فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۰۸۱ تا ۱۲٬۱۰۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
The word “Shahr” is an important word in the calendar system of the Qur'an. As the main element of the Qur’an, words have a special place within its text. Therefore, studying and analyzing the meaning of Qur’anic words is a necessary method of understanding and correct interpretation of verses. This article aims to investigate the meaning of the word shahr in the Qur'an based on a descriptive-analytical method; Explaining the literal and idiomatic meaning, the application of this word in the Qur'an are as follows: the time to do or leave a certain task, measurement tool for valuing a specific phenomenon, one of the main bases of the calendar, and expressing God's genesis law in the number of months of the year. Some of the examples of shahr in the Qur'an are specific, meaning the crescent moon. In the cases where there is no specific example, it means the crescent moon in the customary and literal sense, which in order to observe caution and make calculations easier in custom, it is also used to mean a numerical month (30 days). Since God has based the guidance and development of humans on time, at the end of some of the discussed verses, God speaks about the piety and the need to pay attention to Divine limits, such as observing the limits of certain months and their rules
بررسی و نقد دیدگاه مشهور درباره ترتیب مصحف امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
337 - 368
حوزههای تخصصی:
ادعاهایی پیرامون نحوه چینش مصحف حضرت امیر(ع) بدون شواهد متقن، موجود می باشد که لازم می آید بار دیگر مورد واکاوی قرار گیرد تا از رهگذر اسقاط اعتبار آن ها، شبهات و ابهامات موجود پیرامون چینش سور در قرآن و نیز توقیفی بودن این امر پاسخ داده شود. در این صورت خدعه دشمنان علیه مولای متقیان مبنی بر بر هم زدن نظم توقیفی سور و نیز اعتبار بخشی کاذب به خلفای ثلاثه که همان همت گماردن بر سامان دهی به چینش سوره های پراکنده قرآن کریم می باشد، پاسخ داده می شود. تحقق این امر با استناد به دلایل متقن عقلی و نقلی ضرورت همسان بودن مصحف با قرآن نازل شده و قرآن موجود و نیز عصمت حضرت امیر(ع) و همچنین بررسی متن و سند این مدعیات صورت خواهد پذیرفت. روش تحقیق توصیفی بوده تا در نهایت با مطالعات کتابخانه ای و استفاده از منابع متعدد چاپی و اینترنتی به نتیجه مورد نظر راه یابیم. از این رو برای یافتن پاسخ سؤالات پژوهش با مراجعه به منابع کهن و جدید به ریشه یابی این دیدگاه پرداخته و باطل بودن آن را از منظر تاریخی، حدیثی و متنی اثبات کرده ایم.
عوامل پیدایش دو پدیده «ما تأخّر حکمه عن نزوله» و «ما تأخّر نزوله عن حکمه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
193 - 216
حوزههای تخصصی:
در میان کتاب های علوم قرآنی و تفسیر، اصطلاحی با عنوان «ما تأخّر حکمه عن نزوله وما تأخّر نزوله عن حکمه» خودنمایی می کند. عبارت «ما تأخر حکمه عن نزوله» بدین معناست که آیاتی از قرآن کریم نازل شده اند، اما پس از مدتی حکمشان تشریع شده است؛ مانند نزول آیه «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّی» ﴿اعلی/ 14﴾ در مکه و تفسیر «تَزَکَّی» به زکات واجب و تشریع آن در مدینه. عبارت «ما تأخّر نزوله عن حکمه» بدین معناست که حکمی در مکه تشریع شده و پس از مدتی در مدینه آیات مربوط به آن حکم نازل شده است؛ مانند تشریع حکم نماز جمعه در مکه و نزول آیات مربوط به این حکم در سوره جمعه و در مدینه. اولین بار بغوی اصطلاح «ما تأخّر حکمه عن نزوله» را بیان کرد. اصطلاح «ما تأخّر نزوله عن حکمه» نیز توسط سیوطی ابداع شد. اعتباربخشی مطلق به سخنان صحابه پیامبر و تابعان، بی توجهی به قاعده جری و تطبیق و اعتقاد به سبب نزول خاص و تفسیر نادرست برخی از آیات قرآن کریم، از دلایل اصلی پیدایش این دو پدیده است. در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی ضمن تشریح علل پیدایش این دو پدیده، به تفسیر آیات مدعای این دو پدیده پرداخته شده و بیش از پیش نادرستی این دو پدیده آشکار گشته است.
