فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی مهم ترین تألیف در حوزه عرفان نظری، یعنی فتوحات مکیه ابن عربی، گویای آن است که مؤلف این کتاب، روی کردهایی مختلف به احادیث پیامبر(ص) داشته است؛ چنان که در بیان موضوع های فقهی، به احادیث کاملاً توجه کرده و کنکاش هایی فقه الحدیثی، اعم از بررسی های سندی و متنی انجام داده است؛ اما درباره روایت های اعتقادی، هرگز چنین دقت هایی صورت نگرفته و مؤلف به انواع احادیث جعلی، ضعیف یا تقطیع و تأویل شده استناد کرده است؛ بدان سبب که از دیدگاه ابن عربی، مکاشفه های عرفانی اصالت دارد؛ تا بدانجا که ملاک تشخیص صحت و سقم احادیث نیز همین یافته های عارفان است؛ حال آنکه اموزه های پیامبر اکرم(ص) درباره راه هدایت از طرفی، مصون نبودن کشف و شهود عرفانی غیرمعصومان از خطا و انحراف از طرف دیگر و نیز شواهد دال بر کارآمد نبودن شیوه عارفان، دیدگاه و عمل کرد ابن عربی را درباره احادیث به چالش کشیده است.
تحلیل تطبیقی نقش خودشناسی در معرفت به خدا از دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت خود یا نفس آدمی که از آن به خودشناسی یاد میشود، از مهمترین مباحثی است که از گذشتههای دور مورد تأکید فلاسفه و عرفا بوده است. حکما و عارفان مسلمان با الهامگیری از آیات و روایات، بهخصوص حدیث «من عرف نفسه عرف ربه» به طرح مهمترین راه خداشناسی، یعنی راه انفسی که همان خودشناسی میباشد، پرداختهاند. صدرالمتألهین و ابنعربی دو تن از بزرگترین فلاسفه و عرفای اسلامی در آثار مختلف خود به شیوههای گوناگون به خودشناسی و امکانپذیری یا عدم امکان شناخت خود اشاره کردهاند. ملاصدرا بهصراحت از امکانپذیری خودشناسی سخن میگوید. ابنعربی نیز با دو تحلیل از شناخت نفس یاد میکند؛ گاهی از امتناع شناخت خود سخن میگوید و در برخی موارد از امکانپذیری آن. در این تحقیق به تحلیل دو نگره صدرایی و ابنعربی دراینباره میپردازیم و با بررسی دقیق روشن میسازیم این دو نگره هیچ تفاوتی با هم ندارند.
عالم مثال (خیال) در مکتب عرفانی محیی الدین ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیی الدّین ابن عربی، به عنوان پدر عرفان نظری پس از سهروردی به طراحی عالم خیال همت گماشت و اصول عرفان او بر حکمت متعالیه تأثیر فراوانی گذارد؛ چنانچه نظریه تجرّد خیال و وساطت و طریقت عالم خیال در شکل گیری حکمت متعالیه از اهمیت فراوانی برخوردار است. ابن عربی فقط ذات باری تعالی را حق و حقیقت می داند و تمامی عالم ممکنات را حیطه خیال و مثال مطلق الهی تلقی می کند و عقیده دارد، خیال به علت آنکه جامع ضدین- عقل و حواس مادی- است مظهریت از اسم «قوی» خداوند دارد.در این مقاله، تلاش شده با استناد به آراء حکما و عرفای اسلامی، به ویژه پدر عرفان نظری – محیی الدین ابن عربی؛ اولاً: تعریفی جامع از عالم مثال (خیال) ارائه شود. ثانیاً: جایگاه این عالم در عرفان را به عنوان یکی از عوالم وجودی مشخص کند و نتیجه گیری نماید که: کشف و شهود، رؤیت انبیا و ملائکه و قدیسان، حضور ارواح طیبه ائمه اطهار(ع) در هنگام مرگ، وحی و الهام و معراج پیامبر(ص) در عالم خیال منفصل اتفاق می افتد
«خودشناسی» در مثنوی؛ مبانی و طرق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناختِ «هویت» آدمی، یعنی «کیستی و چیستی خود» از دل مشغولی های اصلی اندیشمندان از گذشته تاکنون بوده است و آنها همواره کوشیده اند از زاویه های مختلف علمی و با رویکردهای متفاوت چارچوبی نظری برای این مسئله ترسیم کنند. در عرفان اسلامی این بحث زیر عنوانِ «معرفت نفس» یا «خودشناسی» مجال طرح یافته است.
