فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
یعدُّ کتاب د. عبد الکریم الیافی "" التعبیر الصوفی ومشکلته "" علامه متقدمه فی سیاق الدراسات الجامعیه التی عُنیت بدراسه التعبیر الصوفی وبحث خصائصه الذاتیه؛ إذْ یعود تاریخ نشر العمل المذکور إلى سنه (1963)، عندما کان جزءاً خاصاً من کتاب الیافی الموسوم ب "" دراسات فنیه فی الأدب العربی "".
یتناول هذا البحث عمل الیافی المشار إلیه بالتعریف، والمناقشه، والنقد، والاستخلاص، وهو إذ یوجّه إلى تعرّف قیمه الکتاب یکشف، فی الآن ذاته، عن محددات الطابع التعلیمی الذی وسم التناول، وقیّده فی إطار استراتیجیته الخاصه. ومن هنا تتأتى أهمیه المساءله النقدیه لجوانب العمل، فی منحى فتح إشاراته المقیّده على آفاق التجاوز المتلامحه وراء طوابع التقیید المدرسی، وفی منحى تخطّی إجراءات المسح، والتتبّع، وإفراد الخیوط الظاهره، نحو الغوص، عمیقاً، وراء الأهداف المباشره: الإبلاغیه، والتوصیلیه، التی حکمت دراسه الیافی فی معالجه أسلوبی التعبیر الصوفی: الأسلوب التجریدی، والأسلوب الرمزی، على نحو ما تمخضه النتائج المثبته فی ختام البحث.
رحله استلاب الذات قراءه فی رساله ابن فضلان بتحقیق حیدر محمد غیبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یقوم هذا البحث على دراسه رساله ابن فضلان التی حققها غیبه بعدّها نصاً إشکالیاً یعبر عن حاله استلاب حضاری تعرضت له الحضاره العربیه الإسلامیه ممثله بالسفیر ابن فضلان. وأبرز نتائجه أن نص غیبه فضح تحوّل ذات ابن فضلان من حال القوه والتعبیر عن الکوزموغونیه الدینیه والسیاسیه للدوله العباسیه فی النص العربی إلى حال الانهزام. لتبدأ الذات الإسلامیه برحله استلاب، جُرّدت فیها من مرتکزات هویتها، وتصبح قابله لإعاده التشکیل والتحول إلى ذات شمالیه، تمت معمودیّتها عبر نجاحها فی التجربه البطولیه الشمالیه ودخولها فی العقد الاجتماعی لمجتمع الشمال. وفضح أیضاً الأطروحه الفکریه التی بنى علیها کریکتون روایته، وخلاصتها التشکیک فی الأصول الشرقیه للحضاره، وإثبات تفرد حضاره الفایکنج من خلال إکراه ابن فضلان على الارتحال شمالاً لیخلق حاله احتکاک قسری متخیّل بین حضارتین متناقضتین، هما: الحضاره العربیه الإسلامیه، والحضاره الفیکنجیه الوثنیه. وینتصر للحضاره الفیکنجیه. ویخلق من خلال أطروحته تلک ثنائیه سلب جدیده، وهی ثنائیه: الحضاره الفایکنجیه الوثنیه ≠ الحضاره العربیه الإسلامیه.
