فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
شهر ایمن سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
68 - 91
حوزههای تخصصی:
کاهش میزان آسیب پذیری و بالابردن سطح تاب آوری محیط سکونتگاه های غیررسمی به عنوان نقاط آسیب پذیرتر در برابر تهدیدات و تنش های ناشی از بروز بحران ها و نیز به حداقل رساندن زمان بازتوانی، همچنین ارتقاء و بهبود بخشی سطح زندگی افراد و به طور کلی تاب آور ساختن شهرها و جوامع در برابر بحران ها از جمله مهم ترین عواملی است که نیاز به مطالعه و بررسی آن ها از دید تاب آوری را دو چندان می کند. در این راستا، این مقاله با هدف شناسایی عوامل کلیدی و موثر بر وضعیت آینده تاب آوری شهرک میان آباد اسلامشهر انجام شده است. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پویش محیطی بر پایه روش دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان بر اساس نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند. 45 متغیر در 4 بعد اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها از نظر تحلیل کلی محیط سیستم نشان داد که 215 رابطه عدد 3 دارد و این به معنای آن است که روابط عوامل کلیدی بسیار زیاد بوده و از تاثیرگذاری و تاثیرپذیری زیادی برخوردارند. همچنین نتایج دیگر پژوهش نشان داد که از میان 45 نیروی کلیدی، 10 عامل بیمه شغلی، نظارت در حین ساخت و سازها، عمر بنای ساختمان ها، دسترسی به مراکز درمانی و بیمارستانی، اشتغال، آموزش و اطلاع رسانی در خصوص خطرات روابط رسمی و غیررسمی دخیل در ساخت وسازها، درآمد و رفاه اقتصادی، سطح نفوذپذیری دورن بافتی و دسترسی به پارک ها و مسیرهای تخلیه در تاب آوری شهرک میان آباد اسلامشهر در آینده اثر کلیدی دارد.
بررسی اصول و معیارهای پدافند غیرعامل در طراحی شهر زیرزمینی کرد علیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
14 - 30
حوزههای تخصصی:
تاریخ معماری ایران اسلامی گویای ارزشمندی هایی است که می تواند سبب شود الگوهای مطلوب معماری و شهرسازی برمبنای پایداری و تداوم استخراج شود. یکی از نمونه های موفق در شهرسازی ایران، پدیده شهرهای زیرزمینی است. شهرهایی که چه باهدف امنیتی و چه مذهبی پدید آمده و گویای آن است که ملاحظات دفاعی و استراتژیک از مهم ترین عوامل در شکل گیری این گونه از معماری بوده است. مقاله حاضر با تأکید بر معماری شهر زیرزمینی کرد علیا و تحلیل الگوهای ساختاری معماری آن در راستای تطبیق با اصول معماری پدافند غیرعامل برآمده و نسبت به تحلیل این الگوها اقدام نموده است. مقاله با ماهیت کیفی و شیوه تحلیلی توصیفی و با تأکید بر روش کتابخانه ای و تحقیقات میدانی در خصوص معماری شهرهای زیرزمینی پرداخته شده است. پس از بررسی اصول معماری پدافند غیرعامل و تطبیق و تحلیل در حوزه معماری زیرزمینی و دستکند نسبت به استخراج الگوهای پایدار این گونه از معماری اقدام شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که معماری شهر زیرزمینی کردعلیا که در رده معماری دستکند قرار می گیرد ضرورتاً بر اساس مبانی امنیت شکل یافته و در خصوص الگوهای مکان یابی، استقرار، ساختار فرم، فضاهای ارتباطی و فضاهای زیستی و هندسه فضاهای حرکتی ماهیتی پایدار داشته است و قابلیت تطبیق پذیری بر اساس اصول و معیارهای پدافند غیر عامل را دارد . و در مقام مقایسه با سایر معماری های دستکند می تواند الگویی مطلوب و پایدار جهت استمرار در ساختار های جدید شهری قرار گیرد.
مصرفِ فرهنگیِ شهر: بررسی تطبیقی فرهنگ مصرف در شهر غربی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر مدرن بدون نقش تولیدی آن و شهر پست مدرن بدون در نظر گرفتن نقش مصرفی آن در تصو ر نمی گنجد. در شهر پست مدرن نه تنها کالاها و خدمات بلکه فضاهای عمومی و نیمه عمومی نیز مصرف می شو ند. امروزه نقش مصرفی در کلیه ابعاد شهر چنان رسوخ کرده است که به جزء لاینفکی از زندگی شهری پست مدرن تبدیل شده است. نگاهی گذرا به شهر ایرانی معاصر نیز حاکی از حرکت آن در راستای پیوستن به اقتصاد و جامعه مصرفی جهانی و نظام سرمایه داری حاکم بر آن است. اما کاربست نظریه های مصرف در جامعه ایرانی، با توجه به بستر فرهنگی ویژه ایرانی-اسلامی باید با احتیاط انجام شود؛ زیرا ارزش های فرهنگی، نقش مهمی در الگوهای مصرف دارند. بر این اساس، بررسی ویژگی های مصرف فرهنگی شهر و تبیین مؤلفه ها و ابعاد شهر مصرفی غربی و ایرانی در دنیای پست مدرن، ضرورت پیدا می کند. در این پژوهش، به منظور تبیین شهر مصرفی در فرهنگ غربی و مقایسه آن با فرهنگ اسلامی از رویکرد واقع گرایانه استفاده شده و به کمک روش مطالعه تطبیقی و با استفاده از نظریه اعتباریات علامه طباطبایی و مدل تولید فضای لوفور، مؤلفه ها و ابعاد مصرف فرهنگی شهرهای فوق مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج پژوهش حاکی از این است که زندگی مصرف محور غربی، مبتنی بر منفعت فردی است، درحالی که فرهنگ و کلیه تعالیم اسلامی به منفعت جمعی نسبت به منافع فردی، برتری می دهند. بنابراین ازآنجایی که فرهنگ و شهر یکدیگر را تولید و حمایت می کنند، شهر اسلامی نیازمند فضای شهری مخصوص خود، جهت تعالی جامعه خواهد بود.
