فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
185 - 212
حوزههای تخصصی:
یکی از احکام اختصاصی مکتب تشیع، مسئله جواز متعه یا ازدواج موقت است. در کتب اربعه حدود 137 روایت(با حذف مکررات) نقل شده که ناظر بر حلیتّ متعه بر مبنای آیه 24 سوره نساء بوده که در این میان، 11روایت خاص و چالش برانگیز وجود دارد که بیانگر دو رویکرد متفاوت تشویق و توبیخ نسبت به متعه از سوی امام معصوم(ع) است. در 5 روایت، شیعیان به این عمل ترغیب شده و در 6 روایت با رویکردی متفاوت، از این اقدام نهی و حکم آن، تحریم شده است. وجود این روایات خاص در کتب اربعه، زمینه ساز به وجود آمدن یک چالش تاریخی پیرامون این مسئله گردیده است به گونه ای که برخی عالمان دینی، حُکم به کراهت این نوع از نکاح در شرایطی خاص داده اند که ابهامات جدی در این زمینه ایجادشده است.روش تحقیق: در این پژوهش تلاش شده به منظور شفاف سازی موضع امام معصوم(ع) نسبت به متعه، روایات خاصی که در کتب اربعه شیعه، در مقام تبیین این امر هستند، مورد تحلیل انتقادی قرارگرفته و در دو بخش تحلیل سندی و متنی، وضعیت اسناد روایات از حیث شخصیت رجالی راویان و اتصال سند و نیز وضعیت متن روایات با توجه به روش های مقبول نقد حدیث، موردبررسی قرار گیرند.به رغم وجود ضعف سندی و متنی در هر دو دسته روایات نهی و ترغیب، می توان از برآیند کلی ، چهارچوب جواز متعه به معنای موارد جایز و غیرمجاز را کشف و شناسایی نمود. نگاه کلی وساختاری به مجموعه این روایات، نشان می دهند که ائمه اطهار(ع) به دنبال ترسیم یک چهارچوب نظام مند برای این مسئله بوده اند.
بررسی روایت «الزیدیه هم النصاب»؛ از صحت تا جعل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
116 - 129
حوزههای تخصصی:
در برخی از روایاتی که از ائمه علیهم السلام روایت شده، به پاره ای از فرقه های اسلامی صفاتی منتسب شده است. شیخ طوسی در تهذیب الأحکام و کشی در رجال روایتی را از امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده اند که در آن روایت زیدی ها با ناصبی ها یکسان انگاشته شده اند. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد متن و سند این روایت است و بعد از آن بررسی های تاریخی دربارهٔ زیدی ها انجام می گیرد. اهمیت این پژوهش در آن است که می تواند ما را با یکی از احادیثی که تا به حال دربارهٔ آ ن تأمل چندانی نشده آشنا کند و به نزاع های میان فرقه ها اشاره ای داشته باشد. روش این پژوهش تاریخی و هرمنوتیکی است. نتیجه اجمالی که مقاله به آن دست یافته این است که این روایت یا از جعل جاعلان بوده که در دعواهای فرقه ای به جعل این روایت مبادرت کرده اند و یا معنای جدیدی از ناصبی بودن را می خواهد بیان کند. شاید بتوان که با توجه به داده های تاریخی وضع و جعل این حدیث اولی است.
