فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
128 - 147
حوزههای تخصصی:
امروزه صنایع فرهنگی مکتوب یکی از ابزارهای مهم انتقال آگاهی، اطلاعات و دانش محسوب می شوند. به همین دلیل قشری زیادی از جامعه با آن ها سروکار دارند. باتوجه به جایگاه این آثار در محیط زندگی افراد جامعه، چگونگی ارائه این آثار می تواند نقش مهمی در حفظ بازار این صنعت و تداوم انتقال حافظه فرهنگی داشته باشد لذا بحث اهمیت بسته بندی برای آن ها مطرح می گردد. در طراحی صنعتی یکی از مقوله های مهم، امکان کاربست الگوهای کهن و مفهومی هنری است. بسته بندی به دلیل وفور تولید و کاربرد در جامعه امروزی یکی از وسایل مهم و کاربردی در زندگی روزمره هستند که ماهیت طراحی در آن ها می تواند نقش مهمی در انتقال انگاره های فرهنگی داشته باشد. برخی از آثار فرهنگی و تاریخی موجود در موزه ها به لحاظ بهرمندی از غنای هنری و پیشینه تاریخی می تواند به عنوان الگو موردتوجه قرار گیرد. موزه هنری کلیولند اوهایو آمریکا یکی از موز های بزرگی است که آثار هنری تاریخی ایران نیز در آن نگهداری می شود. وجود نمونه های متعددی از پارچه ها و منسوجات تاریخی ایرانی در این موزه می تواند این مکان را به محلی برای آشنایی با طرح های کهن تبدیل کند. لذا بررسی نمونه های موجود در آن به عنوان الگو در طراحی پک های هدیه برای صنایع فرهنگی مکتوب می تواند طراحی صنعتی در این زمینه را با مجموعه ای از نقوش زیبا و نمادین غنی سازد و زمینه آفرینش طرح های نو را فراهم سازد.اهداف پژوهش:بازشناسی نقوش پارچه های ایرانی موزه کلیولند.بررسی امکان کاربرد نقوش پارچه های ایرانی موزه کلیولند در طراحی بسته بندی صنایع فرهنگی مکتوب.سؤالات پژوهش:پارچه های ایرانی موزه کلیولند دارای چه نقوشی است؟چگونه می توان از نقوش پارچه های ایرانی موزه کلیولند برای طراحی بسته بندی صنایع فرهنگی مکتوب استفاد کرد؟
چارچوبی نوین برای خوانش معماری آرامگاهی ایران در دوره تاریخی ایلخانیان (مطالعه موردی: آرامگاه های محدوده جغرافیایی آذربایجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
105-120
حوزههای تخصصی:
دوره ایلخانیان مغول یکی از ادوار مهم و سرنوشت ساز تاریخ ایران محسوب می شود و بسیاری از نوآوری های فرهنگ و تمدن ایران که در دوره های بعد پدیدار گشتند پیامد تحولاتی بود که در زمان تأسیس سلسله ایلخانی با اتکا به پیشینه باعظمت ایرانیان به منصه ظهور رسید و دستاوردهای ارزشمندی را نیز به تاریخ بشری عرضه کرد. منطقه آذربایجان نیز در این دوره یکی از مراکز توانمند در عرصه های گوناگون هنر اسلامی گردید. پایبندی ایلخانیان به شمنیسم و رواج و اشاعه آن باعث شکوفایی تصوف در ایران عصر آنان شد. اگر عرفان را مکتبی فکری- عملی که سعی بر شناخت حقایق امور به طریق اشراق و کشف و شهود دارد، تعریف کنیم، عرفان شمنی و تصوف اسلامی در زیر این تعریف می گنجد. در این دوره در سایه آزادی مذهبی، تجلی آموزه ها و برخی از وجوه تصوف در ساختار کالبدی معماری بناها را شاهدیم. در بین مجموعه های معماری این دوره، معماری آرامگاهی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. با توجه به اینکه آرامگاه سازی در میان جوامع مختلف معلول عامل عمده اعتقاد به جهان بعد از مرگ و حب ذات است، به نظر می رسد ساختار معماری آرامگاهها، ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم کهن الگویی داشته باشند. روانشناسی تحلیلی یونگ ابزار معرفی تازه ای جهت فهم معانی و دریافت پیامهایی نو از منابع هنری و ادبی به شمار می رود. بر اساس این نظریه، کهن الگوها، بن مایه ها و تصاویر نمادینی هستند که در اساطیر و فرهنگ ها، مفاهیمی مشترک و مشابهی را در ناخودآگاه بشر به جای گذاشته اند. یکی از کهن الگوهای مهم و محوری که در روانشناسی تحلیلی یونگ مطرح است، کهن الگوی فرآیند فردیت می باشد که در رابطه با پرسش های معنوی در مورد معنای زندگی و هدف هستی مطرح می شود. با این فرض که آثار معماری در ایران، به مثابه متون ادبی، واجد تفسیر و تشریح اند، این تحقیق سعی دارد با استناد به روش تحلیل کهن الگویی، خوانش معنایی جدیدی بر اساس تأثیر آیین های شمنیسم و تصوف در ساختار معماری این بناهای ارزشمند تاریخی را ارائه نماید. بر این اساس، فهرستی از آرامگاههای دوره ایلخانی با استناد به دایره المعارف پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی گردآوری شد و نهایتا فرایند خوانش آرامگاهها بر اساس رمزگان معماری(رمزگان تکنیکی، رمزگان نحوی و رمزگان معنایی)ارائه گردید.
