فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
245 - 270
حوزههای تخصصی:
یکی از مبانی اساسی رجالی که توسط فقیه گران قدر شیعه، آیت الله خویی احیا و تقویت شد، مکتب ریاضی و جزء نگر بوده، که به بررسی منابع رجالی به صورت منفرد پرداخته است. لیکن خلأهای معرفتی قابل توجهی در این روش به چشم می خورد؛ ازجمله اینکه با این رویکرد، بخش عظیمی از میراث روایی گران بهای شیعه، عملاً قابل استفاده نخواهد بود؛ چراکه دقت های موجود در این سبک، موجب می شود تا نتوان به وثاقت بسیاری از افراد موجود در سلسله اسناد اعتماد نمود. این مشکل، بسیاری از محققان بعدی را به یافتن راه برون رفت از این مشکلات واداشته که البته در اکثر موارد، قرین با موفقیت نبوده است . این جستار، با روش تحلیل مفهومی، گزاره ای و سیستمی، و با استفاده از مبانی منطقی و عقلایی، و اصول مورد قبول فقهای شیعه، به ارائه رهیافتی معتبر برای برون رفت از این مشکلات پرداخته که عبارت است از: «تراکم ظنون» یا «استدلال انباشتی». این شیوه استدلالی، ضمن تحسین دقت های مکتب ریاضی، رویکردی کل نگرانه داشته و با تجمیع و توحید ظنون حاصل از قرائن دالّ بر وثاقت یا ضعف یک راوی، امکان حصول علم یا اطمینان از تراکم ظنون را اثبات می کند.
تحليل أضرار الزواج في الأسره السليمه من منظور الأحاديث الإماميه مع التركيز على نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
31 - 40
حوزههای تخصصی:
أهم وحده فی المجتمع هی الأسره ولها أهمیه خاصه. وقد تم الترکیز على الأسره وصحتها فی مختلف العلوم، کعلم النفس، وعلم الاجتماع، والأخلاق، والعلوم الإسلامیه. فإن الأسره السلیمه لها أفراد أو زوجان أو تربیه أو تفاعل بین الوالدین والأبناء ومؤشرات اجتماعیه، ولکل مؤشر من هذه المؤشرات مکوِّنات تُحدِّد صحه أو ضرر الأسره السلیمه. ومن مؤشرات الأسره السلیمه "مؤشر الزواج" الذی له فترتان قبل الزواج الرسمی وبعده. ویتعرض هذا المؤشر لأضرار عدیده. تعتبر أمراض مؤشر الزواج فی الأسره السلیمه من المسائل التی اهتمّ بها الأحادیثُ الإمامیه، والتی للأسف لم یلاحظها الباحثون. لقد قام الباحثون فی البحث الحالی -الذی تم إجراؤه بالمنهج الوصفی التحلیلی- من بین آفات هذا المؤشر، ببحث أضرار اختیار الزوجه غیر المناسبه، والتی تتعلق بمرحله ما قبل الزواج ومرحله اختیار الزوج، کما قاموا ببحث ضعف التعامل مع الزوجه، وهو ما یرتبط بطقوس الزواج وفتره ما بعد الزواج الرسمی، وجاء نفاصیل کل ذلک یالترکیز على نهج البلاغه باعتباره المصدر الثانی للمعرفه الدینیه، ویرى الباحثون أن هذه الآفات تنتج عن نوعین من العوامل ذات أصل داخلی وخارجی. فخطبه 202 من نهج البلاغه، ورساله 31، وکذلک حکمه 226، تؤکد علی کیفیه التعامل مع الزوجه والتواصل الفعال بین المرء وزوجه. وبناء على البحث الحالی فإن أهم العوامل فی اختیار الزوج غیر المناسب، والذی یعد أهم ضرر قبل الزواج الرسمی، هی: عدم الإیمان والأخلاق والعقلانیه والکفاءه. وأبرز العوامل الفعاله فی انعدام الطقوس الزوجیه، والتی تعد من أهم مؤشرات ضرر الزواج والتی تنشأ فی العلاقه بین الزوجین بعد الزواج، هی: - قله التواصل الفعال وعدم الالتزام والمسؤولیه بین الزوجین تجاه بعضهما البعض.
