فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۲٬۰۴۴ مورد.
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
41 - 73
حوزههای تخصصی:
حضرت ابراهیم (ع) برای هدایت قوم خود با ارزیابی محیط با سه محور: شناخت وضع موجود، ترسیم وضع مطلوب و راهبردهای نیل به وضع مطلوب، برنامه ریزی راهبردی خود را تشکیل داده است. مقاله حاضر با بهره گیری از روش میان رشته ای، مدل برنامه ریزی راهبردی حضرت ابراهیم (ع) را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که حضرت ابراهیم (ع) با شناخت وضع موجود قوم خویش، وضع مطلوب را ترسیم و راهبردهای نیل به آن را ترسیم نموده است. بدین جهت آن حضرت برای نیل به وضع مطلوب، اقدام به طرح و ارائه ی راهبردهای گوناگونی همچون: بیان شجاعانه عقاید و رسالت توحیدی، استقامت در راه هدف، سرزنش انتخاب خطای قوم، بیان ارزش های خود در راه هدف، بیان نقاط قوت سازمانی خود، شناسایی و اعلام نقاط ضعف، برائت لفظی و عملی از شرک، رعایت تفاوت های فردی و گروهی، اخلاق، محبت و احترام به مخاطب، طرح پرسش و پاسخ برای رسیدن به اهداف، هجرت در راه هدف، بهره وری سازمان از راه دعا، امنیت خواهی شهر، تأمین روزی اعضای سازمان، آموزش ضمن خدمت، سازمان یادگیرنده، رهبر برای آینده، سهیم دانستن اعضای سازمان در دریافت مزایا، ادامه حیات در یک سازمان و تمدن سازی کرده است. برنامه ریزی راهبردی حضرت ابراهیم (ع) امتیازات انسانی، سازمانی و محیطی دارد که نسبت به برنامه ریزی راهبردی دانش مدیریتی از برجستگی های ویژه ای همچون: برتری علمی در هدایت قوم، عدم تخطی از خط خداوند، توجه به تمام نیازهای کارگزاران، معرفی موفقین و هدایت یافتگان، یادآوری موهبت های مادی و معنوی سازمان و لزوم قدردانی از آن ها، برخورداری از برهان در مناظرات، پیش قدمی نسبت به سایر اعضای سازمان در اجرای عملیات و دادن اطلاعات صحیح به مخاطب برخوردار می باشد.
واکاوی زمان ولوج روح در جنین با تأکید بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
129 - 146
حوزههای تخصصی:
حکم تکلیفی مورد اتفاق نظر فقها برای سقط جنین با نظر به دلایل متقنی که در منابع اسلامیوجود دارد در دو فرض قبل و بعد از ولوج روح، حرمت است، و هرکسی که سبب سقط شده، مجرم محسوب گردیده و در نهایت، با نظر به مدتی که نطفه وارد رحم مادر گشته و مراحلی را طی کرده، دیه باید بدهد؛ اما فقها با بروز عناوین ثانویه موارد خاصی را قبل از ولوج روح از حکم حرمت استثنا نموده اند لذا تشخیص این زمان از اهمیت وافری برخوردار است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای اعم از حقیقی و سایبری، بدین ترتیب به نگارش درآمده، که ابتدا مفهوم حق حیات با توجه به آیات قرآن مورد مداقه قرار گرفته و آنگاه به روش تحلیلی سعی شده تا با استفاده از احادیث تفسیری و با بررسی واژه جنین در آن ها و همچنین طریقیت یا موضوعیت داشتن نحوه شکل گیری آن، زمان ولوج روح سنجیده شود. بررسی های صورت گرفته بیانگر آن است که عدم تفکیک میان روح حیوانی و روح انسانی در برخی روایات و احاله معنای روح به فهم عرفی، اقتضا می کند که از ولوج روح، معنای عرفی حیات و زنده شدن جنین برداشت شده، لذا به همین جهت در صورت شک و عدم حصول اطمینان به تحقق پدیده ولوج روح، قاعده احتیاط در دم اقتضاء می کند که در موارد مشکوک حکم به عدم جواز سقط بدهیم.