حوزه و مکاتب حدیثی سجستانیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سجستان، ناحیه پهناوری در شرق اسلامی است که در آن راویان و محدثان به فعالیت و تلاش برای اخذ و نشر حدیث و توسعه و تعمیق معارف آن پرداخته و آثار متعددی فراهم آورده اند. این نوشتار ضمن بررسی حوزه حدیثی سجستان، از جهت محدوده زمانی به بررسی تلاش های علمی حدیثی دانشیان آن حوزه، به طور عمده در پنج قرن نخست هجری قمری می پردازد. پژوهش حاضر از رهگذر روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به نتایج زیر تأکید می کند: 1. از جمله مناطقی از ایران که سهم ممتازی در نقل و نگارش حدیث، نشر آثار حدیثی و توسعه و تعمیق معارف آن به ویژه در زمینه حدیث اهل سنت داشته اند؛ حوزه سجستان بوده است؛ 2. بیشتر کوشش های سجستانیان در عرصه أخذ، نقل و نشر حدیث، متوجه جامع نویسی، شرح نگاری، حاشیه نویسی، غریب نویسی، علل نویسی و بازتنظیم تألیفات پیشین و معرفی راویان یا مؤلفان آنان شده است؛ 3. اوج فعالیت حدیثی و محدثان شیعه با حضور نام آورانی چون حریز سجستانی در قرن دوم بوده است و در ارتباط با حدیث اهل تسنن، به ویژه در شهرهای زَرَنج و بُست، در قرن های سوم و چهارم با حضور ابن کرام (۲۵۵ق)، ابوداوود سجستانی (۲۷۵ق)، عبدالله بن ابی داوود (۳۱۶ق)، ابن حبّان بستی (۳۵۴ق) و خطّابی بستی (۳۸۸ق) بیشترین تجمع و فعالیت محدثان صورت گرفته است.
معناشناسی اصطلاح «اصلحک الله»با تاملی در کاربست های آن در منابع فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
52 - 69
حوزههای تخصصی:
تعبیر «اصلحک الله»از تعابیر پربسامد در منابع فریقین است. شمارِ زیادی از فقها و راویان ِامامیه، امام معصوم (ع) را با این عبارت مورد خطاب قرار داده اند. ترجمه لغویِ این عبارت سبب شده که برخی همچون مجلسی پدر و پسر ، بکارگیری این عبارت توسط راوی را دلیلی بر معرفت و شناخت کم او نسبت به امام (ع) تلقی کنند. این درحالی است که در پژوهش پیش رو به سراغ کاربست های معنای «اصلحک الله» رفته و دریافتیم که این عبارت، اصطلاحی فرهنگی بوده و با معنایی که عموما از آن برداشت می شود تفاوت دارد. این اصطلاح دارای معنای محوریِ «خطاب دانی به عالی» است و گونه ای از عرض ادب و شرمساریِ گوینده به امام (ع) / مخاطب را نشان می دهد. این کاربست با این معنای محوری، با رویکردهای مختلفی از جمله در مقام عرض حاجت بودن، طرح سوال مجدد، بیان شگفت زدگی و انتقاد ایراد می شده است.
تأثیر داده های رجالی ابن ولید بر الرجال نجاشی و الفهرست شیخ طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های شناخت نزدیک تاریخ و سرگذشت حدیث، توجه و بررسی دقیق محدثان و شخصیت های کلیدی در نشر حدیث است. سده چهارم و پنجم قمری به سبب دسته بندی و شکل گیری جوامع حدیث شیعه و نیز تثبیت موقعیت و ساختار اعتقادات امامیه، دوران برجسته ای است. ابن ولید قمی یکی از این محدثان سده چهارم است که با واسطه و بی واسطه تاثیر زیادی بر رجالیان و محدثان بغداد داشته است. نجاشی و شیخ طوسی صدها کتاب از اصول اصحاب ائمه را با طریق و الگوی ثابت ابن ابی جید از ابن ولید از صفار دریافت کردند. شیخ طوسی تعداد کتب بیشتری از طرق ابن ولید استفاده می کند و در این بین گاه از شیخ صدوق یا پسر ابن ولید اسناد را بازگو می کند. ارزیابی های رجالی ابن ولید که بیشتر تضعیفات او نسبت به برخی راویان مانند محمد بن موسی همدانی یا کتابهای آنها صورت گرفته، نیز نقل شده است. شیخ طوسی معمولا این تضعیفات را بدون جرح و تعدیل پذیرفته یا گزارش کرده است؛ اما نجاشی آنها گاه ردّ می کند و گاه با دید شک می نگرد. از مقایسه سخنان نجاشی و ابن غضائری برمی آید نجاشی در انتقاد از ابن ولید تحت تاثیر آراء استاد مستقیم خود ابن غضائری بوده است.