متن رساله جوابیه محدث نوری به اشکالات بر فصل الخطاب، بر اساس نسخه دستنویس مؤلّف(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
47-74
حوزههای تخصصی:
محدث نوری در سال ۱۲۹۲ق کتاب فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الأرباب را نگاشت و در آن دلایلی بر تحریف قرآن ارائه نمود. از میان ردّیّه هایی که بر آن نوشته شد، طبق اسناد موجود و بنابر نقل آقابزرگ تهرانی و برخی دیگر به تبع او، محدث نوری فقط به یکی از ردّیّه ها، یعنی کشف الإرتیاب پاسخ داده است. امّا در پژوهش های جدید، مشخص شده است که آقابزرگ در شناسایی و معرفی این رساله به عنوان رد کتاب کشف الإرتیاب اثر شیخ محمود معرب تهرانی (ز1303ق)، اشتباه نموده است. رساله جوابیه حاجی نوری، از جهات مختلف تاریخی و علمی، برای روشن شدن برخی مسایل مطرح شده پیرامون شخص وی و نیز مسأله تحریف قرآن، مهم بوده و لازم است که در دسترس محققان قرار گیرد. این رساله بیست صفحه ای، پاسخ به این سه شبهه مستشکل بر فصل الخطاب است: 1 با اثبات تحریف قرآن، این کتاب بی اعتبار می گردد. 2 با اثبات تحریف، انتساب قرآن به پیامبر(ص) منتفی می شود. 3 با اثبات تحریف، معجزه ای برای پیغمبر ثابت نمی شود. در مقاله حاضر، متن اصلی دستخط محدث نوری با شرح و توضیحاتی از محقق، ارائه می گردد که در آن، حاجی نوری ایرادات مستشکل بر فصل الخطاب را نپذیرفته و مفصلاً بدان ها پاسخ گفته است.
التربيه الدينيه والتربيه الروحيه، أساليبهما وأركانهما من منظور الإمام علي (عليه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
إن النظرة الموضوعية إلی التعليم والتربية عند الإمام علي(عليه السلام) مميزة وجادة اتّسمت بالعمق والشّمولية والتطبيق العلمي، وارتكزت على مبادئ وأهداف تنسجم مع الفطرة الإلهية وتستخرج من خلال كلماته وسلوكه العملي باعتباره منهجا نموذجیا قيما لتعليم وتربية أبناء البشرية خاصة في المجتمعات الإسلامية لتنمو الفضائل الإنسانية في الحياة الفردية والاجتماعية أمام بعض الأفكار التربوية الشائعة المنحرفة.
يتناول هذا البحث اعتمادا على المنهج الوصفي– التاريخي، التحليلي والتطبيقيّ العمليّ، التربيّة والتعليم لغة ومفهوما والعلاقة بينهما. ثمّ يناقش عملية التربية في الإسلام من خلال أسالیبها الأربعة كما يشير إلى الأبعاد العمليّة للتربية الإسلامية. يتناول هذا البحث التربية الروحيّة وأرکانها من منظور الإمام(ع) وهي التربية النفسية، التربية الفکرية، التربية الاجتماعیة، التربية الأخلاقية؛ ثم يبحث عن التربية الدينية وأرکانها من منظور الإمام(ع) وهي التربية الفردية والتربية الاجتماعية؛ بالإضافة إلى أنه يتناول عناصر الاستخدام الشائع لكل من هذه الأنواع من التربية مع نسبة الإحصاءات المستندة إلى الأدلة التحليلية ويستعرض مدى ارتباطها بعضها ببعض. ونستنتج أن الإمام من خلال التربية الروحية يسعى إلى تربية الإنسان في علاقته مع المجتمع، وفي التربية الدينية يرتکز علی تربية الإنسان في علاقته مع الخالق.
