برزخ و آخرت، هم قرارگاه انسان هایی است که مسیر قرب الهی و کمال را پیموده، به سعادت نایل می گردند؛ و هم قرارگاه آنانی است که از بن دگی خدا روی برتافته، راه گنه کاری و زشت کاری را در پیش گرفته و دچار کیفر الهی می شوند.
این پژوهش عهده دار گونه شناسی تطبیقی عذاب های روحانی و جسمانی در برزخ و آخرت، آن هم از دیدگاه روایات و تفاسیر است. از برجسته ترین نتایج پژوهش حاضر این است که سطح عذاب در عالم برزخ نسبت به آخرت از شدت کم تری برخوردار است و مشمولان عذاب الهی دریک دسته بندی منظم قرار می گیرند.
این مقاله به روش توصیف و تحلیل محتوای آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت: نگاشته شده است.
پاره ای از اندیشمندان معاصر، از سر بی مهری به قرآن نگریسته اند و کاربست آموزه های آن را در انحصار ملیت، منطقه و عصر خاصی می دانند. اینان به تَبَع چنین باوری، جامعیت مورد اعتنای قرآن را نیز انکار می نمایند. نوشتار حاضر با توجه به آرای علامة طباطبایی، از منظر درون دینی و با رویکردی تحلیلی کوشیده است ضمن بررسی مدل ول آیات مربوط به: جهانی بودن و جاودانگی قرآن، جهانی بودن و جاودانگی رسالت پیامبر’، و جهانی و جاودانه بودن قرآن و رسالت پیامبر’، به تبیین تلازم بین دو مقوله مهم جهانی و جاودانی بودن قرآن با جامعیت آن بپردازد. اهمیت این پژوهش ازآن رو است که با اثبات مدلول آیات مربوط ظبه جهانی و جاودانه بودن قرآن و رسالت پیامبرر’، ناگزیر تلازم آن با مقوله جامعیت اثبات شده، قابل نفی و انکار نخواهد بود.
پایان آیات کریمة قرآن، زیبایی ها و نکته های معنایی بسیاری را در خود نهفته دارد و بحثهای گسترده و پر دامنه ای را می طلبد. این مقاله در پی بررسی و حکمت یابی فرا هنجاری های ادبی و تغییرات ساختاریِ صورت گرفته در فواصل آیات قرآن است. در این باره سه دیدگاه ارائه می گردد: برخی آن را به هماهنگی میان فواصل آیات استناد می دهند؛ برخی دیگر نیز با کم رنگ سازی نقش فواصل، به دنبال نکته های معنایی و بلاغی دیگرند و گروهی نیز این دو را همپایة هم می دانند.
نگارنده، به تحلیل معنا شناختی و زیبا شناختی نمونه هایی از فرا هنجاری های پایان آیات می پردازد و آن را در چهار محور افزایش و کاهش برخی حروف و واژگان در فواصل آیات؛ دگرگونی در چینش سخن و گزینش برخی ساختهای سخن به جای برخی دیگر دنبال می کند. با تحلیل موارد گوناگون، این نتیجه به دست می آید که نقش زیبایی های لفظی و نکات معنایی با توجه به نوع تغییرات متفاوت است و در افزوده شدن یا کاسته شدن برخی حروف در فواصل آیات، جنبه های آوایی پر رنگ تر می شود، اما در چینش و گزینش ساختارهای سخن معنا عنصر اصلی به شمار می رود. در عین حال تلاش بر این است که در کنار تفسیر زیباشناسانه بر پایة هماهنگی فواصل، به دنبال یافتن زیبایی های معنایی و نکته های معارفی و بلاغی دیگر نیز باشیم.
جایگاه هماهنگی میان فواصل در قرائات قرآنی و حجتهایی که بر آنها اقامه شده، از دیگر سرفصلهایی است که ضمن مباحث دنبال شده است.