نقش بلوغ اجتماعی در زمینه سازی پیشاظهور از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
161 - 182
حوزههای تخصصی:
نقش بی بدیل بلوغ اجتماعی که از مبدأ ربوبى و منشأ واحد و روابط میراثى شروع شده و با رشد مسئولیت های فکرى و اخلاقى و همدلی در ایفای به عهد و وحدت هدف و صفات و قوانین ناشى از آن در مسیر تعالی سعادت و کمال، مى تواند با قابلیت استحقاق به سوی حیات طیبه تداوم و استمرار یابد. ظهور دادگر جهانی، مهم ترین رخداد آخرالزمان براى رهایی انسان ها از بیدادگری است که با یکی از مهم ترین مؤلفه های پیشاظهور یعنی بلوغ اجتماعی، پیوند یافته و تا حد قابل توجهی متأثر از رابطه علّی و معلولی است. بنابراین بررسی آن در زمینه سازی ظهور منجى موعود ضرورت می یابد. در این پژوهش ارزیابی یکی از مؤلفه های مهم بلوغ اجتماعی پیشاظهور از دیدگاه قرآن کریم و روایات با نگرش معرفت شناختی و به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، موردتوجه قرارگرفته است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که بین مؤلفه ایجابی بلوغ اجتماعی و وقوع ظهور منجى رابطه همبستگی دوسویه و معناداری وجود دارد. بدین سان که رشد یافتگی در آراستن به مؤلفه ایجابی بلوغ اجتماعی بطور فزاینده ای موجبات تعجیل فرج را فراهم خواهد ساخت.
Scientific Explanation of Hail Based on the Verse 43 of Surah al-Nūr from the Noble Qurʼan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Hail is an atmospheric rainfall with a complex mechanism. The Greeks were among the pioneers of knowledge in ancient times and they termed “hail” as “frozen rain” (Anaximander) and “instant freezing of water and moisture” (Aristotle, n.d.). These two meanings are inconsistent with current scientific facts. The Noble Qurʼan is the most authentic text to encourage Muslim believers to think about creation and strengthen their faith in the eternal power of the Creator. For instance, the mechanism of hail falling has been expressed in the verse (Q.24:43) with specific and gradual indications. In this research, first, by library method, different explanations of this verse were obtained from valid interpretive sources and then, the scientific findings of meteorologists and climatologists on hail were extracted from reference scientific texts on atmospheric sciences. In the third stage and based on comparative method, the scientific rules were placed next to interpretations to test the novelty and degree of the allusions of this verse. We found that the stages of hail falling included:“invisible water vapor rises from the sea,” “water vapor ascends into the atmosphere,” “reaching the condensation stage,” “cloud formation,” “convergence of ascending currents,” “formation of cumulonimbus cloud,” “growth of hailstones during successive ascents and descents by adsorption and freezing of ice needles,” and finally “their fall down over ground” respectively. Meanwhile, the steps in the Noble Qurʼan are mentioned in verse (Q.24:43) in the following order:“clouds movement slowly,” “clouds convergence,” “clouds accumulation,” “the formation of mountain-like clouds,” and “hail falling from the clouds.” The results also showed that likening cumulonimbus cloud in the verse (Q.24:43) to “mountain” have four respects that were beyond the comprehension of the people at the time of the revelation of the Qurʼan. Nowadays, these features are known to stationary and satellite meteorological instruments. These four characteristics are “cloud layer temperature,” “their constituent phase,” “troughs and ridges inside the cloud” and “cloud height up to the tropopause.” Based on these four characteristics, the Noble Qurʼan considered the cloud of cumulonimbus as similar as “mountains.” Meteorologists divide any cumulonimbus cloud into three floors, including cold at the bottom, super-cold at the top and intermediate in the middle. We find these three floors in the same way in the high mountains. These floors are the current rivers (liquid phase), snow and ice reserves (solid phase) and in the middle region a combination of two liquid and solid phases, namely water and ice. Images from the cumulonimbus from above the atmosphere show dark and deep valleys and light and raised ridges. The fourth feature is to be said, none of the surface phenomena are as high as the mountains. Finally, meteorological findings show that it is the only cumulonimbus that rises from the ground to a height of 12,000 meters and more.