بررسی جنبه های معناشناسی مادّه «رغب» در قرآن کریم (با تمرکز بر رویکردهای تفسیری شیعه)
منبع:
تفسیرپژوهی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
161 - 139
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم مجموعه ای از مهمترین عناصر محتوایی، بیانی و بلاغی را شامل می شود که علاوه بر دستورات گوناگون و حیات بخش برای زندگی انسان ها، مجموعه ای چندبُعدی از علوم گوناگون عقلی و نَقلی را عرضه کرده است؛ در میان این دانش ها، علوم بلاغی و لغوی جایگاه ممتازی دارند؛ چراکه از یکسو باعث فهم صحیح تر و رَساتر کلام خداوند می شوند و از سوی دیگر بر جنبه ی اعجازآمیز بلاغت و بیان وحی الهی در مقارنه و معارضه با سایر سخنان تأکید می کنند. مقاله ی حاضر، در راستای بررسی وجوه گوناگون معناشناسیِ واژگان قرآن، تحقیقی است در جهت توجّه و شناخت خصایص مختلف بیانی و محتوایی مادّه ی «رغب» در قرآن کریم با تکیه بر دیدگاه های تفسیری شیعه. نگارنده، در پژوهش حاضر، وجوه مختلف لُغوی و معنا شناسی واژه «رغب» را بررسی کرده، و در این مسیر، از مهمترین معاجم و کتب حوزه ی لغت و معنا از متقدّمان و متأخّران بهره برده است؛ «رغب» از اصول قرآنی می باشد؛ و مجموعاً در قرآن کریم هفت لفظ از این مادّه، در هشت آیه (سه آیه از سُوَر مکّی و پنج آیه از سُوَر مدنی) ذکر شده است؛ این مادّه به معنی نوعی از انواع حُبّ است که بر معنای شدّت اراده و میل و مقتضای حرص نسبت به چیزی دلالت می کند؛ همچنین مشخّص گردید اگر «رغب» به همراه «عن» بیاید چنانکه در سوره مریم آیه 46 آمده است معن ای نقیض ی «روی ب رگ ردانی د و اِع راض کرد» می دهد. نتایج پژوهش حاضر، نشانگر آن است که: در قرآن کریم، یا استناد بر کتب تفسیری شیعه، ساختار و محتوای آیات، پیوند مستحکمی با رویکردهای معناشناسی دارد چنانکه در مادّه رغب نیز بنا به فراخور بحث، معانی مختلفی اراده شده است، بر همین اساس، در منظومه معناییِ این واژه در آیات، می توان به دریافت هایی همچون «خواستن»، «امیدوار بودن»، «پناه بُردن»، «روی نمودن و متوجّه شدن»، «میل داشتن و آرزو نمودن» اشاره کرد.
بررسی فضایل اهل بیت علیهم السلام در تفسیر روح المعانی
منبع:
تفسیرپژوهی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
147 - 118
حوزههای تخصصی:
اهل بیت عصمت و طهارت در تبیین و تفسیر آیات قرآن نقش به سزایی بر عهده داشته اند؛ علاوه بر شیعیان، مفسران اهل سنت نیز از این تفاسیر بهره جسته اند. آنان اغلب به فضایل و جایگاه اهل بیت (ع) در تفسیرشان اشاره داشته اند که خود حاکی از جایگاه والای اهل بیت (ع) در تفسیر می باشد؛ آنها چاره ای جز ذکر تعالیم اهل بیت (ع) در تفسیر و ذکر برجستگی هایشان ندارند. آلوسی از بزرگ مفسران اهل سنت در قرن سیزده می باشد که در تفسیر خود، (روح المعانی) به ذکر فضایل اهل بیت (ع) و والایی جایگاهشان، ذیل برخی آیات اشاره می کند. نوشته حاضر به روش توصیفی- تحلیلی با تتبع در تفسیر روح المعانی به بررسی فضایل اهل بیت (ع) در دوحوزه فضایل خاص و فضایل مشترک، می پردازد. البته در پاره ای از موارد آلوسی با دیدگاهی تردید آمیز به فضایل اهل بیت (ع) می نگرد.