واکاوی نقش هنرمند در کارخانه های شیشه گری سنتی ایران از منظر ساخت یابی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۸۵
57 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شیشه گری سنتی ایران امروزه به صورت کارخانه هایی در حومه تهران و شهرهای بزرگ فعال بوده و همچنان مانند دوران پس از انقلاب صنعتی با تغییرات اندکی به فعالیت خود ادامه می دهند. هنرمند معاصر در تلاش جهت کاربست شیشه در خلق اثر خود، نیازمند مراجعه به کارخانه های شیشه گری سنتی و تعامل با اینان است. آنچه مشخص است، این تعامل براساس شرایط و قوانین حاکم بر هنر شیشه شکل گرفته که نه از سر انتخاب، بلکه به اجبار و براساس قواعد حاکم بر شیشه گری سنتی برقرار است. از این رو در این پژوهش با بهره گیری از تحلیل جامعه شناختی، رابطه بین کارخانه های شیشه گری سنتی به عنوان ساختار (قواعد) و هنرمند به عنوان کنشگران (منابع) مطرح و در نهایت به واکاوی نقش هنرمند در ساختار حاکم پرداخته می شود.هدف: این مقاله با هدف بررسی سهم هنرمند در فرآیند خلق آثار شیشه در کارخانه های شیشه گری براساس نظریه ساخت یابی «آنتونی گیدنز»، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که هنرمند معاصر چه سهمی در خلق اثر در تعامل با کارخانه های شیشه گری سنتی امروزه ایران دارد؟ و آیا این سهم در تقابل با ساختارها و قواعد حاکم به هنرمند داده می شود یا ساختار و قواعد مطالبه این سهم باید تغییر و دگرگونی یابد؟ روش تحقیق: این مقاله از نظر راهبرد از نوع کیفی و از لحاظ هدف کاربردی است که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و داده های حاصل از مطالعات میدانی و مشاهدات عمیق نگارندگان به انجام رسیده است.نتیجه گیری: در نتایج حاصل از این پژوهش مشخص می شود؛ با توجه به اصول نظریه ساخت یابی، هرگونه تغییر در قواعد و منابع انجام کنش در هریک از مؤلفه های مؤثر، تغییر در کلیت آن نظام را در پی خواهد داشت. تحول در جریان هنر شیشه معاصر مستلزم تغییر در رابطه بین هنرمند و کارخانه های شیشه گری است. هنرمند شیشه معاصر باید در جستجوی تعامل با نظام دیگری همچون دانشگاه باشد. لازم است هنرمند معاصر در فرآیند ساخت اثر خود به جای تعامل با ساختار حاکم بر کارخانه های شیشه در جستجوی ساختار مناسبی برآید. در این صورت هنرمند به جای بهره مندی از ساختار کارخانه و پذیرفتن نقش هنرمند طراح، می تواند در فضای کارگاه هنری خود نقش هنرمند مستقل را ایفا کند.
شناسایی معیارهای موثر و بررسی اثرات الگوی هندسی بر کاهش تنش انرژی ژئوپاتیک در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
121-136
حوزههای تخصصی:
اهداف: امواجی تحت عنوان ژئوپاتیک، ناشی از اختلال در میدان های الکترومغناطیسی، شایع ترین عامل در بروز برخی بیماری های مزمن جسمی و روحی انسان هستند؛ لذا هدف کلی پژوهش معرفی معیارها و راهکارهایی نوین در حوزه معماری و بررسی الگوی هندسی معماری واستو، به منظور پیشگیری و کاهش آسیب های ناشی از حضور انسان در مجاورت تنش ژئوپاتیک در ساختمان و به تبع آن، حفظ و ارتقای سطح سلامت جسمانی و روانی افراد است. روش ها: پژوهش حاضر از نوع بنیادی بوده و در دو مرحله صورت گرفته است؛ در وهله اول اطلاعات از طریق مطالعه منابع اسنادی- پژوهشی گردآوری شده و با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. سپس تاثیر الگوی هندسی در معماری واستو به عنوان یکی از عوامل موثر در کاهش تنش ژئوپاتیک، با استفاده از روش شبیه سازی بررسی شده است. یافته ها: یافته های حاصل از بررسی نتایج تحقیقات و مطالب مندرج در منابع محدود، شکل و هندسه ساختمانی، مواد و مصالح، جهت گیری فضاها و ارزیابی بستر طراحی را به عنوان مهم ترین عوامل موثر بر کاهش و کنترل تنش ژئوپاتیک در حوزه معماری شناسایی نموده و الگوی هندسی ارایه شده در معماری واستو را تایید می نمایند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش ضمن ارایه بهترین الگوی هندسی در معماری، چگونگی کنترل و تعدیل تنش های ژئوپاتیک طی سه مرحله طراحی معماری شامل مطالعات پیش از طراحی، اجرای پروژه های معماری و نهایتاً پس از ساخت و بهره برداری را بیان داشته و آگاهی معماران از مبانی تنش ژئوپاتیک را امری الزامی می داند.