بررسی تطبیقی داستان های کوتاه منفلوطی و جمال زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان کوتاه در دهه هشتاد قرن نوزدهم میلادی در غرب ظهور کرد و همزمان با تحولات سیاسی و اجتماعی نیمه اول قرن معاصر ایران و کشورهای عربی، وارد این سرزمین ها شد. داستان کوتاه با تلاش و ابتکار ادیبان و روشنفکران بزرگی چون مصطفی لطفی المنفلوطی در مصر و محمدعلی جمال زاده در ایران به یکی از مهم ترین انواع ادبی در این کشورها تبدیل شد و توجه خوانندگان بسیاری را به خود معطوف ساخت. این دو ادیب، نویسندگانی تأثیرگذار و پیشگام در ادبیات داستانی کشورهای خود هستند. با توجه به هم عصر بودن آن دو و زندگی در شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تقریباً مشابه و تشابه سیر تکوین ادبیات داستانی در ایران و مصر، وجوه اشتراک بسیاری در مضامین و سبک داستان پردازی منفلوطی و جمال زاده مشاهده می شود که بررسی و تبیین آن ضروری می نماید. این پژوهش با روش تحلیلی و مقایسه ای و براساس رویکرد آمریکایی در ادبیات تطبیقی، به مقایسه شیوه نگارش، مضمون، پرداخت و عناصر داستان کوتاه این دو ادیب پرداخته و وجوه اشتراک و تفاوت آن ها را بیان کرده است. این بررسی نشان می دهد که این دو نویسنده، باوجود تفاوت در زبان، شباهت های فراوانی در مضمون و اسلوب نگارش داشته و با زبانی انتقادی به بیان مشکلات جامعه خود پرداخته اند.
نقد آرای عالمان لغت ذیل مادّه «کتب» با استناد به کاربردهای قرآنی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزههای تخصصی:
ظرافت و حساسیت فهمِ متون مقدس بویژه در عصری که با زمان پیداییِ آنها فاصله زیادی وجود دارد، بر همگان روشن است. از آنجایی که معنای کلمات به نسبت نوع حضور آنها در متن رقم می خورد، توجه دقیق به معانی کاربردی واژه ها در زمان تولید متن، ضروری است تا احیاناً معانی رایج در عصر خواننده، به متن کهن تحمیل نگردد. این امر درباره متن و واژه های قرآن نیز صادق است. با توجه به فاصله زمانی حداقل صد و پنجاه ساله اولین فرهنگنامه عربی با عصر نزول و احتمال تحولات و تطورات معنایی در این بازه زمانی و پس از آن، لزوم توجه جدی به کاربردهای قرآنی در کنار آرای فرهنگ نویسان برای دستیابی به معانی دقیق کلمات، امری است غیر قابل انکار. بنابر این، کاربردهای قرآنی به عنوان یک اصل و آرای اهل لغت به عنوان یک قرینه در کنار سایر قرائن لحاظ می گردد. این تأکید بدان جهت است که هیچ استبعادی وجود ندارد که توسعه و کاهش معنایی در سده های بعدی واقع نشده باشد. از این رو، مادّه «کتب» به عنوان یکی از مهمترین کلیدواژه های قرآنی و حضور چند وجهی آن در حوزه های مختلف، مسأله این تحقیق قرار گرفته است تا صحت و سقم آرای لغویون و میزان اعتماد به آنها در بازکاوی مفاهیم قرآنی بیش از پیش آشکار گردد. بررسی ها نشان از عدم انطباق معنای گزارش شده از سوی فرهنگ نویسان با کاربردهای قرآنی، غفلت از توجه به معنای این ماده حَسَب مسندالیه و نیز بی توجهی به معنی ضمنی و نسبی در مقابل معنای اولیه و اصلی دارد. این امر، اعتماد صرف به قول لغوی و حجیت آن را محل تردید و مورد مناقشه قرار می دهد.
بررسی سبک سورریالیسم در دیوان عبدالله البردونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالله البردونی در مرحله آخر حیات شعری خود، به شعر سورریالیستی روی آورده است. سرودن این اشعار براساس سبک مبتنی بر ناخودآگاه انجام شده و تکیه بردونی بر ناخودآگاه، بر تمامی عناصر شعری او تأثیر گذاشته است. ازجمله این تأثیرات می توان به زبان شعری بردونی اشاره کرد. زبان شعری او در این قصیده ها علاوه بر غموض و غرابت، هنجارگریزی و ساختارشکنی زیادی دارد. از دیگر تأثیرات ناخودآگاه، شکل گیری عناصری چون زمان و مکان سورریالیستی در اشعار اوست؛ به نحوی که زمان و مکان در اشعار او از گستره ای وسیع و نامحدودتر برخوردارند و چارچوب و حدومرزهای دنیای واقع و خودآگاه را ندارند. نگارش ناخودآگاه همچنین باعث آشنایی زدایی هایی فراوان در محور افقی و عمودی شعر گشته است که برگرفته از دو اصل «پیوند آزاد» و «تصادف عینی» سورریالیسم است. کثرت این امر موجب پدیده ای در شعر او به نام «فضاهای گسسته شعری» شده است. در این مقاله، تمامی این موارد بررسی خواهد شد.