بررسی تطبیقی دیدگاه قرآن با نظریات راجرز، مازلو و ویکتور فرانکل درباره تقویت اراده
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروزی اراده یکی از عوامل کارایی در ابعاد مختلف زندگی است که مواجهه با چالش های ذهنی را زیاد کرده و باعث رشد و پیشرفت زندگی شخصی و کاری می شود. این موضوع یکی از موضوعات اساسی روان شناسی انسان گرا محسوب می شود که از آن برای تقویت خودآگاهی انسان استفاده می شود. از سوی دیگر مطالعه آیات قرآن نشان می دهد که شمار زیادی از آیات به اراده و راه های تقویت آن ارتباط دارند. در پژوهش حاضر سعی شده است که با روش تحلیلی - توصیفی و با مراجعه به آیات قرآن و نظریه روان شناسان مکتب انسان گرا راهکارهای لازم در امر تقویت اراده افراد بیان شود. از دیدگاه قرآن انسان اشرف مخلوقات خداست و با توانمندی های بی نهایت به سوی خداوند در حال حرکت است، استعدادهای انسانی فقط در مسیر تقرب الهی شکوفا می شوند لذا ازنظر قرآن عواملی چون تقوای الهی، جهاد، روزه، نماز، صبر، تزکیه نفس و... موجب تقویت اراده و حرکت انسان می شوند. حال اینکه در نظر راجرز محور اصلی برای پیشرفت و تقویت اراده خود فرد است، او و مازلو بر این باورند که سرشت آدمی نیک است به گونه ای که بدون راهنمایی دیگران می توانند رشد و ترقی کنند و اراده قوی داشته باشند. بر اساس نظریه ویکتورفرانکل عاملی که در تقویت اراده افراد بسیار نقش دارد، فناپذیر بودن آن هاست، باتوجه به این که فرد پایان مطلق دارد باید از تمام لحظه های زندگی اش نهایت بهره را ببرد و برای رسیدن به اهدافش تلاش کند.
تحلیل و بررسی ادبی ساختار «لا اُقْسِمُ» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
103 - 118
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی آراء مفسران و نحویان درباره سوگند «لا اقسم» در قرآن کریم پرداخته شد. در بین مفسران در مورد نقش حرف «لا» در این ساختار نظرات متفاوتی وجود دارد. بدین جهت، ابتدا تمامی آراء مهم در این زمینه احصا و بر اساس آیات قرآن و همچنین قواعد علم نحو، مورد بررسی قرار گرفت. در بین مفسران سه دیدگاه عمده در مورد نقش حرف نفی وجود دارد: 1. زائده بودن حرف «لا»؛ 2. نافیه بودن حرف «لا»؛ 3. دیدگاه سوم به این شکل است که اصل کلمه «لا اقسم» بوده و حرف الف اشباع شده است. این دیدگاه نیز علاوه بر اینکه مشکل نحوی دارد، با قرائت عامه نیز سازگار نیست. با بررسی های صورت گرفته این نتیجه حاصل شد که هیچ کدام از آراء فوق اقناع کننده و کامل نیستند و قول مختار بدین صورت است که ساختار «لا اقسم» در قرآن کریم، روی هم فعل سوگند و به معنای «قسم یاد می کنم» است و این نوع استعمال بین عرب شایع بوده است.
