فضایی بی رویه و بی برنامه شهرها در بیشتر مناطق جهان از بین رفتن زمین های کشاورزی و طبیعی را بدنبال داشته است. انتقال حق توسعه (TDR) یکی از رویکردها و سیاست های کاربری اراضی است که برای جلوگیری از تخریب زمینهای کشاورزی، زمینهای با ارزش طبیعی مثل جنگل و کاربریهای با ارزش تاریخی در کشورهای اروپای غربی و آمریکا بوجود آمد و در طی دهه های اخیر در کشورهای مختلف دنیا مطرح گردید. این رویکرد به دنبال این است که در نقاطی که بایستی حفاظت شوند، توسعه را کاهش یا حذف کند و در عوض میل به افزایش توسعه برای مناطقی که خواستار رشد هستند، را تقویت کند. مفهوم (TDR) در ایران از دهه 80 شمسی مطرح گردید و تحقیقات متعددی در این زمینه به انجام رسید و همچنین در برخی از طرح های توسعه شهری مطرح گردید ولی تاکنون به مرحله اجرایی نرسیده است. در این تحقیق هدف بررسی موانع اجرایی و دلایل عدم موفقیت این رویکرد در طرح های توسعه شهری در ایران می باشد. روش های مورد استفاده در این تحقیق نیز روش دلفی و تحلیل سلسله مراتبی(AHP) می باشد. نتایج بدست آمده از این تحقیق بیانگر این می باشد که مهمترین و اثرگذارترین معیار طبق نظر متخصصان و کارشناسان معیار اقتصادی است و از نظر آن ها این معیار نسبت به سایر معیارها اثر بیشتری بر میزان تحقق پذیری برنامه های انتقال حق توسعه دارد.
جایگاه احکام و اخلاق اسلامی و حقوق شهروندی در پروژه های عمران شهری (نمونه مطالعاتی: پروژه عتیق تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۲
139 - 174
حوزههای تخصصی:
هر پروژه عمران شهری که به اجرا درمی آید، صرف نظر از موضوع آن، آثار و پیامدهایی به دنبال خواهد داشت. ازآنجایی که این پروژه ها در بستر شهرهای ایرانی– اسلامی اجرا می شوند باید قواعد و هنجارهای مربوط به فرهنگ این شهرها نیز در اجرای این پروژه ها رعایت شود. یکی از مهم ترین هنجارهای شهرهای ایرانی– اسلامی، در نظر گرفتن احکام و اخلاق اسلامی و حقوق شهروندی در پروژه های عمران شهری می باشد، اصول و قواعدی که در کمتر پروژه شهری اجراشده ای در شهرهای ایران می توان شاهد رعایت شدن آن ها بود. در همین راستا این پژوهش درصدد مطالعه جایگاه احکام و اخلاق اسلامی و حقوق شهروندی در پروژه های عمران شهری می باشد. روش اتخاذشده در پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی بوده که به منظور تنظیم مفاهیم و تدوین چارچوب مفهومی پژوهش از روش تحلیل محتوای متون و استدلال منطقی بهره گرفته شده است. همچنین در این پژوهش پروژه عتیق شهر تبریز که یکی از بزرگ ترین پروژه های نوسازی بافت های فرسوده کشور می باشد به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب گردیده است. جامعه آماری پژوهش را نیز ساکنان، کسبه، عابران و استفاده کنندگان از پروژه عتیق تشکیل می دهند. یافته های پژوهش نشان می دهد پروژه عتیق شهر تبریز از منظر رعایت قواعد فقهی، اخلاق اسلامی و حقوق شهروندی در سطح پایینی قرار داشته و نتوانسته است به مصادیق این سه بعد از آثار و نتایج پروژه های عمران شهری پاسخگویی مناسب داشته باشد. نتایج این پژوهش می تواند به متصدیان مدیریت شهری، برای تعریف پروژه هایی مبتنی بر رضایت حداکثری شهروندان و درنهایت موفقیت هرچه بیشتر پروژه های شهری کمک کند.
خوانش بولی جنبش های اجتماعی با استفاده از نظریه های فضا-زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
41 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : فضامندی و زمان مندی جنبش های اجتماعی از اهمیت بسیاری برخوردار است. مطالعات کمی الگوهای فضا-زمانی جنبش ها را بررسی کرده اند. این مقاله به ترکیب فضاهای کنشگری که در موفقیت جنبش های اجتماعی مؤثر بوده اند می پردازد.
هدف پژوهش : هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری الگوهای فضا-زمانی در جنبش های اجتماعی برمبنای نظریه های فضا-زمان و بررسی تأثیر این الگوها در شکل دهی به رفتارها و کنش های اجتماعی است.
روش پژوهش : متدلوژی تحقیق به صورت ترکیبی از روش های کمّی و کیفی است. 34 جنبش اجتماعی معاصر به صورت تاریخی مطالعه و اطلاعات آن ها کدگذاری و دسته بندی شد. با استفاده از تحلیل محتوای کمّی شرایط علّی پژوهش شناسایی و براساس معیارهای تحقیق دسته بندی شدند. با تبدیل داده های کیفی به کمّی و با استفاده از روش بولی معادله ای به دست آمد که در آن ارتباط بین متغیرهای فضا-زمان و موفقیت جنبش ها تعیین شد.
