فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
مکتب احیاء سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
18 - 25
حوزههای تخصصی:
پیش از آنکه در جوامع بین المللی صحبتی از مبانی توسعه پایدار به میان آید، معماری ایران به صورت نهادینه ویژگی های آن را در خود داشته است، از فنون ساخت گرفته تا احترامی که به طبیعت در مکان یابی شهرها و همچنین توسعه در ساخت و ساز قائل بوده اند. هدف اصلی این مقاله، پی بردن به رویکرد توسعه پایدار نهفته در گسترش مجموعه های تاریخی ایران است. مجموعه تاریخی شاه نعمت الله ولی در باغ شهر ماهان نشانی از دوران شکوفایی عرفان تصوف در منطقه کرمان در قرن هشتم تا قرن سیزدهم (ه.ش) است. در این پژوهش به بررسی برخی ازمسائل از قلم افتاده در ارتباط با گسترش تدریجی بنا با مطرح کردن دو سوال که 1-گسترش مجموعه منطبق با کاربری در هر دوره شامل چه مراحلی است؟ 2- ویژگی های پایداری در توسعه این مجموعه چگونه نمود پیدا کرده است؟ پرداخته شده است. یافته ها که حاصل مطالعه منابع تاریخی، بررسی کتیبه ها و تزئینات و دیدگاه حاکمین با رویکرد توصیفی- تحلیلی هر دوره در مجموعه هستند، نشان می دهد که نخستین هسته آرامگاه شاه نعمت الله ولی، چندی پس از وفات وی به عنوان یک برج مقبره منفرد در جوار خانقاه آن درویش، عمارت شد. به دلایل گوناگون این بنا و شخص مدفون در آن طی اعصار مختلف موردتوجه شاهان و برخی کشورهای همسایه و حکام محلی و مردم قرار گرفت. از نتایج این امر توسعه و گسترش پایدار بنا با درنظر گرفتن باغ شهری بودن و احترام به مسائل زیست محیطی، اقتصاد و بافت اجتماعی، حفاظت و تعمیر پیوسته آن بنا است که باعث شده تا امروز بتوانیم شاهد مجموعه معماری بی نظیری باشیم. این پژوهش به بررسی گسترش بنا از دوران حیات شاه نعمت الله ولی (قرن 8 و9 هجری قمری) تا اواخر دوره قاجار پرداخته و همچنین تحولات انجام شده در بنا تا به امروز را دنبال می کند.
نقش الگوها و تناسبات هندسی در معماری مسکونی ایران در دو دوره قاجار و پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
۱۴۳-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
اهداف: مطالعات سیر تاریخی تحولات معماری نشان می دهد که بسیاری از بناهای مسکونی دوره سنت در دوره پیش از اسلام و دوره مدرن شاهد بکارگیری تناسبات و مدول(اروپایی و ایرانی) می باشد که نقش اساسی در بیان سازماندهی فضایی و ارائه الگوی شکلی دارد. نظام اجزاء و کل در کاربری فضاها و سلسله مراتب عملکردی تاثیر بمراتب سازنده در وحدت و یکپارچکی و نظام هماهنگی برعهده خواهد داشت. مساله اصلی در این پژوهش عدم انطباق نظام هندسی در دوره سنت و مدرن و تحولات در نظام سلسله مراتب فضایی و حذف کارکردها است. ضرورت و اهمیت تحقیق خوانش پلان ها در بناهای تاریخی با کاربری مسکونی از نظر الگوی شکلی و نظم هندسی است که شاهد دگرگونی در دوره معاصر نسبت به دوره سنت می باشد. در این پژوهش سعی بر تبیین شاخص های موثر نظام هندسی معماری ایران و کاربرد آن بعنوان الگوی شکل دهنده در ابعاد فضاها خواهد شد. ابزارها و روش ها: روش پژوهش در این مقاله با توجه به گام های هفت گانه از نوع تفسیری-تاریخی و قیاسی و استقرایی است و رویکرد تحلیل داده ها از نوع کتابخانه ای و متغیرهای مورد پژوهش از نوع کمی و کیفی بوده و ابزار پژوهش از نوع عینی است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که پیروی از تناسبات هندسی در بناهای مورد مطالعه از دوره قاجار و پهلوی اول بترتیب اهمیت آن از نسبت زرین ایرانی(مستطیل طلائی ایرانی) و نسبت طلائی اروپایی پیروی نموده است و هندسه قالب از شکل مستطیل و سازماندهی فضایی از محوربندی خطی پیروی نموده است.
بازشناسی ابعاد و جایگاه ژرف ساخت و روساخت در مطالعات الگوی فرم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
22 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر به مثابه متن و طراحی شهری به مثابه زبان ایجاد متن، ابعاد سازنده ی شهر را به دو سطح روساخت و ژرف ساخت دسته بندی می نمایند. روساخت شهر حاصل ژرف ساخت هایی ذهنی و درونی است. روساخت بدون توجه به ژرف ساخت فاقد معنااست.
هدف: پژوهش حاضر با هدف استخراج مولفه های اثرگذار بر زبان الگوی شهر و در پی یافتن این است که مؤلفه های ژرف ساختی زبان الگوی طراحی شهری کدام اند؟
روش: پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است.
یافته ها: الگوهای روساختی شناسایی شده ی پژوهش عبارتند از الگوی توده وفضا، الگوی کاربری و عملکرد و الگوی دید و منظر. همچنین ابعاد شناسایی شده از ژرف ساخت ها، در این پژوهش، شامل فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و زیست محیطی می باشند. هر یک از این ابعاد مورد مطالعه قرارگرفت و متغیرهای مستقل هر بُعد که بر الگوهای روساختی تأثیر می گذارند، شناسایی گردید. درمجموع تعداد 24 متغیر مستقل از ژرف ساخت های شهری کشف شد که به طور مستقیم بر روساخت های شهر تأثیرگذارند. تعداد 45 متغیر وابسته از مجموعه ی روساخت هایی که به طور مستقیم و قطعی از ژرف ساخت ها تأثیر می پذیرند یافت گردید.
