فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲شماره ۱۹
305 - 322
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که موجب بروز تفسیر به رای در مورد متن می شود؛ عدم فراوری درست متن است. مقاله حاضر تلاش می کند تا نوع مواجهه با متن روائی به عنون اصلی ترین اتفاق در حوزه پژوهش های علوم اسلامی متن محور در قالب طراحی آزمون های مختلف، تبیین کند. در واقع بخش مهمی از آن چه ما را به ورطه تفاسیر متکثر و احیانا متعارض می اندازد؛ آماده نکردن متن روی میز کار مفسر است. در این راستا نیاز به برخی آزمون های پیشاتفسیری احساس می شود. برخی از این آزمون ها، عبارتند از: آزمون الغاء خصوصیت، آزمون تطابق معنای لغوی و اصطلاحی، آزمون تحلیل انعکاسی، آزمون ایجاد تمایز سنت واقعه از محکیه و آزمون زبان مجاز و تمثیل. نتیجه استخدام قواعد پیشاتفسیری آن خواهد بود که زمینه را برای قضاوت بهتر مفسر و تفسیر دقیق تر متن فراهم کند. از سوی دیگر اجرای این آزمون ها می تواند سرعت نظریه پردای در علوم اسلامی را تسریع بخشد و از نوعی سردرگمی در میان انبوه نظریه پردازی ها برهاند. آزمون های پیشاتفسیری یا همان خط مشی داشبورد،خود روشی نو و بدیع در تحلیل متن است و فاصله بین زمان اراده به تفسیر و تفسیر متن را روشن تر و نتایج تفسیری را واقع بینانه تر می کند. از این آزمون محوری، می توان به عنوان گام دوم در فعالیت ها و پژوهش های حدیثی یاد کرد.
بررسی وتحلیل پرسمان استدلالی در گفتمان استدلالی امام سجاد علیه السلام براساس نظریه میشال مایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
121 - 145
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های مربوط به استدلال نظریه پرسش و پاسخ فیلسوف بلژیکی، میشال مایر است.نظریه مایر تحت عنوان"پرسمان استدلالی" به اهمیت و کارکرد سؤال در استدلال های متکلم و نقش آن در تأثیر گذاری بر مخاطب و اقناع او می پردازد.در واقع سؤال به عنوان یکی از سودمند ترین ابزار های زبان برای استدلال است. این اهداف می تواند در جهت آگاهی بخشی،توبیخ،برملا سازی حقایق،روشنگری و..باشد.در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی آن دسته از سخنان امام سجاد(ع) که حاوی پرسش هایی استدلال محور بوده است مورد بررسی قرار گرفته است و جبنه استدلالی مورد تحلیل و بررسی واقع شده است.با توجه به اینکه امام سجاد به لحاظ تاریخی،اجتماعی و سیاسی در دوران خفقان و مراقبت های شدید دستگاه بنی امیه قرار داشتند سخنان ایشان در صورت های گوناگون آن، از پرسمان استدلالی بهره جسته است تا با توجه به شرایط حاکم به شکل غیر مستقیم آنچه مد نظر حضرت بوده است مانند: افشای ستم دستگاه بنی امیه،تبیین احکام دین، تبیین صفات شیعیان حقیقی و... را به مخاطب انتقال دهد.کاربست سازه بلاغی تشبیه و استعاره پتانسیل استدلالی سخن را غنا بخشیده و قدرت استدلال را برای اقناع مخاطب بالا می برد.
