فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۸۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی احوالِ عارفانه قبض و بسط(غم و شادی) و تعیینِ خاستگاه و جایگاه هر یک در تفکّر مولانا با تکیه بر توصیف و تحلیل صُوَر خیالِ دیوان شمس پرداخته است. در کنار هم بودن غم و شادی در جهان بینیِ عرفانی مولانا، صوری را پدید آورده که بیش از هر چیز با زبان موسیقایی و شعر هم خوان است. با توجه به این امر که در شعر او ارتباط عمیقی میان صورت و محتوا نمایان است، این مقاله به بررسیِ برخی از اجزای غزل ها و چینشِ واژه ها و نیز کلیّتِ آن ها می پردازد تا خاستگاه های قبض و بسط مولانا به دست آید. در ورای اشعارِ شورانگیز غزلیات شمس، جلوه های موسیقایی، صور خیال پویا و نیز شادی و شعف و مستی و خلاقیّت مولانا، «تجربه های عرفانی و جهان شناختی» او وجود دارد. ارتباط میان تجربیاتِ عرفانی مولانا و جلوه های این تجربیات با موقعیت های ذومراتب قبض و بسط و بیان خاص او در این باره مشهود است. با تأمل در دیوان شمس درمی یابیم که در کنار موسیقی شاد غزلیات، مولانا از غمی عمیق نیز سخن می گوید؛ غم غربت در تنگنای تن و جدایی از وطن اصلی که نیستان ازلی است. این مقاله بر آن است که وی در دیوان شمس دو چشم اندازِ اصلی دارد: واقعیتی که هستیم(منشأ قبض) و آرمانِ هستیِ ما(منشأ بسط) که به شدت و ضعف در کنار یکدیگر مطرح شده اند.
پیدایی کثرت از منظر عرفان و فلسفه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقالهٴ حاضر، نخست به تبیین اجمالی برخی مبانی نظری عرفانی در پیدایش عالم، همچون وحدت شخصی وجود و اعتباری بودن کثرت، تعینات وجود قبل از پیدایش کثرت و پس از آن می پردازد. سپس نحوهٴ پیدایی عالم را از منظر عرفان برمی رسد و در هر دو بحث، تفاوت این دیدگاه را با دیدگاه فلسفی به نحوی اجمالی بیان می کند. در این مقاله چگونگی ظهور اسما و صفات الهی و تعینات و نسبت های متکثر آن و نیز اینکه این امور با ترتیبی خاص از او ناشی می شوند، مورد بررسی قرار گرفته، نقش قاعدهٴ الواحد در این بحث، ویژگی های صادر اول و تفاوت دیدگاه عرفانی و فلسفی و نیز تحلیل و نقد برخی گفته های ابن عربی در این خصوص بیان می گردد.
از آنجا که در برخی از دیدگاه های عارفان اختلاف نظرهایی وجود دارد و انعکاس این اختلافات موجب دور شدن مقاله از هدف اصلی می گردید، آنچه در این مقاله به عرفان و عارفان نسبت داده شده است، عمدتا بر اساس تبیین و تشریح حضرت استاد آیت الله جوادی آملی از عرفان نظری می باشد و موارد معدودی هم که به دیدگاه عرفانی بزرگان دیگر اشاره شده، مواردی است که با این تبیین همخوانی دارد. ضمن اینکه در ارائه نظریات حکمت مشاء، صرفا بر آرای ابن سینا تأکید شده است.
کارکرد عشق در کنترل نفس و کسب اخلاق عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
معرفت عرفانی در آرای عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت عرفانی آن سان که عین القضات زیست می کند، با زیستجهان دیگر عارفان چندان متمایز به نظر نمی رسد، اما شاید نخستین بار از رهگذر وی به شکل مدون آورده شده است. از این رو، پرسش بنیادین پژوهش این است که شناخت عرفانی از نگرگاه عین القضات چیست؟ و چگونه از دانش بازشناخته می شود؟ راه دریافت آن چگونه است؟ به نظر وی، ارزش معرفتی هر یک از دریافتهای بشری در شناخت عرفانی چگونه تعیین می شود؟ عین القضات در همه ی نوشته هایش در پی تبیین معرفت حقیقی (عرفانی) و تمایز آن از دیگر دانشهای بشری است و می کوشد تا آنها با یکدیگر درآمیخته نشوند و سالک از رسیدن به دانش ظاهری خودخواه نشده و همواره رسیدن به دانش حقیقی (معرفت) را پیش چشم داشته باشد. از نگرگاه وی، شناخت عرفانی پیامد تفکر و یا استدلال عقل بشر نیست، بلکه از سرشت خود آن معرفت مایه می گیرد و انسان تنها از راه کشف و شهود و یا وحی به شناخت آن توانا می شود
کرامیه و تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرقه ی کرامیه یکی از فرقه های مهم و تاثیرگذار در سده ی سوم ق در خراسان بوده است. این طریقه که از جهت باورهای بنیادیش بسیار به حنفیه نزدیک است، تاثیر بسزایی در آموزش و گسترش اسلام در ایران و کشورهای دیگر از جمله هند و شام و بیت المقدس داشته است. پژوهش های متعددی در قالب مقاله در خصوص ماهیت، خاستگاه و نوع تعامل این فرقه انجام گرفته است. اما به بُعد صوفیانه کرامیه به رغم اهمیت آن، توجه چندانی نشده است. بُعد عرفانی کرامیه از روی سه تفسیر الفصول، سورآبادی، و المبانی قابل بررسی است. تاکید بر توکل، اخلاص، تسلیم و رضا به قضای الهی و تاسیس خانقاه برای ترویج و تعلیم زاهدانه و صوفیانه، مؤید پیرنگ صوفیانه و عارفانه ی این فرقه است.