نوشتار حاضر با رویکردی عرفانی، مبانی هستی شناسی و انسان شناسی مولوی را در مواجهه با مسئله «خود شناسی» بررسی می کند.
در نگاه مولوی، شناخت «خود» واقعی و اصیل انسان، از راه تجربه های عادی مقدور و میسور نیست؛ بلکه این امر تنها با نوعی تجربه عرفانی و از رهگذر شکستن چارچوب آگاهیِ کاذب و شاکله های مفهومی متعارف صورت می پذیرد. بر اساس این رهیافت، شناخت حقیقی «خود» تنها از رهگذر «نفی خود» امکان پذیر است؛ حالتی که در آن، همة تمایزات «فاعل شناسا و متعلق شناسایی» از میان برمی خیزد و اراده و شعور نفسانی و عقل انسان در وجودی برتر استحاله می یابد. از نظر مولوی انسان در این حالت به «خودشناسی» و «خداشناسی» می رسد که بنا بر اصطلاحات عرفانی آن را «فناء فی الله» می نامد.
تحلیل اخلاق مدارانه فضلیت مصاحبت در عرفان اسلامی؛ به ویژه در مثنوی (با نگاهی به حوزه انسان شناسی اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مقولات انسان شناسی، مقوله اخلاق است که موجبات تکوین شخصیت و تعالی انسان را فراهم می آورد. مطالعه در زمینه اخلاق، از دیرباز مورد توجه پژوهشگران عرصه های مختلف، به خصوص فلسفه و عرفان بوده است. یکی از حوزه های مطالعات مربوط به اخلاق، اخلاق کاربردی است که به تحلیل مقولاتی به عنوان فضیلت در عملکرد انسان می پردازد و به دلیل جایگاه آن در زوایای مختلف زندگی شخصی و اجتماعی، اهمیت می یابد. عمده ترین فضیلت اخلاقی در مقوله انسان شناسی(چه انسان شناسی اجتماعی و چه انسان شناسی الهی و عرفانی)، فضیلت اخلاقی مصاحبت و معاشرت است که در متون عرفان اسلامی، به ویژه در مثنوی، به عنوان یک اصل و قاعده کلی(جاذب و مجذوب) مطرح شده است. بنا بر این قاعده کلی، رابطه بین مصاحبان بر اساس کاربرد های فضیلت در اخلاق قابل تبیین است. نگارندگان مقاله حاضر می کوشند تا ابتدا به به تبیین مفاهیم کلی مرتبط با موضوع بپردازند. سپس ضمن ارائه تحلیلی نظریات مختلف اندیشمندان، فضیلت مصاحبت را از دیدگاه انسان شناسی اجتماعی و عرفان اسلامی، با نگاه عمیق تری به مثنوی معنوی مورد بررسی قرار دهند.
گزارشی تحلیلی از کتاب «شاخصه های عرفان ناب شیعی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی با برخی مباحث فلسفه عرفان، عرفان نظری و عرفان عملی و تنقیح صحیح آنها، به هدف معرفی شاخصه های عرفان شیعی، ضروری است؛ زیرا خطا در هریک از آنها می تواند لغزشگاهی در عرفان به شمار آید و موجبات انحراف را فراهم آورد. چیستی عرفان، و رابطه عرفان با دین و عقل از مباحث کلیدی فلسفه عرفان است که کتاب «شاخصه های عرفان ناب شیعی» به آنها می پردازد. مباحث دیگر کتاب، مشتمل بر بحث از نسبت عرفان و دین، عرفان نظری و عملی است.
