ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۷۱۰ مورد.
۴۱.

تاثیر یک دوره کوتاه مدت فعالیت ورزشی برون گرای استقامتی بر سلول های کمک کننده T به دنبال تزریق DNA واکسن بیان کننده گلیکوپروتئین D ویروس هرپس سیمپلکس تیپ یک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ورزش استقامتی واکسن سیستم ایمنی اجوانت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۴۷
فعالیت های ورزشی می توانند به عنوان یک ادجوانت اندوژن عمل کنند و موجب افزایش بهره وری پاسخ ایمنی میزبان بعد از واکسیناسیون شوند. بااین حال، تأثیر فعالیت های ورزشی چند وهله ای برون گرا که به صورت استقامتی انجام می شوند، بر پاسخ-های مرتبط با ایمنی سلولی و هومورال به واکسن مشخص نیست. پژوهش حاضر به منظور بررسی فعال سازی لنفوسیت های کمک کننده نوع 1 و 2 (Th) به دنبال سه وهله فعالیت ورزشی برون گرای استقامتی به عنوان اجوانت DNA واکسن انجام شده است. تعداد 36 سر موش بالب سی ماده (8-6 هفته با میانگین وزن 18 گرم) به طور تصادفی شش گروه کنترل، ورزش، واکسن، PcDNA، ورزش-واکسن و ورزش-PcDNA (6 موش در هر گروه) تقسیم شدند. گروه های مختلف بلافاصله بعد از آخرین وهله ورزش تزریق DNA واکسن و PcDNA رو پشت سر گذاشتند، کلیه مراحل اجرای فعالیت ورزشی و تزریقات بر اساس پروتکل واکسن بعد از 12 روز تکرار شد و 12 روز بعد از دومین تزریق واکسن نمونه های پژوهش گردآوری شدند. برای بررسی نتایج به دست آمده از روش آماری آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد و P<0.05 در نظر گرفته شد. بر اساس نتایج پژوهش نسبت Th1/Th2 بعد از تحریک با آنتی ژن بین گروه های کنترل با واکسن و ورزش-PcDNA تفاوت معناداری مشاهده شد (P<0.05). گروه ورزش-واکسن با تمام گروه های پژوهش به صورت معنادار متفاوت بود (P<0.05). نتایج مطالعه حاضر تائید کننده افزایش نسبت سلول های Th1/Th2 به دنبال فعالیت های ورزشی چند وهله ای استقامتی طولانی مدت برون گرا بوده است. تحریک آسیب عضلانی از طریق فعالیت ورزشی در هنگام تزریق DNA واکسن احتمالاً در فراخوانی سلول های سیستم ایمنی ذاتی و تحریک مؤثر ایمنی اکتسابی مؤثر بوده است.
۴۲.

نقش هسته های عضلانی در حافظه و سازگاری های عضلانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عضله اسکلتی هسته عضلانی حافظه عضلانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۱۵
اهداف: عضله اسکلتی شکل پذیری بسیار بالایی جهت سازگاری با محرک هایی نظیر فعالیت انقباضی، شرایط بارگذاری (بی باری، بی تحرکی، بیماری و فضانوردی)، مداخلات تغذیه ای و عوامل محیطی دارد. عضله اسکلتی قابلیت منحصربه فردی دارد که به آن این امکان را می دهد که فعالیت انقباضی مزمن قبلی خود را به خاطر بیاورد و در پاسخ به دوره تمرینی مجدد، حتی بعد از یک دوره طولانی مدت بی تمرینی، رشد و سازگاری سریع تری را از خود نشان دهد. دانشمندان این پدیده را حافظه عضلانی نامیده اند. مطالعات اولیه این پدیده را به یادگیری حرکتی از طریق سیستم عصبی مرکزی نسبت دادند، اما مطالعات بعدی پیشنهاد کردند که حافظه عضلانی ممکن است با محتوای هسته های عضله اسکلتی ارتباط داشته باشد. یکی از سازوکارهای احتمالی این است که دوره اولیه تمرین ورزشی منجر به افزایش هسته های عضلانی می شود و این هسته ها حتی به دنبال یک دوره طولانی مدت بی تمرینی در عضله اسکلتی پایدار باقی می مانند. به دنبال دوره تمرین مجدد، عضله ای که هسته های آن در دوره تمرینی اولیه افزایش یافته اند، می تواند رشد کارآمدتری داشته باشد و پاسخ شکل پذیری سریع تری را از خود نشان دهد. اما، مطالعات بعدی نشان دادند که هسته های عضلانی ممکن است پایدار نباشند و به دنبال دوره های بی تمرینی از بین بروند. مطالعات اخیر به بررسی سازوکارهای دیگری نظیر اپی ژنتیک در توجیه نظریه حافظه عضلانی پرداختند. به طور کلی، شواهد موجود از ثبات هسته های عضلانی در نظریه حافظه عضلانی حمایت نمی کند و پیشنهاد می شود که شواهد دیگری نظیر اپی ژنتیک در راستای توجیه این نظریه توسط محققین مورد بررسی قرار بگیرد.
۴۳.

