فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۴٬۰۰۸ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
127 - 142
حوزههای تخصصی:
عرفان در لغت به معنای شناختن و دانستن بعد از نادانی و شناسایی و آگاهی و درایت است و دراصطلاح به مفهوم معرفت خدا و عبادت عاشقانه وی و دریافت شیوه های آن است. در میان تفاسیر قرآن کریم، به آثاری برمی خوریم که مفسّر در آن ها رویکرد عرفانی داشته و آیات قران کریم را از منظر عرفانی تفسیر نموده است. یکی از این مفسّران سیده نصرت بیگم امین است که در تفسیر قرآن کریم به جنبه های عرفانی توجّه داشت. در مقاله حاضر تلاش شده است تا با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای به ویژه آثاری که در زمینه عرفان و تفسیر قرآن کریم هستند، به بررسی دیدگاه های عرفانی بانو امین و ابن عربی پیرامون سه مقام عرفانی توکّل، صبر و توبه در قرآن کریم بپردازیم تا جنبه عرفانی غالب بر شخصیت ایشان بیش ازپیش آشکارگردد. از بررسی دیدگاه های ایشان چنین استنتاج گردید که بانو امین به توکّل عملی، صبر بر سختی ها و توبه ای که در راستای ایمان باشد بسیار اهتمام دارد و تفسیری که بر آیات مربوط به این مفاهیم ارائه کرده حاکی از صبغه عرفانی شخصیت و اثر وی می باشد.ابن عربی به عنوان مؤسس عرفان نظری بیشتر بر مسائل سلبی و ایجابی توکل، صبر و توبه تأکیددارد.
بررسی زن عرفانی، قرآنی در رمان عشق سال های جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
241 - 260
حوزههای تخصصی:
زنان چه به عنوان موضوع و چه در جایگاه خالق اثر، رکنی مهم در پهنه مطالعات ادبیات معاصرند. گاه در متن قرارگرفته اند و گاه در حاشیه؛ اما با وقوع دو رویداد مهم، یعنی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس، چهره ای متفاوت از خود نشان داده اند. زن همیشه در کنار مرد، در تمدن سازی و رشد و شکوفایی جوامع انسانی مستقیم یا غیرمستقیم نقش آفرین بوده است. اسلام زن را به عنوان مسئله مهم زندگی و متمم حیات انسانی در مسائل اجتماعی، اخلاقی و قانونی خود جاداده است. هدف اصلی نگارش این مقاله بررسی زنان آرمانی – اسلامی در رمان «عشق سال های جنگ» است. ازآنجاکه رمان برای بازنمایی زندگی انسان معاصر بیشترین ظرفیت را دارد، سعی شده است که مفاهیم آرمان خواهی و اسلامی زنان در این رمان برجسته گردد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که زن در این رمان برخلاف رمان های گذشته، در حاشیه، قرارنگرفته و حضور همراه با تعقل و بلوغ فکری او بیانگر تحول فکری - اجتماعی زنان پس از انقلاب است. او با فراموشی موقعیت ضعیف جسمانی، آگاهانه از تمام توان خود برای حضور مستقیم و غیرمستقیم بهره گرفته است و به تمام آرمان های مردان پاسدار پایبند است.
مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی در غزلیات مولانا، خمریه ابن فارض مصری و ساقی نامه ظهوری ترشیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
377 - 396
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر اساس چهارچوب نظری نظریه لیکاف و جانسون به بررسی و مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی مشترک در غزلیات مولانا و قصیده خمریه(میمیه) ابنفارض مصری و ساقی نامه ظهوری ترشیزی پرداخته است.و هدف آن معرفی نگاشت نام های شراب عرفانی و حوزه های مبدا آن از جنبه الهی و و عرفانی آن در اشعار مذکور است. چراکه با مقایسه تطبیقی و تحلیل معنایی این واژه می توان نگرش یک ملت و جامعه را در یک حوزه مفهومی درک کرد و میزان تاثیر و تاثر آن ها را سنجید و به نقاط اشتراک و افتراق این شعرا در به کارگیری این واژه پی برد. پس به این منظور پس از جست وجو در پیکره های مورد بحث، عبارات استعاری فراوانی که دربرگیرنده استعاره مفهومی شراب عرفانی هستند به دست آمد و برمبنای آن ها نگاشت نام ها و حوزه های مبدا استخراج گردید و با طبقه بندی آن ها و اراِئه شواهد لازم به تحلیل و مقایسه آن ها پرداخته شد و مفهوم اصلی و کانونی شراب عرفانی در اشعار مذکور مشخص گردید.
