مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
قرارگاه های رفتاری
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
144 - 156
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ فضاهای شهری به تدریج با نزول کیفیت محیط کالبدی رو برو بوده اند و به جای صحنه های گفتگو تبدیل به فضاهایی برای خیره شدن و مخصوص حرکت سواره شده اند. این پژوهش با هدف ش ناخت کیفیت محیط کالبدی و تأثیر آن بر الگوهای رفتاری افراد در میدان آرامگاه باباطاهر همدان صورت گرفته است که با استخراج شاخص ها و با بکارگیری از پرسشنامه و نقشه های رفتاری اطلاعات لازم را جمع آوری و برای تبدیل یافته ها به مؤلفه های کمی از نرم افزار SPSS و برای اولویت بندی محدوده های اطراف میدان جهت مداخله در بهبود الگوهای رفتاری باروش TOPSIS به تحلیل اطلاعات می پردازد. یافته های تحلیل نشان می دهد که نحوه استفاده از فضا به گونه ای است که محدوده شرقی با فعالیت های انتخابی (5%/11) ،فعالیت های اجتماعی (15%)و سپس در محدوده جنوبی با فعالیت های انتخابی (5%/15)، فعالیت های اجتماعی (5%/6) از امتیازات بالاتری نسبت به دیگر محدوده ها برخوردار هستند و به ترتیب معیارهای اجتماعی، ویژگی بصری، کیفیت زندگی شهری ایمنی و امنیت رابطه مستقیمی با رخداد فعالیت های انتخابی و فعالیت های اجتماعی دارند نکته حائز اهمیت مدت زمان رویداد این فعالیت هاست که در بازه زمانی کوتاه اتفاق می افتد، که ارتقا این امر علاوه بر ارتقا کیفیت محیط کالبدی با ایجاد قرارگاه های رفتاری مطلوب و غالب کردن آنها این امر میسر می شود.
استخراج سازوکار ادراکی قرارگاههای رفتاری در فضاهای شهری با استفاده از پایش مکانی مطالعه موردی: میدان آرامگاه بوعلی سینای همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
97 - 108
حوزههای تخصصی:
نگاهی گذرا به عرصه های عمومی شهری اهمیت میدان به عنوان محیطی مصنوع در شهر را به ذهن متبادر می سازد. محیطی که بیش از آن که نقش گره را در معادلات شهری بازی کند، به عنوان مکانی برای حضور اقشار مختلف جامعه و عرصه عینی بروز تعاملات اجتماعی پایدار، بستری برای همزیستی مسالمت آمیز شهروندان و محلی برای گذران اوقات فراغت مردم شناخته می شود. توسعه های شهری اخیر، وسعت گرفتن شهرها و افزایش حضور وسایل نقیله شهری میدان ها را تنها به گره هایی در راستای حل ترافیک موجود شهر بدل ساخته است. در حالی که نخستین بار میدان فقط برای انسان، حضور و ایجاد روابط اجتماعی در عرصه های شهری پدید آمد. نادیده گرفتن رابطه انسان و محیط به خصوص در میادین شهری که نقشی پر رنگ در فضاهای شهری برعهده دارند از یک سو و جلوگیری از بی استفاده ماندن فضاهای شهری، تبدیل شدن عرصه های شهری به فضاهای نگاشتی( عقلی و مهندسی) و عمدتاً گره های ترافیکی در سطوح شهرها از سوی دیگر ضرورت پژوهش حاضر را روشن می سازد. بررسی رابطه میان استفاده کنندگان و ویژگی های محیطی به دلیل یافتن راه حل های طراحی از الگوهای قرارگاه های رفتاری و کاربست آن در راستای طراحی های هوشمندانه آتی در پروژه های شهری از اهداف اصلی این تحقیق است. روش تحقیق به کار گرفته شده کاربردی است که مبتنی بر مطالعات اسنادی و مشاهدات غیر درگیرانه محیطی و پیمایشی است. برداشت های میدانی که از مشاهده حضوری ادراک رفتار استفاده کنندگان به دست آمد، به وسیله نرم افزار SPSS 22 کمی شده و مورد تحلیل و بررسی آماری قرار گرفت. نتایج نشان می دهد، مردم به طور مساوی درگیر ابعاد اجتماعی و فیزیکی میدان بوعلی سینا هستند. استفاده کنندگان صحنه ها و قرارگاه های رفتاری را که شرایطی مناسب برای گردهم آمدن، ایجاد رفتارهای اجتماعی، محملی برای دیدار دوستان، آشنایان و افراد غریبه و فعالیت های متنوع و دارای معنای خاص و متحد باشند را ترجیح می دهند.