The Effect of Eight Weeks of Resistance Training and a Period of Detraining on Muscle Fiber Shortening (FS%) and Relative Wall Thickness (RWT) of the Left Ventricle in Low-Mobility Women

کلیدواژه‌ها: resistance training detraining structural and functional heart indicators low-mobility women

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۲
Purpose: The purpose of the present research was to investigate the effect of eight weeks of progressive resistance exercise and a subsequent detraining period on the indicators of muscle fiber shortening (FS%) and the relative wall thickness (RWT) of the left ventricle in low-mobility women. Method: This semi-experimental study was conducted in a field-laboratory setting. A total of 32 sedentary women, who met the criteria for participation and were able to engage in the exercise protocol, were randomly assigned to two groups: 1) Resistance training group (16 participants), and 2) Control group (16 participants). Anthropometric characteristics, body composition, and structural indices such as left ventricular muscle fiber shortening percentage (FS%) and relative wall thickness (RWT) were measured using an echocardiography device at three intervals: before the start of training, at the end of 8 weeks of training, and after a 4-week detraining period. The training protocol was implemented over 12 weeks, consisting of 8 weeks of training with three sessions per week, followed by 4 weeks of detraining. Data were analyzed using independent t-tests and repeated measures analysis of variance (ANOVA) at a significance level of p < 0.05, using SPSS version 21. Results: The results showed a significant difference in FS% between pre-test and post-test measurements for both the experimental and control groups (p < 0.05). Additionally, a significant decrease in FS% was observed in the training group during the detraining period (p < 0.05). Similarly, a significant change in RWT was found between pre-test and post-test measurements in both groups (p < 0.05), and significant changes in RWT were also observed during the detraining period in the training group (p < 0.05). Conclusion: Based on these findings, it can be concluded that 8 weeks of resistance training led to beneficial changes in the structure and function of the heart in sedentary women. However, the 4-week detraining period resulted in negative effects on these adaptations. Therefore, it is recommended that individuals engage in regular and structured resistance training to maintain these positive adaptations.
۴۴.

تمرینات تداومی با شدت های مختلف و اثربخشی بر مسیر ضد آپوپتوزی BAX / BCL-2 / Caspase-3 در دوره توانبخشی پس از سکته مغزی در موش های نر اسپراگ داولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکته مغزی MRI توانبخشی آپوپتوز تمرینات تداومی عملکرد شناختی-حرکتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۶۵
اهداف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر دو نوع تمرینات تداومی با مدت فزاینده (CTID) و شدت فزاینده (CTII) بر مسیر آپوپتوز سلول های عصبی ناحیه پنومبرا در دوره توانبخشی پس از سکته مغزی بود. مواد و روش ها: 30 سر رت نژاد اسپراگ داولی (سن 8 هفته، وزن 15±265 گرم) انتخاب و به طور تصادفی به 3 گروه سکته مغزی، سکته مغزی+تمرینات CTID و سکته مغزی+تمرینات CTII تقسیم شدند. القا سکته مغزی با روش (t-dMCAO) انجام شد. پروتکل تمرین CTID و CTII، 24 ساعت پس از سکته مغزی با سرعت m/MIN10 و مدت 10 دقیقه اجرا شد و پس از آن مدت و شدت تمرینات به صورت فزاینده افزایش یافت. آزمایش MRI و تست های رفتاری در این بازه زمانی انجام شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و ارزیابی رفتاری، رت ها قربانی شدند و پس از تشریح ناحیه پنومبرای مجاور منطقه ایسکمیک مغزی، بافت ها جهت تحلیل های آزمایشگاهی، مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون آماری آنوای یک طرفه تفاوت معنی-داری را در تغییرات نسبت BAX/BCL-2 و Caspase-3 بین گروه ها نشان داد که این تغییرات فقط در گروه CTID نسبت به گروه CTII و کنترل معنی دار مشاهده شد (P=0.042, P=0.028) و (P=0.036, P=0.021). علاوه بر آن نتایج آزمون رفتاری در هر دو گروه تمرین نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری داشتند (P<0.05). نتیجه گیری: یافته-های پژوهش حاضر نشان می دهد، تمرین تداومی CTID جهت بازتوانی در فاز حاد پس از سکته مغزی می تواند به عنوان یک راهکار مناسب جهت تجویز تمرینات ورزشی در فاز حاد پس از سکته مغزی، ارائه شود.
۴۵.

Reliability and Concurrent Validity of a Clinometer+ Bubble Smartphone Application to Assess Hamstring Muscle Length

کلیدواژه‌ها: flexibility Reliability Validity Smartphone measurement

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۱
Purpose: Muscle flexibility is a component of physical fitness. Using traditional tools in muscle length evaluation tests creates challenges. Therefore, the use of smartphones and health-related software as an alternative method has become widespread. This study aimed to investigate smartphones' intra- and inter-rater reliability and validity for measuring hamstring muscle length. Method: In a blinded study design, two researchers measured hamstring flexibility through four types of tests on each of the 22 asymptomatic participants with a total of 44 lower limbs. The measurements were compared between the traditional goniometer method and the practical smartphone application method. The intraclass correlation coefficient (ICC) was used to evaluate the reliability of each smartphone measurement, and Bland-Altman analysis was used to check the measurement errors. The validity of the two methods was also investigated. Results: Intra- and inter-rater reliability (ICC≥0.8) were good to almost perfect. In intra-rater reliability, PSLR angle showed consistent imprecision; other tests were free of systematic error and measurement error. The inter-rater reliability revealed a constant error in the right leg's PKE angle. A good to excellent correlation (r = 0.817–0.699) was observed in all the measured values, indicating the two methods' validity. Conclusion: These findings support from intra- and inter-rater reliability and validity of both instruments when measuring hamstring muscle length.
۴۶.