امنیت از نگاه امام علی(ع)در نهج البلاغه با تأکید بر ابعاد راهبردی آن در امر حکومت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
383 - 412
حوزههای تخصصی:
امنیت حقیقتی بنیادین در حیات فردی و اجتماعی آدمیان است که بدون آن، استعدادها و خلاقیت های به امانت گذاشته شده از طرف آفرینش بی ثمر خواهد ماند؛ و زیست اجتماعی او از معنا تهی خواهد شد. این پژوهش، نگاه امام علی(ع)به مقوله امنیت را از آن جهت که خود تجربه پیش گامی در اندیشه ورزی در نظر و راهبری جامعه در عمل را به همراه دارد، در برخی از ابعادش و با تأکید بر بعد راهبردی و حکومتی آن با روش توصیفی – تحلیلی، مورد کنکاش قرار داده و وجهی از وجوه امتیاز این نگاه را با برخی از نگاه های نظریه پردازان در علم سیاست در ترازوی سنجش نشانده است. امروز، تجربه حکومت اسلامی در ایران نیز ضرورت پرداختن به موضوع امنیت را به عنوان یک اصل بنیادین در راستای اندیشه دینی در امر نظام سازی اسلامی بیش از هر زمانی، پیش پای محققان باز گذاشته است. از مجموع سخنان امام(ع)می توان دریافت : 1. امنیت را باید در دو ساحت معنوی (فردی) و راهبردی (اجتماعی و عمومی) آن مورد توجه قرار داد؛ 2. این دو را نه یک حقیقتی گسسته از یکدیگر؛ بلکه باید به واسطه رابطه خالق و مخلوق، امری تکوینی، عینی، مستمر و پایدار در نظام آفرینش و با محوریت توحید و عدل، توامان دید؛ 3. برخی امور بنیادین چون خدا و اسلام را باید به عنوان اساس مؤلفه های امنیت معنوی (فردی)، حکمرانی، وحدت ملی، اقتصاد، سیاست، قضا و قدرت نظامی را ستون مؤلفه های امنیت راهبردی (اجتماعی)، یاد کرد.
بررسی وتحلیل پرسمان استدلالی در گفتمان استدلالی امام سجاد علیه السلام براساس نظریه میشال مایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
121 - 145
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های مربوط به استدلال نظریه پرسش و پاسخ فیلسوف بلژیکی، میشال مایر است.نظریه مایر تحت عنوان"پرسمان استدلالی" به اهمیت و کارکرد سؤال در استدلال های متکلم و نقش آن در تأثیر گذاری بر مخاطب و اقناع او می پردازد.در واقع سؤال به عنوان یکی از سودمند ترین ابزار های زبان برای استدلال است. این اهداف می تواند در جهت آگاهی بخشی،توبیخ،برملا سازی حقایق،روشنگری و..باشد.در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی آن دسته از سخنان امام سجاد(ع) که حاوی پرسش هایی استدلال محور بوده است مورد بررسی قرار گرفته است و جبنه استدلالی مورد تحلیل و بررسی واقع شده است.با توجه به اینکه امام سجاد به لحاظ تاریخی،اجتماعی و سیاسی در دوران خفقان و مراقبت های شدید دستگاه بنی امیه قرار داشتند سخنان ایشان در صورت های گوناگون آن، از پرسمان استدلالی بهره جسته است تا با توجه به شرایط حاکم به شکل غیر مستقیم آنچه مد نظر حضرت بوده است مانند: افشای ستم دستگاه بنی امیه،تبیین احکام دین، تبیین صفات شیعیان حقیقی و... را به مخاطب انتقال دهد.کاربست سازه بلاغی تشبیه و استعاره پتانسیل استدلالی سخن را غنا بخشیده و قدرت استدلال را برای اقناع مخاطب بالا می برد.