تحلیل و بررسی مشرب عرفانی شیخ ابواسحاق کازرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
287 - 320
حوزههای تخصصی:
ابواسحاق ابراهیم بن شهریار کازرونی، ملقب به شیخ غازی و شیخ مرشد، از مشایخ صوفیه در قرن چهارم و پنجم هجری و پایه گذار طریقه کازرونیه در فارس، تأثیر بسیاری در ترویج عرفان اسلامی داشته است. با وجود تحقیقات گسترده درباره زندگی و احوال شیخ ابواسحاق، برخی ابعاد طریقه عرفانی او هنوز ناشناخته است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و استناد به منابع موثق و دست اول، تصویری روشن و علمی از مشرب عرفانی شیخ ابواسحاق ارائه می شود. این هدف با استفاده از الگویی متشکل از پاسخ های مشروح به چند سؤال محقق می گردد: در طریقه عرفانی شیخ ابواسحاق، مبدأ و مقصد سلوک کجاست؟ میان مبدأ و مقصد چند منزل با چه ترتیبی قرار گرفته اند؟ میزان اهمیت منازل چقدر است؟ توانایی های لازم برای کسب دستاوردهای هر منزل کدام اند و چگونه حاصل می شوند؟ در منابع پاسخ دقیقی برای همه این سؤالات یافت نشد؛ اما بر اساس قراین، نتایج حاصل بدین قرار است: در مشرب عرفانی شیخ مبدأ توبه، مقصد توحید و منازل زهد، ورع، فقر، صبر، توکل، رضا، مراقبه، محاسبه، محبت، خوف و رجا، اُنس، اطمینان، مشاهده، عشق، صحو، اخلاص، فناء فی الله و بقاء بالله، میان آن ها قرارگرفته اند که در بین این منازل ورع نقش برجسته تری دارد. ابواسحاق رویکردی فعال در عرفان داشته و با سامان دهی تشکیلات نظامی و جهاد با غیرمسلمانان به ترویج اسلام پرداخت؛ همچنین با احداث خانقاه ها و ارائه خدمات به فقرا و مسافران، طریقه کازرونیه را به جریانی دیرپای که گستره فعالیت آن چندین قرن از آناتولی تا هند و چین ادامه داشته، تبدیل کرد.
واکاوی معناشناختی «حقیقت علویه» درآثار عرفانی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
85 - 102
حوزههای تخصصی:
حقیقت علویه اصطلاحی است عرفانی که گرچه برگرفته از آثار ابن عربی و شارحینش است اما در عرفان شیعی جایگاه جدی تری یافته است. از بین عارفان شیعه ، امام خمینی (ره) باپردازش این آموزه عرفانی، بحث از آن را از حاشیه به متن مباحث عرفانی وارد نموده است. هدف از این پژوهش به تصویرکشیدن جایگاه حقیقت علویه در عرفان نظری در آثار و مکتوبات عرفانی امام خمینی است. دستاوردهای این بررسی در چند محور زیر بیان شده است: 1. منشأروایی اصطلاح حقیقت علویه، 2. عینیت حقیقت محمدیه و علویه 3. حقیقت محمدیه و علویه تنها مجرای عنایت و محبت حق به خلق، 4. جایگاه حقیقت علویه در عالم امر، 5. جایگاه حقیقت علویه در تکوین و تشریع، 6. سریان حقیقت محمدیه وعلویه در مراتب هستی، 7. انطواء شهادت به علی (ع) در شهادت به نبی و اله، 8. حقیقت علویه، حقیقتی بی نهایت، 9. حقیقت علویه،به عنوان قلب عالم، 10.علی (ع)، باطن قرآن.
مسائل بنیادین انسان و هستی در پرسش های خیام و پاسخ های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
134 - 113
حوزههای تخصصی:
خیام در رباعیات در باب مسائل بنیادین انسان و هستی موضوعات یا پرسش هایی را مطرح کرده و از همان روزگار واکنش هایی را برانگیخته است. کسانی چون نجم رازی در عوض نقد اندیشه، شخص او را نقد و هجو کرده اند. از دیگرسو در مخزن الاسرار نظامی مفاهیم، نمادها و تصاویری را می توان دید که عیناً یا با تفاوت های جزئی در رباعیات خیام به کار رفته است و به نظر می رسد پاسخی به آن اشعار باشد. پس از تحلیل و طبقه بندی این مفاهیم و تصاویر در سطح مسائل بنیادین انسان و هستی این نتیجه به دست آمد که نظامی با برگرفتن مفاهیم و تصاویر خیام و موضوعات و مسائلی که او مطرح کرده بود از منظری عرفانی به آن پاسخ داده و برون شدی از آن حیرانی فلسفی ارائه کرده است.
