فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به هدف"واکاوی عوامل کلیدی مؤثر برافزایش طلاق بین زوجین ساکن شهر آباده" انجام شده است. شرکت کنندگان شامل مدیران و روان شناسان فعال مراکز مشاوره (59 نفر) و زوجین در شرف طلاق (با محدودیت سنی 20 تا 60 سال به تعداد60 نفر) در مجموع 119نفر در شهر آباده بودند. روش نمونه گیری غیرتصادفی از نوع در دسترس انتخاب شد. روش تحقیق شیوه آمیخته کیفی (رویکرد فراترکیب) و کمی (شیوه توصیفی همبستگی) بود. روایی از نوع محتوایی در هر دو شیوه کیفی-کمی، به صورت قابل قبولی مورد تائید قرار گرفت و پایایی در رویکرد فراترکیب بر مبنای شاخص های لینکلن و گوبا (1985) و در بخش کمی با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ تائید شدند. جهت تحلیل یافته های این مطالعه در بخش کیفی از اسنادکاوی و در بخش کمی نیز از آمار توصیفی و آمار استنباطی با نرم افزار Smart PLS استفاده شد. نتایج در نهایت نشان داد، عوامل شخصیتی- خانوادگی، عوامل محیطی، عوامل فرهنگی- اجتماعی، عوامل جسمی- روان شناختی و عوامل مالی- اقتصادی، بر افزایش طلاق تأثیر معنادار دارد. به نظر می رسد داشتن یک شخصیت فردی قوی، همراهی خانواده ها، تقویت درآمد اقتصادی، بهبود شرایط جسمی و روانی زوجین و حضور در محیط های آرام و شاد در کنار توجه ویژه زوجین و خانواده های آن ها به مقوله های فرهنگی قبل از شکل گیری ازدواج از مواردی است که می تواند تا حدود زیادی از بروز طلاق و پیامدهای منفی حاصل از آن جلوگیری نماید.
تمایل به روی آوری زنان بر مدیریت بدن: رویکردهای فرهنگی، علل و چالش مورد مطالعه : زنان مناطق 1 و17 تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ین مطالعه به بررسی عوامل فرهنگی مؤثر بر روی آوری زنان به مدیریت بدن می پردازد. همچنین رویکردها و چالش های موجود را برسی می نماید. هدف اصلی تحقیق نیز تبیین جامعه شناختی علل و عوامل فرهنگی مؤثر بر روی آوری زنان به مدیریت بدن در چند دهه اخیر در ایران است .گروه هدف این مطالعه موردی، زنان مناطق 1 و 17 شهر تهران بوده است. روش تحقیق پیمایشی می باشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه بر روی نمونه ای 400 نفره از پاسخگویانی که از میان جمعیت دو منطقه 1 و 17 با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند جمع آوری گردید. یافته ها ی بدست آمده نشان دادند متغیرهای فرهنگی اعتقادات مذهبی، مصرف رسانه ای و تبلیغات تجاری(0.001 Pvalue≤ ) بر روی آوری زنان بر مدیریت بدن مؤثر است. تأثیرگذارترین متغیرهای فرهنگی بر گرایش زنان به مدیریت بدن از بین متغیرهای پیش بین فرهنگی مربوط به متغیر مصرف رسانه ای، تبلیغات تجاری و اعتقادات مذهبی است.به نظر می رسد متغیرهای مؤثر نیز در یک برهمکنش اثر فزایندگی بر تغییرات فرهنگی امروز ما دارند و بصورت بسیار مؤثری بر جنبه های مختلف زیست ما و از جمله بر نگرش زنان بر مدیریت بدن تأثیر دارند.
مطالعه کیفی پیامدهای توانمندسازی زنان شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
367 - 396
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی زنان فرآیندی است که از دهه 1970م. ابتدا در ادبیات دانشگاهی و سپس در جوامع و گروه های مختلف موردتوجه قرار گرفت. فعالیت ها و برنامه های متعددی در دنیا و کشور ایران در جهت توانمندسازی زنان، به ویژه زنان سرپرست خانوار، زنان حاشیه ای، زنان دارای شرایط خاص و... انجام شده است که هدفشان علاوه بر توانمندشدن زنان، بهبود وضعیت زندگی آنان و خانواده هایشان بوده است. محوریت این برنامه ها عمدتاً توانمندسازی اقتصادی و مالی زنان و ایجاد کسب و کار برای آنان بوده است. این برنامه ها همواره در مرکز توجه سازمان های دولتی و مردم نهاد بوده، اما پیامدهای این برنامه ها از دیدگاه زنان کمتر موردتوجه قرار گرفته است؛ بنابراین پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش داده بنیاد انجام شده و هدف آن مطالعه کیفی پیامدهای توانمندسازی زنان شهر کرمان است. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده و با 21 نفر از زنانی که در فرآیندهای توانمندسازی سازمان های دولتی و مردم نهاد شهر کرمان حضور داشته اند تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه انجام شده است. روش نمونه گیری علاوه بر نمونه گیری نظری، هدفمند و با حفظ حداکثر تنوع بوده است؛ سپس با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی یافته های پژوهش استخراج گردید. مقوله هسته عبارت است از: بازآفرینی. هم چنین 18 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی به دست آمد که مقوله های اصلی همان پیامدهای توانمندسازی زنان شهر کرمان است که عبارتنداز: ارتقای فردی، مدیریت زندگی، شکوفایی مالی، رویارویی با دشواری ها، پیوستگی و آفرینشگری.