نتیجه گیری: مهم ترین بُعد شکل دهنده به سکونتگاه بُعد فرهنگی است و پس از آن بُعد زیست محیطی بیشترین تأثیر را بر روساخت می گذارند. همچنین برخی الگوهای روساختی، از چند بُعد ژرف ساختی تأثیر می پذیرند. متغیرهای مستقل یافت شده در این پژوهش به عنوان مؤلفه های اثرگذار بر زبان الگوی طراحی شهری ، در قالب نموداری ارائه گردید. نقطه ی اثر هریک از آن ها به عنوان متغیرهای وابسته، در همان نمودار، شناسایی و معرفی شدند. به عنوان راهبرد توصیه می گردد مؤلفه های یافت شده در این پژوهش به عنوان راهنمای انجام مراحل از مطالعات شناخت تا ارائه ی طرح، مورد توجه ویژه به عنوان چارچوب شکل دهنده به طرح نهایی قرار گیرند.
An Analysis of the Spatial Structure of Cities from the Perspective of Spatial Balance in the Distribution of Functions and the Formation of Multi-Core Pattern (Case Study: Tabriz City)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۱ - Serial Number ۵۱, Winter ۲۰۲۴
111-122
حوزههای تخصصی:
The multi-core spatial structure is one of the important and basic topics in urban planning studies, which is considered both as a framework for evaluating urban development and as a basic spatial development goal. Considering the importance of the multi-core spatial structure pattern, especially for large cities with high populations and diverse and complex activities, the present study aims to evaluate the spatial structure of Tabriz city from the perspective of multi-core pattern development based on the spatial distribution of functions and population across the city. The present study employs a Quantitative Correlational Research method. The documentary method is used for data collection, and various techniques such as mean center, standard deviational ellipse, kernel density estimation, location quotient (L.Q.), nearest neighbor index, and geographically weighted regression are applied for data analysis. The study examines six functions: religious, educational, commercial, healthcare, industrial, and administrative. The findings suggest that the spatial distribution of functional cores, except for industrial and commercial functions, exhibits a single-core spatial structure in the city center. Also, the results indicate that the correlation between functional cores and the population of Tabriz city, based on the spatial regression test, is moderate. Accordingly, an imbalance in the distribution of functional cores in Tabriz City is evident. Therefore, Tabriz is located in a single-core state, and due to the increase in the distribution of administrative and medical functions in the eastern and industries in the western, it can become a multi-core model.
تحلیل بوردیویی تصمیمات هنری کمال الملک در میدان هنر ایران در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
95 - 109
حوزههای تخصصی:
محمد غفاری، ملقب به کمال المک، از نقاشان نامی ایران در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی است. او از همان آغاز شیوه نقاشی کلاسیک اروپایی را در پیش گرفت و آن را به حد کمال رساند. در این مقاله، علت شیفتگی کمال الملک به نقاشی واقع گرای کلاسیک و بی توجهی و بی میلی او به نقاشی معاصر اروپایی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. بنابراین، هدف ما در این مقاله تبیین و تشریح عوامل احتمالی مؤثر در تصمیم گیری کمال الملک در این برهه حساس تاریخ هنر ایرانی است. سؤال اساسی مقاله این است که آیا کمال الملک در سفر فرهنگی خود به اروپا می توانست، به جای شیوه نقاشی قرن هفدهمی، شیوه قرن نوزدهمی را تعلیم ببیند و آن را با خود واردِ ایران کند؟ برای دادن پاسخی مناسب به این سؤال، ضمن به کارگیری روش تحقیق توصیفی تحلیلی از جامعه شناسی هنر بوردیو و مشخصاً از نظریه میدانِ هنر او استفاده و سعی شده است منش و موقعیت کمال الملک در میدان نقاشی و هنر قاجار به تفصیل مورد تحلیل و ارزیابی قرار بگیرد. همچنین، در این پژوهش از روش کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات و از روش کیفی به منظور تجزیه و تحلیل آنها بهره برده شده است. در اینجا، به منظور دست یابی به تصویری روشن تر از وضعیت و رفتار کمال الملک، میدان هنر عهد قاجار به پنج دوره مرتبط با رشد و شکوفایی کمال الملک تقسیم شده است: دوره اول، پیش از ورود کمال الملک به تهران را بررسی می کند؛ دوره دوم از ورود کمال الملک به تهران تا ورود او به دربار ناصرالدین شاه را مد نظر قرار می دهد؛ دوره سوم، منش و موقعیت کمال الملک را در میدان هنر دربار ناصرالدین شاه در نظر می گیرد؛ در دوره چهارم، حضور کمال الملک در اروپا مورد توجه قرار می گیرد؛ و در نهایت، در دوره پنجم، بازگشت او به ایران و سفرش به عتبات عالیات بررسی می شود. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که منش و موقعیت کمال الملک در طول دوران حرفه ای فعالیت او، چه به عنوان هنرجو و چه به عنوان استاد، مسیری جز تعلیم و تحسین نقاشی های کلاسیک اروپایی را پیش روی او ترسیم نکرده است؛ به عبارتی دیگر، آنچه موجب روی آوردن کمال الملک به نقاشی های کلاسیک اروپایی شده است تا حدود زیادی ریشه در نیروها و عواملی دارد که برسازنده منش و موقعیت او در میدان هنر قاجار بوده اند.
نقش خیابان و اجزای آن در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
6 - 19
حوزههای تخصصی:
خیابان اصلی باغ یکی از چهار عنصر مهم باغ ایرانی (ورودی، خیابان، کوشک، دیوار) و اتصال دهنده ورودی به کوشک است. اما این عنصر اصلی برچه اساسی طراحی می شود و دلیل این همه تنوع در خیابان باغ ایرانی چیست؟ پاسخ به این سؤال می تواند راهگشای طراحی خیابان در طرح هایی با ایده باغ ایرانی باشد. عنصر خیابان خود شامل اجزایی چون زمین، آب و گیاه است. هر یک دارای نقش هایی هستند که جمع بندی نقش این اجزاء، نقش خیابان را در پی دارد. تا به حال پژوهش های متعددی روی اجزاء خیابان باغ ایرانی انجام گرفته و به آنها از زوایای متفاوت نظاره شده است اما کدام یک از این زوایاها بیشتر موردتوجه معمار باغساز ایرانی برای طراحی هر یک از اجزاء خیابان بوده است. برای بررسی این موضوع، ده باغ در مکان ها و زمان های مختلف تاریخی گزینش شده و از طریق بررسی اجزاء خیابان این باغ ها، نقش خیابان و اجزاء آن نتیجه گیری شده است. نقش های تعریف شده شامل عملکردی- اقلیمی، شکلی، فضاگرا، اجتماعی- فرهنگی و معناگراست. نقش هر یک از اجزاء خیابان در باغ های منتخب به صورت کیفی ارزش گذاری شده و در نهایت نقش غالب آن جزء نتیجه گیری شده است. براین اساس زمین دارای نقش غالب معناگرا، آب دارای نقش غالب فضاگرا، اجتماعی- فرهنگی و معناگرا و گیاه دارای نقش غالب فضاگرا و اجتماعی- فرهنگی است. اما به طور کلی نقش غالب تکرارشده در اجزاء خیابان، نقش اجتماعی- فرهنگی است. خیابان باغ ایرانی فضایی از باغ است که در آن ضمن گرامیداشت اجزاء طبیعی، انسان نیز تکریم شده است و بیشترین حضور انسان و تعاملات اجتماعی نیز در آن اتفاق می افتد.