اعتبارسنجی حدیث جنگ آذربایجان و ارتباط آن با مناقشه قره باغ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
199 - 224
حوزههای تخصصی:
أَخبار مَلاحم علاوه بر آسیب های عامی که در حدیث پژوهی مطرح است با چالش های خاص ملاحم پژوهی نیز مواجه است. یکی از این چالش ها، مصداق یابی این اخبار است و در موارد بسیاری برخی اخبار بر مصادیقی تطبیق داده شده و پس از مدت زمانی عدم صحت آن آشکار شده است. نعمانی (م360 ق) در کتاب الغیبه، روایتی را نقل کرده است که با اشاره به برخی حوادث آخرالزمان و علائم ظهور، خبر از جنگی می دهد که آذربایجان و ارمنستان نیز در آن جنگ درگیر هستند. از آنجایی که این کتاب از منابع حدیثی کهن بوده و به عنوان یک منبع معتبر تلقی می گردد، این پرسش مطرح می شود که آیا این روایت از اعتبار لازم برخوردار می باشد؟ آیا تطبیق آن بر مناقشه قره باغ از توجیه کافی برخوردار است؟ و آیا جنگ قره باغ از علائم ظهور محسوب می شود؟ این نوشتار، با بررسی و تحلیل موضوعاتی چون اعتبارسنجی روایات موقوف، بررسی جایگاه حدیثی کعب الاحبار، اعتبارسنجی خبر واحد در ملاحم، کاربردشناسی آذربایجان در روایات، ناهم خوانی مفاد روایت با واقعیت های میدانی و ضرورت تفکیک ویژگی های عصر غیبت از علائم ظهور به این نتیجه دست یافته است که روایت یاد شده از نظر سندی از حجیت و اعتبار برخوردار نبوده و از نظر متنی نیز با واقعیت های میدانی مناقشه قره باغ هم خوانی ندارد.
بیّنه بودن قرآن کریم برای انسان عصر مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۰ «ویژه باورشناخت»
۱۳۳-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
در گفتمان دینی، ارائه معجزات همواره به عنوان یکی از نشانه های پیامبری مطرح بوده است. با ختم نبوّت، این مسأله مطرح می شود که چگونه می توان برای انسانی که عصر پیامبران را درک نکرده است، الهی بودن دعوت آنان و بالاخص آخرین پیامبر را آشکار کرد تا در پِی آن، آدمیان را نسبت به تبعیّت از آموزه های ایشان متقاعد ساخت؟ برای پاسخ به این سؤال باید این نکته ی مهم را در نظر داشت که آنچه هیچگاه با گذشت سالها و قرنها، کهنه و مندرس نمی گردد و همواره جاذبه های نامحدودی برای انسانها به همراه دارد،"علم و معرفت" است. از مهمترین ویژگی های انسانی که در عصر مدرن زندگی می کند نیز توجّه تام و تمام او به ساحات مختلف علمی است. چنین است که خدای متعال برای تایید رسالت و حقانیّت دعوت، با عنصر علم و معرفت، انسانهای تمام اعصار پس از خاتم النبیین(صلّی الله علیه و آله) را در کتاب نازل شده خویش رهنمون ساخته است. قرآن کریم در ساحات مختلف علمی، بیّنات روشنی برای آدمیان ارائه کرده است که حاکی از این حقیقت است که وحی نازل بر رسول اکرم(ص) برای مردمان گذشته و زمانه ی محدودی نیست؛ بلکه چراغ راه تمامی انسانها در همه ی ادوار تا قیامت است. اشارات قرآن کریم به حقایق عالم تکوین که در شمار مکشوفات انسان در دوران مدرن است؛ نیز مطالب بنیادینی که در ساحات علوم انسانی مطرح ساخته است، دلایل کافی و روشنی برای اهل تحقیق و انصاف در دوران مدرن است که به الهی بودن این کتاب پِی برده و آموزه های آن را راهنمای سعادت خود قرار دهند.نظر به این اغراض مهم است که هیچگاه در قرآن کریم، از چنین دلایلی، تعبیر به معجزه نشده است؛ بلکه به جای آن، کلماتی همچون آیه، بیّنه، نور، برهان که همگی از سنخ دانایی و آگاهی است، به کار رفته است.