گروه های نوپدید معنوی در جهان معاصر ریشه های فکری و مسیر احتمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
75 - 98
حوزههای تخصصی:
مواجهه مناسب با گروه های نوپدید معنوی در جامعه معاصر به طوری که بتواند نظم اجتماعی را تضمین کند، مبتنی بر شناخت علمی این پدیده اجتماعی و تشخیص مسیر تحولات احتمالی آنها است. متأثر از روند فزاینده جهانی شدن، تحولات نوظهور دینی در حالی که در هر جامعه ای عناصری از فرهنگ غالبِ آن جامعه را بازتاب می دهند، دارای ریشه های مشترکی هستند که به تشخیص مسیر تحولات آینده کمک می کنند. در این مقاله، کوشش شده است با بررسی جنبش های فکری که بر گروه های نوپدید معنوی تأثیرهای تعیین کننده ای داشته اند، ریشه های تحولات معاصر شناسایی و درباره مسیر آینده آنها گمانه پردازی شود. برای این مقصود، از روش تحلیل و استنتاج منطقی از مهم ترین پژوهش های اجتماعی درباره این موضوع استفاده شده است (فراتحلیل). درمان معنوی، تأکید بر استعدادهای درونی و روی گردانی از یک منبع بیرونی برای رستگاری، به خود انسانی، از مهم ترین میراث های جنبش های پیشگام بر رشد گروه های نوپدید معنوی بوده است.
مدل کسب و کار و زنجیره ارزش در صنعت ازدواج
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
167 - 188
حوزههای تخصصی:
مقدمه: صنعت ازدواج، پدیده ای نوظهور است که در آن، هدف فرهنگی ازدواج به بستری برای فعالیت های اقتصادی و تجاری تبدیل شده است. برگزاری مراسم ازدواج از عهده خانواده ها خارج شده و به نهادهای خدمات رسان سپرده شده است که گستره ای از آرایشگران زنانه و مردانه، خیاطان و تولیدکنندگان پوشاک، فروشندگان و سازندگان طلا و جواهرات، عکاسان و فیلمبرداران، مؤسسات کرایه خودرو، شیرینی سازان و شیرینی فروشان، گل فروشان، تالارهای پذیرایی، ظروف کرایه و غیره را دربر می گیرند. تخصصی شدن خدمات ازدواج از یک سو و تمایل خانواده ها به برگزاری مراسم باشکوه از سوی دیگر، زمینه رشد مراکز خدمات رسان را فراهم آورده است. این موضوع، باعثِ خلقِ ارزش و ثروت در پدیده ازدواج شده است. با این تفاصیل، هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی فعالیت های «اولیه» در زنجیره ارزشِ صنعت ازدواج، شناسایی فعالیت های «پشتیبان» در این صنعت، و بالاخره، ارائه «مدل» زنجیره ارزش در صنعت ازدواج است.روش: رویکرد پژوهش حاضر اکتشافی و از نوعِ کیفی است. در این رویکرد، از سه منبع استفاده شده است. 1) بررسی اسناد موجود جهت شناسایی حوزه های فعالیتِ صنعت ازدواج. 2) بررسی صفحات اطلاع رسانی هریک از بخش های صنعت ازدواج برای شناسایی زمینه های فعالیت و خدمات در این صنعت. 3) انجام مصاحبه با 33 نفر از مدیران مراکز خدمات رسان در راستای ارائه مدل زنجیره ارزش در صنعت ازدواج. این پژوهش در شهر مشهد انجام شده است.یافته ها: براساس یافته های تحقیق، 12 بخش عمده شامل لباس، آرایشگاه، جواهرآلات، ماشین عروس، تبلیغات، گل فروشی، سفره عقد، فیلم برداری، تالار، محضر، تشریفات مجالس، و هدایا، در صنعت ازداج فعال هستند. فکر و تشخیص فرصت، تدوین طرح کسب و کار، جذب منابع و سازماندهی، راه اندازی کسب و کار، و بلوغ، فعالیت های «اولیه» زنجیره ارزش در صنعت ازدواج هستند. همچنین، زیرساخت های اساسی، سیاست ها و حمایت های دولتی، مدیریت منابع انسانی، تأمین منابع مالی، مشاوره، و آموزش مهارت ها، فعالیت های «پشیتیبان» در زنجیره ارزش این صنعت اند. در نهایت، مدل کسب و کارِ زنجیره ارزش صنعت ازدواج مشتمل بر چهار بعد محصول، تعامل با مشتری، مدیریت ساختار، و ابعاد مالی و نه مولفه ارائه ارزش، مشتری هدف، کانال توزیع، روابط، شکل گیری ارزش، توانمند محوری، شبکه شرکاء، ساختار هزینه، و مدل درآمد است.نتیجه گیری: با استناد به نتایج تحقیق، فعالیت های اولیه، فعالیت های پشتیبان، و مدل کسب و کار در صنعت ازدواج در ایران شناسایی و طراحی شدند. به دلیل تغییرات در سبک زندگی جوانان، و تغییرات فرهنگی، صنعت ازدواج تلاش می کند خود را متحول ساخته و خدمات ِ به روز ارائه کند. با این حال، صنعت ازدواج در ایران، هنوز در بسیاری از بخش های خود، تخصصی نیست.