سنجش الگوهای منظر بیوفیلیک در اثربخشی بر یکپارچگی حسی کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
52 - 63
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش نوزادان مبتلا به اوتیسم و عملکرد حسی و شناختی متفاوت مبتلایان نسبت به انسان های عادی این پژوهش با هدف رسیدن به معیارهای مناظر درمانی مناسب کودکان اوتیسم مبتنی بر الگوهای منظر بیوفیلیک سعی بر آزمون الگوهای منظر بیوفیلیک را دارد. از همین رو پس از بررسی الگوهای پیشنهادی براساس نظریات نظریه پردازان طراحی بیوفیلیک، الگوها به صورت ترکیبی با هدف بررسی اثربخشی بر حواس کودکان در دو طیف ابتلاء یک و سه، در سه زون عملکردی در فضای بیرونی ساخته شده، سپس با استفاده از روش پژوهش تجربی در محیط، الگوهای انطباقی آزمون شده و با بررسی حواس، تمرکز، عملکرد و گفتار گروه آزمودنی، تأثیر الگوها مورد ارزیابی قرار گرفته است. برخی از الگوهای طراحی بیوفیلیک از قبیل، ارتباط بصری با طبیعت، حضور آب، ریسک/خطر، طبق عملکرد لحظه ای کودک بر حواس بینایی، شنوایی، عمقی، لامسه و وستیبولار کودکان دو طیف اثربخش است و تأثیر بر حواس منجر به اثربخشی بر تمرکز، گفتار و خلق وخوی کودکان می شود. اما برخی از الگوها از قبیل ابهام و رمزوراز، بازی نور و سایه و تغییرات در سطوح بر کودکان اثر مثبتی نداشته و اتخاذ الگوها بایست به گونه ای صورت گیرد که یک زون درمانی با دیگر زون ها تداخل حسی نداشته باشند، در غیر این صورت ادراک حسی کودک مختل شده و تمرکز بر درمان مختل می شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که به دلیل اثربخشی متفاوت محرک های حسی بر کودکان مبتلا به اتیسم نمی توان الگوهای مناسب انسان های عادی از جمله الگوهای منظر بیوفیلیک را عیناً به الگوهای منظردرمانی کودکان مبتلا تعمیم داد. بلکه ابتدا بایست راهبردها و راهکارهای اتخاذی آزمون شده و سپس الگوهای منظردرمانی مناسب کودکان مبتلا تدوین شود. در نتیجه طراحی فضا، محیط و منظر مناسب کودکان اوتیسم در برخی موارد متفاوت از منظر مناسب کودکان غیر مبتلاست و کودکان مبتلا نیازمند فضای مناسب خود هستند.
بررسی پیدایش دایره های درخشان در «اورفیسم» بر پایه تحول عنصر رنگ و اشکال هندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۵
20 - 35
حوزههای تخصصی:
مقدمه: «اورفیسم» از مهمترین جریان های هنری تاریخ هنر جهان محسوب می شود که رنگ های درخشان و فرم دایره از مهمترین ویژگی های آن است. این جنبش از انشعابات سبک «کوبیسم» است. کوبیسم پیشرفتی در هنر محسوب می شد که هنرمندان را تحت تأثیر قرار داد تا سنت های موجود را کنار بگذارند و جریان های جدیدی چون اورفیسم را شکل دهند. پژوهش حاضر در ابتدا به بررسی رنگ و فرم در آثار اورفیسم می پردازد و به جهت بررسی تحولات آن، رنگ و اشکال هندسی را در کوبیسم بررسی می کند تا عواملی را که سبب تحولات در گذار از کوبیسم به اورفیسم می شود کشف کند. در ادامه به این مسأله می پردازد که چه چیزی در شکل دایره آنقدر قدرتمند است که هنرمندان را به استفاده از آن برای انتقال مفاهیم سوق می دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی پیدایش دایره های درخشان در اورفیسم بر پایه تحول عنصر رنگ و اشکال هندسی در گذار از کوبیسم به اورفیسم و شناسایی این تحولات در آثار هنرمندانی چون پیکاسو، براک، گریس، دولونه و کوپکاست.روش پژوهش: روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است و روش گردآوری مطالب، اسنادی و کتابخانه ای از طریق فیش برداری و تصویرخوانی است.. جامعه آماری این پژوهش، سیزده اثر نقاشی در سبک های کوبیسم و اورفیسم است.یافته ها: فرم دایره به دلیل بی انتها بودن و حرکت بی وقفه در ترکیب با رنگ های درخشان و زنده به بهترین شکل می توانست تداعی گر موسیقی باشد. وقتی موسیقی به تصویر درمی آید، می توان دریافت که مسأله انتزاع و دست یافتن به چیزی فراتر از جهان مادی برای آن ها دغدغه بوده است. این مسأله از دیگر دلایل برای برگزیدن فرم دایره است که نمادی از انعکاس جهان، وحدت، تعالی، تمامیت و طبیعت الهی بود. نمایش حرکت، موسیقی و نمادهای آسمانی با رنگ های درخشان، زنده و فرم دایره در آثار اورفیسم را از یک جهت می توان ادامه هندسه کوبیسم دانست و از سوی دیگر آن ها را در مقابل نمایش صحنه های روزمره و زمینی، همچون طبیعت و طبیعت بی جان با رنگ های محدود و احجام کوبیسم قرار داد.نتیجه گیری: هنرمندان کوبیسم با ذهنیتی واقع گرایانه در پی بیان رویدادهای زمینی و مادی بودند، در حالی که اورفیسم ها دیدگاهی فرازمینی و معنوی را دنبال می کردند و آن را با دایره های درخشان که از کهن ترین نمادهای معنادار بشر بودند، در آثارشان به نمایش می گذاشتند.