تفکر؛ یادی از عارفان
تبیین عقلانی فنا در عرفان اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عارفان در مسیرسلوک الی الله، منازل و مقاماتی را پشت سر می نهند که فهم آنها برای غیر اهل عرفان، خالی از صعوبت نیست. به همین دلیل اغلب متفکران می کوشند تا با تکیه بر مبانی فکری و نظری خویش، تبیین (explanation) یا توضیحی فهم پذیر از حالات و تجربه های عرفانی به دست دهند. اما توفیق این تبیین ها کاملا تحت تأثیر قوت و توانمندی مبانی مذکور قرار دارد. یکی از مقامات عرفانی که فهم خردپسند آن برای غیر اهل عرفان بسیار دشوار بوده و به همین دلیل نظریه های مختلفی در تبیین آن مطرح شده است، مقام یا حال «فنا» است. دستاوردهای مختلف علمی و فلسفی، دستمایه های درخوری برای تبیین فنا در اختیار می نهند که در جای خود ارزشمندند, اما این نوشتار کوشیده است تا نشان دهد تنها تبیین موفق در این مسئله، تبیینی است که بر پایهٴ اصول حکمت متعالیه و عرفان نظری ارائه شده است.
زبان شناسی و اخلاق عرفانی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چکیده یکی از دانش های نوپا در دنیا و به ویژه در کشور ما، دانش معنی شناسی است که از شاخه های زبانشناسی به شمار می آید. متون اسلامی اعم از قرآن و حدیث و مطالب عرفانی حاوی نکات اخلاقی و کدهای اخلاقی فراوان است. متأسفانه در سال های اخیر با وجود تحقیقات ارزنده در تمام شاخه های علوم اسلامی، پژوهش قابل قبولی راجع به معنی شناسی اخلاقی- عرفانی نشده است. این جانب در اصل مقاله تصمیم دارم تصویری روشن از معنی شناسی اخلاقی- عرفانی را برای علاقه مندان به اخلاق عرفانی بیان کنم تا مشتاقان به ارزش و اهمیت این پژوهش پی برند. معنی شناسی اخلاقی در پی روشن کردن مفاهیم و کدهای اخلاقی است که از دیرباز در زبان عربی و متون ادب فارسی وجود داشته است. عارفان اسلامی به پشتیبانی قرآن و حدیث به دستاوردهای بسیار ارزشمندی در این زمینه رسیده اند، لیکن همه ی این دستاوردها روشمند نیست و کار معناشناسی اخلاقی- عرفانی، تنظیم حوزه ی معناشناسی واژگانی است که هرچند واژه به صورت یک سیستم یا لایه یا حلقه یا میدان، ایده ای کامل و علمی در تکامل اخلاقی کلونی و سیستماتیک را نشان دهند. بدیهی است مثال هایی که در متن مقاله خواهد آمد، برگرفته از قرآن یا متون حدیث و منابع عرفانی فارسی و عربی خواهد بود. ان شاء اللّه این روش جدید بتواند فصل تازه ای در تولید علم اخلاق، آن هم اخلاق دینامیکی ایجاد نماید.
آداب خوراک در ادبیات عارفان و صوفیان ایران تا پایان قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود اسلام به ایران، بسیاری از ابعاد فرهنگی و تمدنی ایران دستخوش دگرگونی شد. یکی از این حوزه ها، قلمرو خوراک و آداب مربوط به آن بود که طی سده های دوم تا هفتم ق و همزمان با دوره تثبیت چیرگی اسلام بر زندگی ایرانیان در دوره ی خلافت عباسی، شکل فرجامین خود را پیدا کرد. این دگرگونیها از مسیرهای متفاوتی به متن جامعه ایرانی راه یافت. یکی از این مسیرها، عارفان و صوفیان عرفا و متصوفه بودند که بر پایه ی دریافت خود از آموزه های اسلامی، با سفارشها و یا رفتارهای خود، زمینه ساز جابه جایی مفاهیم اسلامی مرتبط با خوراک در ایران شدند. در این مقاله خواهیم کوشید تا بر پایه ی متون به جا مانده از این جریان به بررسی این تأثیرگذاری پرداخته شود.