نقش ورزش در تاب آوری اجتماعی ورزشکاران: مطالعه ای در شهر کرمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
106 - 121
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناخت نقش ورزش در تاب آوری اجتماعی ورزشکاران آمادگی جسمانی شهرکرمان در بازه زمانی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است. روش گرانددتئوری است. جامعه آماری در این پژوهش ورزشکاران آمادگی جسمانی شهر کرمان بود. حجم نمونه تا اشباع مفهومی ادامه داشت که این مهم با با ۱۶ مصاحبه عمیق در بین ورزشکاران آمادگی جسمانی شهر کرمان ممکن شد. روش نمونه گیری هدف مند بود داده ها با نرم افزار MAXQDA ورژن ۲۰ کدگذاری شد. جهت اعتباریابی کدها دو متخصص دیگر کدگذاری ها را مجدد انجام دادند که ضریب توافق کدگذاری ها ۷۷/۰ به دست آمد. یافته ها نشان داد که ورزش بر تاب آوری اجتماعی ورزشکاران اثرگذار است. به تعبیری دیگر، ورزش با تغییر شیوه حل مسئله و ایجاد عادت های تاب آور در ورزشکاران، ایجاد همبستگی اجتماعی ویژگی رفتاری تاب آوری را در ورزشکاران افزایش می دهد. در نتیجه می توان ورزش را به عنوان یک عامل مهم در ایجاد تعادل روانی اجتماعی و به عنوان یک راه حل مناسب برای گذار از بحران برای افراد معرفی کرد.
آینده مسئله حجاب در ایران با تجزیه و تحلیل روندها و پیشران ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مروری بر تاریخ ایران زمین نشان دهنده فراز و فرودهایی در مسئله حجاب بانوان می باشد. این پژوهش درصدد بررسی آینده حجاب باتوجه به وضعیت فعلی پوشش زنان ایران، با روش تحلیل کیفی و باهدف تخمین آینده حجاب در ایران، به تجزیه وتحلیل روندهای گذشته و پیش ران های موجود برآمده و مباحث آن در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی سامان یافته است. تاریخ، فرهنگ، تمدن، دین و مذهب، مخالفت های مردمی و دولتی از جمله روندها و عناصر پیشران ایجابی به شمار می روند که در مقابل عناصر سلبی چون عمل به مظاهر غرب، تأثیرپذیری سیاستمداران از دیگر کشورها، سیاست حکومت قرار دارند. از سوی دیگر در عصر جمهوری اسلامی ایران در تحلیل روندها و پیشران های ایجابی می توان به فرهنگ دینی، ماهیت فرهنگی انقلاب، حساسیت شرعی، اجتماعی اشاره داشت که در مقابل روندها و پیشران های سلبی چون توجیه نبودن نخبگان و مجریان، فقدان برنامه یا قانون یا عدم اجرای برنامه یا قانون، تساهل و تسامح، غفلت و انفعال در بخش متولیان و ناآگاهی از فلسفه حجاب، عدم آگاهی از قوانین حجاب، فضای مجازی و تأثیرات آن در بخش شهروندان قرار دارند. یافته ها نشان می دهد ایرانیان پیشینه مستحکمی در مسئله حجاب دارند و تلاش های پادشاهان درگذشته و معاندان انقلاب در زمان حاضر در جهت کشف حجاب موفقیت آمیز نبوده و تجری های صورت گرفته توسط برخی از بانوان در عصر حاضر با وضع قانون کارآمد و اجرای دقیق آن بر طرف خواهد شد. هر چند نمی توان انفعال و سردرگمی مسئولان را در مواجهه با کشف حجاب های موردی نادیده گرفت.
جامعه شناسی سیاسیِ سالخوردگی جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
297 - 336
حوزههای تخصصی:
پیر شدن جمعیت محصول گذار جمعیتی است که در آن، باروری و مرگ و میر از سطوح بالا به میزان پایینی کاهش پیدا می کند. نسبت افراد سالمند در جمعیت افزایش یافته و تعداد افراد جوان کاهش می یابد. ابعاد و پیامدهای این مسأله، باوجود این واقعیت که در علوم اجتماعی، مانند: اقتصاد سالمندی جمعیت، روان شناسی پیری، جامعه شناسی سالمندی و غیره مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است، اما این موضوع از سوی جامعه شناسان و اندیشمندان سیاسى چندان موردتوجه واقع نشده است. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است تا آثار و پیامدهای این مسأله را از منظر جامعه شناسی سیاسی در قالب نظریه عدم تعهد تئوریزه نماید. در این راستا، این که پیر شدن جمعیت چه تأثیراتی را به عنوان مثال، بر رفتار سیاسی شهروندان یا گرایشات انتخاباتی آن ها و یا بر مطالبات سیاسی آن ها از حکومت برجای می گذارد؛ و یا این که پیر شدن رهبران و سیاستمداران و تصمیم سازان چه آثار و تبعاتی را در رفتار و عملکرد حکومت ها، در بعد سیاست گذاری ها ایجاد خواهد نمود مورد تحلیل و واکاوی قرار خواهد گرفت. روندهای جمعیتی درمورد مسأله پیری، این واقعیت را تأیید می کند که هم شرایط فعلی و هم روندهای آینده سالخوردگی جمعیت، به عرصه سیاست و قدرت مربوط می شود. در پژوهش حاضر با هدف تبیین و تحلیل موضوع و به منظور دست یابی به اطلاعات موردنیاز، از داده های کتابخانه ای، اسنادی استفاده شده است و روش به کار رفته در این پژوهش نیز تحلیلی-توصیفی می باشد.