نتیجه گیری : نتایج نشان داد جنبش موفقیت را تجربه می کند اگر از فضاهای ساختار فضا-زمان نسبی استفاده کند «و» از فضاهای ساختار فضا-زمان رابطه ای استفاده نکند «یا» از فضاهای ساختار فضاوزمان مطلق استفاده کند «و» از فضاهای ساختار فضا-زمان رابطه ای نیز استفاده کند. یافته ها نشان داد اگر امکان شبکه سازی های مبتنی بر روابطِ نزدیک و چندوجهیِ گسترده برای جنبش فراهم نباشد، در این صورت برای نیل به موفقیت، شبکه بندی سازمانی ضروری است. همچنین ثابت شد در صورت غیبت نهادها، وجود توأمان فضای فیزیکی شهری و فضاهای رابطه ای (رسانه ها، شبکه سازی های گسترده و هنرهای اعتراضی)، برای موفقیت جنبش الزامی است. آن ها با هم یک حوزه عمومی را شکل داده و در آن به اعتراض و مقاومت برای به چالش کشیدن سلطه دولت مستقر ادامه می دهند.
سنجش قرارگاه های رفتاری در قلمرو اماکن مقدس مورد پژوهی: بافت پیرامون حرم مطهر حضرت معصومه (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
21 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : زائران در مسیر تشرف به اماکن زیارتی با گذر از مدارهای رفتاری، تحت تأثیرات عینی و ذهنی نظام محیط-رفتار قرار می گیرند که الگوهای رفتاری آنها را تحت الشعاع قرار می دهد. توجه به اصل همساختی و تناسب ساختارهای کالبدی با الگوهای رفتاری در قالب مکان–رفتار یا قرارگاه های رفتاری، موضوع مهمی در کیفیت بخشی به قلمروهای معنوی با نقش زیارتی است که کمتر به آن پرداخته شده است. هدف پژوهش: این پژوهش با هدف شناسایی و سنجشِ میزان همساختی قرارگاه های رفتاری در قلمرو اماکن مقدس در عرصه های تشرفِ پیاده مدار حرم مطهر حضرت معصومه (س) انجام گرفته است. روش پژوهش: تحقیق حاضر، کاربردی با نظام پژوهش آمیخته (کمی و کیفی) و روش تحقیق توصیفی-ارزیابانه انجام شده است. در گردآوری اطلاعات، روش های کتابخانه ای و میدانی در پنج دوره زمانی و در یک بازه شش ماهه با استفاده از ابزارهای مشاهده منفعلانه ناظر تعلیم دیده، نقشه برداری رفتاری، ردگیری، عکس برداری و پرسشنامه به کار گرفته شده است. تدابیر و روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات با کمک استدلال قیاسی-استقرایی انجام شده است. نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاکی از آن است که قرارگاه های رفتاری پیرامون حرم مطهر با ارائه برنامه و کارکردهای متنوع، طیفی از سازوکارهای رفتاری سازگار و ناسازگار با زمینه را ارائه می دهند. سیاست ایجاد عرصه های پیاده مدار در سال های اخیر، موجبات هم افزاییِ همساختی کالبد با برپایی مناسک و مناسبات مذهبی به عنوان مهم ترین الگوی جاری در قرارگاه های مذهبی این قلمرو گردیده است؛ با این حال، ضعف در پاسخگویی و انعطاف ساختار کالبدی در مقابل برخی از الگوهای رفتاری ایستا در ایام عادی و مناسبتی، نشانگر این است که ساختار کالبدی این قرارگاه های رفتاری با تمام نیازها و فعالیت های زائران، همساختی کافی را ندارد. ازاین رو، بازتعریف مجدد قرارگاه های رفتاری مذکور به عنوان زنجیره ای از عرصه های پیوند دهنده که طی طریق تشرف را بسامان می نمایند،تابع ملاحظات طراحانه در کیفیت بخشی، متناسب با اصل همساختیِ محیط-رفتار و منطبق برفرهنگ زیارتی این قلمرو است.
ارزیابی کاربرد تلفیق مدل سازی اطلاعات ساختمان (BIM) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به منظور توسعه شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
73-46
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش بررسی به کارگیری قابلیت های تلفیق بیم و جی.آی. اِس. برای پیاده سازی اصول شهر هوشمند است که مزیت های بالقوه استفاده از آن ها را بیان می کند و با طبقه بندی آن ها بهره گیری از بیم و جی.آی.اس برای ارتقای شهر هوشمند را تشریح می نماید. روش ها: روش تحقیق فراترکیب (و فراتحلیل) با استفاده از پایگاه داده های فارسی و لاتین، مفاهیم بیم و جی.آی.اِس. مورد جست وجو قرارگرفته و شکاف دانشی آن و ادغام دو مقوله اصلی مورد پژوهش، در راستای اهداف پژوهش مورد بررسی قرارگرفته است. یافته ها: برای هوشمندسازی شهرها، با توجه به ویژگی هایی که بیم و جی.آی.اِس. به طور مجزا دارند، ضرورت ادغام آن ها در یک محیط سه بعدی روشن است. برای درک موارد استفاده بر اساس بیم و جی.آی.اِس.، قابلیت همکاری مؤثر بین آن ها باید توسط یک پلتفرم مناسب پشتیبانی شود. پذیرش مفاهیم CIM توسط مدیران شهری در بخش ساختمان، گام مهمی در توسعه شهرهای هوشمند است. برای بهبود بهره وری و دست یابی به مدیریت پایدار، باید داده های بیم و جی.آی.اِس. در سطوح مختلف استفاده شود. نتیجه گیری: مشکلات مدیریت مربوط به ساخت عمودی را نمی توان با استفاده از داده های دوبعدی موجود در نقشه ها حل کرد. ترکیب بیم و جی.آی.اِس. می تواند مشکلات مدیریتی انواع زیرساخت های افقی و عمودی را برطرف کند. ادغام این دو، قابلیت های آن ها در یکپارچه سازی داده ها، تجزیه و تحلیل کمی، کاربرد فناوری های مدیریت شهری، پشتیبانی قوی از شهر پایدار هوشمند را افزایش می دهد.