واکاوی تطبیقی علل و عوامل خوانش متفاوت فقهای مکتب نجف وقم از احادیث ولایت فقیه. با تاکید بر اندیشه امام خمینی و آیت الله خوئی(رحمه الله علیهما)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۸)
128 - 148
حوزههای تخصصی:
In a comparative analysis of the causes and contexts of different readings of the jurists of Najaf and Qom schools from the hadiths of Velayat-e-Faqih, four main factors are obtained, which are: 1. Textualism 2. Customary explanation of texts 3. Concrete ijtihad 4. Criteria of Sharia intentions in Qom school. 1. Central industry 2. Rational realization and multiplication of probabilities 3. Mathematical division 4. Lack of criterion of Sharia intentions in Najaf school. A case study of the hadiths of Velayat-e-Faqih shows that in the thought of Ayatollah Khoei school, these hadiths fail to prove the absolute authority of Velayat-e-Faqih.But the same narrations in the school of jurisprudence of Qom prove the leadership of the leadership for the jurist
خدامحوری، کرامت انسان و عدالت از منظر امیرالمؤمنین علیه السلام
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
58 - 73
حوزههای تخصصی:
همه مکاتب حقوقی و بلکه انسانها اجمالا در وجود حقوقی از قبیل حق حیات، حق مالکیت، حق مسکن، حق لباس و پوشش، حق کار کردن و امثال اختلافی ندارند. از این رو، افزون بر دین، ضرورت عدالت در حوزه های گوناگون فرهنگی، حقوقی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و.... مورد اتفاق است. آنچه مورد بحث است پاسخ به این سؤال مهم عدالت است که ریشه نظری عدالت چیست؟ به بیان دیگر، به چه مبنا و ملاکی کسى وظیفه دارد حق دیگری را رعایت کند و چرا باید کسی در جایگاه متناسب خود قرار گیرد؟روشن است که اتخاذ مبنا در این باره، آثار نظری و عملی به دنبال دارد. تبیین مبنای عدالت با بهره گیری از سخنان امیرمؤمنان علیه السلام به عنوان امام معصومی که آگاه ترین فرد به انسان و حقوق وی است و خود در مسند حکومت قرار گرفتند، بسیار ارزشمند است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی سخنان امیرالمؤمنین ع را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که ریشه عدالت به خدای سبحان و کرامت انسان برمی گردد. با اثبات خدامحوری و کرامت انسان در عدالت، افزون بر تبیین چگونگی پیدایش عدالت، گستره عدالت نیز روشن می شود.
باز پژوهی دانش واژه عشّار در روایات امامیه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
75-87
حوزههای تخصصی:
واژه «عَشّار» به معنای «گمرکچی»، بارها و به گوناگونی در روایات امامیه به کار رفته است. از همین رو در این مقاله سعی شده در مورد چیستی و ویژگی های آن، حکم شرعی این عمل، راه های مقابله با عشّار و توجیه هایی که امروزه برای گرفتن گمرک انجام می شود، پاسخ دقیقی داده شود. نتایج به دست آمده در این پژوهش که با روش توصیفی- کتابخانه ای انجام شده است این شد که جهنمی بودن، مورد لعن خداوند قرار گرفتن، مستجاب نشدن دعا و شاخص عذاب شدن برای دیگران از ویژگی های چنین افرادی بوده و اجرای اوامر دستگاه جور، ظلم به مردم و ایجاد فشار مالی برمؤمنان از مهم ترین عوامل مورد مذمت قرار گرفتن آن ها و حرمت عملشان است و از این رو مؤمنان می توانند با ندادن زکات و حتی قسم دروغ، خود را از ظلم آنها رهانیده و از اموال خویش محافظت کنند. بنابراین اگر این گمرک از سوی حکومت اهل بیت(علیهم السلام) گرفته شود اشکالی بر آن وارد نمی باشد.
حجیّت قطع و یقین از نظر مرحوم میرزا مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۱ «ویژه باورشناخت»
129 - 141
حوزههای تخصصی:
این مقاله در مورد معنای دو کلمه قطع و یقین، حجیت آنها، تفاوت علم با قطع و دیگر نکات مربوط به این آموزه ها و مفاهیم است که نگارنده در بیان شماری از عالِمان شیعی به ویژه سید علی مدنی و میرزا مهدی اصفهانی آنها را تبیین می کند.
تحلیل روایت «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ ...» با رویکرد تاریخ گذاری إسناد-متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
41 - 70
حوزههای تخصصی:
خوانش های ناصواب از برخی آیات و روایات، سبب نسبت خشونت به دین صلح و دوستی «اسلام» شده است. ازجمله عوامل بسترساز چنین پندارهایی روایت «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ...» است که در احکام فقهی جهاد به آن استناد می شود. ازآنجاکه تاریخ گذاری احادیث، زمان تقریبی پیدایش احادیث و نیز سیر تحولات تاریخی آن را مشخص می سازد، مقاله حاضر درصدد است با روش تحلیلی و تاریخ گذاری ترکیبی إسناد-متن، روایت مذکور را بررسی نماید. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که این روایت در منابع اهل سنّت، با طرق نقل بسیار و تحریرهای گوناگون آمده و حلقه مشترک این روایات، ابوهریره، مالک بن انس، نعمان بن سالم و اوس بن ابی اوس هستند. روایاتی که حلقه مشترک آن «ابوهریره» است، بیانگر قدیمی ترین کاربرد فقهی این روایت است که تحریرهای مختلفی دارد و ناظر به جنگ های ردّه است. شبکه إسناد روایاتی که علاوه بر قید لا اله الا الله، دربردارنده گزاره های دیگری نیز هستند، دارای طرق نقل منفرد است و حلقه مشترک این روایات «قتیبه بن سعید» نزدیک ترین راوی به صاحبان جوامع حدیثی است. شبکه إسناد در این دسته از روایات، ساختاری عنکبوتی دارد که حاکی از ضعف این روایت است. روایت «امرت ان اقاتل ...» در منابع شیعی دارای نقل منفرد است.