خدایِ جهان و جهانِ خدا (بررسی سیمای انسان در گنج روان و چهل صباح شاه داعی شیرازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
45 - 66
حوزههای تخصصی:
شاه داعی شیرازی، یکی از شاعران عارف قرن نهم هجری، از مبلّغان اندیشه های عرفانی ابن عربی و از شاگردان شاه نعمت اله ولی است. مثنوی های گنج روان و چهل صباح ، به ترتیب دومین و سومین مثنوی از مثنوی های شش گانه وی به شمارمی رود. این منظومه ها، با بهره گیری از نبوغ شاعر و اندیشه های پیشینیان از جمله تفکرات عارفانه ابن عربی و شیوه مثنوی پردازی مولانا، به درجه ای از ساختار ادبی و هنری ابداعی رسیده است، که در شمار آثار جاودانه ادبی- عرفانی جای گرفته است. با توجه به این که درباره آثار یادشده تاکنون پژوهش خاصی صورت نگرفته است، جستار حاضر با روش تحلیلی- توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای، علاوه بر معرّفی این دو مثنوی، سیمای انسان را در دو مثنوی یاد شده مطالعه کرده است، تا طرز تلقی این شاعر عارف را از انسان و مراتب آن با رویکرد هستی شناسانه تبیین کند. حاصل پژوهش نشان می دهد شاه داعی، انسان را جدا از هستی نمی داند، منتها به اعتقاد وی انسان در والاترین مرتبه هستی قراردارد و سیر تکاملی انسان از میان هستی می گذرد. وی به تأسی از ابن عربی انسان کامل را عالم کبیر و مجلای اسماء و صفات الهی و آینه تمام نمای هستی و عامل فیض بخشی به مراتب پایین تر وجود می داند.
تحلیل آرکیتایپی فضای عرفانی در آرامگاه های عارفان دوره ایلخانی (شیخ عبدالصمد نطنزی و شیخ صفیالدین اردبیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
161 - 186
حوزههای تخصصی:
روانشناسی تحلیلی یونگ ابزار معرفی تازه ای جهت فهم معانی و دریافت پیام هایی نو از منابع هنری و ادبی به شمارمی رود. براساس این نظریه، کهن الگوها(آرکی تایپ)، بن مایه ها و تصاویر نمادینی هستند که در اساطیر و فرهنگ ها، مفاهیمی مشترک و مشابهی را در ناخودآگاه بشر به جای گذاشته اند. در میان آثار معماری، آرامگاه های عارفان دوره ایلخانی به عنوان فضاهایی عرفانی، یکی از بهترین زمینه های ظهور این صُور ازلی را دارا می باشند. یکی از کهن الگوهای مهم و محوری که در روانشناسی تحلیلی یونگ مطرح است، کهن الگوی رُشد(فرآیند تفرّد) می باشد که درباره پرسش های معنوی در مورد معنای زندگی و هدف هستی مطرح می شود. یونگ معتقد است که این کهن الگو را فقط می توان با اسرار توصیف ناپذیر «وحدت عرفانی» قیاس کرد. براساس هدف پژوهش حاضر، که شناخت مفاهیم معنایی آرکی تایپ می باشد، ضمن بهره گیری از روش محتوای کیفی از رویکردهای مطرح در ادراک نشانه ها استفاده شده است. این تحقیق با مطالعه بر روی این لایه های نشانه ای سعی دارد تا کیفیت و نحوه ارتباط میان تفکر عرفانی، کهن الگوها و ساختار معماری فضاها را روشن سازد. با این فرض که توجه به سیر از جهان دنیوی به جهان اخروی همواره در ادبیات و عرفان موردتوجه بوده است، به نظرمی رسد این کهن الگو در ساختار معماری آرامگاه های موردنظر بازتاب یافته باشد.