بررسی گونه کاربردی زبان زنانه در مرثیة معاصر (با تأکید بر مرثیه های سعاد صباح)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث و بررسی درباره موضوع تجربه زنان و تفاوت آن با تجربه مردان، زمینهساز شکلگیری رویکردهای مختلفی در زمینه پیوند زبان و جنسیت شده است. زنان و مردان در کاربرد برخی از ویژگیهای زبانی (به ویژه آوایی) گرایشهای متفاوتی دارند و همین امر سبب تفاوت زبان آنان با یکدیگر می شود. تفاوتهای زبانی چندان آشکار و شناخته شده نیستند و گویندگان زبان نسبت به آن ها حساسیت و آگاهی زیادی ندارند؛ امّا از طریق بررسی آثار و نوشتههای زنان، میتوان به ویژگیهای یاد شده دست یافت. از میان انواع شعر، به دلیل پیوند عمیق رثا با عواطف و احساسات شاعر، این نوع ادبی بیش از سایر گونههای ادبی، زمینه انعکاس ذهنیات و افکار شاعر را فراهم می آورد و به همین دلیل ظرفیت تحلیل و بررسی از نظر بازتاب جنسیت زبانی را دارد. فن شعری رثا از مصیبت نشئت گرفته و احساسات و عواطف شاعر را بر می انگیزد تا اشعاری حزن انگیز بسراید و از این طریق مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد.
در این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از آرای محققان جامعهشناسی زبان، شعر «سعاد صباح»، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره معاصر را در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی می کنیم و از این طریق، به تحلیل پیوند زبان و جنسیت در اشعار این شاعر می پردازیم. مهم ترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیة سعاد صباح، این است که رابطة تنگاتنگی بین عاطفة رثاء و جنسیت شاعر وجود دارد و عاطفة حزن بر اشعار سعاد صباح تأثیر مستقیم گذاشته است.
دو شاعر دیریاب: خاقانی شروانی و ابوتمام طائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست کم از آغاز سده ی دوم هجری در بازار نقد ادبی عرب بحثی پیرامون اینکه آیا شعر باید از دانش، فلسفه و اندیشه به دور باشد یا اینکه مانعی در بهره گیری شاعر از آن نیست، به وجود آمده است. پیش از آشنایی مسلمانان با دانش و فلسفه ی سرچشمه گرفته از تمدن و فرهنگ یونان، ایران و هند ، چنین بحثی مطرح نبود اما آن گاه که برخی شاعران نو گرای عباسی خواستند به هنر خود رنگی از دانش و اندیشه ببخشند ، در حوزه ی نقد ادبی این عصر، برخی سخن سنجانِ پای در بند سنت ادبی عرب، با این پدیده از سر ناسازگاری در آمدند. این امر زمانی به صورت یک درگیری کامل نقدی در آمد که ابو تمام از شیوه ی یاد-شده در تئوری و در عمل، بهره گرفت. از همان زمان این شیوه همواره پیروان و مخالفانی داشته است. دعوای میان این دو گروه در واقع در گیری میان هواداران سنت و مدرنیته در حوزه ی ادب، هنر در جامعه ی عصر عباسی بوده است. در ادبیات فارسی شعر خاقانی بیش ترین همانندی را با شعر ابو تمام دارد؛ او نیز باور داشت که شاعر نباید به گونه ای سخن بگوید که همگان در یابند و برای درک سخن شاعر، این خواننده است که باید بر آگاهی خود بیافزاید. از این رو سروده های ابو تمام و خاقانی به دیر یابی زبان زد گشته است. فهم این سروده ها نه برای توده ی مردم بلکه همواره برای بسیاری از فرهیختگان ادبی نیز دشوار بوده است. شیوه ای که این دو سراینده ی هنرمند طرح آن را ریختند، در ادبیات فارسی و عربی پایه گذار مکتبی شده که آن را «مکتب فنی» نامیده اند. در این شیوه با بهره گیری از ابزار های زیبا شناختی و اندیشه های ناب علمی، سخن دیر آشنا و دیگر گون جلوه می کند. در جستار پیش رو به آن دسته از ویژگی های سروده های ابو تمام و خاقانی می پردازیم که سبب شده برای همگان آسان یاب و قابل درک نباشد. دیر یابی سروده های ابو تمام و خاقانی، گاه پیامد شکل و قالب سخن این دو هنرمند فرمالیست است و گاه به حوزه ی معانی و ابداع درون مایه های شگفت و بهره گیری از معانی فلسفی، منطقی، اشاره های تاریخی و افسانه ای و... در شعر آن ها بر می گردد.