گونه شناسی واژگان و نقش آن در فهم حدیث با تأکید بر آراء علامه حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۸)
174 - 195
حوزههای تخصصی:
زبان حدیث که همانند زبان عرف عام با آنکه حامل معارف الهی و دارای تفاوت ماهوی با سخنان عادی مردمان است، در هنگام خوانش و فهم، نیازمند تأمل در گونه ی واژه بکار رفته در آن از حیث وضع و استعمال است. در زبان حدیث که شاکله اصلی آن را معانی لغوی و عرف عام تشکیل داده است، واژگانی برساخته از دین اسلام و شریعت نبوی بچشم می خورد؛ کما اینکه ساختارهای بلاغی از مقوله ی تشبیه بلیغ، مجاز به گونه های مختلفش شامل: استعاره و کنایه نیز در آن بوفور یافت می شود. علامه حلی (ره) که از سرآمدان اصولیان دوره متأخران است، در آثاری چند به خصوص، «نهایه الوصول» به تحلیل واژگان زبان عرب پرداخته، گونه های لفظ را در ارتباط با معنا هنگام وضع و استعمال مورد واکاوی قرار داده است. مقاله پیش رو با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی ابتدائاً به تبیین اساسی ترین گونه های الفاظ پرداخته سپس به نقش این تفاوتها و توجه به آن در فهم حدیث با تأکید بر آراء ایشان اهتمام ورزیده و دریافته است که توجه به نوع واژه مستعمل در حدیث، فهم صحیح و درست آن را به بار می آورد؛ آن سان که بی توجهی به گونه های الفاظ در مقام فهم روایات، موجب دریافت غلط از آن می شود.
التربيه الدينيه والتربيه الروحيه، أساليبهما وأركانهما من منظور الإمام علي (عليه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
إن النظرة الموضوعية إلی التعليم والتربية عند الإمام علي(عليه السلام) مميزة وجادة اتّسمت بالعمق والشّمولية والتطبيق العلمي، وارتكزت على مبادئ وأهداف تنسجم مع الفطرة الإلهية وتستخرج من خلال كلماته وسلوكه العملي باعتباره منهجا نموذجیا قيما لتعليم وتربية أبناء البشرية خاصة في المجتمعات الإسلامية لتنمو الفضائل الإنسانية في الحياة الفردية والاجتماعية أمام بعض الأفكار التربوية الشائعة المنحرفة.
يتناول هذا البحث اعتمادا على المنهج الوصفي– التاريخي، التحليلي والتطبيقيّ العمليّ، التربيّة والتعليم لغة ومفهوما والعلاقة بينهما. ثمّ يناقش عملية التربية في الإسلام من خلال أسالیبها الأربعة كما يشير إلى الأبعاد العمليّة للتربية الإسلامية. يتناول هذا البحث التربية الروحيّة وأرکانها من منظور الإمام(ع) وهي التربية النفسية، التربية الفکرية، التربية الاجتماعیة، التربية الأخلاقية؛ ثم يبحث عن التربية الدينية وأرکانها من منظور الإمام(ع) وهي التربية الفردية والتربية الاجتماعية؛ بالإضافة إلى أنه يتناول عناصر الاستخدام الشائع لكل من هذه الأنواع من التربية مع نسبة الإحصاءات المستندة إلى الأدلة التحليلية ويستعرض مدى ارتباطها بعضها ببعض. ونستنتج أن الإمام من خلال التربية الروحية يسعى إلى تربية الإنسان في علاقته مع المجتمع، وفي التربية الدينية يرتکز علی تربية الإنسان في علاقته مع الخالق.
بازشناسی شخصیت «ابن أبی جِید»، اثبات وثاقت و نقش آفرینی وی در انتقال تراث حدیثی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
72 - 88
حوزههای تخصصی:
کیستی علی بن احمد ابن ابی جِید، وثاقت و نقش آفرینی وی در انتقال تراث حدیثی در سده چهارم هجری مسأئلی است که این پژوهش را سامان داده است. جایگاه ویژه وی در تراث پژوهی، حضورش در اسناد روایات مهمی چون زیارت عاشورا، پرورش شاگردانی بسانِ نجاشی و طوسی و فقدان توثیق خاص بر اهمییت این پژوهش می افزاید. این نوشتار به شیوه کتابخانه ای و روش تحلیلی و تطبیقی، با مطالعه موردی فهارس نجاشی و طوسی سامان یافته است. دستاورد این پژوهش را می توان نخست در شناسایی نقش ابن ابی جید در انتقال افزون بر سیصد اثر حدیثی از یکصد و وسی شش راوی و اجازه نقل دویست کتابِ مشهور از چهل و چهار راوی دانست. همچنین برای نخستین بار با تکیه بر سه قاعده از قواعد توثیقات عام توثیق مشایخ نجاشی، توثیق مشایخ اجازه و اکثار أجلاء ، روش فهرستی و مسأله شهرت راوی، وثاقت ابن ابی جید را اثبات و نقش پر رنگ وی را در انتقال تراث حدیثی بَر نموده ایم.