بخش پایانی این نوشتار، به طور خاص به هدف اصلی مؤلف، یعنی شاخصه های عرفان شیعی اختصاص دارد. اعتقاد به توحید، نبوت، معاد، ولایت و سلوک براساس شریعت، از اهمّ ویژگی های عرفان راستین است و معنویت گرایی بدون خدا و بدون وحی و معاد (تناسخ گرایی) یا عرفان های شریعت گریز و عقل ستیز و سلوک بدون توجه به اخلاق و زندگی، از ساحت عرفان راستین دور است. بر این اساس، پایبندی به عقل، التزام به وحی و تهذیب نفس با سیر و سلوکی منتهی به شهود، سه ویژگی ممتاز عرفان شیعی است که از آن به هماهنگی عرفان، برهان و قرآن یاد می شود.
وجودشناسی و فروعات آن از منظر دو سلسله کبرویّه و سهروردیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود و مباحث مربوط به آن در عرفان اسلامی از اهمیّت ویژه ای برخوردار است. در این میان، بزرگان دو سلسله کبرویّه و سهروردیّه نظرات چشمگیری ارائه داده اند. در نوشتار حاضر وجود و فروعات آن از جمله اسماء و صفات الهی، تجلّی و مشاهده از منظر هر دو سلسله مورد بحث و فحص قرار گرفته است. ازین رو سعی بر این است ابتدا به دیدگاه های مشایخ بزرگ این دو طریقت عرفانی اشاره و تفاوت و تشابهات موجود در آراء آنها ذکر شود. اکثر بزرگان این دو سلسله، وجود را با خداوند متعال یکی دانسته اند و بعضی از ایشان در رابطه ارتباط وجود با جهان هستی و انسان تأکید می کنند که وجود واقعی از آن خداوند است و سایر مخلوقات تجلّیّات او هستند. از جمله سعدالدّین حمویه و عزیز الدّین نسفی به کرّات اذعان می کنند که خداوند هستی نیست نمای و همه مخلوقات نیستی هستی نمای هستند.
لازم به ذکر است ارجاعات داخل متن از نوع نقل به مفهوم است نه نقل به عین.
بررسی تطبیقی نظرگاه های هجویری و غزالی در باب «رؤیت»(بر اساس دو متنِ کشف المحجوب و سوانح العشاق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوالحسن علی بن عثمان هجویری (درگذشته حدود 470 ق) و احمد غزالی (درگذشته 520 ق) هر دو از یک دستگاه فکری برآمده و هر دو جزو خانواده اشاعره اند. اما خاستگاه معرفتی آن دو از یکدیگر متمایز شده است. از این رو، قلمرو دلالتِ معنا و کارکرد زبان در آثار ایشان- کشف المحجوب و سوانح العشاق- متفاوت است. «رؤیت» واژه ای کلامی و کلیدی در کشف المحجوب است که با ورود به گفتمان عرفانیِ غزالی در پوشش استعاری «جمال» در می آید و انتقال از واقعیت به استعاره و از تک معنایی به چند معنایی صورت می گیرد. هجویری آشکارا و عریان به بحث رؤیت می پردازد اما غزالی از کارکردهای استعاری رؤیت بهره می گیرد: جمال و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی انسان، دل، آفتاب، آینه و جز آن. در این مقاله، به دیدگاه های این دو عارف در بابِ «رؤیت» و سبکِ بازتاب آن در دو متنِ کشف المحجوب و سوانح العشاق پرداخته می شود