رابطه شاخص های صنعتی و دادخواست های واصله هیات های تشخیص دعاوی کار کارگران مشمول قانون کار در دوره 1380-1400
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
41 - 60
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اختلافات میان کارگران و کارفرمایان مشمول قانون کار برحسب شاخص های صنعتی کشور بوده است. روش: این پژوهش از نوع کمی- طولی است که به روش سری زمانی انجام شده است و رابطه متغیرها را در دوره 1380-1400 مورد نظر قرار داده است. جهت بررسی رابطه کوتاه مدت و بلندمدت بین متغیرها، از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی در نرم افزار مایکروفیت استفاده شده است. یافته ها: براساس نتایج، شاخص کل تولید کارگاه های بزرگ صنعتی (002/0, Prob .= 2041/5T-Ratio=)، درصد کل کارفرمایان از اشتغال (001/0, Prob.= 6925/5T-Ratio=)، تعداد جواز تاسیس برای کارگاه های صنعتی (001/0, Prob.= 7129/6T-Ratio=)، شاخص کل اشتغال کارکنان کارگاه های بزرگ صنعتی (001/0, Prob.= 5554/5T-Ratio=)، اثر مثبت و معناداری بر تعداد دادخواست های واصله هیات های تشخیص دعاوی کار کارگران دارد و با افزایش این شاخص ها تعداد شکایات افزایش یافته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ارزش افزوده صنعت به تولید ناخالص داخلی (005/0, Prob.= 2552/4-T-Ratio=) و اشتغال زنان در بخش صنعت (013/0, Prob.= 4752/3-T-Ratio=) اثر منفی و معناداری بر تعداد شکایات کارگران داشته است. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که شکایات کارگران مشمول قانون کار از کارفرمایان در دوره 1380-1400به عنوان یک مساله مهم اجتماعی، متاثر از شاخص های کلان صنعتی است.
تبیین جامعه شناختی نوع کاربری فناوری تلفن همراه در بین جوانان شهر شیراز
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
133 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تلفن همراه یکی از فناوری های ارتباطی دوران معاصر است که فراتر از هر فناوری دیگری در زندگی انسان ها وارد شده است. برآورد می شود، تعداد کاربران این فناوری بالغ بر 7 میلیارد نفر در سراسر جهان باشد. ویژگی های خاص تلفن همراه و اتصال آن به شبکه اینترنت باعث شده است، این فناوری در مقایسه با سایر فناوری های ارتباطی، اثرات بیشتری بر زندگی اجتماعی، سبک زندگی و رفتارِ مصرفی کاربران داشته باشد. در ایران نیز همچون سایر نقاط جهان فناوری تلفن همراه با سرعت در حال گسترش است. با توجه به جایگاه رو به گسترش این فناوری ارتباطی در ایران، شناخت کارکرد اجتماعی آن اهمیت فراوانی دارد. هدف این پژوهش، تبیین جامعه شناختی نوعِ کاربری تلفن همراه در بین جوانان بوده است.روش: این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری، جوانان 17 تا30 ساله شهر شیراز بودند که 400 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه های پژوهشگر ساخته بودند که برای سنجش اعتبار و پایایی آنها به ترتیب از اعتبار صوری و ضریب آلفای کرانباخ استفاده شد. جهت توصیف داده ها از توزیع فراوانی و درصد و برای بررسی روابط بین متغیرها از روش های آماری تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه، و رگرسیون در نرم افزار SPSS استفاده شده است.یافته ها: براساس یافته های تحقیق، کاربریِ تفریحی تلفن همراه با توجه به جنسیت، وضع تاهل، طبقه اجتماعی و تحصیلات والدین تفاوت معناداری دارد و مردان، مجردها، طبقه بالا و افراد دارای والدین با تحصیلات عالی، کاربری تفریحی بیشتری داشتند. کاربری تفریحی با توجه به سطح تحصیلات پاسخگویان تفاوت معناداری نداشت. به علاوه، کاربری غیرتفریحی با توجه به طبقه اجتماعی، تحصیلات پاسخگو و والدین تفاوت معناداری داشت و افراد طبقات بالا، با تحصیلات بالا و دارای والدین با تحصیلات عالی از کاربری غیرتفریحی بیشتری داشتند. کاربری غیرتفریحی با توجه به جنسیت و وضع تأهل تفاوت معناداری نداشت و رابطه معناداری نیز با میزان رضایتمندی از تلفن همراه نشان نداد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد، متغیرهای مستقل قادرند 3/10 درصد از تغییرات کاربری غیرتفریحی و 4/11 درصد از تغییرات کاربری تفریحی را تبیین نمایند.نتیجه گیری: با استناد به یافته های تحقیق، نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که نوع استفاده از فناوری تلفن همراه ارتباط تنگاتنگی با تجربه زیسته و تحصیلات افراد در عصر مدرن و صنعتی دارد. با توجه به استفاده بالای افراد جوان از تلفن همراه، به سان یک ابزار ارتباطی مدرن و صنعتی، و سهم بالای کاربری تفریحی در بین جوانان، ضرورت دارد پژوهش هایی با تمرکز بر محتوای کاربری های تفریحی جوانان و آسیب های احتمالی آن، مطمح نظر قرار گیرد.