روش شناسی اعتبار سنجی أسناد روایات از دیدگاه اهل سنّت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲شماره ۱۹
255 - 276
حوزههای تخصصی:
از مهمترین چالش های پیش روی عالمان فریقین، اعتبارسنجی اسناد احادیث است. پژوهش ِپیش رو به دنبال پاسخ به این پرسش است که: حدیث پژوهان اهل سنّت معاصر، چه روشی را برای اعتبارسنجی احادیث برگزیده اند؟ ایشان تا چه اندازه به سندشناسی روی می آورند و تا چه میزان تنها به احکام پیشنیان اعتماد می کنند؟ برای به دست آوردن نظرات عالمان اهل سنّت به آثار متقدمان و متأخران رجوع شده است. این نوشتار با روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی و پژوهشی شکل گرفته است. در این پژوهش دریافتیم که روش عالمان اهل سنّت معاصر در اعتبارسنجی روایات بیشتر کتاب محوری است. ایشان به طور کلی احادیث را در سه گروه دسته بندی می کنند. دسته نخست، احادیث کتب صِحاح که مشهورترین آنها صحیح بخاری و صحیح مسلم است. محدثان، احادیث این دو کتاب را بدون هیچ گونه خدشه ای می پذیرند و درباره دیگر کتب صحاح مانند صحیح ابن حبان، ابن السکن و ابن خزیمه تأملاتی دارند. دسته دوم، احادیثی است که متقدّمان آنها را ارزیابی و حکم أسناد روایات را مشخص کرده اند مانند کتاب های چهارگانه سُنَن. محدثان معاصر به حکم روایاتی که ائمه پیشین جرح و تعدیل داده اند، اعتماد می کنند و نظرات ایشان را صائب می دانند. دسته سوم از احادیث، روایاتی است که در دو دسته پیشین قرار نمی گیرد. روایات این دسته بر اساس قواعد درایه و رجال در پنج مرحله مورد بررسی سندی قرار می گیرد و حُکم آن صادر می شود.
تحلیل روایت «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ ...» با رویکرد تاریخ گذاری إسناد-متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
41 - 70
حوزههای تخصصی:
خوانش های ناصواب از برخی آیات و روایات، سبب نسبت خشونت به دین صلح و دوستی «اسلام» شده است. ازجمله عوامل بسترساز چنین پندارهایی روایت «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ...» است که در احکام فقهی جهاد به آن استناد می شود. ازآنجاکه تاریخ گذاری احادیث، زمان تقریبی پیدایش احادیث و نیز سیر تحولات تاریخی آن را مشخص می سازد، مقاله حاضر درصدد است با روش تحلیلی و تاریخ گذاری ترکیبی إسناد-متن، روایت مذکور را بررسی نماید. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که این روایت در منابع اهل سنّت، با طرق نقل بسیار و تحریرهای گوناگون آمده و حلقه مشترک این روایات، ابوهریره، مالک بن انس، نعمان بن سالم و اوس بن ابی اوس هستند. روایاتی که حلقه مشترک آن «ابوهریره» است، بیانگر قدیمی ترین کاربرد فقهی این روایت است که تحریرهای مختلفی دارد و ناظر به جنگ های ردّه است. شبکه إسناد روایاتی که علاوه بر قید لا اله الا الله، دربردارنده گزاره های دیگری نیز هستند، دارای طرق نقل منفرد است و حلقه مشترک این روایات «قتیبه بن سعید» نزدیک ترین راوی به صاحبان جوامع حدیثی است. شبکه إسناد در این دسته از روایات، ساختاری عنکبوتی دارد که حاکی از ضعف این روایت است. روایت «امرت ان اقاتل ...» در منابع شیعی دارای نقل منفرد است.