بررسی مفاهیم محوربندی در مساجد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
5 - 16
حوزههای تخصصی:
کالبد مساجد حامل ویژگی های شکلی و هندسی است که نشانگر تفکرات سازندگان آن است. شناخت تنوع در نقشه مساجد در درک بهتر دیدگاه سازندگان بنا مؤثر باشد. هدف پژوهش شناخت تنوع محور در مساجد است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و بررسی نمونه های موردی درپی پاسخ به این پرسش است که چگونه آرایش محور در نقشه مساجد پاسخگوی کارکرد عبادی آن است؟ اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعه اسناد کتابخانه ای و بازدیدهای میدانی بدست آمده است. نتایج نشان می دهد؛ هندسه مساجد با تأثیر پذیری از محور قبله به سه دسته، تک محوری، دومحوری و چندمحوری و از دیدگاه شکلی به هندسی منظم و ترکیبی از اشکال هندسی منظم-غیرمنظم تقسیم شده که معمار در هر کدام از مساجد، بر اساس زمینه، تمهیداتی مانند الحاق فضاهای جانبی به بنا و یا چرخش در نقشه را اندیشیده و در نهایت فضایی خالص و دارای هندسه منظم را به عنوان نتیجه طراحی حاصل کرده است.
رویکرد جغرافیایی بر آرمان و واقعیت فضاهای عمومی شهرها با تأکید بر نقش ایدئولوژی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
5 - 24
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مسئله ایدئولوژی در طول دروان مدرنیته ذهن اکثر شهرشناسان را از گذشته تا اکنون به خود مشغول کرده است. پژوهش حاضر درآمدی جغرافیایی فلسفی بر نقش این مفهوم در فضاهای عمومی شهرهاست. بحث ایدئولوژی از جمله مواردی است که در تبیین امور فیزیکی، اجتماعی و روانی فضاهای عمومی به طور وسیعی در ایران مورد بررسی قرار نگرفته است، از این زاویه دید تدقیق در این باب در تحلیل های شهرشناسانه از ضروریات است. بر این مبنا این پژوهش به دنبال پاسخگویی به پرسش های ذیل است: چه اقدامی می توان انجام داد تا شهرهای موفق در قرن بیست ویکم ایجاد کرد؟، نقش حضور چهره به چهره در ایجاد فضاهای عمومی شهرها را چگونه می توان از منظر فلسفی و علمی به صورت سنجیده تبیین کرد؟ ایدئولوژی چیست و چه تأثیراتی بر فضای فیزیکی، اجتماعی و روانی شهرها می گذارد؟ نسبت میان ایدئولوژی سوسیالیستی و نئولیبرالیستی با فضاهای عمومی شهر چگونه فضایی را پیش رو می گذارد؟ هدف پژوهش: هدف مقاله حاضر پیگیری مفهوم ایدئولوژی و نسبت آن با فضاهای عمومی شهری از منظر جغرافیایی به منظور نیل به فضاهای شهری با مقیاس انسانی است. روش پژوهش: در این پژوهش از روش تجزیه و تحلیل متون استفاده شده است. برای یافتن پاسخ تلاش شده است ویژگی های شهر خوب، نقش حضور چهره به چهره در تعاملات انسانی، شکل گیری امر اجتماعی و توجه به مفهوم حقوق عمومی و منافع جمعی تبیین و استفاده ایدئولوژی های مختلف سوسیالیستی و نئولیبرالیستی به عنوان نمونه مطالعه ای مورد کندوکاو قرار گیرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که قبض و بسط مفهوم فضای عمومی شهرها منطبق با ایدئولوژی های گوناگون، شکل فضایی، اجتماعی و روانی آن را دچار تغییرات فراوان می کند و برای ایجاد جامعه مدنی فعال، سرزنده و دموکراتیک که در آن مفهوم شهر شکل راستین خود را پیدا کند، ایجاد امکان و فرصتی برای تعامل و تبادل اجتماعی به شکل هدفمند، از الزامات آفرینش این امر و نیز عامل موفقیت شهرها در گذشته تا اکنون بوده و در آینده نیز خواهد بود.
مقایسه بازآفرینی شهری و حفاظت شهری در گستره فرایند تغییر (از دیدگاه اندیشمندان معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
67 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : بازآفرینی شهری و حفاظت شهری، زاده تغییر در دو جریان حفاظت و توسعه هستند. هر دو رویکرد در طی دهه ها در تلاش برای نزدیک شدن به یکدیگر بوده، تغییر یافته و به تعریف امروزین خود رسیده اند. این نزدیکی تا به اندازه ای بوده که امروزه برخی این دو را یک رویکرد واحد و یکپارچه به شمار می آورند. از سوی دیگر برخی بالعکس، این دو را رویکردهایی متضاد می دانند که سمت وسویی متفاوت از یکدیگر را دنبال می کنند. پژوهشی که به روشنی این دو رویکرد را از یکدیگر بازشناسد و به تشخیص رابطه میان آنها پرداخته باشد و آنها را در فرایند تغییر در شهرها از یکدیگر تمییز دهد وجود ندارد.
هدف پژوهش : پژوهش حاضر در پی بازشناسی دو رویکرد بازآفرینی شهری و حفاظت شهری و مقایسه آنهاست. بنابراین پرسش اصلی این پژوهش این گونه مطرح می شود که اهداف، مؤلفه ها و تعاریف دو رویکرد بازآفرینی شهری و حفاظت شهری چیستند و در گستره فرایند تغییر چه شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟ با انجام چنین پژوهشی می توان امیدوار بود که تعادلی سازنده تر در شهرها میان رویکردها برقرار شود.