اصول راهبردی طراحی فضاهای درمانی مبتنی بر تأثیر سالوتوژنیک در ارتقاء کیفیت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
59 - 70
حوزههای تخصصی:
بیمارستان از نیازهای ابتدایی هر مرکز جمعیتی است. با توجه به پیشرفت سریع تکنولوژی و همزمان با آن گسترش و تنوع احتیاجات بیمارستان و بیماریهای نو ظهور بسیار با اهمیت است. اصولا اغلب طراحان بر روی حل روابط فضایی متمرکز می شوند و از پرداختن به جنبه های دیگر و به خصوص جنبه های روحی روانی باز می مانند. رویکرد سالوتوژنیک با در نظر گرفتن جنبه های روحی روانی افراد، رویکردی جامع به طراحی دارد و از طریق ادراک پذیری، کنترل و مدیریت پذیری و معنی داری محیط سعی می کند به این هدف دست پیدا کند. این رویکرد با تکیه بر عوامل ارتقاء انسجام روحی روانی سعی بر کاهش استرس و ایجاد محیط مطبوع تر دارد. آنتونوفسکی در اواخر دهه هشتاد سالوتوژنیک را این چنین مطرح نمود که انسان ها در برخورد با عوامل استرس زا اگر دارای انسجام روحی، روانی باشند به سمت سلامتی و در غیر این صورت به سمت بیماری حرکت می کنند. هدف از تحقیق بررسی فاکتورهای علم سالوتوژنیک در فضاهای درمانی می باشد که در ارتقا کیفیت درمان مؤثر می باشند. تحقیق حاضردرگروه پژوهش های بنیادین نظری طبقه بندی می شود و از روش های دلفی و نظریه زمینه ای در آن استفاده شده است. جامعه آماری در روش دلفی شامل30 نفر از خبرگان دانشگاهی در حوزه طراحی فضاهای درمانی و دارای مدرک دکتری معماری یا دانشجوی دکتری و روش نمونه گیری به صورت تعمدی می باشد. پرسش نامه ای در دو راند بر اساس مؤلفه های به دست آمده از ادبیات تحقیق ارسال شد و مؤلفه های به دست آمده به وسیله شاخص روایی CVR و CVI تجزیه و تحلیل شد. مؤلفه های به دست آمده از روش دلفی به صورت پرسش نامه به بیماران داده شد. در روش پیمایشی روش نمونه گیری هدف مند بوده، حجم نمونه 100 نفر از بیماران ترخیص شده بیمارستان های بین المللی پارس و قائم رشت می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از دو نرم افزار SPSS26 و Smart PLS 3 استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل توصیفی شاخص های آمار توصیفی متغیرهای تحقیق به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، روابط بین متغیرها و به عبارتی تعمیم نتایج به دست آمده از نمونه به جامعه آماری پژوهش، از تحلیل عاملی تاییدی (CFA )استفاده شد. مشکلات بسیاری از فقدان عوامل تأثیر گذار سالوتوژنیک (نوروساینس، روانشناسی محیط، دکوراسیون، عوامل کالبدی و محیطی) در بررسی محیط های درمانی مشاهده می شود که در ارتقا. کیفیت درمان بیماران بسیار مهم و تأثیر گذار می باشد و همین امر اهمیت موضوع، توجه و استفاده از علم سالوتوژنیک را در فضاهای درمانی حیاتی و غیر قابل انکار می کند. مؤلفه های طراحی مبتنی بر تأثیر سالوتوژنیک در ارتقاء کیفیت درمان در قسمت های داخلی و خارجی فضاهای درمانی بسیار مهم و تأثیرگذار هستند. استفاده از این اصول در طراحی فضاهای درمانی موجب کاهش مدت بستری، سرعت در بهبود و ارتقاء کیفیت درمان می گردد. معماری که با رویکرد سلامت افزایی و سالوتوژنیک طراحی می کند می تواند باعث ارتقاء میزان بهبودی بیمار شود.
مرقع کمپفر؛ مفسر بصری محیط زیست اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد که مرقع کمپفر از برای علم و اطلاع محافل اروپایی از احوال و اوضاع مردم اصفهان، تختگاه صفویان و محیط زیست آن در سده یازدهم ه . / هفدهم م. فراهم شده باشد. کمپفر منشی و طبیب آلمانی الاصل هیئت سیاسی سوئد، در اواخر سده یازدهم هجری وارد اصفهان شد و مدت بیست ماه در این شهر بسر برد. ازآنجاکه به دربار صفویان (شاه سلیمان) راه داشت، توانست اطلاعاتی دقیق از نظام کشوری و لشکری آنها تهیه کند و در گزارش ها و یادداشت های خود، آگاهی های بسنده از مردم ایران و سایر ملل حاضر در اصفهان، برای اهل سیاست و تجارت اروپا ارائه دهد که امروزه در سفرنامه او مضبوط است. او برای رسایی و همه پذیری گزارش های خود، درصدد برآمد تا یک گزارش مصور و بصری هم از مردم اصفهان و محیط زیست آن فراهم آورد و برای این منظور به جانی فرنگی ساز، از نقاشان کارگاه هنری کتابخانه سلطنتی دربار صفوی متوسل شد تا مرقعی را برای او بسازد و جانی هم با دقت واقع گرایانه به تهیه تصاویری از مردم و محیط زیست اصفهان مبادرت ورزید و آنها را در مرقعی گرد آورد که امروزه به مرقع یا آلبوم کمپفر شهرت دارد و در کتابخانه بریتانیا محفوظ است. ضرورت بر ساختن و فراهم سازی این مرقع، علاوه بر دلیل یاد شده، فراهم آوردن اسباب آگاهی و شناخت اهل سیاست و تجارت اروپا از اوضاع و جامعه ایران بود تا با اطلاع و آگاهی کافی، از توانایی های ایران برای دفع عثمانیان که با فشارها و لشکرکشی های خود موجودیت اروپا را به خطر انداخته بود، بهره بگیرند. در این مقاله آرایش هنری و کیفیت حضور تصاویر در مرقع و بار مفهومی آنها در جامعه اصفهان فحص شد تا ارزش و کارآیندی هنری و اجتماعی هرکدام از آنها روشن و شفاف شود و این نتیجه حاصل آید که برساختن و فراهم سازی این مرقع بی هدف صورت نگرفته است. واکاوی جزءبه جزء یافته ها، بازبینی و ارزیابی تصاویر و شواهد منابع، با نگاه نقادانه علت یابی علمی بود تا نتیجه حاصله بار استنتاجی و اتقان بیشتری داشته باشد.