The Anthropological Fundamentals of Self-Awareness and its Educational Functions according to the Holy Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Self-awareness is one of the key issues in life that every individual must possess for progress and advancement in their lives. It is highlighted in the Quran with terms such as insight and self-forgetfulness, and it is based on theological, ontological, and anthropological foundations. Each of these foundations has educational effects. The present study discusses the anthropological foundations of self-awareness in dimensions such as insight, orientation, and values, and aims to address the following questions: What are the cognitive foundations of self-awareness in the Quran, and what are their educational functions? What are the orientation foundations of self-awareness in the Quran, and what are their educational functions? What are the values foundations of self-awareness in the Quran, and what are their educational functions? Background Regarding the significant importance of this research, numerous activities have been carried out in the field of psychology with a religious approach, such as the book "Comparative Self-Awareness from the Perspective of Islam and Psychology" by Fatemeh Esfandiari, the book "Self-Awareness" by Samad Shah Mohammadi, the book "Self-Awareness and Self-Management" by Masoud Noorali Zadeh, the book "From Self-Awareness to Self-Knowledge" by Shahrbano Ghahhari, and articles like "The Relationship between Self-Awareness and God-Awareness" by Noorali Zadeh Miyaneji, Bashiri, and Jan Bozorgi in the Psychology and Religion Journal, no.19, article on the effectiveness of teaching self-awareness from the perspective of Islamic teachings on reducing students' psychological pressure by Amir Hossein Mousavi in the Psychology Studies Journal, no. 30, article on self-awareness and its educational functions in improving human social relationships in the Quran and Hadith by Fatemeh Saifali'i in issue 2 of volume 2 of the Journal of Educational Teachings in the Quran and Hadith, and others. However, no work has yet delved into the Quranic foundations that provide a fundamental and root-based look at this issue and its educational effects. It seems that this article may be the first work to address this topic. Methodology In this research, a descriptive-analytical method has been used to evaluate and analyze the main concepts including various dimensions of cognitive human foundations, self-awareness, and their educational effects in detail. This analytical method allows us to delve into a better understanding of the cognitive human foundations in dimensions such as attitude, orientation, values, self-awareness, and their educational effects from the perspective of the Holy Quran. General Research Findings Cognitive human foundations of self-awareness in the Quran are divided into attitude, orientation, and values foundations. The dual existence of human from body and soul, human's free will, and purposefulness are among the most important attitude foundations that significantly impact the fulfilling self-awareness and have educational effects such as attention to physical and spiritual dimensions, assisting human in the path of perfection, and enhancing human resilience, patience, and self-esteem. Purposefulness is directly related to self-awareness because without self-awareness, achieving one's goals and ultimate purpose is not possible, and without consideration of the hearafter, reaching the final goal is not achievable. Human nature and pure temperament, awareness of capacities, abilities, and shortcomings are among the most vital orientation cognitive human foundations that have a significant impact on the realization of self-awareness and have educational functions such as awareness of capacities, talents, and shortcomings as the starting point of self-awareness, recognizing capacities and shortcomings leading to strengthening confidence, increasing self-belief, and self-awareness. Human dignity, caliphate, and vicegerency of God are among the crucial values-based cognitive human foundations, each of which has a direct relationship with self-awareness and results in feelings of worthiness, self-esteem, and social status in society. Final Conclusion Cognitive human foundations of self-awareness in the Quran are divided into attitude, orientation, and values foundations, each of which has educational effects.
تحلیل ساختار روایی داستان زکریا در قرآن کریم و عهدین بر اساس رویکرد تحلیل روایی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
19 - 40
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی یکی از شاخه های نوظهور مطالعات ادبی است که غایت خود را تحلیل علمیِ متون روایی قرار داده است و در این میان، رویکردهای چندی در این عرصه از سویی منتقدان ادبی و معناشناسان مطرح شده است که یکی از پربسامدترین آن ها، رویکرد روایت شناسیِ آلژیرداس گریماس است، از سوی دیگر، همواره بخشی از مطالعات قرآن کریم، به داستان های آن مربوط بوده است زیرا، بخش قابل توجهی از این متن مقدس، به داستان اختصاص یافته است و داستان های چندی در آن بیان شده اند که در این میان، برخی از آن ها مثل داستان زکریا، قصه مشترکی با عهدین دارند. بنابراین، پژوهش حاضر به منظور تحلیل روایت زکریا، رویکرد روایت شناسی گریماس را مد نظر قرار داده است و کوشیده با تحلیل پیرنگ و مدل کنشگران روایت قرآنی زکریا به تحلیل علمی این متن دست یابد اما از آن جا که متن ها در ارتباط بینامتنی با یکدیگر شکل می یابند، تحلیل روایی روایت عهدینی زکریا نیز مورد نظر قرار گرفته است تا با مطالعه روایت شناختی دو داستانی که یک فابیولا را مدنظر داشتند از شیوه داستان پردازی آن ها در این مورد، آگاهی بیشتری به دست آید و در پایان، ضمن تحلیل روایی دو روایت، ارتباط بینامتنی این دو متن آشکار و التفات قرآن کریم به داستان عهدینی نمایان می شود.