The effects of resistance training types on clinical and functional indices in older individuals with Osteosarcopenia: A Systematic Review

کلیدواژه‌ها: aging Exercise Training Osteosarcopenia resistance training

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۸
Purpose: In this study, we investigated the effects of resistance training types on clinical and functional indices in older individuals with Osteosarcopenia. Method: In this Systematic Review study, a systematic searching strategy was used in information databases such as Pub Med, Web of Science, Scopus, Google Scholar, Cochrane, and Ambace, all of the studies were extracted by using specific keywords such as Strength exercise, Exercise training, Resistance exercise, Resistance training, Strength training, Physical activity, Osteosarcopenia, Aging, Older adult, Elderly which were published on 7th August 2023. After all preliminary screening, surveying of complete text, and assessment of critical studies, scrutinized articles were related to inclusion criteria. Finally, 17 papers were selected for this study. Results: According to the present study, Resistance training for Osteosarcopenia older individuals has an effective result to improve Osteosarcopenia risk factors, and older patients’ performance and clinical status. However, it has to be mentioned that it needs further study in the contexts of Resistance training and Osteosarcopenia syndrome in elderly adults. Conclusion: Resistance exercise training has markedly beneficial effects on elderly patients with Osteosarcopenia which improves Sarcopenia risk factors, and older patients’ performance, clinical status and function of elderly patients.
۴۷.

اثر نوروپروتکتیو ترکیب تمرین هوازی و آدنوزین بر بیان ژن گیرنده A2a و عوارض ناشی از سکته مغزی در هیپوکامپ موش صحرایی نر بالغ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوروپروتکتیو آدنوزین گیرنده A2a سکته مغزی تمرین هوازی هیپوکامپ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۳۲
هدف: سکته مغزی نوعی اختلال نورولوژیک و دومین عامل مرگ و میر در جهان است. اخیرا مطالعه درباره درمان نوروپروتکتیو سکته به یک بحث داغ در جهان تبدیل شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر نوروپروتکتیو ترکیب تمرین هوازی و آدنوزین بر بیان ژن گیرنده A2a و عوارض ناشی از سکته مغزی در هیپوکامپ موش نر صحرایی انجام شد. مواد و روش ها: 50 سر موش نر بالغ نژاد ویستار (سن 10-8 هفته، وزن270-240 گرم) به صورت تصادفی در ۵ گروه (شم، کنترل+ایسکمی، ایسکمی+تمرین، ایسکمی+آدنوزین و ایسکمی+آدنوزین+تمرین) تقسیم شدند. پس از القای ایسکمی، موش های گروه های تمرین، 5 روز در هفته و بمدت 8 هفته روی تردمیل دویدند. آدنوزین بصورت همزمان روزانه به گروه های تحت درمان آدنوزین تزریق شد. 48 ساعت پس از اتمام پروتکل تمرینی، موش ها کشته و بافت هیپوکامپ جهت بررسی مرگ سلولی و بیان ژن A2a به روش RT_PCR برداشته شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: تعداد سلول های مرده در گروه ایسکمی نسبت به شم افزایش و در گروه ایسکمی+تمرین+آدنوزین و ایسکمی+تمرین نسبت به ایسکمی کاهش یافته بود. بیان ژن A2a در گروه های ایسکمی+آدنوزین+تمرین، ایسکمی+تمرین و ایسکمی+آدنوزین به ترتیب بیشترین افزایش را داشت به گونه ای که در مقایسه با گروه شم (P<0/001) و کنترل+ایسکمی(P<0/001) معنادار بود. نتیجه گیری: تمرین هوازی و آدنوزین بصورت مستقل و تعاملی به صورت یک ترکیب نوروپروتکتیو می تواند با افزایش بیان ژن گیرنده A2a و تحریک سیگنالینگ و مکانیسم های مرتبط با کاهش مرگ سلولی، اثر درمانی و محافظتی را بر عوارض ناشی از سکته داشته باشد.
۴۸.

Relationship between indicators affecting osteoporosis and femoral bone mineral density in active and inactive elderly men

کلیدواژه‌ها: bone mineral density elderly men blood and anthropometric indices

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۱
Background: Osteoporosis is a decrease in bone density among older adults that can lead to painful fractures and disability. People in developing countries are not interested in examining bone mineral density until fractures occur. Therefore, the aim of this study was to investigate the relationship between the indicators affecting osteoporosis with femoral mineral density in active and inactive elderly men.Methods: A total of 45 active and 45 inactive men with an age range of 70 to 85 years with medical records and clinical trials were selected. Anthropometric characteristics and serum indices of the subjects were used as effective indicators of osteoporosis. Pearson correlation coefficient was used to find the relationship between the indicators and the mineral density of the femur. SPSS software version 26 was used for data analysis.Results: The results of the present study showed that in both groups of active and inactive elderly men, a significant relationship was observed between anthropometric characteristics and serum indices with bone mineral density (P≤0.05). No significant relationship was found between other indicators.Conclusion: In general, the results show that there is a significant relationship between bone density and weight, body mass index, age, calcium, phosphorus and serum alkaline phosphatase of all subjects. Therefore, in adulthood and old age, these blood and anthropometric variables can be used to identify people at risk for osteoporosis.
۴۹.