بررسیِ رویکردیْ تمهیدگرایانه از معرفت شناسی اصلاح شده به آینده معرفت شناسیِ باور دینی: مطالعه آراء آلوین پلنتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
129 - 155
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی اصلاح شده(کالوینیستی) با قائل شدن به اینکه برخی باورهای انسان، پایه است و از این جهت که واقعاً پایه(زیرینِ زیرین) است نیاز به استدلال ندارد، نوعی از دین شناسی را متفاوت از الهیات طبیعی، ایمان گرایی و مبناگرایی سنتی ارائه می دهد؛ که مبتنی بر شواهد فطری است. مسئله اصلی این پژوهش این است که این نگاه چه تاثیری در آینده دین دارد؟ روش پژوهش، با توجه به بنیادین بودن این مطالعه، کتابخانه ای و مبتنی بر تحلیل جریان کالوینیستی معرفت شناسی است. بنابراین با رجوع به آثار آلوین پلانتینگا بعنوان مبدع این نظریه در فلسفه دین معاصر، و فیش برداری و استناد به آثار وی؛ نتایجی از این قرار حاصل گردید که معرفت شناسی دینیِ آینده دارای شرایطی چنین بوده و خصوصیاتی ذاتی، را برای آینده دین ورزی تمهید می کند؛ از جمله: معقولیت باور، اعتدال گرایی در معرفت شناسی دینی، عدم وابستگی توجیه معرفتی باور به اثبات صدق آن، باور محوری، فردگرایی و منطقه ای شدن باور دینی.
تمایز و بازتولید اجتماعی در میدان آموزشی: پدیدارشناسی درک تمایز اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
397 - 426
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درپی پدیدارشناسی درک تمایز اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه کردستان از بازتولید اجتماعی در میدان آموزش است. با درنظر داشتن نظریات مربوط به بازتولید اجتماعی نظریه پردازانی هم چون: «بوردیو»، «اپل»، «باولز» و «جینتیس» به تفسیر وضعیت تمایز اجتماعی و چگونگی بازتولید آن در میدان آموزش پرداخته شده است. آنان بر آن هستند که آموزش رسمی وسیله ای است در دست اقشار و طبقات خاص جامعه برای تحکیم ارزش ها و هنجارهای موردنظرشان، دوام و قوام قدرت خود در درون جامعه، که میدان آموزش آن را بازتولید می کند. برای دستیابی به این هدف، درک دانشجویان را مورد تفسیر قرار داده و از روش پدیدارشناسی که در آن درپی کشف تجربه مشترک تغییرناپذیر همه مشارکت کنندگان از این امر می باشد، استفاده شده است. در این راستا با ۳۰نفر از دانشجویان دانشکده های دانشگاه کردستان در رشته های مختلف مصاحبه عمیق به عمل آمد و داده ها از طریق مراحل چهارگانه خواندن و درک کلیت متن داده ها، افق سازی و تلخیص داده ها، تشکیل واحدهای معنایی و توصیف مضامین گردآوری، تجزیه وتحلیل گردید. نتایج نشان داد که تمایز در انتخاب رشته، اولین نمود تمایزی است که دانشجویان طبقات بالا برای دستیابی و تسلط برای میدان آموزشی انجام می دهند. این امر گرچه در دوران دبیرستان با گرایش به آموزش خصوصی شروع شده است، اما به جهت دسترسی به منابع، امکانات و فرصت ها در دوران آموزش عالی تمایز پررنگ شده و در نهایت به تداوم جایگاه طبقاتی آن ها منجر می شود؛ هم چنین نتایج نشان می دهد که پیوند سرمایه اقتصادی و فرهنگی دانشجویان طبقات بالا در میدان آموزش دانشگاهی سبب حفظ تمایزات طبقاتی و خانوادگی و هم چنین هموار شدن ورود آن ها به بازار کار می شود.
مطالعه مساله زیبایی بدن در هویت یابی دختران نوجوان:، مطالعه شهر خرم آباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
86 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی درک دختران کمتر از پانزده سال شهر خرم آباد از زیبایی در فرآیندهای هویت یابی است. این پژوهش از نوع کیفی است و به شیوه پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دختران نوجوان زیر پانزده سال شهر خرم آباد بود. روش گردآوری داده ها به صورت میدانی بوده و پژوهشگران، پس از انجام مصاحبه نیمه ساخت یافته با ۲۱ نفر از این افراد، به اشباع نظری دست یافتند و این نکته دریافت شد که انجام مصاحبه جدید، حاوی هیچ نوع اطلاعات تازه ای نخواهد بود. شیوه نمونه گیری در این پژوهش به صورت هدفمند و غیراحتمالی بوده است و افرادی به عنوان نمونه مورد مطالعه قرارگرفته اند که ضمن تمایل به انجام مصاحبه، زیبایی بدن خود را به عنوان یکی از مرجع های هویت بخش، مهم عنوان نموده اند. کُدگذاری داده های این پژوهش با استفاده شیوه تحلیل داده های کلایزی[1]<!--[endif]--> انجام شده است. بنا بریافته ها، مضمون های «این همان شدن با سلبریتی»، «تأیید شدن در تعامل»، «کسب سرمایه اجتماعی»، «استفاده از فرصت ها» و «ایده آل گرایی جسمی» درک و تصور دختران کمتر از پانزده سال سن بوده است که در فرآیندهای هویت یابی شان پیگیری می شود. نتیجه کلّی این پژوهش حاکی از این است که، رغبت و توجه به «مسئله زیبایی بدن» دربین دختران کمتر از پانزده سال بسی بیشتر از انتظاراتی است که جامعه از این افراد دارد. به گونه ای که غالب این نوجوانان «زیبایی بدن» را همانند افراد بزرگ سال و جوانان درک می کنند. علاوه بر این رفتار بسیاری از نوجوانان در رابطه با زیبایی در عمل تفاوت معنی داری با رفتار دختران جوان ندارد و موضع گیری آنان نسبت به زیبایی، بخش قابل توجهی از فرآیند هویت یابی و هویت سازی آن ها را دربرگرفته است.