واکاوی نقش و مسئولیت های بالقوه طراحان شهری ایران در حرفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۷۲-۴۵
حوزههای تخصصی:
بیان مساله و هدف: علیرغم گذشت حدود پنجاه سال از تاسیس رشته طراحی شهری در دانشگاه تهران و پس از آن تدریس در سایر دانشگاه های ایران، هنوز به نظر می رسد از ظرفیت های بالقوه این رشته و فارغ التحصیلان در حرفه به خوبی استفاده نشده است. هدف این پژوهش شناخت و تبیین وظایف، نقش و ظرفیت های بالقوه طراحان شهری ایران در حرفه بوده و در پی پاسخ به سوال چیستی وظایف بالقوه ایشان در حرفه می باشد. روش: پژوهش حاضر با رویکردی کیفی شکل گرفته است و در راستای پاسخ به سوال فوق، از روش های تحلیل محتوا و همچنین پیمایش کیفی بهره برده است. تکنیک های به کارگرفته شده در جمع آوری داده به ترتیب شامل مرور اسناد کتابخانه ای و مقالات مرتبط، مصاحبه باز با اساتید، متخصصین و حرفه مندان باسابقه و همچنین پرسشنامه آنلاین ساختار یافته می باشد و در راستای تحلیل داده از تکنیک تحلیل تفسیری استفاده شده است. یافته ها: دستاورد این پژوهش معرفی و ارزیابی میزان اهمیت 8 ظرفیت فعالیتی طراحان شهری ایران در حرفه می باشد که به ترتیب عبارتند از: مدیریت شهری، دفاتر مهندسین مشاور،سازمان های مردم نهاد، آموزش، فعالیت های میان رشته ای(روانشناسی محیط، اقلیم و ....)، ناظر(نظارت بر طراحی و اجرا)، پیمانکار و پژوهش. بر اساس یافته های پژوهش در میان این هشت ظرفیت حوزه مدیریت شهری، دفاتر مهندسین مشاور، سازمان های مردم نهاد و آموزش به ترتیب از نگاه متخصصان طراحی شهری اهمیت بیشتری دارند.
نحوه ادراک و پاسخ کاربران به تغییرات کالبدی شهری با توجه به دل بستگی مکانی آن ها به محیط (موردپژوهی: محلات مرزداران شرقی و دریان نو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
زمینه و بستر شهری و تغییرات مربوط به آن، از جمله عوامل مؤثر بر دل بستگی مکانی است که خود می تواند بر ویژگی های مختلف فردی و اجتماعی از جمله روابط و احساس افراد تأثیرگذار باشد. با توجه به نحوه تأثیرگذاری تغییرات محیطی و دل بستگی مکانی بر یکدیگر، نحوه درک تغییرات محیطی توسط کاربران با توجه به میزان دل بستگی مکانی آن ها به محیط متفاوت است؛ نحوه ادراک، پیامدها و پاسخ های متفاوتی را از سوی کاربران به همراه دارد. در ارتباط با نحوه ادراک تغییرات محیطیِ متناسب با دل بستگی مکانی، پژوهش های کمی صورت گرفته است. در بیشتر پژوهش ها به رابطه دل بستگی مکانی و نحوه ادراک تغییرات توجه نشده و پژوهش های مذکور، بیشتر از این که در پی تدوین روابط علت و معلول باشند، جنبه توصیفی داشته و تنها به شخص و ویژگی های او توجه کرده اند. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی نحوه ادراک، تفسیر، ارزیابی و پاسخ شهروندان به تغییرات مختلف محیط به خصوص کالبدی، متناسب با دل بستگی مکانی افراد است. این مطالعه با استفاده از روش های تحلیل محتوا و نظریه زمینه ای و با استراتژی استقرایی و استفهامی انجام شده و هدف، آن است تا با کشف مفاهیم و مقوله ها و ارتباط میان آن ها، مدلی مرتبط با نحوه ادراک تغییرات محیطی و پاسخ به آن ها براساس دل بستگی مکانی، با بررسی در ساکنان محلات دریان نو و مرزداران شرقی واقع در منطقه 2 شهرداری تهران به دست آید. در نهایت، براساس نحوه ادراک کاربران مشخص شد که دل بستگی مکانی ناشی از تغییرات کالبدی شهری دارای ابعادی شامل: محرک های غیرکالبدی، نوع تغییرات کالبدی و میزان سرعت و وسعت آن، پاسخ های روانی (احساسات و انگیزه های روانی) و پاسخ های عملی است که در قالب زمان و مکانِ مشخص شکل می گیرند. براساس نتایج، پاسخ به تغییرات را می توان در قالب دو دسته ماندن (با ارتباط مؤثر و یا غیرمؤثر با محیط زندگی) و یا نقل مکان (جابه جایی) با اقدام های متفاوت کالبدی تا رفتاری، تعریف نمود.
واکاوی ریشه های شکل گیری فرم و تزیینات شمعدان اژدها از دوره تیموری بر مبنای فلسفه نور سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های طراحان در جهان امروز، طراحی محصولاتی است که دارای بیشترین هماهنگی با زمینه فرهنگی و روحیات مخاطب باشد. در جهان یکپارچه شده امروز، برخی فرهنگ ها با تعمق در ریشه های فرهنگی خود، علاوه بر دستیابی به ماندگاری طرح نزد کاربر، سعی در ایجاد تمایز در بازارهای محلی و جهانی دارند. بخشی از نمود فرهنگی یک تمدن در قالب مصنوعات باقیمانده از گذشته نمایان می گردد. ایران نیز دارای ریشه های فرهنگی است که در قالب اشیاء از روزگاران گذشته به یادگار مانده است. این مصنوعات منبع ارزشمند الهام برای طراحان در خلق فرم هستند. در این مطالعه شمعدان با طرح اژدها از دوره تیموری جهت پژوهش انتخاب گردید تا ریشه های فکری طراح اثر بر مبنای فضای فلسفی حاکم بر آن زمان بررسی شود؛ شاید که راهگشای طراح عصر حاضر باشد.
مطالعه حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد و داده ها از طریق مطالعه متون و بررسی انطباقی فرم و تزیینات شمعدان بر مبنای فلسفه شیخ اشراق، سهروردی در حوزه نور جمع آوری و به روش کیفی تحلیل گردید. یافته ها حاکی از آن است که به-کارگیری قواعد پیشرفته هندسه که در طراحی هنرمندان مسلمان ایرانی در گذشته مرسوم بوده، بازاندیشی در فلسفه فکری حاکم بر تفکر و در گام بعد آثار گذشتگان و ترجمه این داشته ها به زبان مخاطب امروز، تمایز اثر طراح ایرانی را در جهان هنر و صنعت سبب خواهد شد. مطالعه و بررسی ریشه های عمیق فکری محصولات به یادگار مانده از گذشته و بهکارگیری این اصول در طراحی محصول امروز، سبب ماندگاری محصول در سطوحی عمیق تر نزد مخاطب خواهد شد.