نقش تسرّی اِسناد در انتساب های اشتباه منابع متقدّم شیعی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
193-225
حوزههای تخصصی:
عوامل گوناگونی در انتساب اشتباه برخی آثار متقدّم مؤثر بوده است. از جمله عواملی که تاکنون به صورت مستقل بدان پرداخته نشده، پدیده «تسرّی اِسناد» است که در آن تمام یا بخشی از روایات یک اثر، اشتباهاً به سندی غیر از سند خود، منسوب می شود. بدین صورت که اطلاعات برخی اَسناد معنعن یا عناوین کتب، ناقص بوده اند و اشتباهاً با اَسناد یا اطلاعات مجاور تکمیل شده اند. این پژوهش در پی پاسخ به دو سؤال است؛ اول اینکه ریشه تسرّی اِسناد در انتساب های اشتباه منابع متقدّم شیعی چیست؟ و دیگر اینکه چنین اشتباهاتی اساساً چه پیامدهایی به همراه داشته است؟ در این پژوهش پس از تبیین این پدیده مغفول، مثال های گسترده ای از آن به ویژه از آثار کهن امامیه، بررسی و گونه شناسی شده اند. بر اساس این مطالعه، از مهم ترین عوامل در این زمینه: ضبط نشدنِ دقیق عناوین مؤلّفان و بدفهمی اسانید اول کتب، پایان نایافتگی آثار و امکان افزودن استدراکات و حواشی به نسخ بوده و هریک سهوهای زیادی را رقم زده است. هم چنین، این باور که دلیل کم رنگیِ نقل شفاهی و سماع برای کتب طبقات نخستین این بوده که نسخ اصول متقدّم، کاملاً سامان یافته بودند، مورد نقد قرار گرفته است.
معرفت فطری توحیدی ولهیِ خداوند متعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۰ «ویژه باورشناخت»
۱۱۸-۸۶
حوزههای تخصصی:
در نوشتار معرفت فطری توحیدی خداوند متعال از دیدگاه تبیین " عدم عینیّت اسماء و صفات با ذات" بر مبنای تذکر به واقعیّت " غیریّت "و نیز اشاره به جایگاه اسماء و صفات دراین نوع از معرفت بالآیه ، به معرفتی توحیدی با ویژگی " ولهی " اشاره گردید . در آنجا اشاره شد که نتیجه این معرفت توحیدی با این ویژگی خاص" ولهی " از طریق آیات و اسماء و صفات علی رغم لحاظ واقعیّت مخلوقات و از جمله صفات و اسماء بعنوان " اغیار" ، تسبیح و تنزیه صرف و نفی تشبیه می باشد . در این نوشتار به این ویژگی خاص معرفت توحیدی یعنی " ولهی " بودن آن از طریق تحلیل لغوی لفظ جلاله " الله " و نیز از دیدگاه هماهنگی این تحلیل لغوی با مستندات روائی در تعریف " توحید " اشاره می گردد . ضمن این تبیین به مغایرت " توحید اطلاقی " یا " توحید ذاتی " با "توحید حقیقی" از طریق تمایز آن با این ویژگی " ولهی " تذکر داده می شود . در نهایت آشکار می گردد که نظریه " تنزیه بهمراه تشبیه " در معرفت توحیدی از دیدگاه شاخه عرفان علوم بشری اولاً یک تناقض آشکار است که این تناقض آشکار شهادتی بر ابطال " توحید اطلاقی " محسوب می گردد . دوّم آنکه این نظریه تنها " تشبیه صرف " است که با " نفی تشبیه " و " تنزیه صرف " در " توحید حقیقی " شرع کاملاً مغایرت دارد .