Providing a Model for Evaluating the Dependency of Comprehension of Qur'an Verses on Cultural Studies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Some religious modernists believe that correct and scientific comprehension of the Qur’an is merely provided through historical and cultural study of the context of revelation time. Others, on the other hand, advocate that knowing interior and connected evidence suffices for Qur’an comprehension. Further, they say that exterior and unconnected evidence such as cultural and historical studies can have little effect on Qur’an comprehension. These various attitudes made us research them and represent a model to assess the dependency of Qur’an comprehension on cultural and historical conditions of revelation time. The present study examined works of scholars in this field such as Nasr Hamid Abu Zayd, Khorramshahi, and Tabatabaei through a descriptive and analytical method. Then, a model was recommended to evaluate the dependence of understanding of the Qur’an on the cultural and historical conditions of revelation time. The model includes four components: cause of revelation; vocabulary; subject matter; expressions which encompass twelve rules based on the features of verses in each component. Input of the model is one verse and its output is a dependent, independent, or semi-dependent mode.
Metaphorical Conceptualization in the Last Eleven Parts of the Holy Qur’an: A Cognitive and Cultural Explanation(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
157 - 185
حوزههای تخصصی:
The present semantic research has been performed in order to provide a cognitive and cultural explanation of conceptual metaphors in parts 20 to 30 of the Holy Qur’an. Extraction of ‘types of conceptual metaphors,’ determination of ‘high frequency metaphors,’ ‘source domains’ and ‘target domains’ is the process of conducting research using the conceptual metaphor theory. The variety of concepts of ‘target’ and the functional frequency of ‘source’ concepts indicate what concepts are intended in the holy Qur’an through metaphorical conceptualization. This study provides a basis for further understanding of the worldview presented in the Holy Qur’an and the possibility of determining the behavioral patterns of religion by identifying metaphors. The results of the present study represent a septenary classification of metaphors in the ‘empirical source domain,’ containing: ‘social life,’ ‘needs of the body and its activity,’ ‘image schemas (schema-based),’ ‘elements of nature,’ ‘person,’ ‘body parts,’ and ‘similarity-based metaphors (simile)’; Among which, the highest percentage of metaphorical conceptualization in the source domain is in ‘social life’ and the lowest one is in the domain of ‘person.’ Considering the fact that most of the human knowledge is about the elements and subdomains of ‘social life,’ Qur’anic sources in this domain have played the major role in abstracting the cultural and doctrinal concepts of religion and organizing Islamic religious experiences using the sources of this field and have been used as customary (conventional) and practical models. Accordingly, Qur’anic metaphors lead to the formation of cultural and cognitive patterns, and the ‘monotheistic belief system’ (Qur’anic) directs human bodily experiences in metaphorical conceptualization, and this ‘Qur’anic worldview’ can be seen as an Islamic cultural and cognitive model in the Qur’anic metaphorical schema.
The Authority of Intellect and its Function from the Perspective of the Holy Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
189 - 197
حوزههای تخصصی:
.The Holy Qur'an introduces the concept of intellect as an instrument for thinking and recognizing the facts and in several verses with different expressions, insists on activating the intellect by human. in order to convey this issue precisely and deeply to the audience, The Qur'an has used many synonymous and close concept to intellect, such as tafakur (thinking), qalb (heart), lubb (heart of the matter), nuhā (understanding), ḥijr (evidence), ḥilm (reason) and fiqh (realization). The authority of the intellect in recognizing facts has been confirmed in the Qur'an and Islamic traditions. One of the most important subject matters that should be identified by the intellect is the domain of beliefs and theology, which also leads to the perception of the prophetic mission and resurrection. Another issue perceived by the intellect is the realm of recognizing moral virtues. According to several verses and traditions, human intellect can discern good and evil, regardless of religious teachings, although some Islamic sects do not believe in this. It can be said that the power of intellect in human is like an intrinsic prophet whose discernment is authoritative and in agreement with the guidance of the prophets. Thus, from the Qur'an's point of view, the realm of intellect in knowing facts is a vast scope which comprises various subjects such as theology, ontology, anthropology and ethics.