کاوش جلوه های تجلّی آفتاب اعظم(ص) در آیینه کشف المحجوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﺳیﻤﺎی ﭘیﺎﻣﺒﺮ اﻋﻈﻢ در ﺑﺴیﺎری از آﺛﺎر ﻣﻨﺜﻮر و ﻣﻨﻈﻮم ادب ﻓﺎرﺳی ﺑﻪ ﻧﺤﻮی ﺷﺎیﺴﺘﻪ ﺑﺎزﺗﺎب یﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ کﻪ ﮔﻮیﺎی ﻋﻼﻗﻪﻣﻨﺪی و دلباختگی ﻧﻮیﺴﻨﺪﮔﺎن آﺛﺎر ﺑﻪ آن حضرت اﺳﺖ. کتاب کﺸﻒ اﻟﻤﺤﺠﻮب یکی از ﻣﺘﻮنﻫﺎی ﮔﺮانﺳﻨﮓ زﺑﺎن ﻓﺎرﺳی در ﻗﺮن ﭘﻨﺠﻢ، اﺳﺖ. ﻫﺠﻮیﺮی، ﭘﺲ از اﺷﺎره ﺑﻪ آیﻪﻫﺎی ﻗﺮآن، ﺑﻪ ﺳﺨﻦ رﺳﻮل و روش و ﻣﻨﺶ آن ﺑﺰرﮔﻮار اﺳﺘﻨﺎد کﺮده اﺳﺖ. ﻧﺸﺎن دادن ﺑﺮﺗﺮیﻫﺎی ﭘیﺎﻣﺒﺮ اﻋﻈﻢ(ص) و ﺗﺄکیﺪ ﺑﺮ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧی و محبّت او و ﺿﺮورت ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺑیﺸﺘﺮ آن ﺣﻀﺮت،ﻫﺪف ایﻦ جستار اﺳﺖ. ﺑﺪیﻦ ﻣﻨﻈﻮر، مباحثی ﭼﻮن ﻣﻘﺎیﺴﻪ ﭘیﺎﻣﺒﺮ اﻋﻈﻢ(ص) ﺑﺎ ﭘیﺎﻣﺒﺮان دیﮕﺮ ﻣﺜﻞ ﻣﻮﺳی و اﺑﺮاﻫیﻢ و داود(ع)، اﺧﻼق و رﻓﺘﺎر ﭘیﺎﻣﺒﺮ، روحیّه ﻋﺒﺎدی و ﻋﺮﻓﺎﻧی ﭘیﺎﻣﺒﺮ ﻣﺜﻞ ﻧﻤﺎز وروزه و ﺳﺮاﻧﺠﺎم ﺧﻮاب و ﺑیﺪاری ﭘیﺎﻣﺒﺮ اﻋﻈﻢ(ص) کﻪ در کﺸﻒ اﻟﻤﺤﺠﻮب ﻫﺠﻮیﺮی آﻣﺪه، در ایﻦ مقاله ﺑﺮرﺳی ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺣﺎﺻﻞ ایﻦ ﺗﺤﻘیﻖ ﻧﺸﺎن ﻣیدﻫﺪ ﭘیﺎﻣﺒﺮ اﻋﻈﻢ(ص) ﻣﻬﺮﺑﺎن و ﺑﺎ محبّت، ﺑﺨﺸﻨﺪه و کﺮیﻢ، کﺎرﮔﺮ و ﻣﺸﺘﺎق در ﻃﺎﻋﺖ ﺣﻖ و ﻣﺤﺒﻮب و ﻣﻨﻈﻮر ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟی ﺑﻮده اﺳﺖ
عوامل مؤثر بر دامنه اختیار، مطالعه موردی بر دومین داستان مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباب مسئله جبر و اختیار و همچنین تقریر دیدگاه مولوی در این مسئله مطالعات فراوانی صورت گرفته است. از مسائلی که مورد تحلیل این مطالعات قرار نگرفته، متغیرهای مؤثر بر دامنه اختیار نزد مولوی است. نویسنده در این مقاله می کوشد تا بر مبنای عوامل مؤثر بر دامنه اختیار، تصویر روشنی از این عوامل ارائه دهد. محور استنادات نگارنده، حکایت آن پادشاه جهود که نصرانیان را می کشت از دفتر نخست مثنوی است. هدف مقاله جلب توجه نمودن خوانندگان به مسئله دامنه اختیار، عوامل مؤثر بر دامنه اختیار، نحوه تأثیر این عوامل بر دامنه اختیار و اشاره به رهنمودهای مولوی برای رهایی از دام عوامل محدودکننده دامنه اختیار است. از این رهگذر نشانه های فردی که اختیار خود را به نهایت گستردگی رسانده است، به خوانندگان یادآوری می شود.
