فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
115 - 134
حوزههای تخصصی:
کاربرد تناسبات در آرایه های معماری ایران متناسب با کاربرد آن در معماری، در ادوار مختلف رشد یا افول داشته است. مساجد دوره صفوی و قاجار، از متناسب ترین بناهای ایرانی محسوب می شوند که زیبایی تزئینات آن ها، به واسطه استفاده از تناسبات هندسی جلوه بیشتری می یابد. در این پژوهش کاشی های مساجد شیخ لطف الله و سید در اصفهان موردبررسی قرارگرفته و پرسش مطرح شده این است که پرکاربرد ترین تناسبات به کاررفته در نقوش شمسه های این دو مسجد چیست؟ چه شباهت ها و تفاوت ها یی در تناسبات آن ها وجود دارد؟ هدف این پژوهش، دستیابی به میزان و چگونگی استفاده از تناسبات طلایی و ایرانی در شمسه های این مساجد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش داده اندوزی، کتابخانه ای و میدانی بوده است. نتایج حاکی از آن است که تناسبات بکار رفته در شمسه های کاشی کاری این مساجد تفاوت آشکاری دارند. اگرچه در شمسه های هر دو مسجد از تناسبات طلایی و ایرانی استفاده شده اما در مسجد شیخ لطف الله، نسبت های بین 1 و 2، حدود 12درصد بیشتر از مسجد سید از استفاده شده است. همچنین استفاده از نسبت های ایرانی 2√ و 3√، در مسجد سید به نسبت مسجد شیخ لطف الله، حدود 26درصد کاهش یافته که می تواند ناشی از تغییرات ایجادشده در دوره قاجار و تأثیرات آن بر هنر و معماری آن دوران باشد ازجمله روند کم رنگ شدن اهمیت استفاده از هندسه و تزاید گونه های جدید تزیینی.
Effective Areas and Solutions for Sustainability Education Development in Iranian Architecture Universities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۱ - Serial Number ۴۳, Winter ۲۰۲۲
43 - 54
حوزههای تخصصی:
Today, given the rapid population growth, development of sciences, new changes in all aspects of human life, and ultimately, the occurrence of unfavorable conditions for the human environment, sus tainable development has attracted considerable attention as one of the mos t critical and common issues at the international level. Among the s trategies to achieve sus tainable development, education is the mos t effective mechanism of society to deal with the century's bigges t problem, i.e., sus tainable development. According to the United Nations, education is needed to promote sus tainable development and improve public awareness of environmental and developmental issues. Sus tainable development using educational tools, in the firs t s tep, requires identifying the areas and factors that play a role in the development of sus tainability education. This s tudy aims to identify the effective factors for the development of sus tainability education in Iranian architecture universities using the analytical-inferential s trategy. The qualitative analysis of the documents revealed that the educational environment, educational sys tem, and society were the mos t effective ones in the development of sus tainability education of architecture s tudents. Finally, solutions were presented to improve public awareness and reform the educational environment and sys tem to develop sus tainable education in Iranian architecture universities.
نقش ذهنیت طراح در بازنمود لایه های آثار معماری معاصر ایران با نگاهی به اندیشه فرم نشانه دار دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اسفند ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با به کارگیری نشانه شناسی به عنوان پارادایم نظری پسامدرنیسم در فرایند خلق اثر، معنا اهمیت یافت، موردی که در تحقیقات پیشین در نظر گرفته نشده بود. از نکات قابل بررسی در معماری معاصر ایران کم توجهی به وجوه معناشناختی در فرایند طراحی است که نادیده گرفتن این مهم موجب تضعیف ابعاد هویتی می شود. «ژیل دلوز» با استمداد از نشانه شناسی پیرس به بیان روند شکل گیری محیط واقعی در سینما پرداخته است. وی قبل از تحقق محیط واقعی، جهان اولیه ای (پس زمینه) را ترسیم و برای آن دو مؤلفه قدرت و کیفیت را تبیین می کند. وی شکل گیری محیط واقعی را نوعی فعلیت می پندارد که حاصل کنش یک چیز با چیز دیگر است. این مفاهیم در معماری به معنای الهام گرفتن طراح در ایده یابی از مؤلفه های پس زمینه مفاهیم و ویژگی های معماری سنتی و سپس انتخاب از میان لایه های آن و در نهایت خلق اثر است. در پژوهش با توجه به اندیشه های دلوز و مراجعه به نظرات پنج نفر از طراحان حرفه ای معاصر ایران، به ارزیابی فرایند شکل گیری آثارشان و نحوه انتخاب از میان لایه های متن معماری و در نهایت تعیین نوع فرم دلوزی پرداخته شده است. هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی شیوه های طراحی معماران حرفه ای ایران، شناسایی مؤلفه های پس زمینه تأثیرگذار بر آن و شناخت نحوه بهره گیری از لایه های متن معماری در خلق اثر است. روش پژوهش: در این پژوهش کیفی، گردآوری اطلاعات از طریق توصیفی-تحلیلی و مطالعه مدارک مربوط به فرایند طراحی معماران، تجزیه و تحلیل داده ها از روش «تحلیل محتوا» با رویکرد «نشانه شناسی لایه ای» صورت گرفته است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که معماران حرفه ای ایران در ایده پردازی از مفاهیم و ویژگی های معماری گذشته، الهام و سپس با بیانی نو از لایه های مختلف معماری به ویژه لایه تأویلی و زیباشناختی، درک عمیق تر و متکثری از معنا را بیان و مفاهیم گذشته را در معماری امروز بازتاب می کند.