پردازش موضوعات قرآنی و حدیثی به شیوه تحلیل روایی (داستانی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
125 - 166
حوزههای تخصصی:
سبک «تحلیل روایی» از روش های نو در تحقیقات کیفیِ موضوعات مختلف است. این روش به دلیل داستانی بودن و عدم حصر آن در توصیف و استدلال صرف، دارای مزایایی است که ضرورت تحقیق و ارائه آن را در موضوعات دینی، افزون می کند؛ مزایایی مانند : جذابیت، کاربردی بودن، ملال آور نبودن آن برای عموم به ویژه نسل جوان. از این رو، کاربرد مناسب شیوه تحلیل روایی در معارف قرآنی و حدیثی، نظریه ای است که مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به آن پرداخته و ویژگی های این روش را تبیین نموده و با مطالعه موردی در موضوع ولایت در آیات حج، مصداق این سبک را نمایش داده است؛ چراکه حج و ولایت ارتباطی تنگاتنگ دارند و ولایت شرط قبولی همه اعمال و حج نیز معیار سنجش ارزشمندی اعمال است. در این مطالعه، با بازآفرینی داستانی واقعی (رئال) از رابطه ولایت و حج، کاربرد نظریه تحلیل روایی در موضوعات قرآنی و حدیثی را اثبات کرده است؛ گزارش به سبک تحلیل روایی با تکیه بر منابع دینی، نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق دارد که در مطالعه موردی موضوع مدنظر با تکیه بر روایات ذیل آیات حج، 500 نکته غیرتکراری در 20 عنوان کلی درباره امامت و حج از متن صریح روایات، یا از پیوند متن روایت و آیه و یا از ارتباط معنای ظاهری و باطنی آیه استخراج و کدگذاری شده است؛ بعضی از این نکات در گزارش به شیوه تحلیل روایی، سازمان دهی شده و بر اساس سیر زمانبندی اعمال حج، داستان ادبی منسجم، بازآفرینی و تصویرسازی شده است تا برای عموم قابل استفاده باشد.
اصول فهم و تبیین روایات در دو رویکرد عقلگرایی و نقلگرایی؛ مطالعه موردی دو شرح ملاصدرا و مجلسی بر کافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
49 - 71
حوزههای تخصصی:
عقلگرایی فلسفی و نقلگرایی دو رویکرد مورد توجه در فهم و تبیین روایات هستند. یکی از راه های آشنایی با این دو رویکرد و نقاط اشتراک و تمایزشان بررسی مقایسه ای آنها از جهت میزان توجه و بهره-مندی آنها نسبت به اصول فهم و تبیین روایات است. ازاین رو این مطالعه بر آن است تا با بررسی مقایسه ای شروح ملاصدرا، فیلسوف عقلگرا و مجلسی، دانشمند نقلگرا، بر کافی از جهت مذکور، به آشنایی بیشتر با این رویکردها یاری رساند. برخی از نتایج این مطالعه از این قرار است: هر دو رویکرد پذیرفته اند که معصومین علیهم السلام با توجه به سطح فهم مخاطب با وی سخن می گویند. همچنین به اینکه برخی از سخنان معصومین علیهم السلام می تواند از باب جدل یا اقناع باشد باور دارند اما گاه در مصادیق میان آنها اختلاف به چشم می خورد. هر دو به اصل وقوع تقیه در برخی روایات باور دارند اما در کاربست آن اختلاف دارند. هر دو اصل نقل به معنا را قبول دارند اما اهتمام خاصی در بررسی روایات نقل به معنا و کشف متن اصلی روایت ندارند. هر دو به اصل تصحیف نیز توجه داشته اند اما اهتمام مجلسی بیشتر است. هر دو به اصل تأویل توجه داشته اند اما گاه رویکردشان به تأویلشان جهت بخشیده است.
