محدثان قم در ابتدای قرن سوم نقش برجسته ای در انتقال میراث حدیثی کوفه به این شهر داشته اند. علاوه بر نقل، تبویب و شرح احادیث، بازخوانی معیارهای راویان قمی در پذیرش و نقل احادیث از اهمیت خاصی برخوردار است. محمد بن خالد برقی از بزرگان قم در این دوره است که الگوی تعامل با میراث گذشتگان را تصحیح کرده و تکامل بخشیده است. وی در کنار اعتماد بر ثقات، با نگاه جدید به میراث ضعیفان و قبول روایت ایشان در صورت همراهی قرائن، بنیان نوینی در این روند ایجاد کرده است. در این مقاله ضمن مطالعه میراث روایی وی به شواهد این ادعا پرداخته شده است.
موضوع مقاله، معیارهای اعتقادی شناسایی حقّ از باطل در کلام امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در نهج البلاغه است. تبیین موضوع که به روش تحلیلی توصیفی انجام گرفته، با پاسخ گویی به این پرسش که معیارهای اعتقادی حقّ چیست و ویژگی های آن در بازشناسی از باطل کدام است، صورت گرفته است. دست یابی به ملاکی جامع در تشخیص حق از باطل و ترویج فرهنگ علوی و کاربردی کردن آموزه های نظری امیرمؤمنان(علیه السلام) در عرصه های مختلف زندگی از اهداف مهم این نوشتار است. از داده های اصلی مقاله، بیان همسویی قرآن، سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السلام)، صراط مستقیم، وحی، فطرت و عقلانیت با حقّ در نهج البلاغه است و این شناسایی با توجه به در هم تنیدگی مصادیق حقّ و باطل و ظرافت موجود در بازشناسی معیارهای حق از ویژگی ها و مختصات آن دشواری هایی دارد که با کنکاش در مستندات موجود در مجموعه شریف نهج البلاغه، میسر می گردد.
حقوق اسلامی مبتنی بر دایره وسیعی از دستاوردهای بشری است که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است. اهمیت قضاوت و استقلال قضایی دو مقوله حیاتی در بدو شکلگیری حقوق اسلامی بوده است. در زمان پیامبر اکرم (ص) و خلفاء، استقلال قضایی از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و هیچ مقامی حتی خلفا حق دخالت در امر قضاوت را نداشتهاند. در این مقاله بعد از تعریف قضاوت در اسلام به اهمیت امر قضا طبق آیات و احادیث پرداخته میشود و سپس با اتکا به روایات مستند نمونههایی از استقلال قضایی در عهد پیامبر (ص) و خلفای راشدین ارائه میگردد. اطلاعات این مقاله به صورت کتابخانهای جمعآوری شده است و در نهایت نتیجهگیری شده که حقوق اسلامی در سایه تبیین حدود، احکام قضایی و استقلال قضات در زمره بزرگترین مکاتب حقوق در تاریخ تمدن بشر قرار میگیرد.
"حدیث و سنت، دومین منبع دینشناسی است که نقش بسزایی در تمام معارف اسلامی اعم از عقاید، احکام و اخلاق دارد؛ چه اینکه پس از قرآن، بیشترین سهم را در شناساندن اسلام و شکلگیری و بالندگی علوم اسلامی داشته است.
بدین جهت، محدثان و عالمان اندیشور، تلاش گسترده و تحسینبرانگیزی از خود در جهت حفظ وحراست از حدیث و سنت نشان دادهاند و در نتیجه آثار گرانسنگ و ماندگاری از خود به یادگار نهادهاند.
حدیث از گذشته، از جهت سند ومتن با مشکلاتی روبرو بوده است که هر کدام از این مشکلات میتوانست آن را آسیبپذیر نماید؛ بنابراین برای جلوگیری و شناخت آسیبها، علومی چون رجال، جرح و تعدیل، مختلف الحدیث و غریبالحدیث، تأسیس و پایهگذاری شد.
از جمله علومی که مورد توجه خاص شیعیان قرار گرفت، علم رجال وشناخت راویان حدیث بود که اولین اثر در این موضوع را عبیداللّه بن ابی رافع، منشی و کاتب حضرت علی علیهالسلام نوشته است.
این حرکت علمی در حوزه دانش رجال در دورههای بعد نیز ادامه پیدا کرد و اندیشمندان شیعی به تکمیل، تهذیب و تنقیح دانش رجال پرداختند و دهها اثر سودمند و ماندگار با سبکها و روشهای گوناگون از خود به یادگار گذاشتند و غنای ویژهای به این علم بخشیدند.
"