هنر و امکان گسست از سوبژکتیویسم از منظر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
81 - 88
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مارتین هایدگر همچون فریدریش نیچه تاریخِ متافیزیک را تاریخِ بسطِ نیهیلیسم می داند. اما در نگرش او به انسان مدرن، آنچه موجب بی خانمانی انسان ها شده، ساختن جهانی خیالی چنان که نیچه گفته است نیست: جهانی خیالی که ما آن را حقیقی و ارزشمند تصور کرده، و به واسطه آن، زندگی این جهانی و نیازهای طبیعی خود را بی ارزش فرض کرده ایم. هایدگر معتقد است نیهیلیسمِ حقیقی آنجاست که متافیزیک به واسطه رویکرد سوبژکتیوِ خود، در پیش زمینه آنچه به حضور می آید یعنی موجودات باقی مانده، «وجود» و «موجود» را با هم خلط کرده و در نتیجه حتی پرسش از «وجود» را نیز فراموش کرده است. ازاین رو هایدگر سوبژکتیویسمِ متافیزیکی را عاملِ اصلیِ وضعیتِ نیهیلیستیکِ انسانِ مدرن می داند. بر این اساس پژوهشِ حاضر، پرسش از امکانِ گسست از سوبژکتیویسم را به عنوانِ ضرورتِ فلسفی امروز ما مورد بررسی قرار داده است.هدف پژوهش: مقاله پیش رو بر آن است تا علاوه بر پاسخ به چیستی نیهیلیسم، متافیزیک و سوبژکتیویسم در اندیشه هایدگر، به سنجش هنر در مقام امکانی برای گسست از سوبژکتیویسم بپردازد.روش تحقیق: با توجه به موضوع و اهداف این پژوهش از روش توصیفی استفاده شده است.نتیجه گیری: با تکیه بر تفسیر هایدگر از شعر «مِنِه مِسین» از هولدرلین در مقاله «شاعران به چه کار آیند؟» و همچنین توصیفی که او ازکارهای پُل سزان ارائه می دهد، این موضوع طرح می شود که هنرمند با اجازه دادن به حضوریافتنِ عدم در کار هنری نه تنها صحنه را برای رخدادِ حقیقتِ وجود آماده می کند بلکه همزمان با آگاه کردن ما از تمایزِ میانِ «وجود» و «موجود» این دوگانگی را رفع کرده و به وحدتی رازآمیز بدل می کند و در نتیجه امکانِ گسست از سوبژکتیویسم را فراهم می آورد.
بررسی تطبیقی مؤلفه های مؤثر بر شفابخشی منظر در باغ های تاریخی و معاصر (مطالعه موردی: باغ دلگشا و باغ خانواده شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
95-77
حوزههای تخصصی:
اهداف: منظر شفابخش در دنیای آشفته، پرتنش و متراکم امروزی که حاصل بحران های محیطی است یکی از رویکردهایی است که در فضا سبب کاهش بیماری های جسمی- روانی و اجتماعی شهروندآن که به دنبال دنیای آشفته، پرتنش و متراکم امروزی که حاصل بحران های محیطی است، به وجود آمده است، می شود. فضاهای معماری تاریخی و معاصر با توجه به الگوی ساختی که دارا می باشند در شفابخشی منظر نیز دارای اثرات متفاوتی هستند. روش ها: تحقیق حاضر بر اساس ماهیت و قلمرو موضوعی در حوزه تحقیقات کاربردی و توسعه ای است و از نظر روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی است که به صورت آمیخته(کمی-کیفی) انجام شده است. تحلیل کیفی مقاله بر اساس مشاهدات و شاخص های اثرگذار بر شفابخشی صورت گرفته شده است و پس از آن به منظور تطبیق شاخص های تحلیل شده به اولویت بندی آن ها بر اساس نظر پرسش شوندگآن که کاربران باغ های مطالعاتی بوده اند با ضریب تغییرات پرداخته شده است. جامعه آماری شامل کلیه استفاده کنندگان از فضای باغ دلگشا و خانواده در نظر گرفته شده است که حجم نمونه 100 نفر (حداقل حدنصاب تحلیل توصیفی) در نظر گرفته شده است که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. یافته ها: با استناد به نتایج قابل قبول مشاهده شد بررسی تطبیقی مؤلفه های مؤثر بر شفابخشی منظر در باغ های تاریخی و معاصر می تواند منجر به الگوی ساخت فضایی شود که مؤلفه های شفابخشی منظر در آن حائز اهمیت باشد. نتایج: نتایج پژوهش حاکی از آن است که در باغ سنتی دلگشا وضوح فضایی ، انتخاب کردن، خلوت گزیدن و تجربه ی کنترل امور باغ ، خوانایی ، تعامل اجتماعی و تحرک از سایر شاخص ها از نظر افراد مورد مطالعه دارای اهمیت بیشتری بوده است. در حالی که در باغ معاصر خانواده تحرک فضایی ، تعامل اجتماعی ، تنوع فضایی ، گونه های گیاهی سبز و وضوح فضایی از سایر شاخص ها از نظر افراد مورد مطالعه دارای اهمیت بیشتری بوده است.