بررسی ارتباط سازمان فضایی و شیوه زندگی در خانه های حیاط دار دهه پنجاه تا نود شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
179 - 194
حوزههای تخصصی:
در حوزه محیط و رفتار،سازمان دهی فضایی خانه و شیوه زندگی همواره در یک ارتباط دوسویه بایکدیگر بوده اند. تغییرات سازمان دهی فضایی خانه به شکلی کاملاً ملموس بر شیوه زندگی ساکنانش تأثیرگذار بوده است. شیوه زندگی در هر خانه در ارتباط مستقیم با فرهنگ، فعالیت های روزمره و قوانین اهالی خانه است که تغییرات آن ها قابل مشاهده و کاوش می باشد. با بررسی شیوه زندگی نیز می توان به فهم و خوانشی درست از علل شکل گیری فضاهای داخلی خانه ها و درنتیجه تغییرات سازمان دهی آن ها رسید. در راستای رسیدن به این هدف، نمونه هایی از خانه های معاصر حیاط دار شهر ایلام از دهه پنجاه تا نود به طور جداگانه در هر دهه انتخاب شده است که همگی آن ها دو ویژگی مهم دارند: یکی اینکه در شهر شاخص نیستند و عمومیت بیشتری دارند؛دیگر اینکه برای مطالعه رفتاری داخل خانه ها قابل دسترس اند. نمونه ها به ترتیب براساس دهه و محل قرار گیری حیاط نسبت به ساختمان ازA1 تا اE4 کدگذاری شده اند. روش تحقیق در این پژوهش موردی، ترکیبی است شامل روش های تفسیری و تطبیقی با استفاده ازمطالعات کتابخانه ای، مشاهده و دسته بندی داده های رفتار و شیوه زندگی، به دست آمده از مصاحبه با ساکنان توسط نرم افزار مکس کیودا. نتایج نشان از تغییرات در سازمان دهی فضایی خانه های حیاط دار شهر ایلام دارد. این تغییرات فقط مرتبط به محل قرار گیری حیاط نسبت به ساختمان نیست، بلکه مربوط به دهه ساخت خانه نیز هست و با توجه به تغییرات در فرهنگ و شیوه زندگی اهالی شهر قابل پیگیری است. با توجه به این پژوهش، این تغییرات مربوط به تعداد فضاها، نام آن ها، محل قرار گیری در پلان، همچنین نوع و تعداد فعالیت های هرکدام در دهه های مختلف از پنجاه تا نود است؛ امابا توجه به فرهنگ غنی مردم کرد بومی، همچنان در شیوه زندگی ساکنان اهمیت به مهمان و جانمایی بهترین قسمت خانه به فضای پذیرایی مشاهده می شود. حیاط نیز ازجمله فضاهایی است که تقلیل کاربری و تغییر مبلمان داشته که در بحث ها بیان شده است.
تحلیل نقش متقابل هنرمند و جامعه در تفکر جلیل ضیاءپور (با تاکید بر نظریات باستید، پلخانف و کالینگوود)
حوزههای تخصصی:
جلیل ضیاءپور، یکی از نخستین هنرمندانی است که با نوشتن مقالات و انتشار نشریات ویژه هنر، به تبیین هنر مدرن در ایران پرداخته است. یکی از این مقالات که در نشریه کویر و در سال 1327 منتشر گردید، با قرابت خاصی که با نظریه هنر برای هنر دارد، ارزش های نقاشی ناب و طریقه دستیابی به آن را برای نقاشان و جامعه توصیف می نماید. این مقاله جزء اولین منابع تاریخ هنر معاصر ایران است و بررسی دقیق آن سبب شناخت زوایای بیشتری از هنر مدرن ایرانی خواهد گردید. ضیاءپور از یک طرف حضور مضمون در نقاشی را عنصری تحمیلی از جانب جامعه به هنر بیان می کند و از طرف دیگر «مکتب کامل» را که بر نفی همه مدیوم ها در نقاشی اتکا دارد را متکی بر عامل خواهش اجتماعی و نیاز محیط و زمان معرفی می کند. سوال ها این است که نقش متقابل هنرمند و جامعه در نظریه های ضیاءپور چیست؟ آیا می توان بر اساس نظریات پلخانف، پارادوکس موجود در نظریات او را رفع نمود؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی_تحلیلی به بررسی نقش متقابل جامعه و هنرمند در این مقاله مهم می پردازد. یافته ها نشان می دهد که از یک طرف جامعه، هنرمند را وادار به واردکردن مضمون به نقاشی نموده و از طرف دیگر طبق خواست جامعه و محیط، هنرمند به نفی مضمون و مدیوم های دیگر در نقاشی می پردازد. به نظر می رسد تحقق هم زمان این دو، نوعی تناقض است. اما با توجه به اندیشه های باستید، پلخانف و کالینگوود هنر نوعی کنش خودشناسانه برای هنرمند است و فعالیت هنرمند در راستای زیبایی شناسی، یک خواسته فردی نبوده، بلکه وظیفه عمومی هنرمند و در خدمت جامعه است که دستاورد آن رفع «تباهی آگاهی» از جامعه است.