مادری وبازتعریف هویت"زنان همسر ازدست داده" مطالعه ای در منطقه عباس آباد و افسریه تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
161 - 192
حوزههای تخصصی:
دراین پژوهش در پی آن هستیم که دریابیم مادر بودن چگونه بر باز تعریف هویت زنان فاقد همسر تاثیر می گذارد. با افزایش تعداد زنان فاقد همسر در دهه اخیر با گروهی از زنان در جامعه مواجه هستیم که مادران فاقد همسر یا مادران مجرد هستند. در این پژوهش با بهره گیری از تجربیات زیسته زنان فاقد همسر به روند بازتعریف هویت زنانه و نقش مادری در بین زنان فاقد همسر ساکن در دو محله افسریه و عباس آباد، پرداخته ایم. روش این پژوهش کیفی است و با استفاده از رهیافت نظریه داده بنیاد انجام شده است. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساخت مند ومشاهده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که زنان پس از قرارگرفتن در موقعیت زن فاقد همسر و گذراندن دوران سوگواری و اندوه ناشی از فقدان همسر، در موقعیت زن فاقد همسر قرار می گیرند. مقولات شناسایی شده در باره زنان فاقد همسر در سه گروه بیوه های شاد، بیوه های غمگین و بیوه های سرگردان قابل دسته بندی است. البته بیوه های شاد خود به زیرمقوله های زنان حمایت طلب، زنان مستقل و زنان مقاوم قابل دسته بندی است. زنان فاقد همسر با قرار گرفتن در موقعیت جدید به بازتعریف هویت مادرانه خود می پردازند. در خلال فرآیند بازتعریف هویت، زنان فاقد همسر در پنج پارادایم زن فناشده، زن حمایت طلب، زن سرگردان، زن مقاوم و زن مستقل قرار می گیرند. تعمق و تدقیق در روند بازتعریف زنان فاقد همسر حاکی از این است که هویت مادرانه امری صرفا فردی و وابسته به جسم زنان نیست بلکه نوعی برساخت اجتماعی است و تحت تاثیر موقعیتی که فرد در آن زندگی می کند، بازتعریف می شود..
نقش ارزش های مذهبی و نگرش های جنسیتی در بروز اخلاق کار مردانه و زنانه در کارگاه های مشمول قانون کار در استان بوشهر
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
61 - 75
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اخلاق کار به عنوان مجموعه ای از ارزش های اخلاقی مبتنی بر سخت کوشی و پرتلاشی، یکی از موضوعات اساسی جامعه صنعتی نوین است. اخلاق کار از نیازهای اساسی هر کشوری است زیرا نیروی انسانی برخوردار از اخلاق کار پیشرفته، نقش مؤثری در پیشبرد اهداف و توسعه ملی کشورها دارد. اخلاق کار، مهمترین عامل فرهنگی در توسعه اقتصادی محسوب می شود. با ورود گسترده زنان به بازار کار که متصف به اخلاق مبتنی بر جمع گرایی، وظیفه شناسی، و انسجام بخشی، هستند، انتظار می رود سویه جدیدی از اخلاق کار در سازمان ها پدید آمده باشد. اما این موضوع در ایران چندان مطمح نظر نبوده است. هدف این پژوهش بررسی رابطه نگرش جنسیتی و باورهای مذهبی با اخلاق کار زنان و مردان شاغل در کارگاه های مشمول قانون کار استان بوشهر با استناد به نظریه دنیای زنانِ جسی برنارد است.روش: این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری، زنان و مردان شاغل در کارگاه های مشمول قانون کار استان بوشهر در سه بخش صنعت، کشاورزی و خدمات است که تعداد 400 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های محقق ساخته استفاده شد. اعتبار آنها از طریق اعتبار صوری و پایایی آنها از طریق همسانی درونی به روش آلفا کرانباخ، مورد سنجش قرار گرفت. روابط بین متغیرها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد، نگرش جنسیتی و باورهای مذهبی رابطه معناداری با اخلاق کار دارند. هرچه، نگرش جنسیتی سنتی تر باشد، اخلاق کار در بعد انسجام بخشی و جمع گرایی قوی تر می شود اما اخلاق کار در بعد وظیفه شناسی کمتر می شود. به علاوه، هرچه باورهای مذهبی قوی تر باشد، اخلاق کار در ابعاد انسجام بخشی و جمع گرایی قوی تر می شود اما وظیفه شناسی کاهش می یابد. همچنین، یافته های پژوهش نشان داد، تفاوت معناداری بین زنان و مردان در اخلاق کار و ابعاد سه گانه انسجام بخشی، جمع گرایی، و وظیفه شناسی وجود ندارد.نتیجه گیری: نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که نگرش های جنسیتی و باورهای مذهبی به طرق متفاوتی بر اخلاق کار تاثیر می گذارند. به علاوه، زنان و مردان به لحاظ اخلاق کاری، تفاوتی ندارند. علیرغم اینکه، زنان همواره، وظیفه شناسی، انسجام بخشی و جمع گرایی را به عنوان اخلاق کار در خانه، از خود بروز داده اند، اما در اخلاق کار بیرون از خانه و در محیط های کاری رسمی بیرون از خانه، تفاوتی با مردان ندارند. این امر نشان دهنده مشابهت زنان با مردان در ورود به بازار کار در جامعه معاصر صنعتی است.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر تضادهای کارگری در دوره پهلوی اول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