مکانیسم زبان و عناصر روایی در بیان کرامات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین سازوکار زبان و عناصر روایی در بیان کرامات اولیا از مباحث مهم در سبک شناسی زبان عرفان است. کرامات اولیا از آن جا که متعلق به جهانی پیچیده و وصف ناپذیرند، راوی در زبانی متفاوت با زبان عادی می کوشد تا در قالب نقل روایاتی به بازسازی عالم لایُدرَک و لایُفهمِ کرامات بپردازد و این دیگر به هنر وی بستگی دارد که تا چه اندازه بتواند به صحنه رؤیت شده شکل ببخشد. نوشتار حاضر می کوشد تا ضمن بحثی در باب مرز میان کرامات و خرافات و تفاوت باور به مسأله کرامات با خرافه پرستی و پرهیز از خلط میان این دو، ابتدا با ذکر شواهدی از مقامات عرفانی، به تحلیل پاره ای از شگردهای روایی و تأثیر آن در حقیقت مانندی کرامات بپردازد و سپس گرایش زبان این گونه روایات را از تمثیل به استعاره بازنمایی کند. برآیند این پژوهش آن است که راوی به نسبت هنر روایتگری خویش، می کوشد با بهره گیری از انواع شگردهای روایی، کرامات شگفت آور را باورپذیر و حقیقت مانند جلوه دهد؛ ولیکن این کوشش در ادوار بعد به موازات انحطاط تصوف و آشفتگی های سیاسی-اجتماعی، به سستی و ابتذال در زبان و محتوا می گراید؛ چنانکه تدریجاً از زبان ساده و تمثیلی مقامات عرفانی در ادوار آغازین تصوف فاصله گرفته و به زبانی بیمارگون و استعاری در ادوار بعد بدل می گردد؛ اما نه استعاره های لفظی و زبان رمزی و نمادین که ناشی از نارسایی زبان در بیان تجارب عرفانی است؛ بلکه کاربرد استعاره های مفهومی در سطحی گسترده در جهت اهداف و منافع گوناگون.
استاد و نقش آن در سیر و سلوک با نگاه آسیب شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل برجسته در عرفان اسلامی، نیاز سالک به مرشد به منظور راهنمایی و دستگیری در سیر و سلوک است. سنّت اهل تصوف این گونه است که سالک، آداب سیر و سلوک خود را نزد استادی فرا گرفته و تحت توجه او سلوک می نماید. این موضوع، موجب طرح رابطه مرشد و سالک، آداب مرید و مراد شده است. این موضوع بستر مناسب پیدایش آسیب هایی در مسیر عرفان و تصوف گردید و تا افراد شیاد در خانقاه ها با فریب دادن انسان های ساده دل، که قصد تهذیب نفس دارند را فریب دهند.
هدف این مقاله ضمن بررسی آیات و روایات، متون عرفانی و کلمات متصوفه، بیان ضرورت وجود استاد شایسته در مسائل معنوی است که وظیفه دارد سالک را در راه رسیدن به معرفت حق راهنمایی و دستگیری کند. در این زمینه آسیب هایی وجود دارد که مهم ترین آن، سرسپردگی به نااهل است که موجب گمراهی از مسیر کمال می شود. برای پیش گیری از این آسیب، شناخت کامل استاد در انتخاب و تبعیت کردن از او لازم است. روش تحقیق تحلیلی توصیفی است.