اسلوب تفسیری محمد متولی شعراوی
منبع:
پژوهشنامه نقد آراء تفسیری سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
143 - 166
حوزههای تخصصی:
روش شناسی کتب تفسیری به بررسی فرآیندها و فرآورده های تفسیری اطلاق می شود و گونه ای پراهمیت از مطالعات تفسیری به شمار می آید. اندیشه سامان یافته مفسران دربردارنده سلسله ای از روش ها و گرایش ها برای دستیابی به مدلول آیات و مراد الهی است. در مطالعه حاضر به شیوه تحلیلی توصیفی اسلوب تفسیری شعراوی بررسی می شود. تفسیر شعراوی یکی از تفسیرهای قرآنی معاصر است که با رویکردی اجتماعی از غالب ظرفیت های واکاوی متن الهی بهره می جوید. محمد متولی شَعراوی ابتدا تلاش کرده است که هر آیه را با آیه متناسب دیگر از نظر معنا و لغت تفسیر کند و سپس از احادیث نبوی استمداد جسته است. ازاین رو، روش وی در تفسیر آیات هم ابتدا بر اساس خود قرآن و سنت نبوی است. وی افزون بر بهره گیری از منابع دینی، به زبان و ادبیات عرب و هم چنین داده های تاریخی التفات قابل توجهی داشته است. بر اساس یافته های این مطالعه، تفسیر شعراوی با شرح و تبیین مفاهیم ظاهری کلام و تدقیق در مضامین قرآنی متناسب با دوران معاصر، رشد اخلاقی و تربیتی جامعه و پاسخ گویی به ابهامات تفسیری مخاطبان را هدف گرفته، و بر اساس باور به کفایت قرآن برای هدایت گری انسان در زندگی فردی و اجتماعی پدید آمده است.
نقد شبهات دائره المعارف قرآن لیدن دربارۀ شهادت زنان با استناد به آیه 282 سورۀ بقره
حوزههای تخصصی:
مسئله شهادت زنان از جمله مسائل مهم در حوزه مطالعات زنان است که بررسی دقیق آن گام مهمی در جهت اعتلای مفاهیم متعالی اسلام، کرامت بخشی به زنان و زدودن شبهه نابرابری حقوق زنان و مردان است. به جهت اهمیت موضوع، این مسئله از دیرباز مورد توجه پژوهشگران مسلمان و غیرمسلمان قرارگرفته است. از جمله برخی از مؤلفان دائره المعارف قرآن لیدن با استناد به آیه 282 بقره شبهاتی به مسئله شهادت زنان وارد نموده و عدم تساوی عدد زنان با مردان در شهادت دادن را یک تبعیض حقوقی و نقصان درحافظه زنان شمرده اند و احکام فقهی اسلام را با تلمود مقایسه کرده اند. این نوشتار با روش توصیفی– تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای در صدد پاسخگویی به این شبهات برآمده و به این نتایج دست یافته که در اسلام، زن و مرد دارای تکالیف و حقوقی هستند که مدقانه، حکیمانه و به صورت تساوی و براساس مصالح جعل شده و مسئله شهادت زنان، از جمله تکالیف موضوعه ایشان و کاملاً اختیاری است که اختلاف در عدد با مردان، سبب نقصان حافظه زنان و تبعیض و نابرابری حقوق نیست کما اینکه در مواردی نیز فقط زنان از حق ادای شهادت برخوردارند. یک سونگری در استفاده از منابع، تکیه نمودن بر منابع اهل سنت، ارائه تحلیل سطحی و حدسی، قیاس نادرست قرآن و تلمود و خلط در مسائل حقوقی از سوی مستشرقان، منجر به دیدگاه ناصواب ایشان در شهادت زنان شده است
آیات توبه در اشعار ابن فارض و مولوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال دوم بهار ۱۳۹۰ شماره ۵
23 - 36
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم، آخرین کتاب آسمانی به «توبه» توجه ویژه کرده است و از مومنان می خواهد که توبه کنند و به سوی خدا بازگردند تا رستگار شوند و از آنجا که یکی از مظاهر قرآن تجلّی آن در ادبیات عرفانی است برخی از عرفای بزرگ، توبه را به عنوان اول منزل و مقام ذکر کرده اند و نقش بنیادین آن را خاطرنشان کرده اند. ابن فارض مصری و جلال الدین محمد بلخی دو شاعر عارف در عرصه ادب عربی و پارسی هستند که در مسیر سیر و سلوک خویش حقایق قرآنی برایشان ظهور کرده است. در این مقاله اشعار این دو عارف گرانمایه در باب توبه را بررسی کرده ایم و سپس به وجوه اشتراک و افتراق توبه در دیدگاه آنان پرداخته ایم و آنچه بدان دست یافته ایم: مضامین و مفاهیم مشترک که شامل «نقض توبه توسط عشق» و «توبه نصوح» می باشد و وجوه افتراق در برگیرنده «توبه موسویه» در شعر ابن فارض و «توبه محمدیه» و «مسخ دل» در اشعار مولانا است.