تحلیل محتوایی روایات ابواب نادر و نوادر الکافی و شناخت ملاک های مرحوم کلینی ذیل باب های پیش گفته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
7 - 34
حوزههای تخصصی:
یکی از سبک های مهم نگارش احادیث در پنج قرن نخست هجری، «نوادرنویسی» بوده است. این پژوهش درصدد است ملاک های مرحوم کلینی را برای قرار دادن روایات، ذیل ابواب نادر یا نوادر الکافی بداند؛ با این هدف که از نوع روایات ابواب نام برده رفع ابهام، و به مراد کلینی از عنوان «باب نادر یا نوادر» نزدیک شود. ازاین رو، این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی و رویکردی توصیفی تحلیلی، به تحلیل محتوایی روایات ابواب نادر و نوادر و مقایسه آن ها با دیگر روایات کتب اصول، فروع و روضه پرداخته و به این دستاورد رسیده است که کلینی به اشتراک لفظی عنوان «نوادر» در عصر خود واقف بوده و با قرار دادن ترکیبی از «انواع» روایات ذیل ابواب پیش گفته ازجمله احادیث مستدرک، متفرق و پراکنده، مرسلات، شواذ، احکام استثنا شده و نیز روایاتی از نوع طرائف و غرائب که عمدتاً قواعد مختلف فقهی همچون قاعده قرعه و قضیهٌ فی الواقعه در آن دخیل بوده اند و مخالف نص قرآن یا سنت معصومینk یا در تعارض با نظر اجماع بوده اند و میان فقها غالباً نه لزوماً به عدم شهرت عملیه شناخته می شدند، در باب نادر یا نوادر جای داده است.
حدیث کساء؛ نمایانگر مقام مادرانه و همسرانه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
24 - 44
حوزههای تخصصی:
حدیث کساء یکی از روایات مهمی است که علاوه بر معرفی اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان انسان هایی معصوم و پاک، ابعاد مختلف شخصیت و نقش های خانوادگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) را برجسته می کند.در نقش مادری، حضرت زهرا (سلام الله علیها) الگویی بی نظیر از تربیت فرزندان ارائه می دهند. گفتگوی محبت آمیز ایشان با امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) در حدیث کساء، نشانه ای از ارتباط عمیق عاطفی و تربیتی ایشان با فرزندانشان است. همچنین، حضور ایشان در کنار پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) و مراقبت از ایشان در لحظات ضعف بدنی، جلوه ای دیگر از نقش مادرانه و واسطه رحمت بودن حضرت زهرا (سلام الله علیها) را نشان می دهد.در نقش همسری، تعامل محبت آمیز و احترام متقابل میان حضرت زهرا (سلام الله علیها) و امیرالمؤمنین (علیه السلام)، الگویی برای زندگی مشترک اسلامی است. خطابات "یا بنت رسول الله " و "یا أبا الحسن و یا امیرالمؤمنین "، در حدیث کساء بیانگر عمق محبت و ادب متقابل میان این دو شخصیت الهی است که زندگی آن ها را سرشار از آرامش و هماهنگی کرده بود.این مقاله به تحلیل مقام مادری و همسری حضرت زهرا (سلام الله علیها) در فرازهای حدیث کساء پرداخته و نشان داده است که چگونه ایشان با مدیریت خانواده، رسیدگی به پدر، تربیت فرزندان و همراهی با همسر، الگویی جاودان برای تمامی زنان و خانواده های مسلمان ارائه داده اند. حدیث کساء، علاوه بر معرفی جایگاه معنوی اهل بیت (علیهم السلام)، نقش های خانوادگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) را به عنوان محوری ترین شخصیت این روایت تبیین می کند.