مفاهیم نمادین نور در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
39 - 56
حوزههای تخصصی:
بشر از همان اوان حیات خود بر زمین، با پدیده های رازآمیز بسیاری روبه رو بوده است و یکی از رازآمیزترین این پدیده ها برای او، نور بوده است. نور، نوع زندگی و معماری فضای زیست آدمی را تحت تأثیر قرارداده و افزون بر جنبه مادی و فیزیکی حیات بشر، به تدریج بر جنبه ذهنی و معرفتی وی نیز پرتو افکنده است. در ساحت معرفتی و فلسفی، نور، چشم انداز بحث هایی ظریف را فراروی آدمی گشوده است. در کنار همه این ویژگی ها، نور به عنوان تجلّی زیبایی، در خدمت بیان هنری درآمده و گونه های هنر را از امکانات مادی و بیانی وسیعی بهره مند کرده است. در این مقاله با استفاده از نظریه نماد، کارکردهای نمادین نور و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی خورشید، آفتاب، شمع، چراغ و ... در دیوان حافظ تبیین می شود. و نیز سعی کردهایم به بررسی لایه ها و وجوه گوناگون نور از قبیل نور نماد حق تعالی، انسان کامل، جهانِ غیب به منزله نور، حضور نور در مکان، خوراک و شراب و تبیین مقوله فنا و بقا در دیوان حافظ با استفاده از پدیده نور بپردازیم تا دریچه ای دیگر برای شناخت کامل تر دیوان این شاعر برجسته گشوده شود.
تجلی حکمت خسروانی «سهروردی» در ذهن و زبان مهدی اخوان ثالث«م امید»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
261 - 282
حوزههای تخصصی:
حکمت خسروانی با عرفان پیوند تنگاتنگ به عبارتی هم آغوشی دارد. عرفان توان آن را دارد، با مخاطب ارتباط برقرار نماید. در عصر ما در پُرسه زمانی که بشر زیست می کند ، می توان با شناخت عرفان تأثیرپذیری «حکمت خسروانی» را در ذهن و زبان مهدی اخوان ثالث “م امید” پی جُست نمود. علت آن است که اگر باریک شویم «حکمت خسروانی» از بن مایه های پرکاربرد در ادب عرفانی است. اخوان نیز به عنوان یکی از شاعران برجسته معاصر در تمام آنات شعریش ، دین پروری ، وطن دوستی، راست گفتاری، رادمردی، باستان گرایی، به عبارتی اندیشه کهن الگوهای ایرانی «سونَمَون» و اندیشه و فکر ایران شهری موج می زند. این مقاله درنظردارد که «حکمت خسروانی» که آمیزه ای از اسطوره و عرفان اسلامی است را در «ذهن و زبان» مهدی اخوان ثالث “م امید” پی جُست و واکاوی نماید. چراکه در بنیاداندیشی وی، به عنوان یکی از نگین شاعران برجسته معاصر علاقه خاصی به ایران، وطن، «ایران شهری» دارد . در شعرش پیوند نزدیکی وجوددارد . در مقاله تحلیل محتوا به کاربرده شده است تا تبیینی روشن و نو از مفهوم «حکمت خسروانی» که از یکی از عناصر مهم شعر می باشد، در ذهن و زبان اخوان به دست دهیم.
گناهان منسوب به هارون در کتاب مقدس عبری (عهد قدیم) و توجیهات آن ها در اَگّادا و تحقیقات جدید کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
28 - 9
حوزههای تخصصی:
در کتاب مقدس عبری (عهد قدیم)، برخی گناهان به انبیاء نسبت داده شده است. این گناهان در اَگّادا توجیه شده اند و در تحقیقات برخی از محققان جدید کتاب مقدس نیز می توان برای برخی از آن ها توجیهاتی را پیدا کرد. با توجه به اهمیت این موضوع از یک طرف، و با توجه به اهمیت هارون از طرف دیگر، این مقاله، ﺑ ﺎ روش ﺗﻮﺻ ﯿﻔﯽ و تحلیلی و انتقادی، بر آن است که گناهان منسوب به هارون در کتاب مقدس عبری (عهد قدیم) و توجیهات آن ها در اَگّادا و تحقیقات جدید کتاب مقدس را مورد بحث قرار دهد. در عهد قدیم سه گناه به هارون نسبت داده شده است. در تحقیقات جدید کتاب مقدس، این گناهان هارون یا مجادله یا افسانه و یا نقش هارون در آن ناروشن دانسته شده است؛ اما در اَگّادا، این سه گناه هارون، به خاطر وحی الاهی و خطاناپذیر دانسته شدن کتاب مقدس، واقعیت تاریخی تلقی شده است. توجیهات گناهان منسوب به انبیاء از جمله هارون در کتاب مقدس عبری توسط رَبِّی های اَگّادا با اصل های خطاناپذیری کتاب مقدس و خطاپذیری انبیاء به عقیده آن ها همخوانی ندارد، زیرا که اگر کتاب مقدس عبری خطاناپذیر و انبیاء خطاپذیر باشند، در این صورت گناهان ثبت شده انبیاء در کتاب مقدس درست هستند و نیازی به توجیه ندارند.