تحلیل پویایی قرارگاه رفتاری با تمرکز بر آزمون های ساختاری
حوزههای تخصصی:
با توجه به رویکرد احتمال گرایانه در طراحی محیطی، همواره ضرورت توجه به رفتار انسان در محیط، ارتباط رفتار و محیط و تأثیرات و تأثرات این دو بر هم احساس می شود. اگرچه طراحان اغلب در سطوح پایین تر تعریف قرارگاه های رفتاری، هم ساخت های رفتار و محیط را با لحاظ نمودن مسائل ارگونومی( مهندسی عوامل انسانی و انتروپومتری (انسان سنجی) به حیطه طراحی وارد می کنند، اما در حقیقت بررسی روابط متقابل رفتار و محیط در حوزه روانشناسی اکولوژیک و در نهایت قرارگاه های رفتاری به نحو کامل و جامعی امکان پذیر است. ازاین رو در این مقاله با ارائه تعریف قرارگاه های رفتاری و بیان توضیحاتی در خصوص آزمون ساختاری و پویای قرارگاه ها به نحوه پیمایش و بررسی تحلیلی قرارگاه ها پرداخته چراکه شناخت هرچه بیشتر قرارگاه های رفتاری می تواند به طراحان در خصوص نحوه رفتار استفاده کنندگان محیط ساخته شده بسیار یاری برساند و علاوه بر آن زمینه ساز پیشینه های طراحی طراحان شده تا نتایج به دست آمده را در طراحی محیط های گوناگون به ویژه محیط های آنتروپوفیلیک بکار گیرند. ازاین رو این مقاله با مروری بر ادبیات حوزه روانشناسی اکولوژیک در پی پاسخ دادن به این پرسش است که: " چگونه می توان قرارگاه های رفتاری را مورد پیمایش و بررسی تحلیلی قرارداد؟" و در پی پاسخ به این پرسش پویایی این قرارگاه ها به صورت ویژه مورد آزمون های ساختاری قرار می گیرد.
افزایش پایداری فضاهای اقامتی سالمندان بر اساس ارتقاء کیفی قرارگاه های رفتاری (نمونه موردی: خانه سالمندان شهرستان گلپایگان)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
27-40
حوزههای تخصصی:
در دوره ی کنونی به واسطه علم پزشکی و فن آوری از یک سو و کنترل جمعیت از سوی دیگر، تراکم جمعیت در سنین سالمندی رو به افزایش است. آنچه امروزه بدان توجه می شود تنها طولانی کردن زندگی سالمندان نیست بلکه چگونه گذراندن این دوره از زندگی و افزایش کیفیت زندگی در این برهه است. دوران سالمندی مانند دیگر دوره های زندگی انسان نیازها و ویژگی های خاص خود را دارد و ازاین رو سالمند برای پاسخ گویی به این نیاز ها رفتارهایی متناسب را انجام می دهد. ازآنجایی که کالبد رفتار و رفتار کالبد را می سازد و سازگاری انسان و محیط، تحت تأثیر ارزش ها، معانی ذهنی انسان و قابلیت های محیط پدید می آی . د هر رفتار نیازمند قرارگاه رفتاری و ظرف کالبدی متناسب است تا رفتار باکیفیت بیشتری ظهور یابد بر این اساس ، زندگی کردن و حضور داشتن در مکانی سازگار با رفتار سالمندان آن ها را در برآورده شدن هرچه بهتر نیاز ها و افزایش کیفیت زندگی و رسیدن به آرامش و آسایش یاری می دهد. بهبود قرارگاه های رفتاری منجر به افزایش پایداری محیط می گردد زیرا اصل طراحی برای انسان آخرین و شاید مهم ترین اصل از معماری پایدار است. این اصل ریشه در نیازهایی دارد که برای حفظ و نگهداری عناصر زنجیره ای اکوسیستم لازم است که آن ها نیز به نوبه خود بقای انسان را تضمین می کنند. این پژوهش از طریق بررسی ساختار محیط ساخته شده و ساختار رفتار متناسب با نیازها و انگیزه های سالمندان به مطالعه وجوه قابلیت- رفتار در سازگاری انسان و محیط پرداخته است و درنهایت نتایج به دست آمده از این بررسی منجر به ارتقاء کیفی قرارگاه های رفتاری است که در افزایش پایداری محیطی مؤثر است. برای دست یابی به این منظور از منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی ازجمله مشاهده و مصاحبه بهره جسته می شود و در پایان براساس یافته های پژوهش، راه کارهایی برای طراحی فضاهای مناسب سالمندان منطبق بر نیازهای آن ها در این دوره از زندگی ارائه می گردد.