تاریخ گذاری روایت «النساء نواقص العقول» در خطبه 80 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
35 - 78
حوزههای تخصصی:
روایت نقصان عقل زنان در نهج البلاغه یکی موضوعات چالش برانگیز در روایات زنان است که شایسته است ازطریق روش های نوین حدیث پژوهی آن را بازخوانی نمود. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی و براساس تاریخ گذاری اسناد و متن و تعیین حلقه مشترک و ترسیم شبکه اسناد انجام شده است. بنابر یافته های پژوهش، این روایت پیش از ورود در نهج البلاغه در منابع روایی اهل سنت به گستردگی وجود داشته و از نیمه اول قرن دوم در مدینه توسط یزید بن عبدالله بن الهاد از راویان اهل سنت مطرح گردیده و تا قرن سوم در مناطق کوفه، بغداد و مصر با متون متفاوت و بسط متن، بازتاب یافته است. همین مضمون بدون سند با دو تحریر متفاوت به منابع روایی شیعه راه یافته است. در تحریر اول، متنِ اهل سنت را تداعی می کند و تحریر دوم متن نهج البلاغه است که با نام عایشه جمع گردیده است. پیش تر از نهج البلاغه این متن در قرن سوم در المسترشد طبری شیعی با عنوان «بعد از جنگ نهروان» به شکل ادراج آمده است. به نظر می رسد متن نهج البلاغه تقطیع سید رضی از متن المسترشد است که با اضافاتی در حکم یک خطبه مستقل در مذمت عایشه بعد از جنگ جمل عنوان یافته است. با این توصیف، پیش تر در کتاب هایی که در تاریخ جنگ جمل نیز نگارش شده و مربوط به قرن اول تا سوم بوده اند، به این روایت هیچ اشاره ای نشده است و لذا این روایت در متون شیعه تاریخ ظهور متأخری را در قرن سوم هجری نشان می دهد.
واکاوی رویکرد مستشرقان به پدیده اسرائیلیات در دایرة المعارف های قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اسرائیلیات، روایات غیراسلامی وارد شده از منابع یهودی و مسیحی در موضوعات مختلف به ویژه داستان های قرآنی است؛ از آنجا که در عصر حاضر دایره المعارفها محل مراجعه علمی هستند و دواثر، دایره المعارف قرآن لایدن وقرآن یک دایره المعارف، حاوی مطالعات قرآنی غربیان است؛ بررسی أثرپذیری این دایره المعارفها از مطالب و روایات اسرائیلی ضروری است. این پژوهش درصدد است که با روش تحلیلی انتقادی، به واکاوی ورود و تاثیر اسرائیلیات در مقالات قرآنی غربیان بپردازد. بر پایه یافته ها، مواردی مانند استفاده از مطالب اسرائیلی جهت اثبات شبهه اقتباس قرآن از کتاب مقدس، انتخاب عنوان مقاله تحت پیش زمینه ای اسرائیلی و أثرپذیری همه جانبه متن از آن، استفاده از منابع تفسیری مشحون از اسرائیلیات، بهره گیری از اسرائیلیات در ذکر معنای آیات قرآن، ارائه اطلاعات نادرست در باب ناقلان اسرائیلیات و اظهار نظر غیرواقعی درباره میزان اسرائیلیات موجود در منابع اسلامی ؛ در این دایره المعارفها دیده می شود؛ هرچند تعدادی از نویسندگان مقالات آنها در رعایت اصول علمی و اخلاق پژوهشی تلاش کرده اند؛ غالب آنان در موارد مرتبط با روایات اسرائیلی، پیش فرض های ذهنی را دخالت داده، یا به مراجعه به کتب اهل سنت بسنده نموده اند.
معناشناسی توکل با تکیه بر خانواده احادیث توکل با هدف تبیین موضوع حکم فقهی- اخلاقی- تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
54 - 71
حوزههای تخصصی:
آثار نوشتاری معاصر و پیشین درباره معنای توکل رویکردهای متفاوتی دارند که گاهی ذوق عرفانی و مشرب علمی نیز جهت خاصی به معنای ارائه شده از توکل داده و حتی گاهی از آن صرف نظر شده است؛ ولی معناشناسیِ توکل مبتنی بر نگاه به مجموعه آیات و روایات و منطبق با ضوابط استنباطیِ فقهی، در این آثار دیده نمی شود. این پژوهش با روش تحقیق کیفی متن محور در شاخه توصیفی-تحلیلی به تحلیل آیات و روایات برپایه روش تحلیل استنباط فقهی به شناخت توکل و مراتبش پرداخت. مطابق یافته ها توکل بر دوپایه ایمان و یقین استوار است؛ با تحقق آنها احساس نیاز به واگذاری امور به خدا در انسان پیدا می شود؛ سپس با واگذاری امور به خداوند متعال توکل تحقق می یابد. همچنین دریافتیم که توکل بر غیر خدا نهی شده است و متوکل علیه تنها بر خداوند متعال تعین دارد. همچنین مطابق یافته ها توکل سه مرتبه دارد: اول: توکل در ترک کسب و کار و توکل بر غیرخدا؛ دوم: توکل در مقام ترس و اضطراب؛ سوم: توکل در مقام اطمینان.