بررسی موانع آموزش معماری اسلامی در شرایط پاندمی کرونا با محوریت سنجش آموزش سازنده گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
240 - 262
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق شناسایی چگونگی کاربست شاخص ها در چهار بخش برنامه، محیط، تدریس و ارزشیابی سازنده گرا در آموزش معماری دانشگاه های هاروارد، اِی.اِی، بیلکنت و شیراز است، به گونه ای که با اتخاذ تصمیمات متناسب با شرایط آموزش مجازی معماری، دانشجویان در امر ساخت دانش هدایت شوند. این تحقیق با رویکرد کیفی، به روش تطبیقی و زمان مقطعی در دو بازه زمانی پیش و پس از شیوع کرونا انجام گرفته است. در روند پژوهش ابتدا شاخص های سازنده گرایی از مبانی نظری استخراج و پس از اعتباریابی توسط خبرگان به کمک ضریب نسبی روایی محتوا با حداقل 49/0، در سیستم آموزشی چهار دانشگاه منتخب دنیا موردمطالعه و مقایسه تطبیقی با الگوی جرج بردی، قرارگرفته اند. پس از تحلیل تطبیقی نمونه ها، از راهکارهای اتخاذ شده جهت ارائه الگویی برای آموزش مجازی سازنده گرا معماری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد به روزرسانی مستمر برنامه آموزشی، تدریس مبتنی بر گفت وگو و تحقیق، استفاده از اساتید مهمان و دستیاران آموزشی و بازنگری آیین نامه های مربوط به آن ها، ایجاد محیط های تعاملی مجازی، کارآموزی های حرفه ای در کارگاه ها و برگزاری جلسات داوری آنلاین، مهم ترین مواردی هستند که می توان در جهت سازنده گرایی آموزش معماری به کار بست.اهداف پژوهش:مطالعه تطبیقی جهت شناخت ساختار آموزش مجازی معماری دانشگاه های منتخب در دوران همه گیری کووید 19.ارائه مدلی جهت کاربست شاخص های سازنده گرا در آموزش مجازی دانشگاهی ایران.سؤالات پژوهش:آموزش سازنده گرا در بخش های برنامه، محیط، تدریس و ارزشیابی شامل چه شاخص هایی است؟چه تدابیر و راهکارهایی جهت سازنده سازی آموزش مجازی معماری در دانشگاه های مورد بررسی به کار گرفته شده است؟
سنجش شاخص های کالبدی-کاربری و اجتماعی در حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: محله تاریخی ناسار سمنان)
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
117 - 140
حوزههای تخصصی:
در مدت زمان های متفاوت از روز و شب محیط شهر دارای استفاده های متفاوتی است که این امر می تواند بعنوان آگاهی و تجربه برای طراحان شهری جهت مشاهده زندگی روزانه در فضاهای عمومی قرار گیرد. در این راستا ارتقا حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری امری مهم و حیاتی جهت ارتقا کیفیت زندگی در ابعاد مختلف زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است. تحقق این امر بدون توجه به ابعاد توسعه پایدار نتایج نامطلوبی را به بار خواهد آورد. در این پژوهش ابعاد کالبدی-کاربری و اجتماعی به عنوان دو بعد بنیادین و مستقیم در شکل دهی به حیات شبانه و سرزندگی شهری انتخاب شده اند. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر سنجش شاخص های کالبدی-کاربری و اجتماعی در حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری با رویکرد توسعه پایدار در بافت تاریخی سمنان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد کیفی در محله تاریخی ناسار سمنان صورت گرفته است. با بررسی مطالعات مرتبط شاخص های تحقیق (14 شاخص) در دو بعد کالبدی-کاربری و اجتماعی تدوین گردید. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده و جامعه آماری آن شامل متخصصین حوزه اند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 21 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شده است. بمنظور تحلیل پرسشنامه از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری با استفاده از نرم افزار میک مک استفاده گردید. نتایج نشان می دهد در صفحه پراکندگی شش دسته (عوامل تاثیرگذار، ریسک، هدف، تاثیرگذار، مستقیم و تنظیم کننده) قابل شناسایی هستند. در نهایت شاخص های کاربری های تفریحی و استراحت، امنیت، کمیت و مقیاس فضاهای عمومی، شغل شبانه، پارک عمومی، تعاملات اجتماعی و رویدادهای فرهنگی و جشن ها بیشترین تاثیرگذاری و شاخص های امنیت، کافی شاپ و رستوران، کاربری های تفریحی و استراحت، شغل شبانه، تعاملات اجتماعی و دست فروشی ها بیشترین تاثیرپذیری را داشته اند.
خوانشی بر هنر کاشی نگاری در دوره قاجار(نمونه موردی محوطه شرقی کاخ گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
237 - 256
حوزههای تخصصی:
هنر قاجار با قرار گرفتن در سیر انتقالی از سنت گرایی به مدرنیته، دارای ویژگی هایی در زمینه محتوا و ماده است که همین موضوع، باعث جذابیت مطالعاتی آن شده است. هنر کاشی کاری نیز به عنوان یکی از هنرهای تزئینی این دوره، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کاخ گلستان یکی از قدیمی ترین و مهم ترین بناهای سلطنتی دوره قاجار می باشد که تزئینات کاشی کاری بسیاری دارد. کاشی های محوطه شرقی کاخ، همچون دفتری مصور، ویژگی ها و شرایط اجتماعی_سیاسی دوران قاجار را به نمایش گذاشته است. از این رو مطالعه و بررسى این نقش مایه ها، روشنگر بسیارى از مسائل مربوط به هنر دوره قاجار می باشد و می توان با شناخت ویژگی هریک، خلأ تحقیقاتی موجود را تا حدودی پوشش داد. در این راستا هدف این پژوهش، بررسی و طبقه بندی هریک نقش مایه های محوطه شرقی کاخ و واکاوی معنایی و نگارگری هرکدام در قالب جدول است. بر این اساس، پرسش های مطرح شده بدین ترتیب است: 1.عناصر تصویری و نقش مایه های به کار رفته در کاشی نگاره ها کدام اند؟ 2.منابع الهام و شیوه نگارگری مورد استفاده کاشی نگاران در کاخ چیست؟ روش تحقیق پژوهش حاضر کیفی و شیوه گردآوری اطلاعات، به صورت میدانی(عکاسی) و کتابخانه ای است. نتایج این پژوهش نشان می دهد در محوطه شرقی کاخ، نقش نگاره ها به هشت دسته کلی، نقش پرندگان، میوه ها، گل ها، حیوانات، زن، نقوش روایتی، مناظر و ساختمان ها تقسیم شده اند که هرکدام متأثر از فن عکاسی، نقاشی های قهوه خانه ای، تمبر و کارت پستال روایت و داستانی از دوره قاجار را شرح می دهند. پس از دسته بندی نقش نگاره ها دریافتیم که کاشی های متنوع و رنگارنگی به شیوه هفت رنگ و معرق، با اصول قرینه سازی نگارگری شده اند و با رعایت اصل پرسپکتیو، سایه و روشن، واقع گرایی زیادی را برای بیننده ایجاد کرده اند.