سنجش قرارگاه های رفتاری در قلمرو اماکن مقدس مورد پژوهی: بافت پیرامون حرم مطهر حضرت معصومه (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
21 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : زائران در مسیر تشرف به اماکن زیارتی با گذر از مدارهای رفتاری، تحت تأثیرات عینی و ذهنی نظام محیط-رفتار قرار می گیرند که الگوهای رفتاری آنها را تحت الشعاع قرار می دهد. توجه به اصل همساختی و تناسب ساختارهای کالبدی با الگوهای رفتاری در قالب مکان–رفتار یا قرارگاه های رفتاری، موضوع مهمی در کیفیت بخشی به قلمروهای معنوی با نقش زیارتی است که کمتر به آن پرداخته شده است. هدف پژوهش: این پژوهش با هدف شناسایی و سنجشِ میزان همساختی قرارگاه های رفتاری در قلمرو اماکن مقدس در عرصه های تشرفِ پیاده مدار حرم مطهر حضرت معصومه (س) انجام گرفته است. روش پژوهش: تحقیق حاضر، کاربردی با نظام پژوهش آمیخته (کمی و کیفی) و روش تحقیق توصیفی-ارزیابانه انجام شده است. در گردآوری اطلاعات، روش های کتابخانه ای و میدانی در پنج دوره زمانی و در یک بازه شش ماهه با استفاده از ابزارهای مشاهده منفعلانه ناظر تعلیم دیده، نقشه برداری رفتاری، ردگیری، عکس برداری و پرسشنامه به کار گرفته شده است. تدابیر و روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات با کمک استدلال قیاسی-استقرایی انجام شده است. نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاکی از آن است که قرارگاه های رفتاری پیرامون حرم مطهر با ارائه برنامه و کارکردهای متنوع، طیفی از سازوکارهای رفتاری سازگار و ناسازگار با زمینه را ارائه می دهند. سیاست ایجاد عرصه های پیاده مدار در سال های اخیر، موجبات هم افزاییِ همساختی کالبد با برپایی مناسک و مناسبات مذهبی به عنوان مهم ترین الگوی جاری در قرارگاه های مذهبی این قلمرو گردیده است؛ با این حال، ضعف در پاسخگویی و انعطاف ساختار کالبدی در مقابل برخی از الگوهای رفتاری ایستا در ایام عادی و مناسبتی، نشانگر این است که ساختار کالبدی این قرارگاه های رفتاری با تمام نیازها و فعالیت های زائران، همساختی کافی را ندارد. ازاین رو، بازتعریف مجدد قرارگاه های رفتاری مذکور به عنوان زنجیره ای از عرصه های پیوند دهنده که طی طریق تشرف را بسامان می نمایند،تابع ملاحظات طراحانه در کیفیت بخشی، متناسب با اصل همساختیِ محیط-رفتار و منطبق برفرهنگ زیارتی این قلمرو است.