تحلیل تاریخیِ دو منبع جامع علوم قرآنِ قرن نهم؛ بصائر فیروزآبادی و التیسیر کافیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
19 - 32
حوزههای تخصصی:
برای جریان شناسی علمیِ منابع علوم قرآن، نگارش منظمی که عوامل موثر بر تطور و نگارش منابع مهم علوم قرآن را با تحلیل تاریخی برای دانش پژوهان این رشته به تصویر بکشد، موجود نیست. بررسی حاضر، تحلیل تاریخی منابع جامع علوم قرآن قرن 9 بوده که با روش پژوهش کیفی، داده های تحلیلی را در مورد تاثیرگذاریِ «بصائر فیروزآبادی و التیسیر کافیجی» و رابطه دو کتاب مذکور با کتب جامع هم عصرِ آن؛ «مواقع العلوم بلقینی» و «فضائل القرآن عسقلانی»، برای مخاطبان تخصصی رشته علوم قرآن بیان کرده است. کتاب بصائر با توجه به سنجش احوالات علمی، فرهنگی و سیاسی آن روزگار در مباحث جامع علوم قرآن تاثیرگذاری قابل قبولی داشته است. کتاب فضائل القرآن از حیث کارکرد، ساختار و محتوا رتبه ای پایین تر از بصائر دارد. کتاب مختصرِ مواقع العلوم از کتاب مفصلِ بصائر، تاثیرگذاری کمتری داشته و تاثیرگذاری در عرصه علوم قرآن را در قرن 9 سیر نزولی می دهد. مباهات کافیجی بر کتاب التیسیر و از سوی دیگر کوچک شمردن این کتاب توسط سیوطی، تاثیرگذاری آن را متوسط نشان می دهد. این نتایج، کمک کننده به فهم جریان علم(علوم قرآن) کرده و دانش و بینش کمّی و کیفی دانش پژوهان را نسبت به «تاریخ منابع علوم قرآن» تکمیل می کند.
بررسی تطبیقی «اعتراف به ظلم» در لسان پیامبران در قرآن کریم از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخرالدین رازی
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
119 - 147
حوزههای تخصصی:
«عصمت» به معنای پاکی از هرگونه گناه و نیز مصونیت از خطا در دریافت و ابلاغ وحی، از امتیازات و ویژگی های خاص و لازمه رسالت پیامبران الهی می باشد که به دلیل اهمیت بالایی که دارد، مورد بحث و توجه بسیاری از عالمان و اندیشمندان مکتب های مختلف کلامی قرار گرفته است. یکی از مسائلی که بحث های زیادی را برانگیخته، آیاتی از قرآن کریم است که حاوی عبارات «اعتراف به ظلم» از لسان پیامبرانی چون حضرت آدم، حضرت موسی و حضرت یونس(ع) می باشد که برخی با استناد به این آیات عدم عصمت پیامبران الهی را نتیجه گرفته اند. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و به صورت تطبیقی، در پی پاسخ به این پرسش است که منظور از «ظلم» و اعتراف به آن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخرالدین رازی چیست و چه ارتباطی با «عصمت» پیامبران دارد؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که آیت الله جوادی آملی به عنوان نماینده مکتب کلامی شیعه، «عصمت» را برای تمام دوران پیامبران ثابت می کند و «ظلم» را با ذکر ادله و شواهد متعدد، بر معنای لغوی آن یعنی ستم، نقص و محرومیت حمل می کند؛ اما فخرالدین رازی به عنوان نماینده مکتب کلامی اشاعره، در تحلیل خود «عصمت» را به دوران پس از نبوت و «ظلم» را به پیش از نبوت مربوط می شمارد.