روش پژوهش : در این پژوهش، روش تحقیق از نوع کیفی انتخاب شده و از روش مطالعات مقایسه ای برای تحلیل ها و به منظور استخراج کدهای بازآفرینی شهری، حفاظت شهری و فرایند تغییر از کدگذاری انتخابی استفاده شده است. بدین منظور، با استفاده از روش مقایسه ای متغیرمحور، شباهت ها و تفاوت های بازآفرینی شهری و حفاظت شهری در هر بخش از جنبه های فرایند تغییر مورد تحلیل و مقایسه قرار می گیرند.
نتیجه گیری : نتایج تحقیق نشانگر آن است که بازآفرینی شهری و حفاظت شهری یک رویکرد واحد و یکپارچه نبوده و اهداف، تعاریف و مؤلفه های متفاوتی دارند. همچنین این دو رویکرد الزاماً متضاد نیستند و می توانند مکمل و همراستا باشند. علاوه براین، هردو به طور توأمان از مؤلفه های حفاظت و توسعه برخوردارند، اما تفاوت آنها در اولویت بندی توجه به این مؤلفه هاست.
تلفیق معماری و هنر با الهام از طبیعت، مطالعه موردی: معماری دوران اسلامی استان کردستان
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶)
95 - 113
حوزههای تخصصی:
با وجود تلاش های فراوانی که در دهه های اخیر برای بهبود فرایند طراحی معماری انجام گرفته است، به ندرت راه حل هایی روشن برای به کارگیری هنر در معماری با الهام از طبیعت تدوین شده است. ازاین رو تحلیل، مقایسه و بررسی نمونه های موجود و آثار معماران بزرگ معاصر برای پاسخگویی به چگونگی استخراج راهکارهای طراحی آنان در مواجه با طبیعت و الهام از آن و دستیابی به سرنخ هایی به منظور برانگیختن قوه تخیل طراحان در بهره-گیری از آن ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش سعی بر آن است مؤلفه های تأثیرگذار هنر الهام گرفته از طبیعت با تأکید بر معماری اسلامی استخراج و دسته بندی گردد. همچنین کوشش مى شود، بنیادها و اصولی را که به صورتى عام و چشمگیر در فضاهاى معمارى اسلامی با الهام از طبیعت قابل رؤیت و دریافت است، در قالب موضوع هاى مختلف تبیین نمود تا دریچه اى به ادراک بهتر این معمارى گشوده شود. بر همین اساس هدف از این پژوهش آگاهی از تداعیات ذهنی هنرمندان در فرآیند طراحی، مبتنی بر الگوگیری از طبیعت در جهت بهبود تفکر معماری اسلامی است. نوع این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و از مبنای هدف کاربردی است. داده های مورد نیاز برای شکل گیری نظری موضوع با روش کتابخانه ای و تحلیل هایی که برای هر اثر آورده شده با روش مطالعات میدانی جمع آوری شده است. در این پژوهش مؤلفه ها و راهکارهایی برای بهره گیری بهتر از هنر و طبیعت جهت انگیزش تخیل و استفاده طراحان از آن ها پیشنهاد می گردد. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که طبیعت به صورت کلی تأثیر قابل توجهی بر معماری اسلامی دارد و در بسیاری از راهبردهای منتهی به خلاقیت معماری اثرگذار است. هنر طبیعت همیشه در همه جا حاضر و طبقه بندی ناپذیر و به مثابه ابزاری بسیار قدرتمند برای الهام بخشی است. موضوعی که در بناهای شاخص و نمونه های مطروحه از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین معماری اسلامی بیش از آنکه در پی شکل و فرم مشخصی باشد، در خدمت انسان مسلمان برای رسیدن به کمال به کمک طبیعت بوده و هدف غایی از خلقت انسان را که همانا عبادت الهی است را پیگیری می کند. لذا برداشت های فرم گرایانه و ظاهری از طبیعت به تنهایی کافی نخواهد بود و حضور روح طبیعت در معماری است که به ارتقا و تجلی آن خواهد انجامید. همچنین قابل استنباط است که مسائل اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هر منطقه و ناحیه به شدت می تواند بر معماری و کارکردهای آن تأثیرگذار باشد، لذا فرهنگ خاص اسلامی نیز فرم ها و کارکردهای خاص خود را به وجود می آورد و همین نکته است که سبب تفاوت معماری اسلامی با سایر بناها می شود.
ارزیابی شاخص های زیست پذیریِ شهرهایِ هوشمند در دوران پساکرونا (مطالعه موردی منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
39 - 54
حوزههای تخصصی:
در قرن اخیر پیشرفت های سریع در فناوری اطلاعات و ارتباطات یعنی شهرهای هوشمند، کیفیت زندگی در ابعاد محیطی و اجتماعی- اقتصادی یعنی زیست پذیری شهرها را در سطح جهانی کاهش داده است. پاندمی کرونا یا همان «پدیده کووید- 19» آسیب پذیری شهرها را در شرایط فعلی شان را نشان می دهد. از موضع هدف، پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش تحقیق ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. در این پژوهش به بررسی و شناسایی چهار بُعد (زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی) و نوزده شاخص (پتانسیل های طبیعی، میزان فضای سبز عمومی، انعطاف پذیری، سرزندگی و نشاط فضای شهری، جمله بهره وری اقتصادی، تنوع کاربری و فعالیت های اقتصادی، زیرساخت و فناوری اطلاعات، سیستم حمل و نقل پایدار ایمن و...) دخیل در زیست پذیری شهرهای هوشمند و اولویتبندی نقش آن ها در کاهش آثار مخرب در دوران پساکرونا با استفاده از روش AHP پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد به ترتیب ابعاد زیست محیطی، مدیریتی، اقتصادی و اجتماعی دارای اهمیت بوده و در بُعد زیست محیطی، شاخص بهداشت و سلامت فرد و محیط با 299/0، در بُعد اجتماعی، شاخص ایمنی و امنیت با 445/0، در بُعد اقتصادی، شاخص بهره وری اقتصادی با 484/0 و در بُعد مدیریتی، شاخص تامین زیر ساخت فناوری اطلاعات با 286/0 دارای بیشترین امتیاز و تأثیر می باشند و در پایان یافته ها در دو بخش تدوین اهداف و سیاست های ایجاد شهر هوشمندِ زیست پذیر در پسا کرونا و راهکار های موثر در کنترل پیامدهای پسا کرونا در شهرهای هوشمند زیست پذیر ارائه گردید.