مطالعه تطبیقی تصویر درخت در تابلوهای نقاشی و اشعار دیوید جونز از منظر آیکونولوژی پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوید جونز شاعر-نقاش مدرن بریتانیایی، از عناصر طبیعت به ویژه موضوع درخت در زبان کلامی و بصری خود بهره برده است؛ از این رو پژوهش حاضر با گزینشی هدف مند و با تمرکز بر تصویر درخت در تابلو های نقاشی و اشعار «این پرانتز و آناتماتا» جونز، به مطالعه تطبیقی و بینارشته ای این تصاویر بر مبنای نظریه آیکونولوژی پانوفسکی پرداخته است؛ نتیجه پژوهش نشان می دهد، جونز به عنوان یک مدرنیست «ضد مدرن»، عصر مدرن را عاملی مضر برای افول اجتماعی و فرهنگی می داند و به نقد آن می پردازد، او با پیوند دادن مصائب مسیح با مصائب انسان مدرن، انحطاط فرهنگی مدرن و امکان تجدید معنوی را یادآور می شود. او با بهره گیری از تکنیک های متنوع نقاشی و شعر مدرن، با رویکردی مشابه به آیکون درخت در تصاویر نقاشی و شعری پرداخته است و در این تصاویر درخت با توجه به کیفیت وجودی آن، با تمام گذشته پربار اسطوره ای، تاریخی و مذهبی خود ظاهر می شود و ارزش نمادین می یابد و در برجسته ترین شکل نمادین، درخت به صلیب و صلیب به بدن رنجور مسیح قلب می گردد و این بدن مجروح درخت، شالوده نشانه شناسی آیکونیک جونز را ایجاد می کند.
مطالعه تطبیقی طرح اسب در نگاره های عبدالصمد شیرازی و محمود فرشچیان از دیدگاه ترامتنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
519 - 536
حوزههای تخصصی:
نقاشی ایرانی نوین با مکاتب سنتی نقاشی دارای وجه اشتراک و افتراق است مسئله موردتوجه در این پژوهش «نقش اسب» در آثار عبدالصمد و فرشچیان و سپس بررسی، تطبیق و تحلیل این نقش از نقطه نظر ترامتنیت ژنت در آثار این دو هنرمند می باشد. هدف این نوشتار چگونگی بهره گیری این دو هنرمند از این نقش است. چگونگی کشیدن نقش اسب در نقاشی هایشان و بیان افتراق و اشتراک آثار آن ها با رویکرد ترامتنیت ژنت از مسائل این پژوهش می باشد. همچنین وجوه تفاوت و شباهت بین اسب های عبدالصمد و فرشچیان و امتیازات طراحی اسب در نگاره های فرشچیان نسبت به اسب های عبدالصمد بررسی می شود. این پژوهش از نوع «نظری کاربردی» این پژوهش نظری و با روش«توصیفی -تحلیلی» با استناد به پایان نامه ها، مقالات انجام شده است، که ضمن تبین اهمیت نقش اسب در آثار این دو هنرمند می باشد. در ﻧﺘیﺠﻪ ﻣ ی ﺗ ﻮان ﮔﻔ ﺖ ک ﻪ در آﺛ ﺎر ﻫ ﺮ دو هنرمند «اسب» به عنوان یک نماد بارز و یک موضوع مشترک می باشد؛ ﻫﻤﭽﻨیﻦ ﻣؤﻟﻔﻪ ﻫﺎیی ﭼﻮن: کﻤیﺖ، ﺗﻌﺪاد آﺛ ﺎر، موضوع، ﻧﻤﺎدﮔﺮایی و اﺑﺪاع ﻣﻀﺎﻣیﻦ ﻧﻮ، از اﻓﺘﺮاﻗﺎت آﺛﺎر ﻣﺤﻤﻮد ﻓﺮﺷ ﭽیﺎن ﺑ ﺎ آﺛﺎر عبدالصمد ﺑﻮده اﺳﺖ.اهداف پژوهش:مطالعه تطبیقی نقش اسب در آثار عبدالصمد و فرشچیان.بیان افتراق و اشتراک آثار آن ها با رویکرد ترامتنیت ژنت.سؤالات پژوهش :وجوه تفاوت و شباهت بین اسب های عبد الصمد و فرشچیان چگونه است؟امتیازات طراحی اسب در نگاره های فرشچیان نسبت به اسب های عبدالصمد چه بوده است؟
بررسی توسعه پایدار شهر تهران از منظر شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
474 - 495
حوزههای تخصصی:
مکان ها و فضاهای جغرافیایی، ساختار فیزیکی و کالبدی خلاقیت در شهر را تبیین می کنند. بر همین اساس، رابطه علت و معلولی بین مکان ها و فضاهای شهری با خلاقیت دوسویه است. بررسی مسائل و مشکلات شهر تهران، به دنبال رسیدن به توسعه پایدار شهری و ایجاد بستری برای تحقق شهر خلاق در کلان شهر تهران ضروری می باشد. راهبردهای خلاقانه تحقق شهر پایدار در کلان شهر تهران به جهت بهره گیری از شیوه ها و الگوهای خلاق در زمینه های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی، ساخت وساز محیطی مؤثر در توسعه پایدار و تعیین میزان پتانسیل شهر در حرکت به سوی تحقق شهر خلاق پایدار با تعیین شاخص ها و مؤلفه های توسعه پایدار شهری می باشد. این پژوهش با هدف کاربردی-توسعه ای و روش انجام توصیفی- تحلیلی که از شیوه های کتابخانه ای، اسنادی - پیمایشی و ابزار گردآوری آن مطالعه اسنادی، آمارها و اطلاعات موردنیاز جمع آوری می شود و اطلاعات به تفکیک جوامع مختلف با بهره گیری از جمع حاصل همبستگی AHP ، SWOT به صورت تجزیه وتحلیل قرار می گیرد. از جوامع مورد بررسی اعم از: 1. شهروندان؛ 2. کارشناسان و متخصصان؛ 3. کلیه متولیان، مدیران و مسئولان، از پرسش نامه بهره گرفته شده است، بنابراین تحقیق به دنبال این است که یک تحلیل راهبردی از بین مباحث داشته باشد و روشن کند اشکالات استراتژیکی که در شهر تهران مانع استفاده از خلاقیت می شوند، کدام اند؟