بررسی فضاهای آموزش امن با رویکرد قرارگاه های رفتاری (نمونه موردی دانشکده معماری دانشگاه آزاد سمنان)
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
87 - 114
حوزههای تخصصی:
شرایط فیزیکی محیط دانشکده ها در فراگیری و حالات روحی دانشجویان تاثیرگذار است. ایجاد محیط هایی که بتواند جواب گوی این نیازها باشد ضروری است.از سال ها پیش تا به امروز الگوی طراحی معماری دانشکده ها در ایران از پلان یکسان و یک نواختی تبعیت می کرد که عدم رشد مطلوب در همه ی زمینه ها را به دنبال داشت. امروزه در حوزه ی معماری درس روان شناسی محیط اهمیت خاصی یافته است که این نشان دهنده ی اهمیت و ضرورت توجه به این مقوله توسط معماران می باشد. در روان شناسی محیط که به بررسی محیط و رفتار می پردازد، الگوی بوم شناختی یا روان شناسی اکولوژیک کامل ترین الگو در طراحی معماری محسوب می شود. از جمله مباحث بسیار مهم روان شناسی اکولوژیک، قرارگاه های رفتاری است که عبارتند از مکان های کالبدی که الگوی جاری رفتار در آن ها به وقوع می پیوندد.دانشکده ها به عنوان یک قرارگاه رفتاری از خرده قرارگاه های رفتاری تشکیل شده اند که آن ها نیز خود دارای اجزای ریزتری می باشند و ریز قرارگاه های رفتاری نام دارند. اکثر طراحان بدون توجه به فعالیت های صورت گرفته در آن ها به طراحی می پردازند. این مقاله، در طراحی فضاهای آموزشی سعی بر آن دارد، با دقت در کلیه اعمال و رفتارهایی که در دانشکده ی معماری شکل می گیرد، طرحی را شکل دهد که تأمین کننده ی نیاز های رفتاری دانشجویان باشد و در عین حال با توجه به مباحث دیگر مطرح در حوزه ی روان شناسی اکولوژیک یعنی شناخت ویژگی های روان شناختی دانشجویان به غنی سازی محیط در راستای محیط امن و عاری از خشونت اقدام نماید.
بررسی تطبیقی معماری بازار سنتی و مرکز خرید گلستان در کرمانشاه براساس نظریه سینومرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم دی ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ایجاد ارتباط مطلوب بین کاربران و محیط کالبدی یکی از مسائلی است که معماران معاصر با آن روبه رو هستند، به طوری که می توان میزان موفقیت برنامه کارکردی هر فضا را با سنجش ارتباط کالبد و رفتار ارزیابی کرد. بارکر بیان می دارد هر چه سازگاری ساختارهای کالبدی- اجتماعی محیط که آن را سینومورفی می نامد، قوی تر باشد، فضا از کارایی بیش تری برخوردار خواهد بود. مطالعه رابطه محیط کالبدی و الگوهای رفتاری در فضاهای عمومی، به سبب درک رابطه بین انسان و نیازهای آن با شکل بروز رفتار در محیط و این که طیف گسترده ای از رفتارهای انسانی را در برمی گیرد، همواره اهمیت دارد. هم چنین عدم ارزیابی اکولوژیک محیط های انسان ساخت می تواند سبب نابسامانی معماری شود. بدین منظور در این پژوهش دو فضای تجاری با ساختار کالبدی متفاوت بررسی شد تا تأثیرات کالبد متفاوت بر تشکیل رفتارها ارزیابی شود. از این رو سؤال پژوهش عبارت است از چگونه می توان عملکرد بازارها (اعم از سنتی و معاصر) را با تأکید بر نظریه قرارگاه های رفتاری بارکر بهبود بخشید؟
هدف پژوهش: هدف کلی این پژوهش بررسی پیوند سینومورفیک ساختارهای محیطی و رفتار محیطی در بازار سنتی کرمانشاه و مرکز خرید گلستان به عنوان نمونه ای از مراکز تجاری معاصر است.
روش پژوهش: این پژوهش، تحقیقی کاربردی با رویکردی کیفی، از نوع توصیفی-تحلیلی، میدانی و غیرشبیه سازی شده است که در بازه ها و مقاطع زمانی معینی اجرا شده است.