تأثیر معماری خانه های چوبی روسیه بر خانه های چوبی گمیشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
19 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : موضوع این پژوهش بررسی تأثیر معماری خانه های چوبی روسیه بر خانه های چوبی گمیشان است که در آن به بازشناسی کالبد خانه ها از جنبه های مختلفی مانند نوع مصالح، روش ساخت، فرم، تزیینات و عناصر بصری پرداخته شده است که در خانه های چوبی اقوام ترکمن ساکن گمیشان و اقوام روس مشابه است. هدف پژوهش: این پژوهش از این نظر اهمیت دارد که می توان رابطه میان ویژگی های فرهنگی اقوام ترکمن، با ویژگی های فرهنگی اقوام روس که با آنان در تعامل بودند را تبیین کرد. پرسش اصلی این است که چه رابطه ای میان خانه های چوبی در روسیه و خانه های چوبی ترکمنی گمیشان وجود دارد؟ مبانی نظری تحقیق متکی بر تأثیرپذیری معماری اقوام از یکدیگر و نقش فرهنگ و تعاملات فرهنگی در ایجاد خانه و بخش های مختلف آن در اقوام گوناگون در گذشته بوده است. روش پژوهش : در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و همچنین روش تحقیق تطبیقی استفاده شده است گردآوری داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، اصول اجتماعی و فرهنگی اقوام ترکمن در ارتباط با اقوام سنتی روسیه بررسی و عناصر و مؤلفه های مشابه شناسایی شده و نیز به بررسی تأثیر این مؤلفه ها بر خانه های ترکمنی گمیشان پرداخته شد، در این پژوهش فرهنگ معماری خانه های چوبی روسیه متغیر مستقل و معماری خانه های چوبی گمیشان متغیر وابسته است. نتیجه گیری : نتایج این تحقیق نشان می دهد معماری خانه های چوبی گمیشان چه در تقسیمات فضایی، نما و تزیینات و چه در ابزار و روش ساخت به صورت مستقیم از خانه های چوبی روسیه تأثیر پذیرفته که این تأثیرپذیری ریشه در تعامل افکار و باورهای فرهنگی و اجتماعی آن ها دارد و نشان می دهد که اقوام ترکمن عناصر فرهنگی و بومی و اقلیمی خود را با مؤلفه های فرهنگی–بومی روسیه ترکیب کرده و با بازتولید آن به نوع خاصی از معماری رسیدند که از بسیاری جهات مطابق با مختصات فرهنگی آن ها بوده است.
بازآفرینی فرهنگ مبنای مراکز شهری با تاکید بر احیای عناصر تاریخی و ایجاد فضاهای هویتمند؛ مطالعه موردی: مرکز شهر تکاب
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بازآفرینی فرهنگ مبنا به عنوان راهکاری نوین توانسته با بهبود توسعه ویژگی های منحصربه فرد مکان، پاسخگوی از دست رفتن معانی مکان ها و تفاوت ها و تمایزات، به شکل گیری تصویری دوباره و قوی تر از قبل و تا حد ممکن منحصربه فرد، برای برون رفت از مشکلات موجود در مراکز شهری و بافت های با ارزش تاریخی کمک نماید. در این پژوهش نیز سعی شده است تا جایگاه بازآفرینی فرهنگ مبنا در امر کیفیت بخشی به محدوده تاریخی و فرهنگی شهر تکاب شناسایی گردد و متناسب با آن به ارائه راهکارهای طراحی در این مکان اقدام شود. روش تحقیق این مطالعه، بصورت توصیفی-تحلیلی می باشد. گردآوری داده ها بر اساس شیوه های میدانی و کتابخانه ای بوده و ابزارهای لازم برای این امر شامل: مطالعه کتب، مقالات، اسناد و طرح های توسعه شهری، مصاحبه ژرف کاوانه با اهالی، پرسشنامه و مشاهده بوده و برای نظرخواهی از کارشناسان و بومی سازی معیارهای مربوطه، تکنیک دلفی به کار برده شده است. در ادامه به منظور تدقیق معیارها و انتخاب سیاست های مناسب از تکنیک سوات نیز بهره گرفته شده است. در پایان اطلاعات به دست آمده دسته بندی و توسط نرم افزارهای آماری همچون SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. بر اساس نتایج بدست آمده به ارائه چارچوب طراحی شهری و راهنمای طراحی شهری مبتنی بر بازآفرینی فرهنگ مبنا در محدوده مورد نظر اقدام گردیده است.