مرزهای میان عرفان نظری و فلسفه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آدمی برای شناخت واقعیت ها از چهار روش حسی تجربی، نقلی وحیانی، عقلی برهانی و شهودی عرفانی بهره می برد و از همین رهگذر، علوم گوناگونی را محقق کرده است که در بین آنها فلسفه و عرفان نظری، از روش عقلی برهانی استفاده می کنند. روش عقلی، حقایق کلی را که با تفسیر و انتزاع از محسوسات خارجی به دست می آید و نیز محصول شهود عرفانی را، با برهان و استدلال تعلیل می کند. عرفان نظری صرف تبیین و گزارش مشهودات عارف نیست؛ زیرا عرفان نظری از سنخ علم مصطلح و در حوزهٴ علم حصولی است و چون از سنخ علم حصولی است، نیاز به تعلیل دارد. برای بیان این مطلب لازم است عناوینی چون عرفان عملی و عرفان نظری و عرفان نقلی و عرفان شهودی از هم تفکیک شود؛ زیرا عرفان عملی، برنامهٴ سلوک و راهی است برای شهود حقایق، و عرفان شهودی چیزی جز آنچه عارف در مقام شهود حقایق دریافت می کند، نیست و عرفان نقلی گزارشی از یافته های شهودی عارف است؛ اما عرفان نظری تعلیل و اقامهٴ برهان و استدلال برای امکان یا ضرورت یافته ها است تا برای غیر شاهد قابل پذیرش و دلپذیر باشد. این دانش مانند فلسفه که آن نیز از سنخ علوم حصولی و نیازمند به برهان و استدلال است، در یک حوزهٴ علمی قرار دارند. در این صورت باید تمایز فلسفه و عرفان نظری را تبیین کرد که این تمایز در روش و ظرافت مفاهیم و ظرفیت ذهن ما و مانند آن است. مقالهٴ حاضر در حد میسور به این مسئله می پردازد.
مقایسة نمادپردازی نور و سیاهی در شهود عارفانه در طریقة کبرویه و مسیحیت شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
شناخت های لازم در سلوک عملی با نظر به آرای علامه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر در صدد تبیین اجمالی شناخت های لازم در سلوک عملی و شرایط، مبانی و مقدمات آن،بر محور آرای علامه جوادی آملی است. نیز کوشش شده است تا گامی در نظام سازی سلوکِ وحیانی در بُعد ایجابی برداشته و راهبردها و کاربردهای آن را نشان دهد و از این رهگذر عرفان های بشری، شبه عرفان ها یا عرفان های مونتاژ را برمی رسد. گفتمان حاکم بر سلوک عملی در آرای علامه جوادی آملی، توحید و عبودیت بر صراط مستقیم شریعت حقه محمّدیهB است که عنصر معرفتِ نفس شهودی و مؤلفه ولایت انسان کامل معصومA اُسّ و اساس آن است.
سپهر دین که یرکگور و طور وراء عقل عین القضات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
که یرکگور زیست اندیشوری است که در تقسیم بندی خویش از مرحله های زندگی ، سپهر دین را فراتر از اخلاق، عقل و زیبایی شناسی برشمرده است. عین القضات همدانی نیز ساحت عرفان و طریقت را با عنوان «طور وراء عقل» نامگذاری کرده و ادراک عرفانی را فراتر از ادراک عقلی و ادراک حسی می انگارد. در این مقاله ما به بررسی همسانی ها و ناهمسانی های این دو شیوه ی زیست ( سپهر دین و طور وراء عقل) از نگاه این دو زیست اندیشور پرداخته و ویژگی های مشترک آنان را که سرسپردگی، بی قاعدگی، فردیت، بیان ناپذیری و انفسی بودن است، بازگو می نماییم. هم چنین کلید ورود به سپهر دین که از نگاه که یرکگور نومیدی و طلب است را با آن چه عین القضات شرط پای گذاشتن به طور وراء عقل می داند، یعنی شک و طلب، با هم می سنجیم و از پی آن دو، مقام ابلیسی و محمدی عین القضات را به ترتیب با دو مقام ایمان ابراهیمی و عشق مسیحایی که یرکگور بازخوانی می کنیم.