نگاهی به مرگ اندیشی در اهم متون نثر عرفانی(قرن ششم تا دهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
251 - 278
حوزههای تخصصی:
مرگ پرسشی بی پاسخ در زندگی انسان بوده که از دیرباز ذهن او را به خود مشغول کرده است. در ادبیات کشورهای مختلف اندیشمندان پاسخی درخور و نه قطعی به این پرسش داده اند. متون عرفانی نیز باتوجه به اینکه بر آموزه های قرآنی و دینی تکیه دارند، مسئله مرگ را به نوعی واکاوی کرده اند. در مقاله حاضر که به شیوه تحلیلی توصیفی ارائه می شود، مهم ترین متون نثر ادبیات عرفانی از قرن ششم تا دهم موردتوجه بوده تا دیدگاه نثرنویسان را درباره مرگ موردبررسی قراردهد. آنچه از بررسی متون موردنظر استنباط می شود این است که در متون عرفانی مسئله مرگ که اغلب به صورت تشبیه پرنده (آزادی روح از بدن) تصویرمی شود جزء دغدغه های نثرنویسان است و در این میان آموزه های اسلامی با دیدگاه های صوفیانه و عرفانی تلفیق شده است. به لحاظ بسامدی در آثار سهروردی بیشترین توجه را به این موضوع می توان دید. در آثار سهروردی این مسئله درقالب انواع نمادها و استعاره ها بیان شده است که گاه تفسیر جزئیات آن ها نیازمند تلاش فکری بیشتری است. در دیگر آثار بحث در این زمینه از صراحت و سادگی برخوردار است. در آثار مولانا نیز سنت تفکر عرفانی پیش از او درباره مرگ به بیانی دیگر متجلی شده است. صوفیه مرگ را عمدتاً به دو گونه جسمانی (اضطراری) و ارادی (خودخواسته= مرگ پیش از مرگ) تقسیم بندی می کنند و این دیدگاه به سنتی در حوزه اندیشیدن به مرگ در متون عرفانی تبدیل شده است.
فروپاشی ایدئولوژی و دگردیسی شخصیت زلیخا در تطبیق روایت یوسف و زلیخای جامی و منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
139 - 170
حوزههای تخصصی:
قصه یوسف و زلیخا داستان عاشقانه معروفی است که در قرآن مقدس و منابع دینی با عنوان احسن القصص شناخته می شود . برخلاف قصه های عاشقانه دیگر شخصیت اصلی این قصه نه یک مرد بلکه بانویی متأهل است که عاشق شده، اما معشوق وی پیامبری پاک مرد است که تن به وصال خیانت آمیز نمی دهد. این قصه در سیر تاریخ ادبیات اسلامی، روایت های متفاوتی پیدا کرده است که در تمام آن ها سرانجام زلیخا به وصال یوسف می رسد، اما گاه ایدئولوژی خاصی را نشان می دهد؛ چنان که در روایت جامی عشق تنانه مادی به عشقی روحانی بدل می شود. زلیخا به عنوان عاشق و قهرمان اصلی قصه با پشت سر گذاشتن مجموعه ای از مراحل به شخصیتی آرمانی بدل و به وصال یوسف مقدس نائل می شود. با نظرداشت جزئیات و مراحل درمی یابیم که شخصیت زلیخا در این روایت درحقیقت شخصیت سالکی است که با پشت سر گذاشتن عقبات و مراحل مختلف به مرحله فنا و وصال می رسد و این با داستان رمزی منطق الطیر عطار و سلوک عرفانی آنان در جست وجوی سیمرغ انطباق دارد. هدف از این پژوهش تحلیلی تطبیقی این است که اولاً فروپاشی ایدئولوژی عشق تنانه و جایگزینی آن را با ایدئولوژی عرفانی در روایت جامی نشان دهیم، سپس با تحلیل و تطبیق، ثابت کنیم که شخصیت قهرمان همانند مرغان منطق الطیر طی مراحل هفت گانه دچار دگردیسی شده است.