ارائه مدل مفهومی منظر تاب آور با تأکید بر مدل مکان پایدار مبتنی بر روش گراندد تئوری
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
171-188
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان سیستم پیچیده ای که در دل بسترش به پایداری رسیده است، موجود زنده ای است که دائماً در حال تغییر و تحول است. این پویایی و حرکت، تعیین کننده بسیاری از رفتارها و واکنش های شهر است. سیما و منظر شهر، یکی از صورت های واکنش به نیروهای بستر است. واکنش به نیروهای بستر، تجسم یافته تعریف «تاب آوری» است. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدل مفهومی منظر تاب آور مبتنی بر مدل مکان پایدار می باشد. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به لحاظ نوع شناسی مورس "تک روشی موازی" است. لذا جهت تحلیل داده های کیفی از روش فرا ترکیب (تحلیل پایه) و تحلیل محتوا (تحلیل مکمل) به صورت هم زمان استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند می باشد. جهت تحلیل داده های کیفی و کدگذاری از نرم افزار Nvivo استفاده شد. جامعه آماری در پژوهش حاضر 37 نفر اساتید و صاحب نظر در امر طراحی شهرسازی می باشند. بر این اساس مصاحبه با 37 نفر انجام گردید که در فرایند تحقیق، 167 کد اولیه (باز) استخراج گردید. با بازبینی متعدد و ادغام کدها بر اساس تشابه در طی چندین مرحله، درنهایت 10 درون مایه و 25 زیر درون مایه اصلی استخراج گردید. 10 درون مایه عبارت اند از: کیفیت قرارگاه های رفتاری، کیفیت سازگاری فرم با کاربری ها، کیفیت ایمنی و امنیت، کیفیت محیط فضایی – کالبدی، کیفیت محیط ادراکی حسی، کیفیت تدارک ذهنی، کیفیت اقلیم خرد فضاهای شهری، کیفیت اصوات بو و رایحه محیط، کیفیت طراحی شهری پایدار و تعادل اکوسیستم ها. پس از بررسی درون مایه ها و زیر درون مایه و کشف روابط علی و معلولی " معنا در حس مکان" و " پایداری و تاب آوری" را می توان به عنوان دو مؤلفه تأثیرگذار جهت ایجاد منظر تاب آور دانست.
امکان سنجی استفاده از دلالت های تربیتی سازنده گرایی در قالب نقد هدایتگر در آموزش دروس پایه طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
35 - 50
حوزههای تخصصی:
امروزه آموزش معماری یکی از موضوعات موردتوجه در پژوهش معماری ا ست. از آنجا که هدف اصلی آموزش در هر رشته ای یادگیری است و کارگاههای طراحی پایه های اصلی آموزش معماری در دانشکده های معماری ایران هستند، فراهم آوری شرایط مناسب یادگیری، به ویژه در کارگاه های معماری، یکی از مهم ترین دغدغه های آموزشی/ پژوهشی در معماری به شمار می رود. با توجه به نقش انکارناپذیر کرکسیون در جهت دهی به طراحی معماری در کارگاه های مقدمات طراحی معماری، هدف پژوهش حاضر، بهبود و ارتقای کیفی کرکسیون از طریق استفاده از دلالت های سازنده گرایی در قالب نقد هدایتگر می باشد که تلاش نماید هر دانشجو را در یافتن پاسخ خود به پرسش طراحی همراهی و راهنمایی کند. این نوشتار در زمره تحقیقات کاربردی به شمار می رود و از روش تحقیق کیفی و از ابزار دلفی استفاده می کند. داده اندوزی در این پژوهش، مبتنی بر روش اسنادی و برداشت های میدانی بوده است. نتیجه تحقیق ارائه دهنده راهکارهایی از مجموعه دلالت های تربیتی نظریه سازنده گرا در قالب 6 باب اصلی (شامل؛ بازتعریف نقش ها - ارتقا ابزار و مهارت ها – توجه به تمایزات فردی دانشجویان- مواجهه با فرایند و پاسخ های ناصحیح - ساخت و پرداخت ذهنی- ارزیابی و سنجش) در پیشبرد نقد هدایتگر در کارگاه طراحی معماری است.
جایگاه فعلی آموزش مقررات ملی ساختمان در مقطع کارشناسی مهندسی معماری و ارائه راهکارهایی برای تقویت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نظر به اهمیت آگاهی دانش آموختگان معماری نسبت به مقررات ملی ساختمان، این مقاله دو هدف اصلی را پیگیری می کند: 1) بررسی شرایط حال حاضر آموزش مقررات ملی در آموزش دانشگاهی مقطع کارشناسی مهندسی معماری از نقطه نظر میزان اهمیت و ضرورت، میزان توجه به آموزش آن و نواقص و موانع پیش روی آن؛ 2) ارائه و بررسی پیشنهادات برای آینده آموزش مقررات ملی از نقطه نظر روش های مناسب تدریس، مباحث لازم آموزشی، و زمان مناسب آموزش در طول دوران تحصیل. برای دستیابی به این اهداف از روش تحقیق پیمایش کیفی و برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدرسین معماری که سابقه کار حرفه ای در ساختار نظام مهندسی ساختمان را دارند، بهره برده شده است. یافته های این مقاله ضرورت اضافه شدن یک درس دو واحدی تخصصی که به طور مستقیم به آموزش مقررات ملی بپردازد را آشکار می سازد. علاوه بر این، نتایج این پژوهش بر آموزش غیرمستقیم مقررات ملی در خلال آموزش دروسی که به هر یک از مباحث 22گانه مقررات ملی ساختمان مرتبط هستند نیز تأکید دارد. از این رو پیشنهاد می گردد که در فرآیند بازنگری برنامه درسی کارشناسی مهندسی معماری، بازنگری سرفصل دروس مختلف با تأکید بر آموزش مباحث مرتبط مقررات ملی ساختمان نیز مدنظر قرار گیرد.