تحلیلی بر عوامل تاثر گذار بر برنامه ریزی جامع شهری و انعطاف پذیری فضاهای درمانی در شهر
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به گسترش امر شهر نشینی و سرعت بالای گسترش شهر ها، توجه به موضوع توسعه برنامه ریزی شده شهری به عنوان یکی از اولویت های اصلی در این موضوع مطرح می گردد. از بعد دیگر جنبه های متعدد این برنامه ریزی سبب پیچیده شدن بیشتر این مسئله می گردد. یکی از ابعاد تاثیر گذار ، عملکرد ها و کاربری های بسیار متنوع شهری می باشد که با توجه به آن، امر برنامه ریزی می بایستی به صورت گروهی متشکل از متخصصان زمینه های مختلف صورت پذیرد. عملکرد فضاهای درمانی و بیمارستان ها به عنوان یکی از کلیدی ترین کاربری در فضای شهری مطرح است و در مقاله حاضر هدف آن است که جایگاه موضوع توسعه فضای درمانی را در سطح شهر بررسی نموده و ترجیحات لازم این عملکرد در سطح برنامه ریزی جامع شهری مطرح گردد. در جهت دستیابی به هدف مذکور استفاده از دو روش تحقیق استدلال منطقی جهت بررسی پژوهش های گذشته و نیز توصیفی – تحلیلی در راستای بررسی نمونه های موردی مورد نظر خواهد بود. نتیجه اصلی این تحقیق، تبیین روشی برنامه ریزی شده و سیستماتیک در جهت توسعه بیمارستان ها در سطح شهر خواهد بود.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر حس دلبستگی به مکان در فضاهای جمعی مجتمع های مسکونی منتخب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
15 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با گسترش جوامع انسانی و ارتقای نیازهای اجتماعی بشری، ضرورت حضور در فضاهای جمعی و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر ارتقای حس دلبستگی به مکان، جهت انجام برخی از فعالیت های انسانی از اهمیت زیادی برخوردار شده است. از بین رفتن حس دلبستگی، جدایی افراد از یکدیگر و کمبود تعاملات اجتماعی در کنار سایر معضلات شهری ماحصل دید مدرنیستی به فضا است. هدف تحقیق: طبقه بندی مؤلفه های کیفی سازنده فضاهای جمعی در مجتمع های مسکونی با تراکم متوسط شهر تهران و استخراج مؤلفه های کیفی کالبدی، فعالیتی و ادراکی و ارزش گذاری آنها در مقیاس مجتمع مسکونی و همچنین نحوه و میزان تأثیرگذاری مؤلفه های کالبدی در ایجاد حس دلبستگی به مکان هدف اصلی این پژوهش است. روش تحقیق: روش این پژوهش، ترکیبی کمی-کیفی است. به کمک راهبرد علی- مقایسه ای، میزان تأثیر ویژگی های کالبدی فضاهای جمعی مسکونی بر حس دلبستگی ساکنان بررسی شد. به منظور انجام آزمون تجربی و مطالعات پیمایشی، پس از برداشت میدانی براساس مقیاس، طبقه و شکل همنشینی فضای باز و بسته، گونه های متفاوت مجتمع های مسکونی انتخاب و از طریق بازدیدهای منظم روزانه به شیوه ثبت رفتاری و تکمیل ۳۶۱ پرسشنامه به همراه تحلیل (رگرسیون) چند متغیره از طریق راهبرد همبستگی و تحلیل مطالعات کمی با استفاده از نرم افزار SPSS19، به آزمون چندین مؤلفه و ویژگی های شخصیتی و رفتاری استفاده کنندگان پرداخته شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی اعم از «انسجام و وحدت»، «محرمیت»، «مدیریت تسهیلات و نظارت»، «عناصر طبیعی و سبز»، «غنای بصری» و «قابلیت جهت یابی و خوانایی» به ترتیب اولویت، بیشترین تأثیرگذاری را بر حس دلبستگی به مکان دارند. بنابراین طراح به عنوان خالق فضا با انتخاب مقیاس و چیدمان بلوک ها توأمان با طراحی ساختار فضاها منجر به تغییر در میزان حس دلبستگی افراد ساکن در آینده می شود.
طراحی شهری با رویکرد مشارکت همکاری جویانه، از ایده تا طرح؛ موردپژوهی: میدان هروی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۸۲
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: طراحی شهرها بدون مشارکت و دخالت مردم، شهری منفعل، غیرانسانی و کسالت بار عرضه خواهد کرد که شهروندان آن نسبت به آینده شهر بی تفاوت خواهند بود. بنابراین با توجه به پیچیدگی شهرهای معاصر و ناکارآمدی روش های سنتی، ارائه روش ها و ابزارهای مناسب برای ارتباط، تعاون و همکاری هرچه بهتر میان کارشناسان و ساکنان یک فضای شهری ضروری به نظر می رسد. مفهوم مشارکت شهروندی ارتباط مستقیم با مفهوم دموکراسی دارد و اهمیت آن زمانی محرز می شود که شهروند فعال در شهر تجلی می یابد و توسعه شهر با همکاری و مشارکت مردم صورت می پذیرد. در این حالت شهروند نوعی کنشگر به حساب می آید که برای تعیین سرنوشت خود و برای رسیدن به وضعیت مطلوب، فعالانه در شهر تلاش می کند و آینده شهر برایش مهم تلقی می شود. این امر می تواند هدف غایی شهر مشارکت مدار محسوب شود و نکته حائز اهمیت این است که این مفهوم بایستی به صورت اجرایی در فرایند طراحی شهری گنجانده شده و در طرح های و برنامه های شهری به کار گرفته شود. روش تحقیق: پژوهش حاضر دارای ماهیت نظری-کاربردی است. برای پاسخگویی به دغدغه پژوهش، روش «تحلیلی-تطبیقی» به منظور تحلیل نظریات مردم و کارشناسان و تطبیق با اصول و فرایند شهرسازی به کارگرفته شده است. هم چنین با استناد به رویکردهای نوین در سراسر جهان از روش های برداشت رفتار مستقیم، غیرمستقیم، تعامل گروهی و طوفان ذهنی در جهت بهره گیری از مشارکت مردمی استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشانگر این واقعیت است که به طورکلی آرا و نظریات کارشناسان و مردمی که از یک فضای شهری استفاده می کنند می تواند متفاوت، هماهنگ و گاهی متناقض باشد. بنابراین آنچه در این میان مهم است حق بیان خویشتن توسط تمامی کاربران و کنش گران یک فضای شهری است و کارشناس همچون یک کاتالیزور می تواند این فرایند را تسریع و تسهیل نماید. این پژوهش با ارائه یک مدل و در قالب مطالعه محدوده میدان هروی فرایندی از طراحی فضای شهری با مشارکت مردم و متخصصین و با توجه به روش های طراحی مشارکتی ارائه می دهد. این فرایند شامل سه مرحله اصلی 1) آگاهی بخشی عمومی 2) کارگاه های طراحی و 3) بازخورد مردم بوده و در انتها با توجه به خواسته ها و با کمک کنشگران مختلف موجود در منطقه به طراحی سایت مذکور منجر می شود.