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت بازار سنتی کرمانشاه با توجه به هم ساختی قوی تر کالبد-رفتار کارایی مناسب تری داشته و پاسخ گوی الگوهای رفتاری کاربران است، اگرچه در آینده با توجه به عوامل تهدیدکننده و نقاط ضعف موجود، احتمال کاهش تنوع الگوهای رفتاری و در نتیجه تضعیف برنامه بازار وجود دارد. در مرکز خرید گلستان نیز ارتباط کالبد-رفتار نامطلوب ارزیابی شد که با استفاده از پیشنهاداتی که ارائه شده است می توان در جهت ارتقاء کارکرد آن قدم برداشت.
تحلیل تاثیر شبکه اقتصادی (نظام فعالیتی-عملکردی) فضاهای عمومی شهر بر شکل گیری قرارگاه های رفتاری (نمونه موردی بافت مرکزی شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
71 - 86
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی نقشی حیاتی در انرژی بخشیدن به زندگی مدنی در جامعه مصرفی معاصر ایفا می کنند فضاها در محیط شهری در حل مشکلات و رفع انزوای اجتماعی، اقتصادی و... ناشی از فرآیندهای شهرنشینی نقش اساسی دارند تصور فضا بدون محتوا و روابط اجتماعی و در مقابل درک و تصور جامعه بدون اجزاء و مناسباتِ فضایی مشکل است. حوزه عمومی فراهم کننده شکل گیری و تحقق جامعه مدنی بوده و فضای شهری تجلی کالبدی حوزه عمومی است. پژوهش حاضر به دنبال تحلیل تاثیر شبکه اقتصادی در قالب نظام فعالیتی- عملکردی بر شکل گیری قرارگاه-های رفتاری در محدوده پیاده راه سبزه میدان شهر زنجان به عنوان فضای عمومی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی بر پیمایش میدانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شهروندان رهگذر و کسبه ای است که به اهداف مختلف حضور داشته اند. برحسب فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 340 نفر به عنوان نمونه مورد پرسش گری قرار گرفته اند. به منظور تعیین الگوهای رفتاری افراد، چهار نوع الگوی مشاهده شده برروی عابران پیاده اتخاذ شد و رصدها دریک زمان مشخص ساعات صبح وعصر درمیان مردان و زنان درنظر گرفته شد. شاخص-های نظام شبکه اقتصادی در قالب نظام فعالیتی-عملکردی در چهار لایه متفاوت براساس تکنیک تصمیم گیری ویکور رتبه بندی شده اند. یافته ها نشان داد که هر چهار لایه دارای بررسی شده نظام فعالیتی عملکردی متفاوت از یکدیگر می باشند. منطق اجتماعی فضا نشان داد قطعه چهار، پیاده راه سبزه میدان از نظر نظام فعالیتی-عملکردی قرارگاه رفتاری مستعدتر از سایر قطعات محدوده بوده و در فضای تولیدشده و مسبوق به تاریخ، پیش از آنکه اجتماعی شونده باشد، به واسطه ی شبکه های حضوریِ مختلف اقتصادی، اجتماعی کننده است. همچنین عامل زمان شاید به تنهایی بتواند قرارگاه های رفتاری جزیره ای را تولید نماید مانند دستفروشی مقابل مسجد جامع در زمان اقامه نمازها، ولی رخ داد رفتارهای اجباری نمی تواند عامل شکل دهنده قرارگاه رفتاری باشد و با ایجاد ارتباط دو سویه با سایر قابلیت ها و جذب فعالیت های اختیاری تاثیرگذار بوده و عامل مداخله گر جهت تولید قرارگاه های رفتاری می باشد.