تبیین نقش عناصر بیوفیلیک بر میزان بهره وری و بهبود عملکرد کارکنان در محیط های اداری از منظر کارکنان
حوزههای تخصصی:
از بین بردن گسست انسان و طبیعت و حضور مطلوب آن در زندگی وی از نیازهای انسان معاصر است؛معماری بیوفیلیک روشی موثر جهت حضور طبیعت در کاربریهای متفاوت است. محیطهای کاری از جمله کاربریهایی است که در زندگی انسان شهرنشین رو به افزایش است ودانشگاهها نمونه ای از این مصداق می باشند؛توجه به عناصربیوفیلیک در دانشگاه ها می تواند موجب سلامت روحی و جسمی کاربران آن به خصوص کارکنان (کارمندان واساتید) گردد،که خود عاملی بسیار موثر در بهبود عملکرد و افزایش بهره وری کارکنان می باشد. بنابراین پژوهش، میزان حضور عناصر طراحی بیوفیلیک و ارجحیت عناصر در محیط های دانشگاهی در بهبود عملکرد و افزایش بهره وری از منظر کارکنان را مورد ارزیابی قرار داد.تحقیق از نوع کمی و به روش توصیفی-کاربردی انجام گرفت. روش گردآوری اطلاعات اسنادی و میدانی انجام گرفته است.عناصر بیوفیلیک و نقش آن بر بهره وری کارکنان از منظر کارکنان دانشکده فنی و حرفه ای شهید رجایی توسط پرسشنامه محقق ساز با جامعه آماری 50نفر و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج تحقیق حاکی از آن است که از منظر کارکنان ارتباط بسیار نزدیکی میان حضور عناصر بیوفیلیک و افزایش بهره وری کارکنان وجود دارد و در این میان حضور گیاه و پوشش گیاهی دارای ارجحیت بیشتر ،رنگ و مصالح از ارجحیت کمتری برخوردار است.
بررسی تاثیر طرح واره درشکل گیری شعر و معماری بر اساس دیدگاه ایوانز و گرین
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی با هدف بررسی چگونگی معنادهی به متن یک اثر، به دنبال ایجاد ارتباط و تاثیرگذاری بر مخاطب و فرایند ذهنی می باشد. ایوانز و گرین فرایند ذهنی و طرح واره های تصوری در ذهن مخاطب را ابزاری برای برقراری ارتباط می دانند و مولفه هایی همچون فضا، ظرف بودگی، جابجایی(حرکت)، توازن، نیرو، پیوستگی و وجود را نشانه های انتزاعی برای ایجاد طرح واره بر اساس تجربه در ذهن مخاطب مطرح نموده اند. هدف اصلی این پژوهش بررسی طرح واره در دو حوزه شعرو معماری و ایجاد ارتباط همسو با ذهنیت و تجربه مخاطب می باشد. این تحقیق با رویکردی کیفی و روشی تفسیری- تاریخی و با دیدگاهی تطبیقی از طریق تشریح ادبیات نظری در چارچوب مدلی مفهومی درصدد پاسخ به پرسش تحقیق می باشد: چه ارتباطی بین شعرو فضای معماری وجود دارد و نقش طرح واره در این ارتباط و خلق معنا چیست؟ نتایج تحقیق حاکی از آن است که با تعمیم نظریه ایوانز و گرین و مولفه های موثر طرح واره در شعر و معماری می توان گفت که طرح واره ها همواره در شکل گیری و شاخص بودن اثر موثر بوده اند. این تاثیر ممکن است با حضور و یا عدم حضور یک طرح واره باشد. نمود طرح واره به دو صورت حاصل می شود: نخست در قالب کاربرد و همنشینی طرح واره هایی که در یک حوزه معنایی قرار دارد و دوم بر پایه تصویری که از همنشینی طرح واره در برابر مخاطب قرار می گیرد آنچه باعث می شود هر معنایی برای هر متن/ معماری مقبول واقع گردد این است که مخاطب دارای طرح واره ها و پیش دانسته های متفاوت و مستقل از نیت مولف/ معمار است.
ارزیابی نقش منظر صوتی در احساس تعلق به محیط (مطالعه موردی: محله فرحزاد شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
5 - 22
حوزههای تخصصی:
یکی از محرک های احساس نسبت به محیط، منظر صوتی است که بر کیفیت فضای شهری نیز تأثیر می گذارد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و ارزیابی نقاط مفصلی و ارتباطی بین دو مفهوم منظر صوتی و احساس تعلق به محیط است، تا شدت و رابطه بین این دو را در محله فرحزاد تهران تبیین نماید. جامعه آماری پژوهش، تمامی استفاده کنندگان این محدوده است که بر روی 385 نفر بررسی شده است. با روش پیمایش حسی با تمرکز بر حس شنوایی، 12 نقطه شاخص صدایی شناسایی و سنجش شد. جهت سنجش حس تعلق مکانی از ابزار پرسش نامه و برای بررسی نقش کیفیت منظر صوتی بر حس تعلق از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کیفیت منظر صوتی در سه بعد محیطی، فردی و اجتماعی در حس تعلق به محیط مؤثر می باشد؛ طوری که وجود عناصر طبیعی در بعد محیطی، ارتقاء سلامت روانی در بعد فردی و استماع نواها و اصوات اهالی محله و آشنایان در بعد اجتماعی تأثیر مهمی در احساس تعلق به محیط دارد.