بررسی انتقادی نقدهای واردشده به حکایت «خدو انداختن خصم بر روی (علی)» و تفسیر «حدیث غدیر» در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
263 - 286
حوزههای تخصصی:
مولوی با اینکه سنی مذهب است، در ابیات و حکایت های متعددی به ستایش اهل بیت عصمت و خصوصاً حضرت علی(ع) پرداخته و جنبه هایی از عشق و محبت به این خاندان والا را در اشعارش منعکس کرده است. اعتقاد و ارادت مولوی به حضرت علی(ع) مانند بسیاری دیگر از عقاید و دیدگاه های وی از سوی منتقدان مثنوی و عرفان با نقد و انکار همراه شده است. منتقدان ، ابیات و حکایت هایی از مثنوی را که نشانگر محبت خالصانه مولوی به حضرت علی(ع) است، با خوانش مغرضانه و به میان آوردن مواضع درون دینی و معیارهای مذهبی خود، تفسیر و نقد کرده اند. در نوشتار حاضر با رویکردی تحلیلی انتقادی و با استفاده از شیوه های علمی تحلیل متن و استناد، نقدهای واردشده به این ابیات مولوی بررسی شده است. هدف از این ارزیابی، معرفی منتقدان مثنوی در عصر حاضر و بررسی انتقادی نقدهای آنان بر حکایت ها و ابیات مرتبط مثنوی با حضرت علی(ع) است تا از این رهگذر، شناختی روشن و حقیقی تر از اعتقاد و اندیشه مولوی حاصل شود. بر اساس بررسی های انجام گرفته، چنین برداشت می شود که مولوی در نقل حکایت «خدو انداختن خصم بر روی علی(ع)» از اتهام تصرف و تاریخ سازی مبراست؛ درواقع مولوی این حکایت را مطابق روایت کتاب های معارف و کیمیای سعادت سروده و برخلاف نقد و نظر منتقدان، انگیزه وی از سرودن این حکایت، تعلیم اندیشه های عرفانی است و نه تاریخ سازی و غرض ورزی با شیعه؛ همچنین در نقدِ نقدهای وارد بر تفسیر مولوی از حدیث غدیر با استناد و استشهاد به قراین مختلف ثابت می شود که مولوی حدیث ولایت را تقریباً موافق با اعتقاد شیعیان تفسیر کرده است.
تحلیل عرفانی داستان موسی و خضر در شعر فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
143 - 162
حوزههای تخصصی:
شخصیت های دینی مخصوصاً پیامبران الهی همیشه جایگاه ویژه ای در شعر داشته اند. در این میان، داستان موسی و خضر (علیهما السلام) از جمله داستان هایی است که بر ادبیات فارسی و عربی به ویژه- شعر فارسی- تأثیر به سزایی داشته است. رخدادها، حوادث، صحن ها، پیام ها و رموز داستان این دو بزرگوار، در قالب اینکه موسی (ع) سمبل شریعت گرایی و خضر (ع) نماد پیر طریقت می باشد، در شعر فارسی و عربی تجلّی یافته است. این مقاله، بر آن است که بن مایه عرفانی داستان موسی و خضر (علیهما السلام) را در شعر فارسی و عربی بررسی نماید و رمزها، اشارات و دلالت های معنایی استفاده از داستان موردنظر را در اشعار موردنظر، تحلیل کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در شعر فارسی، سیمای این دو بزرگوار، سیمایی عارفانه و تابناک است و داستان آن ها از طریق تأویل، رمز و نمادپردازی محمل اندیشه های والای عرفانی می شود. درحالی که در شعر عربی – که بیشتر شاعران معاصر در مورد آن سخن گفته اند- بن مایه عرفانی این داستان، ماهیتی سیاسی یافته و با موضوع مقاومت پیوندمی خورد. لازم به ذکر است که در شعر معاصر عربی، موسی (ع) سمبل انسان های شریعت گرا معرفی شده که اطلاعی از اوضاع ندارند و همیشه به دنبال پرسش هستند، درحالی که خضر (ع) نماد پیر طریقت و اهل دل است که از عالم غیب خبردارد و موسی (ع) را از سردرگمی ها نجات می دهد.