طبقه بندی و تحلیل معماری دَستکند در شهرستان مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۶۶-۵۳
حوزههای تخصصی:
فضاهای دَستکند گونه خاصی از معماری است که در آن مصالحی برای تولید فضا استفاده نمی شود و با کاست توده های صخره ای توسط انسان از بستر زمین و صخره، فضا ایجاد می شود. در مناطق مختلفی از کشور تاکنون شمار زیادی از فضاهای دستکند شناسایی و معرفی شده است. شهرستان مراغه واقع در دامنه های جنوبی کوهستان سهند یکی از مناطق مستعد برای این گونه معماری می باشد. براساس پیمایش میدانی مشخص شد در محدوده شهرستان مراغه فضاهای دستکند متنوعی باقی مانده است؛ که بررسی و مستندنگاری آن ها ارزشمند می باشد و علاوه براین، نتایج این پژوهش می تواند الگوی مطالعات بعدی آثار معماری دستکند سایر روستاهای دامنه کوهستان سهند گردد. بررسی ها نشان می دهد با وجود تنوع و تعداد نسبتاً زیاد فضاهای دستکند صخره ای در برخی از روستاهای این منطقه، تاکنون مطالعات کاملی در مورد آن ها صورت نگرفته است؛ بنابراین فضاهای دستکند این منطقه کمتر شناخته شده و اقدامی جهت ثبت این آثار فاخر در فهرست آثار ملی کشور نشده است؛ برهمین اساس این پژوهش ضمن شناسایی، معرفی و تبیین ویژگی های فضاهای دستکندِ این منطقه، به عامل شکل گیری این فضاهای معماری نیز پرداخته است؛ بنابراین در کنار روش میدانی جهت ثبت، ضبط و توضیح وضعیت کنونی، از مطالعات اسنادی و براساس روش توصیفی – تحلیلی، برای شناخت عامل شکل گیری معماری دستکند شهرستان مراغه استفاده شده است؛ همچنین از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نیز برای شناخت الگوی توزیع فضاهای دستکند روستاهای مراغه بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که آثار دستکند روستاهای مراغه براساس ریخت شناسی در قالب های سطحی و زیرسطحی قابل دسته بندی هستند؛ همچنین ازلحاظ گونه شناختی و تقسیم بندی ماهیت کاربری دارای استفاده های مختلفی، از قبیل الف) سکونتگاهی، ب) آیینی – مذهبی، ج) استحفاظی، د) عام المنفعه است. هم اکنون بسیاری از این فضاهای دستکند صخره ای دچار ویرانی شده و کاربری اولیه خود را از دست داده اند و بیشتر در قالب فضاهای انباری و نگهداری احشام مورداستفاده قرار می گیرند.
ارزیابی تطبیقی مولفه های سرمایه اجتماعی در مساکن عمومی شهری مطالعه موردی مناطق مسکونی بریم و بوارده آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
115 - 130
حوزههای تخصصی:
امروزه با عنایت به توسعه شهرنشینی و نیاز به اسکان نیروی کار، احداث شهرک های مسکونی پایدار اجتناب ناپذیر است. یکی از ابعاد پایداری، پایداری اجتماعی می باشد واز آنجایی که تحقق پایداری اجتماعی بدون توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی مقدور نمی باشد لذا شناخت نمونه های موجود و مقایسه تطبیقی آن ها به منظور تبیین تحقق مولفه های سرمایه اجتماعی از اهمیت بسزایی برخوردار است. این مقاله بر آن است که مولفه های سرمایه اجتماعی در مناطق مسکونی بریم و بوارده آبادان را مورد ارزیابی تطبیقی قرار دهد. در صورت انجام این پژوهش ضمن مقایسه تطبیقی مولفه های سرمایه اجتماعی در این دو محله موفق، موانع دستیابی به پایداری اجتماعی از دریچه تحقق سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرارمی گیرد تا از این رهگذر، توجه تصمیم گیران را به بازخورد احداث شهرک های مسکونی جدید جلب نماید. روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی و نحوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای و میدانی می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در منطقه بریم فقط متغیر احساس تعلق اجتماعی و در منطقه بوارده متغیرهای احساس تعلق اجتماعی و اعتماد نهادی در وضعیت مطلوبی قرار دارند و در سایر متغیرها نظیر مشارکت وضعیت دو منطقه نامطلوب است. همچنین در سه متغیر « اعتماد بین شخصی»، « اعتماد نهادی» و « احساس تعلق اجتماعی» محله بوارده وضعیت بهتری نسبت به منطقه بریم دارد. این نتایج مشخص می کند که منطقه بندی محلات و تفکیک ساکنان براساس رتبه سازمانی می تواند تاثیرات سویی در افزایش تعاملات و مشارکت اجتماعی داشته باشد.