Application of Planning Standards in Regulating Road Reserves (Case Study: Kisii Town in Kenya)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
An efficient road network remains among the topical issues in the international urban development forum. This is because roads link interrelated land uses in addition to connecting them with the contiguous metropolitan areas, thus a key contributing factor for an accelerated socio-economic uplift. To sus tain this, planning s tandards that delimit urban road reserves are usually prepared and enforced through development control to ensure that roads are exclusively maintained for their intended purpose. This s tudy, therefore, through a case s tudy was undertaken in Kisii Town, Kenya inves tigates the extent to which the unauthorized developments on urban road reserves are regulated. It was s teered by the public interes t theory of regulation by targeting residential developments which were proportionately and randomly drawn from the seven residential neighbourhoods. Data were collected using a high-resolution satellite image and a ques tionnaire. Data analysis relied on GIS, t-tes t, logis tic regression, and linear regression. Research findings demons trated a s tatis tically significant difference between the approved physical planning s tandards that are used in regulating road reserves and the extent of compliance by developers. Compliance generally declined by a mean of four metres, signifying that the County Government of Kisii did not undertake adequate development control. Non-compliance was mos tly heightened by the developers’ unawareness of the building plan approval process and that the buildings needed to be inspected during cons truction. This s tudy deepens the international debate on development control by spatially and s tatis tically illuminating how the extent of compliance with the planning s tandards that regulate road reserves may be empirically analyzed.
Evaluation and Prioritization of Indicators That Improve the Quality of Life in Residential Neighborhoods(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۲ - Serial Number ۴۴, Spring ۲۰۲۲
59 - 72
حوزههای تخصصی:
Providing the conditions of residential neighborhoods to enhance residents' quality of life has always been an issue of great for urban experts and policymakers of various fields. According to the extensive research in this field, addressing quality of life indicates its importance in residential neighborhoods. The present manuscript evaluates and prioritizes the indicators that improve the quality of life based on the review and analysis of experts (in architecture, landscape architecture, urban design, and planning). The s trategy of this s tudy is the correlation with a descriptive-analytical approach to evaluate and prioritize the indicators of quality of life, four of which have been identified for review by experts, namely Ins titutional; Economic; Social and Environmental satisfaction. A total of 22 experts answered the ques tions, and the findings were analyzed using the DANP technique. The findings indicate that the components of "ins titutional satisfaction" and "social satisfaction" have the mos t significant impact on enhancing residents' quality of life, respectively, from the perspective of experts. In addition, based on the weight of the obtained components, "policy-making and decision-making of organizations and ins titutions" in the neighborhood and "access to health facilities and services" were ranked as the firs t and las t practical components, respectively. Therefore, s trategies can be developed based on the prioritization of experts, such as s trengthening social and infras tructural services and facilities (ins titutional); Residents' decision-making and participation in neighborhood management (social); provision of participatory housing (economic), and development of open and green space (environmental).
شهرسازی پساکرونا: به کارگیری رویکرد شهر 15 دقیقه ای در شهرهای ایران (نمونه موردی: مهرشهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
114-97
حوزههای تخصصی:
مسئله: پاندمی کرونا آسیب پذیری شهرها را در شرایط فعلی شان نشان داد و یکی از محرک های قوی برای نیاز به بازاندیشی ریشه ای در برنامه ریزی شهری را آشکار کرد. یکی از رویکردهای نظری که در شرایط همه گیری مورد توجه برخی از کشورهای توسعه یافته قرار گرفت، رویکرد شهر 15-دقیقه ای است که تراکم بهینه، مجاورت عملکردهای مکمل و سازگار از اصول اساسی آن می باشد. اهداف : هدف مقاله بررسی مفهوم شهر 15 دقیقه ای، شناسایی مولفه های دستیابی به آن و نحوه انطباق آن در نمونه موردی مطالعه مهرشهر کرج است. روش ها: از موضع هدف پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش تحقیق ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. در تحلیل بررسی دسترسی به کاربری های شاخص که از محورهای کلیدی در شهر 15-دقیقه ای است از تحلیل شبکه معابر پیاده در نرم افزار GIS بهره برده شد و با استفاده از تکنیک SWOT و QSPM به تعیین و اولویت بندی راهبردهایی برای توسعه آتی محدوده مطالعاتی در راستای شهر 15 دقیقه ای پرداخته شد. یافته ها : عدم وجود تنوع عملکردی (خلاء در کاربری های آموزشی، مذهبی و درمانی) و نبود پیوستگی مسیر و کفسازی بسیار نابسامان برای پیاده از جمله مهمترین مسائل پیشروی این محدوده برای انطباق با رویکرد شهر 15 دقیقه ای است. نتیجه گیری : تامین ایمنی و امنیت افراد پیاده و دوچرخه سوار، تامین زیرساخت و خدمات مورد نیاز پیاده روی و دوچرخه سواری، به کارگیری اصول کاربری اراضی مختلط و چندگانه و توزیع متعادل خدمات از مهمترین راهبردهای پیشنهادی پژوهش حاضر برای این محدوده جهت انطباق با رویکرد 15دقیقه ای و تاب آور در برابر پاندمی های احتمالی آتی است.