تبیین مدیریتی تنبیه ستمگران از منظر قرآن کریم
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
171 - 199
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش برانگیزترین موضوعات هدایتی و مدیریتی در قرآن مسئله چگونگی مجازات و عقوبت ستمگران است. یکی از سنت های الهی انتقام مظلوم از ظالم است. با این وجود مشاهده می شود که از آغاز خلقت تاکنون ظالمان دامنه ستم خویش را وسعت بخشیده و بر جان و مال و عِرض دیگران تجاوز می کنند و گذشت قرون متمادی بخصوص جهان معاصر نشان می دهد که هزاران انسان بی گناه در کشورهای مختلف از ظلم ستمگران تباه شده اند. اهمیت و کاربردی بودن مسئله موجب شد که پژوهشگران با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از آیات وحیانی قرآن و اقوال مفسران، موضوع را از منظر دیدگاه مدیریتی قرآن کریم تبیین کرده و کاربست آن نشان دهند. یافته های تحقیق نشان می دهد که از منظر آموزه های قرآن کریم مهلت دادن به ظالمان و ستمگران، یک سنت الهی است و علت به تأخیر انداختن آن، عدم ظرفیت و قابلیت مجازات متناسب با جرم و جنایتشان در این جهان بوده و لذا مجازات کامل آنان به جهان آخرت موکول شده است، هرچند خداوند همواره در کمین ستمگران است و هر وقت حکمتش اقتضاء کند در همین جهان نیز آن ها را به خاک ذلت نشانده و به بدترین شکل ممکن مجازات می نماید.
شأن شناختی قصص قرآن در زبانِ دین، از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
49 - 64
حوزههای تخصصی:
از منظر ناشناخت گرایان گزاره های دینی توصیف گر حقایق معنوی و واقعیات عینی نیستند و در برخی آراء معنادار هم تلقی نمی شوند. در این نگرش داستان های دینی نیز اشاره ای به واقعیت ندارند؛ بلکه به مقاصد دیگری بیان شده اند. در این راستا توجه به جنبه های عملی گزاره های دینی اهمیت بیشتری دارد. عمده متفکران اسلامی مانند علامه طباطبایی معتقد به شأن شناختی زبان دین هستند. از منظر علامه طباطبایی تمام گزاره های دینی، معنادار و حقیقی قلمداد می شوند و قصص قرآن نیز از جمله گزاره های تاریخی هستند که به عنوان اِخبار از حقایق گذشته یا تمثیل از نوع حقیقی بیان شده اند. این نوشتار با روش توصیفی_ تحلیلی به یک سؤال اصلی پاسخ می دهد: از منظر علامه طباطبایی قصص قرآنی دارای چه شأنی در زبان دین است؟ جهت پاسخ به این سؤال اصلی، پس از بررسی شأن شناختی زبان دین از منظر متفکران اسلامی و غربی به نظرات علامه طباطبایی پیرامون زبان دین در قصص قرآنی پرداخته می-شود.
چالش چندهمسری در گفتمان فکری مدرن؛ بررسی خوانش های عصری از آیه نساء/3 با تأکید بر المنار، المیزان و مِن وحی القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
65 - 88
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین آیات قرآن کریم که در انتقال به دوره مدرن، نوعی از نابرابری جنسیتی میان مردان و زنان را به اذهان متبادر ساخته، آیه شریفه نساء/3 است که بر مبنای آن، مردان اجازه یافته اند که مشروط به رعایت عدالت، تا چهار زن را به همسری بگیرند. در حالی که مفسرانِ سده های متقدم و میانه ی هجری به یادکرد از حکم شرع مبنی بر جواز چندهمسری بسنده کرده و همتشان را مصروفِ پاره ای از مباحث زبانی- ادبی در پیرامونِ آیه شریفه ساخته اند، با گذار به دوره معاصر و پیداییِ مجموعه ای از پرسش ها و شبهات نوظهور عصری، نسلی جدید از مفسران را شاهدیم که با فاصله گرفتن از سنت های تفسیری، به ارائه خوانش هایی توجیه پذیر متناسب با شرایط و اقتضائاتِ زمانه روی آورده اند. در این پژوهش تلاش می شود با تمرکز بر تفاسیر المنار، المیزان و مِن وحی القرآن، تغییرِ رویه یِ مفسران در مواجهه با آیه شریفه نساء/3 در انتقال به دوره معاصر تحلیل شود. این مطالعه نشان می دهد در حالی که عبده، طباطبایی و فضل الله از اصلِ تشریعِ تعدد زوجات در دین مبین اسلام جانب داری می کنند، شیخ محمد عبده با اثرپذیری از تفکرات نواعتزالی، از تداومِ عمل به آن در مصرِ معاصر نهی می نماید تا تفسیری سازوارتر با انتظارات و علایق مخاطبانِ دوره مدرن ارائه کرده باشد.
