فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۳۰۹ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
۲۲۴-۲۱۳
حوزههای تخصصی:
امروزه تحلیل و افزایش تاب آوری نسبت به سوانح طبیعی به حوزه ای مهم و گسترده تبدیل شده است به طوریکه در حال حاضر از حرکت همزمان و متقابل توسعه پایدار و مدیریت سوانح به سمت افزایش تاب آوری بحث می شود. بر این اساس، تحلیل و افزایش تاب آوری سیستم های انسانی و محیطی در برابر سوانح طبیعی در مسیر نیل به آرمان توسعه پایدار از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. این پژوهش غیر آزمایشی دارای همبستگی بر اساس هدف کاربردی به آسیب پذیری و تاب آوری منطقه 15 تهران در برابر زلزله با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی پرداخته است. در این مقاله، بر اساس مبانی نظری و تجربی تاب آوری اجتماعی در برابر زلزله در ارتباط با انتخاب شاخص های مناسب جهت سنجش تابآوری در مقیاس اجتماعات منطقه 15 تهران، از ابعاد چهارگانه (اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی- محیطی) استفاده شده است. هرچه میزان بعد اجتماعی در بین شهروندان بالاتر باشد، بر میزان تاب آوری نیز افزوده می شود. بین تاب آوری و ابعاد چهارگانه آن رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. رابطه بین ابعاد چهارگانه اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی- محیطی کاملا معنادار می باشد. در کل با توجه به نتایج حاصل از تحلیل مسیر می توان گفت که بعد اجتماعی بیشترین تاثیر را در میان ابعاد در تبیین میزان تاب آوری دارد.
بررسی میزان جدایی گزینی فضایی-اجتماعی گروه های تحصیلی، شغلی، درآمدی و قومیتی با استفاده از نرم افزار Geo Segregation Analyzer، مورد پژوهی: محله کرمان در منطقه 8 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
۴۷۰-۴۶۱
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد و گسترش شهرها علی الخصوص مادرشهرها و کلانشهرها سبب کاهش روابط اجتماعی بین شهروندان و متعاقباً سبب بیگانگی اجتماعی و انزوای اجتماعی شهروندان از یکدیگر شده است. این مساله به تدریج سبب کم شدن هویت محله های شهری و نهایتاً جدایی گزینی اجتماعی در آنها شده است. بنابراین جدایی گزینی اجتماعی یکی از معضلات شهرهای امروزی است و باید درصدد پیدا کردن راهکارهای مناسب در جهت رفع این مشکل بود. بدین منظور در این مقاله عوامل مؤثر بر جدایی گزینی اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور داده های مربوط به پرسشنامه های پر شده و داده های بدست آمده مرکز آمار ایران در محدوده مورد نظر وارد نرم افزار SPSS شده است. سپس خروجی آن با فرمتExcel به عنوان ورودی اطلاعات متصل به نقشه در نرم افزار Arc GIS استفاده می شود. در نهایت نقشه نهایی جهت محاسبه میزان جدایی گزینی وارد نرم افزار Geo Segregation Analyzer می شود. در این مقاله میزان جدایی گزینی فضایی- اجتماعی محله کرمان واقع در منطقه 8 شهرداری تهران از طریق شاخص های جدایی گزینی، ضریب آنتروپی و ضریب جینی و نحوه پراکندگی با استفاده از فرمول موران محاسبه شده است. با توجه به نتایج بدست آمده می توان بیان کرد که جدایی گزینی فضایی- اجتماعی بین گروه های شغلی بسیار بالا می باشد. خصوصاً در گروه کارفرمایان جدایی گزینی بسیار بالا و نزدیک عدد یک (جدایی گزینی کامل) می باشد ولی جدایی گزینی در بین گروه های مختلف تحصیلی در حد متوسط رو به بالا می باشد. میزان جدایی گزینی در بین گروه های درآمدی در حد متوسط می باشد و هرچه درآمد زیاد شود، میزان جدایی گزینی نیز بیشتر می شود تا جایی که در گروه های ساکن با درآمدهای بالاتر شاهد جدایی گزینی کامل و یا خیلی شدید می باشیم. میزان جدایی گزینی در گروه های قومیتی ترک بالاتر از حد متوسط می باشد و در گروه قومیتی لر جدایی گزینی کامل و یا شدید اتفاق افتاده است. این درحالی است که جدایی گزینی در بین گروه فارس ها بسیار ناچیز و خفیف می باشد. عامل های مورد بررسی نشاندهنده این موضوع می باشد که در این محله جدایی گزینی فضایی- اجتماعی در حد متوسط رو به بالا رخ داده است و باید سیاست های جهت کاهش آن، اعمال نمود.