رازهای سر به مهر نگاره در گرمابه ها، تجلی مفهوم تطهیر در کالبد معماری براساس نگاره های ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
69 - 84
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : طهارت به عنوان هدف اساسی از اصولی است که پیوسته در معماری ایرانی به خصوص در گرمابه به کار گرفته شده و با گذر زمان روند شکوفایی و نوع نگاره ها از حیث پرداختن به جزئیات، بیشتر شده و آن را به اوج خود رسانده، این امر به خوبی در روند پیشرفت نگاره ها مشهود است. آثار ادبی گرمابه گنجینه مهمی برای پرداختن به مباحث تطهیر در آثار نگارگری ایجاد کرده و نگاره های متنوعی از گرمابه ها در کتاب های ادبی وجود دارد. هدف پژوهش : هدف این پژوهش بازشناسی و بازخوانی اصل تطهیر و نمود آن در نگاره های به جامانده در حمام های ایرانی است. روش پژوهش : روش تحقیق در این نوشتار توصیفی-تحلیلی بوده و به بررسی 10 نمونه نگاره از کتاب هفت اورنگ جامی، دیوان ترکی امیرعلیشیرنوایی، خمسه نظامی، مثنوی مهر و مشتری اثر عصار تبریزی، ظفرنامه مستوفی، شاهنامه فردوسی و مثنوی معنوی مولانا پرداخته است. نتیجه گیری : تنوع ابزارآلات و افراد در نگاره های گرمابه بیانگر آن است که از جزئیات برای نمایش هرچه بهتر اصول تطهیر بهره گرفته شده، برای سهولت در خوانایی، به ارائه کاربری های هر بخش و همچنین عملکرد اجزا و افراد، که در یک رابطه دوسویه با یکدیگر هستند پرداخته شده است. مطالعه نگاره ها نشانگر وجود بیشترین اشتراکات در آثار به جامانده از نگاره های گرمابه و وجود افتراقات در تزیینات و جزئیات آن هاست. مقایسه نگاره ها همچنین در بعد کارکردی و عملکردی شباهت های بسیاری را نسبت به بعد کالبدی نشان می دهد و اینکه در اشتراکات از راهکارها و الگوهای به خصوصی به کار رفته و هم نوآوری هایی را در نشان دادن تطهیر، ایجاد کرده است.
پیشنهادِ روش تهیه پالت رنگی مکان، رویکردی جهت حفاظت منظر شهری تاریخی(HUL)؛ مورد پژوهی: محله جلفا در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«منظر رنگی» از مهم ترین ارکان هویتی بافت های تاریخی شهرها و یکی از عناصری است که فرهنگ بومی را در کالبد مکان بازتاب می دهد و از همین جهت است که به عنوان مولفه ای از رویکرد «حفاظت از منظر شهری تاریخی» (Historic Urban Landscape :HUL) به طور روزافزون، مورد توجه قرار گرفته است. مساله آن است که استفاده ناآگاهانه از رنگ و بی توجهی به آن در بازآفرینی بافت های تاریخی و توسعه های شهری همجوار با آن بافت ها، گاه منظر شهری را مخدوش کرده و شخصیت این بافت های یگانه را تهدید می نماید. این در حالی است که منظر شهرهای تاریخی، متأثر از نظام های رنگیِ ذاتیِ مصالح بومی و همساز با شرایط اقلیمی شکل گرفته است، اما امروز به سبب استفاده از مصالح ناهمخوان با زمینه طبیعی، مناظر تاریخی شهرها دستخوش آسیب های بصری و ادراکی قرار گرفته اند. با توجه به اهمیت و وسعت این بافت ها و ایجاد ساخت و سازهای ناهمگون با نظام رنگی بومی، این امر که چگونه می توان از ابزارهای امروزی به جای روش های مرسوم دستی و قدیمی جهت ثبت و تحلیل اطلاعات رنگ محیط استفاده کرد؛ به گونه ای که این روش از لحاظ اقتصادی نیز، به صرفه و در عین حال به لحاظ صحت نتایج، قابل اعتماد باشد، پرسش پژوهش حاضر است. بر این اساس، هدف این پژوهش معرفی روشی در راستای تهیه پالت رنگی مکان و تشخیص کدهای رنگی غالب در زمینه شهری است. محله جلفای اصفهان با توجه به ویژگی های برجسته آن، نظیر قرارگیری در ساختار تاریخی شهر اصفهان، بهره مندی از فرهنگ ویژه و وجود الگوهای رنگی منحصربه فرد، به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب گردید. این پژوهش از نوع تحقیقات ترکیبی است و با توجه به ماهیت چند وجهی عنصر رنگ در موضوعات «روانشناسی»، «فرهنگ» و «بوم شناسی بصری»، به لحاظ راهبرد پژوهش از رویکرد سیستمی تبعیت می کند. سیستم رنگ مورد استفاده در پژوهش نیز، سیستم CIELab است. نتایج پژوهش نشان داد این روش قابلیت کاربرد به شکل گسترده برای تحلیل منظر رنگی و تهیه پالت پیشنهادی برای شهرهای تاریخی را در راستای تحقق رویکرد HUL داراست.