وضعیت رجالی عاصم در منابع رجالی فریقین و نقد و بررسی یک شبهه درباره قرائت عاصم
حوزههای تخصصی:
قرائت حفص از عاصم یکی از هفت قرائت رایج در جهان اسلام است که طی چند قرن اخیر به عنوان قرائت مشهور در اغلب جوامع اسلامی مطرح شده و نسخ قرآن بر بر اساس آن به چاپ می رسد. برخی با زیر سوال بردن وثاقت عاصم و حفص مدعی شده اند که این قرائت نمی تواند قرآن نازل شده از سوی خداوند بر پیامبر اکرم(ص) باشد. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی به معرفی عاصم و توصیف شخصیت رجالی او می پردازیم و مشاهده می کنیم که در منابع رجالی شیعه و سنی تنها موارد اندکی از تضعیف عاصم مطرح شده که با دلایلی به رد آنها پرداختیم و حتی به فرض پذیرش صحت آنها نیز مشاهده می شود که این مقدار جزئی در مقابل این حجم از توثیقات عاصم قابل توجه نبوده و حداکثر نتیجه ای که خواهد داد این است که عاصم در حوزه حدیث تمرکز نداشته و محدث شناخته نمی شده است و این نمی تواند ایرادی به قرائت او وارد کند.
کارکرد «توحید اجتماعی» در فلسفه دانش تفسیر
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
183 - 213
حوزههای تخصصی:
توحید اجتماعی به لحاظ هویت اعتقادی- اجتماعی اش، کارکردهای مهمی در فلسفه های مضاف به علوم و در نتیجه تحول آنها دارد که فلسفه دانش تفسیر از زمره آنهاست. اهمیت بحث از فلسفه دانش تفسیر، در ضرورت پاسخ گویی به شبهات نوپدید اجتماعی و نارسایی توحید اعتقادی با مفهوم رایج آن در قبال این شبهات، بسامد آیات اجتماعی و حاکمیت روح توحید بر قرآن است. مقاله حاضر که با هدف تبیین کارکرد توحید اجتماعی بر فلسفه این دانش با رویکرد تحلیلی-استدلالی سامان یافته، نشان می دهد برآیند خوانش اجتماعی از توحید در شناسایی بهتر خداوند به عنوان مصدر قرآن موثر است و با القاء رویکرد اجتماعی به صفات خداوند ازجمله علم، حکمت، خالقیت و ناظر بودن او، به تفسیر آیات مرتبط با اسما و صفات خداوند جهت جدید اجتماعی خواهد داد. شناخت درست ساختار جامعه و فضای زمان نزول و فهم صحیح آیات ناظر به آن زمان مانند مفهوم عبادت و تفسیر آیات مرتبط با آن، کارکرد توحید اجتماعی در مبادی دانش تفسیر است. با خوانش اجتماعی از توحید، منطق جدیدی در فهم آیات تولید شده و قلمرو دلالی آیات قرآن توسعه می یابد و ظرفیت این دانش در مرجعیت علوم انسانی و ضعف تفاسیر صوفیانه یا لیبرال آشکار می شود. براین اساس می توان پیشنهاد گرایش تفسیر اجتماعی با محوریت توحید اجتماعی را داد. به صحنه اجتماع آوردن قرآن و تفسیر آن همسو با نیازهای عینی زندگی اجتماعی زمانه و زمینه سازی برای گسترش مفهوم متعالی توحید قرآنی در بدنه زندگی و تبدیل قرآن به روش زندگی اجتماعی براساس آیات توحیدی تغییراتی است که در نهایت دانش تفسیر ایجاد می شود
An Explanation for Omitting and Writing Alif in Some Words of the Qurʼan Based on the Ancient Manuscripts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Examining the orthography of the Qurʼan shows that the letter alif was omitted in some words, while it was not omitted in similar words. Scholars have offered various reasons for eliminating alif since the early centuries. Some of them regarded the way of writing the Qurʼan as sacred or proposed ideological explanations for it. However studying these justifications shows that they are not subject to scientific linguistic rules and are mostly personal opinions. Because based on the ancient manuscripts of the Qurʼan, we can find many contradictions for the proposed reasons, which shows that they are not general and true in many cases. Using the reasons presented in the books of Qurʼanic sciences and some interpretations of the Qurʼan and comparing them with the orthography in the manuscripts, this study shows that the orthography of the Qurʼan, especially in the case of writing alif, is a linguistic and scribal phenomenon subjected by some factors that developed the Arabic script in its early stages.