تبیین مفهوم پیراشهری و عوامل مؤثر د ر ایجاد و توسعه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۹۲
29 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پیراشهری، که گاهی به آن حاشیه شهری هم اطلاق می شود ، می تواند بر فرم شهری و چالش های برنامه ریزی فضایی قرن بیست و یکم غالب شود . د ر کشورهای صنعتی یا پساصنعتی، پیراشهر قلمرو تغییرات اقتصاد ی، اجتماعی و د گرگونی ساختار فضایی است، د ر حالی که د ر کشورهای به تازگی صنعتی شد ه و بیشتر کشورهای د ر حال توسعه، غالباً منطقه شهری پرهرج ومرجی است که سبب ساز پراکند گی و توسعه ناهماهنگ می شود . د ر هر د و مورد پیراشهر علاوه بر یک حاشیه بین شهری و حومه شهر می تواند یک منطقه گذار نیز د ر نظر گرفته شود و بیشتر به عنوان یک قلمرو عملکرد ی نقش ایفا کند . تعریف روشن و ساد ه ای برای این مناطق نمی توان یافت، اما ویژگی های عمومی ای برای این مناطق وجود د ارد که عموماً با آنها شناسایی و تعریف می شوند . از طرفی بسیاری از چالش های جهانی از شیوه ای که شهرها رشد و یا تغییر می کنند نشئت می گیرد ، مخصوصاً پید ایش ابرشهرها د ر کشورهای د ر حال توسعه ای مانند ایران که د ر حوزه شهری یا پسکرانه های پیراشهری آنها مشکلات کلان زیست محیطی و اجتماعی فراوان وجود د ارد .هد ف پژوهش: از آنجا که این مناطق با استاند ارد های شهری تراکم جمعیتی پایین تری د ارند و وجود سکونتگاه های پراکند ه و وابستگی به وسایل نقلیه برای آمد وشد ، جوامع چند پاره و فقد ان نظارت فضایی را برای این مناطق د ر پی د اشته است. تبیین مفهوم پیراشهری و عوامل مؤثر بر ایجاد و توسعه این مناطق از اهد اف این تحقیق د ر نظر گرفته شد ه است. روش پژوهش: د ر این تحقیق با رویکرد تحلیلی-توصیفی مروری کلی بر پد ید ه پیراشهرنشینی د ر مفهوم اروپایی و جهانی اش انجام شد ه است. همچنین با روش تحلیل محتوای مقوله ای به بررسی مضمون مطالعات د اخلی انجام شد ه د ر رابطه با پیراشهری پرد اخته شد ه است و د ر نهایت با معرفی یک چارچوب پنج بعد ی، که از یک مطالعه گسترد ه و یکپارچه جهانی د رمورد پیراشهری اقتباس شد ه، به بررسی کلی مبانی نظری یا اد بیات موضوع پرد اخته می شود تا یک روایت کلی از چگونگی رخد اد پیراشهرنشینی د ر عصر حاضر با توجه به تمام ابعاد آن مورد بررسی و تببین قرار گیرد . نتیجه گیری: ماحصل این بررسی نشان می د هد که نیروهای محرکه سیاسی، اجتماعی-اقتصاد ی و کالبد ی چگونه د ر این مناطق تأثیرگذار هستند و به عنوان نتیجه تحقیق، چارچوبی برای تشخیص تفاوت د رجات تغییر د ر سیستم پیراشهری از منظر انواع پیوند ، مقیاس، توسعه، تحول، تاب آوری و حکمروایی فضایی و سیاسی ترسیم می شود .
الگوهای ترکیب اندا م های بنیادین معماری مساجد شهر اصفهان در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
125 - 150
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت ترکیب بندی اندام های بنیادین مساجد دوره صفوی شهر اصفهان با تاکید بر طبقه بندی آن ها سبب می شود تا بتوان با بهره گیری از این الگوها در لایه های کالبدی و همچنین معنایی، در معماری مساجد جدید، آن ها را تداوم بخشید. در این راستا تحقیق حاضر با هدف شناخت این الگوها تدوین گردیده است. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی– تحلیلی بوده و از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مساجد دوره صفوی اصفهان را می توان به سه دسته مساجد شبستانی، گنبدخانه ای و شبستانی- گنبدخانه ای طبقه بندی نمود که هر یک از دسته های فوق را می توان براساس اندام های اصلی و محورهای فضایی و وضعیت قرارگیری نسبت به بافت شهری به دسته های مجزا دسته بندی نمود. در طبقه بندی عنوان شده، هر الگو گسترش یافته الگوی قبلی است و در نهایت تکامل یافته ترین نوع الگو، الگویی با حفظ تعین هندسی اندام های اصلی معرفی می شود، مساجد امام و حکیم از این قبیل هستند.
مداخلات پیشین و نوین در میراث معماری؛ تبیین رویکردهای ارزشی در یک سیر تاریخی از 1309 تا 1355 ه.ش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
147 - 170
حوزههای تخصصی:
با موضوعیت یافتنِ بحث میراث فرهنگی پس از وقوع انقلاب مشروطه و به دنبال آن شکل گیری انجمن آثار ملی در اوایل سده معاصر، همچنین تصویب مجموعه ای از اصول در قانون عتیقات سال 1309 ش؛ زمینه های بیشتری برای حفاظت آثار تاریخی ایجاد شد. پس از تاسیس اداره عتیقات، تعمیر بناهای تاریخی در مرکز کشور به این اداره و در دیگر نقاط به دوایر باستان شناسی در شعبات معارف واگذار شد. سپس از میانه دهه 1340 ه.ش و تاسیس سازمان ملی حفاظت آثار باستانی، بستری برای ورود مقولاتی نو به حیطه حفاظت و مرمت میراث معماری ایجاد شد، که الزامات نظری جدیدی را به همراه داشت. پژوهش در بادی امر، این پرسش را تتبع می کند که آگاهی های ایجاد شده با فعالیت های انجمن آثار ملی و قانون عتیقات، چه دیدگاه های ارزشی یا بایسته های نظری را در تعمیرات اداره عتیقات به دنبال داشت. سپس در پی فهم چرخش های رخ داده در دیدگاه های ارزشی با پیوستن به جریان های جدید حفاظت و مرمت، مواجهاتِ روی داده میان رویه های پیشین و مداخلات نوین نیز، جستجو خواهد شد. پژوهش که رویکردی کیفی و تفسیرگرا دارد، پس از تجزیه و تحلیل محتوایی داده های به دست آمده از گزارش ها و منابع تاریخی، به تشریح مباحث می پردازد و سپس با استدلال منطقی، نتایج تبیین می شوند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در تعمیرات اداره عتیقات همچنان می توان شاهد رویکردهای بنیان یافته ای از سنتِ تعمیرات پیشین، با توجه به بقای حیات اثر در زندگی اجتماعی بود. با این حال گونه های ارزشی تعمیرات اداره عتیقات را می توان در قالب رویکردهای برآمده از سنت، رویکردهای التقاطی و رویکردهای ارزشیِ نو؛ مطرح کرد. بن مایه های ارزشی در اقدامات سازمان ملی حفاظت آثار باستانی، از توجه به ماهیت تاریخی و زیبایی شناختیِ میراث معماری سهم زیادی می گرفت. با این وجود رویکردهای ارزشی گروه های داخلی، علی رغم التفات به این مقولات، گرایشات فرهنگی و کارکردمحورانه ای را نیز در برداشتند.سرانجام می توان به مواجهاتی مبتنی بر تباین در دیدگاه های زیباشناسانه ، اختلاف دیدگاه در چگونگی و میزانِ مداخله، انطباق با روش های بومی یا ذوق و سلیقه ایرانی، و حتی تشابه با برخی رویه های پیشین نسبت به مرمت سبکی اشاره کرد که غالبا برخاسته از تفاوت های فرهنگی جوامع در فهم و نگرش نسبت به میراث معماری بود.