مکان های سوم بستری برای اجتماع پذیری شهری؛ شناسایی مکان های سوم کوی گلستان (سبزوار) در راستای کاهش جدایی گزینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
186 - 202
حوزههای تخصصی:
مقدمه در حالی که فضاهای اجتماع پذیر در مناطق محروم و کم توسعه شهری نقش مهمی در تقویت انسجام اجتماعی، افزایش احساس امنیت و حس امنیت ادراک شده، دریافت حمایت محلی، اعتماد اجتماعی و افزایش مشارکت ایفا می کنند، مزایای متعددی برای مکان های سوم به عنوان نوعی از فضاهای عمومی اجتماع پذیر شهری که مردم برای تعامل، زندگی عادی و گردهمایی های اجتماعی غیررسمی انتخاب می کنند، ذکر شده است. مکان های سوم، به عنوان فضاهایی میان خانه (مکان اول) و محل کار (مکان دوم)، قلمروی اجتماعی برای معنابخشی به زندگی غیررسمی، ترمیم زندگی رسمی و خانوادگی، و تسهیل روابط اجتماعی دوستانه را تشکیل می دهند. مکان های سوم افراد را به شبکه های سرمایه اجتماعی، حمایت، منابع و اطلاعات متصل می کنند و از طریق ایجاد فرصت های اقتصادی، ارتباطات حرفه ای و کسب حمایت برای کاربرانشان عمل می کنند. آن ها نه تنها به عنوان مکان هایی برای تأمین نیازهای فیزیکی مردم عمل می کنند، بلکه به عنوان فضاهایی برای تأمین نیازهای روانی و عاطفی آن ها مانند دریافت همبستگی و حمایت عاطفی، دوستی تجاری و وفاداری، تسهیل زندگی شهری برای زندگی عمومی و غیررسمی دوستان، همسایگان و غریبه ها خدمت می کنند. کوی گلستان، به عنوان سکونتگاه قومیتی در مرکز تاریخی و تجاری شهر سبزوار، از جدایی گزینی شدید رنج می برد و برای چندین سال ساکنان آن به دنبال راهی برای خروج از بن بست اقتصادی و اجتماعی ناشی از جدایی گزینی فضایی اجتماعی، و ادغام جدی در جامعه شهری هستند. این محله با مساحت 6/7 هکتار و جمعیت 765 نفر با مشکلات متعدد اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و کارکردی مواجه است. تعاملات اجتماعی و مبادلات اقتصادی بین ساکنان محله و سایر شهروندان سبزوار در پایین ترین سطح قرار دارد. از طرفی دیگر، عدم پذیرندگی فضایی فیزیکی و کارکردی محله، همراه با فقدان هرگونه تعامل اجتماعی همراه با پیش فرض های ذهنی و دیدگاه های قالبی محله و ساکنانش توسط جامعه شهری، ایجاد و تطبیق فضاهای موجود و ممکن که تعاملات اجتماعی بین ساکنان محله و جامعه شهری را تقویت کند، ضروری می سازد. مواد و روش ها این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. در این رابطه، برای شناسایی مکان های سوم در کوی گلستان، چارچوب مفهومی نظریه مکان سوم و نظریه قرارگاه رفتاری به کار گرفته شده است. مطالعه قرارگاه های رفتاری مکان های سوم در دو بُعد مکان (قرارگاه رفتاری) شامل ویژگی های فضایی فیزیکی و کارکردی، و رفتارهای جاری در فضا با استفاده از روش نقشه برداری رفتاری انجام پذیرفته است. گردآوری داده ها در چندین مرحله انجام گرفته است. ابتدا، با در نظر گیری شرایط انزوا و جدایی گزینی کوی گلستان، پژوهشگران پس از ارائه توضیحات به معتمدان محلی و بازدیدهای متعدد از محله، سعی کردند از طریق گفت وگوهای دوستانه اعتماد و پذیرش لازم را کسب کنند و در عین حال، با شرایط کلی محله آشنا شوند. سپس برای شناسایی مکان های سوم یادشده، مبتنی بر چارچوب مفهومی، طرح پژوهش، و ویژگی های فضایی و اجتماعی مطرح شده برای مکان های سوم در ادبیات پژوهش و بر