تدوین و به روزرسانی نُرم آمادگی جسمانی زنان و مردان 18 تا 60 سال شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمادگی جسمانی ترکیب بدنی نورم شهر اهواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۲۹
هدف از پژوهش حاضر بررسی و تدوین نورم آمادگی جسمانی زنان و مردان 18 تا 60 سال شهر اهواز بود. بدین منظور تعداد 682 نفر از زنان (365) و مردان (317) شهر اهواز به ترتیب با میانگین قد 6±9/160 و 8/8±4/175 (سانتیمتر) و وزن 1/14±69 و 5/12±9/78 (کیلوگرم) به صورت داوطلبانه از تمام نقاط شهر اهواز در پژوهش حاضر شرکت کردند. متغیرهای تحقیق شامل عوامل آنتروپومتریکی ترکیب بدنی و آمادگی جسمانی بود. نتایج تحقیق نشان داد WHR زنان و مردان به ترتیب 07/0±82/0 و 06/0±87/0 و درصد چربی زنان و مردان به ترتیب 1/5±2/38 و 1/7±1/19 بود. بعلاوه، زنان و مردان به ترتیب در متغیرهای استقامت قلبی- عروقی 2/10±1/37 و 7/6±1/44 ( میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه)، استقامت عضلات کمربند شانه 5/11±2/22 و 4/16±4/41، استقامت عضلات شکم 4/12±0/24 و 7/10±4/37، قدرت پنجه دست 7/11±4/47 و 3/17±7/45 و انعطاف پذیری تنه 8/7±5/32 و 2/8±7/29 در وضعیت مطلوب بودند. میانگین وزن، استقامت قلبی- عروقی، استقامت عضلات کمربند شانه و استقامت عضلات شکم زنان در تمام رده های سنی نسبت به مردان کمتر بود در حالیکه میانگین درصد چربی و انعطاف پذیری زنان در تمام رده های سنی بیشتر از مردان بود. بعلاوه، میانگین WHR و قدرت پنجه دست زنان به استثنای رده سنی 39-30 سال به ترتیب کمتر و بیشتر از مردان بود. نتیجه ارزیابی متغیرها نشان داد در مقایسه با هنجارهای موجود، اکثر زنان و مردان شهر اهواز علیرغم آمادگی جسمانی مطلوب از لحاظ متغیر درصد چربی به ترتیب در معرض خطر بالا و متوسط ابتلا به بیماری های وابسته به چاقی قرار دارند.
۵۰.

Comparison of the effects of high-intensity resistance training and resistance retraining on serum levels of some indices of muscle damage in inactive young girls

کلیدواژه‌ها: resistance training Muscle damage Creatine Kinase lactate hydrogenase Aspartate Aminotransferase

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۲
Purpose: Delayed onset muscle soreness (DOMS) is pain and stiffness that occurs several hours to several days after unusual or intense exercise. It is thought that this exercise causes small damage (micro trauma) to muscle fibers. The aim of the present study was to compare the effects of high-intensity resistance training and resistance retraining on serum levels of some indices of muscle damage in inactive young girls. Method: Twenty-four healthy inactive young girls voluntarily participated in the present study. They then randomly divided into two groups of 10. The muscle injury protocol included five stations of biceps and shoulder presses with a barbell, squats, chest press, and leg press. Each movement consisted of three sets of 8 to 12 repetitions, with an intensity of 75% of one repetition maximum. Serum levels of creatine kinase, lactate dehydrogenase, and aspartate aminotransferase enzymes were measured before the activity and at intervals of 1, 26, and 48 hours after it. Analysis of variance with repeated measures and independent t-test were used to analyze the data at a significance level of p≥0.05. Results: there was no significant difference in the changes in creatine kinase, lactate dehydrogenase, and aspartate aminotransferase between the two groups at different stages of measurement after retraining (p<0.05). Conclusion: According to the results of the present study, it can be concluded that resistance training cannot be a significant influencing variable on the amount of muscle damage. However, more research in this field is needed.
۵۱.

تأثیر پیش آماده سازی با تمرینات تداومی و تناوبی با شدت بالا بر عوامل رگ زایی مدل سکتۀ مغزی td-MCAO(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکته مغزی آنژیوژنز تمرینات پیش آماده سازی نقص نورولوژیک VEGF

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۴
اهداف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر 4 هفته تمرینات پیش آماده سازی تناوبی با شدت بالا (HIIT) و تداومی با شدت متوسط (MICT) بر مسیر آنژیوژنز در سلول های عصبی اطراف ناحیه انفارکت سکته مغزی بود. مواد و روش ها: 32 موش نر بالغ NMRI (سن 8 هفته، وزن 1 ± 35 گرم) انتخاب و به طور تصادفی به 4 گروه 8 تایی شامل گروه های شم، سکته مغزی، سکته مغزی+HIIT و سکته مغزی+MICT تقسیم شدند. پروتکل های تمرینی، به مدت 4 هفته و 5 جلسه در هفته اجرا شد که گروه HIIT، به صورت میانگین 7 وهله ی 2 دقیقه ای ( شدت بالا %95Vmax و شدت کم %45 Vmax) و گروه MICT با میانگین شدت %60 Vmax به مدت 55 دقیقه، پروتکل تمرینی را اجرا کردند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، القای سکته مغزی با روش (t-d MCAO) صورت گرفت و پس از 24 و 48 ساعت به ترتیب نقص نورولوژیک، تست های رفتاری و بافت برداری ناحیه پنومبرا انجام شد. یافته ها: نتایج آزمون آماری تحلیل واریانس یک راهه تفاوت معنی داری را در تغییرات VEGF-R2، HIF-1α, Ang-2, FGF-2 و STAT3 را به صورت بین گروهی نشان داد که این تغییرات در گروه تمرینات HIIT نسبت به گروه MICT و سایر گروه ها معنی دار بود (P<0.05) درحالی که مقادیر VEGF در گروه MICT نسبت به سایر گروه ها افزایش معنی داری داشت (P<0.05). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد، یک دوره 4 هفته ای تمرینات پیش آماده سازی تناوبی با شدت بالا می تواند به عنوان یک راهکار مناسب جهت پیشگیری و درمان سکته مغزی در نظر گرفته شود.
۵۲.