مفهوم درد از دیدگاه عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مبانی دستگاه فکری عطار در عرفان، موضوع درد می باشد. عطّار درد را رهبر آدمی، بیدار کننده روح و زایش گر معرّفی می کند. در نقطه مقابل آن، بی دردی را باعث خود بینی، غفلت و بی خبری می داند. این مقاله نگاهی است به طرح موضوع درد در آثار عطّار، و سیری است در اشارات ﺗﺄمّل برانگیز این عارف بزرگ در خصوص درد و اهمیّت آن، انواع درد، عوامل درمان کننده درد، فواید و اثرات درد، عوارض بی دردی، و این که انسان ها باید درد و سوزی در درون داشته باشند تا به سر منزل مقصود رهنمون گردند. امید است که پیروی از اندیشه های بلند معنوی عطّار، درد مردم عصر حاضر را که بی دردی است درمان کند و روزنه ای از نجات و رستگاری را به روی بشر بگشاید
بررسی تطبیقی خیال در اندیشه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
خلود در عذاب از دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
مسئلة جاودانگی نفس در جهنم و بقا در عذاب الهی ازجمله مسائل مهم کلامی و اعتقادی است که از همان آغاز، توجه بسیاری از متفکرین مسلمان را به خود جلب کرده است. در این میان ملاصدرا به اشکالاتی که در باب خلود در عذاب وجود دارد اشاره می کند و سعی کرده است با پاسخ دادن به آن ها و اثبات خلود برخی از کفار در جهنم، هرگونه اندیشة مبنی بر عدم خلود را رد کند. اما به نظر نگارنده پاسخ وی ناکافی بوده و نمی تواند عقیده به خلود را ثابت کند. بنابراین با ردشدن استدلالاتی که ملاصدرا بر خلود در عذاب کرده، این مسئله توجیهی عقلی نخواهد یافت و صحت آن منوط به پذیرش نصوص دینی خواهد بود. اما ابن عربی بر خلاف ملاصدرا سعی کرده با تأویل آیاتی که به مسئلة خلود جهنمیان در عذاب اشاره کرده اند، راهی برای رهایی از مسئلة خلود بیابد
مطالعه تطبیقی دو طریق عرفانی (طریق وجه خاص و روش شطار)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دو راه سلوکی در کتب عرفان بیان شده است: طریق «وجه خاص» ابن عربی؛ و طریق «شطار» کبرویه. طریق «شطار» به عنوان برترین راه سلوک، گاه با طریق «وجه خاص»، یکی دانسته شده است. در این مقاله، طریق وجه خاص، به عنوان طریق بی واسطه حق با بنده از طریق عین ثابت، با روش شطار به معنای راه محبت، مقایسه شده است و ضمن برشماری ویژگی های هر کدام، به این نتیجه رسیده که تطبیق این دو روش بر هم، نادرست است و این تطبیق را کبرویه پس از پذیرش اندیشه های ابن عربی، انجام داده اند. البته با طریق وجه خاص، به راحتی می توان روش شطار را تحلیل هستی شناختی کرد.
بررسی نقش نشانه ها و نمادواژه ها در زبان شعری مولانا با رویکرد نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان عرفانی مولانا بسیاری از تعالیم عرفانی و تجربه های معنوی از طریق نشانه ها و نماد واژه هایی بیان می شود که وی آنها را گاه به صورت نشانه های فرازبانی و نمایه ای و گاه به صورت نشانه های شمایلی و نمادین در قالب تشبیه و تمثیل و استعاره آورده است. در زبان مولانا بسیاری از نشانه های تکراری که در ادبیات عرفانی در قالب تشبیهات و استعاره های شناخته شده کاربرد دارد، به نشانه هایی با قابلیت تفسیرهای جدید تبدیل گردیده و گویی روح تازه ای در قالب عبارت و واژگان دمیده شده و معناهای تازه ای در ذهن مخاطب ظهور پیدا می کند. مولانا بسیاری از نمادواژه ها و نشانه های نمادین را با توجه به تجربه های عمیق خود، دلالت تازه ای بخشیده و تفسیری جدید از این نشانه ها را فرا روی مخاطب می نهد. این گونه تغییر و استحاله در نشانه های نمادین، علاوه بر آن که نشان گر تقلیدگریزی ذهن مولاناست، در بسیاری اوقات در حکم نشانه ای نمایه ای است که تا حدودی جنبه هایی از اندیشه و مکتب عرفانی وی را نشان می دهد. نشانه های نمایه ای در اشعار مولانا را می توان اغلب نشانه های فرازبانی دانست که ظاهراً در بسیاری از موارد به صورت ناخودآگاه در زبان شاعر به کار رفته است. ظاهراً بی اعتنایی مولانا نسبت به رعایت صورت برخی الفاظ و عبارات و سایر مسامحات لفظی در زبان وی را می توان نشانه ای از کارکرد ابزاری «لفظ» و ناچیز یودن آن در برابر اهمیت و اصالت «معنا» نزد وی تلقی نمود.