مقاله به زبان عربی: بازتاب دنیای کودکانه در نمایشنامه صندوق سبز اثر فرحان بلبل (صدی الطفولة فی مسرحیة ""الصندوق الأخضر"" لفرحان بلبل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمایشنامه کودک از جمله ابزارهای مؤثر در رشد عقلی، عاطفی، فرهنگی، و زبانی کودک به شمار می آید، و فرحان بلبل که از جمله برجسته ترین نمایشنامه نویسان سوریه می باشد با نگارش سه نمایشنامه کودک در این عرصه پا گذاشته است. نمایشنامه صندوق سبز وی که بیانگر تبیین اندیشه تلاش و کوشش با کمک دانش و عمل در زندگی می باشد، کشمکش میان کودکان و عفریته ها و ارواح را برای دستیابی به صندوق سبزی که نماد آزادی و موفقیت است مطرح می کند، شخصیت های نمایشنامه در پی دستیابی به صندوقچه و کلید آن هستند و کلید صندوقچه نیز رمز دانش و عمل در زندگی می باشد، چرا که با دانش و کار انسان به موفقیت و خوشبختی می رسد. فرحان در این نمایشنامه بر اسلوب تربیتی تکیه نموده است تا از این رهگذر نیازهای روانی کودکان را برآورده نماید و اهداف تربیتی آن ها را نیز محقق سازد تا بتواند ایشان را نسبت به عالم خیرخواهی به هم نوع آگاه سازد. ما در این پژوهش برآنیم تا بیان کنیم چگونه فرحان همه عناصر این نمایشنامه را به کار گرفته تا دنیای کودکانه را به تصویر بکشد و این که هدف او از گرایش به دنیای کودکانه در این نمایشنامه چیست. با استفاده از روش فنی پژوهش، ابعاد نمایشنامه کودک را در عناصر این نمایشنامه استخراج نمودیم، از جمله این عناصر پیرنگ، شخصیت، اندیشه، گفتگو، زبان و کشمکش می باشد که نمود دنیای کودکان را در این عناصر به روشی متقن و علمی بیان نمودیم، در پایان نیز به این نتیجه رسیدیم که فرحان به خوبی توانسته از این نمایشنامه به عنوان ابزاری برای آموزش و تربیت شخصیت کودک استفاده نماید.
صوره السّلاح فی دیوان أوس بن حجر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول البحث بالدراسه الرؤیه الجمالیه الشعریّه للحرب، بوصفها مکوِّناً جوهریّاً من مکوّنات الوعی العربیّ فی العصر الجاهلیّ، وذلک من خلال تصویر الشّعراء الجاهلیین عتادهم الحربیّ. وقد حدّدت الدّراسه مجالَها فی دیوان الشّاعر الجاهلیّ ""أوس بن حجر"" لظهور السّلاح فیه بصور ذات شعریّه فائقه. تهدف الدّراسه إلى کشف الأنساق المُضمره التی تکتنزها صور السّلاح فی أشعار أوس بن حجر، والکشفِ عن الوعی الجمالیّ الجاهلیّ للحرب، التی یمکن أن تعدّ أحد الأوجه المأساویه للعالم الإنسانی.