The spectrum of consciousness in the world(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this paper, we try to show, based on scientific evidence, that assigning consciousness to humans and calling the "world without humans" meaningless does not seem like a comprehensive approach. The intellectual foundation of this attitude is based on a kind of "spectral approach" in examining the phenomena of the world. To explain this attitude, we refer to evidence of scientific findings to show that our lack of understanding of the consciousness of other beings does not mean the lack of intelligence in them. We also show that many phenomena in this world are spectral. Then, based on the verses of the Qur'an and the concept of the dignity of beings from the perspective of Islamic philosophy, we conclude that other creatures also have a hierarchy of intelligence that we describe here as "the spectrum of consciousness".
گونه شناسی قدرت و سازوکارهای نفوذ رهبر از منظر قرآن
حوزههای تخصصی:
مسائل رهبرى با روان بشر سروکار دارد. جلب همکارى و به حرکت درآوردن آن ها به سوی هدفى مقدّس و عالى مهارت و ظرافتی فوق العاده مى خواهد. امروز پس از پیشرفت هاى حیرت انگیز روان شناسى، جامعه شناسى، انسان شناسى و مدیریت، هنگامی که سیره رهبرى اولیای خدا مطالعه می شود به دست می آید که دقیق ترین ملاحظات روانى، بر اصول دقیق علمى رهبرى منطبق است؛ بنابراین مى توانستند تا اعماق دل هاى مردم نفوذ کنند؛ مردم آنچه داشتند را در طبق اخلاص مى گذاشتند. بااین وجود، دانش مدیریت و رهبری هنوز بر ناشناختگی و ناکافی بودن دستاوردها برای شناخت و نفوذ به ابعاد پنهان انسان اعتراف دارد. قرآن کریم، با بیان رهبری پیامبران، سازوکارهای گوناگون و اثربخشی را برای نفوذ در اختیار رهبران قرار می دهد. روش پژوهش در این مقاله برای یافتن پاسخِ مسئله پژوهش از قرآن کریم، تفسیر موضوعی شهید صدر بوده است. نتیجه آن شد که قدرت رهبر بر سه گونه «قدرت تخصص و اطلاعات»، «قدرت اخلاق» و «قدرت معنوی» استوار است. هرکدام از این قدرت ها برای تأثیرگذاری بر بُعد خاصی از وجود آدمی کارآمد می باشد. همچنین برای نفوذ، 13 سازوکار به دست آمد که رهبر باید از آن ها با توجه به سطح دانش، شرایط عاطفی و وضعیت روحی مخاطبان استفاده کند.