تحلیلی بر چگونگی بیان معنا در معماری پست مدرن از دریچه ی زبان شناسی (مقایسه ی تطبیقی کاربرد فنون بلاغی در زبان و معماری پست مدرن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
165 - 180
حوزههای تخصصی:
زبان پست مدرن مستلزم به کارگیری فنون بلاغی گوناگون است. توجه به نقش فن مجاز و به و یژه رابطه ی تعاملی آن با استعاره، در زبان معماری پست مدرن، برای تولید و بیان معنا، در پژوهش های پیشین مدنظر قرار نگرفته است. هدف این پژوهش بررسی نحوه ی شکل گیری و کارکرد فنون بلاغی در تولید و انتقال معنا و نیز رمزگشایی و بازتولید آن در معماری پست مدرن است. به این منظور، برای نخستین بار، شرایط تحقق فنون بلاغی مجاز و استعاره در معماری پست مدرن تعریف شد و رابطه ی تعاملی آن ها در دو محور هم نشینی و جانشینی برای ایجاد دو فن دیگر ایهام و کنایه، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بنابراین پژوهش حاضر کیفی و با ماهیتی کاربردی است. داده ها از طریق مطالعه ی اسنادی گردآوری و به روش توصیفی - تحلیلی، با تحلیل نشانه شناسانه و شیوه ی تطبیقی -مقایسه ای و مطالعه ی موردی تحلیل شد. براساس یافته های پژوهش، معماری پست مدرن به یاری رابطه ی تعاملی مجاز و استعاره در دو محور هم نشینی و جانشینی با شکل دهی دیگر فنون بلاغی مفاهیمی چون پیچیدگی، تضاد، لذت، کثرت گرایی و تعویق معنا را متجلی می کند و موجب تکثیر و توسعه ی آن ها می شود. همچنین با تلفیق معانی صریح و ضمنیِ نشانه های متون گذشته و «از آن خود سازی» آن ها، ضمن شکل دهی به واقعیات، برخلاف ادعای پست مدرنیستی خود، به ساخت ایدئولوژی مبادرت می ورزد. بنابراین، از طریق درک عملکرد فنون بلاغی و به ویژه رابطه ی تعاملی مجاز و استعاره، امکان رمزگشایی و بازتولید معنای هر معماریِ پیچیده ی بلاغی به کمک تحلیل نشانه شناسانه میسر می شود. همچنین بهره گیری از این فنون، به مثابه ابراز بیان اندیشه در طراحی معماری، غنای معناییِ معماری حاصل را ممکن می کند.
کاربست منظر جورجیو وازاری در معماری رنسانس نمونه مطالعاتی: Loggia del Pesce
حوزههای تخصصی:
دوره رنسانس از دوره های مهم تاریخ هنر و معماری است که به انسان توجه ویژه ای شده است و تکنیک های مهمی در آن ابداع گردیده است. پرسپکتیو از جمله تکنیک هایی است که به کار رفته است. در این دوران Disegno نیز مطرح می شود که نشات گرفته از عقل است و منجر به خلق ایده های نو می شود. همه این موارد به علت توجه به انسان و عقل او امکان یافته است. یکی از افراد برجسته این دوران جورجیو وازاری می باشد. او در این دوران علاوه بر تالیف کتاب تاریخ هنر که تاثیر جهانی به همراه داشت، به مراحل توسعه هنر می پردازد. از منظر وازاری دست یافتن به هنر و معماری برتر با رعایت مجموعه ای از ویژگی ها در کنار خلاقیت امکان پذیر خواهد بود. مطالعات پیشین در این زمینه به خصوص به زبان فارسی بسیار کم است. لذا خلا تحقیقاتى موجود مشهود است، چراکه جورجیو وازاری پدر تاریخ هنر نامیده می شود و از اولین افرادی بود که واژه رنسانس و Disegno را در متن نوشتاری به کار برد. از این رو این پژوهش بر آنست به تعریف Disegno و بررسى معماری برتر از منظر جورجیو وازاری بپردازد. سوالات مطرح شده بدین شرح است: تعریف Disegno در معماری چیست؟ قوانین معماری برتر از منظر جورجیو وازاری کدام هستند؟ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. با مطالعات کتابخانه ای، اسنادی داده ها جمع آوری شده اند. به این منظور پس از تبیین مبانی نظری، اصول معماری برتر از منظر وازاری تهیه شد و این اصول در نمونه ی مطالعاتی مورد نظر بررسی گردید. در نهایت با توجه به تحلیل های انجام شده پیشنهاداتی در جهت استفاده از نظرات وازاری به منظور دست یافتن به معماری برتر ارائه گردید.
ساختمان های انرژی صفر یا صفر کربن حرکتی در راستای معماری اکولوژیکی
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مسائل مهم روزمره مطرح درصنعت ساختمان ، مبحث انرژی و توسعه پایدارو به دنبال آن تشویق طراحان به حفاظت از انرژی وطراحی ومعماری پایداراست. بی تردید گرم شدن کره زمین ، تخریب لایه اوزن ، افزایش آلودگی محیط زیست ، انقراض گونه های زیستی ، آلاینده های کربنی ، مصرف بی رویه منابع تجدید ناپذیر و سوخت های فسیلی و برگشت ناپذیری آنها همگی باعث دو بحران زیست محیطی و انرژی شده است. در این میان بخش ساختمان، حدود ٤٠% کل انرژی مصرفی و٢٤% از انتشار گازهای گلخانه ای را به خود اختصاص داده است و این درحالیست که نزدیک به نیمی از منابع انرژی های برگشت ناپذیر جهان مصرف شده اند ، همین امرلزوم توجه بیشتر به این مساله و تلاش برای رسیدن به معماری پایدار را تایید می کند . تاریخچه ی بکارگیری از این نوع ساختمان های سبز به سالهای بعد ازجنگ جهانی دوم برمی گردد که منابع انرژی محدود شد و مهندسان به تامین انرژی از طریق سیستم های گرمایش خورشیدی روی آوردند . دراوایل قرن بیستم درراستای کاهش آلودگی های زیست محیطی و مطرح شدن بحران انرژی ، تغییر نگرشی اساسی در فناوری ساختمان و بهینه سازی مصرف انرژی صورت گرفت که نهایتا درتکامل این روند ساختمان های سبز و انرژی صفر پیشنهاد و نمونه های اولیه آن ساخته شد . مقاله تحقیقی حاضر به بیان چگونگی بهره گیری از انرژی های تجدیدپذیر در طراحی یک ساختمان کربن صفر با هدف حل بحران آلودگی های زیست محیطی ناشی از ساختمان ها می پردازد کلیت این پژوهش و تحقیق کاربردی بوده و روش تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد و بررسی منابع علمی و اسناد و مدارک کتابخانه ای درچهارچوب بحث انجام گرفته است . هم اکنون ساختمان انرژی صفریا ساختمان برایند صفر یا ساختمان مستقل از انرژی یک ایده انرژی محور خلاقانه است که محققان توانسته اند پس از سالها تلاش به اصول طراحی پایدار یا اکولوژیکی آگاهی یافته و با استفاده علوم و تکنولوژی های مدرن درجهت رفع نگرانی های مربوط به انرژی درعصرحاضر برقسمت عمده ای ازتکنولوژی آن دست یابند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که با طراحی مناسب ساختمان با توجه به پارامترهای اقلیمی و استفاده حداکثری از سیستم های سرمایش و گرمایش طبیعی، استفاده از سیستم های غیرفعال خورشیدی ، توربین های بادی و پانل های فتوولتائیکی می توان به دو هدف اصلی که همان تحقّق ساختمان با آلایندگی صفر و انرژی صفر می باشد دست یافت. نتایج بدست آمده از این پژوهش گامی در جهت استفاده انسان از فناوری های همگون با محیط طبیعی و حرکتی درراستای معماری بیولوژیکی خواهد بود .