مفهوم یابی عصبیّت جاهلی و بازنمود آن در سقیفۀ بنی ساعده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش از اسلام، روحیه عصبیّت گراییِ قومی و قبیله ای، با عرب عجین شده بود. با ظهور اسلام، رسول اکرم؟ص؟ اهتمام فراوانی در زدودن این خصیصه داشت، اما پس از رحلت ایشان، این ویژگی جاهلی بر جامعه اسلامی بازرُخ نمود. این عصیبت و تعصبات قبیله ای خصوصاً در سقیفه بنی ساعده و بر سر تعیین جانشین پیامبر؟ص؟، خود را آشکارا نمایان ساخت و بیش از هر زمانِ دیگری با ویژگی های پیش از اسلام سنخیت یافت. این بازگشت عصبیّت جاهلی به جامعه اسلامی، موجب صدور روایاتی از معصومان؟عهم؟ به ویژه امام علی؟ع؟، در جهت مقابله با آن گردید؛ چراکه وجود آن موجب رویگردانی از حق، کتمان حقیقت و عدم اجرای عدل می شد. امیرمؤمنان نیز بارها غصب خلافت و واپسگرایی جامعه به خوی عصبیت را گوشزد نمود. در نوشتار حاضر، نخست مفهوم شناسی «عصبیّت» در لغت، اقوال اندیشوران و کلام امامان؟عهم؟ بحث می شود تا از رهگذر آن، ویژگی های نهفته، معانی متضمن و گستره معنایی «عصیبت» کشف شود؛ سپس با ره آوردهای حاصل آمده، به گوشه ای از عصبیت جاهلی که در جامه تعصب در سقیفه بنی ساعده ظهور کرد، پرداخته شود.
رفتارشناسی اخلاقی و علمی امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۰ «ویژه باورشناخت»
۱۸۱-۱۶۰
حوزههای تخصصی:
شناخت ابعاد و زوایای شخصیت حضرت رضا(ع) با عنایت به نگرش رفتارگرایانه به گونه ای است که هرانسان آزاده واندیشمندی را تحت تأثیر قرارخواهد داد. امام (ع) در جهت ارتقاء علمی و ثبات روابط فردی و اجتماعی، جایگاه رفیعی برای اخلاق و علم قائل شده اند و در این دو مقوله ، تصویر روشنی از بکارگیری روشهای اصلاحی مبتنی برمؤلفه های اخلاقی و نشر و ترویج علم ارائه کرده اند. پاسخ به شبهات و شرکت درمناظرات ، جدال احسن ، با وصف جامعیت علم و سعه صدر ، آموزش باورها و جهان بینی و نیز موعظه های اخلاقی ، بیانگرهمت والای آن حضرت(ع) درنشرعلوم و معارف و شاخص های اخلاقی است. این نوشتار درصدد است به روش توصیفی تحلیلی اولا به روشنگری گوشه ای از ابعاد شخصیت آن حضرت و ارائه الگویی تمام عیار در سلوک رفتاری و عملی ، به تشنگان حقیقت و فرهیختگان معرفت بپردازد. و همچنین با توجه به ظرفیت فرازمانی سخنان امام رضا (ع) تلاش می کند در پژوهشی نوین به واکاوی و معرفی رفتاراخلاقی و علمی ایشان ذیل مناظرات پرداخته ، و نهایتا در پرتو معرفت افزایی در این زمینه و با توجه به آنچه از حقیقت رفتار و عمل و تفکیک لایه های آن بدست می آید ، رفتاردرست و عملکرد صحیح در جامعه بطورکلی و بالاخص در جوامع اسلامی گسترش یابد .