صورت و سیرت لباس ایرانی پیش از اسلام با استناد بر آثار هنری و منابع مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی پوشاک یکی از روش های شناخت فرهنگ جوامع و پیش درآمد شناخت ریشه های فرهنگی، رفتارهای اجتماعی و نظام های دینی، عقیدتی و اقتصادی است. لباس از ابتدای شکل گیری تمدن، در اشکال مختلف و در تناسب با نیازهای انسان شکل و فرم گرفته است و به شاخصه های فرهنگی، زیبایی شناختی، باورها، کاربردها، کارکردها، قدرت، سیاست و جایگاه اجتماعی اشاره دارد. پژوهش حاضر با هدف تأیید این فرضیه که لباس ایرانی حامل پیام و روایتگر ارتباط منطقی با مفاهیمی است که از فرهنگ ایرانی نشأت گرفته اند، به این پرسش پاسخ خواهد داد که آیا ازطریق بررسی نمونه آثار مکتوب و تصویری می توان به این ارتباط دست یافت؟ اگرچه روش تحلیلی- تاریخی، جوابگوی بخشی از حقیقت موضوع است ولی به واسطهٔ درهم تنیدگی ماهیت موضوع با اعتقادات، آیین ها و فرهنگ ایرانی باید از روش فراتاریخی نیز برای خوانش و تفسیر موضوع بهره برد. شیوهٔ جمع آوری اطلاعات این پژوهش، اسنادی و کتابخانه ای است و به جست وجوی پیوندهای منطقی موجود در تاریخ و هنر ایران و تفسیر و تحلیل برمبنای داده های موجود در قالب آثار هنریِ شکل گرفته در بستر تاریخ می پردازد. نتایج و شواهد کسب شده از این پژوهش به وابستگی نوع پوشش با دین و آیین و دیگر مباحث مرتبط با فرهنگ اشاره داشته و روایتگر این موضوع است که انواع لباس در فرهنگ ایرانی، همواره متناسب با شرایط، نوع بینش و توسعهٔ نظام فکری ایرانی طراحی شده اند و با افزایش تجربهٔ زیستی و مدنیّت، این دانش پاسخی مناسب تر، متنوع تر، کاربردی تر و دقیق تر به تناسبات انسانی داده است. ارتباط نوع خاصی از لباس با مفاهیم مرتبط با آن به صورت شناسه ای هویت ساز، ابعاد نمادین و رازهای تاریخی را رمزگشایی کرده و مؤید ارتباط منطقی میان صورت و سیرت لباس ایرانی است.
مطالعه تطبیقی پوشاک بانوان کوچ نشین و یکجانشین کُرد شمال خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۱
16 - 29
حوزههای تخصصی:
کُردها یکی از پرشمارترین اقوامی هستند که در ادوار مختلف به دلایل گوناگون به بخش شمالی استان خراسان کوچیده اند. مطالعه و نمایش تطور پوشش اقوام مختلف در گذشته و حال، زمینه ای ارزشمند برای شناسایی، شناساندن و صیانت از ارزش های آن ها در جامعه پرتلاطم و مدرن کنونی است و با شناخت آن با ظاهر پوشش اقوام گوناگون، سلیقه، رنگ، بافت پارچه ها و نقوش به کاررفته در آن ها و نیز تأثیر شیوه زندگی بر پوشاک آنان آشنا خواهیم شد. بر این اساس پژوهش حاضر در پی یافتن نقاط اشتراک و افتراق پوشاک بانوان کوچ نشین و یکجانشین کُرد شمال خراسان است و هدف آن مطالعه تطبیقی پوشاک بانوان کوچ نشین و یکجانشین کُرد شمال خراسان بوده و در جهت صیانت از این پوشاک اهتمام ورزیده است. از این رو این پژوهش، به روش توصیفی-تحلیلی و مقایسه انجام شده و داده های آن، ترکیبی از اطلاعات کتابخانه ای، الکترونیکی بوده و هم چنین مشاهدات عینی نگارنده و اطلاعات میدانی در دستیابی به استنتاجات پژوهش مؤثر واقع شده است. نتایج نشان داد پوشاک بانوان کوچ نشین و یکجانشین کُرد شمال خراسان در ساختار و شکل با یکدیگر تفاوت داشته و پوشش بانوان کوچنده کم پیرایه با تزئینات مختصر، با به کارگیری تنوع و وسعت رنگی بیش تر و جنس محکم و مقاوم تر است؛ و جامه بانوان یکجانشین پرنقش و نگار و پرطمطراق، به همراه تزئینات فراوان دارای جنس لطیف و ظریف است. رنگ هایی هم چون زرد و سفید در وسعت های کم برای غنی ترکردن رنگ زمینه به صورت نقش به کار گرفته شده است. نقش مشترک پوشاک بانوی کوچنده و یکجانشین زیگزاگ است که هریک به نوعی در جامه خویش به کار بسته اند.
نگاه به بناها و شهرهای تاریخی به مثابه متن؛ رویکرد روایتگری در حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال اول زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
46 - 51
حوزههای تخصصی:
هر ساختار نظری در جهت حفظ میراث فرهنگی باید بتواند به سؤال «چگونگی» ادامه حیات بناها و محوطه های تاریخی پاسخ دهد و از آن جایی که مدرنیته بندهای ارتباطی ما با سنت و گذشته خود را قطع کرده، ساختار ارائه شده جدید باید تلاشی برای برقراری این ارتباط از دست رفته باشد. به همین دلیل پژوهش پیش رو تلاشی است در جهت ارائه ساختاری جدید در زمینه حفاظت از بناها و بافت های تاریخی تا بتوان با کمک آن به این میراث، حیاتی دوباره بخشید. در این پژوهش بیان می شود که رویکرد روایت گری چگونه می تواند با استفاده از توانایی خود در برقراری ارتباط بین گذشته، حال و آینده، وضعیتی از وجود و ماندگاری را به این میراث اعطا کند که نه تنها بتوانند به زندگی خود ادامه دهند، بلکه از نقش خود به عنوان عنصری منفعل در جامعه جدا شده و به شخصیتی تأثیرگذار در زمینه خود تبدیل شوند و با هویتی مستقل به زیست خود ادامه دهند در حالی که هم زمان برای حفظ بقاء با «تغییرات» زمانه نیز خود را منطبق می کنند. درنهایت بیان می شود که استفاده از این رویکرد به صورت ساختارمند و یا مکملی در کنار دیگر رویکردها می تواند به نتایج پایداری در زمینه حفاظت منتهی شود. در همین راستا در پژوهش پیش رو رویکرد روایت گری در نوشته های افرادی چون پل ریکور، هانس گئورگ گادامر، هایدگر و نایجل والتر کنکاش می شود.