تحلیل و اثبات رویکرد متن محور در نظریه پردازی های مجله لبنانی شعر با تکیه بر اندیشه های ادونیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجله لبنانی شعر به عنوان یک جنبش نو گرای ادبی و نقدی در عرصه شعر و ادب معاصر عرب، در فعالیت های نو گرایانه خود، روی کردی ضد رئالیستی داشته است. این جنبش از ارجاع به برون متن (ایدئولوژی، سیاست، جامعه و...) خودداری می کند و در کل، گرایش های درون متنی و متن محور دارد. چنین گرایش هایی، در مبانی نظری جنبش ادبی فرمالیسم روس نیز دیده می شود. مجله شعر، همانند فرمالیسم روس، در پی آن بوده است که به ادبیات و مطالعات ادبی، جایگاهی مستقل ببخشد و این روی کرد، با برخی گرایش های فکری آن- که بیشتر ترسیم سوررئالیسم و فرا واقعیت است- پیوند خورده است. این جریان در راستای هدف های خود و در تناسب با سوررئالیسم و روی کرد های ماوراء طبیعی اش، به زبان مجاز گرایش بسیار داشت و این مسئله، یکی دیگر از نقاط مشترک آن با فرمالیسم روس، یعنی تمایز زبان ادبی با زبان معیار را اثبات می کند. عامل اصلی در ایجاد این تمایز، مسئله ادبیت است که از ره گذر آشنایی زدایی در لایه های فرمی و ساختاری حاصل می شود. ادبیت و آشنایی زدایی، از دیگر مسائل مورد تأکید این دو جنبش به شمار می رود و چنین مواردی تحلیل و اثبات روی کرد متن محور در نظریه پردازی های مجله شعر را در چهار چوب نظری قرار می دهد.
مقاله به زبان عربی: نقد و تحلیل مفهوم آزادی در نوشته های صفدی و مقایسه آن با سارتر (مفهوم الحریة بین النقد والدراسة؛ قراءة تحلیلیة مقارنة فی کتابات مطاع صفدی وسارتر أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگزیستانسیالیسم یا وجود گرایی در اصطلاح جریانی فلسفی و ادبی است که پایه آن بر آزادی فردی، مسؤولیت و نیز نسبیت گرایی است. در این فلسفه که فرد، سنگ بنای هر تغییر و تحوّل مثبت است، بر سرنوشت فرد و آزادی او تأکید شده است. رواج این فلسفه از طریق ادبیات، تفکرات اگزیستانسیالیستی را در کانون توجه نویسندگان سوری قرار داد و موجب شد تا آنان در ادبیات خود مسائلی مانند: آزادی تصمیم گیری، انتخاب، مسؤولیت و تعهّد را مطرح کنند. ""مطاع صفدی"" بیش از دیگر نویسندگان به این فلسفه گرایش یافت و از ""سارتر"" و اندیشه های وجودی او، به ویژه مواضع انقلابی اش در قبال آزادی فردی، تأثیر پذیرفت. بر همین اساس، ""صفدی"" انسان را مسؤول سرنوشت خویش و تنها سازنده ارزش های خود معرفی می کند که می-بایست تنها با تکیه بر ذات خود آزادی اش را محقق سازد. او در این راستا، رابطه با دیگران را به طور کامل نفی نمی کند بلکه آن را در چارچوب خاصی می پذیرد. به عقیده او، تعهد جمعی، فردیت انسان را از بین نمی برد بلکه تنها ویژگی های منفی و تناقض های وجودی او را می پوشاند.