The effect of eight weeks of walking on plasma levels of dopamine and the level of depression in elderly women with Alzheimer's disease

کلیدواژه‌ها: walking dopamine Depression Alzheimer's

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۸
Background and purpose: Physical activity is effective on the serum level of the monoamine neurotransmitter dopamine and also reduces psychological disorders such as depression. The aim of this study was to investigate the effect of eight weeks of walking on plasma levels of dopamine and the level of depression in elderly women with Alzheimer's disease. Method: In this semi-experimental study, 20 women with Alzheimer's disease with an average age of 73.5 ± 7.72 years who were suffering from moderate to severe depression according to the Beck questionnaire with the opinion of a psychiatrist in a targeted manner and the sample available for were selected to participate in the research. The subjects were randomly divided into two equal groups of 10 people, including the experimental group (walking) and the control group (without regular physical activity). The subjects in the walking group exercised on the treadmill for eight weeks three sessions per week and each session lasted 30-45 minutes with an intensity of 60-75% of the maximum heart rate. Before and after the exercise intervention, blood samples were taken from the cubital vein of all participants in a 12-hour fasting state. Serotonin and dopamine levels were evaluated by ELISA method. The results were extracted using the paired t test and covariance at a significance level of 0.5. Findings: 8 weeks of walking led to a significant increase in dopamine levels (p=0.005) and a significant decrease in depression (p=0.001) in the experimental group compared to the control group. Conclusion: It seems that walking can have positive effects on some neurotransmitters and reduce the level of depression in elderly women with Alzheimer's disease.
۵۳.

آثار تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای و مصرف استازولامید بر تعادل کوهنوردان فعال در ارتفاع شبیه سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحریک الکتریکی هایپوکسی دیاموکس آزمون تعادل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۵۱
اهداف: تعادل عاملی مهم برای موفقیت و سلامت کوهنوردان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی آثار جداگانه و توأمان تحریک الکتریکی مغز و داروی استازولامید بر تعادل مردان کوهنورد بود. مواد و روش ها: 12مرد کوهنورد (انحراف استاندارد±میانگین سن، قد و وزن به ترتیب: 6/4±8/39 سال، 8/7±4/177 سانتی متر و 9/1±1/79 کیلوگرم) در این پژوهش دوسوکور شرکت نمودند. آزمودنی ها تحت شش شرایط: 1)استازولامید و تحریک ناحیه قشر حرکتی اولیه(M1) 2)استازولامید و تحریک ناحیه قشر خلفی-جانبی پیش پیشانی(DLPFC) 3)استازولامید و شم 4)دارونما و تحریک M1 5)دارونما و تحریک DLPFC 6)دارونما و شم قرار گرفتند. در هر جلسه آزمودنی ها پس از 30 دقیقه نشستن در شرایط هایپوکسی (O2=13%)، به مدت 20 دقیقه تحت تحریک مغزی قرار گرفتند. سپس، هر آزمودنی با توجه به استقامت هوازی خود، یک وهله فعالیت وامانده ساز را با 60% سرعت هوازی بیشینه روی نوارگردان انجام داد. بلافاصله پس از فعالیت، تعادل پای تکیه گاه و غیرتکیه گاه اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آنوای دوراهه با اندازه گیری های تکراری استفاده گردید. یافته ها: در شرایط هایپوکسی، تحریک ناحیه M1 و DLPFC نسبت به شرایط تحریک شم اثر مثبت معناداری بر تعادل پای تکیه گاه پس از فعالیت وامانده ساز گذاشت (به ترتیب: 02/0=p و 03/0=p). اما بین این دو نوع تحریک تفاوت معناداری وجود نداشت. برای پای غیرتکیه گاه تفاوت معناداری بین شرایط تحریک نواحی مختلف مشاهده نشد. همچنین، بین مصرف استازولامید و دارونما بر تعادل پای تکیه گاه و غیر تکیه گاه تفاوت معناداری دیده نشد. نتیجه گیری: تحریک ناحیه M1 و DLPFC می تواند باعث بهبود تعادل پای تکیه گاه کوهنوردان هنگام کوهنوردی در ارتفاع شود.
۵۴.