بررسی تطبیقی ویژگی های کالبدی و کارکردی شناشیرهای بوشهر با فضای مشربیه در کشورهای حوزه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
83 - 102
حوزههای تخصصی:
شناشیرها یکی از جذابیت های فرمی بافت تاریخی بوشهر هستند که عنصر مشابه آن در سایر کشورهای خلیج فارس، «مشربیه» است. با توجه به ارزش تاریخی این عناصر، بازشناسی آن ها به کشف تفاوت ها، شباهت ها و درک ماهیت کاربردی شان در گذشته و استمرار بکارگیری آن ها در معماری امروز، ضروری است. هدف تحقیق، مقایسه کالبدی و کارکردی شناشیر و مشربیه، جهت شناخت شاخصه های بومی، حفظ، احیا و بازبکارگیری آن ها در معماری امروزی است. روش تحقیق کیفی و توصیفی-تحلیلی و راهبرد تحقیق، استقرایی است. گردآوری داده ها از طریق مطالعه اسنادی، مشاهده و مصاحبه است. جامعه آماری تحقیق، تمامی شناشیرهای بوشهر و در سایر کشورهای خلیج فارس، تعداد ۲۰۰ بنا به صورت هدفمند بوده است. نتایج نشان داد که مشربیه ها بیش تر بر تزیینات و فرم، و شناشیرها بر نحوه ساخت و تطبیق کاربرد فضا، با زندگی ساکنین تمرکز دارند که نشان از تفاوت در بینش اسلامی و فرهنگ و نوع معیشت صاحبان بناها در این کشورها دارد.
ارزیابی و امکان سنجی تحقق رویکرد شهر کم کربن در شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
25 - 51
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: انتشار زیاد دی اکسید کربن که بررسی ها نشان میدهد 75 درصد از این انتشارات را شهرها به خود اختصاص می دهند و تغییرات دمایی در ایران باعث تشدید مخاطرات طبیعی مانند کمبود آب، بیابان زایی خواهد بود، هرچند که این تهدیدات امروز نیز احساس میشود، اما در آینده خطرناک تر خواهد بود، بنابراین برای نجات به اقدامات احتیاطی برای مقابله با این شرایط که احتمال وقوع آن در آینده نزدیک زیاد است نیاز داریم. هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی و امکان سنجی تحقق رویکرد شهر کم کربن در شهر اورمیه می باشد؛ هم چنین شناسایی عامل های تاثیرگذار در تحقق شهر کم کربن از اهداف خرد پژوهش حاضر می باشد.روش: روش تحقیق پژوهش توصیفی–تحلیلی می باشد. در این پژوهش بعد از استخراج شاخص ها از روش تحلیل عاملی مهمترین شاخص های شهر کم کربن رتبه بندی شدند و برای سطح بندی معیارها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. اطلاعات نیز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و با مطالعه منابع تخصصی، مفاهیم مرتبط با گرم شدن زمین و شهر کم کربن عامل های آن استخراج شده و پس از شناخت و ارزیابی با استفاده از اسناد و پرسشنامه و مشاهدات میدانی و مصاحبه با کارشناسان و سازمان های مربوطه، شهر اورمیه جهت امکان سنجی تحقق شهر کم کربن ارزیابی شده است. یافته ها: نتایج بررسی وضعیت موجود نشان داد، در بین مؤلفه های شهر کم کربن، مؤلفه فرم شهری نامناسب ترین وضعیت را داشته است. از بین عامل-های تعیین کننده در تحقق شهر کم کربن عامل حمل و نقل (دسترسی) مهمترین عامل شناسایی شده توسط کارشناسان بود که حدود 33 درصد در تحقق شهر کم کربن مؤثر است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان دهنده این است که با اصلاح شبکه شهری، توسعه پیاده راه ها، حذف پارکینگ ها و ترویج استفاده از وسایل نقلیه پاک و کم مصرف می توان به استانداردهای شهر کم کربن نزدیک شد و اثرات مخرب گازهای گلخانه ای را کاهش داد.
مطالعه تطبیقی فرم و تزئینات شمشیرهای دوره صفوی و قاجار
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
61 - 74
حوزههای تخصصی:
شمشیر همواره در جنگ های باستانی مورد توجه بوده است. فرم، تزئینات و کاربری آن در طول زمان دچار تغییرات فراوانی گشته است. در دوران صفوی و قاجار تغییرات محسوسی در آن پدیدار آمده که بر همین اساس اصلی ترین سؤال مطرح شده این است که شمشیرهای دوره ی صفوی و قاجار واجد چه ویژگی هایی هستند؟ هدف در مرحله نخست شناخت عناصر تزئینی بکار رفته در شمشیرهای دوره صفوی و قاجار بوده و در مرحله بعد بررسی تفاوت ها و شباهت های نمونه های پژوهش از لحاظ فرم و تزئینات است. ازاین رو با روش توصیفی تحلیلی و تاریخی با رویکرد تطبیقی، با تکیه بر منابع اسنادی و گردآوری اطلاعات به شیوه میدانی (مشاهده ای) به بررسی شمشیرهای دوران صفوی و قاجار پرداخته شده است. روش نمونه گیری مورداستفاده در این تحقیق به شکل طبقه ای است. جامعه آماری بر اساس نام پادشاهان به چند زیرجامعه تقسیم شده و از هرکدام از زیر جامعه ها به شکل تصادفی دو شمشیر انتخاب شده است. از نتایج حاصل چنین برمی آید که جنس تیغه و برخی تکنیک های تزیین همانند طلاکوبی و حکاکی در هر دو دوره ثابت بوده است. در ارتباط با تفاوت ها می توان به این موارد اشاره کرد: افت کیفیت مواد اولیه، تغییر فرم تیغه، افزایش تکنیک های تزیین به خصوص در دسته شمشیرها. در کل شمشیر سازی دوران قاجار را می توان تداوم شمشیر سازی صفویه، با تأثیر از غرب دانست که در آن صنعتگر به قدری در این تأثیرپذیری غرق گشته که به روز کردن کاربری آن، بر طبق نیازهای روز را از یاد برده و همین امر سبب زوال این صنعت گران قدر گشته است.
