فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
ترازونامه در ترازو
درآمدی بر مفهوم توبه از منظر عارفان
حوزههای تخصصی:
جهاد با نفس (5)
عرفان در متن زندگی
عرفان دائو
تبیین پیوند جهانشناسی و فلسفه سلوک در نگاه مولانا (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر کرانه مصباح الانس
منبع:
حضور بهار ۱۳۸۷ شماره ۶۴
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی نفس انسان از دیدگاه امام خمینی و غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"نوشتار حاضر، بررسی تطبیقی بحث «نفس» از دیدگاه امام خمینی و غزالی را به عنوان یکی از مبانی انسان شناسی اندیشه سیاسی این دو اندیشمند احیاگر برعهده دارد. مباحث این مقاله درباره مدلل نمودن این فرضیه است که: «در حالی که اندیشه سیاسی غزالی در پارادایم اندیشه سیاسی سنتی تحلیل پذیر است، اندیشه امام خمینی از شاخصهای اندیشه سیاسی سنتی فراتر می رود».
"
عشق حقیقی از دیدگاه عارفان
حوزههای تخصصی:
مقام عشق مقامی بس رفیع و فاتح آن به غایت در سعادت و خرسندی است، عرش وجودش منتهای آمال عارفان و سایر مقامات وابسته بدانند، ندای عشق حقیقی عامل تصفیه و به سازی روح و روان و نسیم دل افزایش الهام بخش رضایت درون است.محبت و عشق اصلی، رابطه ای است طرفینی بین خداوند و انسان، به گونه ای که هستی انسان همه متوجه خداوند است و حب الهی هم متوجه او. آن چه را در پیش رو دارید تحقیقی است مختصر پیرامون عشق حقیقی از دیدگاه عارفان. در مقاله حاضر موضوعاتی از قبیل: پیشگفتار، معنای عشق، حقیقت سیر و سلوک عرفانی، عرفانِ حقیقی و ...، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نتیجه گرفته شده است که عارفان حقیقی و عاشقان راستین کوی دوست نه تنها از پیامدهای سوء شرک و محبت به انداد (حب نفس، مال دنیا و ...) بدورند، بلکه، کمال دوستی و محبت را فقط به خدا مخصوص دارند و پیوسته گویند: بارالها دلهامان را از آن چه خلاف دوستی توست کور مگردان و ده ها ندای جان بخش دیگر که سرانجام عاملان خود را به منزلگاه اصلی و ابدی خود که همان قرب خداست خواهد رساند.ملت عشق از همه دین ها جداست عاشقان را ملت و مذهب خداست
متنی تازه از حروفیه
حوزههای تخصصی:
ولایت در ساحت شریعت و طریقت
حوزههای تخصصی:
ولایت چشمه ایست جوشان که مایه حیات دین و عرفان و فصلی مشترک میان ایندوست . این مطلب آنجا روشنی بیشتری می یابد که می بینیم در شریعت ، ولایت ، باطن دین و سرعبادات تلقی می شود و منقول است که :""لا تقبل الاعمال الا بالولایه "" در عرفان نیز ولایت باطن و اساس جمیع کمالات انسانی و سرآغاز رسیدن به مراتب عالی این کمالات است ،که این نیز همان غایت دین می باشد. پس در نزد عرفا نیز ولایت باطن و اصل دین است .
همانگونه که در تشیع امام و ولی ِ کامل ، واسطه در فیض الهی است ، چنانکه در روایات و ادعیه وارده از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام آمده است :""و اشرقت الارض بنورکم و فاز الفائزون بولایتکم "" در عرفان نیز جمیع نعمات الهی ابتدا بر انسان کامل و سپس بواسطه او بر حقائق عالم نازل می شود.
همچنانکه در تشیع وجود امام و حجت حق سبب تعادل نظام هستی و بلکه عامل برپائی و قوام آن می باشد، که حدیث ""لولا الحجه لساخت الارض باهلها""بدان اشاره دارد.در عرفان نیز وجود ولی کامل محمدی (ص ) سبب بقاء عالم است ، همچنانکه رحلت اواز دار دنیاسبب زوال آن می باشد. همانطور که ابن عربی در رسائلش فرموده است : ""فاذا انتقل الی الدار الاخره مارت هذه السماء مورا و سارت الجبال سیرا و دکت الارض دکاء و انتشرت الکواکب و کورت الشمس و ذهبت الدنیا و قامت العماره فی دار الاخره "".
هدف ما در این مقاله ارائه تصویری کلی از دیدگاه اسلام (تشیع ) وعرفان درباره ولایت و قرابت این دو دیدگاه در این عرصه است .
تفکر در اندیشه عرفانی
توحید افعالی در عرفان مولوی و کلام اشعری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توحید افعالی یکی از مراتب توحید (مهمترین اصل ادیان آسمانی) است. اشاعره با انکار نظام علی در عالم و ارجاع آن به عادت الاهی، تنها فاعل در عالم را خداوند می دانند. مولوی که در هستی جز وحدت و عشق نمیبیند و فعل و ذات عاشق را فانی در معشوق میداند، بیان می کند که تجلی کامل اسما و صفات حق، نظام سببیت در عالم را ضروری می کند. علیتی که مولوی در هستی مشاهده می کند، غیر از علیت مصطلح در فلسفه مشائی است و لذا منافاتی با فاعلیت مطلق خداوند ندارد. ملاصدرا با مبانی خاص فلسفه خویش، استدلالی قوی بر قول مولوی در این بحث اقامه کرده است.
تحلیلی از راه یابی شرور در نظام هستی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به علت و کیفیت پیدایش شرور در نظام آفرینش پرداخته و ضمن بیان نظریه وحدت شخصی وجود یادآور می گردد نظام آفرینش از دید عرفان نظام تجلی و ظهور است و کثراتی که در عالم مشاهده می شود کثرت تجلیات و ظهور اسماء و صفات اوست و چون اسماء خداوند همه اسماء الحسنی می باشد در نگاه کلی به عالم همه چیز زیباست.پذیرش مطلب مذکور با مشاهده پدیده هایی چون سیل و زلزله و فقر و مرگ و ... در تقابل و تناقض نبوده و می توان با بررسی مصادیق شر و تحلیل ماهیت شرور به رفع شبهه مزبور پرداخت.شرور قابل تقسیم به دو دسته عمده است: 1ـ شربالذات 2ـ شربالعرضشربالذات عدم است و عبارت از اشیاء و پدیده هایی است که به دلیل فقدان برخی کمالات تصف به شریت می شود. شر بودن این اشیاء وصف سلبی آنهاست اما آنچه در آنها ظهور یافته جز خیر و زیبایی چیزی نیست. شرور بالعرض نیز عبارت از پدیده هایی است که به خودی خود نیکو بوده و تنها از سنجش آنها با اشیاء دیگر مفهوم شر دریافت می شود.طبق تقسیم مذکور ظهور هر شیء در عالم خیر و رحمت است و سراسر هستی جز زیبایی نمی باشد. علاوه بر این، تحلیل دقیق ماهیت شرور نشان می دهد آنچه از نظر ما شر نامیده می شود لازمه تحقق نظام هستی است به طوری که بدون آنها اصلاً نظامی در کار نخواهد بود