تبیین عقلی نقش قوه خیال در تربیت دینی انسان از منظر حکمت و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
205 - 224
حوزههای تخصصی:
انسان به عنوان موجودی چندبعدی از دیرباز موردتوجه تربیت انبیاء الهی بوده است. شناخت ابعاد وجودی و زوایای نفس او در فرایند تربیت از اهمیت ویژه ای برخورداراست. هرجزئی از اجزای وجودی انسان چه در جسم و چه در نفس دارای کارکَردی برای خود بوده و رسالتی برعهده دارد و انسان در مسیر رشد و تعالی از ظرفیت آن بهره مند می شود. در این میان قوه خیال بیشترین ظهور را در عالم کثرات و در بین مردم دارد. این تحقیق با رویکردی ایجابی به قوه خیال و با روش تحلیلی- توصیفی درصدد تبیین عقلی نقش و جایگاه این قوه در تربیت دینی انسان از منظر حکمت و عرفان اسلامی است. بر این اساس بعد از بررسی حقیقت تربیت دینی و توجه به سطوح مختلف ادارک تصوری وتصدیقی متربی در فرایند تربیت از یک سو و جایگاه خیال به عنوان حدّواسط بین حس و عقل و خصوصیات بارز آن از جمله خلاقیت و محاکات و همچنین ارزش معرفت شناختی ادارکات خیالی به ویژه در تطبیق با عالم خیال منفصل از سوی دیگر، با بهره گیری از آموزه های عرفان و حکمت اسلامی درمقام اثبات عقلی نقش خیال به عنوان نقطه آغازین تربیت دینی انسان است.
تبیین رابطه تأویل و هستی در مکتب ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«تأویل» در اصطلاح عرفانی یعنی: رجوع به اصل و مبدأ شیء. محققان الهی از دیرباز برای همه پدیدارها همچون نفس انسانی و الفاظ، اصل (بطون و ذات) و مراتب متعدد و مدارج اعلای وجودی قائل بوده اند. در مکتب عرفانی ابن عربی، همه هستی دارای نطق و تکلم و مظاهر یک حقیقت وجودی به شمار می آیند و بینونیت حقیقی بین آنها نیست و همه تأویل پذیرند. چون بطون اشیا، الفاظ و انسان با یکدیگر مسانخت وجودی دارند، بلکه طبق قاعده «کل شیء فیه کل شیء»، همه موجودات و حتی عوالم غیرمتناظر و هم عرض نیز با هم مرتبطند؛ با کشف حقیقت هریک از آنها، تأویلی رخ می دهد که بقیه نیز (به صورت نسبی) کشف می شوند. این موضوع نوعی تأویل عرفانی است که در مکاتب غربی و اسلامی کمتر مدنظر قرار گرفته است. تبیین این تأویل و مبانی آن در این تحقیق پی جویی می شود.
این مقاله همچنین رابطه هستی و تأویل در دو قوس نزولی و صعودی را بررسی می کند؛ به این معنی که در عملیات تأویل، باید فرایند معکوس قوس نزول (تنزل و بروز هستی) را در قالب اسماء وجودی تا مرحله وجود لفظی طی کرد و با پیرایش قیود موجودات، به همه بطونِ متداخل (طولی)، حتی متوازی (عرضی) رسید. یکی از نتایج این مقاله پذیرش خلاقیت و تکثر تأویل ها و خوانش ها از حقیقت است؛ اما در عین حال، هر نشئه دارای اصل های ثابتی است که بطون به آنها ارجاع می شوند که در نتیجه، نباید احکام هر سطح از معانی را به مرتبه دیگر داد.