هویت فرهنگی در مسکن؛ تحلیل ارزش های ایرانی_اسلامی در معماری خانه های سنتی تبریز (نمونه موردی: خانه سلماسی، خانه بهنام و خانه امیرنظام)
حوزههای تخصصی:
معماری رابطه ای تنگاتنگ با فرهنگ برقرار می سازد. فضای معماری یک نیاز بشری است و شیوه پاسخگویی و بیان معماری در تامین نیازهای ساکنان در هر جامعه نسبت به فرهنگ آن می تواند شکل منحصر به فرد خود را داشته باشد. این شکل انحصاری، مبین هویت فرهنگی در معماری و نحوه پاسخگویی به این نیازها براساس ارزش های برگرفته از فرهنگ یک جامعه است. امروزه هویت فرهنگی بومی تحت تاثیر فرهنگ های جهانی در معماری مسکونی کمرنگ شده و بعلت رشد شهرها بعنوان مفهوم کیفی در مسکن مورد توجه قرار نگرفته اند؛ به طوری که خواسته های انسانی برگرفته از ارزش های فرهنگی جامعه در فضاهای معماری، بویژه معماری مسکن نادیده انگاشته شده اند. این پژوهش برآن است تا بخشی از این هویت فرهنگی بومی را با تبیین مولفه های هویت فرهنگی در معماری احیا کند. بدین منظور این مولفه ها که براساس ارزش های معماری ایرانی_اسلامی تبیین می شوند، در سه نمونه از خانه های سنتی تبریز از جمله خانه سلماسی، بهنام و امیرنظام مورد واکاوی قرار می گیرند تا این مولفه ها در بحث مسکن تدقیق و قابلیت بهره گیری از آن ها در طراحی مسکن امروزی وجود داشته باشد. این تحقیق از نوع کیفی است. روش تحقیق در تبیین مولفه های هویت فرهنگی در معماری و تدقیق آن ها در کالبد مسکن بر روش توصیفی_تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات بر اسناد کتابخانه ای استوار است. براساس نتایج بدست آمده، مهمترین ارزش های شناسایی شده برای مسکن عبارتند از: بهره گیری از سامانه های ایستا، بسط چشم انداز افقی، مقیاس انسانی فضاها، جداسازی حرایم خصوصی و عمومی، یکپارچگی سازه و عملکرد، تنوع پذیری فعالیت در فضاها، رعایت تراکم و سطح اشغال استاندارد، حریم امن فیزیکی و روانی، اولویت فضای مهمان و همسویی کالبد بنا با محیط، که هویت فرهنگی مسکن ایرانی اسلامی را شکل می دهند.
بررسی نقش مؤلفه غنای حسی در ایجاد سرزندگی و حس تعلق به مکان در بازارهای محلی (مطالعه موردی: شهرک شهید بهشتی مشهد)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه بازار ها به عنوان ستون فقرات و قلب تپنده اقتصاد شهر های ایرانی شناخته می شوند باید با وحدت معنایی و فضایی خود، تجلّی گاه هنر، اندیشه و تدبیر ایرانی بوده و در جهت رفع نیاز های انسانی به مطلوب ترین شکل عرض اندام نمایند. تجربه انسان در فضاهای مختلف شهر نیز از طریق کانال های حسی گوناگون صورت می گیرد؛ در ادراک فضا هرچه اندام های حسی بیشتری تحریک شوند، تأثیر گذاری فضا بیشتر و درک از فضا کامل تر و عمیق تر صورت خواهد گرفت و احتمال سرزندگی، حس تعلق به مکان در آن فضا نیز افزایش خواهد یافت. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش مؤلفه های غنای حسی در ایجاد سرزندگی و حس تعلق به مکان در شهرک شهید بهشتی مشهد است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت آمیخته و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جهت گردآوری اطلاعات پیشینه و مبانی نظری، از روش مطالعات کتابخانه ای و جهت گردآوری و تحلیل اطلاعات در مطالعه میدانی از روش پیاده روی حسی، یادداشت برداری حسی و پرسشنامه حضوری استفاده شده است. جهت سنجش غنای حسی در بازارِ محلیِ شهرک شهید بهشتی مشهد، به بررسی عوامل محرک و میزان درگیری هر کدام از حواس پنج گانه و همچنین حسِ امنیت، حسِ زمان و حسِ تعلق پرداخته شد، مساحت رنگ شده در نمودارها، میزان درگیری حواس در این بازار را نشان می دهد. یافته ها بیانگر آن است که به ترتیب بیشترین مساحت رنگ شده مربوط به حس بینایی است؛ بعد از حس بینایی بیشترین میزان درگیری حواس مربوط به حسِ زمان است چرا که گذر زمان در این مکان به دلیل سرزندگی و جذابیت بازار احساس نمی شود و میزان درگیری حواس زیاد است. اولویت بعدی غنای حسِ بویایی می باشد که دلیل آن وجود (انواع مواد غذایی، میوه وسبزیجات و ماهی) است؛ درگیری حواسِ شنوایی و چشایی در بازار شهرک شهید بهشتی به یک میزان است و بعد از این حس ها، غنای حسِ امنیت و در آخر غنای حس لامسه احساس می شود.