نقش سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی مبتنی بر توان افزایی جوامع محلی؛ مطالعه موردی: روستای اشتیوان، شهرستان باخرز، استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۸۱
۴۴-۳۱
حوزههای تخصصی:
توان افزایی و ظرفیت سازی روستائیان و تشکل ها، یکی از پیش شرط های توسعه پایدار است. یکی از راهبردهای مؤثر در توسعه پایدار روستایی، نقش سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی حاصل تعاملات میان انسان ها، سازمان ها و نهادها است که مبتنی بر اعتماد و همدلی است و به واسطه مشارکت و همکاری اجتماعی تسهیل می شود. هدف از این پژوهش، بررسی ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد و مشارکت اجتماعی) در توسعه روستایی جهت توان افزایی جوامع محلی است. در این پژوهش، سرمایه اجتماعی شبکه جوامع روستای اشتیوان، ازطریق تکمیل پرسش نامه تحلیل شبکه ای و مصاحبه مستقیم با اعضای گروه های خرد توسعه روستایی بررسی می شود. پژوهش با رویکرد شبکه های اجتماعی انجام گرفت. بنابراین، کارگاه های مشارکتی بسیج منابع اجتماعی در روستا برگزار شد که خود زمینه ساز تشکیل گروه های خرد توسعه روستایی بود. به منظور تحقق توانمندسازی اجتماعی باید مؤلفه های سرمایه اجتماعی مانند مشارکت و اعتماد در میان افراد تقویت شود. پیوندهای اعتماد و مشارکت میان 113 عضو در 11 گروه خرد توسعه روستایی با استفاده از شاخص های کمی سطح کلان شبکه بررسی شد و سرمایه اجتماعی گروه های خرد توسعه در مراحل مختلف قبل و بعد از اجرای پروژه بررسی شد. نتایج نشان می دهد که میزان اعتماد، مشارکت و به نوعی سرمایه اجتماعی در قبل از اجرای پروژه در حد متوسط و گاهاً ضعیف بوده که پس از اجرای این پروژه میزان این مؤلفه ها افزایش یافته است. سرعت گردش و تبادل اعتماد و مشارکت بین افراد و نیز اتحاد و یگانگی بین افراد بعد از اجرای طرح افزایش یافته است. به طورکلی باتوجه به نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که به دنبال اجرای این پروژه میزان سرمایه اجتماعی درون گروهی شبکه افزایش یافته و درواقع می توان استدلال نمود که پس از اجرای پروژه، با تقویت سرمایه اجتماعی، تحقق و ارتقای توانمندی جوامع روستایی امکان پذیر شده است.
سازگاری حرارتی با توجه به آرای واقعی در مسکن بومی جزیره کیش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۸۱
۱۰۲-۸۷
حوزههای تخصصی:
احساس انسان نسبت به محیط اطرافش ازطریق بررسی هم زمان عوامل اقلیمی چون دما، رطوبت نسبی یا جریان هوا ممکن است. این متغیرها که موجودیت خود را از شرایط محیطی می گیرند بر آسایش تأثیرگذار بوده و پاسخ های حرارتی انسانی تحت تأثیر آن ها شکل می گیرد؛ لذا ترکیب این عوامل، تأثیر روانی و فیزیکی اجتناب ناپذیری بر شرایط آسایش انسان دارد. لذا هدف اصلی پژوهش، بررسی شرایط حرارتی محیط است که در همبستگی با پاسخ های انسانی بوده و می تواند پیش بینی قابل اعتمادی از شرایط راحتی داشته باشد. سازگاری حرارتی نیز به عنوان الگوی نظری ارزیابی پژوهش انتخاب و میزان اعتبار آن موردبررسی قرار گرفته است. مقاله حاضر، هماهنگ با پروژه اشری-884، به تخمین دمای خنثی و حدود آسایش حرارتی ساکنین ساختمان های مسکونی جزیره کیش، در طول دو دوره فصلی معتدل رو به گرم و گرم می پردازد. داده های به دست آمده حاصل از مطالعات میدانی پژوهش در اقلیم گرم و مرطوب، برای پیش بینی آسایش حرارتی به کمک ترکیبی از متغیرها با استفاده از روش آماری به نام تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون، ازطریق نرم افزار اکسل، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. بنا بر نتایج بر اساس آرای واقعی، ساکنین در دمای بالاتری نسبت به آنچه در استانداردهای بین المللی بیان شده است، احساس راحتی می کنند. همچنین مشاهده می شود که متوسط دمای داخل در همتایی با دمای آسایش بوده است و از آن مهم تر، همبستگی قابل قبولی بین دمای خنثی و متوسط دمای ماهیانه خارجی ساختمان برقرار است که این مسئله شاهدی بر نظریه سازگاری است. ازآنجایی که در پژوهش حاضر حدود 4 درجه اختلاف بین دمای خنثی بر اساس آرای واقعی با دمای خنثی بر اساس آرای پیش بینی شده وجود دارد، و بر اساس مطالعات نیکل به ازای هر 1 درجه اختلاف در دمای خنثی، 7 درصد اختلاف در مصرف انرژی در همان فضا ایجاد می کند، لذا با کاربست نتایج به 28 درصد صرفه جویی مصرف انرژی بخش مسکونی نائل می شویم. از این رو معماران به سمت طراحی منطقی هدایت و وزارتخانه های مربوطه بر اصول علمی مصرف انرژی یاری می شوند. در مطالعه حاضر ساختمان های معاصر به صورت شاهد مطالعه مطرح هستند.