فقه الحدیث و گونه شناسی روایاتِ مناقب امام حسین در صحیح البخاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
144 - 168
حوزههای تخصصی:
امام حسین، به مقیاس ویژگی های که دارد، شخصیت ایشان، به عنوان یکی از محورهای بحث میان اندیشمندان قرارگرفته و از جهات مختلفی به آن پرداخته اند. یکی از بحث های مهم، مقام و جایگاه ایشان، در منابع روایی اهل سنت بوده که برخی پژوهش های دراین باره انجام یافته است. اما «صحیح بخاری» که معتبرترین کتاب حدیثی اهل سنت است، تحقیق قابل ملاحظه ای، در خصوص این موضوع انجام نشده و این امر، موجب گردیده تا این گمانه وارد آید که در این اثر به مناقب امام حسین توجهی نشده است؛ پژوهش فراروی درصدد تبیین مقام و جایگاه امام حسین در صحیح بخاری است. یافته های پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای نگارش یافته است، نشان می دهد که بخاری ضمن اینکه حدود نُه روایت را از طریق امام حسین نقل کرده، بابی را خاصی را در رابطه به مناقب امام حسن و امام حسین آورده است. از مطالعه روایاتِ بخاری، به دست می آید که امام حسین نسبت به سایر اهل بیت، شباهت بسیار نزدیکی به پیامبر داشته، به عنوان فرزند، همواره تحت مراقبت، محبت و شفقت ایشان قرار داشته و از جایگاه ویژه ای نزد او و اصحابش برخوردار بوده که حتی پیامبر، معیار دوستی و دشمنی با خود را، دوستی و دشمنی با حسین تعیین کرده است.
روش تربیتی الگویی در اندیشه های حدیثی حضرت آیت الله خامنه ای (با تأکید بر نهج البلاغه)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تربیت که عبارت از فراهم کردن زمینه ها و عوامل شکوفایی استعدادهای خدادادی انسان در جهت دستیابی به قرب الهی می باشد از مباحث مهم دینی است. روش ها ی متعددی برای تربیت وجود دارد که یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین آنها روش الگویی است . این روش در اندیشه های حدیثی_تربیتی حضرت آیت الله خامنه ای از جایگاه ممتازی برخوردار است. مراد از روش الگویی، روشی است که اساس آن بر محور الگودهی و ارائه نمونه های عینی و عملی بنا شده است. در این روش مربی تلاش می کند نمونه و رفتار و کردار مطلوب را در عمل و گفتار در معرض دید متربی قرار دهد تا شرایط لازم برای الگوبرداری وی فراهم آید. آنچه با نگرش به اندیشه های حدیثی رهبر معظم انقلاب بدست می آید این است که: در سیره تربیتی فردی و اجتماعی ایشان روش الگویی در سه گونه الگودهی ، الگوپردازی و الگوزدایی به کار برده شده است. دو گونه الگودهی و الگوزدایی هر کدام به دو شیوه مستقیم و غیر مستقیم یافت می شود. الگوهای مثبت معرفی شده توسط حضرت آیت الله خامنه ای به دو دسته معصوم و غیرمعصوم تقسیم می شوند که اهم الگوهای معصوم عبارتند از: پیامبر اکرم و اهل بیت و الگوهای غیرمعصوم مانند امام خمینی، آیت الله مصباح یزدی و شهید سلیمانی . رهبر انقلاب از معرفی الگوهای منفی و ضد دینی نیز فروگذار نکرده اند که از جمله مصادیق الگوهای منفی استکبار جهانی، آمریکا ، پهلوی می باشند. ا
شاخصه های اخلاقی جریان نفاق از منظر قرآن و روایات
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
45 - 63
حوزههای تخصصی:
نفاق یک جریان اجتماعی در جامعه اسلامی هستند که تحت فشار گفتمان غالب اسلام به رفتاری متظاهر رو آورده اند تا حقیقت افکار و اندیشه ها یعنی شخصیت خویش را نهان سازند تا بتوانند ضمن حفظ اصول و ارزش های خود، از فواید جامعه اسلامی نیز بهره مند شود. تلاش منافقان برای تظاهر به همسانی با مؤمنان، هرچند که گاه موفقیت آمیز است، ولی از آنجا که ثبات و پایداری شخصیت، رفتار انسانی را متأثر می سازد، اینان حتی اگر بازیگرانی ماهر و توانا در نقش پذیری باشند، نمی توانند همیشه خود را پشت ماسک متظاهر اسلامی نهان سازند. رفتارهای آنها هر از گاهی پرده از شخصیت باطنی آنان برمی دارد و رسوایشان می کند. از طریق رفتارشناسی می توان حقیقت باطنی شان را همانند هر فرد دیگری دانست. از این رو خداوند به پیامبر (ص) یادآور می شود که نمی توان سیمای باطنی و شخصیت حقیقی منافقان را به سادگی شناخت ولی می توان از طریق رفتارشناسی، حقیقت آنان را شناسایی و معرفی کرد. (محمد، آیه 30)، تحقیق حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی شاخصه های اخلاقی جریان نفاق از منظر قرآن و روایات پرداخته است و یافته های تحقیق نشان می دهد که جریان نفاق دارای شاخصه های اخلاقی ای همچون دروغ گویی، سستی در عبادات، دورویی، آسایش طلبی، فسادگری، غرور، بخل و لجاجت می باشند.
بررسی نظری و تطبیقی مبانی حدیثی محمدامین استرآبادی با شیخ یوسف بحرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
305 - 332
حوزههای تخصصی:
اخباریان از جریان های فکری برآمده در مکتب تشیع امامیه اند که با دو شاخصه حدیث بسندگی و دوری گزینی از عقل در قرن یازدهم ظهور یافتند. دو محدث و فقیه وارسته، صاحب فوائد المدنیه و صاحب حدائق الناضره که هریک به دو طیف از اخباریان منتسب اند، به رغم داشتن یک خط کلی، دارای رویکردها و کارکرد های متفاوتی نسبت به حیثیت صدوری روایات و اعتبار حجیت اخبارند. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی درصدد است تا از رهگذر استخراج آراء و باورهای بنیادین این دو عالِم و تطبیق این آراء با یکدیگر، به مبانی ای که آنان بدان تصریح داشته، دست یابد و موارد اشتراک و اختلاف ناشی از مبنای هر دو را نسبت به اعتبار روایات مورد ارزیابی قرار دهد. نتایج نشان می دهد که هر دو به اجمال بر مبانی مشترکی همچون صحیح شمردن احادیث کتب روایی، ناکارآمدی تنویع حدیث، عدم اعتبار عقل در تفسیر نصوص، حجیت خبر واحد در احکام و عقاید تکیه نموده اند. ازجمله موارد اختلاف ناشی از مبنای آنان نسبت به اعتبار روایات که قابل ذکر است، حجیت نداشتن ظواهر قرآن و روایات نبوی از غیر طریق اهل بیتk توسط استرآبادی است که محدث بحرانی در این باب با وی همراه نیست.
ظرفیت متن مقدس در مبناسازی برای حقوق با تاکید بر برداشت از خطبه 216 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
156 - 181
حوزههای تخصصی:
جوشش بسیاری از معارف و علوم در حوزه های مختلف از حدبث، به معنای ظرفیت بی نظیر آن در هدایت بشر به علوم و معارف الهی و بشری است. به نظر می رسد عرضه حوزه های معرفتی جدید بر حدیث، به دریافت رهنمود های کلان و مبنایی و راه گشا در معرکه آراء متعارض و گیجه کننده ، منجر خواهد شد. در این نوشتار بحثی از حوزه معرفتی فلسفه حقوق یعنی « مبنای الزام در حقوق» که معرکه آراء و کشمکش بین فلاسفه و همینطور حقوقدانان است بر حدیث عرضه شده است. از گذشته، گروهی، عدالت و گروهی قدرت حکومتها را، مبنای الزام قواعد حقوقی می دانستند. در این میان، متنی از خطبه 216 نهج البلاغه در دسترس ماست که می تواند در مبناسازی برای حقوق، نگرش تازه ای ایجاد کند؛«... لِقُدْرَتِهِ عَلَى عِبَادِهِ وَ لِعَدْلِهِ فِی کُلِّ مَا جَرَتْ عَلَیْهِ صُرُوفُ قَضَائِهِ ».. ایشان ، بر خلاف حقوقدانان، هم عدالت و هم قدرت را، توآم با هم، مبنای حقوق دانسته است. نویسنده با بررسی این عبارت، تأکید دارد که بر اساس این متن، دو امر عدالت و قدرت مکمل و در طول یکدیگرند و رقابت و تضادی با هم ندارند.