در این مقاله سعی شده است تا با روش تحلیلی- تطبیقی به بررسی مفهوم آزادی از نظر ""صفدی"" بپردازیم و نشان دهیم که این نویسنده سوری، در بیان مفهوم آزادی در نوشته هایش، تا چه اندازه تحت تأثیر اندیشه های ""سارتر"" بوده است و این تأثیرپذیری در آثار او چگونه نمود یافته است؟
خدمات ترجمه ای عبدالوهّاب عزّام به ادب فارسی و عربی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی و نقد موضوع سبک و ساختار ترجمة عبدالوهّاب عزّام و خدمات ترجمه ای او در زبان و ادب فارسی و عربی می پردازد و برای جامع و کامل تر بودن نقد و بررسی ها، آثار برگزیدة ترجمة عزّام مورد بررسی قرار گرفته است و نیز برای تبیین دقیق این موضوع، دیدگاه ها و سبک ترجمه ای عزّام، ترجمة قصاید شاعران نامور پارسی گوی همچون حافظ، مولوی، اقبال لاهوری، نظامی، عطّار نیشابوری از زبان فارسی به عربی و تألیفات بین زبانی او در زبان های شرقی آورده شده است. در این جستار از روش تحلیلی توصیفی استفاده شده، بدین گونه که نخست آثار نادر ترجمه ای عزّام به زبان عربی را یافته، سپس اسلوب و ساختار ترجمة او در میان مقالات نقدی و تألیف های بین زبانی وی مورد بررسی قرار گرفته است و در نهایت، به بررسی و نقد آثار ترجمه شدة عزّام در زبان فارسی و عربی پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این مطلب است که عبدالوهّاب عزّام به عنوان یکی از طلایه داران ترجمه در کشور مصر، در ترویج و انتقال ادب و فرهنگ و تمدّن فارسی به زبان عربی از طریق ترجمه، تلاش و اقدامات شایان ذکری را انجام داده است و با فراگیری اصول ترجمه و با بهره مندی از قریحة شاعری خود طبق نظر بسیاری از نظریّه پردازان جهان عرب در ترجمة آثار فارسی به عربی موفّق ظاهر شده است. ساختار شاعرانة ترجمه های وی و انتقال این عاطفه و احساس در کنار لفظ و معنا به ترجمه های عزّام ارج و اهمیّت فراوانی داده است.
نگرش اسطوره ای به «گاو» در ادبیات کهن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مشترک در میان اساطیر اقوام مختلف، تقدّس بخشی به حیوانات از جمله «گاو» است. گاو به عنوان نخستین جانور اساطیری از اهمیّت ویژه ای در میان ملل گوناگون از جمله اعراب برخوردار بوده و نقش و جایگاه آن در آثار ادبی آنها بازتاب یافته است. در اشعار کهن عربی با اتخاذ رویکرد اسطوره ای، می توان تفسیری نو از جایگاه این حیوان عرضه کرد. نبرد میان گاو وحشی و سگ های شکاری، گاو و باران زایی و ارتباط میان گاو و جنّ از موضوعات این پژوهش است که در پرتو این رویکرد تحلیل و تفسیر شده اند. تطابق ادبیات عربی و ادبیات دیگر ملل در حوزه اساطیر نیز از دیگر بخش های این نوشتار است.
مقاله به زبان عربی: بدبینی در شعر ابوالعلاء معری و عبدالرحمن شکری (التشاؤم فی شعر أبی العلاء المعری وعبدالرحمن شکری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدبینی حالتی روحی است که از ناراحتی، نا امیدی و دیدگاه منفی به زندگی نشأت می گیرد ودلایل گوناگونی دارد که این دلایل از یک فرد به فرد دیگر متفاوت است؛ از جمله این دلایل می توان به ضعف انسان و ناتوانی در رسیدن به آرزوها، از مشکلات روحی و جسمی و اوضاع نابسامان اجتماعی و سیاسی کشورها اشاره کرد.
بدبینی در دوره های مختلف بین شاعران رایج بوده است، به گونه ای که می بینیم ابوالعلاء معری یکی از شاعران بزرگ دوره عباسی است که شعر وی در اثر شرایط حاکم بر زندگیش رنگ و بوی بدبینی به خود گرفته است. همچنین عبدالرحمن شکری در دوره معاصر، که به دلیل تأثیر پذیری از اوضاع اجتماعی دوره خود و گرایش رمانتیک و خلق و خوی غمگینش و همچنین در نتیجه مطالعات وی در شعر شاعرانی بدبین مانند خیام به سوی تشاؤم گرایش پیدا کرده است.