بررسی تأثیر مبانی نفس شناسی صدرالمتألهین بر وحی شناسی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صدرالمتألهین شیرازی نظام حکمت متعالیه و بتبع آن، نفس شناسی خود را بر پایه مبانی و اصولی استوار کرده که پیش از او به آنها بعنوان مبانی زیربنایی یک اندیشه فلسفی کمتر توجه شده است. حرکت جوهری نفس از ماده تا ملکوت، تشکیک وجود و ذومراتب بودن نفس، جایگاه عالم خیال و نیز اتحاد نفس با عقل فعال از زمره این اصول اساسی در نفس شناسی صدرایی بشمار میروند. در این نوشتار، به بررسی جایگاه اصول و مبانی علم النفس ملاصدرا و تأثیر بنیادین آن در شناخت وحی و تبیین فرایند آن پرداخته شده است. از جمله نتایج این اصول و مبانی میتوان به کلامی بودن وحی، غیرشخصی بودن آن، خطاناپذیری، همراستایی وحی با عقل و انقطاع ناپذیری آن اشاره نمود.
فرآیند برنامه ریزی استراتژیک از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال چهارم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۶
47 - 61
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر دلایل متعددی باعث شده تا مدیران با فراست دریابند که برنامه ریزی به شکل سنتی دیگر قادر به حل مشکلات آنان نخواهد بود. از این رو بهره گیری از برنامه ریزی استراتژیک به یک ضرورت در دولت ها، سازمان ها و جوامع تبدیل شده است. برنامه ریزی استراتژیک عوامل اساسی خطرآفرین را تحلیل می کند و برای رسیدن به هدف از کوتاه ترین راه ممکن، راه حل های مناسب ارائه می دهد. در این مقاله سعی شده است از منظر قرآن به عنوان برترین کتاب هدایت بشر، اجزای لازم برای برنامه انسان برای نیل به سعادتش بررسی شود، و با رجوع به آیات الهی در قرآن، و با تعمقی ژرف دریابیم که چگونه این آیات برنامه ریزی را به انسان ارائه می دهد. هم چنین در این مقاله سعی شده است تا بر اساس آیات قرآن چگونگی فرآیند برنامه ریزی استراتژیک خالق هستی مورد بررسی قرار گیرد.
چالش های تفاسیر و ترجمه های قرآن درباره وزن «أفعل تعیین» به عنوان یکی از سیاق های حصر در قرآن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
71 - 99
حوزههای تخصصی:
وزن «أفعل» یکی از اوزان بسیار پرکاربرد در قرآن کریم است که نیازمند بازنگری در تفسیر و ترجمه است. بیشتر مفسّران و مترجمان قرآن، این وزن را به صورت تفضیل، تفسیر و ترجمه کرده اند؛ درحالی که با توجه به سیاق بیشتر آیاتی که این وزن در آن ها به کار رفته است، روشن می شود که کاربرد آن در بیشتر آیات، برای تعیین و حصر است و نه تفضیل. بدین معنا که برخلاف باور عمومی، وزن «أفعل» و «فُعلی» همواره به معنای «تفضیل» نیست تا در ترجمه فارسی از «تر و ترین» استفاده شود، بلکه گاهی «أفعل» و «فُعلی» برای بیان «تعیین» و حصر است؛ زیرا «أفعل» و «فُعلی» زمانی به مفهوم و معنای «أفعل تفضیل» است که برای مقایسه بین دو چیز یا دو کس به کار رود؛ درحالی که گاهی اصلاً مقایسه ای در کار نیست. این نوع استعمال وزن «أفعل» در امر واجب و معیّن است که در قرآن کریم بارها استعمال شده است و در این مقاله به روش توصیفی – تحلیلی، نمونه هایی از این نوع کاربرد در قرآن با توجّه به تأثیر زیاد آن در تفسیر و ترجمه آیات، واکاوی شده است.