اساس مشاهدات غیرمشارکتی انجام شد و در مرحله بعد نیز در بررسی ویژگی های فضایی کالبدی، کارکردی، و اجتماعی مکان های سوم شناسایی شده مبتنی بر طرح پژوهش به کمک مشاهدات، ثبت تصاویر، و تهیه نقشه برداری های رفتاری اقدام شده است. به این منظور پس از حضور چندین باره در کوی، شناسایی فعالیت های اصلی در جریان در فضا، با توجه به مشاهدات روزانه، تصاویر ثبت شده، و نُت برداری های شماتیک و اختصاص آیکون به هریک از فعالیت های جاری در فضا و همچنین نمایش موقعیت وقوع هر یک از فعالیت ها روی نقشه، طی سه روز در دو نوبت صبح و عصر و هربار به مدت نیم ساعت روی هر مکان سوم مورد هم پوشانی قرار گرفت. علاوه بر این، برای دستیابی به تجربیات زیسته ساکنان، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با افرادی که به صورت تصادفی از حاضران ثابت در مکان های مختلف محله انتخاب شده بودند، انجام شد. درخور یادآوری است فرایند نقشه برداری رفتاری شامل شناسایی فعالیت های اصلی در فضا، مشاهدات روزانه، تصاویر ثبت شده و یادداشت برداری شماتیک با تخصیص نماد به هر فعالیت جاری در فضا، و همچنین نمایش موقعیت وقوع هر فعالیت روی نقشه ها بود. همچنین باید توجه داشت که رفتارهای خرید، با توجه به وقوع غیرمکرر آن ها، شامل هر رفتار تعاملی مربوط به خرید مانند سلام کردن، پرسش درباره محصولات، چانه زنی و پرداخت (چه منجر به خرید شود یا نه) می شد، در حالی که رفتارهای غیرتعاملی مانند نگاه کردن به کالاها به دلیل ماهیت غیراجتماعی آن ها ثبت نشد. یافته ها بر اساس یافته های این پژوهش و مطابق با ویژگی های فضایی فیزیکی، کارکردی و اجتماعی پیشنهادشده برای مکان های سوم، پنج مکان واجد شرایط و منطبق با ویژگی های مکان سوم در کوی گلستان شناسایی شد. همه این مکان ها در نیمه بالایی کوی گلستان، نزدیک به فضاهای تجاری محله یا در درون بافت مسکونی محله واقع شده اند. هیچ مکان سومی در نیمه پایینی محله که فضاهای باز و جمعی کمتری وجود دارد، شناسایی نشد. از نظر موقعیت فضایی، این مکان ها عمدتاً در نقاطی واقع شده اند که نسبت به گذرگاه های اطرافشان دارای گشودگی فضایی هستند. فضاهای مجاور مناطق باز، تقاطع چندین گذرگاه، یا عقب نشینی در امتداد گذرگاه به دلیل گشودگی فضایی، امکان حضور افراد بیشتری را در این مکان ها فراهم کرده و زمینه تشکیل مکان های سوم محله را فراهم کرده اند. فعالیت غالب در این مکان ها گفت وگو است که ایستاده یا نشسته رو به میدان یا گذرگاه مجاور صورت می گیرد. همچنین، نتایج مصاحبه ها نشان می دهد انتخاب مکان برای تعاملات اجتماعی توسط ساکنان کوی گلستان به مجموعه ای از عوامل فیزیکی و اجتماعی بستگی دارد. مصاحبه شوندگان به طور خاص ویژگی هایی مانند سایه مناسب، فضای باز مطلوب، پله ها برای نشستن، نزدیکی به خانه و پوشش گیاهی مطلوب را ذکر کردند. تحلیل این یافته ها، علاوه بر انطباق این ویژگی ها با معیارهای پیشنهادشده برای نظریه مکان سوم، نشان می دهد فضاهای مورد استفاده ساکنان محله، محیط های خنثی هستند که افراد به راحتی می توانند در آن ها حضور داشته باشند و گفت وگو فعالیت اصلی آن ها است. از طرفی، در میان مکان های سوم شناسایی شده، دو مکان (شماره های 1 و 2) در امتداد گذر گلستان واقع شده اند که علاوه بر تعاملات اجتماعی معمول در میان ساکنان، فعالیت های تجاری نیز در آن ها انجام