اهداف پژوهش:تعیین تأثیرگذاری الگوهای شهر خلاق بر توسعه پایدار شهر تهران.تعیین نقاط قوت و ضعف توسعه پایدار شهر تهران از منظر شهر خلاق.سؤالات پژوهش:تأثیرگذاری الگوهای شهر خلاق بر توسعه پایدار شهر تهران چگونه است؟نقاط قوت و ضعف توسعه پایدار شهر تهران از منظر شهر خلاق چیست؟
ضرورت پرداختن به نقد در زمینه هنر و معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۵
5 - 5
حوزههای تخصصی:
نقد برخلاف آنچه رایج است به ویژه در ایران، به معنای عیب جویی، منکوب کردن و نمایش نکات منفی نیست. تاریخ هنر نوعی گزینش محسوب می شود. اکثر منابع ترجمه شده در زمینه تاریخ هنر که در دست ماست، به هنر غرب پرداخته و شرق و ایران را نیز از دیدگاه غربی ها معرفی کرده اند، البته با حجم بسیار کم نسبت به آنچه از غرب گفته شده است. درواقع این منابع فقط تاریخ هنر است بدون هیچ گونه نقد و تحلیل و حتی مقایسه هنرها باهم. از این رو ضروری است که تاریخ تحلیلی و نقد هنر ایران با روش شناسی و ارائه نمونه ها انجام شود تا ارزش های واقعی و حقیقی هنر و معماری ایران آشکار گردد. نقد باید بی طرفانه باشد، نقدهای سلیقه ای، احساسی و سیاسی لطمه به ساحت با ارزش هنر می زنند. البته نقدهای غیر منطقی همواره معترضانه نیست، گاه از بی اطلاعی و ناآگاهی سرچشمه می گیرد. نقد آرای سنت گرایان در زمینه هنر و معماری اسلامی از اهم اموری است که در سال های اخیر آغاز شده و کتب و مقالات ارزشمندی در این زمینه به چاپ رسیده است.نشست تخصصی «نقد آرای سنت گرایان در باب هنر و معماری اسلامی» در تاریخ 18 و 19 مهرماه 1403 در گالری نظرگاه - پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر- برگزار می شود. هدف از برگزاری این نشست ارائه نظرات نو در باب نقد این طیف از متفکرین و در پی آن پرهیز از یک سونگری و مقایسه آرای متفاوت با دیدگاه سنت گرایان غربی، شرقی و ایرانی است. مکتب سنت گرایی رویکردی در فلسفه معاصر است که نسبت به مدرنیته و فلسفه جدید غرب دیدگاه انتقادی دارد و معتقد به احیای دانش و خرد در معنای قدسی است. این مکتب در دوران جدید با رنه گنون فیلسوف فرانسوی آغاز شد، بورکهارت، شوان، لینگز، کوماراسوامی و... نیز بدان پیوستند، سردمدار این جریان در ایران سید حسین نصر است. باور سنت گرایان شرقی و غربی بر این است که یک حقیقت واحد مشترک و جاویدان در تمام ادیان الهی و غیر الهی، از اسلام، مسیحیت، یهودیت، بودیسم، هندوئیسم، شینتو و... وجود دارد که مبتنی بر سنت قدسی یا سنت ازلی و ابدی و جاری در تمام فرهنگ ها و تمدن هاست. « حکمت خالده- خرد جاویدان» این مکتب در ممالک جهان اسلام در پیوند با تصوف و فرقه های عرفانی-اسلامی وارد مباحث هنر و معماری اسلامی شده و از طرفی با عرفان شرق دور گره خورده است. رواج این نحله فکری پس از انقلاب اسلامی با شتابزدگی نسبت به ترجمه این آثار صورت گرفت، که عواقب وخیم آن تاکنون برجاست. در پی تلاش های اخیر برآن شدیم جلسات نقد آرای این متفکران را در زمینه هنر و معماری پیگیری نموده تا پژوهشگران جوان و اساتید در دانشکده های هنری نسبت به پژوهش و تدریس شیوه مند و به دور از احساسات با منطق و استدلال تلاش نمایند. از آنجا که دیر زمانی است این جریان تأثیرات انحرافی و غلط بر تدریس، تدوین مقالات، کتب و حال و هوای حاکم بر جامعه هنر و معماری کشور داشته است، لازم آمد پاره ای از پژوهش های سال های اخیر در این نشست معرفی شود تا در جلسات آتی تکمیل شده و در قالب کتاب مجموعه مقالات چاپ گردد.