بازپژوهی تطبیقی جایگاه سنت در تفسیر قرآن به قرآن با تأکید برتفسیر المیزان و الفرقان
منبع:
تفسیرپژوهی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
115 - 89
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین مسائل مرتبط با روش تفسیری قرآن به قرآن، بررسی جایگاه روایات تفسیری در این روش تفسیری است. علامه طباطبایی و استاد صادقی تهرانی از مفسران شیعی و مشهور در این روش تفسیری هستند. برخی از پژوهشگران بر این باورند که این دو اندیشمند با تکیه بر روش تفسیر قرآن به قرآن، منکر رجوع به سنت در تفسیر قرآن هستند. اگر چه ظاهر ابتدایی برخی عبارات این دو تفسیر موهم چنین مطلبی است ولی توجه به قرائن موجود در کلام ایشان و توجه به مشی عملی آنان در تفسیر قرآن، خلاف این مطلب را ثابت می کند. از منظر علامه، قرآن کریم در دلالت لفظی و در بیان مرادات واقعی مستقل است و نقش سنت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) تنها نقش تعلیمی و هدایتی است در فهم آنچه قرآن بنفسه و مستقلاً دلالت بر آن دارد. استاد صادقی تهرانی نیز قرآن کریم را در بیان مرادات واقعی خود مستقل می داند به طوری که معصوم می تواند آیات قرآن را با تکیه بر خود قرآن تفسیر کند. اما قاصرین با توجه به درجه قصورشان در رسیدن به مقاصد قرآن کریم، نیازمند بیان معصوم بوده به طوری که در پناه بیان معصوم به همان چیزی می رسند که قرآن بنفسه و مستقلاً دلالت بر آن داشت. این نوشتار با روش تطبیقی به جایگاه سنت در تفسیر قرآن به قرآن از منظر دو تفسیر المیزان و الفرقان اشاره کرده است و پس از آن به بررسی تطبیقی نمونه هایی از آیات قرآن در این دو تفسیر پرداخته است
نقد الگوی سرمایه ی انسانی در سازمان از منظر قرآن
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶
94 - 133
حوزههای تخصصی:
جهت گیری اصلی مقاله دست یازیدن به الگویی از سرمایه های انسانی (ماهیت انسان و ارزش های انسان در سازمان) به عنوان یکی از عناصر مهم در سازمان از منظر قرآن است. زیرا در حالی که در سازمان های بین المللی عنصر سرمایه انسانی مورد توجه و تأکید جدی است، ولی موضوع یادشده از منظر آموزه های قرآن به صورت عمیق مورد عنایت قرار نگرفته است. درحالی که قرآن سرمایه های انسانی اعم از ماهیتی و ارزشی را ثروت جامعه می داند که اگر به خوبی از استعدادها و ظرفیت های وجودی آنان بارور و به کار گرفته شود، باعث پویایی و به وجود آمدن ثروت مادی و معنوی در سازمان و اجتماع می شود. ازاین رو، تحقیق پیش رو با بهره گیری از روش اکتشافی با راهبرد تفسیر موضوعی و ابزار استنطاقی تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که؛ الگوی سرمایه ی انسان در سازمان از منظر قرآن کریم (نقد قرآنی انسان شناسی و ارزش شناسی مکتب مدیریت روابط انسانی) چیست؟ یافته های تحقیق با عنایت به 286 آیه نشان می دهد که از منظر آموزه های وحیانی سرمایه های انسان به دو قسم سرمایه های مربوط به ماهیت انسان و سرمایه های مربوط به ارزش های انسان در سازمان قابل دسته بندی است که هرکدام با الگویی به تصویر کشیده شده است.