تبیین نقش پیاده راه ها در ارتقائ امنیت در فضاهای شهری جرم خیز و ایجاد سرزندگی در بافت های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
44 - 55
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اصلی در شهر ایجاد امنیت برای کلیه شهروندان است. این مهم ارتباط تنگاتنگی با کیفیت فضاهای شهری دارد به گونه ای که یکی از مولفه های اصلی سنجش کیفیت فضاها، بررسی میزان امنیت است. میزان امنیت در بافت های تاریخی که در قلب مناطق متراکم شهرها واقع شده اند، اهمیت خاصی پیدا می کند، چرا که کیفیت محیط زندگی بیشتر مردم در این مکانها سنجش می شود..پیاده راه ها یکی از اصلی ترین فضاهای شهری در شهرها می باشند و به دلیل ماهیت جذب افراد نقش عمده ای در سرزندگی فعالیت های شهری دارند، بنابراین می توان گفت تامین امنیت در این فضاها می تواند کمک شایانی به رشد شهر داشته باشد.به همین دلیل بررسی میزان امنیت در پیاده راه ها و ارایه اصول ارتقا آن می تواند در ایجاد شهر زنده و فعال نقش حیاتی داشته باشد. هدف این تحقیق، تحلیل میزان امنیت در پیاده راه ها می باشد. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها، به روش کتابخانه ای و میدانی با استفاده از پرسشنامه و نظرسنجی از شهروندان انجام شده است. در این پژوهش، برای تحلیل پرسشنامه ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بعد از تبدیل خیابان علم الهدی به پیاده راه، از لحاظ کالبدی، تمهیداتی در نظر گرفته شده است که در ارتقا امنیت این بافت تاریخی نقش قابل توجهی داشته است.
جستاری در باب ریشه تاق های فتیله ای گوتیک فرانسه و ارتباط آن با ایران (با تکیه بر آراء آندره گدار در کتاب هنر ایران)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی معماری از دیرباز موضوعی جهت گفتگو و بحث معماران و سایر متخصصین مرتبط با آن و درباره ریشه یابی سبک احداث بنا و ویژگی های عناصر تشکیل دهنده آن بوده است. بررسی ریشه های علمی، هنری و اجتماعی تاثیرگذار بر هر سبک، علاوه بر اینکه درکی صحیح از کیفیت و روح زمانه حاکم بر جامعه به دست میدهد، می تواند با اتصال به دستاوردهایی در هر یک از زمینه های ذکر شده موجب تقویت عنصر هویت در آن جامعه گردد. در این میان سبک معماری گوتیک از نمونه هایی است که در ریشه آن اختلاف نظرهایی وجود دارد. افرادی نظیر آرتور اوپهام پوپ، مادام دیولافوا و شوازی عقیده داشتند که ریشه تاق های فتیله ای گوتیک فرانسه را باید در ایران جست اما آندره گدار فرانسوی جوری دیگر می اندیشید. او که بیش از 30 سال سابقه فعالیت معماری و باستان شناسی را در ایران داشت با این موضوع مخالف بود. وی در کتاب هنر ایران علاوه بر نگاهی اجمالی به تاریخ پیشرفت هنر ایران در ادوار مختلف به اظهار نظر راجع به فرضیه وجود ریشه معماری گوتیک فرانسه در ایران پرداخته است. این پژوهش که داده های اسنادی خود را به روش کتابخانه ای گردآوری کرده، سعی دارد با روش تحقیق تاریخی-تحلیلی و همچنین روش تحلیل محتوای متن جهت تجزیه و تحلیل داده ها به بررسی صحت و سقم این ادعا بر اساس آراء آندره گدار در کتاب "هنر ایران" بپردازد. حال این سوال مطرح است که آیا ریشه تاق های معماری سبک گوتیک فرانسه را باید در ایران جست؟ ضرورت این پژوهش از آنجاست که این امر میتواند دیدی واضح از ارتباط بین این دو مقوله به دست داده و به درک صحیح تر سبک شناسی معماری کمک کند. نظر به ماهیت میان رشته ای معماری و تسلط گدار بر معماری و باستان شناسی ایران، بر اساس نظریات وی در کتاب هنر ایران، فرض این پژوهش بر عدم ارتباط معماری گوتیک اروپا و ایران قرار دارد. نفی ارتباط بین تاق های فتیله ای در کلیسای سن فیلیبر و ایوان کرخه و به تبع آن سبک گوتیک و معماری ایران، نتیجه این پژوهش است.