روابط صنعتی و تضادهای کارگری، از پدیده های مهم اداره اجتماعات دوره معاصر است که باید موردتوجه عمیق برنامه ریزان و مسئولان اداره امور هر جامعه قرار گیرد. ازآنجایی که کارگران، ازمهمترین کنشگران بخش صنعت اقتصاد هستند، توجه به روابط آن ها با سایر کنشگران صنعتی، می تواند نقش بسزایی در درک تغییرات کلان جامعه داشته باشد. با توجه به این که در دوره رضاشاه، به تدریج نظام روابط صنعتی در حال شکل گیری بود، این تحقیق تلاش داشت با شناسایی عوامل مؤثر بر تضادهای کارگری در این دوره، از نواقص پژوهشی موجود بکاهد و به محققین و سیاست گذاران این حوزه، یاری رساند. روش مورد استفاده در این تحقیق، مطالعه تاریخی می باشد. روند کار بدین صورت بود که از بین 120 منبع مشخص شده، 27 منبع دست اول، علمی و با مستندات دقیق انتخاب شدند. ابتدا توصیفی دقیق از بازه زمانی مورد بررسی ارائه شد و سپس وقایع مهم مرتبط تاریخی در رابطه با روابط صنعتی و تضادهای کارگری به صورت زنجیره های تاریخی مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت با توجه به مبانی نظری تحقیق، تلاش شد تا مدلی برای این دوره ارائه گردد. همچنین، از روش اسنادی برای جمع آوری اطلاعات و داده ها استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که در این دوره، به تدریج تعداد کارگران صنعتی در حال افزایش است، دستمزد کارگران صنعتی اندک است، کارگران وضعیت رفاهی مناسبی ندارند و اتحادیه های کارگری و حرکت های کارگری به شدت سرکوب می شوند. نتایج تحقیق نشان دهنده آن بود که اختلالات هنجاری، رابطه ای، نمادی و توزیعی بر روابط صنعتی این دوره اثرگذار بوده است و علی رغم دستیابی به برخی توافقات و پیمان های جمعی، بیشتر فرآیندهای حل تضاد با شکست مواجه شده است.
تبلور فرهنگ در بررسی مطالعات اجتماعی ساختار معنایی مشترک روایت های شاهنامه فردوسی و معماری باغ ایرانی با محوریت اجتماع نظریه گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبلور مطالعات در حوزه اجتماعی و فرهنگی گویای آن است که شاهنامه فردوسی و معماری باغ ایرانی به عنوان 2نماد برجسته فرهنگ و تمدن ایرانی، حامل ارزش ها، باورها و ساختارهای معنایی مشترکی هستند که درطول قرون مختلف به صورت هم افزا در تاریخ و فرهنگ ایرانی شکل گرفته اند. دراین پژوهش بااستفاده از چارچوب نظری گرماس و روش های مطالعات اجتماعی و فرهنگی، به واکاوی ساختار معنایی این 2عُنصر پرداخته شده است. نظریه گرماس به عنوان یک مدل نیمه ساختارگرا، باتأکیدبر تحلیل روایت و بازشناسی نظام های معنایی، امکان بررسی تطبیقی میان ساختار روایی شاهنامه و معماری باغ ایرانی را فراهم می آورد. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی به این تفحص پرداخته و از مفاهیم کلیدی همچون ساختارهای ژرف و سطحی، کُنشگران و افعال، به بررسی نحوه تبلور اصول مشترکی نظیر؛ تقابل های 2گانه، الگوهای قهرمانی و نمادپردازی های طبیعی دراین 2پدیده براساس مستندات مکتوب در ارائه یک تجزیه وتحلیل کیفی-کمی برخوردار است. نتایج حاکی از آن است که معماری باغ ایرانی و شاهنامه فردوسی، هر2 به عنوان فضای بازنمایی کننده هویت و فرهنگ ایرانی، دارای روایت های معنایی مشترکی هستند که در پیوندی پیچیده میان طبیعت، اسطوره و تاریخ، به بازتولید و انتقال ارزش های فرهنگی و اجتماعی ایران پرداخته اند. درنتیجه، این مطالعه همچنین تأکید دارد که تحلیل های اجتماعی و تبیینات فرهنگی از منظر نظریه گرماس، می تواند ابزار مؤثری برای فهم بهتر و عمیق تر از مفاهیم بنیادین موجود در متون ادبی و هنری کلاسیک اجتماع ایران ارائه دهد. این امر به ویژه درراستای حفظ و ارتقای میراث فرهنگی و هویتی ایران، حائزاهمیت است و می تواند به غنای پژوهش های میان رشته ای دراین زمینه کمک شایانی کند.