آسیب شناسی تعاملات سازمان های مدیریت شهری در برنامه های توسعه کلانشهر مشهد (نمونه موردی: اداره کل راه و شهرسازی، شهرداری و شورای اسلامی شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۳
۱۷۶-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
چارچوب سازمانی توسعه شهری به همراه مجموعه ای از وظایف، نقش ها و عملکرد ها در قالب برنامه های مدون و نتایج آن در فضاهای شهری، مدیریت شهری نام دارد. سازمان ها و نهادهای درگیر در فرایندهای مدیریت شهری علی رغم تفاوت در ساختارها و کارکردها ناگزیر از ارتباط و تعامل بایکدیگر نخواهند بود. طرح ها و برنامه های توسعه شهری در بسیاری از موارد وجه مشترک و یکی از علل ارتباطات بین سازمان های مدیریت شهری هستند. هدف این پژوهش آسیب شناسی تعاملات سازمان های مدیریت شهری در برنامه های توسعه کلانشهر مشهد است. جامعه آماری تحقیق 66 نفر از اعضای سازمان های مورد مطالعه می باشد و تمام جامعه آماری مورد سرشماری قرارگرفته است. داده های تحقیق علاوه بر روش کتابخانه ای، به صورت میدانی با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته شامل 5 بعد اصلی، و 65 شاخص از جامعه آماری اخذ شده است این پژوهش با توجه به ماهیت و اهداف این پژوهش تحلیلی- توصیفی و از نوع پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی می باشد . و با استفاده از نرم افزارهای SPSS وExcel تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج نشان داد، تمامی شاخص های مورد بررسی شامل، قانونی (با میانگین:2.33)، سازمانی (با میانگین:2.49)، سیاست گذاری (با میانگین:2.27)، مدیریتی (با میانگین:2.33) و فرهنگی (با میانگین:2.62)، در تعاملات سازمان های مورد مطالعه نامطلوب هستند. مهم ترین ابعاد تاثیرگذار بر تعاملات، نخست بعد قانونی (میانگین: 4.04)، سپس بعد مدیریتی (میانگین:3.9)، سازمانی (3.84)، سیاست گذاری (3.82) و فرهنگی (3.81) امتیازدهی شده اند. هم چنین مشخص شد بین میزان امتیاز ابعاد مؤثر در هر یک از سازمان های مورد مطالعه تفاوت وجود دارد و نیز بین وضع موجود و میزان تأثیر ابعاد در هر یک از سازمان های مورد مطالعه شکاف قابل توجهی مشاهده گردید.
تحلیلی بر نقش رویکرد مشارکت جویانه در مدیریت و برنامه ریزی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
۱۳۶-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
بررسی سازو کارهای برنامه ریزی و مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه این نظام را در بکارگیری الگوی حکمروایی شهری آشکار می سازد. در بیشتر این کشورها، نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری به صورت متمرکز است و نظارت و توسعه ی شهرها از طریق سازمانهای دولتی در سطح محلی و ملی انجام می پذیرد. با وجود مشکلات و موانع متعدد، تقویت حکومتهای محلی و جذب مشارکت بخش های خصوصی عنصری حیاتی محسوب می شود. با ناتوانی دولت در شهر تهران در پاسخگویی به نیازهای گوناگون شهری و عدم انطباق اولویتهای شهروندان با برنامه های ارائه شده و ضرورت مسئولیت پذیری بیشتر در اداره ی امور شهری، امروزه الگویی از اداره ی شهرها بر پایه نگرش نوینی از حکمروایی شهری برای این کشورها پیشنهاد شده که نه تنها دولت بلکه جامعه ی مدنی و بخش خصوصی را به مشارکت در اداره ی شهر فرا می خواند. روش تحقیق در پژوهش حاظر توصیفی- تحلیلی می باشد و با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران شهرداری تهران می باشد و با توجه به گستردگی جامعه آماری از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شده و اطلاعات یدست آمده با استفاده روش تاپسیس تحلیل شده است که بر اساس نتیجه حاصل از آن معیار برقراری ارتباط بین مردم و طرح، کاهش هزینه و زمان اجرای طرح ها رتبه اول را به خود اختصاص داده است و سایر معیارها در رتبه های پایین تر قرار دارند.
تحلیل فرآیند آموزش خلّاقیّت با الگوبرداری از طبیعت در معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
۳۸۴-۳۶۹
حوزههای تخصصی:
در رابطه با چرایی نبودِ سیستم آموزشی کارآمد در آموزش آفرینشگَری و خلّاقیت بالاخص در معماری با الگوبرداری از طبیعت، اولین گام پیش از اقدام عملی برای آموزش، تعیین اهداف آن و تطبیق سازگاری محتوای برنامه های عملی کلاسی و فرایند آموزش در دروس و بالاخص دروس طراحی است. برای سنجش کارآیی هر محتوای آموزشی، ارائه نتایج تجربه آموزش این دروس می تواند امری راهگشار در خلال تجربه های آموزش خلّاق معماری بشمار رود. روش تحقیق پژوهش حاضر ترکیبی از روش «توصیفی- تحلیلی» و «روش عملی- پراگماتیسمی» بر اساس روشهای آموزش خلاق در جهان در یک جامعه آماری از دانشجویان معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند است. لذا در این مقاله ضمن اشاره به مفهوم آموزش بطور عام، به آموزش معماری بطور اخص پرداخته شده و سپس در رویکردی تحلیلی، به مقوله روشها و مدل های آموزش در معماری پرداخته می شود. در پایان نیز به ارائه برخی مدلها و الگوهای آموزشی در این زمینه اقدام می شود.
طیف بندی ایمنی شهری از منظر پدافند غیرعامل با استفاده از مدل Antropy-COPRAS، مطالعه موردی کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
۴۸-۳۵
حوزههای تخصصی:
ایمنی شهری یکی از اساسی ترین پیش فرض های جامعه جهانی برای برنامه ریزی انسان محور است؛ مطالعات انجام شده در دنیا نشان می دهد آسیب پذیری گروه های مختلف مردم ساکن در نواحی خطرخیز شهر، بسته به سطح زندگی و وضعیت اجتماعی و فیزیکی آنها در نقاط مختلف متفاوت است. در این راستا پژوهش حاضر موضوع ایمنی شهری را از منظر پدافند غیرعامل مورد مطالعه قرار داده است. روش تحقیق این پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی، اسنادی و تحلیلی و ماهیت توسعه ای- کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق مناطق هشتگانه کلانشهر اهواز را شامل می شود که وضعیت آسیب پذیری مناطق کلانشهر اهواز را از منظر پدافند غیرعامل مشخص می نماید. در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها با مدل Antropy-COPRAS و نرم افزارهای SmartPLS، GIS، Visio، Grafer، SPSS و EXCEL انجام پذیرفته است. جهت تعیین ایمنی شهری میزان تاثیرگذاری ساختار شهری و متغیرها مشخص گردید. در مرحله بعد با در نظر گرفتن دو عامل وزن و فاصله از ایده آل میزان تاثیرگذاری مشخص گردید. که بر اساس نتایج مدل Antropy-COPRAS میزان ایمنی شهری بین (0 و 1) بیشترین میزان با (0.97) درصد و کمترین آن با (0.007) درصد متعلق به منطقه دو شهر اهواز می باشد. همچنین بیشترین میزان «فاصله نسبی گزینه مورد نظر از نقطه ایده آل» را منطقه پنج کلانشهر اهواز دارا بوده است و در مرحله بعد منطقه هشت قرار دارد. وضعیت کاربری های حساس کلانشهر اهواز نشان می دهد بیشترین کاربری اداری و آموزشی را منطقه 6 شهرداری اهواز دارا می باشد. و بیشترین کاربری بهداشتی را به ترتیب مناطق 8، 5 و 4 شهرداری اهواز دارا می باشند.
بررسی و بازخوانش تداوم زندگی شهری در شب مبتنی بر شادابی و سرزندگی فضاهای شهری 24 ساعته؛ موردپژوهی: محله دربند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
۱۲۴-۹۹
حوزههای تخصصی:
موضوع تولید، تقویت و توسعه فضای شهری مناسب، فعال، پویا و زنده به عنوان یکی از اهداف راهبردی ارتقای کیفیت محیط در محیط های مصنوع شهری، همواره درصدر کار برنامه ریزان و طراحان شهری قرار دارد. سرزندگی محیط های شهری و حفظ پویایی و طراوت در شهرها نیازمند حضور هرچه بیشتر شهروندان در فضاهای شهری و تعاملات اجتماعی با یکدیگر است. از سویی دیگر، منظر شهرهای بزرگ در طول شبانه روز، چهره متفاوتی از شهر را در معرض دید کاربران فضاهای شهری قرار می دهد: بخشی از این منظر را فعالیتهای جمعی شهری در طول شب شکل می دهد و بخش دیگر را جنبه های بصری فضاهای شهری، که در هنگام شب از نظرها پنهان شده و تنها با بررسی و بازخوانش تداوم زندگی شهری در شب قابل رویت است، به نمایش گذارده می شود. لذا فضاهای شهری به عنوان بستر فعالیت های جمعی شهروندان و مناظر شهرهای شبانه به کمک هم، تصور مخاطب از شهر را می سازد که از آن به سیمای شهرهای شبانه روزی تعبیر می شود. لذا موارد فوق الذکر، برجسته شدن رویکردی به نام «زندگی شبانه» یا خیابانهای 24 ساعته گردیده است که در واقع به تشویق فعالیت های گوناگون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در ساعات بیشتری از شبانه روز توجه دارد؛ لذا هدف از پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر پویایی فضاهای شهری 24 ساعته در محله فرهنگی- تفریحی دربند تهران به عنوان یک فضای شهری می باشد. روش تحقیق در این پژوهش علاوه بررویکرد توصیفی تحلیلی، روش تحقیق پیمایشی، در بستری از مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه ساکنین و عبورکنندگان از این محدوده است. روش نمونه گیری بصورت تصادفی ساده و همچنین نمونه آماری در این تحقیق 380 نفر بر اساس فرمول کوکران می باشد. برای جمع آوری اطلاعات تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. اطلاعات حاصله پس از طبقه بندی، با استفاده از نرم افزار آماری spss، به مقتضای نوع متغیرها و ارتباط آنها با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت نتایج نشان داد که بین شاخص های تعریف شده برای زندگی شبانه از جمله احساس امنیت، دسترسی به وسایل حمل و نقل عمومی، نظافت و پاکیزگی، تنوع فعالیت ها و جذاب و هیجان انگیز بودن آنها، کاربری های وضع موجود، زیبایی و جذابیت یک فضای شهری، داشتن حق انتخاب، افزایش ساعت عملکرد فعالیت ها، امکان تجمع گروهی، باورهاو اعتقادات فرهنگی و مذهبی جامعه، سطح آگاهی و سواد مردم ،امکان قابلیت پیاده روی در یک فضای شهری و میزان تمایل مردم برای استفاده از فعالیت های شبانه، رابطه ای مثبت و خطی وجود دارد؛ همچنین جذابیت دربند برای تبدیل شدن به خیابانی 24 ساعته بالا بوده؛ خوانایی و تنوع خیابان از پتانسیل مناسبی برخوردار بوده و امکان فعالیت پتانسیل کم و نسبتاً نامناسبی دارد، حال آنکه امنیت پتانسیل بسیار نامناسبی داشته است.
نقش واسطه ای اخلاق حرفه ای در رابطه با جو سازمانی و کیفیت زندگی کاری کارکنان شهرداری منطقه 2 شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۸
۴۳۴-۴۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش تبیین نقش واسطه ای اخلاق حرفه ای در رابطه با جَو سازمانی و کیفیت زندگی کاری کارکنان شهرداری منطقه 2 شیراز است. به لحاظ ماهیت توصیفی - پیمایشی و از جهت هدف از نوع کاربردی است. جامعه آماری کلیه کارکنان شهرداری به تعداد 250 نفر بودند که با استفاده از جدول مورگان نمونه مورد مطالعه 148 نفر تعیین گردید. این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای ساده انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این تحقیق پرسشنامه کیفیت زندگی کاری، جَو سازمانی و اخلاق حرفه ای بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل مسیر با استفاده از روش بارون و کنی) و از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان داد که بین ابعاد تحول و تکامل اخلاق حرفه ای با جو سازمانی و کیفیت زندگی کاری رابطه معنادار وجود دارد. از میان ابعاد جوسازمانی، رضایت، توافق بر روی رویه ها و اثربخشی ارتباطات با کیفیت زندگی کاری رابطه معنادار وجود داشت. در نهایت اخلاق حرفه ای نقش واسطه ای معناداری در رابطه با جَو سازمانی و کیفیت زندگی کاری کارکنان ایفا نمود.
برآورد نیاز مسکن اقشار کم درآمد در 25 سال آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۸
۳۲۶-۳۱۵
حوزههای تخصصی:
تعالی هر جامعه در گرو رفع نیازهای اولیه افراد آن جامعه می باشد. چنانچه هر فرد در زندگی خود از شغل و مسکن مناسب برخوردار باشد، در کنار یک ساختار تأمین اجتماعی کارآمد و فراگیر و امنیت کافی و جامعه قانون مدار احساس آرامش خواهد نمود. افراد چنین جامعه ای ظرفیت قابل توجهی برای تعالی و پیشرفت پیدا می نمایند و در صورت وجود برنامه ریزی صحیح در این جوامع، پیشرفت علمی، توسعه یافتگی، تولید ثروت و پیشتازی در اقتصاد و از همه مهمتر تامین کرامت انسانی قطعی خواهد بود. در تمامی جوامع تنوع درآمد در بین افراد جامعه اجتناب ناپذیر است و طبیعتاً افراد با درآمد مناسب قادر به تأمین نیازهای مختلف خود می باشند، لیکن اقشار کم درآمد بدون حمایت دولت ها قادر به رفع نیازهای اساسی خود از جمله تامین مسکن، نخواهند بود. از این رو برنامه ریزی برای حمایت از این گروه پیش نیاز برقراری عدالت اجتماعی و در عین حال لازمه شکل گیری یک جامعه مترقی و متوازن است. بنابراین برای تحقق این موضوع، این مقاله، به برآورد نیاز مسکن اقشار کم درآمد در طول 25 سال آینده پرداخته است. بدین منظور، ابتدا تمامی مشخصات گروه هدف تعیین شده و سپس تعداد مسکن مورد نیاز تا پایان سال هدف برآورد شده است. اهمیت برآورد تعداد واحد مسکونی مورد نیاز برای آینده در برآورد منابع مالی مورد نیاز برای ساخت این واحدهای مسکونی و همچنین جهت مدیریت صحیح و تامین هزینه ها، بسیار حائز اهمیت بوده و از طرفی موجب تامین مسکن مورد نیاز و از سوی دیگر موجب رشد و رونق بازار مسکن خواهد شد.
بررسی تطبیقی دو الگوی سنتی و غربی خانه در دوره قاجار؛ نمونه موردی: خانه مِشکیان یزد و عمارت ذوالفقاری زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ضمیمه ۴۸
۳۵۰-۳۳۳
حوزههای تخصصی:
معماری قاجار فصل دگرگونی آرمان ها و ارزش ها و عرصه تنوع و تضاد در شیوه ها و گرایش های معماری و شهرسازی ایران است. این دگرگونی، همزمان با رنگ باختن تدریجی مبانی هویت اجتماعی گذشته مانند قومیت، مذهب و زبان و نیل آن به سوی مفاهیمی همچون فرادستان (خواص)، و فرودستان (عوام) نمود بسیار برجسته ای در حوزه معماری مسکونی پیدا کرد و ساختار همگون و یکپارچه محلات سنت محور سابق را به عرصه چالش میان سنت و تجدد و ابراز تفاوت ها و تمایزات طبقاتی مبدل نمود. این تحقیق، از طریق بررسی توصیفی و تحلیلی چند نمونه مفروض سنتی و غربی خانه در دوره قاجار، در صدد استخراج و تبیین شاخصه های سنت و تجدد در معماری مسکونی آن دوران دارد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که معماری مسکونی قاجار در گذر از جهان سنت به تجدد، صرف نظر از عدم تحول در فن ساختمان، با استقرار برون گرایی به جای درون گرایی، اعمال تغییرات کالبدی و فضایی در نظام گردشی و الگوبرداری مستقیم از عناصر و تزیینات معماری غرب، تحولی بسیار عظیم و پرشتاب را پشت سر نهاد؛ لیکن عدم تکاپو در راستای بهره برداری و تکامل دستاوردهای اصیل و تاریخی معماری سنتی ایران موجب شد که تحول به وجود آمده به عرصه تقابل و تضاد در معماری مسکونی ایران مبدل گردد.
بررسی نقش طبیعت بر حس شادابی ساکنین در مجتمع های مسکونی (راهکارهای بهبود روابط همسایگی؛ نمونه های مورد بررسی مجتمع اکباتان در تهران و مجتمع مهرگان در قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۸
۳۷۶-۳۶۱
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش طبیعت در مجتمعهای مسکونی بر میزان حس شادابی و سرزندگی ساکنین با بررسی نمونه های موردی مجتمع اکباتان در تهران و مجتمع مهرگان در قزوین پرداخته است. در این مقاله تعریف سرزندگی از دو دیدگاه مورد بررسی قرار گرفت. دیدگاه اول که بعد آن فردی است، مربوط به بینش، فرهنگ و ادراک مردم است و دیدگاه دوم به فضاهای شهری مربوط می شود که این دو دیدگاه با هم ارتباط متقابل دارند و از یکدیگر نیز تاثیر می پذیرند. سپس به بررسی عوامل موثر بر سرزندگی پرداخته شده که در این میان نقش طبیعت در ایجاد سرزندگی، نقشی اساسی و غیر قابل انکار است. وجود طبیعت به عنوان یکی ازعوامل موثر درطراحی محوطه باز مجتمعها می تواند جهت «ارتقاءحس سرزندگی، آرامش محیط و کاهش روح ماشینی مدرنیته» مفید واقع می شود. در نهایت تأثیر طبیعت موجود در مجتمع های مسکونی اکباتان تهران و مهرگان قزوین از طریق پرسشنامه ای که پایایی و روایی آن بررسی شده است، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی پرسشنامه حاکی از آن بود که میزان زیاد طبیعت در مجتمع اکباتان تأثیر بسیار قابل توجهی بر حس سرزندگی افراد در این مجتمع نیز داشته، همچنین میزان اندک طبیعت در مجتمع مهرگان، تأثیر بسیار اندکی بر روی حس سرزندگی ساکنین این منطقه داشته است. با توجه به مفهوم سرزندگی و عوامل موثر بر آن، بایدگفت که طبیعت موجود در محوطه باز مجتمعهای مسکونی به عنوان یک بستر و فضای گردهم آورنده، باعث تعاملات اجتماعی و روابط بهتر میان کاربران خواهد شد.که در نهایت این ارتباطات منجر به شادمانی بیشتر و حس سرزندگی ساکنین می شود. از متغییرهای این تحقیق می توان به: 1- متغییر مستقل: طبیعت؛ 2- متغییر مداخله گر: تعاملات اجتماعی؛ 3- متغییر وابسته: سرزندگی اشاره کرد و داده های تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و پرسشنامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردیده اند. در معماری گذشته برای انجام این تعاملات، از طبیعت موجود درحیاط خانه ها استفاده می کردند ولیکن در مجتمعهای مسکونی امروزی به علت عدم توجه به معنا وکیفیت فضایی، به آن کمتر توجه شده است. همچنین روش تحقیق دراین مقاله توصیفی (علی- مقایسه ای) از نوع کیفی می باشد. در پایان نتیجه گیری لازم اشاره شده است.
بازتعریف مفهوم مسکن و سکونت بر اساس مولفه های اقتصادی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
۲۸۶-۲۶۳
حوزههای تخصصی:
مفهوم سکونت یکی از پیچیده ترین و در عین حال قدیمی ترین مسائلی است که بشر همواره با آن درگیر بوده است؛ به گونه ای که ابعاد تازه ای را همواره با خود در پی داشته است. بحث چیستی و کیستی انسان همواره با مفهوم سکونت گره خورده و یکی از مبانی اصلی و موضوعات اساسی در فلسفه است. در حقیقت مفهوم سکونت یکی از پایه های اصلی نگرش ملت ها و مذاهب گوناگون به حساب می آید. اگرچه هیچگاه نمی توان تعریف دقیق و یکسانی را میان اندیشمندان برای مفهوم سکونت یافت ولی تقریبا همگی بر سر وجود ماهوی آن اتفاق نظر دارند. تحولات عمیق بشری، نوع نگاه و مبانی اولیه این موضوع را دگرگون ساخته و تعاریف جدیدی برای آن ارائه کرده است. بخش عظیمی از این تحولات را می توان در دوران پست مدرن و پس از آن، جهانی شدن جستجو کرد. بر این مبنا برای شناخت دقیق این مفهوم بایستی تحولات این موضوع را از دیدگاه های مختلف و در بازه های زمانی متفاوت پیگیری کرد تا بر اساس آن بتوان تعریف مناسب و قابل قبولی را از آن ارائه کرد که در این مسیر گام اول شناخت دقیق مفهوم این واژه و تبیین معانی آن است.
الگوی بازدارندگی جرایم شهری مبتنی بر اصول شهرسازانه با حذف فضاهای بی دفاع شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ضمیمه ۴۸
۱۲۸-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
افزایش جرایم و بزهکاری، امنیت جامعه را کاهش داده و موجب ناپایداری توسعه می شود. میزان بزهکاری در شهرهای بزرگ و بویژه در کلانشهرهای دنیا، نسبت به سایر شهرها و نقاط روستایی بسیار بیشتر است. در کشور ایران مطابق آمارهای رسمی، بالاترین نرخ این بزه، در شهر تهران وجود دارد و به تبع آن، بیشترین سرمایه های مادی و غیرمادی و اقدامات کاهشی برای حل این مسأله اختصاص می یابد. اما نتایج، همیشه مطابق پیش بینی و خواسته مدیران شهری، مسئولان انتظامی و قضایی نیست. دستاوردهای پژوهشی از یک سو و تجارب عملی از جانب دیگر نشانگر آنست که اقدامات پلیسی و امنیتی کردن فضای جامعه به منظور کاهش بزهکاری، نه امری است ممکن و نه راهی است درست. همچنان که نقص راهکارهایی چون بهبود شرایط اقتصادی و فرهنگ سازی، در اینست که طولانی و دیربازده هستند. از این رو پژوهش حاضر در نظر دارد به این پرسش پاسخ دهد که «الگوی مناسب فضای شهری که سازگار با حذف فضاهای بی دفاع و کاهش جرایم و خشونت در فضای شهر تهران باشد کدامست؟» با این هدف که نقش و جایگاه شهرسازی در کاهش جرایم را روشن سازد. پژوهش حاضر، با شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده است. ابتدا با استفاده از نرم افزار ArcGIS کانون های بزهکاری مشخ شده و سپس انطباق کانون های بزه با وضعیت شهرسازی مورد تحلیل قرار گرفت. در ادامه، الگوی کاهش جرایم شهری بر اساس الگوی شهرسازی ارایه گردید و الگو به خبرگان موضوع ارایه شد. در اینجا با استفاده از SPSS فرضیه مورد آزمون قرار گرفت که نشان داد الگوی مناسب برای کاهش جرایم شهری، منطبق بر رعایت اصول برنامه ریزی صحیح شهری و تدقیق اصول فوق الذکر در شهر است.
نقش عوامل طبیعی در شکل گیری هویت مکان (نمونه موردی شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ضمیمه ۴۸
۴۰۸-۴۰۱
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی رابطه عوامل طبیعی بر هویت مکان در شهرستان یاسوج پرداخته است. عوامل طبیعی نقش مهمی در عرصه زندگی ایرانیان داشته است و تاثیر قابل توجهی بر هویت ایرانی دارد. هدف از این مقاله بررسی تاثیر عوامل طبیعی بر هویت مکان و با توجه به عناصر طبیعی، شهرستان یاسوج می باشد. از آنجائی که یکی از اساسی ترین فاکتورها جهت احراز هویت انسان، ارتباط او با ساخته هایش و مؤلفه های فرهنگی و طبیعی و کالبدی محیطی است، هر گونه دگرگونی در این مؤلفه ها عامل تحول در هویت وی نیز خواهد شد. این تحقیق به شناخت و معرفی بهتر عناصر طبیعی در منظر شهری پرداخته است. در این راستا هویت مکانی و ارتباط آن با اجزای عناصر طبیعی سنجش شده است. برای این منظور پرسشنامه ای تهیه شده و برای سنجش متغیر عوامل طبیعی از پرسشنامه محقق ساخته و بر اساس چارچوب تئوریکی بر اساس نظریه سیف الدینی ساخته شده است. پرسشنامه ها به صورت تصادفی بین شهروندان یاسوج پخش شده است و ابزار سنجش تحقیق به صورت انالیز نتایج پرسشنامه به صورت استنباطی همبستگی پیرسون می باشد. نتایج به دست آمده در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفته است. در امار استنباطی، برای آزمون فرضیه از ضریب همبستگی پیرسون و رگراسیون خطی به منظور بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شده است. در این مطالعه، نتایج بیانگر رابطه مثبت بین هویت مکانی و عوامل طبیعی است. نتایج نشان داد که عوامل طبیعی نقش مهمی بر چشم انداز یاسوج و نیز افزایش هویت مکانی داشته است. می توان از آن استنباط کرد که رشد محیط و رساندن آن به سطح کیفی شخصیت یا هویت فرد و جامعه را رشد خواهد داد.
تحلیل هندسه پلان مسکن های آغاز سده معاصر در اصفهان بر پایه سازمان دهی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
۱۴۹-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
در گذر زمان عوامل هندسی و فرهنگی موجب گشته است که فضاهای موجود در بنا ساختاری متفاوت را به خود گرفته باشد. تحلیل سازمان دهی فضایی می تواند ساختار کالبدی بنا را در بازه زمانی متفاوت نمایان سازد. این سازمان دهی ها به طور مستقیم از ویژگی های هندسی، شکل بیرونی و درونی، همچنین ساختار بصری و عینی کالبد بنا تاثیر پذیر است. پژوهشگران دیگر شکل گیری کالبد بنا را بر مبنای سازمان دهی فضایی خانه های درون گرا، کاخ ها و سایر بناها مورد بررسی قرار داده اند. این مقاله با رویکردی نو سازماندهی فضایی را بر روی هندسه پلان مسکن های برون گرا و نیمه برون گرای آغاز سده معاصر اصفهان مورد بررسی قرار می دهد. روش پژوهش از نوع کیفی با هدف کاربردی و داده های آن به روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. این نگارش بر آن است تا تاثیر هندسه پلان مسکن را بر سازمان دهی فضایی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. در این پژوهش ابتدا به ساختار پلان خانه های برون گرای آغاز سده معاصر، ساختار کالبدی فضا و روابط فضایی پرداخته و سپس وجود یا عدم وجود آن بر روی نمونه های مطالعاتی را مورد تحلیل قرار داده است. بررسی های انجام شده آشکار ساخت ویژگی های هندسی خانه های این دوره موجب سازمان دهی یکسانی در کالبد پلان های مسکونی برون گرا و نیمه برون گرا در آن بازه زمانی شده است.
تاثیر نوع شخصیت بر عملکرد کارکنان؛ مطالعه موردی سازمان تامین اجتماعی شعبه 18 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ضمیمه ۴۸
۴۲-۱۹
حوزههای تخصصی:
در مورد ابعاد شخصیتی افراد، دانشمندان نظرات گوناگون ا ارائه و تقسیم بندی های مختلفی کرده اند. از جمله این نظرات می توان به تحقیق گسترده دو تن از دانشمندان به نام های جان اتکینسون و دیوید مک کله لند اشاره نمود. آنها ضمن مطالعات خود در مورد شخصیت و جنبه های مرتبط با آن، افراد را به سه دسته موفقیت طلب، قدرت طلب و افراد با نیاز به تعلق، تقسیم نموده اند. هر یک از این سه دسته شخصیت، به شیوه خاصی رفتار کرده، انتظارات خاصی از کارشان داشته، توانایی و مهارت های رفتاری منحصربفردی داشته و نهایتاً نیازهای متفاوتی نیز دارا هستند. به طور کلی، افراد دارای شخصیت های متفاوت، رفتار گوناگون، انتظارات، نیازها و انگیزه های مختلفی دارند. از طرف دیگر، سازمان ها نیز به رفتار خاصی نیاز دارند. انتظارت، نیازها و انگیزه های خاصی را می توانند تامین کنند. در نتیجه هر یک از انواع شخصیت با ازمان و مشاغل خاصی سازگاری و سنخیت دارند. این پژوهش در پی آنست که تاثیر شخصیت بر عملکرد کارکنان شعبه 18 سازمان تامین اجتماعی را مشخص نماید و معین کند که با توجه به هر یک از مشاغل سازمان و ماهیت کاری آنها، چه نوع کارکنانی با چه سطح نیازهایی و با چه نوع الگوی شخصیتی از عملکرد بالاتری برخوردار خواهند بود. در نتیجه انجام این مطالعه مشخص خواهد شد که با توجه به هر یک از مشاغل در شعبه 18 سازمان تامین اجتماعی و ماهیت آنها از چه نوع کارکنان سازمان و با چه نیازها یا الگوی شخصیتی می توان استفاده نمود تا عملکرد بالاتری برای سازمان و کارکنان سازمان فراهم گردد و چگونه می توان مشاغل سازمان را طراحی نمود تا کارکنان عملکرد بهتری داشته باشند؟
شهر - اینستاگرام: رسانه جدید و درک اجتماعی از فضاهای عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ضمیمه ۴۸
۱۵۸-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات از یک طرف و مقولاتی مانند جهانی شدن، تعاملات فرهنگی، گفتگوی تمدنها، رویکردهای بینامتنی فرهنگی و شبکه های ارتباطاتی جمعی و رسانه ها، پدیده های فرهنگی منتزج و دارای التقاط با زندگی شهروندان در شهرها خاصه مناطق کلانشهری دیده میشود. خالی از این که گسترش این شبکه های ارتباطی چه اثرات و تبعاتی در ساختار فرهنگی شهروندی از منظر بنیانهای جامعه شناختی دارد، سوال این است که ارتباط بین رسانه های جدید با تاکید بیشتر اینستاگرام با ابعاد اجتماعی فضا چه بوده است و شهر و ادراک شهروندی از مفهوم فضاهای عمومی شهری چگونه و بر اساس کدامین معیارهای سنخیت شناختی در چارچوب فضاهای مجازی خود را به اصطلاح «لیوتاری»، وانمود یا فرانمود کرده اند؟ در این پژوهش که از روش تحقیق «توصیفی- تحلیلی» و روش «استدلال منطقی» بهره برده است به موضوع فوق الذکر اشاره شده است. ابزار گردآوری داده منطبق بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و وارسی «تحلیل محتوایی» شبکه های اجتماعی مجازی بوده است. در پایان نیز ضمن تبیین مفهومی «شهر- اینستاگرام»، واژگان جدیدی به حوزه «اتیمولوژی جامعه شناسی شهری» معرفی شده و مبانی «بروز و ابراز» یا «ادراک و فهم» رسانه های نوین و بازخوانی درک اجتماعی از فضا به تفصیل مورد اشاره قرار گرفته است.
چهارچوب نظری سنجش معیارهای رضایت مندی سکونتی با رهیافت روانشناسی دین از دیدگاه شناخت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
۳۲۹-۳۰۹
حوزههای تخصصی:
اندیشه، خرد و خلاقیت نیروی محرک فعالیت ها در مقیاس خرد و کلان برای انسان و جوامع می باشد و به فعالیت های انسان ساز معنا می بخشد و از آن جهت اهمیت می یابد که شهروندان بر حسب میزان و چگونگی نیازهای خویش به استفاده یا عدم استفاده از آنها تمایل داشته، انتخاب نموده و رضایت مند می گردند. عدم توجه کافی معماران وطراحان به مجموعه های مسکونی به عنوان کانون های اجتماعی در جریان رشد شتاب زده شهرنشینی مشکلاتی مانند تعارض های اجتماعی، شرایط ناهنجار شهری، افزایش فشارهای روانی و ناسازگاری فردی، اجتماعی و محیطی و فاصله گرفتن از مفاهیم کیفیت و رضایت مندی را بدنبال خواهد داشت. لذا در عرصه معماری بطور اعم و مفاهیم رضایتمندی سکونتی بطور اخص، نیاز به تفکر و نگرشی زیربنایی با ادغام دیگر علوم از جمله روانشناسی برای نیل به تئوری و نظریه های جدید کاربردی انسان ساز در تعامل با محیط و مفاهیم جامعه گرایی بر مبنای جهان بینی برای رسیدن به سعادت و صلاح دنیوی و کمال اخروی و معنا دادن به زندگی که همان رضایت مندی و مطلوبیت می باشیم. یکی از این نگرش های عمیق، روان شناسی دین است و در حقیقت روان شناسی دین دانش علوم رفتاری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مولفه های موثر روان شناسی دین بر رضایت مندی سکونتی انجام گرفته و تلاش دارد مشخص نماید چه مولفه هایی از رضایت مندی سکونتی می توانند با مولفه ها ی شناختی روانشناسی دین ارتباط داشته و مراتب ظهور رضایت مندی سکونتی فزاینده را در فضاهای مسکونی فراهم آورد. لذا ابتدا درباره مفاهیم و خاستگاه اولیه روانشناسی دین و رضایت مندی سکونتی بحث شده و نظرات برخی از متفکران موثر در کنار توجه به رویکرهای آنها مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت مولفه های مشترک بنیادی مورد توجه قرار می گیرد.
بازشناسی مولفه های تأثیرگذار بر ادراک حسیِ فضای معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ضمیمه ۴۸
۸۶-۷۱
حوزههای تخصصی:
این مقاله نوشتاری پیرامون شناسایی برخی از مهم ترین مولفه های تأثیرگذار بر ادراک حسیِ فضای معماری است. یکی از بسترهای پژوهشی که امروزه در حوزه نظری معماریِ معاصر مطرح است، بحث فضای معماری و نحوه ادراک آن است. که در این میان صاحب نظرانی مانند پیتر زومتور، یوهانی پالاسما، رودولف آرنهایم، والتر بنیامین، مارک اوژه و غیره نظریاتی را در مورد چگونگی ادراک فضای معماری مطرح کرده اند ولیکن خودِ معماران همواره بر این باورند که ابزاری که برای نمایاندن فضای ساخته شده در اختیار دارند برای چنین امری کامل و کافی نیست یعنی همواره مولفه هایی در زمینه ادراک حسی فضای معماری وجود دارد که معماران قادر به انتقال آنها از راه ابزار موجود نیستند چرا که این مولفه ها شامل مولفه های شناخته شده پیشین نیستند. مولفه هایی که چه بسا اهمیتی هم پایه با سایر مولفه های ظاهری همیشگی داشته باشند و نوعِ حضور هر یک از آنها تغییرات قابل توجهی را در نحوه ادراک انسان از فضا ایجاد کند. این پژوهش با تکیه بر روش پژوهش کیفی و تحلیلی با زمینه ای مبتنی بر بررسی چگونگی ادراک فضا از دیدگاه علوم مختلف آغاز شده و به تدریج وارد حوزه شناخت بیشتر از مقوله ادراک حسی و مفاهیم مرتبط با آن می شود. هدف از این نوشتار، بازشناسی و توجه به زوایای پنهانی است که در ادراکِ فضای معماری نقش قابل توجهی دارند ولی در اکثر مواقع مورد غفلت واقع می شوند، شناختِ این مولفه ها می تواند یاری گرِ معماران در ارتقاء کیفیت طراحیِ آنها از طریقِ شناسایی مولفه های تأثیرگذار بر ادراک حسی فضای معماری باشد. پرسش پژوهشیِ مطرح شده در این تحقیق عبارت است از اینکه: مولفه های تأثیرگذار بر ادراکِ حسی فضای معماری شامل چه مواردی می باشد؟ و هر یک از این مولفه ها چگونه از طریق کاربرِ فضا ادراک می شوند؟ در نهایت و در پاسخ به پرسشِ پژوهشیِ مطرح شده، مولفه های تأثیرگذار بر ادراک حسیِ فضای معماری شامل 12 مورد مطرح می شوند و برای هر یک معادل هایی از به کارگیریِ آن مولفه در طراحیِ فضایِ معماری آورده می شود؛ چهار مورد برگرفته از مطالعات نظری پایه که شامل مولفه های تأثیرگذار بر ادراکِ آشکارِ (بالفعلِ) فضایِ معماری هسنند (مولفه های فرهنگ، جنسیت، سن و رنگ) و 8 مورد که توسط نگارنده اضافه شده است و شامل مولفه های تأثیرگذار بر ادراکِ پنهانِ (بالقوهِ) فضایِ معماری هستند (مولفه های زمان، تأثیر عاطفی، معنا، ادراکِ جسمی، ادراکِ روانی، شهود، هم نشینیِ حواس و حضور انسان).
مولفه ها و شاخصهای شکلگیری مکان به عرصه های شهری از منظر نظریه انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
۱۷۰-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
امروزه طرح و تعمیم نظریه های انتقادی به شهر و منجمله «عرصه های عمومی شهری» در ادامه تلاشهای انسان معاصر برای دست یابی به شرایط زیستی مطلوب به عنوان یکی از مهم ترین آرمانهای جنبش های اجتماعی و همچنین حاصل «غنای تجربه های تاریخی و ثمره نظری انباشتگی معرفتها» است. حوزه عمومی در واقع ایده یا مفهومی هنجاری است که در چارچوب کلی نظریات کلی هابرماس درباره کنش ارتباطی و اخلاق گفتگو جای دارد. حوزه عمومی بخشی از حیات اجتماعی است که در آن شهروندان می توانند به تبادل نظر درباره موضوعات و مسایل مهم مربوط به خیر عمومی (مصالح عامه) بپردازند. نتیجه این امر شکل گیری افکار عمومی است. فیلسوفان دموکراتیک نیز بر این باورند که این فضاها تجلی کالبدی حوزه عمومی، عرصه فعالیت، ارتباط و گفتگوی انسانهای آزاد و گروه های مختلف و همچنین محل شکلگیری حیات مدنی است. بر این اساس در این مقاله به بررسی مولفه ها و شاخصهای شکلگیری مکان به عرصه های شهری از منظر نظریه انتقادی پرداخته شده و در انتها نتایج تحقیق به اختصار مورد اشاره قرار گرفته است.