پردازش عرفانی «صراط مستقیم» در نگاه ابوحامد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
۱۷۲-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
ابوحامد غزالی به عنوان شخصیتی چندوجهی، در آثار خویش توجه ویژه ای به مفهوم قرآنی صراط مستقیم داشته است. مسئله اصلی این پژوهش، تبیین مفهوم صراط مستقیم و راه های دستیابی به آن و به تعبیری دیگر، پردازش عرفانی صراط مستقیم در اندیشه غزالی است. نوشتار حاضر به روش توصیفی تحلیلی و به صورت کتابخانه ای انجام یافته است. یافته های این پژوهش گویای این است که غزالی، صراط مستقیم را راه سلامت معرفی کرده است و حرکت در صراط مستقیم را سبب نجات و رستگاری انسان می داند. این راه سلامت، که غزالی از آن به «دُرّ ازهر» نام می برد، به مثابه توحید، شکرگزاری، راه حج، پل صراط و قوس صعودی است. تمامی این مفاهیم در یک نقطه مهم با هم تلاقی دارند که حاکی از مسیر و راهی است که انسان باید برای رستگاری و نجات، در آن استقامت و مداومت داشته باشد. غزالی راه های دستیابی به صراط مستقیم را داشتن ایمان و رعایت اخلاقی دینی بیان کرده است. از نظر وی داشتن ایمان و رعایت اخلاق دینی، هم زمان سبب حرکت در صراط مستقیم می شود و هیچ کدام از این دو، به تنهایی نمی تواند انسان را به سرمنزل مقصود برساند. در اندیشه غزالی، اخلاق، زمانی ارزشمند است که ابتنای بر ایمان و دینی باشد. غزالی بر اساس نظریه فرمان الهی، اطاعت از هر آنچه را که خداوند امر یا نهی کرده است، واجب می داند.
مصادیق آیات قرآنی در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
155 - 178
حوزههای تخصصی:
عرفا و صوفیّه برای بیان مفاهیم و اصطلاحات عرفان نظری و عرفان عملی همواره از آیات قرآن کریم بهره جسته اند؛ آنان برای بیان کشف و شهود و تجربیات عارفانه خود نیز هیچ زبانی را کارآمدتر و رساتر از زبان قرآن نمی دانستند. از این رو، می توان به آسانی و به وفور معنا، تفسیر، تأویل و مصداق بسیاری از آیات قرآن را در متون عرفان و تصوّف یافت. تمرکز اصلی این جستار بر مصادیق آیات قرآن در این متون است. متون عرفانی منتخب این جستار به زبان فارسی است. در ابتدای مقاله به ارائه تعریف مصداق در علم معنی شناسی پرداخته شده تا تفاوت آن با معنیِ "مفهوم" و "معنا" به دست آید و سپس تعاریف مصداق و تفاوت آن با تأویل در علوم قرآنی کاویده و در پایان نمونه هایی از مصادیق آیات قرآن در این متون ذکرگردیده است. "ملوک" و "قریه" در آیه 34 سوره نمل، "کرامت" در آیه 70 سوره اسراء ، "امانت" در آیه 72 سوره احزاب و واژگان "صراط مستقیم" ، "تقوی" و "هوی" از جمله مواردی است که در این جستار در بیست متن عرفانی فارسی، مصداق یابی شده است.
مطالعه تطبیقی برخی آداب و رسوم عرفان هندو و عرفان طریقت قادریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
201 - 219
حوزههای تخصصی:
شناخت اعتقادات و آداب عرفانی در عرفان هندو و طریقت قادریه نشانگر تشابهات و وجوه اشتراکی میان آن دو می باشد. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که چگونه این طریقت به شبه قاره هند واردشد و وجوه تشابه عرفان ادیان هندو با طریقت قادریه چه بود؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که بسیاری از نوادگان شیخ عبدالقادرگیلانی به هند سفرکرده و در آنجا سکنی گزیدند؛ شیخ محمدغوث گیلانی(803.ق) نخستین نواده شیخ عبدالقادر بود که به هند سفرکرد. وی سومین مرشد طریقت قادری بود و به انتشار طریقت قادری در هند همت گماشت. پس از وی فرزندانش راه پدر را ادامه داده و موجب گسترش طریقت قادریه در هند شدند. برخی آداب و رسوم عرفان هندو و قادریه همچون فنا و رستگاری، ذکر وآجاپای، مراقبه و یوگا با یکدیگر قابل تطبیق اند. سماع و یوگا هردو از آداب عبادت خداوند هنگام وجد و رسیدن به آرامش و رهایی از رنج دنیاست؛ مرتاضان هندو همانند صوفیان قادریه برای کشف و شهود به تهذیب نفس به وسیله ذکر می پردازند و به آن آجاپای گویند. خرقه گیری نیز تشابه دیگر آیین هندو و قادریه است. در طریقت قادری خرقه ستاندن از جمله حلقه های ارتباط مرید و مراد است و در عرفان هندو نیز ورود به جماعت هندو با دریافت جامه و کسوت صورت می پذیرد. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است.