ارزیابی اصول و معیارهای کمی (فیزیکی) و کیفی (روانشناختی) در طراحی اتاق خواب مطلوب خوابگاه های دانشجویی
حوزههای تخصصی:
طراحی مناسب فضای اتاق خواب در خوابگاه ها از عوامل موثر در حفظ آرامش و موفقیت تحصیلی دانشجویان به شمار می آید. هدف از این پژوهش بررسی معیارهای فیزیکی و تاثیر متقابل آن بر شاخصه های روانشناختی در طراحی اتاق خواب مطلوب خوابگاه های دانشجویی است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی با استفاده از شیوه پیمایشی از نوع عرضی آن می باشد که هدف این نوع روش مطالعه، نگرش یک جمعیت و ترجیحات استفاده کنندگان است. در این میان 45 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه مازندران که در بین 2 نوع خوابگاه (راهرویی-سوییتی) ساکن بودند، به عنوان جامعه هدف انتخاب و نمونه گیری به روش تصادفی ساده صورت گرفت. روش گرد آوری داده ها با استفاده از نظرسنجی از دانشجویان به کمک بهره گیری از پرسشنامه ای که حاوی چند گروه سوال ( شامل مشخصات کمی : ابعاد و اندازه اتاق، نوع تخت و شرایط آن، تعداد قفسه، گنجه و همچنین معیارهای کیفی : انعطاف پذیری اتاق، حفظ قلمرو شخصی، ازدحام و شلوغی اتاق، احساس راحتی و .. به کار رفته در اتاق خواب فعلی و اتاق خواب ترجیحی) بود، در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری میانگین و Chi-Square به کمک نرم افزارSPSS (v.16) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بررسی ارتباط میان ظرفیت اتاق (تعداد افراد) و به تبع آن رضایت از ابعاد و اندازه با آرامش روانی دانشجویان، نتیجه می شود که آرامش روانی دانشجویان وابسته به بعد فیزیکی اتاق است(05/0>P). به بیان دیگر، بعد فیزیکی اتاق در آرامش دانشجویان تاثیر گذار است. از طرفی می توان گفت که بین آرامش روانی دانشجویانی که در خوابگاه راهرویی زندگی می کنند و دانشجویانی که در خوابگاه سوئیتی زندگی می کنند اختلاف معنادار وجود ندارد (05/0 P>). همچنین یافته ها نشان می دهد که مواردی چون انعطاف پذیری اتاق در احساس آرامش دانشجویان موثر است. با بهره گیری از سرانه کافی به ازای هر دانشجو و رعایت حداقل مساحت مورد نیاز، احساس آرامش و راحتی، حفظ فضای شخصی و تداعی خانه در خوابگاه های دانشجویی حاصل می شود.
رهیافتی تحلیلی به دیرینگی و کارکرد برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۸۵
45 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آنچه امروزه از بازمانده های رَبع ِرشیدی تبریز دیده می شود، ویرانه های ارگی است که در باروی جنوبی آن، بزرگ ترین برج ربع رشیدی قرار دارد. آن را بازمانده یک رصدخانه ایلخانی و یا برج توپخانه شاه عباس صفوی معرفی کرده اند که گویا به هنگام نبرد با عثمانی در 1603م. آن را شتابان ساخته است؛ با این حال، مطالعات میدانی سازه و ساختار برج در کاربری آن به عنوان رصدخانه و یا برج توپخانه تردید و گمان می افکند؛ بنابراین، پرسش این پژوهش درباره چیستی و کارکرد و دیرینگی برج بزرگ جنوبی در ربع رشیدی است.هدف پژوهش: شناخت روشمند دیرینگی و کارکرد برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی رهنمود درست برنامه ریزی مرمت و نگهداری پایدار آن است. روش پژوهش: رهیافت تحلیلی در باستان شناسی و معماری همراه با مطالعات میدانی سازه و عوارض زمین و همچنین بررسی تاریخ توپخانه صفوی و عثمانی ساختار روش این پژوهش را شکل می دهد.نتیجه گیری: برج بزرگ جنوبی ارگ رشیدی تبریز در میانه سال های 1585 تا 1603م. با ایده و نظارت فرماندار عثمانی وقت تبریز به نام «شغال زاده یوسف سنان پاشا» طراحی و ساخته شده است؛ و این برج بزرگ که دارای توان پایداری در برابر رانش زمین و زمین لرزه هایی با قدرت 7/ 7 ریشتر است، کاربست توپخانه نداشته، بلکه سنگر گروه تفنگچیان مزغل زن یئنی چری با پوشش آتش o 180 برای پدافند دروازه غربی و منتهی الیه شرقی ارگ رشیدی، نگهبانی از دو حلقه چاه آب شرق برج و نیز کرانه شمالی مهران رود تبریز در ناحیه تپه زارهای ولیان کوه بوده است. سازه های خشتی و گلی و چینه ای که بالای برج بزرگ و در سراسر برج های کوچک و باروی رشیدیه دیده می شود، همان بازمانده های بازسازی شتابان قلعه رشیدیه به فرمان شاه عباس صفوی در سال 1610م. است.