می شود. بخشی از این تعاملات اقتصادی بین ساکنان محله و شهروندانی که برای خرید وارد گذر تجاری اصلی محله می شوند، رخ می دهد. در مقابل، سه مکان سوم دیگر (شماره های 3، 4 و 5) که در مناطق درونی محله و دور از فضاهای تجاری و کارگاهی واقع شده اند، تنها شاهد حضور ساکنان محله در گردهمایی ها و فعالیت های مشترک مانند تقسیم کارهای خانگی، مراقبت از کودکان، خوردن غذا و کشیدن قلیان هستند. این مطالعه نشان می دهد فضای باز مناسب و وجود پله ها برای نشستن عوامل مهمی در تشکیل مکان های سوم در محله هستند. از طرف دیگر، در شرایط محدودیت فضای سبز در محله و آب وهوای نیمه خشک شهر سبزوار، سایه اندازی و پوشش گیاهی نسبتاً مطلوب برخی مکان های سوم از دیگر موارد مهم گزارش شده در مصاحبه ها توسط ساکنان بود. نتیجه گیری یافته های این پژوهش نشان می دهد پنج مکان سوم در کوی گلستان قابل شناسایی است که می تواند نقش مهمی در کاهش جدایی گزینی در این منطقه ایفا کند. مکان های سوم تجاری شناسایی شده (شماره های 1 و 2)، با ظرفیت های اجتماع پذیری و ایجاد پذیرش اجتماعی در میان ساکنان محله و شهروندان، می توانند زمینه مناسبی برای کاهش جدایی گزینی و ادغام فضای عمومی محله در عرصه عمومی گسترده تر بافت تاریخی و تجاری سبزوار فراهم کنند. مناسب سازی این مکان های سوم تجاری در برنامه های آتی می تواند تأثیر بسزایی بر ارتقای اجتماع پذیری و کاهش مشکلات جدایی گزینی محله داشته باشد. علاوه بر این، پرداختن به سه مکان سوم دیگر به دلیل اثرات آن ها بر سرمایه اجتماعی، سلامت روانی و اجتماعی، تاب آوری و توانمندسازی ساکنان بسیار مهم است. در این رابطه، بر اساس نظریه تماس، تماس روزانه بین فردی بین گروه های مختلف به طور بالقوه زمینه کاهش دیدگاه های قالبی، تعصب و ایجاد نگرش های مثبت نسبت به گروه های دیگر را فراهم می کند. بنابراین، بهبود دسترسی، امنیت و ایمنی این فضاها، همراه با امکان برآوردن نیازهای مختلف کاربران، به ویژه فراهم کردن سرپناه، مکث و فضاهای نشستن از طریق طراحی های ساده و بی تکلف ولی مناسب، می تواند نقش مهمی در فراهم کردن زمینه حضور و تعاملات تجاری گروه های اجتماعی مختلف ایفا کند. این مطالعه پیشنهاد می کند که ارتقای مکان های سوم تجاری شناسایی شده می تواند به طور قابل توجهی اجتماع پذیری را بهبود بخشد و مسائل جدایی گزینی در محله را کاهش دهد. پژوهش حاضر نشان می دهد این فضاها، به ویژه آن هایی که مجاور مسیر اصلی تجاری کوی واقع شده اند، پتانسیل پذیرش تعاملات اقتصادی و اجتماعی بین ساکنان و شهروندان میزبان را دارند و به این ترتیب به ادغام جامعه حاشیه نشین در جامعه شهری گسترده تر کمک می کنند. بنابراین مناسب سازی مکان های سوم شناسایی شده کوی از طریق ویژگی های مطرح شده در نظریه مکان سوم شامل رسیدگی به کیفیت ظاهری محیط، مناسب سازی فضا به منظور امکان حضور اقشار مختلف، ایجاد فضاهای مناسب برای توقف و نشستن در مکان، تأمین روشنایی در شب، بهبود کیفیت فضای سبز، و استقرار تجهیزات پشتیبان و ارتقادهنده حضورپذیری فضا همچون اختصاص میان افزاهایی همچون فضاهای خدماتی و تجاری محلی همچون نانوایی، قصابی، آرایشگاه، و غیره، در کنار استفاده از تجهیزات ورزشی، بازی کودکان، و آبخوری و سایبان می تواند نقش بسزایی در تقویت جایگاه مکان های سوم یادشده در زندگی اجتماعی محله داشته باشد.