بررسی سندی و محتوایی گزاره حدیثی «الصَّبْرُ عَلَى الْوَحْدَهِ عَلَامَهُ قُوَّهِ الْعَقْل»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
3 - 25
حوزههای تخصصی:
مفصل ترین حدیث «کتاب العقل و الجهل» اصول الکافی حاوی سفارش های پربار امام کاظم (علیه السلام) به هشام بن حکم است. علیرغم توصیه های فراوانِ آموزه های دینی به ارتباط با دیگران در فرازی از این حدیث نه تنها از تنهایی نهی نشده بلکه صبر بر آن نشانه ای برای کمال عقل شمرده شده است. نوشتار پیش رو با روشکتابخانه ای وتحلیل محتوا درپی پاسخ به این سؤالات است که سند حدیث چگونه است و رابطه میان صبر بر تنهایی و قوت عقل چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد براساس وثوق سندی حدیث ضعیف ارزیابی می شود اما قرائن محتوایی مثبِت ارتباط صبر برتنهایی و قوت عقل است. در آموزه های دینی صبر بر تنهایی به دلیل اجتناب از معاشرت مذموم و استقلال اندیشه و پایداری در مسیرحق، حکایت از قوت قدرت عاقله خواهدداشت. نتایج نیز حاکی از آن است که آگاهی و رشد عقلانی همچنین درک ماهیت پدیده تنهایی بر مبنای خداباوری از جمله عوامل مؤثر در تقویت صبر بر تنهایی است.
آسیب شناسی آرای رابسون درباره اعتبارسنجی اسانید احادیث اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
379 - 400
حوزههای تخصصی:
خاورشناسان به بررسی إسانید احادیث اسلامی پرداخته اند. جیمز رابسون (James Robson) مستشرق اسکاتلندی، چگونگی شکل گیری إسناد در روایات اسلامی و همه گیری کاربرد آن بین محدثان قرون اولیه هجری را مورد پژوهش قرار داده است. وی تکامل إسناد را به صورت تدریجی می داند، او آغاز إسناددهی را در دهه 70 قرن اول هجری قلمداد می کند، ولی ضروری بودن داش تن ی ک زنجیره کامل سند را در اواخر قرن دوم هجری می داند و معتقد است که اسانید در قرن دوم هجری ساخته شده و با احادیث ساختگی، ترکیب و برای ترویج آنها به شخصیت ها و مراجع متقدم نسبت داده شده اند.در پژوهش حاضر، دیدگاه های پیش گفته رابسون با روش تحلیلی - انتقادی بررسی شده اند. از رهگذر این جستار، با استفاده از شواهد تاریخی و روایی ثابت شد که برخلاف دیدگاه رابسون، زمان شکل گیری اسانید احادیث در زمان پیامبر(ص) بوده است. رابسون در بررسی اسانید احادیث اسلامی بر منابع اهل سنت تأکید دارد و در این جهت از منابع شیعی استفاده نکرده است.