تحلیل معنایی و بازتاب های کلامی و اعتقادی «أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ»(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
159-169
حوزههای تخصصی:
آیه «وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ» در سوره انفال از آن دسته آیاتی است که در دیدگاه روایات و مفسّران شیعه و اهل سنت دارای معانی و احتمال های متفاوتی است. این پژوهش در راستای تحلیل معنایی این آیه به روش تحلیلی- توصیفی و با تکیه بر روایات تفسیری و دیدگاه مفسّران شیعه و اهل سنت نگاشته شده است. این مقاله پس از بررسی لغات مهم آیه و به دست آوردن معانی آن به بیان روایات تفسیری ذیل آن پرداخته و از دیدگاه روایات، معانی حائل شدن خداوند بین انسان و قلبش را معرفی کرده، سپس اندیشه های تفسیری چهار مفسّر شیعه و اهل سنت یعنی شیخ طوسی، طبرسی، فخر رازی و علامه طباطبائی را بیان می دارد مبنی بر اینکه آن ها معتقدند: حائل شدن خداوند بین انسان و قلبش به سبب مرگ بوده یا به معنای نزدیکتر بودن خداوند به انسان از خودش است. سومین احتمال از دیدگاه این مفسّران حائل شدن خداوند به معنای دگرگون کننده قلوب است و علامه حائل شدن را به معنای مالکیت خداوند می داند. در پایان این پژوهش، به بیان چهار بازتاب کلامی، اعتقادی آیه پرداخته شده است.
تطبیق دیدگاه تفسیری ابوالفتوح رازی و بیضاوی در آیه ابتلاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۱ «ویژه باورشناخت»
71 - 85
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با روش توصیفی _ تحلیلی به تطبیق دیدگاه تفسیری دو مفسر فریقین، ابوالفتوح رازی و بیضاوی، ذیل آیه ابتلاء (البقره/124) می پردازد. تمایز دیدگاه تفسیری دو مفسر نامبرده به اختلاف مبنایی مذهبی و اعتقادی ایشان در موضوع امامت خصوصا در لزوم نصب و تعیین امام (به نص الهی یا انتخاب شورا)، و نیز مصداق و ویژگی خاص عصمت و علم امام بر می گردد.
از بررسی این دو دیدگاه به دست می آید که هر دو مفسر قائل به اختصاص مقام امامت برای حضرت ابراهیم؟ع؟ علاوه بر مقام نبوت هستند و بنا به پاسخ خداوند مبنی برعدم تخصیص عهد الهی به ذریه ظالم آن حضرت، اعتقاد به تداوم این مقام در ذریه غیر ظالم آل ابراهیم؟ع؟ دارند؛ اما وجه تمایز آنکه بیضاوی همچون اکثر اهل سنت و خصوصا دیدگاه اشاعره معتقد به نصب امام بعد از پیامبر اکرم؟صل؟ به نص الهی و تعیین مصداق مشخص نیست، بلکه قائل به انتخاب شورا و بیعت مردم است و توصیه های پیامبر اکرم؟صل؟ را در این مورد تعیینی نمی داند. بیضاوی عهد را در آیه ابتلاء به معنای عهد عام الهی می داند که شامل هر منصب الهی در دین است و صرفا دلالت بر ظالم نبودن یعنی فاسق نبودنِ جانشین پیامبر به عنوان امام امت دارد؛ در حالی که ابوالفتوح رازی با استناد به دیگر آیات قرآن و نیز بنا به ظاهر و سیاق آیه ابتلاء و توجه به روایات معصومین، عهد را به معنای عهد خاص یعنی امامت خاص معصومان می داند که به آل ابراهیم؟ع؟ می رسد و بعد از پیامبر اکرم؟صل؟ صرفاً عترت معصوم پیامبر شایسته این مقام هستند.
حجیّت قطع و یقین از نظر مرحوم میرزا مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۱ «ویژه باورشناخت»
129 - 141
حوزههای تخصصی:
این مقاله در مورد معنای دو کلمه قطع و یقین، حجیت آنها، تفاوت علم با قطع و دیگر نکات مربوط به این آموزه ها و مفاهیم است که نگارنده در بیان شماری از عالِمان شیعی به ویژه سید علی مدنی و میرزا مهدی اصفهانی آنها را تبیین می کند.