مقایسه زیبایی عقلانی و زیبایی طبیعی از دیدگاه آکویناس
حوزههای تخصصی:
توماس آکویناس را می توان پرچم دار مفهوم زیبایی شناسی دانست. با آنکه آکویناس دنباله روی فلسفه ارسطویی بود، اما تکمیل کننده کار او نبود. توجه و علاقه خاص آکویناس به مبحث زیبایی وجود نداشت، اما مباحثی را مطرح کرد که به نوعی بنیادی ترین مفاهیم زیبایی شناسی را از وجه های متفاوت مورد بررسی قرار داد. مقوله «خیر» و «زیبا» را که با هم متفاوت هستند، با چالش گفتمانی مطرح می کند. حال با به چالش کشیدن «خیر» در عملکرد زیبایی شناسی، فعل الهی در قالب دیدن به منزله دید بصری عمل کرده و زیبایی را یک امر عینی محسوب می کند. وی خوب می دانست که زیبایی یک امر دیدنی است که از ورای ذهن به منصه ظهور رسیده است و در نوع ذهنیت گرایی هر شخص تفاوت را در نوع بصری آن به عینیت گرایی می رساند، اما چیزی که بیش از پیش برای او مهم بود، الهیات به شرط لذت زیبایی شناسی است. اینک اگر باز خیر را از الهیات جدا کنیم و تنها زیبایی را ببینیم، لذت به مقوله اضافه می شود که خود سومین تعریف بعد از خیر و زیبایی است. می توان پرسید که خیر بودن در زیبایی را چگونه در لذت ببینیم؟ به این پاسخ خواهیم رسید که لذت زیبایی شناختی بر چیزهایی قابل گفتن است که امر بر ذهنی مملو از زیبایی های تعریف شده ای کند که ادراک را بالا برده و پس از گذر از فیلتر «تناسب» و «وضوح» ما را در شناخت این امر یاری کند. تناسب ریاضی گونه فیثاغورس برای وضوح، نمایش لذت را چالش آشنایی با زیبایی قرار داده و آکویناس را بر آن داشته که تعاریف منسجم زیبایی را باز هم با دلایل منطقی به کار ببرد. اگر زیبایی از منظر آکویناس نهفته در تناسب های عالم طبیعی در یک اثر بصری را به صورت ظرف بدانیم، خیر و وضوح مظروف افکار آکویناس را تشکیل می دهند، یعنی اکنون این مسئله خیر و وضوح است که معنای جامع زیبایی را مورد نقد و بررسی قرار داده و مضمون لذت زیبایی را با تعریفی جدید به طور تمثیلی به ذهن مخاطب سنجاق می کند. دراین پژوهش، گردآوری اطلاعات با روش کتابخانه ای و تحلیل با روش کیفی صورت می پذیرد. این جستار نشان می دهد که عناصر اصلی مفهوم زیبایی نزد آکوئینی به چه صورت است.
تبیین آسیب پذیری محلات حاشیه نشین شهر ارومیه مبتنی بر مدل BWM_ CODAS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۳
18 - 31
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از پدیده هایی که بر کالبد، اقتصاد و فرهنگ یک شهر اثرات انکار ناپذیری می گذارد سکونت گاه های غیر رسمی و خودرو می باشد که غالباً به صورت محله های شهری، مدیریت شهر را برای به رسمیت شمردن و دادن خدمات یا عدم آن با چالش مواجه نموده است. لذا هدف تحقیق حاضر تبیین آسیب پذیری در محلات حاشیه نشین شهر ارومیه بوده است. تحقیق حاضر با توجه به هدف آن از نوع تحقیقات کاربردی بوده و با توجه به روش انجام کار، از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار می باشد. برای تحقق هدف، پس از مطالعه منابع مختلف، تعداد 12 شاخص براساس نظرات نخبگان برای شهر ارومیه انتخاب شده و محاسبه وزن شاخص ها براساس روش بهترین- بدترین در نرم افزار GAMS انجام شده است. بیش ترین وزن بدست آمده مربوط به شاخص دسترسی به معابر اصلی و کم ترین وزن مربوط به تعداد افراد آسیب پذیر بوده است. عملیات رقومی سازی، ویرایش نقشه ها، تهیه پایگاه داده، استانداردسازی شاخص ها براساس هدف تحقیق و نیز تحلیل آن ها در نرم افزار GIS انجام گرفته است. در گام بعدی وزن بدست آمده از روش بهترین- بدترین در هر یک از شاخص ها ضرب شده و در نهایت با بکارگیری جمع وزنی به ترکیب شاخص ها جهت تبیین آسیب پذیری در محلات حاشیه نشین شهر ارومیه پرداخته شده است. نتایج سنجش آسیب پذیری محلات حاشیه نشین شهر ارومیه براساس ترکیب شاخص های وزن دار مبتنی بر مدل CODAS بیانگر آن است که محلات اسلام آباد، حاجی پیرلو، کوی سالار، طرزیلو، دیگاله و دیزج سیاوش به ترتیب بیش ترین تا کم ترین میزان آسیب پذیری را به خود اختصاص داده اند.