مقایسه آراء قدیس آگوستین و امام محمد غزالی در خداشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرلیوساوگوستینوس[1]درسال354م.درتاگاست[2]متولد شدمحور افکارش تصوری است که از خدا دارد و آن ایمان به خدای قادر، عالم و خیر مطلق است. او خدای پسر را ظهور خدای پدر می داند. امام محمد غزالی در سال450 ه.ق در طابران متولد شد. او می گفت: خدا غیر قابل توصیف، علت العلل، منشاء هستی و نورالانوار است.او فراتر از معقولات عقلی، عالم و قادر است؛ بنابراین می توان گفت غزالی و اوگوستین منشأ عالم را خدا می دانند؛ خدایی کهنور الهی و تنها وجود حقیقی است و به همه چیز داناست. خدایی غیر قابل توصیف که با اراده مطلق و غیر قابل تغییر، جهان را آفریده است.
هدف این مقاله، این است که نشان دهد اگر چه تفاوت هایی از نظر مذهب و جامعه بین این دو وجود دارد، شباهت هایی نیز با یکدیگر دارند، که از نوعی رابطه روحی مشترک و اشتیاق درونی آنها ناشی شده و باعث شده است تا هر دو از فلسفه و عالم ظاهر به الهیات و عرفان کشیده شوند؛ بنابراین هدف، طرح مبانی اندیشه های این دو تن در زمینه خداشناسی است.[1]Aurelius Augustin.[2]- Tagaste.
بررسی و نقد نظریه خطاناپذیری مشاهدات عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به روش عرفان که مبتنی بر دریافت شهودی و علم حضوری است، رسالت مهم عرفان پژوهان و فیلسوفان علم، پرداختن به ماهیت «مشاهدات عرفانى» و پاسخ گویی به پرسش ها و ابهام های فراوان این «روش» دستیابی به حقیقت است. از جمله این مباحث، امکان خطا در مشاهدات عرفانى، و در صورت محتمل بودن خطا، بررسی «میزان»هاى صیانت از خطا در مشاهدات است.
این نوشته بر آن است که ضمن نقد نظریه «خطاناپذیری مشاهدات عرفانی» و با تحلیل و بررسی سخنان بزرگان این وادی، ضرورت وجود «میزان» را برای مشاهدات عرفانی، به اثبات برساند. روشن است که پس از اثبات ضرورت وجود میزان، شمارش و تبیین گستره کارامدی این میزان ها، دارای بحث هاى و فروع فراوان است که باید در جاى دیگرى بدان پرداخت.
امام خمینی و احادیث عرفانی؛ روایت و درایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجهة عرفانی امام خمینی، تحت الشعاع وجهة سیاسی ممتاز و جایگاه فقهی برجستة ایشان، از نگاه اغلب مردم و گاه خواص و اهل معرفت مغفول مانده است. گرچه عرفان عملی و بعد معنوی، در سیرة سراسر پرماجرای آن حضرت بر آحاد دلدادگانش نمایان بود، به عرفان نظری و علمی او، و مبانی و اصول آن کم تر پرداخته شده است و البته این به معنای انکار تلاش های درخور و نکته بینی های اندیشه ورانی چند در این حوزة خطیر نیست. از آن جا که چشمه های ناب عرفان در نگاه امام جز از بلندای کوهسار قرآن و عترت (ع) نمی جوشد، در این نوشتار با تورقی گذرا در آثار گوناگون ایشان به اهتمام وی به احادیث معصومین (ع) به منزلة یکی از اصلی ترین مبانی عرفان الهی و اسلامی پرداخته و چگونگی روایت (نقل) و درایت (فهم) آن ها را در سخنان و آثار امام مورد بررسی قرار داده ایم