مبانی تفسیری مفسران مدرسه تفسیری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
89 - 106
حوزههای تخصصی:
اصفهان از دیرباز مهد عالمان، محدثان و مفسران فراوانی بوده است. تلاش و اندیشه ورزی این اندیشمندان، اصفهان را دارای مکتب و مدرسه ای تأثیرگذار در علوم اسلامی بر دیگر مکاتب کرده است. از این میان مکتب تفسیری اصفهان و مفسران به نام آن، درخور تحلیل و بررسی است. مفسران شاخص اصفهانی سه دوره متقدم، صفویه و معاصر و به دو قسم عقل گراها و اخباری ها تقسیم شده است. این پژوهش به روش کتابخانه ای به تنقیح و تحلیل مبانی، تطبیق آن ها با یکدیگر و شفاف سازی زوایای پنهان آن پرداخته است. در بیان مبانی مدرسه تفسیری اصفهان؛ مبانی قرآنی، روایی، ادبی، اصولی، کلامی، فلسفی، عقلی و اخلاقی، عرفانی، انفرادی و گروهی آنان بیان شد. مبانی قرآنی مفسران اصفهانی مشترک بوده و در مبانی روایی، برخی بشدت اثبات گرا بوده اند و شدت و ضعف کاربرد روایات در تفاسیرشان موجب تفاوت مبانی روایی آنان شده است. برخی مفسران عقل گرا و اخباری، صبغه شهودی داشته و تفسیر آیات را براساس شهود باطنی و نگاه عرفانی بیان کرده اند و برعکس برخی نگاه عرفانی نداشته و این مبانی را رد می نمایند
بررسی احکام حریم خصوصی اطلاعاتی و ارتباطاتی بر اساس آیات قرآن، روایات و منابع تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
147 - 160
حوزههای تخصصی:
حریم خصوصی حوزه زندگی هر فرد است که نوعاً یا عرفاً ، در چارچوب قانون انتظار دارد دیگران بدون رضایت وی به اطلاعات راجع به آن دسترسی نداشته باشند.از جمله این حریم ها می توان به حریم اطلاعاتی و ارتباطاتی اشاره نمود . پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی و با ابزار فیش برداری بر اساس آیات، روایات و منابع تفسیری مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاضر در خصوص حریم اطلاعاتی، حرمت تجسس و تفتیش در امور دیگران، سخن چینی و غیبت، استراق سمع مکالمات تلفنی و رهگیری ارتباطات اینترنتی (ارتباطات نوین) را مورد بررسی و ممنوعیت های قانونی آنان را برشمرده است. روایات متعددی از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار (ع) وجود دارد که می توان با تعیین آنها دیدگاه اسلام در مورد حریم خصوصی را بیان کرد که از مصادیق آنها آیات 12 از سوره مبارکه حجرات و 19 از سوره مبارکه نور در خصوص حفظ ورود به حریم خصوصی اطلاعاتی، آیات 30 و 31 سوره مبارکه نور در خصوص حفظ ورود به حریم خصوصی ارتباطاتی اشاره نمود.
بررسی و تحلیل وجوه ادبی در تفسیر قرآن (نمونه موردی: تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
107 - 128
حوزههای تخصصی:
منابع ادبی به عنوان یکی از منابع تفسیر نقش بسزایی در فهم درست از آیات دارند و مقصود از آن، واژگان و متون ادبیات عرب است که یاری گر مفسّر در فهم معنای لغوی، ساختار نحوی و بلاغی آیات است و جایگاه متقدمی نسبت به سایر منابع دارند؛ زیرا بدون فهم واژگان و ساختار ادبی قرآنی، اولین مرحله ی فهم شکل نمی گیرد. ابن کثیر مورخ ، مفسّر و محدّث شافعى قرن هشتم، صاحب «تفسیر القرآن العظیم « است که ضمن تفسیر نقلی آیات، در موارد بسیاری از داشته های ادبی خود نیز بهره گرفته است. نگارنده در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی، میزان و چگونگی بهره برداری مفسر از وجوه ادبی(صرف و نحو، بلاغت و مفاهیم ادبی) در تبیین آیات را مورد بررسی قرار دهد. نتیجه ی پژوهش نشان داده که وی، وجوه ادبی را در قالب بیان آراء مستقل با استناد به شواهد شعری معتبر و یا نقد آراء ادبی دیگر علماء یا نقل قول مستقیم آراء پرداخته است.