آنچه که در این مقاله از نظر خوانندگان محترم مىگذرد، جستارى است در باره کتاب مقدس مورد قبول یهود و مسیحیت. مىدانیم مهمترین پشتوانه هر دین، متونى است که پیروان و متولیان آن دین، به عنوان متون مقدس بدان ایمان دارند. اینگونه متون هر اندازه از اتقان بیشترى برخوردار باشند بر صحت و حقانیت آن دین، گواهى روشنترى میدهند و به عکس هر اندازه این متون، از جهتسندیت تاریخى و یا دلالت مضمونى، ضعف و خلل بیشترى داشته باشند در گواهى بر حقانیت آن دین از ضعف و وهن بیشترى رنجخواهند برد. بنابراین، دیندارى و ایمان پیروان هر دین، پیوندى ناگسستنى و غیر قابل انکار با متون مورد قبول آن دین دارد. در این مقاله بر آنیم تا اثبات نماییم کتاب مقدس مورد قبول اهل کتاب (مسیحیت و یهود) هم از جهتسندیت تاریخى و هم از نظر محتویات مضمونى، به هیچ روى، قابل اعتماد نیست.
آنچه در این مختصر آوردهایم، در واقع پاسخ قاطعى استبه کسانى که مقررات دین اسلام را که برخاسته از متون دینى، بویژه قرآن است، به انحاى مختلف با مقررات دین مسیحیت و یهود که برگرفته از کتاب مقدس آنان است، مقایسه نموده و موقعیت و تجربه تلخ دوران قرون وسطایى را که بر اساس این متون دینى پایه ریزى گردیده بود، به رخ مسلمانانى مىکشند که مقررات آنان بر پایه یک کتاب آسمانى معتبر و به دور از تحریف، تنظیم گردیده است.
چکیده
در مقاله حاضر به پیشرفتهای سریع فنآوری در دنیای معاصر در زمینه ارتباط اشاره گردیده و تلویزیون، به عنوان یک رسانه جمعی و نیز تأثیرات آن در جامعهپذیری و تغییرات گوناگون رفتاری ناشی از آن در افراد؛ از دیدگاه صاحبنظران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. همچنین رابطه زمان فراغت افراد با تماشای برنامههای تلویزیونی و پدیدههای ناشی از آن، و تأثیر این جعبه سحرآمیز بر افکار عمومی بررسی شده است.
در این نوشتار، سعی بر آن است که نقش تلویزیون به عنوان ابزاری جهت آشکارسازی مسائل مختلف و چگونگی تأثیر برنامههای تلویزیونی بر مخاطبان با دقت و ظرافت خاصی بیان گردد و سرانجام در زمینه اینکه تلویزیون باید به عنوان یک وسیله سرگرمی به شمار آید یا یک وسیله آموزشی و یادگیری، اطلاعاتی به خوانندگان عزیز داده شود.
آنچه در این گفتار، مورد پژوهش قرار گرفته، حقوق ملت در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران است . یکى از برجستگیهاى چشمگیر قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران توجه به حقوق مردم و آزادیهاى عمومى و اجتماعى است; به همین جهتیک فصل از قانون اساسى به حقوق ملت اختصاص داده شده است .
در این پژوهش ابتدا، انواع حقوق مردم در قانون اساسى شمرده شده و سپس به مبناى حقوق طبیعى اشاره شده و آنگاه، حقوق بشر از دیدگاه اسلام مورد بحث قرار گرفته است . بعد از این مقدمات، به قسمت اصلى مقاله; یعنى بررسى مبانى و ادله برخى از حقوق مردم در فصل سوم قانون اساسى، از نظر کتاب، سنت و عقل پرداخته شده است .
حضرت مهدى (ع ) را غایب نامیده اند، چون ((ظاهر)) نیست ، نه آن که ((حاضر)) نیست و آمدن آن حضرت نیز ظهور است نه حضور. از هـمـین رو دعاى شیعیان ، ((ظهور)) آن حضرت است . شیعیان بر این باورند کـه امـام عـصـر(عـج ) در بـیـن مـردم حـضـور دارد و از احـوال آنـان آگاه است ، اما کسى او را نمى شناسد. پرسش اصلى این مقاله نیز آن است که بـرکـات و آثـار وجودى حضرت ولى عصر(عج ) در دوران غیبت کدام اند و مردم جهان و نیز شیعیان چگونه از حضرت ایشان بهره مى برند. بررسى روایات شریف نشان مى دهد که آن حـضـرت هـمـانـنـد دیـگر امامان معصوم (ع )، همچنان واسطه فیض الهى اند، منشاء خیر و برکت اند و هدایت تکوینى مؤ منان را بر عهده دارند.
"این مقاله ابتدا به مفهوم و کاربرد لغوی و اصطلاحی «شیعه» و «تشیّع» اشاره کرده، به دنبال آن، به گزارش تعاریف گوناگون این واژه میپردازد. بررسی دیدگاههای متفاوت درباره چیستی، خاستگاه و مصادیق فرقهای دو اصطلاح «رافضه» و «امامیه»، که به عنوان دو اصطلاح مشهور و گاهی مترادف با «شیعه» شناخته شدهاند، از مباحث اصلی این مقاله است.
"