اعتبارسنجی روایات فقهی یونس بن ظبیان در کتب اربعه با رویکرد آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
146 - 192
حوزههای تخصصی:
یونس بن ظبیان، راوی مستقیم امام صادق ، نزد غالب رجالیان، متّهم به کذب و جعل است و از این رو به اعتبار احادیث وی به دیده ی تردید می نگرند. از این راوی 12 روایت فقهی (بدون تکرار) در کتب اربعه وجود دارد و پژوهش حاضر در صدد اعتبارسنجی این روایات به عنوان گامی در شناخت دقیقتر اعتبار مصادر مذکور برآمده است. پنج سنجه منبع، راوی، سند، مطابقت با سنّت و عمل متخصّصان مبنای پژوهش است. نتایج این اعتبارسنجی نشان داد بیش از 50% روایات یونس در دیگر منابع متقدّم معتبر نقل شده که فزون بر نیمی از آن ها از طریق راویانی ثقه روایت شده است. با تأثیر دادن مؤلفه ی حضور راویان شاخص در أسانید، روایات معتبر از این حیث را می توان تا بیش از 70% دانست. جز یک روایت در من لایحضره الفقیه، سایر مرویّات دارای سندی متّصل است. دستِ کم بیش از 85% از این فرازها با دیگر روایات معتبر، تطابق دارد و در نهایت از میان فرازهای قابل بررسی از حیث سنجه ی عمل متخصّصین، حدود 85% روایات وی مورد اعتنای ایشان قرار گرفته است. نتایج نهایی با تجمیع داده ها پیرامون هر روایت نشان داد که تنها دو روایت از دید سنجه های مطرح شده، فاقد دلیلی وافی برای اعتبار است.
گونه شناسی و تحلیل انگاره های مثبت و منفی از تشبیه انسان به شتردر نهج البلاغه با تکیه بر شاخصه های گفتاری کهن عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
120 - 145
حوزههای تخصصی:
وجود تشبیه در متون، هر چند لازمه زیبایی سخن در هر زبانی است، اما گاه منجر به ایجاد شبهه و کژتابی در خوانش از متن صامت می شود. نهج البلاغه به عنوان متنی کهن، آمیخته از تشبیهاتی است که گاه فهم آنها مبهم می نماید. تشبیه انسان به حیوان از این سنخ است چرا که در فرهنگ معاصر، نامأنوس جلوه می کند. برای دستیابی به مقصود حقیقی متکلم و مفهوم شناسی صحیح آن، در نظر گرفتن فرهنگ رایج گفتاری عرب سده های نخستین، امری لازم و ضروری است. این پژوهش سعی دارد تا با روش توصیفی تحلیلی و توجه به فضا و سبب صدور متن و سیاق کلام، چرایی به کارگیری این نوع تشبیهات را به بحث گذارد و در ضمن زدودن شبهه توهین تابی کلام، معنای صحیحِ امروزیِ آن را ارائه دهد. ثمره این واکاوی، کشف چندکاربردی بودن «تشبیه انسان به شتر» در فرهنگ کلامی رایج در سده های نخستین است که فراتر از مفهوم ذم و مدح مخاطب، اغراض عقلایی دیگری همچون: تبیین و روشنگری، هشدار و غفلت زدایی به منظور اصلاح عمل و جلوگیری از وقوع خطا، ترغیب و تحضیض به جهت عزم در امور، توبیخ و سرزنش به همراه خیرخواهی و ... را در خود نهفته دارد.
معنایابی اصطلاح های درون حدیثی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
114 - 138
حوزههای تخصصی:
بخش زیادی از روایات منسوب به امیرالمؤمنین«ع» به نامه ها و مکاتبات ایشان اختصاص دارد. قالب روایی نامه به دلیل مکتوب بودنش اندکی با سایر قالب های روایی متفاوت است و گمان می رود کمتر در معرض تغییر و تحریف قرار گرفته باشد، اما تبارشناسی و پیگیری سرگذشت تاریخی نامه ها نشان می دهد که این گونه روایی نیز دستخوش تغییراتی شده است. در این مقاله نامه های امیرالمؤمنین به ابن عباس با استفاده از روش نقد متن که از رهگذر تشخیص تغییرات و افزوده ها و تفاوت گزارش های مختلف یک روایت انجام پذیر است، تبارشناسی شده است. براین اساس مجموعه نامه های امام به ابن عباس از منابع گوناگون گردآوری و نسبت آن با مبدأ صدور سنجیده شد. برای این منظور معیارهایی مثل تعداد منابع روایت کننده و میزان اختلاف این منابع در نقل یک نامه گزینش و متن نامه ها از صافی این معیارها گذارنیده شد. حاصل کار دسته بندی این مجموعه نامه در سه رده با تفاوت در میزان اصالت و اعتبار است.