ارزیابی آموزش از دیدگاه اساتید و دانشجویان در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۴
5 - 24
حوزههای تخصصی:
دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر همانند دیگر دانشکده ها نیازمند ارزیابی مستمر کیفیت آموزش خود با توجه به برنامه های درسی و اجرای آنها، میزان ارتباط با مسائل واقعی حرفه و مسائل مورد توجه روز و همچنین دیدگاه اعضای هیئت علمی و دانشجویان در مورد میزان موفقیت آموزش ها است. ارزیابی کیفیت آموزش در تمامی گروه های آموزشی و مقاطع تحصیلی دانشکده به تفکیک هر رشته/مقطع و به صورت تجمیعی در کل دانشکده، هدف این پژوهش است. تعیین میزان قوت و ضعف آموزش در زمینه های مختلف مربوط به رشته های آموزشی مورد نظر است. سامانه تحقیق کیفی و روش پیمایشی، با استفاده از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری اطلاعات و آمارهای توصیفی و استنباطی برای تحلیل آنها انتخاب شده است. طبق نتایج به دست آمده زمینه دانش نظری، هنری و فلسفی در دانشکده در بالاترین سطح و مهارت های فنی و اجرایی در پایین ترین سطح از نظر همه گروه های پاسخ دهنده ارزیابی شده است. آموزش های دانشکده از نظر اکثر پاسخ دهندگان، در فراهم کردن زمینه مناسب ورود به حرفه و فعالیت پژوهشی دارای کاستی هستند. بیشترین اختلاف نظر در مورد نیاز به تکمیل آموزش ها در زمینه دانش روز آمد و تکنولوژیک و دانش علمی و حقوقی مشاهده می شود.
The Effect of Vitality Aspect on the Intimacy Feeling of Shiraz Urban Neighborhoods Inhabitants(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۲ - Serial Number ۴۴, Spring ۲۰۲۲
73 - 82
حوزههای تخصصی:
The present s tudy aimed to discover the memorabilia aspects and evaluate the effectiveness level on promoting the feeling of intimacy of inhabitants in localities to their biological scopes. The feeling of intimacy is a multidimensional issue for which various aspects are compelling. Based on the recent s tudies, memory as one of the criteria examines the feeling of intimacy toward their habitats. To assess the theoretical patterns, three locations were chosen as a case s tudy among old localities, including Ishaq Beyg, Blacks tone, and chicken market and three areas of irrigation, Havabord, and Eslahnezhad among new localities of Shiraz. A consis tent ques tionnaire was dis tributed among them. This s tudy includes a practical method is and developed based on correlation and descriptive-analytical technique. The ques tionnaires data were assessed by SPSS software and Spearman Correlation Coefficient tes ts, ANOVA, Tukey, Samples, and Paired Tes t Samples T and Pearson Correlation Coefficient. Our results indicated the homogeneity of particular localities in old and new contexture based on the individual feature's similarities and importance of memory aspect on the promotion of intimacy in all localities. Thus, social memories are more effective than skeletal ones in promoting the inhabitant's intimacy in localities.
بررسی تحولِ نقشِ مناره در مساجد ایرانی-اسلامی
حوزههای تخصصی:
منار (مناره) جزء مهم ترین عناصر شهری و معماری است که سابقه دیرینه ای دارد. مناره ها معمولا در خارج از شهرها و در بین راه ها ساخته می شدند و با داشتن نقش نشانه ای، عاملی مهم برای راهنمایی کاروانیان و رهگذران بوده اند. با ظهور اسلام و با توجه به پتانسیل ذاتی مناره، این عنصر به مساجد الحاق گردید و در نتیجه مناره وجهی مذهبی پیدا کرد. در این مقاله سعی گردیده تا ابعاد مختلف استفاده از مناره مورد بازبینی قرارگیرد و جایگاه مناره در مساجد، بررسی و تبیین گردد. بدین منظور، ابتدا نظریات محققان در رابطه با نقش مناره در مسجد به روش تحلیل محتوای کیفی، مورد بررسی قرارگرفت. پس از دسته بندی دلایل ایجاد مناره، شش نقش اساسی برای آن در مساجد، شناسایی شد که شامل؛ عامل راهنما (نشانه)، عنصر مذهبی- اعتقادی، تاکید بر جهت عمودی و تعالی، محل اذان گفتن، نقش سازه ای و تقویت جهت قبله است. در ادامه، 33 مسجد مناره دار ایرانی از قرن 4 تا 13 انتخاب گردید و مناره (های) آن ها مورد مطالعه قرارگرفت. نتایج بدست آمده، مشخص می نماید که مناره ابتدا به صورت تکی به مساجد الحاق گردید و بیشتر دارای نقش نشانه ای و عنصری مذهبی- اعتقادی بود، سپس به عنوان جزئی از مسجد به صورت توام با کالبد مساجد ساخته می شد. دور بعدی تحول مناره، ظاهرشدن زوج مناره ها بر روی سردر و ایوان قِبلی بود که در این دوره، مناره ها ضمن ترکیب بهتر و منسجم تر با کالبد مساجد با حفظ نقش نشانه ای و مذهبی-اعتقادی خود، در راستای تقویت جهت قبله و ایفای نقش سازه ای در بعضی مساجد، کارکردی تر شدند.