این مقاله تلاش می کند با روش توصیفی - تحلیلی نمود های تشاؤم و عوامل تأثیر گذار عام و خاص را که بر زندگی و تفکر دو شاعر اثر گذاشته رصد کند. نتایج نشان می دهد که که مشکلات جسمی مانند کوری، گوشه گیری از جامعه و شرایط سیاسی و اجتماعی بر زندگی دو شاعر تأثیر گذاشته و باعث بدبینی آنان شده است، علاوه بر این اشتراکاتی در نمود های تشاؤم در نزد دو شاعر مشاهده می کنیم، مانند: مرگ، شکایت از روزگار، ناامیدی، جبرگرایی و ...
دراسة الطابع القصصی فی رسالة الغفران (جنبه های داستانی در رسالة الغفران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسالة الغفران یکی از کهن ترین نمونه های به جای مانده از میراث داستانی عربی است که مدتها مورد بی توجهی ناقدان قدیم قرار داشته و تقریبا تا اوایل قرن بیستم به دست فراموشی سپرده شده بود. زیرا بسیاری از ادیبان و ناقدان قدیم عرب، ابوالعلاء معری را به انحراف در عقاید دینی و به مسخره گرفتن باورهای اسلامی در این رساله متهم می کردند، به گونه ای که این رساله حدود 9 قرن مورد بی توجهی محققان قرار داشت. از زمانی که شرق شناسان این رساله را مورد مطالعه قرار دادند و میان آن و کمدی الهی دانته به مقایسه پرداختند، توجه ناقدان عرب هم به آن جلب شد. هدف این مقاله بررسی جنبه های داستانی این رساله است با علم به این نکته که این رساله، داستان به معنی امروزی نیست اما دارای جنبه های داستانی شایان توجه است. به همین دلیل، جنبه های داستانی این رساله در قالب ساختار داستانی و ساختار فکری و عقیدتی مورد بررسی قرار گرفته است. ساختار داستانی در این رساله از هفت عنصر تشکیل شده است: روایت، پیرنگ، حوادث، شخصیت، گفتگو، زمان و مکان. محور اصلی ساختار فکری و عقیدتی را دو موضوع شکل می دهد: شفاعت اهل بیت (ع) و توسل به آنها برای رهایی از عذاب جهنم و سختی های محشر و به تمسخر گرفتن ادبیات و شعری که در جهان آخرت سودی نمی بخشد مگر آنکه در راه خدا باشد.
نقد جامعه شناختی رمان عمارت یعقوبیان، نوشته علاء اسوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد جامعه شناختی شاخه جوانی است که به تازگی بر تنه نقد ادبی روییده است و راه رشد و تکامل را می پیماید. این رویکرد چگونگی تعامل میان ادبیات و جامعه را بررسی می کند. این مقاله، با روش تحلیلی و توصیفی، رمان عمارت یعقوبیان، اثر نویسنده مشهور مصری، علاء اسوانی، را از منظر جامعه شناختی نقد می کند. این رمان مهم ترین اثر علاء اسوانی است که در آن به کودتای افسران آزاد در سال 1952 م. و پیامدهای آن در جامعه مصر می پردازد. اسوانی در این اثر با بیان هنری میان جامعه و رمان تعامل برقرار می کند و آنچه را در صحنه اجتماعی و سیاسی مصر در جریان است، با رعایت جنبه های هنری، در رمان منعکس می سازد. ازسوی دیگر، این رمان تأثیر بسزایی در تحولات و انقلاب اخیر مصر داشته است.