اثر تمرین هوازی همراه با مصرف ژل رویال بر شاخص های آنتی اکسیدانی در بافت سرخرگ آئورت موش های صحرایی اورکتومی شده مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ژل رویال استرس اکسیداتیو آنتی اکسیدان یائسگی دیابت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۶۰
هدف: بیماری های قلبی-عروقی یکی از علل اصلی مرگ زنان یائسه دیابتی است اما باوجود اثرات مفید تمرین ورزشی تاثیر همزمان ژل رویال و تمرین ورزشی به خوبی شناخته نشده است. این مطالعه اثرات آنتی اکسیدانی تمرین هوازی و مصرف ژل رویال در آئورت موش های دیابتی شده با STZ را بررسی می نماید. مواد و روش ها: 30 سر موش صحرایی اورکتومی (وزن 220-250 گرم) دیابتی شده باSTZ با محدوده سنی 22-26 هفته، به پنج گروه، کنترل دیابتی اورکتومی (OVXD)، شم یا دریافت کننده حلال ژل رویال (Sh)، مصرف ژل رویال (RJ)، تمرین هوازی (AT) و تمرین هوازی+ژل رویال (AT+RJ) تقسیم شدند. برای بررسی اثر برداشتن تخمدان و القای دیابت، 6 موش صحرایی سالم در گروه کنترل سالم (HC) قرار گرفتند. گروه های 4 و 5 به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته (55 تا 75 درصد حداکثر سرعت دویدن) تمرین کردند، در حالی که گروه های 3 و 5 mg/kg/day100 ژل رویال را با تزریق صفاقی دریافت کردند. از ANOVA یک راهه برای آنالیز سطوح سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) و مالون دی آلدئید (MDA) بافت آئورت استفاده شد. یافته ها: سطوح SOD و GPx در گروه های RJ،AT و AT+RJ به طور معنی داری بیشتر از گروه OVXD بود. همچنین سطح MDA در گروه AT+RJ (001/0=P) و RJ (019/0=P) به طور معنی داری کمتر از گروه OVXD بود . نتیجه گیری: به نظر میرسد تمرین هوازی و مصرف ژل رویال هم به تنهایی و هم به طور تعاملی موجب افزایش فعالیت آنتیاکسیدانی سرخرگ آئورت در شرایط یائسگی و اختلالات متابولیک می شود.
۵۵.

اثرات ماساژ با کویتیشن و قهوه سبز بر لپتین و آنزیم ATGL در بانوان چاق غیرفعال

کلیدواژه‌ها: ماساژ کویتیشن بانوان چاق قهوه سبز هورمون لپتین آنزیم ATGL

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۷۱
شیوع اضافه وزن و چاقی در سراسر جهان رو به افزایش است. چاقی زمینه ساز بسیاری از بیماری ها مزمن مانند دیابت، کبد چرب و بیماری های قلبی عروقی به شمار می رود. اضافه وزن و چاقی فرآیند پیچیده ای است که تحت تاثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، رفتاری، فیزیولوژیکی، ژنتیکی و اپی ژنتیک قرار می گیرد. هدف این پژوهش تعیین تاثیر هشت هفته ماساژ با دستگاه کویتیشن و مصرف مکمل قهوه سبز بر سطح هورمون لپتین و آنزیم ATGL در زنان چاق بود. تعداد 60 نفراز زنان چاق با دامنه ی سنی (35-20 سال) و با میانگین شاخص بدن (32 کیلوگرم بر متر مربع) به طور داوطلبانه و در دسترس در تحقیق حاضر شرکت کردند. در این تحقیق آزمودنی ها بصورت تصادفی ساده به چهار گروه مساوی تقسیم شدند: گروه کنترل (15 نفر)، گروه ماساژ با کویتیشن (15 نفر)، گروه مکمل قهوه سبز (15 نفر)، گروه ماساژ با کویتیشن به همراه مکمل قهوه سبز (15 نفر). در این تحقیق از کپسول قهوه سبز با دوز 200 میلی گرم استفاده شد.گروه های تمرینی به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته و طبق برنامه، ماساژ با دستگاه کویتیشن گرفتند. در ابتدای پژوهش، نمونه گیری خون بصورت ناشتا از تمام گروه ها انجام شد. نمونه ها درحدود 20 دقیقه با دور 4000 سانتریفیوژ شدند. بعد از تهیه سرم، بلافاصله نمونه ها در 70- درجه سانتی گراد تا زمان آزمایش فریز گردیدند. سطح هورمون لپتین و آنزیم ATGL آزمودنی ها با روش آزمایشگاهی الایزا اندازه گیری شد. در پایان هشت هفته، مجددأ نمونه گیری خون با همان شرایط قبلی از تمام گروه ها انجام شد و سطح هورمون لپتین و آنزیم ATGL آزمودنی ها مجدد اندازه گیری شد. برای مقایسه ی داده ها و تعیین تاثیر مکمل و ماساژ از تحلیل واریانس دو طرفه و آزمون بونفرونی در سطح اطمینان 95 درصد استفاده شد. بر اساس نتایج، هشت هفته ماساژ با دستگاه کویتیشن و مصرف مکمل قهوه سبز در گروه های مداخله باعث کاهش معنی داری در سطح هورمون لپتین و افزایش معنی داری در سطح آنزیم ATGL در زنان چاق شد (P<0.05). در گروه مداخله ی همزمان، بیشترین تغییرات در سطح هورمون لپتین و آنزیم ATGL مشاهده شد (p=0.0001). ماساژ با دستگاه کویتیشن و مصرف مکمل قهوه سبز هر کدام به تنهایی بر سطح هورمون لپتین و آنزیم ATGL اثرگذار است اما با توجه به نتایج، تعامل آن ها دارای اثرات بیشتری است.
۵۶.