اولویت بندی عوامل معناساز در فرآیند ادراک محیط با استفاده از تکنیک تاپسیس جهت تدوین مدل علت و معلولی معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
93 - 110
حوزههای تخصصی:
برای ادراک محیط انسان نیازمند ایجاد نوعی تطابق میان حالات روانی خود و نیروهای محیطی ناشی از پدیده است، بنابراین فضای احاطه کننده مخاطب از طریق سازمان عناصر، بر احساس ما از محیط تأثیر می گذارد. ازاین رو یافتن عوامل معناساز در فرآیند ادراک به معماران برای طراحی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر یافتن عوامل تأثیر گذار بر شکل گیری معنا، رتبه بندی این عوامل به منظور یافتن اولویت های برتر تأثیرگذار، یافتن نحوه ارتباط و تأثیر گذاری متقابل عوامل بر یکدیگر و چگونگی کارکرد بهینه آن ها می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، یک پژوهش کاربردی و از نظر طرح پژوهش، توصیفی محسوب می شود. در بخش نظری به منظور یافتن عوامل معناساز، از منابع اینترنتی، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. در این راستا 28 عامل تأثیرگذار بر معنا شناسایی شدند و پرسشنامه بر اساس الزامات تکنیک تاپسیس تنظیم شد. جامعه آماری پژوهش، شامل استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های شهر شیراز می باشد. اطلاعات حاصل از تعداد 203 پرسش نامه های برگشتی، با استفاده از تکنیک تاپسیس و روش آنتروپی شانون، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که عامل «هویت و شخصیت»(Ci=1.00، Di+=0.00، Di-=0.20)در زیرمعیارهای شخصیتی و «نوع رابطه انسان با محیط» (Ci=1.00، Di+=0.00، Di-=0.26) در زیرمعیارهای محیط رفتاری در رتبه ی اول تأثیرگذاری قرار دارند. در نهایت به تدوین مدلی جامع و ساختاری نظام مند از عوامل تأثیر گذار بر شکل گیری معنا با استفاده از نرم افزار ونسیم اقدام گردید. این مدل علت و معلولی با تشکیل یک ساختار به هم پیوسته از عوامل با توجه به اولویت آن ها، نشانگر نحوه ارتباط و تأثیر گذاری متقابل عوامل بر یکدیگر است.
تبیین اصول معماری پایدار ، در جهت ارتقای نماهای طراحی شده ی 5 سال اخیر در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پیشرفت بیش از پیش صنعت ساختمان سازی درایران و به خصوص شهر تهران و توسعه ی نماهای وارد شده با عنوان های مختلف در طی سالهای اخیر در این ساخت و سازها باعث تغییر چهره ی نمای شهری شده است و نمای گرم و اصیل ایرانی جای خود را به نمای التقاطی و وارداتی ای داده است که هیچ یک از نمادهای معماری گذشته ی ایران را در خود ندارد. لذا در این مقاله ضمن معرفی اصول معماری پایدار و بررسی تغییرات نما در طی دوره های مختلف در شهرتهران سعی در بهبود این نماها را به شکلی داریم که به لحاظ پایداری برگرفته از اصول معماری پایدار باشد و به فرهنگ و معماری سنتی ایران نیز نزدیک باشد. در این مقاله شیوه کتابخانه ای و میدانی برای بررسی مطالب انتخاب شده است. درنهایت باید گفت با وجود عمر طولانی مبحث معماری پایدار خبری از این بحث در ساختمان سازی ایران به خصوص بخش طراحی نما نیست و نماها شامل بخش های سرد و بی روحی هستند که نمیتوان ردپای هیچ یک از اصول معماری پایدار را در آن ها پیدا کرد. در پایان میتوان با ارتقای دانش و آموزش شهروندان ، مدیران شهری و معماران در خصوص نمای شهری و آشنایی این افراد با ادبیات نما و عناصر سازنده ی آن و همچنین واردکردن تکنیک های نوظهور همچون پنجره های هوشمند و نماهای دوپوسته ، نماهایی متناسب با فرهنگ ایرانی و براساس اصول معماری پایدار طراحی نمود.
د لایل گرایش به بازنمایی عناصر صوری هنر ساسانی و گریز از نمایش جنبه های شاهانه د ر د یوارنگاره های سغد ی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۸۸
61 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تمد ن سغد د ر مسیر جاد ه ابریشم قرار د اشت و یکی از مهم ترین مناطق جاد ه ابریشم به شمار می آمد . این موقعیت جغرافیایی منتج به آمیختگی فرهنگی قابل توجهی د ر فرهنگ و هنر این ناحیه شد ؛ به گونه ای که تأثیرات هند ی، آسیای شرقی و نیز تأثیرات ایرانی و... د ر آن قابل مشاهد ه است. اما د ر این میان، شاید بتوان تأثیرات ایران ساسانی را د ارای اهمیت بیشتری د انست؛ چرا که سغد یان د ر هنر خود بیشترین تأثیر را از ساسانیان پذیرفتند ، لکن د ر این تأثیرپذیری تنها به بازنمایی عناصر صوری هنر ساسانی بسند ه کرد ه و روح شاهانه هنر ساسانی را د ر آثار خود بازتاب ند اد ند ؛ این امر به خصوص د ر د یوارنگاره های سغد ی نمود بیشتری د اشته است.پرسش پژوهش: چه د لایلی موجب بازنمایی جنبه های صوری و گریز از نمایش جنبه های شاهانه هنر ساسانی د ر د یوارنگاره های سغد ی شد ه است؟هد ف پژوهش: شناخت د لایل تأثیرپذیری گزینشی سغد یان از جنبه های به خصوصی از هنر ساسانی هد ف اصلی د ر پژوهش حاضر به شمار می آید .روش پژوهش: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی به شمار می آید و به روش تاریخی و نیز توصیفی-تحلیلی انجام شد ه و اطلاعات مورد نیاز آن به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شد ه است. نتیجه گیری: جامعه سغد ی د ر بستر ساختار اجتماعی و سیاسی ناشی از یک شهرنشینی تکامل یافته فرصت رشد را برای تمامی افراد جامعه فراهم می آورد . به جهت وجود چنین ساختاری بود که ثروت ناشی از قرارگیری سغد د ر مسیر جاد ه ابریشم توانست رفاه قابل ملاحظه ای برای مرد م این ناحیه پد ید آورد و به غیر از پاد شاه، ثروتمند ان د یگری نیز از د ل مرد م شکل گرفتند . همین امر به رونق د استان ها با مضامین حماسی، اسطوره ای، روزمره و... انجامید و د ر د یوارنگاره های سغد ی به جای فرد محوری و نمایش پاد شاه به عنوان قد رت مطلق، د استان هایی تصویر شد که تمامی مرد م سغد می توانستند قهرمان آن باشند .