مقاربه لوظائف الأسلوب في الخطبه ال 205 من نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
157 - 171
حوزههای تخصصی:
الأسلوبیه فرع من فروع العلوم اللغویه تبحث فی الوسائل اللغویه التی تمنح الخطاب خصائص تمیّزه عن الخطاب المبتذل. والناقد الأسلوبی بدوره یدرس الخطاب فی الغالب من خلال ثلاث نوافذ یتصدرها المستوی الصوتی الذی یضم الموسیقی الخارجیه والداخلیه ثم المستوی الترکیبی الذی یشتمل علی ما یتعلق بالنظم اللغوی فی التراکیب المستخدمه. وأخیرا تبحث عن المستوی الدلالی (البلاغی) لیدرس مجموعه من الأسالیب والصور کالاستعاره والمجاز والطباق للکشف عن دلالات الأسالیب فی النص. وکثیرا ما یعتمد الناقد علی الإحصائیات لتحلیل دلالات الأسلوب الموظف فی النصّ الأدبی وکشف قیمته وسماته الجمالیه. تهدف هذه الدراسه من خلال الاعتماد علی المنهج الوصفی- التحلیلی إلی المعالجه الأسلوبیه فی الخطبه ال (205) من نهج البلاغه. واتضح أنه فی المستوی الصوتی یوجد تلاؤم کبیر بین صنعه السجع والتکرار ودلالتهما. الترادف فی هذه الخطبه بنوعیه یعکس نفسیه بعض الشخصیات ومواقفها فی الأحداث. وفی المستوی الترکیبی تم استخدام الجمله الفعلیه بنسبه (76.5) بینما الجمله الاسمیه بنسبه (23.5) وهذا التفوق للجمله الفعلیه قد خلق دینامیکیه وتفاعلا أکبر مع العالم الخارجی، ولایعدل إلی الجمله الإسمیه إلا فیما یتعلق بالقضایا والأحکام الثابته التی لا تتبدل بمرو الزمان. الاستفهام فی هذه الخطبه خرج عن معناه الحقیقی واستخدم فی معنی الاستغراب والإنکار والرد. وفی المستوی الدلالی نظرا إلی أن الاستعاره انحراف عن التعبیر العادی فقد تم توظیفها کثیرا لطرد الرتابه عن أجواء النص. تم استخدام المجاز للانتقال من التصویر المألوف إلی تصویر فنی یعتمد علی التأمل والفکر للوصول إلی معان جدیده.
تطبیق دیدگاه تفسیری ابوالفتوح رازی و بیضاوی در آیه ابتلاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۱ «ویژه باورشناخت»
71 - 85
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با روش توصیفی _ تحلیلی به تطبیق دیدگاه تفسیری دو مفسر فریقین، ابوالفتوح رازی و بیضاوی، ذیل آیه ابتلاء (البقره/124) می پردازد. تمایز دیدگاه تفسیری دو مفسر نامبرده به اختلاف مبنایی مذهبی و اعتقادی ایشان در موضوع امامت خصوصا در لزوم نصب و تعیین امام (به نص الهی یا انتخاب شورا)، و نیز مصداق و ویژگی خاص عصمت و علم امام بر می گردد.
از بررسی این دو دیدگاه به دست می آید که هر دو مفسر قائل به اختصاص مقام امامت برای حضرت ابراهیم؟ع؟ علاوه بر مقام نبوت هستند و بنا به پاسخ خداوند مبنی برعدم تخصیص عهد الهی به ذریه ظالم آن حضرت، اعتقاد به تداوم این مقام در ذریه غیر ظالم آل ابراهیم؟ع؟ دارند؛ اما وجه تمایز آنکه بیضاوی همچون اکثر اهل سنت و خصوصا دیدگاه اشاعره معتقد به نصب امام بعد از پیامبر اکرم؟صل؟ به نص الهی و تعیین مصداق مشخص نیست، بلکه قائل به انتخاب شورا و بیعت مردم است و توصیه های پیامبر اکرم؟صل؟ را در این مورد تعیینی نمی داند. بیضاوی عهد را در آیه ابتلاء به معنای عهد عام الهی می داند که شامل هر منصب الهی در دین است و صرفا دلالت بر ظالم نبودن یعنی فاسق نبودنِ جانشین پیامبر به عنوان امام امت دارد؛ در حالی که ابوالفتوح رازی با استناد به دیگر آیات قرآن و نیز بنا به ظاهر و سیاق آیه ابتلاء و توجه به روایات معصومین، عهد را به معنای عهد خاص یعنی امامت خاص معصومان می داند که به آل ابراهیم؟ع؟ می رسد و بعد از پیامبر اکرم؟صل؟ صرفاً عترت معصوم پیامبر شایسته این مقام هستند.