نگاهی ادبی به استشهادات غیرمستقیم ائمه به قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت و جایگاه منحصر به فرد قرآن سبب شده است تا استشهاد به قرآن، مهم ترین و رایج ترین مستند در احتجاجات و مناظرات مسلمانان باشد. اما از آنجا که شناخت و استفاده انسان ها از قرآن به فراخور استعداد و فهمشان از این کتاب الهی متفاوت است، بهترین و عالی ترین شیوة استشهاد به قرآن را در احتجاجات معصومین(ع) مشاهده می کنیم. استشهادات معصومین(ع) به قرآن، برخی مستقیم و برخی غیر مستقیم است؛ در استشهاد مستقیم به قرآن، حتی شنوندگان نا آشنا به قرآن نیز اشارات کلام را دریافت می کنند، در حالیکه استشهادات غیرمستقیم (پنهان) را فقط آشنایان با قرآن خواهند فهمید. این مقاله که به استشهادات غیرمستقیم معصومین(ع) به قرآن اختصاص دارد این مقوله را با رویکردی ادبی بررسی می کند و چهار نوع برای آن برمی شمرد: واژگانی، گزاره ای، الهامی و تلمیحی
صیغ المبالغه المرکبه المنسیّه فی الصرف العربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذکرت أکثر الکتب النحویه والصرفیه أوزاناً سماعیه لصیغ المبالغه تصل إلى خمسه عشر وزناً، ومنعت صیاغتها من الأفعال اللازمه والأفعال المزیده فی الثلاثیه والرباعیه. ولکنّ أهل اللغه العربیه، کما یتبیّن من مطالعه النصوص والمعاجم، استخدموا أسلوباً آخر یشبه أسلوب صیاغه اسم التفصیل المرکب وصیغه التعجب المرکبه، وذلک لسدّ حاجتهم إلى صیغه تفید المبالغه فی الأفعال غیر الثلاثیه المجرده والأفعال اللازمه. فقد استفادوا من ترکیب إضافیّ لفظیّ مکوّن من ""کثیر/ شدید/ وما شابه + مصدر أو اسم مصدر للفعل المعنی به"" . وإنّ هذا الترکیب الکثیر الاستعمال فی النصوص العربیه القدیمه والحدیثه قد غفل عنه النحویون.
إنّ المقاله الحالیه، بعد أن تقوم بعرض الأدله التی تثبتُ وجود صیغه مبالغه مرکبه فی العربیه، تقوم بتقسیم هذا المشتقّ الصرفی إلى قسمین، کما هی الحال فی اسم التفصیل وصیغه التعجب: بسیط ومرکب، فالبسیط یتلخص فی خمسه عشروزناً معروفاً، کلها سماعیه، والمرکب یُصاغ، بشکل قیاسیّ، من المصدر؛ أی مصدر کالمضاف إلیه من ترکیب إضافی لفظی یکون الجزء الأول منه وصفا روسمیاً مقولباً دالاً على الکثره نحو شدید وکثیر.
إنّ شروط صیاغه صیغه المبالغه واسم التفضیل وصیغه التعجب بنوعیها البسیط والمرکب- متتطابقه بشکل تام.
التبادل الفونیمی عند ""البیضاوی"" فی جهوده التفسیریة (جانشین سازی واجی در کوشش های تفسیری ""بیضاوی"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید، زبان شناسی نوین در همه بخشها و سطوح زبانی تحولات و پیشرفت چشمگیری داشته است. اما چنین تحولاتی بیشتر در بعد سیستماتیک بودن کوششهای زبان شناختی است؛ چه پیشینیان از نظر آشنایی به اصول و ریشه های قضایای مربوط به حوزه زبان شناسی دست کمی از دانشمندان معاصر نداشته اند. این مقاله به بررسی آرای یکی از مفسران گذشته به نام عبدالله بن عمر بیضاوی می پردازد، وی آرائی در تفسیر مشهور خود پیرامون یک پدیده زبان شناختی ارائه داده که امروزه زبان شناسان آن را ""جانشین سازی واجی"" phonemic commutation نامیده اند و معیاری برای بازشناختن آواهای زبانی قرار داده اند. باشد که از لابلای این کوشش متواضعانه جلوه گر افتد که میراث علمی و معرفتی پیشینان می تواند شالوده کوششهای علمی و معرفتی نوین قرار گیرد.