معماری گلین، گزینه صنعت ساختمان برای مدیریت بحران کم آبی مقایسه تحلیلی مصرف آب در یک بنای نمونه با سه سازه فولادی، بتنی و گلین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷۸
۷۶-۶۳
حوزههای تخصصی:
آمار و ارقام دقیقی از میزان مصرف آب در صنعت ساختمان کشور (چه آبی که مستقیماً در این فرایند مصرف می شود و چه آب پنهان) وجود ندارد. اساساً بین سیستم های معمول ساخت وساز با سیستم های جایگزینی که می توانند مطرح باشند اولویت سنجی از حیث آب خواهی صورت نگرفته است. نظر به اینکه بحران کم آبی در ایران بسیار جدی است و صنعت ساختمان به عنوان یکی از آب خوارترین صنایع مطرح است، این مقاله با چشم انداز کاهش مصرف آب ازطریق انتخاب بهینه سیستم سازه ای ساختمان های عرفی که در کشور ساخته می شوند این هدف را دنبال می کند که میزان آب مصرفی سیستم های فولادی و بتنی مرسوم در نظام ساخت وساز کشور را با سیستم سازه های گلین، که در دنیا مجدداً مطرح شده است و البته شیوه های سنتی آن سابقه ای طولانی دارد، مقایسه نماید. لذا دو سؤال مطرح است؛ نخست آنکه میزان مصرف آب در مرحله سفت کاری ساختمان های عرفی در کشور چگونه است؟ پس ازاین سؤال و با هدف رسیدن به شیوه ای مناسب (با نیاز آبی کمتر)، سؤال اصلی مقاله مطرح شده است که نسبت مصرف آب برای اجرای سفت کاری سازه های معمول (بتنی و فلزی) در مقایسه با سازه های گلین (خاکی) چگونه است؟ روش کار در قالب مطالعات کتابخانه ای برای استخراج میزان آب مصرفی در مواردی که آمارهای معتبر وجود دارد و در موارد نبود اطلاعات معتبر به شیوه آزمایشگاهی و کارگاهی برای رسیدن به داده های قابل اطمینان بوده و در همه این موارد حذف انحراف معیارها و اصل سه سویه سازی لحاظ شده است. نتایج به دست آمده حکایت از آن دارد که ساختمان هایی با سازه گلین بین 7 تا 15 درصد نمونه های مشابهشان با سازه های فولادی و بتنی آب مصرف می کنند؛ به تعبیری دیگر در احداث هر مترمربع از ساختمان حداقل 2500 لیتر آب صرف جویی می شود.
نشانه شناسی عروسک باربی با اسطوره شناسی های رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
53 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: صنعت اسباب بازی در عصر حاضر با پیشرفت تکنولوژی در طراحی و ساخت، وارد فاز جدیدی از تولید انبوه شده و همواره سود قابل توجهی برای صاحبان این صنعت داشته است. در این میان، برندسازی و تبلیغات عروسک باربی در میان اسباب بازی ها، کماکان آن را در صدر بازار عرضه و تقاضا در جهان نگه داشته و تکرار شخصیت باربی در چند نسل، آن را به خاطره ای جمعی برای کاربران مخصوصا دختران تبدیل کرده است؛ به گونه ای که اغلب کودکان و بزرگسالان این شخصیت را می شناسند و در بازه ای از دوران بازی و رشد خود با آن در ارتباط بوده اند.
هدف پژوهش: آنچه در پژوهش پیش رو مورد واکاوی و تحلیل قرار می گیرد، تأثیر عملکرد این اسباب بازی پرفروش در شکل گیری اسطوره های مدرن و تقویت بورژوازی در جهان است. در این زمینه، با تأکید بر نظریه اسطوره رولان بارت، رابطه انسان- اشیاء در عروسک باربی به عنوان نمونه پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. شناسایی نشانه های معطوف به اسطوره عروسک باربی برمبنای نظریه رولان بارت و چگونگی شکل گیری اسطوره عروسک باربی، از اهداف این پژوهش محسوب می شود.
روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و در نمونه پژوهش از داده های کتابخانه ای و پایگاه های اینترنتی استفاده شده است. در بخش نخستِ تحقیق، دلالت های ضمنی باربی اسطوره نگاری و تشریح شده است تا زبان اسطوره ای عروسک به صورت فرازبان بازشناسی شود. در مرحله بعد، با توجه به نقد اسطوره ای بارت، لایه های فرا-فرا-زبان شناسایی و معرفی شده اند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در طراحی، تولید و فروش عروسک باربی، اسطوره سازی صورت گرفته است و پیام های ضمنی مشترک درتبلیغات و برندسازی، لایه های پنهانی است که در ناخودآگاه مصرف کننده اثر گذاشته و به صورت فریبی زمانی، او را به سمت مصرف فرا-باربی پیش می برد. همچنین در فرایند اسطوره زدایی مشخص شد که سلطه باربی، موجی از خدمات سیاسی، تجاری، صنعت سینما و مولتی مدیا را دربرداشته است.