بررسی تطبیقی مسائل مربوط به راهنماشناسی در آراء کلامی شیخ صدوق و شیخ مفید (با محوریت دو کتاب «الإعتقادات» و «تصحیح اعتقادات الإمامیّة»)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
115-132
حوزههای تخصصی:
علما و محدّثان شیعه در دوران غیبت امام عصر (علیه السلام) نقش بسزایی در حفظ و صیانت از معارف اهل بیت (علیهم السلام) و خنثی ساختن تهمت ها و شبهات وارد بر شیعیان ایفا کرده اند. از این میان تلاش شیخ صدوق در تبیین دیدگاه اعتقادی و کلامی شیعیان در نگارش الإعتقادات با استناد به آیات و روایات ستودنی است. به دلیل جایگاه بلند این کتاب، شیخ مفید آن را مورد بازنگری قرار داده و سعی نموده که در تصحیح اعتقادات الإمامیّه با افزودن استدلال و استنباط های عقلی بر استدلال های صرفاً نقلی بر غنای این کتاب بیافزاید. از جمله اصول عقاید، مسائل مربوط به نبوت و امامت (راهنماشناسی) است که شیخ صدوق در الإعتقادات به آن پرداخته است و دیدگاه های شیخ مفید ذیل برخی از مباحث همچون نزول یک باره قرآن در شب قدر، مقتول یا مسموم شدن پیامبر اکرم و ائمه (علیهم السلام)، سهوالنبی (ص) و ... با او متفاوت است و به صراحت مخالفت خود را با آراء شیخ صدوق بیان می دارد و از مواردی که اتفاق نظر دارند می توان به عدم تحریف قرآن به زیاده و نقصان، نزول تدریجی قرآن کریم، پذیرفتن فضائل پیامبر و خاندانش، شمار انبیای الهی و افضل بودن ایشان از ملائکه اشاره کرد.
مفهوم تأویلی سبعاً من المثانی در روایات بحاراانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
132 - 152
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در ساختاری ویژه و منحصربه فرد در ذیل آیات و سطور ظاهری _براساس روایات ذوبطن بودن قرآن_ دارای لایه های معنایی است. یکی از این آیات و عبارات، آیه 87 از سوره حجر و عبارت "سبعاً من المثانی" است. نوشتار پیش رو روایات سؤال برانگیزی را که مراد ار سبعاً من المثانی را ائمه علیهم السلام می دانند با محوریت باب 39 از جلد 24 بحارالانوار با عنوان "أنّهم علیهم السلام السّبع المثانی" که شامل ده روایت می باشد، از سه منظر مصدر، سند و متن مورد بررسی قرار داده و مشخص شد که این روایاتِ ده گانه از هر سه جهت دارای مشکلاتی می باشند که نه تنها پذیرش آنها را دشوار می نماید؛ بلکه داعیه جعل آنها را تقویت می نماید.
اصول فهم و تبیین روایات در دو رویکرد عقلگرایی و نقلگرایی؛ مطالعه موردی دو شرح ملاصدرا و مجلسی بر کافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
49 - 71
حوزههای تخصصی:
عقلگرایی فلسفی و نقلگرایی دو رویکرد مورد توجه در فهم و تبیین روایات هستند. یکی از راه های آشنایی با این دو رویکرد و نقاط اشتراک و تمایزشان بررسی مقایسه ای آنها از جهت میزان توجه و بهره-مندی آنها نسبت به اصول فهم و تبیین روایات است. ازاین رو این مطالعه بر آن است تا با بررسی مقایسه ای شروح ملاصدرا، فیلسوف عقلگرا و مجلسی، دانشمند نقلگرا، بر کافی از جهت مذکور، به آشنایی بیشتر با این رویکردها یاری رساند. برخی از نتایج این مطالعه از این قرار است: هر دو رویکرد پذیرفته اند که معصومین علیهم السلام با توجه به سطح فهم مخاطب با وی سخن می گویند. همچنین به اینکه برخی از سخنان معصومین علیهم السلام می تواند از باب جدل یا اقناع باشد باور دارند اما گاه در مصادیق میان آنها اختلاف به چشم می خورد. هر دو به اصل وقوع تقیه در برخی روایات باور دارند اما در کاربست آن اختلاف دارند. هر دو اصل نقل به معنا را قبول دارند اما اهتمام خاصی در بررسی روایات نقل به معنا و کشف متن اصلی روایت ندارند. هر دو به اصل تصحیف نیز توجه داشته اند اما اهتمام مجلسی بیشتر است. هر دو به اصل تأویل توجه داشته اند اما گاه رویکردشان به تأویلشان جهت بخشیده است.