تأثیر تعامل معلم و زبان آموز در پیشرفت تحصیلی و یادگیری زبان: بررسی شیوه های خودتنظیمی در بستر تغییرات اجتماعی - فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی تعامل بین معلم و زبان آموزان که نقش مهمی در یادگیری و موفقیت تحصیلی آنها در مطالعه زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی دارد، انجام شده است. به این منظور راهکارهای یادگیری خودتنظیمی و تاثیر غیر مستقیم آن در بستر تغییرات اجتماعی – فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه ای متشکل از ۲۱۸ زبان آموز )۱۰۲ مرد و ۱۱۶ زن( از میان ۶۴۵ زبانآموز انتخاب شده اند.این افراد بین دامنه سنی ۱۸ الی ۴۵ و از بین دانشجویان رشته زبان انگلیسی دانشگاه آزاد تبریز انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های یادگیری خودتنظیمی و تعامل بین معلم و دانش آموز و هم چنین از معدل آنها استفاده شد و داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های همبستگی و تحلیل عاملی بررسی و تحلیل شدند. روش آزمون فرضیه مدل معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین معلم و زبان آموز به صورت مستقیم و چشمگیری بر روی پیشرفت تحصیلی آنها تأثیر می گذارد (0.45=r). به علاوه، نتایج به دست آمده نشانگر این بود که تأثیر رابطه بین تعامل معلم و زبان آموز در پیشرفت زبان آموزان به واسطه تأثیر یادگیری خود تنظیمی انجام شده است(0.47 =r) . مشارکت سببی عوامل اجتماعی که شامل تعامل بین معلم و زبان آموز و یادگیری خودتنظیمی است در پیشرفت تحصیلی آنها اثبات شد. این نتایج ضرورت توجه جدی برنامه ریزان آموزشی، مشاوران، و معلمان به موضوع پیشرفت تحصیلی فراگیران با استفاده از راهکارهایی چون افزایش میزان تعامل و یادگیری خودتنظیمی را نشان می دهد
رفتارهای خارج از قاعده دانشآموزان در نظام آموزش و پرورش- مدل فراترکیب نظریه ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
121 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر ارائه مدل رفتارهای خارج از قاعده دانش آموزان دوره متوسطه است. این پژوهش از نوع کاربردی و در زمره پژوهش های با رویکرد سنتزپژوهی و از نوع فراترکیب کیفی است. این روش، فراتر از خلاصه سازی یافته های پژوهشی بوده و بر ترکیب و تفسیر عمیق داده ها، نظریه ها و روش شناسی پژوهش ها متمرکز است، به طوری که تصویر کلی و جامعی از موضوع پژوهش ارائه می دهد. این مطالعه با استفاده از روش شش مرحله ای فینگلد- کانت (2018) انجام شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی صورت پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در مرحله ترکیب یافته ها 85 کد بازاستخراج شدند و براساس مقوله بندی 7 کد محوری (شامل عوامل فردی، عوامل خانوادگی، عوامل آموزشی، عوامل اجتماعی – سیاسی، عوامل مبتنی بر فناوری) به عنوان پیشایندهای رفتار های خارج از قاعده، خصایص دانش آموزان خارج از قاعده و پیامدهای مدرسه محور مشخص گردید و درنهایت مدل پیشایندها، فرایندها و پیامدهای رفتارهای خارج از قاعده دانش آموزان ترسیم شد. نتایج پژوهش بیان می می کند که رفتارهای خارج از قاعده دانش آموزان، پدیده ای چندوجهی و متأثر از عوامل متعددی در سطوح فردی، خانوادگی، آموزشی و اجتماعی است؛ بنابراین، لازم است تحقیقات آتی با تأکید بر یک چشم انداز چندرشته ای با الهام گرفتن از حوزه های علمی مختلف مانند جامعه شناسی، روان شناسی سلامت و حقوق راهکارهایی برای پیشگیری از این گونه رفتارها ارائه کنند.
هم افزایی کاربردی بازی جنگ و آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
181 - 205
حوزههای تخصصی:
بازی جنگ رشته ای کاربردی معطوف به بازی های جدی است که ضمن تمایز حرفه ای از رشته آینده پژوهی، جامعه علمی و نیازمندی های خاص خود را دارد. در کنار این تمایز، تشابه ماهوی دو رشته به ویژه با منظور داشتن بازی غیر آموزشی در سطوح سیاستی و راهبردی قابل توجه است. مسئله این است که اگر مشترکات و زمینه های هم افزایی دو رشته به خوبی درک نشود، زمینه برای رقابت های نابجا بین متخصصان دو رشته افزایش می یابد. برای این منظور ضمن مطالعات کتابخانه ای و برگزاری نشست های گروه کانونی متشکل از فعالان بازی جنگ، آینده پژوهی و مطالعات راهبردی، از تحلیل محتوای کیفی برای استنباط حرفه ای رابطه بین دو رشته استفاده شد. می توان همگرایی دو رشته در مبانی نظری، برخورداری از اهداف مشترک و عرصه های هم افزایی عملی و همچنین امکان هم افزایی در حوزه روش را مشهود دانست. این دو در پرورش متفکران و تصمیم سازان چابک، تیم سازی بین رشته ای و فرارشته ای، مشارکت جویی از افکار واگرا، محیط شناسی مسئله محور، اشتراک گذاری دانش و مهارت افزایی اجرای خرده روش ها با یکدیگر هم افزایی عملی دارند. نیاز است در آینده ضمن بررسی دقیق تر ارتباط بین فرایندهای علمی و اداری دو رشته برای هم افزایی آموزشی و پژوهشی بین مراکز علمی بازی جنگ و آینده پژوهی و نیز توسعه ابزارها و سامانه های مشترک راهکارهایی ارائه شود، که جلوه آن در توسعه ایده «آزمایشگاه آینده» است.