عوامل موثر بر تحولات معماری اوایل قاجار منطقه ی آذربایجان در بازخوانی فرایند شکل گیری مدرنیته در معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با نگاهی انتقادی بر روایت های موجود از نحوه شکل گیری مدرنیته در معماری ایران، در تلاش است تا روایتی نو از طریق شناخت مولفه های موثر و تبیین نحوه تأثیر آنها بر این فرایند ارائه دهد. با توجه به یافته های اولیه به عنوان فرضیه تحقیق، می توان تحولات صورت گرفته در معماری آذربایجان در اوایل قاجار (قرن 19م) را هم راستا با فرایند شکل گیری مدرنیته در معماری ایران دانست. لذا سوال کلیدی پژوهش این است که تا چه میزان می توان آغاز ورود مفاهیم مدرن به معماری ایران را ناشی از درک نیاز به آن، توسط سران و سیاستمداران روشنفکر در آذربایجان دانست؟ این تحقیق به روش تفسیری- تاریخی با استناد به منابع دست اول، داده های جمع آوری شده را در سه مرحله (آگاهی یافتن از معماری نوین دنیا بخصوص جهان غرب، احساس نیازبه آن و اقدام مشابه) مورد تحلیل قرار داده تا به مرحله ی اشباع نظری متکی بر داده ها برسد. بر طبق این بررسی و تحلیل ها، عوامل زمینه ای (جنگ با روسیه و موقعیت ژئوپلیتیکی آذربایجان) و افرادِ تأثیرگذار (عباس میرزا، روشنفکران ایرانی اوایل قاجار، مشاوران خارجی و حتی فتحعلی شاه) در شکل گیری فرایند مدرنیته در معماری آذربایجان نقش اصلی را عهده دار بوده اند. پیامد این فرایند در دو بخش کلی اصلاح نواقص کاربری های موجود و ایجاد بناها با کاربری های جدید مورد نیاز در آذربایجان، بررسی و معرفی شده اند.
شبیه سازی متغیرهای آکوستیکی به منظور رضایتمندی شنیداری در ایستگاه های مترو با استفاده از نرم افزار اودئون (نمونه موردی: مترو تهران، تبریز، اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت آکوستیکی در فضاهای عمومی به ویژه خدماتی معمولاً بر اساس دریافت اصوات گفتاری یا وضوح گفتار به همراه آسایش صوتی تعیین می شود. ایستگاه های مترو به لحاظ عملکردی جزء فضاهای شلوغ و پر رفت و آمد و از نظر ساختاری و کالبدی دارای هندسه نامتناسب (طول زیاد) و مصالح با ضریب جذب صوتی پایین بوده لذا محیطی پر سر و صدا و دارای اختلالات صوتی هستند. سر و صدای نسبتاً زیاد که علاوه بر نویز زمینه (صدای تجهیزات و سیستم های تهویه و غیره) در اثر منابع صوتی دیگر (قطار، ترمز، موتور، گفتگوی افراد و غیره) سبب ایجاد نویز در ایستگاه های مترو می شود از مسائل مهم آزار دهنده ای است که در مواجهه طولانی مدت می تواند سبب سلب آسایش و آسیب های جسمانی شود. صداهای مزاحم و بازتاب های پی در پی، شنیدن پیام های ایمنی و ارتباطات کلامی مخاطبان را مختل نموده و باعث خستگی، آشفتگی، عدم تمرکز و خوانایی در محیط می شود. بنابراین در این پژوهش به منظور بررسی و مقایسه متغیرهای آکوستیکی با استانداردهای بین المللی اقدام به شبیه سازی شده تا در جهت رضایتمندی شنیداری در ایستگاه های مترو راهکارهایی اندیشیده شود. نمونه های مورد بررسی از شهرهای تهران، تبریز و اصفهان انتخاب و در دو نوع و سه حجم متفاوت دسته بندی شده اند. با وارد کردن سه بعدی نمونه های موردی در نرم افزار اودئون و تعیین متریال سطوح، منبع صوتی و نویز زمینه بر اساس داده های بدست آمده از اندازه گیری های میدانی، مشخص کردن نقاط گیرنده و تنظیمات مربوط به طول پاسخ ضربه ای، شبیه سازی صورت گرفته و متغیرهای آکوستیکی تأثیرگذار استخراج شده است. متغیرهایی همچون تراز فشار صوتی، زمان واخنش، زمان افت اولیه، شاخص انتقال گفتار، درصد اشتباهات گفتاری، وضوح صدا و شفافیت گفتار در رابطه با موضوع نویز در محیط و وضوح گفتار ضروری است. نتایج حاصل از شبیه سازی ها نشان می دهد حداکثر تراز فشار صوتی در تمام ایستگاه ها بالاتر از 85 دسی بل و حداکثر زمان واخنش در تمام ایستگاه ها بالاتر از 2 ثانیه بوده که با استانداردهای بین المللی فاصله دارد. این امر آسایش صوتی و نیز درک گفتار را که مهمترین عامل در ایجاد ایمنی و عملکرد فضاست و ارتباط مستقیمی با رضایتمندی شنیداری کاربران دارد، تحت تأثیر قرار می دهد. سنجش و ارزیابی متغیرهای آکوستیکی بصورت کمی نیز دلیلی بر اثبات این ادعا بود. همچنین با بررسی ظرفیت جذب صوتی در فرکانس های مختلف نیز به منظور بهینه سازی شرایط آکوستیکی در راستای تأمین رضایتمندی شنیداری پیشنهاداتی ارائه شده است تا ظرفیت های جذب در فرکانس های پایین و فرکانس های محدوده گفتاری و شنیداری انسان از طریق ایجاد تنگ بری ها، گوشه سازی ها و فضاهای عملکردی حفره مانند افزایش یابد.