کاربرد زمین شناسی در تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال پنجم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۹
61 - 73
حوزههای تخصصی:
زمین شناسی می تواند به عنوان ابزاری در خدمت تفسیر قرآن مجید در نظر گرفته شود و در تفسیر آیات مربوطه – با رعایت اصول علم تفسیر – کمک نماید. در این مقاله آیات دارای واژه "الأرض" با این دیدگاه مورد ارزیابی قرار گرفته است. این مقاله در پی یافتن جواب این سؤالات است: در کدامیک از آیات دارای واژه"الأرض" باید از مفاهیم زمین شناسی و علوم وابسته استفاده نمود؟ کدام شاخه از علم زمین شناسی در تفسیر آیات مزبور قابل استفاده است؟ نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهدکه از میان 115 آیه که دارای این واژه هستند، 44 آیه با مفاهیم زمین شناسی با علوم وابسته ارتباطی ندارند و نباید در تفسیر آن ها به این علوم متوسل شد.
حکم فقهی ممتنعین زکات از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
1 - 18
حوزههای تخصصی:
زکات ﻣﺎل از واﺟﺒﺎت دین اﺳﻼم اﺳﺖ که در آیات متعددی از قرآن به آن اشاره شده است. در زمان پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع)، امتناع از پرداخت زکات مذموم بوده و تعزیراتی برای این جرم منظور می شده است. فقها نیز به استناد آیات و روایات در مورد ممتنعین زکات، فتوا بر مذمت داده و احکامی برای آنان صادر کرده اند. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی و تحلیلی تدوین یافته است، پس از مفهوم شناسی و بررسی آثار، احکام و تعزیر ممتنعین زکات، در پی پاسخ به این سؤالات است که در آیات و روایات چه تعزیراتی برای ممتنع زکات بیان شده و امکان بهره وری از آیات و روایات در عصر حاضر چگونه است. یافته های حاصل از این پژوهش، نشان می دهد، مشهور فقها به تعزیر ممتنع زکات معتقدند و گرچه در فقه برای وی، مجازات تعیین شده است، اما به نظر می رسد ترک واجب شرعی به استناد برخی روایات و قاعده درء، قابل تعزیر نیست و از نظر قانونی نیز جرم محسوب نمی شود و برای آن مجازاتی تعیین نشده است.
بررسی تطبیقی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی دربارۀ متشابهات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر صدرالمتألهین و علامه طباطبایی، آیات قرآن ظاهری دارند و باطنی، که هنگام مواجهه با آیات متشابه باید به ظواهر آیات اصالت داد و از آن غافل نشد. از نظر هر دو اندیشمند، فهم متشابهات به افراد و ظرفیت و شایستگیشان بستگی دارد؛ بعبارت دیگر، فهم متشابهات امری نسبی است. بعقیده آنها، راسخان در علم، تمام معنای متشابهات را میدانند و در واقع برایشان متشابهی وجود ندارد. البته ملاصدرا بر اساس نظریه توحید خاصی، معتقد است مراتب هستی از عالی تا دانی، همه بر یکدیگر ترتب وجودی دارند. بر همین اساس، او بر این باور است که بدون آنکه نیازی به تأویل آیات متشابه یا قول به تجسیم در باب ذات باریتعالی باشد، میتوان بر مبنای اصول فلسفی عرفانی دیدگاه توحید خاصی، ظواهر الفاظ آیات را حفظ نموده و همه آیات متشابه را بر ظاهر معنای آنها حمل کرد و لفظ متشابه را توسعه معنایی داد. اما علامه طباطبایی، قائل به ارجاع متشابهات به محکمات است و متشابهات را بر اساس محکمات تفسیر میکند. او به امکان و وجود تأویل برای تمام آیات قرآن، اعم از محکمات و متشابهات، معتقد است؛ متشابهات پس از ارجاع به محکمات، از تشابه خارج شده و محکم میشوند. در این پژوهش، دیدگاه ملاصدرا بدلیل آنکه دارای مبنا بوده، نسبت به نظر علامه ترجیح داده شده است.