مطالب مرتبط با کلیدواژه

تفکر هایدگر


۱.

هنر و امکان گسست از سوبژکتیویسم از منظر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر امکان گسست سوبژکتیویسم تفکر هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۳۸۵
بیان مسئله: مارتین هایدگر همچون فریدریش نیچه تاریخِ متافیزیک را تاریخِ بسطِ نیهیلیسم می داند. اما در نگرش او به انسان مدرن، آنچه موجب بی خانمانی انسان ها شده، ساختن جهانی خیالی چنان که نیچه گفته است نیست: جهانی خیالی که ما آن را حقیقی و ارزشمند تصور کرده، و به واسطه آن، زندگی این جهانی و نیازهای طبیعی خود را بی ارزش فرض کرده ایم. هایدگر معتقد است نیهیلیسمِ حقیقی آنجاست که متافیزیک به واسطه رویکرد سوبژکتیوِ خود، در پیش زمینه آنچه به حضور می آید یعنی موجودات باقی مانده، «وجود» و «موجود» را با هم خلط کرده و در نتیجه حتی پرسش از «وجود» را نیز فراموش کرده است. ازاین رو هایدگر سوبژکتیویسمِ متافیزیکی را عاملِ اصلیِ وضعیتِ نیهیلیستیکِ انسانِ مدرن می داند. بر این اساس پژوهشِ حاضر، پرسش از امکانِ گسست از سوبژکتیویسم را به عنوانِ ضرورتِ فلسفی امروز ما مورد بررسی قرار داده است.هدف پژوهش: مقاله پیش رو بر آن است تا علاوه بر پاسخ به چیستی نیهیلیسم، متافیزیک و سوبژکتیویسم در اندیشه هایدگر، به سنجش هنر در مقام امکانی برای گسست از سوبژکتیویسم بپردازد.روش تحقیق: با توجه به موضوع و اهداف این پژوهش از روش توصیفی استفاده شده است.نتیجه گیری: با تکیه بر تفسیر هایدگر از شعر «مِنِه مِسین» از هولدرلین در مقاله «شاعران به چه کار آیند؟» و همچنین توصیفی که او ازکارهای پُل سزان ارائه می دهد، این موضوع طرح می شود که هنرمند با اجازه دادن به حضوریافتنِ عدم در کار هنری نه تنها صحنه را برای رخدادِ حقیقتِ وجود آماده می کند بلکه همزمان با آگاه کردن ما از تمایزِ میانِ «وجود» و «موجود» این دوگانگی را رفع کرده و به وحدتی رازآمیز بدل می کند و در نتیجه امکانِ گسست از سوبژکتیویسم را فراهم می آورد.
۲.

موسیقی به مثابه امکان گسست از سوبژکتیویسم از منظر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امکان گسست از سوبژکتیویسم موسیقی بداهه پردازی عدم تفکر هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۸
هایدگر فلسفه را همان متافیزیک و تاریخ فلسفه را، به ویژه پس از دکارت، تاریخِ بسطِ سوبژکتیویسمِ متافیزیکی می خواند. او سوبژکتیویسم متافیزیکی را عامل اصلی وضعیت نیهیلیستیک یا بی خانمانی ما انسان های مدرن می داند. بر این اساس، پژوهش پیش رو پرسش از امکان گسست از سوبژکتیویسم را به عنوان ضرورت فلسفی امروز ما، مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش از خلال کارهای هایدگر و دیگر اندیشمندان، کوشش شده است علاوه بر پاسخ به چیستی سوبژکتیویسم، هنر موسیقی بر اساس اندیشه ی هایدگر، در مقام امکانی برای گسست از سوبژکتیویسم مورد بررسی قرار گیرد. برای این مقصود، نخست با تکیه بر شرح هایدگر از پرسش «چرا موجودات اصولاً وجود دارند، به جای عدم؟» و همچنین تفسیر او از شعری اثر هولدرلین و کارهای پُل سزان، این موضوع بیان شده که موسیقیدان با اجازه دادن به حضوریافتن «عدم» در موسیقی نه تنها صحنه را برای رخداد حقیقتِ وجود آماده می کند بلکه همزمان با آگاه کردن ما از تمایز میان «وجود» و «موجود» این دوگانگی را رفع کرده و به وحدتی رازآمیز بدل می کند و در پی این رویداد امکان گسست از سوبژکتیویسم را فراهم می آورد. در گام دیگر این فرضیه مورد پژوهش قرار گرفته است که بداهه پردازی در موسیقی، تجربه ای از انفتاح و در نتیجه گسست از سوبژکتیویسم است.