گفتمان مهدویّت از منظر شیخ مفید و سیّد مرتضی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
137-151
حوزههای تخصصی:
شیخ مفید و سیّد مرتضی از متکلّمان امامیّه بغداد در سده 5 ه ق بوده اند که به خوبی به موضوع مهدویّت ورود کرده و به سؤالات و شبهات پیرامون این موضوع پاسخ داده اند. موضوعات مهدوی که در آن عصر بسیار مورد بحث بوده است عبارتند از: «اصل تولّد امام و غیبت ایشان» و «موضوع غیبت و به تبع آن طولانی شدن عمر حضرت مهدی(ع)». چنین مواردی سبب به وجود آمدن سؤالات و شبهاتی از سوی معاندان و مخالفان جریان مهدویّت شد که این دو عالم شیعی با دفاع از اعتقادات امامیّه در مقابل معاندان ایستاده و پاسخ همه سؤالات را به خوبی بیان کردند. جریان وصیّت امام و نام نبردن از فرزندشان از دیگر شبهاتی است که از سوی معاندان مطرح شده که از سوی متکلّمان این مدرسه پاسخ داده شده است. این دو شخصیّت مدرسه کلامی بغداد با نگارش کتب متعدّدی درباره مهدویّت از باورهای شیعی در این باره دفاع کرده اند.
تحلیل مضمون اخبار ناظر به جامعیت قرآن در بخش علم ائمه (ع) به «ماکان و ما یکون» در کتاب الکافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۸)
24 - 51
حوزههای تخصصی:
با توجه به فاصله زمانی صدور روایات تاکنون، احتمال جعل و تغییر برخی واژگان احادیث قوت می یابد. لذا باید جهت درک مقصود کلام معصومین (ع)، از الگویی مناسب برای تحلیل و فهم روایات استفاده گردد. این پژوهش با روش «تحلیل محتوا» خوانش جدیدی از روایات ناظر به جامعیت قرآن که مشعر به علم ائمه (ع) به «ما کان و ما یکون» در "الکافی" آمده را ارائه نماید. نتیجه آن که: الف: از مجموع 6 روایت، تنها یک روایت مرتبط با بحث جامعیت قرآن و علم ائمه (ع) بوده که مؤیدات روایی در"الکافی" و بعضی کتب روایی دارد که زنجیروار به یکدیگر متصلند؛ گویی وحدت زمانی، مکانی و صدوری دارند. ب: ماده"علم" و واژه "کتاب" بیشترین فراوانی در این گونه روایات دارد. ج:عامل اصلی صدور این روایات سوق دادن مردم به سمت اهل بیت (ع) در تقابل با رأی و قیاس است؛ که به تدریج طرفداران زیادی یافت.
خدامحوری، کرامت انسان و عدالت از منظر امیرالمؤمنین علیه السلام
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
58 - 73
حوزههای تخصصی:
همه مکاتب حقوقی و بلکه انسانها اجمالا در وجود حقوقی از قبیل حق حیات، حق مالکیت، حق مسکن، حق لباس و پوشش، حق کار کردن و امثال اختلافی ندارند. از این رو، افزون بر دین، ضرورت عدالت در حوزه های گوناگون فرهنگی، حقوقی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و.... مورد اتفاق است. آنچه مورد بحث است پاسخ به این سؤال مهم عدالت است که ریشه نظری عدالت چیست؟ به بیان دیگر، به چه مبنا و ملاکی کسى وظیفه دارد حق دیگری را رعایت کند و چرا باید کسی در جایگاه متناسب خود قرار گیرد؟روشن است که اتخاذ مبنا در این باره، آثار نظری و عملی به دنبال دارد. تبیین مبنای عدالت با بهره گیری از سخنان امیرمؤمنان علیه السلام به عنوان امام معصومی که آگاه ترین فرد به انسان و حقوق وی است و خود در مسند حکومت قرار گرفتند، بسیار ارزشمند است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی سخنان امیرالمؤمنین ع را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که ریشه عدالت به خدای سبحان و کرامت انسان برمی گردد. با اثبات خدامحوری و کرامت انسان در عدالت، افزون بر تبیین چگونگی پیدایش عدالت، گستره عدالت نیز روشن می شود.