تحلیل معماری مسجد تئاتر شهر تهران بر مبنای شاخصهای هنر اسلامی
حوزههای تخصصی:
مسجد، بعنوان نمادی از معماری اسلامی نقش مهمی در انعکاس و تجلی ذات خداوند متعال دارد. در عصر حاضر، با ظهور فناوری جدید، شاهد ساخت مساجدی هستیم که کالبدی متفاوت از مساجد گذشته دارند از جمله مسجد تئاتر شهر تهران. با توجه به اینکه مسجد یکی از بسترهای اصلی هنر و معماری اسلامی در شهر محسوب میشود و همچنین از عناصر مهم و تاثیر گذار در هویت و فرهنگ شهر های اسلامی نیز میباشد؛ لذا قرارگیری این مسجد درکنار مساجد سنتّی در بافت شهری امروز، این پرسش را در ذهن مخاطبان ایجاد میکند که آیا این مسجد به عنوان یک بنای مذهبی بر اساس شاخصه های هنر اسلامی طراحی و اجرا شده است؟ آیا این مسجد با شکل جدید میتواند زمینه ساز رشد و تعالی انسان، که هدف اصلی عبادت است، باشد؟ هدف از این نوشتار تحلیل و تطبیق معماری مسجد تئاتر شهر تهران با شاخصهای هنر اسلامی است. به این منظور نمونه موردی مسجد تئاتر شهر تهران که کالبدی نوآورانه دارد، بررسی شده است. برای پاسخ به سؤالات ابتدا مبانی نظری هنر اسلامی مطرح گردیده و شاخص های آن استخراج شده، سپس ویژگیهای مسجد تئاتر شهر تهران به عنوان نمونه ای از مساجد متجدّد معرفی و بر اساس آن معماری مسجد نئاتر شهر تهران تجزیه و تحلیل شده است. روش تحقیق بر مبنای استدلال منطقی و تحلیل محتوا با استفاده از مطالعات اسنادی-کتابخانه ای می باشد. نتایج حکایت از آن دارد که برخی دگرگونی های ناشی از پیشرفت سبک و تنکیک در معماری ضروریست، اما باید مرزی مشخّص برای آن در نظر گرفته شود تا تغییرات شکلی باعث تغییر مفاهیم والای انسانی نگردد و معماری مسجد در عین بداعت، همچنان بازگوکننده تعالیم و شاخص های اسلامی باشد. در مسجد تئاتر شهر تهران تلاش برای بداعت و هماهنگی با محیط باعث شده است که معنا و هویت اسلامی در آن کمرنگ شود و بنا خوانایی خود را، که برای مسجد امری ضروریست، ازدست بدهد. مباحث حاصل از این پژوهش میتواند به تدوین و ارتقاء کالبدی طراحی معماری مساجد دوران معاصر و متناسب با هویت و فرهنگ اسلامی ایرانی منجر شود. شاخص های هنر اسلامی میتواند بهترین انتخاب برای مساجد در جهت ارتقاء کیفیت طراحی فضاها و معنوی کردن این مکانها باشد.
عکاسی مفهومی و کاربرد آن در تبلیغات
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های عکاسی، عکاسی مفهومی است که با هدف جلب توجه بیشتر مخاطب به یک پیام خلق می شود. این پیام، صریح و روشن نیست، بلکه توجه بیشتر بیننده را می طلبد تا به درک او از صحنه منجر شده و اثرگذاری چشمگیری در او اتفاق بیفتد. پژوهش حاضر به دنبال آن است تا در کنار تعریف ماهیت عکاسی مفهومی، کاربردهای آن را در دنیای تجارت و کسب و کار بررسی کند. با توسعه ابزارهای دیجیتال، دنیای تبلیغات نیز به موازات آن پیچیده تر شده و رقابت برای اثرگذاری محصولات و خدمات بر روی مخاطب به رشد عجیبی رسیده است. در این میان، عکاسی مفهومی با استفاده از زبان خاص خود، اثرگذاری چشمگیری بر مخاطب داشته و دارد. به نظر می رسد شناخت دنیای عکاسی مفهومی و روندهای حاکم بر آن، برای محققان رشته عکاسی و تبلیغات ضروری است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این مسئله است که این عکاسی مفهومی چیست، چه ملزوماتی دارد و کاربردهای آن در دنیای تبلیغات شامل چه مواردی می تواند باشد.
بررسی تأثیرپذیری اسیر شهرستانی از سبک حافظ و تطبیق آن با زیبایی شناسی موجود در نسخه مصور حافظ محفوظ در موزه دهلی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
831 - 852
حوزههای تخصصی:
یکی از شاعران بی بدیل درسبک عراقی، حافظ شیرازی می باشد. این شاعر پرآوازه، تحولی عظیم در زمینه شعر و غزل به وجود آورد. حافظ به لحاظ ارزش واژگانی و زیبایی وزنی و غنای محتوایی شعری خود، بر شاعران متأخر خویش، به خصوص شاعران سبک هندی (یا اصفهانی) تأثیر عمیقی گذاشته است؛ به طوری که در آثار منظوم شاعران از قرن نهم گرفته تا شاعران معاصر، کم و بیش نشانه هایی از سبک و سیاق غزل های حافظ مشاهده می شود. جلال الدین بن میرزا مؤمن اسیر اصفهانی، یکی از شاعران برجسته و نامی و کم تر مطرح دوره سبک هندی می باشد که تحت تأثیر اشعار خواجه، در غزلیات متعددی اقدام به نظیره سرایی از وی نموده است. جُستار پیش رو، مطالعه و تحقیقی نظری است که به شیوه پژوهش کتابخانه ای انجام گرفته است. محدوده و جامعه مورد مطالعه، دیوان غزلیات و چکامه های اسیر شهرستانی، در مقایسه با آثار شعری حافظ می باشد. نظیره گویی اسیر اصفهانی از سبک شعری خواجه شیرازی، صرفاً به تتبع شعری و سرمشق گیری و تقلید از مضمون، وزن و قافیه و کلیت شعری از آثار منظوم حافظ، محدود نمی شود؛ بلکه حوزه های دیگری از سبک حافظ، اعم از مضمون، ساختار، زیب ایی شناسی، آهنگ و وزن بیرونی و حاشیه ای و اندیشه کلامی را دربرمی گیرد. این ویژگی سبکی حافظ منجر به ایجاد وجوه زیبایی شناسی در نگاره های نسخه مصور حافظ نیز شده است. یکی از این نسخ مصور در موزه دهلی نو در هند نگهداری می شود.اهداف پژوهش: بررسی تأثیر سبک حافظ بر سروده های اسیر در حوزه های مختلف.بررسی زیبایی شناسی در نسخه مصور حافظ محفوظ در موزه دهلی نو.سؤالات پژوهش:تأثیرگذاری سبک حافظ بر سروده های اسیر در حوزه های مختلف چگونه می باشد؟وجوه زیبایی شناسی در نسخه مصور حافظ محفوظ در موزه دهلی چگونه است؟