مطالعه نقش کیفیت های فضایی- اجتماعی بر تعاملات اجتماعی سالمندان در محلات: ارائه یک مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
259 - 276
حوزههای تخصصی:
افراد سالمند برای حفظ سلامت و بهزیستی خود نیاز به برقراری روابط اجتماعی با همسالان و سایر نسل ها دارند. محلات شهری به عنوان یکی از واحدهای فضایی- اجتماعی شهرها، باید بستر مناسبی برای تعاملات اجتماعی سالمندان ساکن خود فراهم کنند. با این حال، بررسی ویژگی های محله ها که حامی تعاملات اجتماعی سالمندان هستند، یکی از خلأ های مطالعاتی طراحی شهری است. هدف این پژوهش، شناسایی و الویت بندی کیفیت های فضایی- اجتماعی مؤثر بر تعاملات اجتماعی سالمندان در محله است. در این راستا، داده ها از طریق پیمایش و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 23 سالمند (11 مرد، 12 زن) 60 تا 75 ساله ساکن محله تاریخی دردشت اصفهان جمع آوری شدند. از طریق تحلیل کیفی، هشت مقوله اصلی و 15 مقوله فرعی طبق اولویت زیر اکتشاف شدند: 1. حفظ ریشه های اجتماعی و تاریخی محله مرتبط با اماکن تاریخی و همسایه های بومی؛ 2. تأمین آسایش فیزیکی؛ 3. تقویت مکان های سوم؛ 4. انجام فعالیت های فیزیکی به صورت راحت و ایمن در معابر و پارک ها؛ 5. پشت سرهم بودن فعالیت های مکمل؛ 6. امنیت ذهنی شامل افزایش حس امنیت، حذف رفتارهای ناهنجار دیگران و داشتن حریم شخصی؛ 7. اتمسفر روحانی مرتبط با حس و حال و مکان های مذهبی؛ 8. حضور زنان در فضای امن و آرام مختص به خودشان. عوامل هویتی - تاریخی، به عنوان مهم ترین مقوله، تأثیر بسزایی بر تعاملات اجتماعی سالمندان و به یادماندن آن در ذهن و خاطر این افراد داشتند. شاخص ترین عنصرهویتی، معماری تاریخی و همسایه های اصیل و قدیمی محله بودند. در مقابل، عدم تمایل سالمندان به حضور ساکنان غیربومی، می تواند بیانگر دلبستگی شان به یک دستی جمعیت و حفظ جامعه اصلی و قدیمی محله باشد. در نهایت این مقولات به عنوان مؤلفه های یک مدل مفهومی صورت بندی شده اند. این مدل می تواند درکی بهتر از کیفیت فضایی- اجتماعی محلات برای حضور سالمندان داشته باشد. همچنین، اجرای این مدل در محلات مختلف می تواند منجر به توسعه آن از خلال تغییر اولویت های فوق یا کشف مقولات جدید شود.
تبیین تحولات ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران با تأکید بر قیمت مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
73 - 100
حوزههای تخصصی:
افزایش بی رویه قیمت زمین و مسکن در چند دهه اخیر منجر به واگرایی خیل مهاجرین نسبت به شهر تهران و در مقابل توجه به پیرامون مرکز منطقه کلان شهری تهران شده است. پژوهش حاضر درصدد مطالعه فرآیند تکوین ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران با توجه به تحولات کمی قیمت مسکن در رویکرد ریخت شناسانه است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل های آمار فضایی از نرم افزارهای Arc Gis و GeoDa استفاده شده است. متغیرهای تراکم جمعیت و اشتغال به عنوان متغیر وابسته و فاصله از مرکز، فاصله از راه های اصلی و قیمت مسکن به عنوان متغیر مستقل استفاده شده اند و اثرات این متغیرها با آزمون رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) سنجیده شده است. مطابق یافته ها اثرات راه های اصلی بر توزیع تراکم جمعیت از 34 درصد در سال 85 به 33 درصد در سال 95 و اثرات فاصله از راه بر تراکم اشتغال از 37 درصد به عدد 33.3 درصد در سال 95 رسیده که روند کاهشی را طی می کند. اثر فاصله از مرکز بر تراکم جمعیت از 18.8 درصد در سال 85 به عدد 26.7 درصد در سال 95 رسیده است، بدین معنی که شهرهای نزدیک به شهر تهران افزایش جمعیت بیشتری را تجربه کرده اند. قیمت مسکن و اثرات آن بر تراکم جمعیت از 23 درصد در سال 85 به 27 درصد در سال 95 رسیده است. با توجه به ضریب R2 می توان گفت اثرات افزایش قیمت مسکن در گذر زمان بر پراکنش فضایی جمعیت و اشتغال نقشی فزآینده دارد و سهم مهمی در تغییرات ساختار فضایی منطقه کلانشهری تهران گذاشته است.
موسیقی های ممنوعه درایران: عرصه تنش بین کمونیسم و امپریالیسم
حوزههای تخصصی:
پس از اولین واردات صفحه های گرامافون، دولت ایران برای نخستین بار در سال 1931 برخی از سبک های موسیقی را ممنوع کرد. دولت در دهه 1930، متن ترانه ها را از نظر عدم ارتباط با ایدئولوژی کمونیستی بررسی می کرد. در مقابل، دولت ایران در دهه های 1980 و 1990برخی از ژانرهای موسیقی مانند راک و در ادامه هیپ هاپ را غیرمجاز اعلام کرد، زیرا از زمان انقلاب اسلامی، آمریکا و محصولات فرهنگی وابسته به آن به عنوان قدرتی امپریالیستی تلقی می شد. از آن زمان سیاست فرهنگی به دنبال کاهش نفوذ فرهنگ آمریکا بر جامعه ایران بوده است. در این شرایط، سیاست فرهنگی از دهه 2000 استراتژی جدیدی را اجرا کرد. خود دولت از ژانرهای به اصطلاح ممنوعه موسیقی، برای تبلیغ دیدگاه های سیاسی و ایدئولوژیک خود استفاده می کند. این امر به برخی از نوازندگان این امکان را می دهد که به طور رسمی در زمینه هیپ هاپ و راک فعالیت کنند. در نتیجه جهانی شدن جامعه ایران، تضاد مستمری بین جامعه و دولت وجود دارد. موسیقی کانتری به عنوان یک فضای جدید تنش بین نوازندگان و دولت ظاهر شده است. سیاست فرهنگی همچنان به تلاش برای کنترل علاقه فزاینده نوازندگان به موسیقی کانتری ادامه می دهد. در این شرایط، هنرمندان از اینترنت یا شبکه های اجتماعی برای دست یابی به مخاطبان خود استفاده می کنند. زیرا آنها برای انتشار موسیقی خود در این پلتفرم ها لزوماً نیازی به مجوز دولت ندارند. موسیقی دانان ژانر کانتری قصد دارند نوعی موسیقی کانتری ایرانی خلق کنند. در بررسی قطعات آلبوم مهرشاد وفایی که به صورت مجازی منتشر شده و از اولین آلبوم ها در ژانر کانتری پس از انقلاب است، مشخص شد که فرآیند بومی سازی موسیقی کانتری بیشتر در سطح متنی صورت گرفته است و هنوز لایه ملودیک را شامل نمی شود.