سبک شناخت کتاب های رجالی اهل سنت(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
25-45
حوزههای تخصصی:
سبک های نگارشی کتاب های دانش رجال نزد اهل سنت بسیار متنوع و از جهت کمّی نیز قابل توجه است. دکتر مکّی خلیل حمّود، استاد تمام دانشگاه کوفه که این پژوهش برگردان مقاله «المؤلفات فی علم الرجال الحدیث» اوست بر آن است تا پاسخی به این پرسش ارائه کند که «اهل سنت از ابتدای تألیفات رجالی، بر اساس چه سبک هایی، کتاب های رجالی خود را تألیف کرده اند؟» او پس از یک پژوهش کتابخانه ای به این نتیجه رسیده است که هشت سبک نگارشی در تألیفات رجالی وجود دارد که عبارتند از: شناخت نامه صحابه، طبقات نگاری، جرح و تعدیل، سبک اسامی، کنیه و القاب نویسی، مُؤتَلِف و مُختَلِف نگارى، وفیات نویسی، معجم شیوخ نویسی و تاریخ شهرها. همچنین باید گفت اولین سبک نگارشی در کتب رجال، سبک شناخت نامه صحابه و مهمترین سبک نیز سبک جرح و تعدیل است. متنوع ترین گونه های فرعی را می توان در سبک های طبقات و تاریخ شهرها ملاحظه کرد و تنها سبکی که تا عصر حاضر ادامه یافته، سبک معجم شیوخ نویسی است.
مفهوم یابی عصبیّت جاهلی و بازنمود آن در سقیفۀ بنی ساعده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش از اسلام، روحیه عصبیّت گراییِ قومی و قبیله ای، با عرب عجین شده بود. با ظهور اسلام، رسول اکرم؟ص؟ اهتمام فراوانی در زدودن این خصیصه داشت، اما پس از رحلت ایشان، این ویژگی جاهلی بر جامعه اسلامی بازرُخ نمود. این عصیبت و تعصبات قبیله ای خصوصاً در سقیفه بنی ساعده و بر سر تعیین جانشین پیامبر؟ص؟، خود را آشکارا نمایان ساخت و بیش از هر زمانِ دیگری با ویژگی های پیش از اسلام سنخیت یافت. این بازگشت عصبیّت جاهلی به جامعه اسلامی، موجب صدور روایاتی از معصومان؟عهم؟ به ویژه امام علی؟ع؟، در جهت مقابله با آن گردید؛ چراکه وجود آن موجب رویگردانی از حق، کتمان حقیقت و عدم اجرای عدل می شد. امیرمؤمنان نیز بارها غصب خلافت و واپسگرایی جامعه به خوی عصبیت را گوشزد نمود. در نوشتار حاضر، نخست مفهوم شناسی «عصبیّت» در لغت، اقوال اندیشوران و کلام امامان؟عهم؟ بحث می شود تا از رهگذر آن، ویژگی های نهفته، معانی متضمن و گستره معنایی «عصیبت» کشف شود؛ سپس با ره آوردهای حاصل آمده، به گوشه ای از عصبیت جاهلی که در جامه تعصب در سقیفه بنی ساعده ظهور کرد، پرداخته شود.
بازیابی آسیب های فهم حدیث از دیدگاه شیخ انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
141 - 162
حوزههای تخصصی:
حدیث، زمانی می تواند مورد استناد قرار گیرد که با نقد و ارزیابی، صدور آن از معصوم ثابت شود. هر حدیث پژوهی پیش از آغاز فهم حدیث باید در متن حدیث درنگ کند تا چنانچه آسیبی در آن باشد، برای زدودن آن، اقدام های لازم را انجام دهد. شیخ انصاری در تراث فقهی خود به برخی از آسیب ها و موانعی که در فهم حدیث خلل وارد می کند، توجه کرده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بعضی از این آسیب ها در دیدگاه شیخ انصاری پرداخته و به این نتیجه رسیده است که عواملی مانند عدم رجوع به منابع اولیه، تصحیف، ادراج، تقدیم و تأخیر، تقطیع نادرست، نقل به معنا، اضطراب و عدم رجوع به احادیث مشابه برای رفع ابهام از حدیث، مورد توجه شیخ انصاری بوده است و حتی خود شیخ انصاری هم به برخی از این آسیب ها مبتلا شده و موجب شده تا در برخی موارد در فهم حدیث دچار اشتباه شود.