تعامل تمرینات ثبات دهنده مرکزی و عصبی- عضلانی همراه با هاپینگ بر میزان درد و عملکرد زنان مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا

کلیدواژه‌ها: تمرینات ثبات دهنده مرکزی تمرینات عصبی - عضلانی تمرینات هاپینگ ویژگی های عملکردی درد بی ثباتی عملکردی مچ پا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۷۰
هدف تحقیق حاضر، مقایسه ی تأثیر شش هفته تمرینات ترکیبی (ثبات دهنده مرکزی و عصبی- عضلانی) و هاپینگ بر درد و ویژگی-های عملکردی زنان مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا بود. سی زن فعال مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا به طور داوطلبانه و به صورت تصادفی در سه گروه ده نفری تمرینات ترکیبی، هاپینگ و کنترل شرکت نمودند. قبل و پس از اتمام تمرینات از تمام آزمودنی ها به منظور بررسی میزان درد و ویژگی های عملکردی، آزمون به عمل آمد. جهت بررسی میزان درد از پرسشنامه درد واس، برای بررسی ویژگی های عملکردی از آزمون جهش جانبی، جهش هشت لاتین، جهش سه گانه تک پا و پرسشنامه سنجش توانایی پا و مچ پا در فعالیت های روزانه و ورزشی استفاده شد. گروه های تمرینی به مدت شش هفته (سه جلسه 60 دقیقه ای در هفته) تمرینات خود را انجام دادند. انجام شش هفته تمرینات هاپینگ سبب بهبودی بیشتری نسبت به تمرینات ترکیبی (ثبات دهنده مرکزی وعصبی-عضلانی) در عملکرد شد. تمرینات ترکیبی نسبت به هاپینگ تأثیر بیشتری در بهبود درد مچ پای زنان مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا داشت.
۵۷.

مقایسه ژنوتیپ I/D ژن ACE وR577X ژن ACTN3 در مردان کشتی گیر نخبه و غیر نخبۀ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژنوتیپ آنزیم مبدل آنژیوتانسیون آلفا آکتینین- 3 کشتی گیران نخبه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۳
اهداف: متغیر های ژنتیکی به عنوان پارامتر های فردی درنظر گرفته می شوند که می توانند فنوتیپ های زیربنایی عملکرد ورزشی را متأثر کنند. از این رو، هدف پژوهش حاضر مقایسه ژنوتیپ I/D ژن ACE وR577X ژن ACTN-3 در مردان کشتی گیر نخبه و غیرنخبه ایرانی بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کشتی گیران مرد نخبه و غیرنخبه ایرانی بود که از بین آن ها 22 کشتی گیر نخبه و 36 کشتی گیر غیرنخبه به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از استخراج DNA شرکت کنندگان، با استفاده از تکنیک PCR-RLFP و الکتروفورز ژنوتیپ های ژن ACE و ACTN-3 آنان تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون کای مربع انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که کشتی گیران نخبه در مقایسه با کشتی گیران غیرنخبه، به طور معناداری توزیع فراوانی بیشتری از ژنوتیپ DD ژن ACE و ژنوتیپ RR و RX، از ژن ACTN-3 را دارا بودند. این درحالی بود که کشتی گیران غیرنخبه در مقایسه با کشتی گیران نخبه، به طور معناداری توزیع فراوانی بیشتری از ژنوتیپ های II و ID ژن ACE و ژنوتیپ XX ژن ACTN-3 را دارا بودند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که ارتباط مثبتی بین رسیدن به سطوح نخبگی در رشته ورزشی کشتی و برخورداری از ژنوتیپ DD ژن ACE و ژنوتیپ RR ژن ACTN-3 وجود دارد که احتمالاً این دو ژن را به عنوان عوامل ژنتیکی مؤثر در ایجاد فنوتیپ های زیربنایی رشته ورزشی کشتی از قبیل قدرت و متعاقباً به وجود آمدن تفاوت های فردی در ورزشکاران معرفی می نماید.
۵۸.

تعامل تمرین تناوبی و پروتئین وی بر نسبت تستوسترون به کورتیزول

کلیدواژه‌ها: تمرینات تناوبی پروتئین وی متابولیسم تستوسترون کورتیزول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۹
اگرچه مکانیسم اثر پروتئین ها یا مکمل های پروتئینی نظیر پروتئین وی بر فرایند سنتز پروتئین عضلانی در خلال یا متعاقب تمرینات ورزشی مشابه است، اما سوال اینجاست که آیا مکمل سازی پروتئین وی به عنوان یک مکمل پروتئینی مهم در روزهای پس از فعالیت مقاومتی شدید توسط افراد غیر ورزشکار قادر به تغییر یا بهبود نسبت تستوسترون بر کورتیزول است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تعامل هشت هفته تمرین تناوبی توام با مصرف پروتئین وی بر نسبت تستوسترون به کورتیزول در مردان جوان غیر ورزشکار انجام گرفت. در این مطالعه نیمه تجربی، 48 مرد جوان غیر ورزشکار به شیوه تصادفی در چهار گروه 12 نفری کنترل، پروتئین وی، تمرین تناوبی و ترکیبی قرار گرفتند. پس از اندازه گیری شاخص های آنتروپومتریکی، از آزمودنی ها، بعد از 10 تا 12 ساعت ناشتایی و 15 دقیقه استراحت، مقدار 5 سی سی خون از ورید بازویی چپ جهت اندازه گیری تستوسترون و کورتیزول گرفته شد. مداخله های مذکور برای مدت 8 هفته روی گروه های مورد مطالعه انجام گرفت. آنالیز داده ها توسط آزمون آنکوا آشکار نمود که در مقایسه با گروه کنترل، تمرینات تناوبی توام با مصرف پروتئین وی به افزایش نسبت تستوسترون به کورتیزول در گروه ترکیبی نسبت به گروه کنترل منجر شد. اجرای تمرینات تناوبی توام با مصرف پروتئین وی با اثرات آنابولیکی بیشتری نسبت به اثر هر یک از آنها به تنهایی در مردان جون غیر ورزشکار همراه است. با این وجود، درک بیشتر مکانیسم های عهده دار اثر انابولیکی تمرینات تناوبی و پروتئین وی نیازمند مطالعات بیشتر است.
۵۹.

تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید و مصرف چای سبز بر سطوح سرمی تیوردوکسین رودوکتاز-1، پاراکسوناز-1، اینترلوکین یک بتا، اینترلوکین شش و گالانین در مردان چاق سالمند تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنتی اکسیدان نشان گرهای التهابی گالانین تمرین تناوبی شدید چای سبز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۶۷
اهداف:امروزه الگوی تمرینی مناسب همراه با مصرف گیاهان دارویی نقش مهمی در تنظیم تعادل انرژی، کاهش شاخص های التهابی و افزایش دفاع ضداکسایشی در افراد سالمند چاق دارد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی شدید و مصرف چای سبز بر سطوح سرمی تیوردوکسین رودوکتاز-1،پاراکسوناز-1، اینترلوکین یک بتا،اینترلوکین شش و گالانین در مردان چاق سالمند تمرین نکرده، بود. مواد و روش ها:در این مطالعه ۴۸ مرد سالمند چاق تمرین نکرده به طور تصادفی در چهار گروه شامل تمرین تناوبی شدید، تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف چای سبز، مصرف چای سبز و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرین به مدت 8 هفته، هفته ای 3 جلسه و با شدت 90% ضربان قلب ذخیره اجرا شد.چای سبز روزانه به مقدار۴۵۰ میلی گرم(شش کپسول در روز)دریافت شد. نمونه های خونی قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون شاپیرو-ویلک و تحلیل کوواریانس دوراهه از طریق نرم افزار SPSS-26 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها:نتایج نشان داد که اثر ترکیبی تمرین همراه با مصرف چای سبز و همچنین اثر تمرین به تنهایی باعث افزایش معنی دار سطوح تیوردوکسین رودوکتاز-1،پاراکسوناز-1 و کاهش معنی دار سطوح اینترلوکین یک بتا،اینترلوکین شش و گالانین شدند(P<0.05)؛ولی مصرف چای سبز به تنهایی تغییرات معنی دار را نشان نداد(P>0.05).بیشترین درصد تغییرات (افزایش و کاهش) ایجاد شده در متغیرهای بیوشیمیایی به گروه تمرین همراه با مصرف چای سبز اختصاص داشت. نتیجه گیری: انجام تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف چای سبز، بیشترین تأثیر را بر افزایش سطوح آنزیم های آنتی اکسیدانی، کاهش نشان گرهای التهابی و تعادل انرژی در مردان سالمند چاق تمرین نکرده داشت.
۶۰.

فرصت طلایی دوران بلوغ برای کاهش درصد چربی بدن پسران چاق در اثر تمرین هوازی و رژیم غذایی کم کالری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی محدودیت کالریک کاهش وزن هورمون رشد تستوسترون بلوغ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۴۱
اهداف: هدف تحقیق حاضر بررسی اثر تمرین هوازی و رژیم غذایی کم کالری بر سطوح هورمون های رشد، تستوسترون و ترکیب بدن پسران چاق در دوران بلوغ بود. مواد و روش ها: در این تحقیق نیمه تجربی 53 آزمودنی(17-12سال) براساس بلوغ در دو گروه TS2,3 (kg/m27/4+61/29=,BMI28=n) و TS4,5 (kg/m27/3+54/30=,BMI25=n) قرارگرفتند. سپس هرگروه به طور تصادفی به سه زیرگروه تمرین هوازی، رژیم غذایی و شاهد تقسیم شدند. گروه تمرین هوازی به مدت 3 ماه، 3 جلسه در هفته برای 40-20 دقیقه با شدت 85-60 درصد حداکثر ضربان قلب دویدند. برای گروه رژیم غذایی، برنامه غذایی کم کالری (500 تا 1000 کیلوکالری کمتر از نیاز روزانه) توسط متخصص تغذیه تجویز شد. بلوغ توسط مقیاس تانر، ترکیب بدن با دستگاه Inbody3.0 و هورمون های رشد و تستوسترون به روش ELISA اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمونهای شاپیرو-ویلک، tوابسته، tمستقل، تحلیل واریانس دوطرفه و یا معادل ناپارامتریک آنها در نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد تغییرات هورمون رشد معنی دار نبود. اثر تعاملی گروه و بلوغ در افزایش تستوسترون فقط در گروه تمرین هوازی دیده شد(01/0=p)؛ کاهش درصد چربی بدن در دو گروه مداخله دیده شد؛ اما در گروه رژیم غذایی بیشتر بود(001/0=p). همچنین کاهش شاخص توده بدن هر دو گروه تمرین هوازی و رژیم غذایی در گروه TS4,5 بیشتر بود(04/0=p). نتیجه گیری: پیامد مثبت مداخله تمرین هوازی و رژیم غذایی کم کالری، کاهش درصد چربی بدن بود که دلالت بر پویایی دوران بلوغ با تغییرات سریع آن دارد. بنابراین بهتر است پسران چاق فرصت طلایی بلوغ، خصوصاً انتهای آن را برای دستیابی به وزن مطلوب غنیمت شمارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان