فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۴٬۲۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
به طور کلی در بررسی مکاتب، هیچ مکتبی مانند اسلام برای علم و معرفت و آگاهی ارزش قایل نیست و هیچ دینی مانند اسلام مردم را از خطر جهل تحذیر نکرده است. از نظر اسلام علم اساس همه ارزشها و جهل ریشه همه معایب و مفاسد فردی و اجتماعی است. همچنین از نظر اسلام انسان در هر حرکتی نیاز به شناخت و آگاهی دارد: عقاید، اخلاق و اعمال انسان باید مبنای علمی داشته باشد. روش تحقیق این مقاله کتابخانهای و با بهرهگیری از دستاوردهای پژوهشی بوده است. سؤال اصلی تحقیق، چیستی حقیقت علم در قرآن و روایات و آموزههای دینی است. هدف اصلی تحقیق بررسی و نشان دادن جایگاه و چیستی علم در قرآن و روایات و آموزههای اسلامی جهت بهرهگیری عملی از آن در زندگانی میباشد. در این نوشتار تحلیلی تلاش شده است تا جایگاه علم در متون اسلامی مورد ارزیابی قرار بگیرد.
کرامت انسان در سیرة امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت انسان و بررسی ابعاد و شئون مختلف او مورد اهتمام ادیان، مکاتب و شماری از رشته های علوم بشری است. «کرامت ذاتی انسان» به معنای شرافت، بزرگی و والایی او، نقطة تلاقی بسیاری از انگاره های انسان شناسانه است. نوشتار پیش رو، پژوهشی کتابخانه ای و اسنادی است که به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته است و می کوشد تا با تمرکز بر سیرة هشتمین پیشوای شیعیان، امام علی بن موسی الرّضا (ع) برخی از ابعاد کرامت انسان را در کلام گهربار و رفتار تابناک آن حضرت به بحث بگذارد. یافته های پژوهش حاکی از جایگاه ویژة کرامت انسان در سیرة امام رضا (ع)است.همچنان که این یافته ها بیانگر تمایز این دیدگاه با دیدگاه های رقیب و غیر وحیانی است. مهم ترین ویژگی های نظریّة کرامت انسان در سیرة امام عبارتند از؛ برخورداری از صبغة توحیدی، سازگاری با دیگر آموزه های اخلاقی، اعتدال و میانه روی، برخورداری از ضمانت اجرایی درونی و جامع نگری.
دو نکته درباره علامه امینی
حوزههای تخصصی:
نگارنده در این گفتار، دو نکته نو یافته انتشار داده که در پژوهش های مربوط به علامه امینی به کار میآید: یادداشت هایی از استاد محقق سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی در
استدراک شهداء الفضیلة نوشته علامه امینی، و اجازه روایی علامه امینی به دکتر حسین علی محفوظ.
بررسی حجیت ظواهر قرآن (در پرتو آموزه های نهج البلاغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان اتکا و اطمینان به ظواهر قرآن و نقش روایات در این مهم، از مبانی زبان شناختی قرآن کریم است و همواره حجم درخوری از مباحث اصولی و هرمنوتیکی را به خود اختصاص داده و می دهد. در این مقاله در صدد هستیم موضوع مذکور را نه صرفاً با رویکرد اصولی یا هرمنوتیکی، بلکه در پرتو آموزه های نهج البلاغه بررسی کنیم. در آموزه های امیرمومنان علی علیه السلام با دو دسته از بیانات مواجه هستیم. دسته اول شواهدی که ممکن است از آنها حجیت ظواهر قرآن و استقلال آنها در فهم و استنباط برداشت شود و دسته دوم شواهدی که در آنها ذو وجوه بودن قرآن یا نیازمندی به اهل بیت علیهم السلام در فهم مطرح و ممکن است از آنها عدم حجیت ظواهر قرآن و عدم استقلال آیات در فهم و تفسیر برداشت شود. با بررسی هر دو دسته از شواهد و ارائه تقریرات و نقدهای مطروحه، چنین به نظر می رسد نه از شواهد دسته اول که ناظر به استقلال و معیاریت قرآن در فهم و حجیت آنند، می توان به پذیرش حجیت ظواهر قرآن رأی داد و نه از شواهد دسته دوم که ناظر به ذو وجوه بودن قرآن و نیازمندی فهم آن به اهل بیت علیهم السلام و قیومیت آنان است، می توان نفی حجیت ظواهر قرآن را نتیجه گرفت. هر چند دست کم می توان گفت که شواهد دسته اول ناظر به حجیت فهم در نصوص و محکمات و شواهد دسته دوم ناظر به ضرورت رجوع به روایات درباره مجملات و متشابهات هستند. نویسنده بر این باور است که ظواهر قرآن پس از فحص و یاس از قرائن ( نه الزاماً قرائن روایی) حجیت دارند و می توان به آن معنا اتکا کرد که تفصیل آن در این تحقیق خواهد آمد.
هشام و اعتقاد به تجسیم در روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دین مبین اسلام، تعلیم و تعلم از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در قرن دوم، هم زمان با عصر امام صادق(ع) به دلیل مساعد بودن شرایط، زمینه نشر و گسترش معارف دینی فراهم شد و حضرت توانست افراد زیادی را در زمینه های گوناگون علمی از جمله علم کلام تربیت کند که به دفاع از معارف الهی بپردازند. هشام بن حکم از جمله این افراد است. هشام در پرتو تعالیم و آموزه های اسلامی که از مکتب امام صادق(ع) کسب کرده بود، چنان اوج گرفت که سرآمد دانشمندان و متکلمان عصر خویش شد. طبق اخبار اهل سنت، هشام قائل به تجسیم بوده و به روایاتی استناد می کنند که در منابع شیعه نیز وجود دارد. اطلاع از چند و چون این اخبار و بررسی میزان صحت و سقم و نیز مقصود اصلی از این اخبار، دغدغه این پژوهش است که سعی کرده با تشکیل خانواده حدیث، سیمای درخشان هشام را از انتساب به این تهمت ها منزه کند.
نقش معتزله در تخریب شخصیت هشام ابن حکم و نسبت دادن تجسیم به او و تأثیرآن بر محدثان شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجسیم به معنای اطلاق جسم بر خالق هستی، یکی از مفاهیم جنجالی کلام اسلامی است. در باب پیشینة تاریخی تجسیم و نفوذ اندیشه هایی از این دست باید گفت تجسیم در اندیشة فرق دیگر مجال بروز و ظهور بیشتری داشته است، اما معتزلیان نخستین به هشام بن حکم، متکلم بزرگ عصر امامت نسبت تجسیم داده اند. این نسبت کانون توجه فرق نگاران غیرشیعی و نیز برخی محدثان شیعی قرار گرفته و آن را در آثار خود آورده اند. باتوجه به نوشته ها و آثار و مباحثات پیشین کلامی، باید معتزله را نخستین نسبت دهندگان دانست. در علل و چرایی این نسبت، برخی محققان به انگیزه ها و رقابت و کینه جویی معتزله اشاره کرده اند. ادعای معتزله علاوه بر منابع غیرشیعی، بر آثار شیعی نیز اثر گذاشته است. پیامد این نسبت را می باید ابهام در شخصیت هشام شمرد. برای نمونه دست کم بیش از پنج روایت در اصول کافی و روایاتی در توحید صدوق و رجال کشی، در زمینة نسبت تجسیم به هشام وارد شده است. دربارة هشام کمتر نوشته و یا پژوهشی را می توان یافت که به اثبات و یا نفی این موضوع نپردازد.
بررسی پیامدهای فقر در سلامت روح و روان افراد از دیدگاه امام علی (ع)
حوزههای تخصصی:
پدیده شوم فقر ازناهنجارترین دردها است که تبعات ویرانگر آن درهمهوجوه فردی،اجتماعی،سیاسی وفرهنگی جلوه می نماید. فقرازدوران گذشته تاریخ تاکنون،دراجتماعات بشری وجود داشته وروح وروان انسانهارادستخوش تباهی قراردادهاست. دراین پژوهش پیامدهای فقردرسلامت روح وروان افرادازدیدگاه امام علی (ع) بررسی شده است . یافته های تحقیق نشان دادفقروپیامدهای ناشی ازآن مانند ازدست دادن عزت نفس،پرخاشگری،ناامیدی،سستی اراده، افسردگی واضطراب ازمواردتهدیدکننده سلامت روان است. رفتارهای نامناسب اقتصادی مانندحب دنیا،بخل،حرص وسستی درعمل ازعوامل فقرمحسوب میشوند که برای برطرف کردن آن وکاهش فشارروانی راهکارهایی مانند زهد،قناعت،برقراری عدالت،انفاق،پرداخت زکات،اقتصادو میانه روی،پرهیزازاسراف وتبذیر، مدیریت اقتصادی درزندگی، اصلاح نظام بازار،دفاع ازحقوق قشرهای آسیب پذیرارائه شد .
ثقه الاسلام کلینی و روایات سهوالنبی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دقیق ترین و پرمناقشه ترین ابعاد عصمت پیامبر اکرم(ص) مسئله عصمت ایشان از سهو و نسیان است. متکلمان اسلامی به دو دسته موافق و مخالف سهو پیامبر(ص) تقسیم شده اند و رساله-های زیادی را در این باب نوشته و نیز بخش های مهمی از کتب اعتقادی خویش را به این مسئله اختصاص داده اند. علت این اختلاف آرا، وجود برخی آیات و روایاتی است که بر صدور خطا و نسیان از پیامبر(ص) دلالت می کنند. بخشی از این روایات را ثقه الاسلام کلینی در کتاب کافی آورده است که می توان آن ها را در سه دسته فهرست کرد: 1. خواب ماندن پیامبر(ص) از نماز صبح؛ 2. سهو ایشان در تعداد رکعات نماز؛ 3. نگاه سهوی ایشان به زن نامحرم. با توجه به این روایات، کلینی در زمره قائلان به سهوالنبی است؛ البته تحلیل ایشان از این مسئله روشن نیست که در مقاله حاضر، وجوه مختلف این روایات مورد بحث و تحلیل واقع شده است.
اهمیت قضاوت و استقلال قضات در حقوق اسلامی
حوزههای تخصصی:
حقوق اسلامی مبتنی بر دایره وسیعی از دستاوردهای بشری است که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است. اهمیت قضاوت و استقلال قضایی دو مقوله حیاتی در بدو شکلگیری حقوق اسلامی بوده است. در زمان پیامبر اکرم (ص) و خلفاء، استقلال قضایی از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و هیچ مقامی حتی خلفا حق دخالت در امر قضاوت را نداشتهاند. در این مقاله بعد از تعریف قضاوت در اسلام به اهمیت امر قضا طبق آیات و احادیث پرداخته میشود و سپس با اتکا به روایات مستند نمونههایی از استقلال قضایی در عهد پیامبر (ص) و خلفای راشدین ارائه میگردد. اطلاعات این مقاله به صورت کتابخانهای جمعآوری شده است و در نهایت نتیجهگیری شده که حقوق اسلامی در سایه تبیین حدود، احکام قضایی و استقلال قضات در زمره بزرگترین مکاتب حقوق در تاریخ تمدن بشر قرار میگیرد.
نفی رؤیت بصری، و اثبات درک قلبی خدا در کلام امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان براساس فطرت خویش همیشه درپی رسیدن به خدای خویش است و نتیجه این جست وجوها گاه به انحراف در شناخت معبود خود منجر شده است و او آن را همانند موجودات جسمانی تلقی کرده است که اعضای جسمانی دارد و قابل رؤیت است. در قرآن کریم، رؤیت خدا با چشم سر محال دانسته شده است و معصومین (ع) درجهت تبیین آن، بیاناتی فرموده اند که سخنان حضرت امیر (ع) درمیان آنها درخشش خاصی دارد. علی (ع) در برخی از فرموده های خود، درک خدا را با حواس منتفی دانسته است، چه از طریق چشم باشد و چه با حواس دیگر. گاه نیز به مصداق اعلای درک اشاره کرده و رؤیت بصری خدا را محال دانسته اند ولی گفته اند که ندیدن خدا نمی تواند دلیلی بر انکارش باشد. حضرت امیر (ع) در مجموعه ای از بیانات خود، علاوه بر رد امکان رؤیت بصری، رؤیت و درک قلبی را هم که مقصود از آن، رسیدن به کنه ذات باری تعالی است، منتفی اما درک قلبی او با حقایق ایمان، برهان و دلیل و علم و قدرتش را گاه ممکن دانسته اند؛ که تفاوت این دو دیدگاه اخیر در این است که در اولی درک ذات خدا منتفی و در دومی درک باری تعالی با آثار و صفاتش ممکن دانسته شده است.
مخاطب مستقیم حدیث و تاثیر آن بر صدور، فهم و حجّیّت روایات
حوزههای تخصصی:
حجّیّت حدیث معصومان علیهم السلام برای همه زمان ها، مکان ها و افراد است؛ اما ایشان متناسب با گنجایش، آگاهی های پیشینی مخاطب، نیاز وی و وضعیت جامعه سخن می گفتند. شناخت مخاطب مستقیم و جامعه زمان صدور حدیث، در فهم کلام معصوم و نوع حجیّت آن نقش دارد. این مقاله درصدد است با بررسی وضعیت مخاطبان و جامعه زمان سه تن از معصومان به عنوان نمونه، تاثیر مخاطب بر ادبیات و محتوای احادیث را تحلیل کند و سپس این تاثیر را بر محدوده حجّیّت حدیث بررسی نماید. هدف این نوشتار تحلیل یکی از معیارهای فهم حدیث و حلّ اختلاف برخی اخبار است. این نگاشته توانسته با نگاهی متفاوت به تاریخ حدیث و تطبیق آن با فقه الحدیث، دسته بندی و چشم انداز نویی در موضوع «اثرگذاری مخاطب مستقیم بر کلام متکلّم و برداشت دیگران» ارائه کند.
ادراج در متن حدیث:انواع، عوامل و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به آسیب پذیر بودن احادیث، استفاده از این گنجینه پربها نیازمند مقدماتی است.یکی از این مقدمات، شناسایی آسیب هاست؛ بدان منظور که حدیث پروژه پیامدهای نامطلوب آن ها را در حوزه فهم حدیث از میان ببرد.یکی از آسیب های عارض بر احادیث، ادراج در متن آن ها، یعنی آمیختن کلام راوی با سخنان معصوم(ع) است.از آنجا که گاه اندک تغییری در حدیث، ما را در رسیدن به مقصود اصلی معصوم(ع) ناکام می گذارد واختلاف دیدگاه را در پی دارد، توجه به آسیب ادراج متنی، اهمیت بسیار دارد.در این نوشتار، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به این نتیجه رسیده ایم که در فرض علم به ادراج، این پدیده، از تمسک به ظهور بدوی حدیث جلوگیری می کند و در فرض شک، اصل عدم با پشتوانه سیره عقلا، بر الغای هرگونه احتمال خلاف ظاهر، حاکم است
وقفة عند حدیث «السّعیدُ سعیدٌ فی بطن أُمّه ِوالشّقیّ شقیّ فی بطن أُمِّهِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حدیث «السّعیدُ سعیدٌ فی بطن أُمّه ِوالشّقیّ شقیّ فی بطن أُمِّهِ» من الرّوایات المعروفة فی مصادر الفریقین. وهو روی بشتّى الأشکال ومختلف العبارات فی المصادر والمراجع المختلفة. وأصبح محل اختلاف کثیر من المحدّثین والمتکلّمین والفلاسفة حیث اعتبره بعضهم دلیلاً على الجبر، وبه أثبتوا إعتقادهم الباطل بالجبر والإیمان بالقضاء الحتمیّ، وفریق منهم إعتبروه مجعولاً وأعرضوا عنه.
فی هذه المقالة قمنا أولاً بالبحث عن هذا الحدیث فی المصادر الرّوائیّة وبینّا نص الروایة الصّحیح الّذی تغیّر فی کلام العلماء المعاصرین. ثانیاً درسنا أسانید هذه الرّوایة فی شتّى مصادر الفریقین، ونتیجة البحث أنّ صحّة إنتساب هذه الروایة إلى المعصوم مشکوک فیها ولیس لها فی مصادر الشّیعة سندٌ صحیحٌ، وفی کتب أهل السّنّة أکثر المنقولات موقوفة إلّا أنّ قسماً من الرّوایات المستندة لم تخل من الخطأ. ثمّ درسنا مدلولات هذا الحدیث حتى نرى کیف یتم تأویل هذا الحدیث إلى جانب سائر تعالیم الدین حیث لا نواجه تناقضاً فیما بینهما.